۱۳۹۳ بهمن ۹, پنجشنبه

تسلیت به شاهرخ زمانی

 شاهرخ زمانی عزیز
در گذشت مادر زحمتکش و گرامی تان، خانم زرین نجاتی، را به شما صمیمانه تسلیت می گوییم و خود را در اندوه شما شریک می دانیم. سخت است می دانیم؛ اینکه پاسداران سرمایه به بندت کشیده باشند و مادر رفته باشد و نتوانی در کنار دیگر اعضای خانواده باشی تا شاید از رژفای این اندوه اندکی کاسته شود. اما از این رژیم کارگر ستیز انتظاری جز این نمی توان داشت؛ حکومتی که سرکوب جنبش کارگری و انتقام گیری و سلب پایه ای ترین حقوق انسانی فعالین کارگری حتی هنگامی که  در حبس بسر می برند را از مهمترین وظایف خود می داند. ازهمین روست که آنها حتی از مرخصی موقت تو برای حضور در کنار خانواده در این شرایط  ناگوار هراسان هستند و از آن سر باز می زنند. اما خوب می دانیم که جنبش کارگری ایران و فعالین کارگری را دیگر نمی توان با توسل به انتقام گیری و تشدید سرکوب خاموش کرد. صدای اعتراض و داد خواهی تو و دیگر فعالین کارگری در بند از پشت دیوارهای بلند زندان رژیم اسلامی سرمایه، گواه این امر است؛ صدایی که جهان آن را شنیده است.
 شاهرخ عزیز، در این شرایط طاقت سوز ما نیز به همراه همه فعالین کارگری خود را در کنار تو می دانیم. درد تو درد مشترک همه کارگران است. پس تنها نیستی.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران


آزار و شکنجه زندانیان سیاسی و قانون شکنی تا کی?

با سکوت رسانه های به اصطلاح مستقل و آزاد و در دولت اعتدال مدعی آزادی زندانیان سیاسی از سرنوشت بهنام ابراهیم زاده ، ارژنگ داودی و افشین بایمانی خبری در دست نیست، از روز چهار شنبه گذشته بهنام ابراهیم زاده از بند دارالقران معروف به دارالشیطان  به جای نا معلومی منتقل شده که تا کنون از وضعیت و سرنوشت وی خبری در دست نیست ، و همچنین افشین بایمانی و ارژنگ داودی به بند اطلاعات معروف به بند سپاه رجایی شعر منتقل و تا کنون از وضعیت آنها نیز خبری کسب نشده است ، قابل توجه است که ارژنگ داودی که بر اثر شکنجه ها و غیر استاندارد بودن زندانها دچار دهها بیماری خطرناک از جمله ناراحتی قلبی پیش رفته و ... است که زندگی او در خطر جدی است ، تمامی این کارهای غیر قانونی و ضد انسانی توسط وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه انجام می گیرد.
ما توجه تمامی نهاد های مدافع حقوق انسانی به نقض آشکار قوانین جاری خود حکومت ، توسط خودش جلب کرده و خواهان آن هستیم که این حکومت را مورد فشار و باز خواست قرار دهند.
1- از دیرباز در جمهوری اسلامی در نقض ماده 22 آیین نامه سازمان زندانها در منع و تاکید عدم دخالت دیگر نیروها مخصوصا" اطلاعات در کار سازمان زندان و اداره زندانها،  وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه بطور قانون شکنانه و خودسرانه به پرونده سازی ، آزار و اذیت زندانیان و اعمال شکنجه بعد از حکم قطعی و محاکمه مجدد زندانیان مشغول است مانند :
الف - پرونده سازی مجدد علیه زندانیان ، بردن دوباره زندانیان به بازداشتگاههای اختصاصی ، بازجوی های مجدد ، شکنجه های روحی و جسمی در سلول های انفرادی با چشم بند و محاکمه دوباره زندانیان (مانند سه نفر یاد شده در بالا)،
ب - نقض ماده مربوط به تفکیک جرائم  و تبعید غیر فانونی و انتقال زندانیان سیاسی به بند های عادی مانند همه زندان های ایران غیر از دو نمونه رجایی شهر و 350 اوین و به تازه گیها ارومیه ، انحلال بند های سیاسی مانند 350 اوین و انتقال زندانیان سیاسی به میان زندانیان عادی و اعدامی  خطرناک و زندانیان مبتلا به ایدز، هپاتیت و قانقارا.
ج- محرومیت زندانیان سیاسی از تمامی حقوق قانونی مانند مرخصی، ملاقات حضوری ،تلفن ، هوا خوری ، تغذیه ، درمان و بهداشت ، مخصوصا" مرخصی برای افرادی که بستگان خود را از دست داده اند مانند شاهرخ زمانی که به تازگی مادرش فوت کرده، علی رغم موافقت رئیس زندان با مرخصی وی، از طرف اطلاعات ممانعت به عمل آمده است.
د - ممانعت در اجرایی شدن قوانینی  مانند کار در بیرون و داخل زندان ، عف های موردی و عمومی ، آزادی  های مشروط و ...  بطور نمونه محمد نظری با اینکه 21 سال است در زندان میباشد و علی رغم موافقت دادستان کل و رئیس زندان و دادگاه صادر کننده حکم با آزادی مشروط وی، اما با مخالفت  اداره ضد بشری و ضد انسانی اطلاعات از آزادی و استفاده او از حقوق قانونی زندانی جلو گیری می شود.
با توجه به موارد بیان شده بصورت نمونه از تمامی نهاد های قانونی ، مدافع حقوق بشری و حقوق انسان ها و نهاد های و انسانهای  مبارز و آزادی خواه، می خواهیم رسیدگی  کرده دست به اقدامات عملی بزنند.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی


9/11/1393

۱۳۹۳ بهمن ۷, سه‌شنبه

پیام تسلیت نهادهاي همبستگي با جنبش كارگري ايران به شاهرخ زمانی

به رفيق دربند شاهرخ زمانی و همه فعالین کارگری و زنان مبارز
ستم را لرزاندي و رفتي !
ياد و خاطره بانوي مبارز زرين نجاتي گرامي باد
زرین نجاتی مبارز و زنداني زمان شاه و مادر كارگر زنداني ( شاهرخ زمانی) در ٤ بهمن ماه ١٣٩٣ بر اثر بیماری سرطان در گذشت .

مادر زرین نجاتی در مقابل هر دو رژیم سرمايه داري شاه و جمهوري اسلامي استوار ايستاد و براي احقاق حقوق زندانيان سياسي كوشيد. او در زمان رژیم شاه در دفاع از زندانيان سياسي و از جمله همسرش بهمن زماني دو بار بازداشت شد.
در زمان جمهوري اسلامي نيز در دفاع از زندانيان و از جمله پسرش شاهرخ زماني مرتب راهي ادارات، بيدادگاه ها و بندهای مختلف زندان ها بود و با زندانبانها و دژخيمان رودررو بود. مادرزرین نجات یکی از هزاران مادری بود که براي دفاع از حقوق زندانيان و براي زنده نگه داشتن ياد اعداميان سياسي و عقيدتي عمرخود را در راهرو ها و دالان های پر پيچ و خم دادگاه ها و زندانها و نيز محل به خاك سپردن جان باختگان راه آزادي و سوسياليسم گذراند.
ما ياد و خاطره اين مادر قهرمان را گرامي مي داريم.
ما مرگ اين زن قهرمان را به اعضاي خانواده او به ويژه رفيق دربند شاهرخ زمانی و فعالان «کمیته حمایت از شاهرخ زمانی» ،همه فعالین کارگری و زنان مبارز از صميم قلب تسليت مي گوييم.
نهادهاي همبستگي با جنبش كارگري ايران – خارج كشور
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۳ برابر با ۲۷ ژانويه ۲۰۱۵

بهمن زمانی و زنده‌یاد زرین نجاتی، پدر و مادر کارگر دربند شاهرخ زمانی


مادر همرزمان شاهرخ زمانی در گذشت،



شاهرخ جان ما را شریک غم خود بدان،

خانم زرین تاج  نجاتی مادر شاهرخ زمانی سه روز قبل دیده بر جهان فروبست ، مادر شاهرخ طی سه سال گذشته که شاهرخ زمانی در زندان است و برای آزار و اذیت او را از زندانی به زندان دیگری می بردند ، هر دو هفته یک بار برای دیدن شاهرخ مجبور بود مسبر طولانی بین شهر های مختلف از جمله تبریز تا تهران و قبلا" از تبریز تا یزد را طی کند و بیشتر مواقع نیز به او اجازه ملاقات نمی دادند اما مادر شاهرخ هر گز نا امید و خسته نمی شد ، بعدها طی صحبت های مختلف متوجه شدیم که خانم نجاتی بیش از 40 سال است که دائمان در مسیر زندانها ، دادگاهها و ... برای دیدن عزیزانش فعالیت و مبارزه کرده است ، و تجربه دارد که هرگز نباید خسته شد ، امید واریم بتوانیم از او یا بگیریم استقامت ، پشتیکار داشته و فداکار باشیم.
به شاهرخ زمانی عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری و عضو هیات باز گشایی سندیکای نقاشان تهران فوت مادرش را تسلیت گفته و ضمن اعلام اینکه خانم نجاتی را همچون مادر خود دانسته ، تلاش و کوشش ، اراده و فداکاری های او را  الگویی خود می دانیم ، همچنین اعلام می کنیم برای اینکه دیگر انسانها بخصوص خانواده زندانیان از این همه ظلم و ستم نجات یابد ، تنها یک راه وجود دارد همه تلاش و فعالیت در تمامی عرصه ها را متشکل پیش  ببریم، لذا از تمامی فعالین می خواهیم در جهت متشکل شدن اقدام نمایند ، و اقدام به ایجاد تشکل های خود کنند، بدون شک اگر کارگران متشکل باشند هیچ حکومتی نمی تواند کارگران را زندانی کند،

