September 15, 2015
«شورشی در قرنطینه»
(تقدیم به شاهرخ زمانی ها)
(تقدیم به شاهرخ زمانی ها)
آینه بود شکست
یا واقعیت دروغ می گفت.
چشم های تو بود که دیگر ننگریست
یا جهان نابیناتر از ما بود.
کشتزار سوخت
یا دست های تو دیگر بخشنده نبود
یا که گندم نان نشد.
نان پختن نیازمند لبخندت بود.
یا واقعیت دروغ می گفت.
چشم های تو بود که دیگر ننگریست
یا جهان نابیناتر از ما بود.
کشتزار سوخت
یا دست های تو دیگر بخشنده نبود
یا که گندم نان نشد.
نان پختن نیازمند لبخندت بود.
قدم ها اتمام یافتند
یا کوچه قبای کوتاهی پوشید.
یک خشم مانده در خاطره ات
یک ستاره مانده در سنگرت
یک پرچمِ سرخ چکیده از تنت.
یک ستاره مانده در سنگرت
یک پرچمِ سرخ چکیده از تنت.
و از همه زیباتر
یک مانیفست در کلماتت:
«کارگران جهان متحد شوید»
یک مانیفست در کلماتت:
«کارگران جهان متحد شوید»
«علی رسولی _ اورست»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر