۱۳۹۳ شهریور ۹, یکشنبه

زندانیان سیاسی به حمایت از :

بهنام ابراهیم زاده دست به اعتصاب غذا زدند!!!

بهنام ابراهیم زاده در اعتراض به تبعید غیر قانونی خود از زندان اوین به سالن 2 بند یک زندان گوهر دشت که در تاریخ 17/5/1393 انجام شده است،  در تاریخ 18/5/1393 دست به اعتصاب غذا زده بود این عمل بهنام ابراهیم زاده اعتراضی است به اعمال غیر قانونی مستمر قوه قضائیه و بقیه نهادها و ماموران مربوط به زندانها که تا کنون ادامه دارد ،  و اکنون بدلیل اینکه مسئولان امر توجهی به اعتراضات او و دیگر فعالان نکرده اند و هم چنان ضمن ادامه اعمال غیر قانونی اقدام به تهدید و تنبیه بهنام کردند و می خواهند به زور او را بدون رسیدن به خواسته هایش مجبور به شکستن اعتصاب غذا کنند، از جمله این افراد عبارتند از مردانی رئیس زندان ، خدابخشی نماینده دادستانی ، قاضی صلواتی و بازجویی مربوطه که همچنان به اعمال غیر قانونی خود ادامه می دهند و در مقابل بهنام ابراهیم زاده اعلام کرده است از تاریخ 10/6/1393 دست به اعتصاب غذای خشک خواهم زد، اخرین خبر دریافتی این است که بهنام اعتصاب غذای خشک را شروع کرده است و در همین حال سه نفر از زندانیان سیاسی گوهر دشت به نام های شاهرخ زمانی ، افشین حیرتیان و خالد حردانی اعلام کردند در جهت حمایت از بهنام ابراهیم زاده از تاریخ 10/6/1393 به مدت دو روز دست به اعتصاب غذا خواهیم زد، لازم به ذکر است که خالد حردانی از سه روز قبل به دلیل دستور غیر قانونی دادستانی جهت انتقال او و یکی دثیگر از همپرونده ای هایش به زندان دیگری در اعتصاب غذا بوده است ،
همچنین زندانیان نامبرده ضمن اعلام اعتصاب غذا جهت حمایت از بهنام و مطالبات او از تمامی فعالین ، تشکل ها و نهاد های فعال خواسته اند در جهت دفاع و حمایت از بهنام ابراهیم زاده دست به اقدامات عملی گسترده و متحدانه ای بزنند .
ما نیز در همبستگی با این زندانیان جهت دفاع از بهنام ابراهیم زاده ضمن اعلام حمایت از همه کارگران و تشکل های انقلابی  می خواهیم با هر امکانی که دارند به دفاع و حمایت از بهنام بر خیزند .
ما به قوه قضائیه ، اداره اطلاعات ، سازمان زندانها اعلام می کنیم :
جنایت بس است، بهنام ابراهیم زاده را آزاد کنید.
و اعلام می داریم :
مسئولیت جان و سلامتی بهنام ابراهیم زاده به عهده سران جمهوری اسلامی است که دست نهاد ها و ماموران مربوط به زندانها را برای هر گونه جنایت باز گذاشته اند.

پیش بسوی اتحاد بیشتر برای فشار بیشتر،
پیش بسوی اعتراضات گسترده تر با شعار،
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
10/6/1393
www.chzamani.blogspot.com


freeshahrookh@gmail.com

۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

چند خبر و گزارش کوتاه از زندان رجایی‌شهر کرج




این زندان محل نگه‌داری ۵ تا ۶ هزار محکوم به اعدام با ۲۳۰۰ تا ۲۴۰۰ زندانی زیر اعدام در حال اجرای حکم، دارای ۲۵۰ زندانی سیاسی – عقیدتی شامل ۴۰ زندانی زیر اعدام مانند زانیار و لقمان مرادی، هوشنگ رضایی، حامد احمدی و ارژنگ داوودی و ده‌ها محکوم به حبس ابد مانند محمد نظری که تاکنون ۲۱ سال را در زندان گذرانده است، حاج کریم معروف عزیز با ۱۸ سال و بقیه با حبس‌های ۱۰ تا ۱۵ سال می‌باشند که با خودسری و اراده‌ی سربازان گم‌نام، تمامی امکانات قانونی و عرفی و مرسوم در سایر زندان‌ها، مانند مرخصی، آزادی مشروط، ملاقات حضوری، امکانات ورزشی و آموزشی داخل زندان محروم‌اند. به قول جعفری دولت‌آبادی، در حال مرگ تدریجی در این گورستان می‌باشند.
۱. امروز هفتم شهریور، یک ماه است که رژیم از ورود روزنامه‌هایی مانند کیهان، جام‌جم و شرق که زندانیان از یک ماه قبل پولش را پرداخت کرده‌اند جلوگیری می‌کند. علی‌رغم پیگیری‌های شدید زندانیان، مسولین تاکنون هیچ پاسخی نداده‌اند.
۲. عدم اعزام و برگرداندن بیماران اورژانسی از بیمارستان‌ها:‌ در ادامه‌ی تشدید سرکوب دولت حسن‌کلید، در کنار عدم اعزام بیماران بدحال و اورژانسی مانند دکتر فواد مقدم و آقای خانجانی، عارف پیشه‌ورز، اصغر قطان، علی سلان، خالد حردانی، ریاض‌الله سبحانی، صالح کهندل، بیماران اورژانسی در حال درمان مانند امان‌الله مستقیم، ماشاالله حائری و عادل نعیمی، با فشار سربازان گم‌نام دوباره به بند برگردانده شده‌اند. لازم به یادآوری است که برای حدود ۲۸ بیمار اورژانسی از سوی بهداری زندان تاییدیه بستری صادر شده است.
۳. ممانعت غیرقانونی از مرخصی توسط اداره‌ی اطلاعات: علی‌رغم پیگیری خانواده‌ها برای گرفتن مرخصی طبق مواد ۴۵، ۱۲۵ و ۲۱۳ آیین‌نامه‌ی داخلی زندان برای موارد ضروری مانند عروسی و مجلس ختم، اما از این عمل هم‌چنان با ممانعت سربازان گم‌نام و مزدوری خدابخش، معاون دادستان ممانعت می‌شود. حکومت غیر از اصلاح‌طلبان به کسی مرخصی نمی‌دهد. تلاش خانواده‌ها برای گرفتن مرخصی استعلاجی در موارد ضروری در مورد اشخاصی مانند پیام مرکزی برای دیدن مادر بیمارش و شاهرخ زمانی برای شرکت در مراسم عروسی دخترش، به جایی نرسیده است. تنها دختر شاهرخ زمانی به خدابخشی، مزدور مافیای ثروت و قدرت گفته است: «چرا به پدر کارگر من برای شرکت در عروسی تنها دخترش مرخصی نمی‌دهید؟ چرا فرق قائلید؟ چرا موارد قانونی را زیرپا می‌گذارید؟ تا کی می‌خواهید به قانون‌شکنی ادامه بدهید؟» و خدابخش این سگ جیره‌خوار حکومتی، وی را از اتاقش بیرون کرده و جواب رد داده است تا نوکری خود را باندهای غارت‌گر ثروت‌های ملی نشان دهد.
۴. انحلال بندهای سیاسی و پراکندن زندانیان سیاسی در بندهای خطرناک عادی هم‌چنان ادامه دارد. به دنبال تبعید شهرام چینیان، هم‌وطن بهایی، به بند عادی، اغلب زندانیانی که از اوین به رجایی‌شهر آورده شده بودند مانند مهدی فراحی شاندیز، بهنام ابراهیم‌زاده (با ۲۲ روز اعتصاب غذاتا امروز)، محمد ابراهیمی، فرشید فتحی و چند هم‌وطن متهم به توهین به مقدسات را به بدترین بندهای اعدامیان و جانیان خطرناک که تعادل روحی ندارند تبعید کرده‌اند. علی‌رغم شعارهای فریب‌کارانه‌ی حسن کلید، علاوه بر تشدید اعدام‌ها که به ۸۸۰ نفر در یک سال رسیده است، نابودی بندهای مستقل سیاسی مانند تبریز، ۳۵۰ اوین و ارومیه کلید خورده و هم‌چنان ادامه دارد.
۵. آمار زندانیان در سالن ۱۲ با انتقال‌های جدید شامل هم‌وطنان بهایی از اوین، از ۸۰ نفر به صد نفر رسیده است. لازم به ذکر است که در این بند، زندانیان حبس سنگین و زیراعدام به صورت ۲ تا ۳ نفری در سلول‌های انفرادی جا داده شده‌اند.
۶. زندانیان محکوم به حبس ابد که مدت طولانی را در زندان هستند،علی‌رغم موافقت مسولین زندان برای آزادی‌شان، با ممانعت اداره‌ی اطلاعات هم‌چنان در شرایط مرگ تدریجی قرار دارند. مانند محمد نظری که تاکنون ۲۱ سال را در زندان گذرانده است، حاج کریم معروف عزیز با ۱۸ سال، خالد حردانی، فرهنگ و شهرام پورمنصوری که موقع دستگیری ۱۵ ساله بوده‌ است، سعید ماسوری و افشین بایمانی با ۱۵ تا ۱۶ سال حبس در بدترین وضعیت ممکن با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم می‌کنند.
۷. هم‌وطن عرب، حمزه سواری، از فعالین خلق عرب از اهواز به تهران و زندان رجایی‌شهر کرج منتقل شده است. برادر وی محکوم به اعدام و خود وی محکوم به حبس ابد می‌باشد و ۹ سال را تاکنون در زندان سپری کرده است. وی هنگام دستگیری ۱۸ سال داشته است.

زندانیان سیاسی گوهر دشت در شرایط خطرناکی قرار دارند!!!


مدتهاست جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است بند های سیاسی را در زندانهای مختلف منحل کند و زندانیان سیاسی در آن بند ها را به بند ها ی غیر سیاسی پخش نماید به دنبال چنین برنامه ای بند سیاسی زندان مرکزی تبریز و زندان ارومیه را عملا" منحل کرده است و در مورد بند 350  زندان اوین نیز به مراحل پایانی انحلال رسیده است و... امروز شنبه  8/6/1393 در پی نامه ای از دادستانی  انحلال بند سیاسی گوهر دشت کرج کلید خورده است،
امروز به دنبال نامه دستوری فوق الذکر چهار نفر از نظامیان زندانی را از بند خارج کردند و دیگر به بند بر نگرداندند و بدنبال آن به خالد حردانی و یکی از هم پرونده ای های او گفتند لوازم خود را جمع کنید و بیاید ، که البته این دو نفر اعلام کردند تا دادگاه در این مورد حکم قضایی صادر نکند ما قبول نمی کنیم چرا که جابه جا کردن زندانی طبق قانون باید با دستور دادگاه و با اعلام دلیل صدور حکم و دستور جدید باشد ، به دنبال چنین وضعیت ماموران خالد حردانی و هم پرونده ای او را برای بار دوم مستقیما" تهدید به مرگ کردند ، با توجه به برنامه های که در بند های سیاسی زندانهای تبریز  و ارومیه و ...  بخصوص بند 350 اوین پیش آورده اند در  سالن 12 زندان گوهر دشت وضعیت اضطراری است و شرایط سخت و خطرناکی زندانیان را تهدید می کند.
ما ضمن اعلام هشدار نسبت به شرایط و وضعیت زندانیان از خانواده زندانیان و فعالین و تشکل ها و نهاد های مدافع زندانیان سیاسی و حقوق بشر می خواهیم بدون وقفه به حمایت از زندانیان بند سیاسی زندان گوهر دشت اماده شوند.

بحمایت از زندانیان سیاسی گوهر دشت بر خیزیم!

پیش بسوی اتحاد بیشتر برای فشار بیشتر،
پیش بسوی اعتراضات گسترده تر با شعار،
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
8/6/1393
www.chzamani.blogspot.com

freeshahrookh@gmail.com

به شاهرخ زمانی برای شرکت در مراسم عروسی دخترش مرخصی ندادند.



دختر شاهرخ زمانی به دفتر خدابخشی نماینده دادستانی مراجعه کرده و در خواست کتبی برای مرخصی جهت شاهرخ برای شرکت در مراسم عروسی ارایه داد، اما خدابخشی با حالت کینه توزانه در جواب در خواست قانونی گفت به شاهرخ زمانی هرگز مرخصی نخواهیم داد.
دختر شاهرخ می گویید آقای خدابخشی به عنوان نماینده دادستانی که وظیفه ستاندن داد بی گناهان از ظالمین  را دارید یک دلیل قانونی بیاورید که شما با استناد به کدام قانون وظیفه خود را انجام نمی دهید؟ و چنین جواب غیر قانونی در مقابل در خواست قانونی می دهید؟ خدابخشی جوابی نمی دهد ، دختر شاهرخ می گوید شما لطفا" فقط یک دلیل قانونی و محکمه پسند بیاورید که پدر مرا بنا به دلیل فوق بدون اینکه حتی یک مدرک جزیی، یا یک برگه اعتراف، یا یک سند که در پرونده ساختگی علیه پدرم وجود داشته باشد که با استناد به انها او را محاکمه کردید و 11 سال حکم دادید و سه سال است در بدترین شرایط زندانی کردید، آیا چنین مدرکی و یا دلیلی دارید؟ خدا بخشی فقط من و من می کند ، ایشان می پرسد شما پدر مرا 6 بار از زندانی به زندانی دیگر تبعید کردید ، فقط یک دلیل قانونی یا یک ماده قانونی ارایه کنید که شما در تبعید پدرم طبق آن، قانونی عمل کردید،طبق قانون خود شما هیچ زندانی را بدون حکم قضایی نمی توان از جایی به جای دیگر تبعید کرد چون تبعید خود یک حکم محسوب می گردد و حکم را فقط دادگاه پس از تشکیل و بررسی پرونده یا اتهام جدید می تواند صادر کند حال شما بگویید برای 6 بار تبعید پدرم از زندانی به زندانی دیگر کی و کجا دادگاهی تشکیل شده و حکم صادر شده، کدام است ؟ آقای خدابخشی، نماینده محترم دادستانی ، کسیکه باید با دقت مراقب اجراء و دقیق اجراء شدن قانون باشد، لطفا" بگویید چرا اینقدر قانون را در واقع قانون خودتان را زیر پا می گذارید؟
ما هرچه تلاش کردیم شاید ببینیم که یک بار ، فقط یک بار قانون را رعایت کرده باشید ، هر گز رویت نشد، تنها چیزی که از قانون در اطراف شما دیده می شود دیوار بسیار بلند و قطوریست که از روی هم و کنار هم چیدن کتاب های قطور قانون درست کردید و خود پشت آنها استتار شدید و در پناه دیوار فوق مشغول کار های غیر قانونی هستید.
پدر من مثل بقیه زندانیان از هواخوری قانونی محروم است، حق ملاقات حضوری ندارد، حق استفاده از مرخصی قانونی برای شرکت در عروسی دخترش را ندارد، حق استفاده از تلفن را ندارد، حق دریافت لباس ندارد، حق استفاده از غذای کافی و سالم را ندارد، حق استفاده از کتابخانه و وسایل ورزشی را ندارد و ... اینها همه مواردی هستند که حق قانونی همه زندانیان است و در قانون بسراحت قید شده اند، آیا شما و شمای نوعی با سلب آنها عملا" و علنا" مرتکب اعمال ضد قانونی نمی شوید؟
خدابخشی به جای پاسخگو بودن به منشی خود دستور می دهد این خانم را به بیرون هدایت کنید، دختر شاهرخ می گوید نیازی نیست ، من حرفهایم را گفتم و متاسفانه جوابی نگرفتم و خودم می روم ، و نیازی نیست شما یک عمل غیر قانونی دیگری به کارنامه سیاه خود اضافه کنید.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

7/6/1393

پیام زندانیان سیاسی از گوهر دشت کرج



گرامی باد یاد سیمین بهبهانی

"مرا هزار امید است و هر هزار تویی"

سیمین بهبهانی یکی دیگر از شاعران مردمی ایران رخت بر بست و از میان ما رفت، او در دو نظام و با هر دو نظام ضد مردمی مبارزه کرد و همراه مردم و آزادیخواهان رزمید، و اکنون خون قلم خویش را که سلاح مبارزه اش بود ، به ما سپرد و رفت، سیمین با مهر و محبت برای مردم و خشم و کینه علیه ظالمان و ستمگران برای آزادیخواهان با کلمات سلاحی شعر گونه ساخت  و برای ما گذاشت و رفت.
پیام نا نوشته ی او به مردم ، به رزمندگان راه آزادیخواهی این است :
تا آنجائیکه ممکن بود در سنگر آزادیخواهی در کنار شما با شعرم ، با کلامم و با لحظه به لحظه نفسهایم و با قطره ، قطره وجودم زندگی کردم ، در رزم و بزم همراه شما زیستم، و امروز به رسم روز گار باید جای خویش به رزمنده ای تازه نفس بسپارم ، می دانم این سنگر هر گز بی رزمنده نبوده و البته هر گز بی رزمنده نخواهد بود، و اکنون شعر هایم ، خاطراتم و آرمانهایم را بعنوان سلاح رزم در میان شما همسنگران برسم یادگار می گذارم ، می دانم که ظالمان و شب پرستان، مرده خواران و مرده پرستان ، هوا خواهان آه و ناله، گریه گستران و عاشقان سیاهی، سینه چاکان اطاعت کورکورانه هنوز بر شما مسلط هستند، می دانم دشمنان شما را خوار و فقیر و غمگین می خواهند، یک چشم اشک و چشم دیگر غوطه ور در خون می خواهند، ناله به لب و بر سرکوبان ، پا برهنه آواره ی بیابان می خواهند.
 مردم : دشمن از غمگین و گریان بودن شما شاد و پیروز می شود، پس شما در این سنگر مبارزه یک راه بیش ندارید برای شکست دادن دشمن باید شاد و خندان باشید، نگذارید دشمن شاد شود، دست افشانی، شادی و پایکوبی شما زهری است بر جام دشمن که سلاسل از خون مردم سر میکشد، بیاید در آخرین نفسهایم با هم عهدی ببندیم، در پی رفتن من دست افشان، پایکوبان، شاد و غزلخوان باشید. ای مردم ، ای رزمندگان راه آزادی :

رزمتان بزم ، بزمتان رزم ، رزم و بزمتان پیروز باد.

سیمین شاعر مردمی از میان مردم رفت و مردم در مراسم او دست افشان و غزلخوان بودند و دشمن در حیرت و تعجب بود و در برنامه تلویزیونی از خود می پرسید ، اینها چرا بجای گریه دست می زنند؟ اینکه دشمنان حتی در لحظه مرگ و پس از مرگ نیز نتوانستند هواخواهان را به گریه وادارند یک پیروزی است، همان پیروزی که سیمین گفت نگذارید دشمن شاد شود، آری مبارزه هزاران شکل و روش دارد ، خنده، دست افشانی، پایکوبی و غزلخوانی یکی از بهترین اشکال مبارزه با دشمنان مرده پرست و شب پرست است.
نگذاشتند سیمین در کنار دیگر همرزمانش ، دیگر شاعران و هنرمندان به خاکسپرده شود ، چه باک؟ که در هر نقطه از خاک ایران ستاره ی خفته است، ستاره ای که دشمنان مردم حتی از جسد بی جانشان، از گور بی جسمشان ، از سنگ شکسته گورشان ، از گورهای بی نام و نشان ، از گلستانهای چون خاوران و... دائما" به خود می لرزند.
ما مرگ سیمین بهبهانی را به مردم ایران ، خانواده گرامی ایشان، به دوستانش و به هنرمندان ، بخصوص به کانون نویسندگان ایران تسلیت گفته و امیدواریم هنرمندان تازه نفسی جای رفته گان را پر کنند و سلاحها و پرچم های زمین گذاشته را بالای سر به اعتزاز در آورند، که این سنگر بی رزمنده نبوده و بی رزمنده نخواهد بود.

زندان گوهر دشت
شاهرخ زمانی
خالد حردانی

8/6/1393

Öncü işçiler, işçi örgütler

Öncü işçiler, işçi örgütler


 Bafg demir taş madeninde, işçi grevi yeni bir boyut kazanmıştır. Geçtiğimiz günlerde işveren ve sermaye gurupları, bir takım hile, tehdit ve yalan suçlamalarla onlarca işçiye tutuklama kararı çıkartılar, amaçları grev direncini kırmaktır. Şuan 5 işçi gözaltına alınmış ve istihbarat polisi 20 kişinin peşindedir.
 Böyle hassas zamanda, bizim görevimiz, Bafg demir taş işçilerin yanında olmak ve onların taleplerini desteklemektir. Bu nedenle birkaç konuyu belirtmek gerekir:
Bu koşullarda, öncü işçiler, birlikteliğini ve desteğini grevli işçilere göstermeliler. Mevcut olan örgütler bölgeye gidip ve yakından dururumu değerlendirip, gerekiyorsa grevli işçilere yardım sandığı kurmalılar.
 Kazanmak için, geçmişte, mükemmel işçi grev tecrübelerimiz var onlar bir model olabilir ve ders almalıyız. Öncü işçiler güvenliği göz önünde bulundurarak bu tecrübeleri Bafg demi taş işçilere iletip yardımcı olabilirler.
Öncü işçilerin önemli görevi: ülke içinde, dünyada grevin haberlerini duyurmak ve işçilerin haklı davalarını iletmektir. Grevin, bütün ayrıntılarını ve mükemmelliğini dünyaya duyurmak sınıf mücadeleye altın bir sayfa kazandırır.
  Bildiğiniz gibi Bafg demir taş maden işçileri, greve başlamakla İslam Cumhuriyettin tabusunu ‘Grev Haramdır’ yıkmışlar, diğer üretim sektörlere, Navard, Tekstil, şeker fabrikaları Petrokimya gibilere örnek olmuşlar. Bu grev Rohani devletine olan bütün yanılgıları bertaraf etmiştir.  Onları yalnız bırakmamalıyız, gelecekte kapitalizmden haklarımızı almak, daha büyük zaferler kazanmak için bu pozitif enerjiyi değerlendirmeliyiz.
   Güç kullanarak, zorbalıkla işçi saflarına saldırıp yıldırmak istiyorlar bunu önlemenin tek yolu, tek ses olup sermaye odakların önünü kesmektir.
Shahrokh Zamani destek komitesi: Bafg demir taş maden işçilerin grev ve mücadele haberini dünyaya, işçi örgütlerine duyurmayı önemsiyor ve kendini sorumlu hissediyor. İsteğimiz, Bütün işçilerden, işçi örgütlerden. Gençlerden Bafg işçilerine destek kampanya düzenleyip ve onların itiraz sesini genişletmek. Ayrıca bütün İran dışında olan partiler, teşkilatlardan talebimiz: aksiyon ve destek kampanyası kurup, işçilerin mücadelesini dünyaya duyurmak.
İşçilerin tutuklu kalması veya yeni tutuklanmaları engellemek için, kendi irtibatlarını seferber edip dünya işçi örgütlerin desteğini sağlamak çok faydalı olabilir. Bu objektif faaliyet dünya işçi birlikteliğini iyice pekiştirir.

Yaşasın işçilerin sınıf birliği
Yaşasın Bafg demir taş grevli işçiler

Shahrokh Zamani destek komitesi
20ağustos2014
30/05/93
   


۱۳۹۳ شهریور ۶, پنجشنبه

اطلاعیه شماره ۳۰ کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده

تهدید بهنام ابراهیم زاده از سوی مسئولان زندان برای پایان دادن به اعتصاب غذا
کارگران ، تشکل‌های کارگری ، انسان‌های شریف و آزاده
همانگونه که مطلع هستید بهنام ابراهیم زاده از تاریخ هفدهم مرداد ماه در اعتصاب غذا به سر میبرد و به زندان رجایی شهر کرج هم تبعید شده است ، شب گذشته سه شنبه چهارم شهریور ماه به خاطر وخامت حال جسمی‌ بهنام به بهداری زندان رجایی شهر منتقل شد و در آنجا از سوی مسئولان زندان تهدید شد که اگر به اعتصاب غذای خود پایان ندهد او را به سلول انفرادی منتقل میکنند.
بهنام با توجه به این فشار‌ها اطلاع داده که اگر تا تاریخ دهم شهریور ماه به خواست و مطالباتش رسیدگی نشود وارد اعتصاب غذای خشک خواهد شد.
کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده ضمن محکومیت این همه فشار و برخورد‌های ضدّ کارگری با بهنام ابراهیم زاده خواستار آزادی بهنام ابراهیم زاده و تمامی‌ کارگران زندانی ، فعالین کارگری زندانی و زندانیان سیاسی است !
پنجم شهریور ماه ۱۳۹۳

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از بهنام ابراهیم زاده آقای محمود صالحی ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢

۱۳۹۳ شهریور ۳, دوشنبه

تنها راه حمایت از کارگران بافق حمایت و دفاع سازمان یافته از انها و کلیه مبارزات کارگری است

کارگران و مردم آزادیخواه به هر طریقی که می توانید به حمایت و دفاع از کارگران بافق بر خیزید . این وظیفه امروز ماست.
کارگران ، فعالین کارگری ، تشکل های موجود کارگری ما همه وظیفه بلند مدتی داریم ضمن اینکه امروز سازمانیافته و متحدانه به صورت سراسری به دفاع از مبارزات کارگران بافق اقدام کنیم و هدف اصلی خود را تشکیل تشکل های سراسری قرار بدهیم چون تنها راه نجات کارگران 

"وحدت و تشکیلات است "

پیش بسوس سازمایابی و سازماندهی طبقاتی


خانواده‌های ۹ کارگر بازداشتی معدن بافق با همراهی جمعی از مردم، دو شب گذشته (شنبه و یکشنبه) را در مقابل فرمانداری شهرستان بافق به صبح رسانده‌اند. این افراد پیش از تجمع در مقابل فرمانداری در اعتراض بهبازداشت پنج کارگر در بامداد روز شنبه، دو کارگر در روز سه شنبه (۲۹ مرداد) و بازداشت دو کارگر دیگر در روز چهارشنبه (۳۰مرداد)، از شنبه صبح (اول شهریور) در مقابل دفتر مدیرعامل تجمع کرده بودند اما بعد از ظهر شنبه زمانی که مدیرعامل با حضور در جمع خانواده‌ها وعده داد که با اعلام رضایت از ۱۸ کارگر بازداشتی و تحت تعقیب، زمینه منع تعقیب و آزادی کارگران بازداشت شده را فراهم می‌کند، تجمع کنندگان به همراه مدیرعامل به فرمانداری بافق رفتند. با طولانی شدن بازداشت ۹ کارگر، خانواده‌ها همچنان شب‌ها را در مقابل فرمانداری سپری می‌کند.

[عکس‌ها ارسال شده توسط منابع کارگری ایلنا در بافق]


















اعمال خشونت برای راندن کودکان کار از چادرهایشان در حاشیه تهران/ تصویر


صبح دیروز در تپه‌های قلعه‌ حسن‌خان رخ داد:
اعمال خشونت برای راندن کودکان کار از چادرهایشان در حاشیه تهران/ تصویر
1393-06-03, 13:08
کد خبر: 198501
سرویس: کارگری
        
«گروهی از ماموران که هویت‌شان تا کنون مشخص نشده است با حمله به چادرهای محل زندگی جمعی از کودکان کار اهل سیستان و بلوچستان و خانواده‌های‌شان که عمدتا زباله‌گرد و نوازنده دوره‌گرد هستند، ضمن آتش‌زدن چادرها و انتقال وسایل زندگی آنان به مکانی نامعلوم، تلاش کردند این خانواده‌ها را از تپه‌های شنی معادن شهر قدس (قلعه حسن‌خان) دور کنند
شنبه صبح گروهی از ماموران که هویت‌شان تا کنون مشخص نشده است با حمله به چادرهای محل زندگی جمعی از کودکان کار اهل سیستان و بلوچستان و خانواده‌های‌شان که عمدتا زباله‌گرد و نوازنده دوره‌گرد هستند، ضمن آتش‌زدن چادرها و انتقال وسایل زندگی آنان به مکانی نامعلوم، تلاش کردند این خانواده‌ها را از تپه‌های شنی معادن شهر قدس (قلعه حسن‌خان) دور کنند.
«زهره صیادی» فعال اجتماعی و عضو کانون فرهنگی-حمایتی کودکان کار (کوشا) که خود در صحنه حضور داشته است با ارسال نامه‌ای به ایلنا به تشریح شیوه خاص زندگی این انسان‌ها پرداخته و سپس رویداد دیروز را توصیف کرده است. متن کامل نامه این کنشگر اجتماعی که در بخش‌هایی با علامت حذف [...] مشخص شده، در ادامه می‌آید:
گروهی دوستان بلوچ و زابلی ما؛ بنا به شیوهٔ خاصی از زندگی بومی که در میان ِ غیر سیستان و بلوچستانی‌ها خیلی شناخته شده نیست و گروهی دیگر از دوستان سیستان و بلوچستانی که پیامد ِ نداشتن شناسنامه؛ مجال اجاره و رهن و خرید خانه را ندارند و در دور ِ باطلی از به دست آوردن و از دست دادن همه چیزشان در لحظه‌ها به سر می‌برند و گروهی هموطن از هر قبیله و نژادی که مبتلا به رنج ِ اعتیادند، در زمین‌های حاشیهٔ تهران، لابه لای تپه‌های شن معادن شهر قدس؛ صمیمیت و ساده گی زیستنشان را پنهان ساخته‌اند.
بلوچ‌ها و زابلی‌های ِ حوالی ِ معادن شن و ماسه همواره از سوی ِ ماموران شهرداری و نیروی انتظامی به عنوان غیرایرانی‌های ِ بدون ِ روادید و کارت مهاجرت و... دستگیر می‌شدند و به اردوگاه‌ها «به شکل مشخص در تهران اردوگاه عسگر آباد» فرستاده می‌شوند و از آنجا برای عبور دادن از مرز و سپردن به کشور پاکستان به زاهدان برده می‌شدند.
در زمستان ِ سال ِ
۱۳۹۰ گروه بزرگی از این دوستان دستگیر شدند و هر چه بر اعلام ِ ایرانی بودنشان کوشیدند با بی‌توجهی از سوی ِ مامورین و مسولین تا اردوگاه زاهدان پیش رفتند. گروه کودکان کار و خیابان کوشا که پیگیر مسلهٔ شناسنامه ِ بچه‌های ِ این دوستان است، در اردوگاه ِ زاهدان حاضر شد و دلایل و اسنادش را ارایه نمود و در ‌‌نهایت همه چیز به سوی ِ اثبات راستی ِ ادعای ِ دوستان ِ ما شد و رهایی و ماندن در وطن شادمانی‌ها آفرید.
[سند رهایی از اردوگاه زاهدان را پیوست این متن می‌کنم]



پس از این ماجرا دوباره خانواده‌ها را در قالب گروهی بزرگ دستگیر کردند و تا اردوگاه ورامین پیش بردند؛ کانون کوشا در اردوگاه ورامین حاضر شد و داستان را بازگفت؛ خوشبختانه اردوگاه ورامین دلایل را مستدل دید و بچه‌ها را به زاهدان نفرستاد و رهایی و بازگشت به زندگی ِ سادهٔ حوالی معادن ِ شن.....
پس از تکرار این ماجرا‌ها کانون کوشا به گفتگو با مقام‌ها و مسولین محلی «شهر قدس» پرداخت و همهٔ آن‌ها اذعان نمودند آگاهی از هویت ایرانی خانواده‌ها را..... و اطمینان دادند که این ماجرا‌ها دیگر روی نخواهد داد!
متاخر‌ترین واقعهٔ این چنینی، فاجعه‌ای تمام عیار است که هر کس به شانهٔ دیگری می‌اندازد. شهرداری می‌گوید؛ بخشداری! بخشداری می‌گوید؛ دهیاری! دهیاری می‌گوید؛ فرمانداری! فرمانداری می‌گوید: [...]!..... دیروز شنبه، زنان و کودکان و مردان ِ این محلهٔ غریب را پای برهنه و با کتک و تهدید [...]؛ دستبند زده‌اند و به اردوگاه ورامین سپرده‌اند. لوازم زندگی و پول‌هایشان را بار کرده‌اند و خانه‌هایشان را تمام و کمال آتش زده‌اند و با بولدوزر؛ زندگی‌شان را در خاکروبه‌ای جای داده‌اند.
بنا به اسناد و مدارکی که در گذشته به اردوگاه ورامین ارایه کرده بودیم در بدو ورود خانواده‌ها، ایرانی بودنشان تشخیص داده می‌شوند و همه‌گی ازاد می‌شوند.
قصه اما ادامه دارد. لوازم زندگی بچه‌ها و خوراکشان، برنج و روغن و چای و قندشان! ساز و ابزار موسقیشان! رختخوابشان! غیب شده است. [...]
چنانچه شرحی که از رنج ِ دوستانمان گفتیم ناکامل است یا نیازی به ارایه سند و هر چیز دیگری است، ما برای بیان درد‌هایمان مشکلی نداریم و از توجه شما سپاسگزاریم!
[...]


وقتی اولین بارقه های پیروزی مردمی دیده می شوند سرمایه داران ، دولتهایشان و فاشیست ها و امپریالیست ها مجبور می شوند از آتش بس ، و صلح سخن بگوییند بنا براین تنها راه برقراری صلح قدرت مند و مسلح بودن توده ها بخصوص کارگران است و بس!!!

مردم متحد هر گز شکست نمی خورند 


دورد بر مردم مبارز شرق اکراین که در مقابل انواع نیروهای فاشیستی که از طرف امپریالیست های مختلف پشتیبانی می شوند ایستادگی کردند و یک بار دیگر نشان دادند که مردم متحد شکست نمی خورند و هر لحظه احتمال این است که دشمنان شان تسلیم شوند ما امید واریم روزی چنین پیروزی های نسیب مردم عراق ، سوریه، افغانستان، فلسطین ، لیبی و ... که از طریق انواع نیروهای ارتجاعی و فاشیستی که توسط سرمایه جهانی و داخلی ساخته شده اند و کشور و مردم را نابود بودند شوند.








۱۳۹۳ شهریور ۱, شنبه

تشکل ها و فعالین کارگری :


کارگران بافق امروز به حمایت های فوری شما احتیاج دارند!!!
همانطور که مستحضر هستید اعتصاب کارگران معدن سنگ اهن بافق وارد فاز جدیدی از مبارزه شده است ودر روزهای گذشته کارفرما و حامیان سرمایه در معدن سنگ اهن بافق یک بار دیگر با دسیسه چینی ،پرونده سازی ،تهدید وصادر کردن  قرار بازداشت دهها نفر از کارگران معترض و نمایندگانشان سعی در به شکست کشانیدن این اعتصاب دارند . در حال حاضر 5 نفر از کارگران در بازداشت بسر میبرند و نیرو های سرکوبگر اطلاعاتی با یک لیست بلند بالا در صدد دستگیری دست کم بیست نفر دیگر هستند ، در این شرایط حساس همه ما باید در کنار کارگران سنگ اهن بافق و مطالباتشان قرار گیریم و رفقای اعتصابی خود را تنها نگذاریم، از این رو ذکر چند نکته لازم است .
در این شرایط فعالین کارگری باید با تمام قوا متحدانه به استقبال کمک به کارگران اعتصابی بروند و هیئت هایی متشکل از فعالین کارگری و نمایندگان تشکلات موجود باید هر چه سریعتر به منطقه رفته و از نزدیک شرایط را بررسی و  در صورت لزوم صندوق ویژه اعتصابی تشکیل شود تا رفقای کارگر در نقاط و مراکز مختلف به یاری هم طبقه ای های خود بشتابند و ضمن ابراز همدردی و اعلام همبستگی خود به شیوه عملی تری به رفقای خود کمک کنند . البته تجربه گرانبار سالهای گذشته و اعتصابات شکوهمند جنبش کارگری را باید سر لوحه کار و فعالیت قرار داد و از تجارب گذشته برای پیروزی  درس گرفت . از این رو فعالین کارگری وطیفه دارند تا با ارتباط با کارگران اعتصابی ضمن حفظ چهارچوب های امن در انتقال این تجربیات به کارگران معدن سنگ اهن بافق یاری رسانند .
فعالین کارگری از نظر خبر رسانی و پوشش اعتصاب واخبار حول وحوش ان در رساندن صدای کارگران در سطح کل کشور و  مجامع بین المللی کارگری وظیفه خطیری را بردوش دارند و همه ما در انجام این مهم مسئولیت داریم و باید با صدای رسا فریاد دادخواهی کارگران را به گوش هم طبقه ای هایمان برسانیم، باید هر چه گسترده تر و پیگیر تر به صورت روز شمار اعتصاب وقایع را به رشته تحریر در اورد و به اطلاع عموم رساند تا برگ زرین دیگری به مبارزات جنبش کارگری اظافه شود .
همانطور که همه  میدانیم کارگران معدن سنگ اهن بافق با اعلام اعتصاب و شکستن طلسم جمهوری اسلامی مبنی بر حرام بودن اعتصاب در ادامه راه کارگران دیگر مراکز تولید مانند رشته های نورد ، نی شکر ، نساجی ، پترو شیمی ها و ...  گام بزرگی را در ابتدای امسال برداشتند و همه توهمات  نسبت به روحانی و دولت جدید را نقش بر اب ساختند ، این بار برای دومین بار و البته با تجربه ای بالاتر و روحیه ای به مراتب بهتر کارگران اعتصاب کرده اند و ما نباید انها را تنها بگذاریم و هر چه سریعترباید چاره ای اندیشید تا انرژِی مثبت و روحیه بالای کارگران اعتصابی دو چندان شده و در اینده بتوان کارهای بزرگتر و مهمتری انجام داد تا با اعتصابات هماهنگ شده و منظم خواست و مطالبات کارگران را از حلقوم سرمایه داری بیرون بکشیم .رفقا و دوستان  بیم ان میرود با استقرار نیروی سرکوبگر ضد شورش در محل ممکن است به صف کارگران حمله ور شوند و این دستاورد عظیم را با قوای قهریه از کارگران باز ستانند لذا همه  باید در یک صف واحد و متحد در کنار کارگران و افشای عوامل سرمایه و سرکوب کوشا باشیم .کمیته حمایت از شاهرخ زمانی ضمن ارج نهادن به اعتصاب و مبارزه کارگران سنگ اهن بافق و اعلام حمایت از انها در رسانیدن اخبار و صدای کارگران اعتصابی به مجامع بین المللی و کارگری و اقدام به حمایت های عملی خود را مسئول میداند،
ما از کارگران و تشکل های کارگری و از فعالین و جوانان می خواهیم با ایجاد کمپین حمایتی فعالیت و کمک های مختلف خود را در دفاع از مبارزات کارگران بافق یک دست و گسترده نمایند و همچنین از سازمانها ، احزاب و محافل ، فعالین و نهاد های بیرون از ایران می خواهیم با ترتیب دادن اکسیونها و تجمع ها در کشور های مختلف ضمن رساندن صدای کارگران اعتصابی به گوش کلیه کارگران و انقلابیون جهان با استفاده از روابط جهانی خود از تشکل های کارگری بخواهند اقدام به حمایت های عملی و معنوی از کارگران اعتصابی نمایند که اکنون فرصت مناسبی در جهت ایجاد پیوند و همبستگی بین کارگران است و در این راستا می توان با حمایت های جهانی از دستگیری یا ادامه بازداشت کارگران بافق جلو گیری کرد.این ثمر بخشترین کاری عملی است که نیرو های بیرون از ایران می توانند انجام بدهند.
زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران
پیروز باد مبارزات کارگران اعتصابی سنگ اهن بافق
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

30/5/93 برابر با 22 اگوست 2014