به امید روزی که کارگران متشکل باشند ،
و هیچ کارگری زندانی نباشد،


کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری
6/11/1393





۱۳۹۳ بهمن ۶, دوشنبه

پیام تسلیت ۶ تشکل کارگری و صنفی خطاب به شاهرخ زمانی

مرگ هر انسان شریفی پاره ای از وجود مرا با خود می برد …هرگز مپرس تابوت چه کسی را به گورستان می برند ….تابوت مرا و آرزوهای تو را می برند
با خبر شدیم مادر دوست گرامی مان کارگر زندانی ،شاهرخ زمانی عضو موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران، فوت نموده است. این مادر دردمند با چشمانی که در آرزوی دیدار فرزند می سوخت ،چشم بر این دنیا بست و آرزوی دیدار درآزادی شاهرخ زمانی را با خود برد. ما ضمن تسلیت به خانواده این کارگر زندانی ،امیدواریم که حداقل این امکان برای شاهرخ زمانی فراهم شود که در مراسم مادر دلبندش شرکت کند.
رفیق عزیز شاهرخ زمانی در غم از دست دادن مادرت با تو همدردیم.
هیات موسس سندیکای کارگران نقاش و تزیینات تهران و حومه
سندیکای کارگران نقاشان استان البرز
سندیکای کارگران رفوگر فرش تهران
اتحادیه نیروی کار پروژه ای
کانون صنفی معلمان ایران
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۱۳۹۳/۱۱/۰۵

پیام تسلیت سندیکای فلزکاران خطاب به شاهرخ زمانی

شاهرخ زمانی عزیز !
درگذشت مادر بزرگوارت را صمیمانه تسلیت می گوئیم و برایت شکیبائی و سربلندی آرزومندیم .
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک
۴ بهمن ۹۳

گزارش مراسم تدفین و ترحیم خانم زرین نجاتی

مراسم تدفین خانم زرین نجاتی، مادر کارگر دربند شاهرخ زمانی صبح دیروز ۵ بهمن ماه ۱۳۹۳ با حضور پرشور اقشار مختلف مردم، فعالین سیاسی و اعضا و فعالین تشکل‌های کارگری و سندیکاهای کارگری در گورستان وادی رحمت تبریز برگزار شد.
هم‌چنین مراسم شام غریبان وی نیز عصر همان روز در مسجد امام علی تبریز به صورت پرشور برگزار شد.
مراسم ترحیم خانم نجاتی نیز عصر امروز، ۶ بهمن ماه از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷:۳۰ در مسجد جوادالائمه تبریز برگزار شد.
در این مراسم بسیاری از فعالین سیاسی از طیف‌های مختلف، جوانان و دانش‌جویان، اعضا و فعالین سندیکاها حضور یافته و ضمن تسلیت به خانواده‌ی شاهرخ برای آنان طلب صبر کردند.
تصاویر زیر از مراسم ترحیم خانم نجاتی به دست‌مان رسیده است.
تصاویر مربوط به مراسم تدفین وی نیز به محض دریافت برای اطلاع عموم منتشر خواهند شد.










۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

پیام تسلیت ۵ تشکل کارگری خطاب به شاهرخ زمانی

۵ تشکل کارگری در ایران طی پیامی کوتاه به مناسبت درگذشت مادر شاهرخ زمانی با وی هم‌دردی کردند. متن این پیام به شرح زیر است:

شاهرخ عزیز،
خبردار شدیم که خانم زرین نجاتی، مادر عزیزت، پس از مبارزه‌ای طولانی با بیماری سرطان از میان ما رفت. او که از نمونه‌های مادران فداکار و مبارز بود، تمام زندگی خود را در دفاع از حق زندانیان سیاسی طی کرده و در نهایت نیز در حالی که چشم به راه آزادی دوباره‌ی تو بود درگذشت.
برای ما واضح است که فقدان وی برای تو چقدر تلخ و جانکاه است. اما از سوی دیگر نیز اطمینان داریم که با صبر و متانت شایسته‌ی یک فعال کارگری و انقلابی، این سختی را نیز پشت سر خواهی گذاشت.
ما این فقدان بزرگ را به تو و پدر مبارزت تسلیت می‌گوییم. هم‌چنین از تمامی تشکل‌ها و فعالین کارگری دعوت می‌کنیم که با وحدت و اتحاد عمل در مبارزه در جهت آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی تلاش کنند.

سندیکای نقاشان کرج
هیات بازگشایی سندیکای نقاشان و کارگران تزئینات تهران
انجمن سلامت آذربایجان
کارگران پیشرو آذربایجان
کارگران سندیکایی تبریز و اردبیل

ابراز هم‌دردی زندانیان سیاسی زندان رجایی‌شهر با شاهرخ زمانی


زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان رجایی‌شهر کرج با شاهرخ زمانی اعلام هم‌دردی کردند.
بنا به اخبار رسیده، عصر دیروز ۴ بهمن ماه ۱۳۹۳، زندانیان سیاسی و عقیدتی محبوس در سالن ۱۲ بند ۴ پس از اطلاع از خبر درگذشت خانم زرین نجاتی، مادر شاهرخ زمانی، با حضور در سلول وی به وی تسلیت گفته و با وی ابراز هم‌دردی کردند.
تمامی بیشاز ۸۰ زندانی این بند با حضور در سلول شاهرخ زمانی ضمن تسلیت به وی بر این نکته پافشاری کردند که راه‌حل پایان تمام این درد و رنج‌ها مهر پایان بر ظلم و ستم و بهره‌کشی در ایران است.

برای مادرم / شاهرخ زمانی




 نَمی‌رند و نَمی‌رند، آنان که ره خلق بگیرند...
من چشم در خانواده‌ای باز کرده و بزرگ شده‌ام که سوسیالیزم به عنوان آرمان رهایی بشریت از ستم و بهره‌کشی و طبقه‌ی کارگر به عنوان تنها نیرو و مرکز ثقل این تغییر انقلابی، مقدس شمرده ‌می‌شد و با تمام وجود در خدمت آن قرار گرفتیم. بدین جهت، پاسداران نظام سرمایه‌داری، چه با شکل تاج و چه در پوشش عمامه، لحظه‌ای آزار و اذیت و زندان و شکنجه‌ی ما و تمامی مبارزین راه آزادی بشریت برای جلوگیری از فعالیت انقلابی آگاه‌گرانه دست برنداشتند.
منزل ما در تبریز، محل رفت‌و‌آمد بزرگانی چون بهروز دهقانی، صمد بهرنگی، غلامحسین ساعدی، چنگیز احمدی، عبدالله افسری و دیگر انقلابیون بود. مادرم در چنین فضایی تمامی محبت و تلاش‌های قهرمانانه‌ی خود را فداکارانه صرف کمک به خانواده و سرپا نگه داشتن آن و ادامه‌ی مسیر انقلابی کرده بود. طعم تلخ بی‌پناهی در نبود سرپرستان خانواده، عمو و پدرمان در دوران حکومت ستم‌شاهی از سال ۱۳۵۰ در رابطه با چریک‌های فدایی خلق ایران شروع شده و سپس در سال ۱۳۵۷ که آن‌ها با قیام عمومی از زندان آزاد شدند، خانه‌ی ما به مرکز فعالیت‌های انقلابی تبدیل شد.
با شروع قتل‌عام‌های دهه‌ی ۶۰ که پدر، عمو، من و خواهر بزرگ‌ترم مجبور به ترک خانه شدیم، بار مسولیت ۳ طفل خردسال در حالی به دوش مادرم افتاد که پاسداران سرمایه هر شب برای دستگیری ما از دیوار بالا رفته، به منزل ریخته و باعث وحشت بچه‌ها می‌شدند. به طوری که مادر تمام وسایل خانه را رها کرده و در محله‌ی طالقانی، یکی از محلات جنوب‌شهر تبریز، مخفی شد. از آن موقع، این دربه‌دری و زندان تاکنون ادامه داشته است. مادرم در تمام این سالیان از تلاش برای سامان دادن به خانواده‌هایی که سرپرست خود را از دست داده بودند، ارتباط با خانواده‌های زندانیان سیاسی و گروه‌های انقلابی، سازمان‌دهی تظاهرات هزاران نفری هم‌راه خانواده‌های دیگر زندانیان سیاسی و دانش‌جویان انقلابی علیه زندان، اعدام و شکنجه و برای آزادی زندانیان سیاسی در دوران ستم‌شاهی که در یک مورد منجر به دستگیری ۷۰ نفر از آنان در تبریز شد، تا مصاحبه‌ها با رسانه‌ها برای افشاگری جنایات جمهوری اسلامی ایثارگرانه تلاش نمود. به خصوص زمانی که مرا به زندان قزلحصار تبعید کردند، در نزدیک به ۵۰ روز اعتصاب غذای من روزی نبود که رسانه‌ای مصاحبه نکرده و جنایات رژیم سرمایه‌داری را افشا نکند.
در آخرین تلاش، چند ماه پیش، برای گرفتن مرخصی برای من در ملاقات با معاون دادستان، خدابخش – معروف به خدانابخش – به وی گفته بود: «پسر من چه گناهی غیر از دفاع از حق و حقوق طبقه‌ی کارگر انجام داده است؟ مگر دفاع از سندیکا و حق حیات برای کارگران جرم است؟ ما انقلاب کردیم، خون دادیم، من روی شوهرم را ندیدم، سال‌ها جلوی زندان‌ها بودم، شما از ناآگاهی مردم سواستفاده کردید و بر کرسی قدرت نشستید و الان هم ادعای خدایی می‌کنید! ولی یادت باشد، همان کارگرانی که رژیم ستم‌شاهی را نابود کردند، شما را نیز به زباله‌دان تاریخ خواهند انداخت. شما جلادها روی ساواک را سفید کرده‌اید! از جنایات و کثافات شما، مردم به تمامی دیکتاتورهای پیشین ایران رحمت می‌فرستند! ولی من انقلاب و نابودی ساواکی‌ها را دیده‌ام، دیدم رییس ساواک چطور خودش را موقع محاکمه خیس کرد. الان نیز آن روز دور نیست!»
وقتی این گفت‌و‌گو را در ملاقات برای من تعریف کرد، به شوخی گفتم: «مادر این حرف‌ها را که می‌زنی، سربازان گم‌نام میلیاردرها شما را پیش من می‌آورند!»
گفت: «خیال می‌کنی بیرون چه خبره؟ این‌جا نیز زندان بزرگی است.» سپس به شوخی اضافه کرد: «یک روز خوش ندیده‌ام! از بس دوندگی کردم از پا افتاده‌ام، کاش مرا نیز بگیرند تا چند سالی استراحت کنم!»
در تمامی این سالیان نکبت، خفقان و استبداد سرمایه‌داری که از ارتباط با نیروهای آگاه و کارگران پیشتاز از طیف‌های گوناگون در رابطه با بحث و آموزش، مخفی کردن مبارزه تا دستگیری پدرو عمویم و خود من در سال‌های ۵۰، ۵۲، ۶۰، ۷۲ و ۹۰، نگه‌داری بچه‌ها و خانواده و ملاقات در زندان، سر و کله زدن با مزدوران و شکنجه‌گران و آدم‌کشان شاه و شیخ، مادرم لحظه‌ای آرام و قرار نداشت.
رفیقا کبیر شهید چنگیز احمدی و عبدالله افسری وی را در اوایل انقلاب نمونه‌ی مادر ماکسیم گورکی می‌دانستند. شهید چنگیز احمدی می‌گفت: «زری خیال نکن که اداره کردن روزی ۵۰ – ۶۰ نفر که به این خانه رفت‌و‌آمد می‌کنند کار ساده‌ای است. شما هم معادل ۳ کادر کمونیست کار می‌کنی. بدان که طبقه‌ی کارگر و آیندگان در فردای صبح رهایی از ستم و نابرابری، این ایثار و فداکاری شما را از یاد نخواهند برد.»
وی با این‌که همه‌ی این فشارهای روحی و جسمی وی را تکیده کرده و انرژی‌اش را تحلیل برده بود، در روزهای آخر عمرش به همه سپرده بود که من در زندان خبردار نشوم که وی مریض است و برایم پیغام فرستاده بود که «به زودی تهران می‌آیم و زمین و زمان را بر سرشان خراب خواهم کرد. هر طور شده برای تو مرخصی خواهم گرفت. وگرنه کل دنیا باید بفهمند که حکومت ضدکارگری چقدر ضدبشر است و با افراد بی‌گناه چه می‌کند.»
بله! وی تا آخرین لحظه‌ی عمرش به قول رفقا مثل مادر ماکسیم گورکی بود و من به او افتخار می‌کنم.
تا باشد مادرها راه او را پی بگیرند.
شاهرخ زمانی
۴ بهمن ۱۳۹۳
زندان رجایی‌شهر کرج

پیام تسلیت سازمان راه کارگر خطاب به شاهرخ زمانی

در غم از دست دادن یک مادر فدارکار!
مرگ مادر شاهرخ زمانی را تسلیت می گوئیم

خانم زرین نجاتی مادر شاهرخ زمانی، فعال کارگری و زندانی سیاسی، از میان  ما رفت. مادران زجرکشیدۀ زندانیان سیاسی و مادران شهدا که پرچمداران دفاع از ایستادگی فرزندانشان در برابر استبداد بیرحم دینی هستند، سمبل پاکبازی انسان هائی هستند که مبارزه شان با عشق، با وفاداری و با خون دل عجین است. خانم زرین نجاتی، یکی از این مادران بود. پرکشیدن او را به شاهرخ زمانی و خانواده اش و به تمامی مبارزان راه  آزادی، برابری و همبستگی انسانی تسلیت می گوئیم
سایت سازمان کارگران انقلابی ایران «راه کارگر»
يكشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۳ برابر با ۲۵ ژانويه ۲۰۱۵

نوشته‌ی محمد غزنویان در رابطه با درگذشت خانم زرین نجاتی

مادر شاهرخ زمانی مرد. تک و تنها پشت شاهرخ ایستاد و از او دفاع کرد ولی هرگز باعث جلب توجه سایتهای خبری سبز و بنفش نشد. کسی او را جلوی دوربین نکشید و هیچکدام از این فعالان حقوق بشری که مارکوپولو وار در حال سفر و عکس دسته جمعی انداختن هستند سری به این مادر تنها نزدند که پسرش یازده سال حبس دارد و پنج سال را بدون مرخصی و با اعمال شاقه! پشت سر گذاشته است. قطعا برای اینکه شاهرخ کمونیست است و هیچ رقم کلمات رنجنامه مآب یا دعوت به سازش طبقاتی توی دهانش نمی چرخد. جرم شاهرخ زمانی دعوت به تجمع و تبانی نیست. جرم او دعوت به سازماندهی کارگری است. این حتا جرمی نیست که باعث برانگیخته شدن "روزنامه نگاران مستقل" شود تا از لندن به پیگیری سرنخ بپردارند چه برسد به اصلاح طلبان همیشه نادمی که حتا حمایتشان را از موسوی " مرامی " می دانند تا مبادا مجوز فلان پروژه ی ساختمانی شان دچار اشکال در مراحل اداری شود . بگذریم. ولی این همان تفاوت بزرگ است میان کسانی که چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند و امثال شاهرخی که چیزی جز زنجیرهایشان برای از دست دادن ندارند. دیگر حتا مادر هم ندارند. 
مادر شاهرخ مرد و من به جای متاسف بودن ، شرمنده ام.


منبع: فیسبوک محمد غزنویان، فعال حقوق کودک

نوشته‌ی ائلوار قلیوند در رابطه با درگذشت خانم زرین نجاتی

زرین نجاتی مادر شاهرخ زمانی درگذشت
1 . تصور اینکه امروز شاهرخ زمانی در زندان اشک خواهد ریخت رنج او را در ما دوچندان می کند ، زرین نجاتی همسر یک کمونیست کهنه کار ( بهمن زمانی ) مادر فرزندی که اینک چهره توده هاست ، بزرگتر چنانکه ما محرومان ، ستمدیگان ، کارگران .

2 . اما بیرون از زندان ما نگاه میداریم یادمانهای تو را ، تلاطم اقیانوسی از مردم که ماهی سیاه کوچک اش را در گودالی زندانش افکنده اند . اما تو آبگیرهایی را یاد آر که به خرسنگهای گران کوبیده اند ، دستهایی که به زنجیر اسارت...





منبع: فیسبوک ائلوار قلیوند، شاعر و نویسنده

پیام تسلیت خانواده آقای محمود صالحی خطاب به شاهرخ زمانی

پیام تسلیت به خانواده کارگر مبارز شاهرخ زمانی و خانواده محترم زرین خانم نجاتی 
ما امروز اطلاع پیدا کردیم که مادر کارگر مبارز شاهرخ زمانی چشم از جهان فرو بست.
ما ضمن تسلیت به کارگران و خانواده های نجاتی و زمانی ، خود را در غم از دست دادن این مادر مبارز( زرین نجاتی ) شریک می دانیم و آروزی سلامتی برای همه عزیزان آن خانواده ها را داریم. 
از طرف خانواده محمود صالحی

منبع: فیسبوک آقای محمود صالحی

پیام تسلیت آقای سیروس مددی به شاهرخ زمانی

زری خانم نجاتی - همسر بهمن زمانی شاعر مردمی آذربایجان و مادر شاهرخ زمانی - کارگر مبارزی که به جرم دفاع از حقوق طبقه کارگر ایران سالهاست در بند رژیم ایران است - امروز چهارم بهمن ماه چشم بر جهان بست. درگذشت او را به بهمن و شاهرخ عزیز، به زمانی ها و نجاتی ها، به دوستان و خویشاوندانشان تسلیت می گوییم. 
تلاش خانواده زمانی برای گرفتن ساعاتی مرخصی به شاهرخ در آخرین لحظات حیات مادر، بی نتیجه ماند. از حضور موقت او در کنار خانواده سوگوارش نیز جلوگیری شد. شریک اندوه سوگواران و ستایشگر عزم دلاورانیم. 
سیروس مددی

۱۳۹۳ بهمن ۴, شنبه

آخرین اطلاعیه ها


گزارشی از هفته کارزار حمایت از بهنام ابراهیم زاده
جمعه, ۳ام بهمن, ۱۳۹۳ 
19-b
اطلاعیه شماره ١٣: “کمپین بهنام را آزاد کنید”
١٨ تا ٢٨ دی برابر با ١٢ تا ١٨ ژانویه هفته حمایت از بهنام ابراهیم زاده بود. در این هفته نامه های حمایتی گرمی از اتحادیه سراسری کارگران سوئد” LO” ، اتحادیه سراسری کارگران تونس “UGTT ، سازمان کارگران ساختمانی در کردستان عراق و حمایت شبکه همبستگی کارگران خاورمیانه و شمال آفریقا را دریافت کردیم.  این حمایت ها ادامه دارد.
در هفته حمایت از بهنام ابراهیم زاده همچنین آکسیون هایی در شهرهای لندن در انگلیس، تورنتو در کانادا و گوتنبرگ در سوئد برپا شد. که گوشه ای از تصاویر این آکسیونهای حمایتی را در ضمیمه میتوانید ببینید.
در رابطه با هفته حمایت از بهنام ابراهیم زاده روز ٢۶ دی، به روز اطلاع رسانی وسیع در مورد بهنام ابراهیم زاده و خواستهایش از طریق تویتر و مدیای اجتماعی اختصاص یافت و به این مناسبت پتی شن اعتراضی در حمایت از بهنام و خواستهایش به آدرس های بسیاری تویت شد.
در هفته حمایت از بهنام ابراهیم زاده، برنامه پخش مستقیم کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی که شیوا محبوبی سخنگوی این کمیته، هرهفته در کانال جدید آنرا ارائه میدهد، به کمپین حمایت از بهنام ابراهیم زاده اختصاص یافت و بینندگان بسیاری روی خط آمدند و حمایت خود را از بهنام ابراهیم زاده اعلام داشتند. همچنین یک بخش مهمی از برنامه تلویزیونی  کارگران و یک دنیای بهتر به این موضوع اختصاص داشت.
پخش مستقیم برنامه شیوا محبوبی به مناسبت هفته حمایت از بهنام ابراهیم زاده را در لینک زیر میتوانید ببینید:
شکل دیگر از اعلام حمایت از بهنام ابراهیم زاده در هفته حمایت از او گرفتن عکس و کلیپ در حمایت از وی بود. تصاویر آن نیز ضمیمه است.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی
shiva.mahbobi@gmail.com, ۰۰۴۴ ۰ ۷۵۷۲۳۵ ۶۶۶۱
کمپین برای آزادی کارگران زندانی
shahla_daneshfar@yahoo.com ,  ۰۰۴۴ ۰ ۷۷۷۹۸۹ ۸۹۶۸
کودکان مقدمند
afsanehvahdat13@gmail.com,   ۰۰۴۶-۷۰۲۴۶۸۴۵۴
حمایت کننده:نهاد مادران علیه اعدام، کمیته حمایت از شاهرخ زمانی، فدراسیون پناهندگی در گوتنبرگ سوئد، کمیته علیه اعدام در کانادا، حزب کمونیست کارگری ایران
١٩ ژآنویه ٢٠١۵، ٢٩ دی ٩٣
پتی شن حمایت از بهنام ابراهیم زاده را امضا کنید: http://chn.ge/1xr3BZD
ضمیمه :تصاویری از آکسیون ها و همبستگی  از هفته کارزار حمایت از بهنام ابراهیم زاده

اعلام حمایت جمعی از زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از اعتصابات گسترده کنونی

اعصابات و اعتراضات فراگیر راه حل همه مشکلات است ، طی روز های گذشته معلمین در بسیاری از شهر های ایران دست به اعتصابات و اعتراضات گسترده زده اند، این اعتراضات در سطحی از گستردگی و تاثیر گذاری بود که در بخشهای دانش آموزان نیز به آن پیوستند ، این در حالی است که  از چندی پیش کارگران با اعتصاب و اعتراضات دمکراتیک خواهان بهبود شرایط زندگی خود شده و اخیران تشکل های کارگری از اعتصابات گسترده خبر دادند ، چندیست پرستاران و بازنشستگان که بسیاری از صنوف زحمتکش و مزدبگیر با تجمعات گوناگون از وضعیت بسیاررقت بار خود و ستم مضاعف حاکم  زبان به اعتراض گشوده اند، عدم امنیت شغلی ، میزان پایین حقوق و دستمزد در مقایسه با رشد تورم و خط فقر عدم رعایت کرامت شایسته شغلی ، عدم اجازه برای استفاده قانونی  از حق اعتصاب ، تجمع ، داشتن  تشکلهای مستقل و آزادی بیان، مطبوعات و ... که معترضین مورد تاکید قرار دادند. واقعیت این است که نهادهای رسمی حکومتی خط فقر را برای یک خانواده 4 نفره در تهران 2800000 هزار تومان اعلام کرده اند و همچنان  که شاخص اقتصادی در جهت خلاف منافع طبقات محروم گوناگون اقتصادی در حال سقوط است ، وبا ادامه این روند هولناک پیش بینی می شود سال نود چهار ، سال فلاکت اقتصادی همه حقوق بگیران و همه ای بیش از 11 میلیون حاشیه نشین از همه طبقات و گروههای اقتصادی و اجتماعی باشد، بحران سقوط شاخص ها به آنجا کشیده شد که سهام داران بورس در اعتراض به وضعیت پیش آمده شیشه های ساختمان بورس را شکستند، این وضعیتی است که حکومت بر مردم ایران تحمیل کرده و بدون تردید روز به روز بدتر خواهد شد. در چنین موقعیتی کارگران ، فرهنگیان ، دانشجویان ، پرستاران و کوشندگان سیاسی حقوق بشری با ایجاد و تقویت تشکل های صنفی و سیاسی هم چون انجمن ها ، اتجادیه ها ، سندیکا ها ، کنفدراسیون ها مبارزات دمکراتیک را تقویت و رهبری کرده و با گسترش تجمعات اعتراض آمیز دمکراتیک ، اعتصاب سراسری راه حل همه مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی را در حضور مردم در میدان مبارزه  تغییر و تحول و ایجاد اتحاد و امید در همه طبقات اجتماعی دانسته اند، سیاست ها (ورشکستگی رژیم ) کلا" موجب هر نوع فساد اجتماعی ، اختلاس کلان ، دزدی ، اعتیاد ، ناامنی و سرکشی و فرو پاشی اقتصادی و سیاسی حاکم شده است ، و دود این وضعیت بسیار تاسفبار به چشم آحاد شهروندان به ویژه فقرا ، بیکاران ، مزدبگیران و حقوق بگیران می رود، به همین دلیل بر هر ایرانی آگاه و مدافع حقوق بشر است تا در هر کجا وبا هر مسئولیتی اجتماعی به پشتیبانی از اعتصابات و اعتراضات دمکراتیک به مثابه راه حل ریشه همه مشکلات و معضلات تحمیلی و طبیعی بر خیزد، ما زندانیان سیاسی وظیفه خود می دانیم در این جنبش اعتراضی و نا فرمانی مدنی مهم از خواسته های معترضین پشتیبانی کنیم.
1- فرید آزموده 2- ایرج حاتمی 3- خالد حردانی 4- لطیف حسنی 5- افشین حیرتیان 6- شاهرخ زمانی 7- حشمت اله طبرزدی 8- علیرضا فراهانی 9- پیروز منصوری 10- اسدالله هادی 11- میثاق یزدان نژاد


3/11/1393

مرگ خانم زرین نجاتی مادر شاهرخ زمانی را تسلیت می گوییم!!!

خانم زرین تجاتی مادر شاهرخ زمانی پس از چندین ماه مبارزه و مقاومت در مقابل بیماری سرطان که  به دلیل وجود جمهوری اسلامی هر روز بیش گسترش می یابد امروز 4/11/1393 در گذشت .
زرین نجاتی طی دو رژیم ضد انسانی که هر گونه ظلم و ستم را علیه مردم تحمیل کرده اند هر گز سکوت نکرد و دائما" در تلاش و مبارزه در جهت کمک و برای آزادی زندانیان بوده است ، او در رژیم سلطنت به خاطر تلاش و سازماندهی خانواده زندانیان سیاسی دو بار دستگیر شد که با حمایت های خاتواده ها مجبور شدند آزادش کنند در دهه شصت نیز به دلیل سرکوب های ددمنشانه رژیم اسلامی که شاهرخ و خواهرش برای اینکه دستگیر نشوند مجبور بودند از خانه متواری شوند و پدر و عمومی شاهرخ که در زندان بودند زرین نجاتی مبجور شد از خانواده آنها  نیز نکهداری نماید در همین حال بسیاری از آشنایان و دوستانشان نیز که در مقابل سرکوب های دهه شصت از بچه و خانواده هایشان دور بودند زرین نجاتی به عنوان مادر به آنها نیز رسیدگی می کرد.
این مادر طی سالهای متمادی در دوره سلطنت که بهمن زمانی و اسرافیل زمانی ( پدر و عموی شاهرخ ) در زندان بودند برای آزادی آنها و حمایت و دفاع از حق زندانیان هر روز در ادرات ، دادگاه ها ، و زندانها برای ملاقات بود و پس از سرنگونی رژیم ضد انسانی سلطنت و بر  قراری رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی همچنان تا زمانی که بیماری سرطان سوغاتی نظام اسلامی نتوانسته بود از پا در آوردش  برای آزادی و دفاع از بهمن زمانی و اسرافیل زمانی که این بار توسط جمهوری اسلامی زندانی شده بودند هر روز راهی ادارات و دادگاه ها بود و پس از آنها نیز برای دفاع از شاهرخ زمانی و خواهر ش چه در سالهای دهه شصت و چه در سالهای 1372 ، 1373 و ... و چه در طی سه سال اخیر که شاهرخ در زندان است همچنان پاشنه کفش هایش را ور می کشید و با ماموران و قاضی ها و زندان بانهای ضد انسان رو در رو بود . امروز ما چنین مادری را از دست دادیم .
ما در کمیته حمایت از شاهرخ زمانی مرگ مادرمان  زرین نجاتی را  به بهمن زمانی، به شاهرخ زمانی و دیگر اعضای خانواده زمانی و همچنین جمع خانواده زندانیان و مردم ستم دیده ایران تسلیت گفته از همه فعالین جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی می خواهیم به صورت سازمان یافته و با کمک کردن به متشکل شدن کارگران و توده ها جهت مبارزه با نظام ضد انسانی جمهوری اسلامی کمک کنند و دست به ایجاد تشکل های مبارز بزنند چرا که مبارزه و فعالیت سازمان یافته تحت رهبری تشکل های مبارز است که می تواند ضمن حمایت های عملی و ممکن باعث آزادی زندانیان سیاسی شوند و در همین حال نظام سرکوبگر جمهوری اسلامی را مجبور به پذیرش حق و حقوق انسانها نمایند.
شاهرخ عزیز ما را در غم وارده شریک خود بدان ، زرین نجات یکی از هزاران مادری بود که عمر خود را در راهرو ها و دالان های  ساختمانهای ادارات  ، دادگاه ها و زندانها و در راه های آنها گذرادند و همیشه برای آزادی زندانیان از زندگی خود گذشتند و هر از چندگاهی یکی از این فدا کاران  خاموش می شوند و ما را تنها می گذارند بیاید در کنار دیگر مادرانی که هنوز زنده هستند و برای آزادی زندانیان مبارزه می کنند قرار بگیریم و دستان پر مهر و فداکارشان را به گرمی در دست بگیریم .

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
4/11/1393