رفیق عزیزم، نگرانت هستم، اعتصابت را تمام کن!
شاهرخ عزیز،
۳۷ روز از اعتصاب غذای برحق تو گذشته و با توجه به اعتصاب
غذای ۳۲ روزهات در سلولهای انفرادی وزارت اطلاعات در تبریز در دوران بازداشتمان
در سال ۱۳۹۰ خوب میتوانم تصور کنم که اکنون چقدر از نظر جسمی ضعیف شده و در چه
وضع خطیری قرار گرفتهای.
تو در حالی پا در این راه گذاشتی که ظالمان هیچ راه دیگری
برایت باقی نگذاشته بودند. بارها تبعید از بندی به بند دیگر و از زندانی به زندان
دیگر، پروندهسازیها و احکام حبس جدید و فشار بر روی تو به حدی افزایش یافته بود
که هیچ راهی غیر از جان خود را تضمین احقاق حقوق کردن برایت باقی نمانده بود.
تو مطالبهی بسیار ابتدایی و سادهای داری و در واقع تحقق
آن برای مسولان هیچ سختی ندارد اما لجاجت و رفتارهای فراقانونی با بیرحمی تمام به
تماشای آب شدن جسم و جان تو نشسته است.
در طی روزهای گذشته شنیدم که حمایتهای بسیاری در داخل و
خارج کشور از مبارزهات به عمل آمده و با تو و دیگر کارگران زندانی اعلام همبستگی
کردهاند. یکی از آخرین موارد اعلام اعتصاب غذای رفیقمان بهنام ابراهیمزاده در
زندان اوین و در حمایت از تو است.
من نیز همزبان با همگان بار دیگر از مطالبهی تو برای
بازگشت به بند سیاسی زندان رجاییشهر حمایت کرده و از مسولان میخواهم سریعا به
این خواستهی تو ترتیب اثر دهند. در غیر این صورت مسولیت عواقب این اعتصاب با آنها
خواهد بود.
من نیز لحظه به لحظه به تو میاندیشم و رنجی که میبری را
در وجود خود حس میکنم. ابتلا به بیماری و ضرورت درمان مداوم و اینکه خودت پیغام
فرستاده و قدغن کرده بودی مانع از این شد که من نیز چون تو جان خود را به میدان
بیاورم و در این راه همراه تو باشم.
در آستانهی روز چهلم اعتصاب غذایت از تو خواهش میکنم که
وجود گرانقدر خود را از ما دریغ نکنی و در تصمیم خود برای «ادامهی اعتصاب غذا به
هر قیمت» تجدیدنظر کنی.
محمد جراحی
زندان مرکزی تبریز
۲۴/۱/۱۳۹۲
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر