۱۳۹۴ شهریور ۲۵, چهارشنبه

شاهرخ زمانی مبارزی از تبار پرولتاریای انقلابی


هارایلار آی هارایلا     هر اوُلدوُزلار هر آیلار
دریادا بیر گول بیتیب   سوُسوُزوندان هارایلار
شاهرخ زمانی از پیشروان طبقه کارگر انقلابی، و از اعضاء هیئت مدیره کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری و عضوء هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان ساختمانی، با مرگ مشکوک در زندان گوهردشت کرج، جان خود را از دست میدهد.! خبر کوتاه است بهداری زندان علت مرگ را همانند صدها "اعدام خاموش" قبلی « سکته مغزی» اعلام می کند. گواهی «سکته مغزی و سکته قلبی» برای "اعدام های خاموش" سالهاست برای مردم برملاء شده است. "ادله ای" که از درجه ی مجرمیت این تبهکاران جانی چیزی نمی کاهد. اما چرا این مبارز انقلابی با اعدام خاموش از میان برداشته میشود، گرچه بر توده های آگاه پوشیده نیست این شیوه اعدام، تاکتیک جدید رژیم برای حذف فیزیکی انقلابیون نبوده و نیست. در دهه خونین شصت کم نبودند مبارزینی که به کمین عوامل اطلاعاتی و امنیتی رژیم گرفتار شدند و در همان چند روز اول بازداشت زیر شکنجه کشته شدند. جسدشان تنها زمانی به خانواده هایشان تحویل داده شد، که آنان حاضر شدند برگه دیکته شده ای را با این مضون " دلیل کشته شدن فرد، افتادن هنگام فرار و اصابت سر به زمین است، یعنی خونریزی مغزی"، امضاء کنند. اما نه زیر شکنجه بلکه هنگام فرار.! نمونه های اخیر این نوع اعدام خاموش ستار بهشتی، افشین اوصانلو، محسن دگمه چی و صدها دیگران است، و چه بسیار خانواده هائی بدلیل تهدید و ارعاب دستگاه سرکوب از بیان حقایق دال بر جنایاتی که رژیم در حق عزیزانشان مرتکب شده است، مهر سکوت برزبان زده اند.
شاهرخ زمانی فراتر از یک فعال کارگری است. او یک کمونیست آگاه، یک مبارزه خستگی ناپذیر و یک انقلابی صادق است. آگاه و جسور و مقاوم همچون حیدر عمو اغلو، برای همین است در هیچ ظرف مکانی و زمانی محصور نمی ماند. برای طبقه خود جنگید اما در عین حال بمانند یک کمونیست واقعی قاطعانه و رزمنده در کنار دیگر جنبش های اجتماعی قرار گرفت. فریاد او پتک کارگران و زحمتکشان بود، رستاخیز زنان بود و شورش دانشجویان و دانش آموزان بود، و تحول انقلابی در جنبش های ملی. پیوند اینها یعنی حرکت بسوی انقلاب. او علم مبارزه را از جهان بینی علمی کسب نموده بود، و اعتقاد به قدرت توده ها را از آموزگاران بزرگ پرولتاریا. از درون طبقه بود و برای طبقه، اهل سازش با هیچ جریان سرمایه نبود. شکنجه گران هرچه متوحش تر و شنیع تر شکنجه کردند، باز او بود که چون بابک خرمدین نلرزید و دم فرو نبست. به همین خاطر است شاهرخ زمانی و هزاران مثل او با "اعدام خاموش" از میان برداشته می شوند. وحشت از جسارت و آگاهیِ انقلابی اوست، اما هیچ قدرت جنایتکاری نتوانسته است از ریشه دوانیدن افکار شاهرخ زمانی ها و حرکت تاریخ جلوگیری کند. خفاشان و جانیان خلق باید بدانند جنبش انقلابیِ طبقه کارگر ایران امروز هم صدا با شاهرخ زمانی و در کنار خانواده ی آگاه و شریف اوست. و موج موج بر این صدا، بر این آگاهی، بر این جسارت و بر این مبارزه افزده خواهد شد، تا سیلی شوند و کاخ بیداد برکنند. 
پرتوان باد راه سرخ شاهرخ زمانی آگاه و انقلابی
رزمنده و متحد باد جنبش انقلابیِ طبقه کارگر
سرنگون باد جمهوری اسلامی این جنایتکارترین و تبهکارترین مکمل نظام سرمایه داری

روزبه کوراغلی
پانزده سپتامبر ۲۰۱۵ برابر با بیست و چهار شهریور ۱۳۹۴


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر