۱۳۹۴ آبان ۲۲, جمعه

سرمایه داری حاکم، جعفرعظیم زاده را نیز با همان اتهام نخ نمای"اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام"روانه زندان اوین کرد!

سرمایه داری حاکم، جعفرعظیم زاده را نیز با همان اتهام نخ نمای"اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام"روانه زندان اوین کرد!
کارگران! تشکل های کارگری! مردم آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان!
سرانجام جعفر عظیم زاده، دبیر هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، پس از تأیید حکم شش سال زندان خود توسط شعبه پنجاه و چهارم دادگاه تجدید نظر و به دنبال آن، ابلاغیه ی شعبه اول اجرای احکام کیفری دادسرای ناحیه 33 زندان اوین، حاکی از معرفی نامبرده به این زندان، در روز یکشنبه 17 آبان، برای تحمل دوره شش سال زندان خود، به دادسرای مستقر در زندان اوین مراجعه و به بند عمومی این زندان منتقل شده است. وی در نیمه شب روز دهم اردیبهشت ماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت و پس از تحمل 49 روز حبس در بند 209 زندان اوین، با قرار وثیقه 100 میلیون تومانی موقتاً آزاد شد. این فعال کارگری در شعبه 15 دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و به اتهام "اجتماع و تبانی بر ضد امنیت ملی" و "تبلیغ علیه نظام"، در مجموع به 6 سال حبس تعزیری محکوم شده است.
حکم 6 سال زندان برای جعفر عظیم زاده و 9 سال زندان برای محمود صالحی و احکام سنگینی از این دست برای دیگر کارگران  و فعالان جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی، آشکارا نشان از بغض و کینه انباشته شده و فزاینده سرمایه داری حاکم، نسبت به این جنبش ها و به ویژه جنبش کارگری دارد.
از نظر صاحبان سرمایه، کارگران و فعالانی که برای افزایش دستمزدهای تا چهار برابر زیر خط فقر، که همه ساله از جانب عوامل سرمایه و به اصطلاح "شورای عالی کار" ( بخوان مجمع مدافع سرمایه و سرمایه داران ) به کارگران تحمیل می شود، اعتراض می کنند؛ کارگرانی که حقوق و مزایای معوقه و پرداخت نشده ی خود را از کارفرمایان طلب می نمایند؛ فعالانی که خواهان امنیت شغلی و لغو قراردادهای موقت و سفید امضا به عنوان قراردادهایی اسارت بار و قرون وسطایی هستند؛ کوشندگانی از جنبش کارگری که جلوگیری از اخراج و بیکارسازی کارگران و هم طبقه ای های خود را وجهه همت خویش قرار داده اند؛ کارگران آگاه و پیشرویی که برای برخورداری طبقه کارگر و توده های زحمتکش مردم از بیمه بیکاری و انواع بیمه های اجتماعی تلاش و کوشش می کنند و سرانجام کارگران و فعالانی که برای بهبود زندگی و معیشت این طبقه و رهایی میلیون ها کارگر از فقرو فلاکت و تیره روزی و در بدری و در یک کلام مناسبات نابرابر و نکبت بار سرمایه داری فعالیت و مبارزه می کنند و . . . همگی مخل"نظم و امنیت عمومی"ــ که در واقع اسم رمز "امنیت و منافع مشتی سرمایه دار، برای بهره کشی و استثمار هرچه بیرحمانه تر کارگران است ــ به شمار آمده و باید به عنوان اقدام کنندگان علیه "نظم عمومی" و "امنیت ملی" با آن ها برخورد شود و برای سال های طولانی در کنج زندان ها محبوس باشند.
این قبیل اعمال و رفتارها البته تازگی ندارند. طبقه سرمایه دار، به حکم ماهیت طبقاتی خویش، در طول تاریخ حیات خود، همواره تلاش نموده است تا با توسل به انواع فشارها و تضییقات، از جمله دستگیری و زندان و گاه حتی اعدام کارگران و فعالان آگاه و پیشرو این طبقه و این جنبش، و از این طریق ایجاد فضای رعب و وحشت، حتی المقدور کارگران را از پیگیری اهداف و خواست های خویش باز داشته، از تلاش و مبارزه برای به کرسی نشاندن آن ها منصرف نماید. دستگیری و زندانی کردن جعفر عظیم زاده و محمود صالحی و احکام صادره علیه بسیاری دیگر از کارگران، معلمان و فعالان دلسوز و مخلص کارگری، همچون شاهرخ زمانی وکوروش بخشنده و بسیاری دیگر را که حتی جان خود را در این راه گذاشته اند، تنها می توان در این راستا ارزیابی نمود. از نظر سرمایه داران و عوامل آنان، کارگران آگاه، معلمان، پرستاران و فعالین این جنبش ها که خواهان از میان برداشتن مصائب ومعضلات عدیده نظام سرمایه داری همچون فقر، بیکاری، فحشا، گرانی، بی خانمانی و مصائبی از این دست، مبارزه می کنند و برای تحقق آن ها، از جمله حق ایجاد تشکل و حق اعتصاب، و سایر حقوق سیاسی و اجتماعی کارگران دفاع می نمایند، باید به عنوان "اخلال گر" و افرادی که علیه "نظم و امنیت ملی" اقدام می کنند از حرکت بازداشت و به کنج زندان ها افکند. کارگران  و فعالان کارگری ای چون جعفرعظیم زاده، محمود صالحی، محمد جراحی،  بهنام ابراهیم زاده، هادی تنومند، جمال مینا شیری، محمد کریمی، قاسم و ابراهیم مصطفی پور،  حسن رسول نژاد، رسول بداقی ، اسماعیل عبدی، علی اکبر باغانی، محمود بهشتی، هاشمی که با چنین اتهامات و بهانه هایی روانه زندان شده، یا در معرض اجرای حکم زندان هستند، در واقع تاوان دفاع و حمایتشان از طبقه کارگر و جنبش کارگری و  مطالبات برحق آن ها را پس می دهند.
کارگران آگاه و وجدان های بیدار و عدالت طلب جامعه خود شاهد بوده اند که عوامل سرمایه طی این سال ها، چگونه با تشدید فشار و سرکوب و ایجاد فضای پلیسی و امنیتی و در این راستا تهدید، احضار، بازداشت و زندانی کردن کارگران پیشرو، معلمان آگاه، فعالین کارگری و فعالان دیگر جنبش های اجتماعی، سعی در مرعوب کردن کارگران و مردم به جان آمده نموده و در جهت متوقف کردن طبقه کارگر و مردم ستمدیده از پیگیری خواست ها و مطالبات برحق آنان در عرصه های مختلف، ازجمله انحلال تشکلهای مستقل ومتکی به خود کارگران، از هیچ کوششی فروگذارنکردند. تا آن جا که بارها و بارها کارگران و فعالین کارگری را به بهانه ¬های واهی از قبیل"تبلیغ علیه نظام"، "اقدام علیه امنیت ملی"، "تجمع به قصد تبانی" و برچسب هایی از این دست به دادگاه ها و محاکم قضایی ِ حامی سرمایه کشانده و به حبس ها و زندان های طولانی مدت محکوم نموده اند.
اما تاریخ جنبش کارگری، متقابلاً گواه این حقیقت نیز بوده و هست که اِعمال این گونه فشارها و سرکوب ها علیه کارگران آگاه و فعالین پیشرو و دلسوز کارگری هیچگاه نتوانسته و نمی تواند برای همیشه این جنبش و این فعالین را از تلاش و ممارست برای پیگیری خواست و مطالبات برحق کارگران و اقشاز زحمتکش مردم بازداشته و آن ها را از تلاش و فعالیت برای دستیابی به یک زندگی در خور انسان، که چیزی جز رهایی کارگران از ستم و استثمار سرمایه و ایجاد جامعه ای انسانی و برابر نیست باز دارد. 
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم نمودن احکام صادره علیه جعفر عظیم زاده و دیگر کارگران و فعالان کارگری و اعلام حمایت از اهداف انسانی و برحق آنان، خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط این عزیز و دیگر کارگران و فعالان کارگری دربند بوده و به سهم خود از همه ی کارگران، تشکل های کارگری و مردم آزادی خواه و عدالت طلب ایران و جهان می خواهد که در حد توان از آزادی تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی و عقیدتی دفاع نمایند.
                                            
                                                                                   کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری
                                                                                     21  / 8 / 94

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر