/ کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ,
انجمن برق و فلزکار کرمانشاه
و کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های
کارگری
قطعنامه
گرامی باد
اول ماه مه، روز جهانی کارگران!»
"روز اول ماه
مه 1886 در شهر شیکاگو اعتصاب ها و راهپیمائی هایی همراه با تظاهرات برپا شد.
کارگران در خیابان "هی مارکت" فریاد می زدند: هشت ساعت کار، هشت ساعت
تفریح و استراحت، هشت ساعت خواب. سرمایه داران شبح انقلاب را جلوی چشم های شان می
دیدند. پاسبان ها بی هیچ اخطاری به کارگران حمله کردند و جمعیت را زیر آتش گرفتند
و عده ای کشته و زخمی شدند. صدها نفر را بازداشت کردند، اما فقط کسانی را به
دادگاه می فرستادند که برای هشت ساعت کار روزانه مبارزه می کردند. جمعه 11 نوامبر
رهبران جنبش را دار زدند. آن روز ثروتمندهای شیکاگو از ترس به خود می لرزیدند.
دراولین یکشنبه بعد از اعدام، هزاران کارگر جنازه ها را در قبرستان والدهایم دفن
کردند. اما هدف هنوز سر جای اش بود: مبارزه برای هشت ساعت کار روزانه و شرایط
انسانی تر کار، مبارزه برای برقراری مناسبات انسانی تر میان انسان ها ادامه داشت و
هنوز هم ادامه دارد."
(مری جونز،
زنی از طبقه کارگر آمریکا)
***************
و بار دیگر اول ماه مه فرا می رسد و کارگران سراسر جهان، بافنده ها، فلزکاران، معدن چیان، برپا کننده گان ساختمان ها و آسمان خراش ها و همه ی آنان که با کار و تولید ثروت و نعمت در زندگی، رفاه و آسایش را برای جوامع بشری به ارمغان می آورند به استقبال روز جهانی کارگر می روند. کارگران در این روز ابزارها را رها می کنند، از پشت ماشین ها و میزهای کار بیرون می آیند، بیغوله ها و خانه های شان را ترک می گویند و با شانه های تکیده و استوار، در خیابان ها رژه می روند. در اول ماه مه، کارگران این سازنده گان تاریخ جوامع انسانی و صاحبان اندیشه های بلند، پرچم جنبش مطالباتی خود را در برابر مناسبات سرمایه سالار حاکم بر جهان به اهتزاز در می آورند. آنها بار دیگر با تظاهرات گسترده ی خود در سرتاسر دنیا، اعتراض خود را به نابرابری و تبعیض، فقر و گرسنگی، ریاضت کشی اقتصادی و سرکوب سیاسی، جنگ و خشونت و تمامی مصائب و نابسامانی های نظام سرمایه داری اعلام می دارند و فریاد آزادی خواهی و برابری طلبی را رسا و رساتر می کنند.
کارگران! هم طبقه ای ها!
پس از گذشت 128 سال از کشتار کارگران در شهر شیکاگو و خواست ها و مطالبات انسانی و برحق آنان، امسال نیز در شرایطی به استقبال اول ماه مه می رویم که نظام سرمایه داری هم چنان در چهار گوشه جهان شرایط زندگی را برای طبقه کارگر و بخش های وسیعی از بشریت امروز سخت و سخت تر کرده است. تشدید بیش از پیش تضاد طبقاتی و افزایش درآمد و ثروت اقلیتی از سرمایه داران و صاحبان قدرت و مُکنت و متقابلاً استثمار و بهره کشی اکثریت عظیمی از جامعه، خود نمایشی از چهره عریان و آشکار بربریت و توحشی است که نظام گندیده و متعفن سرمایه داری، برای اکثریت قریب به اتفاق بشریت، به ویژه در ربع آخر قرن بیستم و قرن بیست و یکم به ارمغان آورده است. تا آن جا که بر طبق آخرین آمارها، در شرایطی که بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان در زیر خط فقر امرار معاش می کنند، دارایی تنها 67 تن از ثروتمندان جهان، معادل دارایی نیمی از فقرای کره زمین است.
بدون تردید وجود چنین فاصله های عظیم طبقاتی، خود، نتیجه استمرار مناسبات نابرابر و پوسیده سرمایه داری و به تبع آن سیاست های استثمارگرانه و ظالمانه ی حاکم بر دنیا است، که امروزه، به ویژه از طریق توصیه های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، به دولت ها دیکته شده و از این طریق به خورد مردم کارگر و استثمار شده ی جهان داده می شوند. توصیه هایی که از دولت ها می خواهد تا بار سنگین بحران های اقتصادی و اجتماعی ناشی از تناقضات ذاتی این نظام و پیامدهای ویرانگر و ضدکارگری آن را با حذف سوبسیدها و کاهش هزینه های عمومی، بر دوش کارگران و اکثریت مردم به جان آمده و زحمتکش جامعه بگذارد.
در یک چنین مناسبات و البته در سایه ی یک چنین سیاست ها و توصیه هایی است که به ویژه در اوضاع و احوال کنونی جهان، از یک سو روزانه و ساعت به ساعت، بر دارایی ها و ثروت بی حساب و نجومی سرمایه داران افزوده می شود واز دیگرسو، فقرا (همه ی آنان که کار می کنند و با کار و تولید خود به کره ی خاکی و هر آنچه در اوست جان و هستی می بخشند) هر روز فقیرتر و بی چیز تر شده و به خانه خرابی و فقر مطلق کشانده می شوند. همچنین در پی اِعمال یک چنین سیاست هایی است که امروزه جنگ های قومی ـ مذهبی و تخاصمات منطقه ای و انواع فجایع انسانی ناشی از آن ها، همچون خرید و فروش مواد مخدر و گسترش اعتیاد و فحشاء، قاچاق انسان، کشتار کارگران در محیط های کار و نابودی محیط زیست و انواع مصائب و ناfسامانی های اجتماعی و در یک کلام برده داری مدرن، به جزء جدائی ناپذیر جهان پیرامونی تبدیل شده است!
کارگران! انسان های آزادی خواه و عدالت طلب!
امسال در حالی به استقبال روز جهانی کارگر می رویم که کارگران در ایران با یکی از ارزان ترین دستمزدهای موجود و متداول در جهان، امرار معاش می کنند. معنای تعیین حداقل دستمزد کارگران به میزان 609000 هزار تومان، در دنیای واقعی این است که تک تک آحاد کارگران باید به اشکال مختلف برای جبران مافات و کمبودهای عدیده ی زندگی، تن به اضافه کاری بدهند تا شاید بتوانند در مقابله با غول گرانی و تورم ایستاده گی نموده و به زندگی خود و خانواده های شان تنها دوام و بقا بخشند. مضاف بر این که به تعویق افتادن دستمزدها، بیکارسازی و اخراج کارگران، مرگ های فجیع و ناگوار در مراکز و محیط های کار و همراه با آن تهدید و احضار و دستگیری و زندانی کردن کارگران توسط سرمایه داران و عوامل آن ها در مراکز و دستگاه های سرکوب، امروزه به رویه ای مرسوم در جامعه تبدیل شده است.
علاوه بر این سرمایه داران از تمامی ظرفیت های قانونی و فرا قانونی برای تحمیل انواع بی حقوقی و ستم به طبقه کارگر ایران بهره می برند. اما کارگران از حق اعتصاب و حق ایجاد تشکل های مستقل و متکی به خود کارگران و حتی حق بیان آزادانه نظرات و باورهای خود محروم می باشند. کارگران و فعالان کارگری همچنین از اعلام نظر در باره سیاست های اقتصادی دولت منع می شوند تا سرمایه داری بتواند روند انباشت سرمایه را به قیمت فقر و فلاکت خیل عظیم مزد بگیران تحت ستم و استثمار جامعه ادامه دهد. کارگران همچنین از برگزاری راهپیمائی ها و مراسم آزادانه و مستقل روز جهانی کارگر، برای اعلام خواست ها و مطالبات خویش نیز، محروم هستند و تنها حق دارند که در مراسم های فرمایشی دولتی و کارفرمایی شرکت کنند. در سال های اخیر بسیاری از کارگران و فعالین کارگری را صرفاً به خاطر دفاع از بدیهی ترین حقوق و مطالبات کارگران، از جمله به خاطر شرکت در مراسم های مستقل این روز و طرح خواست ها و مطالبات طبقاتی طبقه کارگر در اول ماه مه، دستگیر و روانه ی زندان ها کرده اند و به شلاق، تبعید و حبس هایی طولانی مدت محکوم نموده اند.
ناگفته پیداست که کارگران بهیچوجه نمی توانند و نباید در قبال این همه ستم و بی حقوقی ساکت بنشینند و تنها شاهد و ناظر خاموش و "سر به راه" وقایع و اتفاقات پیرامونی باشند. کارگری را که بر اثر حرص و ولع سیری ناپذیر سرمایه و سودجویی بی حد و حصر مشتی سرمایه دار به روز سیاه نشسته است، نمی توان صرفن با حربه ی تهدید و ارعاب و سرکوب و زندان، بر سر جای خود نشاند و وادار به سکوت کرد. کارگران قطعاً در مقابل این بی عدالتی ها و تعرضات ساکت نخواهند نشست. همان گونه که تاکنون ساکت ننشسته اند. آنان بارها و بارها اعتراض خود را نسبت به شرایط سخت و ذلت بار زندگی نشان داده و همواره به دفاع از حقانیت راه خویش و حرمت آن برخاسته اند. اگر چه هر گونه اعتراض و حق طلبی آنان همواره با تهدید و بازداشت و زندان پاسخ گرفته است.
ما كارگران دیگر در مقابل اين وضعيت ضد انساني و فلاکت بار و گسترش لحظه به لحظه عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد که بيش از اين ما را به بازی بگیرند و حق حيات و هستي ما را به تباهي بكشانند. از نظر ما تداوم وضعیت موجود، سوق دادن زندگی و معیشت میلیونها کارگر و خانواده هایشان از خط فقر به خط مرگ است. ما تعرض به زندگی و معیشت خود را بر نخواهیم تافت و متحد و یکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی تحمیل شده بر ما و خانواده هایمان ایستادگی خواهیم کرد. ما توليد كنندگان اصلي ثروت و نعمت در جامعه هستيم. داشتن يك زندگي انساني، مطابق با بالاترين استانداردهاي حيات بشر امروز، حق مسلم و خدشه ناپذیر ماست. ما براي تحقق این امر خطیر، تلاش خواهیم کرد تا تمامي موانع پيش ِ روی را، با اتكا به مبارزه و قدرت ِ اتحاد و همبستگي مان و همچنین برپايي تشكل هاي مستقل و طبقاتی، از سر راه برداریم. باید به وضعیت موجود خاتمه داده شود. ما کارگران دیگر تحمل اینهمه بی حقوقی و بی حرمتی به زندگی و معیشت خویش را نداریم. ما اعلام می کنیم که متحد و یکپارچه در مقابل آن ایستادگی خواهیم کرد.
ما ضمن محکوم کردن هر گونه تهاجم به مراسم های اول ماه مه و تاکید بر لزوم تشكل يابي، کسب آگاهی های طبقاتي و نيروي سازمانيافته و متشکل كارگران، یادآوری می کنیم که : به باور اعضا و فعالین این تشکل ها، رهایی از منجلاب گندیده و متعفن سرمایه داری به عنوان علت العلل همه ی نابسامانی ها و سیه روزی های طبقه کارگر و توده های تحت ستم و استثمار مردم، فقط و فقط از راه الغای کامل نظام سلطه و استثمار سرمایه متحقق خواهد شد و بس. اما تا آن زمان و از جمله در راستای تحقق این امر خطیر، کارگران و فعالین کارگری متشکل در این کمیته ها، به سهم خود، برای پیگیری خواست ها و مطالبات زیر و به کرسی نشاندن آن ها در حد توان تلاش و مبارزه خواهند کرد:
1ــ در حالي كه میزان تورم اعلام شده در سال 92 توسط نهادهاي رسمي دولتی (بانک مرکزی و مرکز آمار ایران) رقمی معادل 6/36 درصد و خط فقر اعلام شده از طریق همان نهادها، ماهانه رقمی معادل دو ميليون تومان را نشان می دهند، به اصطلاح "شورای عالی کار" معلوم نیست که بر چه اساسی و با کدام معیار منطقی و قانونی، حداقل دستمزد کارگران را در سطح تورم 25 درصدی و میزان آن را ششصد ونه هزار تومان تعیین و اعلام نموده است؟ از جنبه های ضد کارگری و ضدانسانی این اقدام "شورای عالی کار" هم که بگذریم، این عمل حتی با قوانین مصوب و مورد پذیرش خود حکومت (ماده 41 قانون کار جمهوری اسلامی) نیز خوانایی و مطابقت ندارد! واقعیت این است که این اقدام ضدکارگری "شورای عالی کار" همانا تحميل مرگ تدريجي برميليون ها کارگر و خانواده كارگری و در واقع توهین به مقام و منزلت کارگران است. با توجه به نرخ واقعی تورم و گرانی افسارگسیخته و سرسام آور کالاها و خدمات و انتظار صعود آن به سطوحی بالا تر از میزان موجود، تعیین این مقدار دستمزد برای کارگران (609000 هزار تومان، برای سال 93) حتی کفاف مخارج چند روز کارگر و مزدبگیران تحت ستم و استثمار را هم نمی دهد. بر این اساس ما کارگران ضمن رد شیوه "سه جانبه گرايي ِ"تعيين حداقل دستمزد، توسط یک نهاد سرمایه داری ("شوراي عالي كار") خواهان انحلال این به اصطلاح "شورا" و اعتراض و مبارزه متشکل و سازمانيافته ي كارگران براي افزايش دستمزدها از طریق دخالت نمایندگان منتخب و واقعی کارگران، با توجه به نرخ واقعی تورم و سطح معیشت متعارف و معمول زندگی، حتی در همین نظام ها و جوامع (نظام ها و جوامع سرمایه داری) هستیم.
2ــ برپايي تشكل هاي مستقل كارگري و حق اعتراض و اعتصاب، تجمع، تحصن و راهپیمایی و حق آزادي بيان، طبع و نشر و سایر حقوق سیاسی و اجتماعی، امروزه جزئی از حقوق مسلم و خدشه ناپذير کارگران و همه ی آحاد مردم در سرتاسر دنیاست. ما کارگران خواهان برخورداری از تمامی این حقوق و مطالبات بوده و برای دستیابی به آن ها تلاش و مبارزه خواهیم کرد.
3ــ دستمزدهاي معوقه ی كارگران و خسارت هاي ناشي از آن بايد فوراً و بدون هيچ عذر و بهانه اي به کارگران پرداخت شوند. عدم پرداخت دستمزدهای معوقه ی کارگران در واقع جُرم آشکاری است که می بایست مورد پیگرد قضائي قرار گیرد. چنین دستمزدهایی باید همراه با خسارت های ناشی از آن، تماماً به کارگران پرداخت شوند.
4ــ ما خواهان لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و حذف شركت های واسطه ای و پيمانكاری، كه نتیجه مستقیم و بلافصل آن عدم امنیت شغلی کارگران و تمکین در قبال انواع ستمگری و بی حقوقی است، از محیط ها و شرایط کار کارگران هستیم. برهمین اساس، ما به سهم خود از كارگران شركت هاي پيمانكاري و كارگراني كه با قراردادهاي موقت مشغول به كارهستند می خواهیم که با ايجاد تشكل های مستقل و مرتبط با مسئله مورد نظر، دربرابر اين وضعيت و این بی عدالتی بیّن و آشکار دست به اعتراض و مبارزه زده و عوامل سرمایه را مجبور به لغو این نوع قرار دادهای ذلت بار نمایند.
5ــ اخراج و بیکارسازی کارگران توسط سرمایه داران در واقع یکی از راه های انداختن بار بحران سرمایه، بر دوش های کارگران و کسب سودهای نجومی و افسانه ایست. ماخواهان اقدامات دسته جمعي و متحد همه ي بخش هاي كارگری، عليه موج بيكارسازی و اخراج کارگران و مزدبگیران تحت ستم و استثمار و در همین رابطه پرداخت بیمه ی بیکاری مکفی، تا زمان اشتغال به کار مجدد این کارگران بر سر کار می باشیم.
6ــ ما کارگران خواهان لغو هر نوع حکم اعدام و قطع فوری و بدون قید و شرط هرگونه اِعمال فشار نسبت به کارگران و فعالان کارگری، و همین طور، فعالان دیگر جنبش های اجتماعی و به طور مشخص قطع ِ تعقیب، تهدید، احضارهای مکرر کارگران و فعالان کارگری و بازداشت و زندانی کردن آن ها می باشیم. ما همچنین خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه ی کارگران زندانی ازجمله: رضا شهابی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، رسول بوداغی، بهنام ابراهیم زاده، محمد مولانایی، یوسف آبخرابات، واحد سیده و تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی و همراه با آن، لغو احکام صادره علیه فعالان کارگری و فعالان سایر جنبش های اجتماعی و توقف پیگردهای امنیتی و قضایی، نسبت به آنان هستیم.
7ــ ما کارگران خواهان اختصاص انواع بیمه های تأمین اجتماعی، از جمله بیمه های بازنشستگی و بیکاری و ... برای اکثریت قریب به اتفاق توده کارگران، به ویژه كارگران اخراجي و افراد آماده به كار، زنان خانه دار، كارگران از كار افتاده و دیگر آحاد جامعه هستیم. به باور ما، استفاده از مزایای بیمه های تأمین اجتماعی و دیگر امکانات آموزشی، بهداشتی و درمانی رایگان امروزه جزء حقوق مسلم و خدشه ناپذیر کارگران و عموم مردم زحمتکش و تحت ستم جامعه در بسیاری از کشورها به شمار می آید و پرداخت آن به عموم مردم کارگر نیز در ردیف پاسخ گویی به نیازها و ضروریات اولیه و مسلم هر جامعه ای است. بیمه های تأمین اجتماعی اگر می خواهد که به نحو مطلوبی از آن استفاده شود می بایست که به دست نمایندگان منتخب و واقعی خود کارگران و آحاد مردم زحمتکش جامعه اداره شود.
8ــ ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یك زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی هستیم و هرگونه تبعیض در پرداخت مستمری بازنشستگان را قویاً محكوم می كنیم.
9ــ كارگران بايد در محل كار خود از استانداردهاي مربوط به ايمني و بهداشت كار برخوردار باشند. به علاوه کلیه قوانين و استانداردهای جهانی مربوط به مشاغل سخت و زيان آور بايد بدون قيد و شرط و هرگونه عذر و بهانه ای، در مورد کارگران به مرحلۀ اجرا گذاشته شوند.
***************
و بار دیگر اول ماه مه فرا می رسد و کارگران سراسر جهان، بافنده ها، فلزکاران، معدن چیان، برپا کننده گان ساختمان ها و آسمان خراش ها و همه ی آنان که با کار و تولید ثروت و نعمت در زندگی، رفاه و آسایش را برای جوامع بشری به ارمغان می آورند به استقبال روز جهانی کارگر می روند. کارگران در این روز ابزارها را رها می کنند، از پشت ماشین ها و میزهای کار بیرون می آیند، بیغوله ها و خانه های شان را ترک می گویند و با شانه های تکیده و استوار، در خیابان ها رژه می روند. در اول ماه مه، کارگران این سازنده گان تاریخ جوامع انسانی و صاحبان اندیشه های بلند، پرچم جنبش مطالباتی خود را در برابر مناسبات سرمایه سالار حاکم بر جهان به اهتزاز در می آورند. آنها بار دیگر با تظاهرات گسترده ی خود در سرتاسر دنیا، اعتراض خود را به نابرابری و تبعیض، فقر و گرسنگی، ریاضت کشی اقتصادی و سرکوب سیاسی، جنگ و خشونت و تمامی مصائب و نابسامانی های نظام سرمایه داری اعلام می دارند و فریاد آزادی خواهی و برابری طلبی را رسا و رساتر می کنند.
کارگران! هم طبقه ای ها!
پس از گذشت 128 سال از کشتار کارگران در شهر شیکاگو و خواست ها و مطالبات انسانی و برحق آنان، امسال نیز در شرایطی به استقبال اول ماه مه می رویم که نظام سرمایه داری هم چنان در چهار گوشه جهان شرایط زندگی را برای طبقه کارگر و بخش های وسیعی از بشریت امروز سخت و سخت تر کرده است. تشدید بیش از پیش تضاد طبقاتی و افزایش درآمد و ثروت اقلیتی از سرمایه داران و صاحبان قدرت و مُکنت و متقابلاً استثمار و بهره کشی اکثریت عظیمی از جامعه، خود نمایشی از چهره عریان و آشکار بربریت و توحشی است که نظام گندیده و متعفن سرمایه داری، برای اکثریت قریب به اتفاق بشریت، به ویژه در ربع آخر قرن بیستم و قرن بیست و یکم به ارمغان آورده است. تا آن جا که بر طبق آخرین آمارها، در شرایطی که بیش از یک میلیارد نفر از مردم جهان در زیر خط فقر امرار معاش می کنند، دارایی تنها 67 تن از ثروتمندان جهان، معادل دارایی نیمی از فقرای کره زمین است.
بدون تردید وجود چنین فاصله های عظیم طبقاتی، خود، نتیجه استمرار مناسبات نابرابر و پوسیده سرمایه داری و به تبع آن سیاست های استثمارگرانه و ظالمانه ی حاکم بر دنیا است، که امروزه، به ویژه از طریق توصیه های نئولیبرالی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، به دولت ها دیکته شده و از این طریق به خورد مردم کارگر و استثمار شده ی جهان داده می شوند. توصیه هایی که از دولت ها می خواهد تا بار سنگین بحران های اقتصادی و اجتماعی ناشی از تناقضات ذاتی این نظام و پیامدهای ویرانگر و ضدکارگری آن را با حذف سوبسیدها و کاهش هزینه های عمومی، بر دوش کارگران و اکثریت مردم به جان آمده و زحمتکش جامعه بگذارد.
در یک چنین مناسبات و البته در سایه ی یک چنین سیاست ها و توصیه هایی است که به ویژه در اوضاع و احوال کنونی جهان، از یک سو روزانه و ساعت به ساعت، بر دارایی ها و ثروت بی حساب و نجومی سرمایه داران افزوده می شود واز دیگرسو، فقرا (همه ی آنان که کار می کنند و با کار و تولید خود به کره ی خاکی و هر آنچه در اوست جان و هستی می بخشند) هر روز فقیرتر و بی چیز تر شده و به خانه خرابی و فقر مطلق کشانده می شوند. همچنین در پی اِعمال یک چنین سیاست هایی است که امروزه جنگ های قومی ـ مذهبی و تخاصمات منطقه ای و انواع فجایع انسانی ناشی از آن ها، همچون خرید و فروش مواد مخدر و گسترش اعتیاد و فحشاء، قاچاق انسان، کشتار کارگران در محیط های کار و نابودی محیط زیست و انواع مصائب و ناfسامانی های اجتماعی و در یک کلام برده داری مدرن، به جزء جدائی ناپذیر جهان پیرامونی تبدیل شده است!
کارگران! انسان های آزادی خواه و عدالت طلب!
امسال در حالی به استقبال روز جهانی کارگر می رویم که کارگران در ایران با یکی از ارزان ترین دستمزدهای موجود و متداول در جهان، امرار معاش می کنند. معنای تعیین حداقل دستمزد کارگران به میزان 609000 هزار تومان، در دنیای واقعی این است که تک تک آحاد کارگران باید به اشکال مختلف برای جبران مافات و کمبودهای عدیده ی زندگی، تن به اضافه کاری بدهند تا شاید بتوانند در مقابله با غول گرانی و تورم ایستاده گی نموده و به زندگی خود و خانواده های شان تنها دوام و بقا بخشند. مضاف بر این که به تعویق افتادن دستمزدها، بیکارسازی و اخراج کارگران، مرگ های فجیع و ناگوار در مراکز و محیط های کار و همراه با آن تهدید و احضار و دستگیری و زندانی کردن کارگران توسط سرمایه داران و عوامل آن ها در مراکز و دستگاه های سرکوب، امروزه به رویه ای مرسوم در جامعه تبدیل شده است.
علاوه بر این سرمایه داران از تمامی ظرفیت های قانونی و فرا قانونی برای تحمیل انواع بی حقوقی و ستم به طبقه کارگر ایران بهره می برند. اما کارگران از حق اعتصاب و حق ایجاد تشکل های مستقل و متکی به خود کارگران و حتی حق بیان آزادانه نظرات و باورهای خود محروم می باشند. کارگران و فعالان کارگری همچنین از اعلام نظر در باره سیاست های اقتصادی دولت منع می شوند تا سرمایه داری بتواند روند انباشت سرمایه را به قیمت فقر و فلاکت خیل عظیم مزد بگیران تحت ستم و استثمار جامعه ادامه دهد. کارگران همچنین از برگزاری راهپیمائی ها و مراسم آزادانه و مستقل روز جهانی کارگر، برای اعلام خواست ها و مطالبات خویش نیز، محروم هستند و تنها حق دارند که در مراسم های فرمایشی دولتی و کارفرمایی شرکت کنند. در سال های اخیر بسیاری از کارگران و فعالین کارگری را صرفاً به خاطر دفاع از بدیهی ترین حقوق و مطالبات کارگران، از جمله به خاطر شرکت در مراسم های مستقل این روز و طرح خواست ها و مطالبات طبقاتی طبقه کارگر در اول ماه مه، دستگیر و روانه ی زندان ها کرده اند و به شلاق، تبعید و حبس هایی طولانی مدت محکوم نموده اند.
ناگفته پیداست که کارگران بهیچوجه نمی توانند و نباید در قبال این همه ستم و بی حقوقی ساکت بنشینند و تنها شاهد و ناظر خاموش و "سر به راه" وقایع و اتفاقات پیرامونی باشند. کارگری را که بر اثر حرص و ولع سیری ناپذیر سرمایه و سودجویی بی حد و حصر مشتی سرمایه دار به روز سیاه نشسته است، نمی توان صرفن با حربه ی تهدید و ارعاب و سرکوب و زندان، بر سر جای خود نشاند و وادار به سکوت کرد. کارگران قطعاً در مقابل این بی عدالتی ها و تعرضات ساکت نخواهند نشست. همان گونه که تاکنون ساکت ننشسته اند. آنان بارها و بارها اعتراض خود را نسبت به شرایط سخت و ذلت بار زندگی نشان داده و همواره به دفاع از حقانیت راه خویش و حرمت آن برخاسته اند. اگر چه هر گونه اعتراض و حق طلبی آنان همواره با تهدید و بازداشت و زندان پاسخ گرفته است.
ما كارگران دیگر در مقابل اين وضعيت ضد انساني و فلاکت بار و گسترش لحظه به لحظه عمق و دامنه آن سكوت نخواهيم كرد و اجازه نخواهيم داد که بيش از اين ما را به بازی بگیرند و حق حيات و هستي ما را به تباهي بكشانند. از نظر ما تداوم وضعیت موجود، سوق دادن زندگی و معیشت میلیونها کارگر و خانواده هایشان از خط فقر به خط مرگ است. ما تعرض به زندگی و معیشت خود را بر نخواهیم تافت و متحد و یکپارچه در مقابل فقر و فلاکت و بی حقوقی تحمیل شده بر ما و خانواده هایمان ایستادگی خواهیم کرد. ما توليد كنندگان اصلي ثروت و نعمت در جامعه هستيم. داشتن يك زندگي انساني، مطابق با بالاترين استانداردهاي حيات بشر امروز، حق مسلم و خدشه ناپذیر ماست. ما براي تحقق این امر خطیر، تلاش خواهیم کرد تا تمامي موانع پيش ِ روی را، با اتكا به مبارزه و قدرت ِ اتحاد و همبستگي مان و همچنین برپايي تشكل هاي مستقل و طبقاتی، از سر راه برداریم. باید به وضعیت موجود خاتمه داده شود. ما کارگران دیگر تحمل اینهمه بی حقوقی و بی حرمتی به زندگی و معیشت خویش را نداریم. ما اعلام می کنیم که متحد و یکپارچه در مقابل آن ایستادگی خواهیم کرد.
ما ضمن محکوم کردن هر گونه تهاجم به مراسم های اول ماه مه و تاکید بر لزوم تشكل يابي، کسب آگاهی های طبقاتي و نيروي سازمانيافته و متشکل كارگران، یادآوری می کنیم که : به باور اعضا و فعالین این تشکل ها، رهایی از منجلاب گندیده و متعفن سرمایه داری به عنوان علت العلل همه ی نابسامانی ها و سیه روزی های طبقه کارگر و توده های تحت ستم و استثمار مردم، فقط و فقط از راه الغای کامل نظام سلطه و استثمار سرمایه متحقق خواهد شد و بس. اما تا آن زمان و از جمله در راستای تحقق این امر خطیر، کارگران و فعالین کارگری متشکل در این کمیته ها، به سهم خود، برای پیگیری خواست ها و مطالبات زیر و به کرسی نشاندن آن ها در حد توان تلاش و مبارزه خواهند کرد:
1ــ در حالي كه میزان تورم اعلام شده در سال 92 توسط نهادهاي رسمي دولتی (بانک مرکزی و مرکز آمار ایران) رقمی معادل 6/36 درصد و خط فقر اعلام شده از طریق همان نهادها، ماهانه رقمی معادل دو ميليون تومان را نشان می دهند، به اصطلاح "شورای عالی کار" معلوم نیست که بر چه اساسی و با کدام معیار منطقی و قانونی، حداقل دستمزد کارگران را در سطح تورم 25 درصدی و میزان آن را ششصد ونه هزار تومان تعیین و اعلام نموده است؟ از جنبه های ضد کارگری و ضدانسانی این اقدام "شورای عالی کار" هم که بگذریم، این عمل حتی با قوانین مصوب و مورد پذیرش خود حکومت (ماده 41 قانون کار جمهوری اسلامی) نیز خوانایی و مطابقت ندارد! واقعیت این است که این اقدام ضدکارگری "شورای عالی کار" همانا تحميل مرگ تدريجي برميليون ها کارگر و خانواده كارگری و در واقع توهین به مقام و منزلت کارگران است. با توجه به نرخ واقعی تورم و گرانی افسارگسیخته و سرسام آور کالاها و خدمات و انتظار صعود آن به سطوحی بالا تر از میزان موجود، تعیین این مقدار دستمزد برای کارگران (609000 هزار تومان، برای سال 93) حتی کفاف مخارج چند روز کارگر و مزدبگیران تحت ستم و استثمار را هم نمی دهد. بر این اساس ما کارگران ضمن رد شیوه "سه جانبه گرايي ِ"تعيين حداقل دستمزد، توسط یک نهاد سرمایه داری ("شوراي عالي كار") خواهان انحلال این به اصطلاح "شورا" و اعتراض و مبارزه متشکل و سازمانيافته ي كارگران براي افزايش دستمزدها از طریق دخالت نمایندگان منتخب و واقعی کارگران، با توجه به نرخ واقعی تورم و سطح معیشت متعارف و معمول زندگی، حتی در همین نظام ها و جوامع (نظام ها و جوامع سرمایه داری) هستیم.
2ــ برپايي تشكل هاي مستقل كارگري و حق اعتراض و اعتصاب، تجمع، تحصن و راهپیمایی و حق آزادي بيان، طبع و نشر و سایر حقوق سیاسی و اجتماعی، امروزه جزئی از حقوق مسلم و خدشه ناپذير کارگران و همه ی آحاد مردم در سرتاسر دنیاست. ما کارگران خواهان برخورداری از تمامی این حقوق و مطالبات بوده و برای دستیابی به آن ها تلاش و مبارزه خواهیم کرد.
3ــ دستمزدهاي معوقه ی كارگران و خسارت هاي ناشي از آن بايد فوراً و بدون هيچ عذر و بهانه اي به کارگران پرداخت شوند. عدم پرداخت دستمزدهای معوقه ی کارگران در واقع جُرم آشکاری است که می بایست مورد پیگرد قضائي قرار گیرد. چنین دستمزدهایی باید همراه با خسارت های ناشی از آن، تماماً به کارگران پرداخت شوند.
4ــ ما خواهان لغو قراردادهاي موقت و سفيد امضاء و حذف شركت های واسطه ای و پيمانكاری، كه نتیجه مستقیم و بلافصل آن عدم امنیت شغلی کارگران و تمکین در قبال انواع ستمگری و بی حقوقی است، از محیط ها و شرایط کار کارگران هستیم. برهمین اساس، ما به سهم خود از كارگران شركت هاي پيمانكاري و كارگراني كه با قراردادهاي موقت مشغول به كارهستند می خواهیم که با ايجاد تشكل های مستقل و مرتبط با مسئله مورد نظر، دربرابر اين وضعيت و این بی عدالتی بیّن و آشکار دست به اعتراض و مبارزه زده و عوامل سرمایه را مجبور به لغو این نوع قرار دادهای ذلت بار نمایند.
5ــ اخراج و بیکارسازی کارگران توسط سرمایه داران در واقع یکی از راه های انداختن بار بحران سرمایه، بر دوش های کارگران و کسب سودهای نجومی و افسانه ایست. ماخواهان اقدامات دسته جمعي و متحد همه ي بخش هاي كارگری، عليه موج بيكارسازی و اخراج کارگران و مزدبگیران تحت ستم و استثمار و در همین رابطه پرداخت بیمه ی بیکاری مکفی، تا زمان اشتغال به کار مجدد این کارگران بر سر کار می باشیم.
6ــ ما کارگران خواهان لغو هر نوع حکم اعدام و قطع فوری و بدون قید و شرط هرگونه اِعمال فشار نسبت به کارگران و فعالان کارگری، و همین طور، فعالان دیگر جنبش های اجتماعی و به طور مشخص قطع ِ تعقیب، تهدید، احضارهای مکرر کارگران و فعالان کارگری و بازداشت و زندانی کردن آن ها می باشیم. ما همچنین خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط همه ی کارگران زندانی ازجمله: رضا شهابی، شاهرخ زمانی، محمد جراحی، رسول بوداغی، بهنام ابراهیم زاده، محمد مولانایی، یوسف آبخرابات، واحد سیده و تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی و همراه با آن، لغو احکام صادره علیه فعالان کارگری و فعالان سایر جنبش های اجتماعی و توقف پیگردهای امنیتی و قضایی، نسبت به آنان هستیم.
7ــ ما کارگران خواهان اختصاص انواع بیمه های تأمین اجتماعی، از جمله بیمه های بازنشستگی و بیکاری و ... برای اکثریت قریب به اتفاق توده کارگران، به ویژه كارگران اخراجي و افراد آماده به كار، زنان خانه دار، كارگران از كار افتاده و دیگر آحاد جامعه هستیم. به باور ما، استفاده از مزایای بیمه های تأمین اجتماعی و دیگر امکانات آموزشی، بهداشتی و درمانی رایگان امروزه جزء حقوق مسلم و خدشه ناپذیر کارگران و عموم مردم زحمتکش و تحت ستم جامعه در بسیاری از کشورها به شمار می آید و پرداخت آن به عموم مردم کارگر نیز در ردیف پاسخ گویی به نیازها و ضروریات اولیه و مسلم هر جامعه ای است. بیمه های تأمین اجتماعی اگر می خواهد که به نحو مطلوبی از آن استفاده شود می بایست که به دست نمایندگان منتخب و واقعی خود کارگران و آحاد مردم زحمتکش جامعه اداره شود.
8ــ ما خواهان برخورداری تمامی بازنشستگان از یك زندگی مرفه و بدون دغدغه اقتصادی هستیم و هرگونه تبعیض در پرداخت مستمری بازنشستگان را قویاً محكوم می كنیم.
9ــ كارگران بايد در محل كار خود از استانداردهاي مربوط به ايمني و بهداشت كار برخوردار باشند. به علاوه کلیه قوانين و استانداردهای جهانی مربوط به مشاغل سخت و زيان آور بايد بدون قيد و شرط و هرگونه عذر و بهانه ای، در مورد کارگران به مرحلۀ اجرا گذاشته شوند.
10ــ ما ضمن
تأکید بر اتحاد و همبستگی بخش های مختلف طبقه کارگر و اعلام حمايت قاطعانه از
مطالبات معلمان و پرستاران و ساير اقشار و بخش هاي این طبقه، از مبارزات عدالت
طلبانه و برحق آنان جهت احقاق حقوق مسلم شان دفاع نموده و در حد توان برای دستیابی
به آن حقوق و مطالبات، تلاش و مبارزه خواهیم کرد. ما همچنین پشتيباني خود را از
تمامي جنبش هاي آزادي خواهانه و برابري طلب، همچون جنبش دانشجويي و جنبش زنان و حق
تشكل يابي آنان اعلام مي داريم و دستگيري، محاكمه و به زندان افكندن فعالين اين
جنبش ها را قوياً محكوم مي كنيم.
11ــ ما خواهان برابري کامل حقوق زنان و مردان در تمامي شئونات زندگي اجتماعي، اقتصادي، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی، و محو كليه قوانين تبعيض آميز عليه آنان می باشیم. اعضا و فعالان تشکل های امضا کننده ی زیر، خود را در مبارزه زنان برای رسیدن به حقوق کامل شان با مردان، سهیم و ذینفع دانسته و از تمامی کارگران و توده های مردم عدالت طلب و آزادیخواه جامعه می خواهند که برای تحقق این امر خطیر و به کرسی نشاندن تمامی خواست ها و مطالبات ویژه ی زنان، به عنوان نیمی از جامعه، از هر طریق ممکن دست به فعالیت و مبارزه بزنند.
12ــ پدیده کودکان کار به شکل غیر قابل تصوری در حال گسترش است. نظام سرمايه داري با هدف پايين نگه داشتن سطح دستمزدهای کارگران جهت استثمار هرچه فزاینده تر آنان و از این طریق سوداندوزی بیش تر و بیش تر، تحت عناوین و بهانه های مختلف، این پدیده (کار کودکان) را در سرتاسر دنیا گسترش می دهد. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن این پدیده، تحت هرعنوان و بهانه ای می بایست محکوم گردد. همه ی كودكان بايد جداي ازموقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين و نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و نژادي و مذهبي، از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي رایگان و يكساني برخوردار باشند.
13ــ ما کارگران بخشي از طبقه كارگر جهانی هستیم و به سهم خود از حقوق و حرمت انسانی همه ی کارگران و بشریت عدالت طلب و آزادی خواه دفاع می کنیم. ما با اخراج و تحميل انواع ستم و بي حقوقي نسبت به كارگران ِ ملیت های مختلف و به طور مشخص کارگران مهاجر افغاني مخالفیم و آن را اکیداً محكوم مي كنيم. كارگران مهاجر افغان در ايران، تحت شرایط بسیار سخت و تأسف باری زندگي مي كنند و از ابتدائی ترین حقوق و مطالبات انسانی خویش محرومند. ما ضمن محكوم كردن هر گونه ستم و تبعيض نسبت به این کارگران، خواهان برخورداری تمامی کارگران مهاجر، با هر ملیتی، از حقوق کامل شهروندی با مردم ایران و رعایت حرمت آنان می باشیم.
14ــ ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي کارگری بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته های كارگران و توده های مردم به جان آمده در دیگر کشورهای جهان، خود را متحد طبقاتی تمامی بخش های طبقه کارگر و مبارزات برحق و برابری طلبانه آنان در سرتاسر دنیا دانسته و به ویژه در این روز بزرگ و تاریخی، بيش از هر زمان ديگر بر همبستگي بين المللي طبقه كارگر براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم . ما در عین حال خواستار تقويت سازمانيابي و مبارزات هدفمند و با برنامه ی كارگران در سرتاسر جهان می باشیم.
ما همچنین معتقدیم که طبقه کارگر ایران می تواند در روز اول ماه مه ضمن استفاده از تمامی اشکال مبارزه و اعتراض بالاخص اعتراضات خیابانی در مقابل نهادهای سرمایه عدم تمکین به وضع موجود را فریاد کند.
15ــ اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام شده و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود. ما خواهان لغو هرگونه محدوديت در برگزاري مراسم اين روز جهانی هستیم.
11ــ ما خواهان برابري کامل حقوق زنان و مردان در تمامي شئونات زندگي اجتماعي، اقتصادي، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی، و محو كليه قوانين تبعيض آميز عليه آنان می باشیم. اعضا و فعالان تشکل های امضا کننده ی زیر، خود را در مبارزه زنان برای رسیدن به حقوق کامل شان با مردان، سهیم و ذینفع دانسته و از تمامی کارگران و توده های مردم عدالت طلب و آزادیخواه جامعه می خواهند که برای تحقق این امر خطیر و به کرسی نشاندن تمامی خواست ها و مطالبات ویژه ی زنان، به عنوان نیمی از جامعه، از هر طریق ممکن دست به فعالیت و مبارزه بزنند.
12ــ پدیده کودکان کار به شکل غیر قابل تصوری در حال گسترش است. نظام سرمايه داري با هدف پايين نگه داشتن سطح دستمزدهای کارگران جهت استثمار هرچه فزاینده تر آنان و از این طریق سوداندوزی بیش تر و بیش تر، تحت عناوین و بهانه های مختلف، این پدیده (کار کودکان) را در سرتاسر دنیا گسترش می دهد. کار کودکان باید ممنوع شود و هر طرحی برای رسمیت بخشیدن این پدیده، تحت هرعنوان و بهانه ای می بایست محکوم گردد. همه ی كودكان بايد جداي ازموقعيت اقتصادي و اجتماعي والدين و نوع جنسيت و وابستگي هاي ملي و نژادي و مذهبي، از امكانات آموزشي، رفاهي و بهداشتي رایگان و يكساني برخوردار باشند.
13ــ ما کارگران بخشي از طبقه كارگر جهانی هستیم و به سهم خود از حقوق و حرمت انسانی همه ی کارگران و بشریت عدالت طلب و آزادی خواه دفاع می کنیم. ما با اخراج و تحميل انواع ستم و بي حقوقي نسبت به كارگران ِ ملیت های مختلف و به طور مشخص کارگران مهاجر افغاني مخالفیم و آن را اکیداً محكوم مي كنيم. كارگران مهاجر افغان در ايران، تحت شرایط بسیار سخت و تأسف باری زندگي مي كنند و از ابتدائی ترین حقوق و مطالبات انسانی خویش محرومند. ما ضمن محكوم كردن هر گونه ستم و تبعيض نسبت به این کارگران، خواهان برخورداری تمامی کارگران مهاجر، با هر ملیتی، از حقوق کامل شهروندی با مردم ایران و رعایت حرمت آنان می باشیم.
14ــ ما ضمن قدرداني از تمامي حمايت هاي کارگری بين المللي از مبارزات كارگران در ايران و حمايت قاطعانه از اعتراضات و خواسته های كارگران و توده های مردم به جان آمده در دیگر کشورهای جهان، خود را متحد طبقاتی تمامی بخش های طبقه کارگر و مبارزات برحق و برابری طلبانه آنان در سرتاسر دنیا دانسته و به ویژه در این روز بزرگ و تاریخی، بيش از هر زمان ديگر بر همبستگي بين المللي طبقه كارگر براي رهايي از مشقات نظام سرمايه داري تاكيد مي كنيم . ما در عین حال خواستار تقويت سازمانيابي و مبارزات هدفمند و با برنامه ی كارگران در سرتاسر جهان می باشیم.
ما همچنین معتقدیم که طبقه کارگر ایران می تواند در روز اول ماه مه ضمن استفاده از تمامی اشکال مبارزه و اعتراض بالاخص اعتراضات خیابانی در مقابل نهادهای سرمایه عدم تمکین به وضع موجود را فریاد کند.
15ــ اول ماه مه بايد تعطيل رسمي اعلام شده و در تقويم رسمي كشور گنجانده شود. ما خواهان لغو هرگونه محدوديت در برگزاري مراسم اين روز جهانی هستیم.
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های آزاد کارگری
انجمن برق و فلزکار کرمانشاه
انجمن برق و فلزکار کرمانشاه
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل
های کارگری
8/2/93
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر