۱۳۹۲ دی ۳, سه‌شنبه

آیا قطعنامه های بدون ضمانت اجرایی سازمان ملل علیه لغو حقوق بشر در ایران توانسته است جلوی زندان و شکنجه و اعدام آزادیخواهان را بگیرید؟



رژیم ولایت مطلقه فقها به عنوان حاکمیت غارت و دزدی خانواده هزار فامیل روحانی نظامی در مقابله و سرکوب فاشیستی با هرگونه حرکت و اعتراضات عدالت خواهانه و برابرطلبانه مردمی از هیچ جنایتی فروگذار نمیباشد و شکنجه و آزار دیگر اندیشان و مخالفان خود را قرب الهی و کلید ورود به بهشت می داند و روزی نیست که به نام یاغی ،تروریست، محارب،مبارزترین و دلسوزترین افراد جامعه علیه تبعیض و نابرابری را اعدام نکند.
ساعتی نیست که از سراسر کشور کسی به خاطر حق طلبی دستگیر نشود و دقیقه ای نیست از شکنجه گاه سربازان گمنام امام زمان ناله و فریاد مبارزین به گوش نرسد و کسانی مانند ستار بهشتی ها زیر شکنجه جان ندهند.
لپ مطلب اینکه زیر چکمه های خونین جنایت کاران حاکم در نتیجه اراده فردی و جمعی مردم، کل کشورایران به زندان بزرگ کارگران،مردم تحت ستم،زنان و دیگر اندیشان تبدیل شده است.
 در این راستا هر سال حکومت دیکتاتوری بارها از طرف نهاد های مدافع حقوق انسانی و سازمان ملل بطور صوری و نمادین بدون کوچکترین موارد تنبیهی عملی،حتی تلاش برای اعزام کمیته های حقیقت یاب محکوم میگردد.هر بازدید با اولین عربده کشی های مسئولین تراز اولی حکومت مانند قاضی القضات و سخنگوی دولت در رسانه های عمومی و تاکید ویژه برای ادامه خفقان و سرکوب،این محکومیت ها مورد انتقاد شدید ودر نهایت رد میگردد.
اما سوال اساسی اینکه این دور باطل و بدون نتیجه تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
این بازی با کلمات در مقابل سرکوب فاشیستی رژیم،این تطهیر دولت اعتدال که از زمان سر از تخم در آوردنش 400 نفر را اعدام کرده و تمام مسئولین تراز اولیش مانند یوسفی و ربیعی از سرداران اطلاعاتی هستند به چه منظوری صورت میگیرد؟
آنچه مسلم است با تجارب زندان وشکنجه و اعدام که حکومت نشان داده،بدون اقدام فوری و عملی سازمان ملل، مانند اخراج نماینده حکومت از سازمان ملل و فشار برای فرستادن کمیته های حقیقت یاب،دیگر حربه های صرفا تبلیغاتی کارساز نخواهد بود.
مهمتر اینکه اعتراض ،تظاهرات عمومی و انقلابی مردم علیه خفقان ،دیکتاتوری ، تبعیض برای آزاد های دمکراتیک مانند قلم،اندیشه،بیان،تجمع،تشکل در جهت رسیدن به حاکمیت مستقل مردمی ،تنها راه برون رفت از جهنم استبداد و بهره کشی است.

صالح کهندل،ناصح یوسفی،محمد امیر فیضی،خالد حردانی،شاهرخ زمانی،میثاق یزدان نژاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر