۱۳۹۴ آبان ۲۰, چهارشنبه

ھشدار به فعالين جنبش کارگری و جنبش انقلابی ایران


اکنون فعالين کارگری و انقلابی از جوانب مختلف مورد ھجوم قرار گرفتند، ضمن اینکه حملات مستقيم نظام جمھوری اسلامی به شدت ادامه دارد، از طرف بنياد ھای سرمایه داری با ھمکاری جمھوری اسلامی نيز مورد ھجوم واقع شده اند.
عوامل بنياد ھای ضد کارگری و ضد کمونيستی سرمایه داری جھانی مانند بنيادسوروس و سوليداریته سنتر و دیگر نھاد ھای سرمایه داری در حين و موازی با روند سازش ھسته ای اقدام به گسترش  ھمکاری ھای ضد کمونيستی و ضد کارگری با حکومت اسلامی  کردند،اکنون با تشکيل و گسترش شبکه ای از انواع نيروھای سرمایه داری و دنبالچه ھای آن اهداف خود را  پيش می بردند، پس از اتمام توافق ھسته ای جمھوری اسلامی نه تنھا امکان فعاليت بنياد ھای فوق را بيشتر کرد ،بلکه در ھمکاری نزدیک با انھا اجازه یارگيری گسترده به نھاد ھای فوق را داد و مسير و بستر ھمکاری نيروھای ليبرالی ، سوسيال دمکرات و در مجموع نيروھای کمپ ضد کارگری را ھموار نمود، و موانع پيش روی پيوستن آنھا به شبکه ضد کارگری فوق را بر داشت ، و در کنار این ھمکاری به مھره ھای که روابط گسترده در داخل جنبشھای اجتماعی داشتند به طور غير مترقبه و مستقيما" کمک کرد تا بتوانند به شبکه فوق بپيوندند( ھررفيقی با دیدن ھمکاران این شبکه در سایت ھای آنھا می تواند گفته ھای بالا را تایيد نماید) سرمایه جھانی و جمھوری اسلامی می خواھند، از طریق ھمکاری ھای نهادها و تشکیلات های جانبی خود که به صورت نيابتی انجام وطیفه می کنند،دشمن مشترک سرمایه جھانی و جمھوری اسلامی سرمایه داری (یعنی جنبش کارگری و جنبش انقلابی) را از درون و بيرون مورد حمله قرار دھند.
 درست ھمزمان با ھموار کردن مسير نيروھای ليبرال، اصلاح طلب و سوسيال دمکرات در جھت پيوستن به شبکه های ضد کارگری و ضد کمونیستی  فوق، جمھوری اسلامی با کشتن شاھرخ و حمله شدید به دیگر فعالين استوار کارگران و معلمان و بقیه زحمتکشان، مقاومت جنبش کارگری را در مقابل ھجوم شبکه های سرمایه داری فوق تضعيف کرده و می کند، اما این یک خیال خام است، چرا که هر روز جنبش کارگری و انقلابی ریشه های محکمی در جامعه می دواند، این را از شدت یابی اعتراضات کارگری و همپیمانان وی و رشد مداوم جنبش سوسیالیستی در میان کارگران، معلمان ،پرستاران و... بخصوص در دانشگاها، می توان مشاهد کرد، که به صورن شبهی در گشت و گذار سران جمهوری اسلامی و تئوریسن های سرمایه داری را به وحشت انداخته است.
جمهوری اسلامی می خواهد با تحت پيگرد و دستگيری و سرکوب قرار دادن فعالين استوار کارگران ، معلمان و بقیه زحمتکشان ، ضمن ھموار کردن مسير یار گيری شبکه های ضد کارگری فوق با ایجاد رعب و وحشت، سو استفاده از پراکندگی و سطح پایين اگاھی طبقاتی تعدادی از فعالين را در معرض فریب و انحراف قرار دھد ، بدون شک ھيچ کدام از این برنامه ھا و سازماندھی ھا نمی توانند بدون دخالت و ھمکاری و رھبری سازمانھای امنيتی و جاسوسی وزارت اطلاعات و سيا صورت گرفته باشد، با توجه به سخنان ضد سوسياليستی که برخی از وزیران حسن روحانی بيش از یک سال پيش ارایه دادند و ھمچنين سخنان خود حسن روحانی عليه افکار و اندیشه ھای سوسياليستی که آن نيز، بيش از یک سال قبل بيان شده است ،و ھمين طور سخنرانی خامنه ای حدود سه ماه قبل که گفت در دانشگاه ھا فعاليت مارکسيست ھا بيشتر شده است، ھمه اینها نشان می دھند، که ھمکاری برنامه ریزی شده ميان سرمایه داری جھانی و حکومت جمھوری اسلامی سرمایه داری جھت شدت بخشيدن به سرکوب جنبش کارگری و انقلابی با شروع روند توافق ھسته ای شروع شده و یا شدت یافته است، در این جھت است که عوامل بنياد ھای فوق مانند محسن سازگارا که از بنيان گذاران سپاه و وزارت اطلاعات، این دو نھاد ضد مردمی وقاتل انقلابيون ، که اکنون از شرکا و پیشکارهای بنیاد سوروس است، و منصور اسانلو که در زیرمجموعه حلقه ھای، مانند حلقه جھانشاھی و سوروس که از زیر مجموعه ھای سيا هستند ، قرار دارند،در قالب یک شبکه گسترده که ضدکارگر و ضد کمونيست بودنش مانند روزبرای همه  روشن شده است ، اقدام به فریب فعالين کارگری، معلمان و زحمتکشان و یارگيری از ميان انھا کرده اند ، متاسفانه جنبش انقلابی به خاطر گرفتار بودن در بی برنامگی ، انفعال ،پراکندگی و بن بست سياسی ، بحران ھویت و بحران رھبری نه تنھا نيروھای کارگری و انقلابی را در مقابل تبليغات سياسی و سلطه افکار ليبرالی و بورژوازی و هژمونی طبقه حاکم تنھا گذاشته اند، و توان حفاظت سازمان یافته  ازاستقلال طبقاتی کارگران و پیمانانش را ندارند،بلکه  برخی از آنھابه هر دلیلی ( نا خواسته ،به دلیل رفرمیستی بودن تئوریشان و ...) خود به  عامل واسط تبليغی نھاد ھا و شبکه های سرمایه داری فوق در درون طبقه کارگر تبدیل شده اند.
در نتیجه عوامل نامبرده با کمک گرفتن از اصلاح طلبان داخل و بيرون از نظام توانستند ،شبکه بسيار گسترده ای از طریق ساختن سایت ھای مانند سایت رادیو فرھنگ و سایت ھای جانبی آن و با راه اندازی شبکه ھای تلویزیونی مانند ایران فردا و ھمين طور با استفاده از شبکه ھای اینترنتی تلگرام ، فيس بوک...  و با بهانه های زیبا و مردم پسند،  ھجوم مستقيم و مستمری در جھت فریب و با سو  استفاده از فلاکت اقتصادی تحميل شده مشترک توسط جمھوری اسلامی و سرمایه جھانی عليه مردم ایران با تطميع، برخی از فعالين را جذب خود کرده و به انحراف بکشانند.
اخبار دریافتی از داخل حاکی از آن است که، تعدادی از دوستان و رفقا گرفتار شبکه فوق شده اند،حتی برخی از رفقا اعلام می کنند، افرادی هستند که نمی خواھند ،با انھا  (عوامل سوروسو ...) ھمکاری کنند ،ولی نمی دانند، چگونه می توانند از شر آنھا خلاص شوند ،آنھا ھر ساعتی به این افراد که در لیست بر قراری ارتباط قرار دارند، زنگ می زنند و می خواھند که با انھا ھمکاری کنند، رفيقی می گفت با توجه به حرفھای که پشت تلفن به افراد گیر افتاده می زنند، ما  فکر می کنم آنھا از پليس ایران واھمه ای ندارند، مانند اینکه امنيت اعضای شبکه ها از طرف پليس ایران تعھد شده است،حتی آنها به برخی از افراد گفته اند شبکه مابخش مخفی ھم دارد، هر کسی مایل به علنی کاری نیست می تواند در ان بخش فعالیت کند، با توجه به چنين اخباری مشخص میشود که این شبکه ضمن داشتن ھمکاری ھای با پليس، احتمالا" نيروھای دارد که کار پليسی ھم میکنند، از این جھت تمامی رفقای فعال در بخش ھای مختلف از دو جانب در خطرھستند، و افرادی که حاضر به ھمکاری نمی شوند مستقيم و غير مستقيم مورد تھدید واقع میشوند.
ھشدار به تمامی نيروھای چپ و احزاب و سازمان ھای چپ با این در خواست که باید ھشيار باشيد جنبش کارگری و جنبش انقلابی از طریق ایجاد و دامن زدن به بحران ھویت ھر چه بيشتر به انحراف سوق می یابد،لازم به ذکر است که افراد سازمانده این شبکه ها از طریق روابط دوستانه ،خانوادگی و از طریق باز کردن بحث ھای در گروه ھای شبکه ھای اجتماعی مانند تلگرام، وایبر ،واتساپ ، فيس بوک ویا با اعزام افراد خود در داخل و در ترکیه  با پول ھای زیاد به صورت ملاقات ھای رو در رو بافعالين ، دوستان و رفقای شناخته شده و با اطلاعات کافی از زندگی و وضع اقتصادی و کاری آنھا و با معرفی خود از جانب افراد واسطه به سراغ فعالين می روند. این افراد ضمن سو استفاده از روابط واسطه ھا و با ورود به بحث ھای حقوق بشری ، دمکراسی ، آزادی و... و با شعار فریبکارانه ھمه باھمی و در نھایت باتطميع برخی ، افراد را به خود وصل می کنند.
پلیس ایران به خاطر اینکه این شبکه های ضد کارگری و ضد کمونیستی هستند و همچنین ریشه سرمایه داری دارند و با نظام اسلامی هم ریشه هستند، از انها حمایت های گوناگون ولی پنهان می کند،حتی ماموران می دانند پول های که این شبکه ها ارسال می کنند توسط چه کسانی خرج یا توزیع می گردد،  (بدون شک پلیس ایران برای افرادی که از این شبکه ها پول دریافت کردند پرونده می سازد و روزی که این افراد بخواهند از شبکه فوق جدا شوند با پلیس ایران رو در رو خواهند شد،) آنھا ضمن کندن نيروھای کارگری از جنبش ، دامن زدن به تفرقه ھای موجود در جنبش کارگری و انقلابی، ضربات مھلکی به جنبش کارگری می زنند و در تلاشند نيروھای انقلابی و کارگری را به زائده سرمایه داری تبدیل کرده، مبارزه طبقاتی را به انحراف و سازش بکشانند.
مطلع شدیم عوامل این شبکه ، فعالين کارگری را وقتی به خود وصل می کنند، به صورت ھای غير مستقيم انھا را مجبور به ترک موضع کارگری و طبقاتی می کنند، و از انھا می خواھند در معرفی خود از گفتن یا نوشتن فعال کارگری و عبارات مربوط به نبرد طبقاتی اجنتاب کنند، بلکه با عنوانھای مانند فعال حقوق بشری ،کنشگر سياسی ،فعال مدنی ، کنشگر فلان و کنشگر بهمان  وبه  امثال آنها اکتفا کنند،عوامل شبکه فوق در این ترفند نيز با نيروھای امنيتی جمھوری اسلامی به صورت غير مستقيم ھمکاری تنگا تنگ دارند، پلیس سیاسی تحت شکنجه و فشار برخی از فعالین زندانی را وادار به نوشتن نامه های رفرمیستی و لیبرالی می کند و این شبکه ها آنها را به گستردگی پخش می کند تا از طریق این همکاری میان پلیس و شبکه های فوق بتوانند از رادیکال شدن جنبش های کارگری و اجتماعی به کاهند.
ما به نيروھای انقلابی توصيه می کنيم، برای بھتر درک کردن این موضوع به فضای نوشته ھا و اعلام مواضع اجتماعی و کارگری قبل از کشته شدن شاھرخ مراجعه کنید و آن فضا را با فضای کنونی مقایسه نمایند بطورمحسوسی ادبيات و واژه ھای مربوط به مبارزات طبقاتی کارگری بسيار کمتر شده و جای ان را عبارات حقوق بشری و ليبرالی گرفته است، این یکی از اھدافی است که سازماندھندگان شبکه های  فوق به دنبالش می باشد، از این طریق می خواھند از بيان شدن ادبيات و شعار ھای کارگری و عناوین مربوط به حوزه مبارزات کارگری را از فضای عمومی اجتماع حذف کنند، بنا براین بکار بردن عبارات مربوط به ادبيات کارگری برای ھر انقلابی و فعال کارگری و عدم بکار بردن عبارات مربوط به حوزه ليبرالی وسازش طبقاتی از وظایف عاجل امروز همه ی کارگران ، زحمتکشان و انقلابیون است.
توافق ھسته ای بدنبال خود ھمکاری ھای سرمایه جھانی با جمھوری اسلامی را به وسيله این شبکه ها و لابی ھای طرفين با نيروھای جانبی جمھوری اسلامی به شکل ھمکاری نيابتی بين دو طرف ممکن کرده است .
ما از رفقای که از طروق مختلف گرفتار این شبکه های ضد کارگری شده اند می خواھيم ھرچه زودتر با تغيير دادن ابزار ھای ارتباطی موجود، ارتباط خود را با این شبکه ها قطع کنند، در شبکه ھای مانند تلگرام و فيس بوک و ...در گروھھای نااشناخته عضو نشوند و اعضای نا شناخته و مشکوک  ، و همچنین افراد شناخته شده ای مانند منصور اسانلو که به عامل سرمایه داری تبدیل شده اند را به گروھھای خود راه ندھند، و از معرفی این افراد به رفقا و دوستان خود پرھيز کنند، با توجه به اینکه سرمایه داری اکنون سلطه همه جانبه دارد داشتن ارتباط با عوامل آن باعث می گردد دارنده ارتباط به زائده ای از سرمایه داری تبدیل شود ، بنا براین از نفوذ عوامل سرمایه داری در جبھه کارگری باید جلو گيری کرد، باید بدانيم طبق تجربه های تاریخی در آینده طبقه کارگر از طریق رھبران این شبکه ها بشدت مورد سرکوب قرار خواھد گرفت. بنا براین از هم اکنون باید با آنها مرز بندی داشته باشیم و خود را بیشتر از این به آنها یعنی دشمن نشناسانیم و با متشکل شدن در تشکل های مستقل و سراسری توده ای و سیاسی، خود را در مقابل انواع طرفند های انها واکسینه کنیم.
 فعالين کارگری و انقلابی، جوانان ، کارگران و معلمان ما تنھا یک راه داریم، بایدمستقل از دو جناح سرمایه داری که اکنون در جهت تقسیم حاصل استثمار طبقه کارگر موقتا" به شکل دو جبهه مقابل هم قرار گرفتند، جبھه ای مستقل از هر دوی آنها و بر علیه هر دو ی آنها تشکیل بدهیم، فراموش نکنیم که دو جبهه متخاصم کنونی سرمایه داری هر دو به طبقه حاکم تعلق دارند و در مقابل کارگران متحد و یک دست هستند و بیشتر نیز خواهند شد.
از یاد نبریم در انقلاب 57 با تحميل شعار ھمه باھمی از درون تاج ،عمامه دراوردند و اکنون می خواھند با ھمين شعار ھمه باھمی با گره زدن کراوات به عمامه ھای داعشی به براق کردن تاج پرداخته و اشکال مختلف داعشی ھای مانند سازگارا و افرادی تغيير سنگر داده ای مانند اسانلو که به زائده سرمایه داری تبدیل شده است را بر انقلاب آتی تحميل کنند، و یک بار دیگرطبقه کارگر را از حق تشکيل حکومت خود، محروم کنند.لازم است رفقا و فعالين کارگری و انقلابی داخل در رابطه با این عوامل بسيار ھشيار باشند ،و از کارھای که ھم نوعان این شبکه ها در کشور ھای مانندگرجستان ، اکراین ... و اولين بار در لھستان انجام دادند، باید درس ھای انقلابی بگيریم.
 رفقا و دوستان، فراموش نکنیم عوامل این شبکه در دشمنی با طبقه کارگر ھيچ تفاوتی با خامنه ای جنایت کار ندارند.
کارگران ، فعالين ، معلمان ، پرستاران و انقلابيون !!!
 برای مقابله با نظام سرمایه داری، چه بشکل جمھوری اسلامی و یا هر شکل دیگر و برای مقابله با ھمکاری های سرمایه داری داخلی با سرمایه داری خارجی، تنها و تنها راه نجات ما زحمتکشان وحدت و تشکيلات است، ما نمی توانيم بدون تشکل ھای سراسری کارگری و حزب انقلابی طبقه کارگر با جمھوری اسلامی و ھمکاران آن در (شکل) شبکه ھای گوناگون و سرمایه جھانی مبارزه کنيم پس :


پيش بسوی ایجاد فدراسيون سراسری
پيش بسوی ساختن حزب انقلابی طبقه کارگر
مرگ بر جمھوری اسلامی
نابود باد انواع سرمایه داری
زنده باد سوسياليسم
بر قرار باد حکومت شورایی کار گران و زحمتکشان


1394/8/13
محمداشرفی
شجاع ابراھيمی
هاشم محمدی نژاد

هومن اشرفی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر