خطاب به سازمان جهانی کار و تمامی فعالین و تشکلهای مستقل
کارگری،
دشمنی و عداوت علنی جمهوری اسلامی در سرکوب، دستگیری و
زندانی [کردن] تشکلها و فعالین کارگری و مردمی تا کی؟
ریاست محترم، دوستان و همرزمان،
در حالیکه جمهوری اسلامی عضو رسمی سازمان جهانی کار بوده و
ملزم به اجرای تمام قوانین و مقاولهنامههای مصوب این سازمان از جمله [مقاولهنامههای]
۹۸ و ۸۷ در آزادی تشکل و اعتصاب میباشد، و در حالیکه اصل ۲۶ قانون اساسی بر
ایجاد تشکلهای صنفی و حتی سیاسی تاکید دارد اما خیل عظیم تشکلها و فعالین کارگری
و مردمی از جمله سندیکاهای شرکت واحد، نیشکر هفتتپه، نقاشان، خبازان سقز، اتحادیه
آزاد، انجمن صنفی معلمین و روزنامهنگاران و کمیتههای صنفی کارگران مانند [کمیته]
پیگیری، دفاع، هماهنگی و فعالین آنها مانند محمد جراحی، رضا شهابی، بهنام ابراهیمزاده،
رسول بداقی و دیگر همرزمان ما با سرکوب، دستگیری و پروندهسازی و حبسهای سنگین
مواجه هستند و این در شرایطی است که خانوادهی ۵۰ میلیونی کارگران ایران به عنوان
مولدین تمام ثروتهای جامعه با یک چهارم دستمزد زیر خط فقر، نابودی امنیت شغلی با
قراردادهای سفید امضا و موقت، واردات کالاهای بنجل و برداشتن گمرکات مرزی و نابودی
کلیهی عرصههای کار و تولید و بیکارسازی چند میلیونی توسط مافیای قدرت و ثروت،
حذف کلیهی قوانین حمایتی در حوزهی تامینات اجتماعی از جمله قوانین کار و خصوصیسازی
یا خودمانی و کیسهی پول کردن کلیهی عرصههای بهداشت، درمان، آموزش، تحصیلات،
خدمات عمومی و حذف یارانهها مخصوصا مایحتاج عمومی آب، برق، گاز، تلفن و همچنین
در وضعیت ادامهی تورم، گرانی، بیمسکنی و فلاکت عمومی در فقر مطلق قرار داشته و
از تنها وسیلهی دفاعی خود یعنی تشکلهای سندیکایی برای دفاع از سطح زندگی و
جلوگیری از گرسنگی فرزندان خود محروم هستند.
جناب رییس، کارگران،
اغلب فعالینی که فعالیت قانونی داشتند دستگیر شده، بدون کوچکترین
سند و مدرک اتهامی و در نبود قوهی مستقل قضائیه و با پروندهسازی و حکمهای
سفارشی، بدون امکان دفاع بع حبسهای سنگین محکوم شده و در بدترین شرایط
غیراستاندارد، خارج از قوانین مصوب خود حکومت مانند آییننامهی داخلی سازمان
زندانها نگهداری میشوند. رضا شهابی و محمد جراحی در حالیکه عمل جراحی فوری
داشتهاند، بارها با ممانعت مسولان مواجه شدهاند که از اعزام [آنها] به
بیمارستان جلوگیری کردهاند. خود من که بدون کوچکترین سند و مدرک به علت دفاع از
منافع صنفی کارگران، در حفظ تشکل و تجمع و اعتراض و اعتصاب و مطالبات قانونی به ۱۱
سال زندان محکوم شدهام، تا به حال در عرض ۳ سال چند بار از زندان تبریز به یزد و سپس
به رجاییشهر و الان به زندان مواد مخدر قزلحصار بدون کوچکترین حکم قضایی و تفهیم
اتهام به طور غیرقانونی و خودسرانه تبعید شدهام. در حالی که طبق آییننامهی
داخلی خود سازمان زندانها، بر اساس اصل تفکیک جرایم، نگهداری من در زندان مواد
مخدر کاملا قانونشکنانه میباشد. به طوری که حتی خود زندان قزلحصار ۴ ساعت از تحویل
[گرفتن] من خودداری مینمود که نهایتا تحت فشار باندهای خودسر و قانونشکن تن به
قبول داد. این مساله نشانگر درجهی هرج و مرج و دشمنی باندهای قدرت و ثروت با
نمایندگان کارگران میباشد، که حتی در زندان نیز دست از آزار و اذیت و شکنجهی
روحی و جسم آنها به عنوان نوکران و جیرهخواران میلیاردهای غارتگر برنمیدارند.
جناب رییس، دوستان کارگر، تشکلهای مدافع کارگران، انسانهای
آزادیخواه،
در شرایطی که حق تشکل و حق اعتصاب به عنوان تنها ابزار
مشروع و قانونی کارگران حتی در عقبماندهترین کشورهای جهان به رسمیت شناخته شده،
تا کی این همه اجحاف و حقکشی را باید تحمل کرد؟ تا کی مجامع جهانی در مقابل این
همه ظلم و ستم بر فعالین و تشکلهای کارگری و مردمی نظارهگر و بیتفاوت خواهند
بود؟
من شاهرخ زمانی، عضو سندیکای کارگران نقاش، در اعتراض به
انتقال غیرقانونی به زندان مواد مخدر قزلحصار، با ۳۰ روز اعتصاب غذا و کم کردن ۲۰
کیلو وزن به همراه تمامی فعالین دربند کارگری و مدافع حقوق مردم از تمامی کارگران
و تشکلهای کارگری و مردمی ملی و جهانی میخواهم که اعتراض و فریاد خود را علیه
سرکوب خواستههای مشروع خود و برای آزادی تشکل و تجمع و اعتصاب کارگری بلندتر کرده
و حکومت جمهوری اسلامی را وادار به تمکین و رعایت قوانین خود در این موارد بکنند.
دست همهی شما را فشرده و آرزوی اتحاد و پیروزی را در
مبارزاتمان دارم
زندان قزلحصار
۱۶/۱/۱۳۹۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر