فراخوان به
خانواده 50 میلیونی
کارگران
کارگران ، زحمتکشان، انقلابیون و
مردم آزادیخواه :
با ارتقاء آگاهی و
تشکل طبقاتی مان و با حمایت و با به هم پیوند زدن اعتصابات موجود، اعتصابات را سراسری
کرده و مبارزات خود را علیه سرکوب ، احضار
کارگران به دادگاه ( از جمله احضار کارگران بافق) ، محاکمه، شکنجه و زندان سازماندهی
کنیم ، و برای کسب حق اعتصاب و حق ایجاد تشکل و دیگر جقوق طبقاتی خود هر چه گسترده
تر و سازمانیافته تر مبارزه کنیم.
طرح و برنامه و
تدابیر دولت سرمایه داری حسن کلید جهت حفظ سرمایه داری و شرایط فعلی، و افزایش هر
چه بیشتر سود سرمایه و رساندن آن به فوق سود، اعمال سر کوب همه جانبه است ، که در
نبود تشکل های سراسری کارگری براحتی و با کمترین هزینه برای سرمایه داری عملی می
گردد، طبقه و دولت حاکم (سرمایه داری) در ترس از انقلاب و خیزش عمومی و برای
مقابله با اعتصابات هر دم افزاینده ما کارگران به جان آمده از بهره کشی، نا عدالتی
، ستم و نابرابری و گرسنگی با برنامه دقیق و سازمانیافته رهبران اعتصابات ، فعالین و رزمندگان تشکل های
کارگری را آماج انواع سرکوب وحشیانه قرار
داده است ، سرکوبهای فوق را با طرح های مختلف از جمله اخراج ،اخراج در مقابل
اعتصاب و یا عدم اخراج به شرط شکستن اعتصاب ( مانند لوله ونورد صفا)، دستگیری ،
زندان و شکنجه، نفاق اندازی ، تحمیل تشکل های دولتی و کارفرمایی و جلو گیری از
ایجاد تشکلهای مستقل ، احضار کارگران اعتصابی به دادگاه (به جرم اعتصاب) پیش می برند،
در حالی که اعتصاب ابزار مبارزه و حق قانونی کارگران در مقابل ظلم و ستم و بهره
کشی سرمایه داری است .
هدف دولت ارتجاعی - سرمایه داری جمهوری اسلامی و فاشیست های
حاکم محروم کردن جنبش خود به خودی کارگران از رهبران ، فرماندهان ، برنامه ریزان و
سازماندهندگان طبقه کارگر است ، تا آنها (رهبران و فعالین کارگری
...,) نتوانند روند تبدیل جنبش خود به خودی به جنبش آگاهانه را از طریق
برنامه ریزی و سراسری و سازمان یافته شدن مبارزات پراکنده کارگران پیش ببرند. دولت
حاکم با سرکوبهای فوق هم جلو روند شکل گیری تشکل های مستقل سراسری را گرفته و هم
راحت تر و با هزیته کمتر مبارزات کارگران را سرکوب می نماید، بعنوان مثال در طرح
های سرکوب کارفرما و دولت سرمایه داری حسن کلید از کارگران مبارز بافق شکایت می
کنند ، یا با دادن حکم زندان به کارگران مبارز مانند ریبوار عبدالهی ، احضار اعضای
فعال اتحادیه آزاد کارگران به دادگاه ، دادن حکم دوباره 9 و نیم ساله به بهنام
ابراهیم زاده و تشدید انواع شکجه علیه زندانیان سیاسی از جمله علیه شاهرخ زمانی در
اجازه ندادن برای شرکت در مراسم ختم مادرش، یا بیمار سازی کارگران زندانی ، تحت
تعقیب و پیگرد قراردادن کارگران مبارز و یا ادامه وضعیت کارگران گروگان گرفته شده
با پرونده های ساختگی باز و تحت کفالت یا وثیقه، بی وقفه از انواع سرکوب استفاده
می کنند، استفاده از اشکال مختلف سرکوب بطور گسترده علیه کارگران مبارز و سازمان
ده اعتصابات در کلیه عرصه های تولید از
جمله واگن پارس ، لوله و نورد صفا ، لاستیک البرز، کارگران پتروشیمی و نفت و غیره
همه و همه در راستای حفظ و تشدید بهره کشی
و بردگی مطلق و گرسنگی ما کارگران به بهایی ایجاد و حفظ بهشت برین برای مولتی
میلیادرهای حاکم می باشد، نظام جمهوری اسلامی با همه دولت هایش و اکنون با دولت
حسن کلید که ادامه دهنده بی چون و چرای دولت های قبلی است، به اسم خدا ، پیغمبر ،
امام ، بهشت و جهنم ، اسلام و انقلاب
اسلامی و ... یکی از ثروتمند تر کشورهای دنیا را گرفتار وضعیت بغرنج و فلاکت کرده
است، طبق آمارهای جهانی، ایران را از لحاظ بیکاری ، تورم ، گرانی ، طلاق ، اعتیاد
به مواد مخدر ، تن فروشی و با 80 در صد مردم زیر خط فقر تبدیل به جهنم برای مردم و
بهشت برای کارفرمایان و افراد حکومت کردند.
البته ما کارگران
از دولت طبقه بهره کش حاکم که حتی
بالاترین مقام های حکومتی نیز دزد و فاسد بوده و در همین قوه فاسد قضایی پرونده
دارند و کمتر از 600 نفرشان 220 هزار
میلیارد پول بانک ها(ثروت مردم) یعنی رقمی نزدیک به بودجه 260 هزار میلیاردی کل
کشور را تصاحب کرده، پس نمی دهند ، هیچ انتظاری نداشته و این تفیلی ها را دشمن قسم
خورده خود ، بچه ها و خانواده خود می دانیم، و برای کسانی که از میان ما(طبقه
کارگر) به این اراذل و اوباش و دزدان سر گردنه امید بستند، متاسف هستیم ، ما
کارگران طبقه 50 میلیونی ایران بعنوان نیروی اصلی و تکیه گاه و ادامه زندگی و حیات
مردم ایران در عرصه تغذیه ، پوشاک ، مسکن ، آب ، انرژی، خدمات و خلاصه همه چیز
باید بدانیم حق گرفتنی است، نه دادنی ، پس برای گرفتن حق خود باید آستین ها را
بالا بزنیم، آزادی ما از ستم و بهره کشی و مقابله با طبقه ، دولت و احزاب سرمایه
داری فقط و فقط در سایه همبستگی طبقاتی ، مبارزه سازمانیافته و آگاهانه وبا برنامه
و سراسری خودمان ممکن خواهد شد.
ما طبقه 14 میلیونی
کارگران با 50 و چند میلیون خانوار کارگری در تمامی عرصه ها ، مانند صنعت ، معدن ،
خدمات ، کشاورزی و غیره باید بر اساس
مطالبات پایه ایمان در تشکل های سراسری خود (یعنی حزب سیاسی و اتحادیه های سراسری)
متشکل و یک پارچه شویم ، مطالبات پایه ی ما که باید اساس سازمان یابی ما باشند ،عبارتند از:
افزایش دستمزدها متناسب با تورم ، اشتغال
دائم ، حق اعتصاب و حق تشکل ، تامینات اجتماعی از جمله بیمه های درمانی و بیکاری ،
از کار افتادگی و باز نشستگی و ... و تدوین قانون کار مترقی متضمن خواسته های خانوادگی کارگران هستند، با متشکل شدن در تشکل
های سراسری خود ضمن مبارزه برای بهبود شرایط کنونی خود نیروهایمان را برای رهای از
کل نظام طبقاتی اماده و سازمان یافته کنیم، تا در شرایط مساعد انقلابی مانند سال
57 آلت دست و زائده هیچ کدام از جناح های طبقه
سرمایه داری نشویم، از طریق شوراهای انقلابی سر نوشت خود را بدست گرفته و
به سمت جامعه عاری از نابرابری و ستم طبقاتی و جهت بر قراری عدالت حرکت کنیم .
کارگران بیاید : با ایجاد هیات های موسس سندیکا ها و ایجاد هسته ها و کمیته های اعتصاب
و در دیگر زمینه های سازماندهی در محل کار و زندیگی خود، در جهت پیوند آگاهانه با
تمام بخش های کارگری در قالب حزب و اتحادیه سراسری بعنوان مهمترین اجزای سازماندهی خود مبارزه طبقاتی را سازمان یافته کنیم ، با
حرکات اعتراضی مانند تحصن ، تجمع، راه پیمایی، بستن جاده ها ، اعتصاب ، اعتصاب غذا
(مانند ایران خودرو) ، خبر رسانی گسترده، بر قراری پیوند مبان اعتصابات، گسترش
تبلیغات انقلابی از طریق شعار نویسی، اس م اس ، شب نامه ، تراکت ، بر چسب ، توزیع
نشریات انقلابی و ... به مقابله با سیاست
های سرکوب بر خیزیم، و از طریق اشکال فوق در برای سرکوب ، زندان و شکنجه فعالین
کارگری مقاومت کنیم ، مبارزه برای نان را با مبارزه برای آزادی ، حق اعتصاب و حق تشکل و آزادی فعالین کارگری پیوند دهیم .
حق اعتصاب، حق تشکل،
حق مسلم ماست.
کارگر زندانی ،
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
اتحادیه ها و حزب
سراسری تنها وسیله همبستگی طبقاتی کارگران در جهت تحقق خواسته های کارگری است.
زنده باد انقلاب ،
زنده باد سوسیالیسم.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
26/11/1393
www.chzamani.blogspot.com
freeshahrookh@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر