۱۳۹۳ خرداد ۲۸, چهارشنبه

یادداشت های جنبش کارگری: در حمایت از موضع سه فعال کارگری در بند

امير پيام
بدنبال پیوستن منصور اسانلو به اپوزیسیون بورژوایی و سلطنت طلب و دریافت پول از آنان،  رضا شهابی و شاهرخ زمانی و محمد جراحی طی اطلاعیه ای از داخل زندان های رژیم اسلامی این حرکت دست راستی و ضد کارگری منصور اسانلو را محکوم نمودند. آنها ضمن آلوده نامیدن آن پول از فعالین کارگری خواستند که از پذیرش آن امتناع کنند و به اسانلو نیز توصیه کردند که آن را پس بدهد و از این جریانات ارتجاعی فاصله بگیرد.
اما موضع درست و اصولی و مسئولانه سه فعال کارگری در بند به مذاق سیاسی برخی از فعالین سیاسی چپ خوش نیامد و با آن مخالفت نمودند. مخالفتی که بعضا دوستانه بود و بعضا نیز با روشی ناسالم و بیانی زشت موضع سه فعال کارگری را «حرام و حلال کردن» و «فتوا صادر نمودن» خواندند و همردیف روش و منش ارتجاع اسلامی قرار دادند. اما تنها استدلالی که در این مخالفت ها بیان شد این بود که گویا سه فعال کارگری به سیاست پشت این پول توجه نداشته و با نفس دریافت کمک مالی از سرمایه داران مخالفت نموده و برخوردی اخلاقی کرده اند.
بنا به نکاتی که در زیر می آیند  این مخالفت ها نادرست و از موضعی راست علیه موضع سه فعال کارگری طرح شده اند:
1- پول در عام ترین سطح و غیر سیاسی ترین حالت ممکن نیز یکپارچه حامل همه مصائب ضد انسانی نظام طبقاتی و سرمایه داری، و ایدئولوژی جامعه بورژوایی، و مظهر بیگانگی مطلق انسان مدرن است. پولِِ خوب و بد، مشروع و نامشروع، حرام و حلال، سیاسی و غیر سیاسی، و اخلاقی و غیر اخلاقی نداریم. پول شیره جان کارگران، و مال و دارایی سرمایه دارن، ابزار استثمار انسان از انسان، و شلاق بردگی بورژوازی بر پیکر پرولتاریاست. پول به تنهایی و بخودی خود و بی هیچ واسطه ای، همواره کثیف و آلوده و تباه کننده و جنایت بار است. تاکید بر این حقایق پول در اینجا لازم است تا قبل از هر چه بدانیم که به هنگام صحبت در باره آن در مورد  چیز جالبی حرف نمی زنیم، و لذا هنگامی که بویژه پای سیاست و مبارزه بین دو طبقه متخاصم جامعه بورژوایی در میان است، بهتراست بیشتر فکر شود و اینطور غیر مسئولانه با دریافت پول از دشمنان طبقاتی کارگران همراهی نشود.
2- اما پرسیدنی است که راستی چرا نباید به دلیل اخلاقی و ارزشی با پول گرفتن از سرمایه داران برای مبارزات کارگری مخالف بود؟ آیا مگر اصل اخلاقی در این مورد چیزی غیر از اینست که پول سرمایه داران همان خون مکیده شده از جان میلیاردها کارگر است و بدرد مبارزه کارگران علیه سرمایه داران نمی خورد؟ راستی چرا باید نسبت به این اصل اخلاقی و ارزشی والا و انسانی بی خیال بود و آنرا زیر پا گذاشت؟ آیا این توصیه خطرناک بخاطر مبارزه برای اهداف بزگتر است؟ اما مگر هدف بزرگتر ما چیزی غیر از الغای استثمار و بردگی کارگران توسط سرمایه داران و نفی طبقه سرمایه دار به مثابه طبقه استثمار کننده است؟ در اینصورت چگونه ممکن است طبقه کارگر به کمک طبقه سرمایه دار رها شود، و نیز طبقه سرمایه دار به کمک طبقه سرمایه دار نفی گردد؟ اگر اعتقاد به وجود چنین امکانی در بهترین حالت نشانه حماقت سیاسی و در بدترین حالت نشانه شارلاتانیسم سیاسی است پس چرا نباید به همان اصل اخلاقی و انسانی والای خودمان یعنی منع دریافت کمک مالی از سرمایه داران برای مبارزه کارگری محکم بچسبیم؟ حال کسانی که این اصل اخلاقی مهم را زیر پا می گذارند آنگاه « مبارزه کارگری و کمونیستی » خودشان در پرتو کدام اصول اخلاقی و ارزشی پیش می رود؟ آیا ایشان کلا فاقد اصول اخلاقی در مبارزه اند و صرفا سیاسی می باشند؟ در اینصورت می توان با اطمینان گفت که سیاست ایشان تابع « هدف وسیله را توجیه می کند » است و همین نیز یگانه اصل اخلاقی و راهنمای عمل آنهاست.
3- اگر در مورد اهداف و مقاصد هر عملکردی اصل بر برائت و بر سلامتی و درستی آنها باشد تا خلاف اش ثابت شود، در این یک مورد، یعنی اهدای کمک مالی سرمایه داران به مبارزه کارگران، اصل بر جنایت بار بودن اهداف پشت این کمک هاست. همه راز وجودی سرمایه داران چه بصورت فردی و چه جمعی و به مثابه یک طبقه چیزی جز به بردگی گرفتن کارگران و استثمار نیروی کار آنان و بهره کشی فزاینده و بی پایان  از وجود انسانی و زندگی آنها نیست. به همین ترتیب اهداف و مقاصد سرمایه دران در عرصه سیاست چیزی غیر از تحکیم  و ابقا استثمار طبقه کارگر و انقیاد آن به شرایط بردگی اش نمی باشد. آنجا هم که سرمایه داران به اصطلاح به مبارزه کارگران « کمک » می کنند هدف شان چیزی جز استفاده از نیروی آنان در خدمت تامین منافع خودشان نیست. بنابراین فعالین کارگری برای مخالفت با این کمک های سرمایه داران نیاز ندارند که دلیل و استدالال بیاورند، این صحت این مخالفت ها اتوماتیک و طبقاتی و داده شده اند و از ذات جنایت بار آن کمک ها برمی خیزند. این ذات اظهرمن الشمس است. « کمک » سرمایه داران به مبارزه کارگران یکسره با قصد و نیت و هدف ضد کارگری انجام  می گیرد. بنابراین اصل بر جنایت بار بودن کمک سرمایه داران به کارگران است و خلاف غیر قابل تصور آنرا باید مدافعین چنین کمک های ضد کارگری ثابت نمایند.
4- اما مستقل از این جنبه های اصولی و مهم، منتقدین سه فعال کارگری نظر آنان در باره «آلوده» بودن پول سرمایه داران را تحریف کرده اند. اگر سه فعال کارگری تنها بدلیل اخلاقی، که در این مورد چیزی غیر از اخلاق کمونیستی نیست، گرقتن این پول را منع می کردند طبعا موضع بسیار درخشانی گرفته بودند. اما نکته اینست که از قضا آنها به مساله تماما سیاسی برخورد کرده اند. آنها صریح و روشن پول داده شده به اسانلو را«آلوده» نامیدند چرا که معتقدند این پول حامل یک سیاست ضد کارگری است و برای «منحرف کردن مبارزات جنبش کارگری و تفرقه افکنی میان کارگران خرج می شود»، و سرمایه داران این پول را برای «برنامه ریزی دقیق برای تفرقه اندازی و گسترش پراکندگی میان کارگران و فعالین کارگری هزینه» کرده اند و نیز «از طریق این پول های آلوده کارگران را تابع شرایط غیر انسانی موجود نگه می دارند.» آنها معتقدند که  هدف « سرمایه دران و دولت های حامی آنها از پولی که می خواهند از طریق منصور اسانلو به کارگران و یا فعالین کارگری بدهند این است که در دوره بحران جمهوری اسلامی به کارگران بگویند که مبارزه طبقاتی وجود ندارد و ما  سرمایه دران کارگران را استثمار نمی کنیم، و هیچ اختلافی میان کارگران و کارفرمایان وجود ندارد» و «امروز بخشی از سرمایه داری به منصور اسانلو برای فریب کارگران چنین مسئولیتی را داده اند». *
5- همانطور که می بینیم موضع سه فعال کارگری اینقدر صریح و روشن سیاسی است. بنابراین معلوم می شود علت این تحریف و پیچ تاب خوردن منتقدین اتفاقا مخالفت آنان به موضع سیاسی سه فعال کارگری است که با تحریف واقعیت پشت اینگونه بحث و استدلالی پنهان شده اند. سه فعال کارگری معتقدند که پول داده شده به اسانلو حامل یک سیاست ضد کارگری است، و منتقدین با همین مخالفند و در حقیقت معتقدند اینطور نیست و این پول ها زیاد هم آلوده به سیاست ضد کارگری نیست و می تواند به نفع مبارزه کارگری باشد. لذا هنگامی که آنها به زعم خودشان سه فعال کارگری را به برخورد اخلاقی متهم می کنند در واقع از آنها می خواهند که برخورد اخلاقی را کنار بگذارند و از تعهد طبقاتی در مخالفت با سیاست ضد کارگری بورژوازی دست بردارند. اما می دانیم کرنش در مقابل سیاست ضد کارگری بورژوازی همان سازش طبقاتی است که منصور اسانلو برای دریافت پول در طبق اخلاص گذاشت و تقدیم بورژوازی نمود. بند ناف منتقدین سه فعال کارگری به همین سازش طبقاتی وصل است که در میان واقعه ای چنین ارتجاعی و ضد کارگری و پر مخاطره برای طبقه ما به یاد برخورد اخلاقی نکردن افتاده اند و فعالین کارگری را از برای آن تکفیر می کنند. از کسانی که از دوستی و رفت و آمد سیاسی با سلطنت طلب و مشروطه خواه و اپوزیسیون بورژوایی  ابایی ندارند و برای نقض و زیر پا نهادن اصول و پرنسیب های مبارزه طبقاتی کارگران درنگ نمی کنند انتظاری غیر از این نمی توان داشت.
اطلاعیه رضا شهابی و شاهرخ زمانی و محمد جراحی در محکومیت حرکت مخرب منصور اسانلو و منع دریافت کمک مالی از سرمایه داران حاوی یک موضع طبقاتی عمیقا شرافتمندانه و پر اسالت و سازنده برای جنبش مستقل کارگری ایران است و می باید راهنمای عمل همه ما فعالین جنبش در برخورد به دریافت کمک مالی از سرمایه داران قرار گیرد. در اولین گام محکوم نمودن این عمل منصور اسانلو و رد نمودن کمک های آلوده وی وظیفه ای طبقاتی است که بر دوش همه ما قرار دارد.
امیر پیام
26 خرداد 63
17 جون 2014
amirpayam.wordpress.com
* متن اطلاعیه سه فعال کارگری:
شاهرخ زمانی، رضا شهابی و محمد جراحی:منصور، هنوز دير نشده، از صف کارگران جدا نشو!
با خبر شديم در يک برنامۀ تلويزيونی که گفته می شود صاحبان آن مرتبط به تشکيلات پهلوی هستند، مبلغ قابل توجهی کمک مالی به اسانلو واگذار شده است تا ايشان در ميان فعالين کارگری تقسيم کنند. ما که به خوبی می دانيم حتی يک ريال از اين پول ها نتيجۀ دست رنج صاحبان آن ها نبوده، بلکه برعکس، نتيجۀ استثمار امثال ما کارگران است، بسيار ناراحت کننده است که چرا منصور اسانلو نه تنها از دريافت آن امتناع نکرد، بلکه با شوق زدگی جملاتی در وصف آشتی طبقاتی بيان کرد. از نظر ما اين می تواند به معنی پروسۀ سازش با دشمنان طبقاتی کارگران باشد، مراحل قبلی آن را عمدتاً به صورت اتخاذ تاکتيک ها و روش های فعاليت و برنامه ای و همچنين نظرات سياسی منعکس می کرد، اما اکنون با نشستن پشت ميز آشتی طبقاتی و دريافت مبالغی که معنايی به جز تثبيت اين آشتی طبقاتی ندارد، می رود تا نقطۀ پايانی بر پروسۀ سازش طبقاتی را نمايان کند. ما کارگران زندانی علی رغم عدم دسترسی به منبع درآمد، صد بار ترجيح می دهيم وضعيت نابسامان مالی خود و خانوادۀ خود را تحمل کنيم، اما از پذيرش چنين پول های که آلوده به خون کارگران است و برای منحرف کردن مبارزات جنبش کارگری و تفرقه افکنی ميان کارگران خرج می شود امتناع کنيم.
ما وقتی که از جنبش مستقل کارگری حرف می زنيم به اين معنی است که نه تنها می خواهيم استقلال را در سياست کارگری و تشکيلات کارگری حفظ کنيم، بلکه به خصوص می خواهيم از نظر مالی مستقل و متکی به هم طبقه ای های خود باشيم. ما می دانيم سرمايه داران ميليارد ها ميليارد تومان از استثمار کارگران سود به جيب می زنند، و در پروسۀ چنين سازش هايی بخش بسيار ناچيزی از آن را با برنامه ريزی دقيق برای تفرقه اندازی و گسترش پراکندگی ميان کارگران و فعالين کارگری هزينه می کنند و از طريق اين پول های آلوده، کارگران را تابع شرايط غير انسانی موجود نگه می دارند، نتيجۀ اين گونه سازش ها ادامۀ گرسنگی، سلطۀ سرمايه داران و فقر و فلاکت دائمی برای ما کارگران است، خصلت ذاتی سرمايه داران اين است، هر ريالی که هزينه می کنند به عنوان سرمايه گذاری به حساب آورده و می خواهند هزاران ريال از قبل آن سود ببرند. در حال حاضر سرمايه داران و دولت های حامی آن ها از پولی که می خواهند از طريق منصور اسانلو به کارگران يا فعالين کارگری بدهند اين است که در دورۀ بحرانی جمهوری اسلامی به کارگران بگويند که مبارزۀ طبقاتی وجود ندارد، و «ما» يعنی سرمايه داران کارگران را استثمار نمی کنيم، و هيچ اختلافی ميان کارفرماها و کارگران وجود ندارد، هر گاه چنين فکری را کارگران بپذيرند مبارزه منحرف شده و بقای سرمايه داری تضمين خواهد شد، يعنی سازش طبقاتی اتفاق خواهد افتاد، و امروز بخشی از سرمايه داری به منصور اسانلو برای فريب کارگران چنين مسئوليتی را داده است. اما منصور اسانلو با پس داد اين پول می تواند هنوز در طبقۀ کارگر به عنوان فعال کارگری جايگاه خود را حفظ کند، اگر پس ندهد يعنی خدمت کاری سرمايه داری را پذيرفته است.
به همين دليل و به اين وسيله اعلام می داريم که نه تا کنون به ريالی از اين نوع پول های آلوده نيازمند بوده ايم و نه فعاليت مستقل مان اجازه می دهد از اين پس به آن نيازمند باشيم. همچنين به ساير فعالين کارگری هشدار می دهيم که از دريافت چنين پول هايی امتناع ورزند، چرا که قبول چنين پول های آلوده به طور خود کار دريافت کننده را از صف کارگری جدا کرده ، به صف دشمنان کارگران متصل می کند.
بنابراين به منصور اسانلو نيز توصيه می کنيم، پول های دريافتی مذکور را پس داده و خود را بيش از اين از صفوف جنبش کارگری جدا نکند.
اگر فعالين واقعی کارگری قصد آلوده شدن با اين پول ها را داشتند و به جای مبارزه تن به سازش طبقاتی می دادند زجر زندان را متحمل نمی شدند، و زندگی آن ها اين قدر با سختی و مشقت مالی سپری نمی شد. ما منتظر شنيدن خبر پس دادن اين پول توسط منصور اسانلو در اسرع وقت و اعلام علنی تقابل او با گرايش های خارج از طبقه و دشمن طبقۀ کارگر هستيم، تا بتوانيم دوستی و اتحاد طبقاتی خود را مانند سابق حفظ کنيم، اگر منصور اسانلو در پس دادن پول های فوق کوتاهی و تعلل کند به اين معناست که می خواهد آگاهانه از طبقۀ کارگر جدا شده و به خدمت سرمايه داران، کارفرمايان و دولت های سرمايه داری بپردازد.
شاهرخ زمانی از زندان گوهر دشت کرج
رضا شهابی از زندان گوهر دشت کرج
محمد جراحی از زندان مرکزی تبريز

تاريخ: ۱۵/۳/۱۳۹۳

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر