مقاله زیر در بزرگداشت اوّل ماه مه ۹۲، ۱۱ اردیبهشت، شب ساعت ۹ در سالن ۱۲ بند ۴ سیاسی توسط من خوانده شد که جهت استفاده دیگران در اینجا مینویسم:
مروری بر مبارزه و تشکل طبقه کارگر ایران
طبقه کارگر ایران از همان اوان شکلگیری خود با تشکل و مبارزه خود نقش قاطعی در تحقق مطالبات عمومی-دموکراتیک و صنفی-رفاهی مردم ایران داشته است. یک سال قبل از انقلاب مشروطیت (۱۲۸۴-۱۲۸۸) در سال ۱۲۸۳ اولین حزب کارگری یعنی حزب اجتماعیون-عامیون بر خواست حق تشکل و اعتصاب، روزی ۸ ساعت کار، مالیات بر درامد حقوقهای بالا، مسکن-آموزش رایگان همگانی، آزادی بیان، اجتماعات و آزادی تمام مذاهب تشکیل شد که نقش بسیار مهمی در رهبری انقلاب مشروطیت در همگامی با تشکیلاتهای انقلابی مانند کمیته انقلابی، جامعه آدمیت و مرکز غیبی داشت. در سال ۱۲۹۶ حزب کارگری عدالت با مطالبات عمده اصلاحات ارضی ایجاد اتحادیههای کارگری، تشکیل انجمنهای ایالتی و خومختاری برای اقلیتهای ملی تشکیل شد که سازمانده خیلی کارهای مهم از جمله تشکیل اتحادیههای اولیه بود و در سال ۱۲۹۹ حزب کمونیست از وحدت دو حزب اجتماعیون-عامیون و عدالت شکل گرفت.
حزب کمونیست در سال ۱۳۰۰ با پیوند ۱۶ اتحادیه کارگری شورای مرکزی را ایجاد کرد که به عضویت اتحادیههای جهانی درامد و روزنامه سراسری بنام حقیقت منتشر کرد که تعداد نشریههای حزب با این نشریه به ۶ نشریه میرسید؛ با تلاش پیگیر حزب در میان کارگران تعداد اتحادیههای عضو تا ۱۳۰۴ به ۳۲ رسید. شورای متحده در سال ۱۳۰۳ روز جهانی کارگر را با حدود ۴۰۰۰ نفر در تهران برگزار گرد و در همین سالها سلسله اعتصاباتی در بین کارگران چاپ علیه سانسور، و بین معلمین، کارکنان پست، نانواییها و نساجیها برای افزایش دستمزد انجام داد؛ حکومت رضا شاه از سال ۱۳۰۵ دست به سرکوب شدید زده فعالیت حزب و شورای متحده را ممنوع ساخت. حزب و تشکلهای وابسته در مقابل سرکوب هار، فعالیت زیرزمینی را در اولویت قرار داده و بر مخفی-کاری خود افزودند. علیرغم خفقان پلیسی شدید در روز اول ماه مه ۱۳۰۸ با رهبری کمیتههای مخفی اعتصاب حزب از طریق شورای متحده ۱۱ هزار کارگر نفت جنوب برای دستمزد بیشتر، ۸ ساعت کار، خانه سازمانی ادست یافتن اتحادیهها و حق اعتصاب و تظاهرات اعتصاب کردند. هر چند در این مبارزه بزرگ دستمزدها بالا رفت، اما با توجه به احتمال اعتصاب عمومی سیاسی انگلستان برای آمادگی سرکوب ناوچه توپدار خود را به بصره فرستاد و حکومت رضا شاه با برقراری حکومت نظامی ۵۰۰ نفر کارگر را دستگیر کرد که ۵ نفر از رهبران تا ۱۳۲۰ در زندان بودند.
در سال ۱۳۱۰ حکومت رضاخان قانون سرکوبگر ضدّ فعالیت مرام اشتراکی علیه جنبش سوسیالیستکارگری را تصویب کرد اما با وجود تشدید شدید سرکوب و خفقان بعلت قدرت بالای تشکیلاتهای مخفی حزب با رهبری آن در همان سال کارگران نساجی وطن در اصفهان، و اواخر همان سال ۸۰۰ کارگر راهآهن اعتصاب کردند. علیرغم دستگیری رهبری کمیته اعتصاب کارگران به تمامی مطالبات خود رسیدند.
پس از سرکوب و کشتار شدید حزب کمونیست و زیرزمینی شدن شدید آن در اردیبهشت ۱۳۱۶ حکومت رضاشاه ۵۳ نفر را به جرم تشکیل سازمان اشتراکی، انتشار بیانیه اول ماه مه، راه انداختن اعتصاب در دانشکده فنی و یک کارخانه نساجی در اصفهان دستگیر کرد که مشهور به ۵۳ نفر بود که از این میان دکتر تقی ارانی مغز متفکر و رهبر بزرگ کارگران در زیر شکنجه جان باخت. چند سال بعد در مهر ۱۳۲۰ حزب توده عمدتا از میان همین ۵۳ نفر که بدنبال فروپاشی حکومت آزاد شده بودند و بعضی اعضای قدیمی حزب کمونیست با افکار عموماً اصلاحطلبانه و رفرمیستی تشکیل شد؛ در کنار خواست عمومی-صنفی احزاب قبلی، حزب توده خواستار رهایی ملی از هر نوع بهرهکشی، حفاظت از آزادیهای مدنی، حقوق بشر و رعایت قانون اساسی بود که تا سال ۱۳۳۲ قدرت بلامنازع سازماندهی تشکل و مبارزه در میان کارگران و تمامی توده-ها بود.
علیرغم ماهیت سازشکارانه حزب در عدم اعتقاد به سازماندهی انقلابی تودهها در کسب قدرت بلاواسطه شورایی کارگران و ستمکشان و به هدر دادن پتانسیل مبارزاتی تودهها ما بعلت درسگیری از قدرت سازماندهی تودهیی در عرصه مبارزه و تشکل به بررسی بخشی از تاریخچه حزب توده بعنوان یک حزب رفرمیست کارگری به نقل از اسناد تاریخی میپردازیم:
در نفوذ بلامنازع حزب توده در میان تودهها ۳ مساله دخیل بودند.
اول، فروپاشی استبداد رضاخانی و باز شدن فضای گسترده دمکراتیک.
دوم، نظر مساعد و هواداری مردم از حکومت شوروی در مبارزه علیه فاشیسم و دید مثبت آنان به سوسیالیسم.
سوم، حزب توده بر زمینه و تجربه فعالیت حزب کمونیست و تشکلها و فعالین آن تکیه داشت بطوریکه بسیاری از فعالین حزب کمونیست عضو آن شدند.
یک دیپلمات غربی در سال ۱۳۲۵ مینویسد: حزب توده با ۵۰ هزار عضو اصلی و ۱۰۰ هزار عضو فعال بزرگترین سازمان سیاسی کشور با سرزندگی، کفایت، ابتکار عملی را در دست دارد.(تمامی نقل قولها به نقل از کتاب ایران بین دو انقلاب ابراهیمیان میباشد.)
بنا به گزارش کارمند سفارت آمریکا این حزب از طریق شورای متحده کارگری با ۳۵۵ هزار عضو تسلط کامل بر مسائل جنبش کارگری و با ۱۷۲ روزنامه، نشریه و گاهنامه بر عرصه مطبوعات و ازطریق احزاب متّحد خود یعنی حزب ایران و احزاب دمکرات کردستان و آذربایجان تمامی امور را زیر نظر داشت(همان منبع).
یک گزارش سازمان سیا در سال ۱۳۳۲اعلام کرد: سازمان نظامی ۵۰۰ عضو دارد که در همان سال ۴۶۶ نفر محاکمه شدند ۲۲ سرهنگ، ۶۹ سرگرد، ۱۰۰ سروان، ۱۹۲ ستوان و ۱۹ گروهبان. و ۶۳ دانشجوی دانشکده افسری بود. در اواسط ۱۳۳۰ مجله هفتگی تهران مصور گزارش داد ۲۵% دانشجویان دانشگاهها عضو مخفی حزب و ۵۰% هواداران آنند که برای کارگران اعتصابی از جمله نفت در خوزستان پول جمعآوری کرده و میفرستند. همچنین علاوه بر نویسندگان بزرگی چون نوشین، بزرگ علوی، توللی، ال احمد که عضو رسمی حزب هستند، بهار، صادق هدایت، صادق چوبک، بهآذین، سعید نفیسی، محمدعلی افراشته، احمد شاملو، محمد معین و غیره هوادار آن بودند.
نشریه فرانسوی لبسترتر در اواسط ۱۳۳۱ نظر داد: تمامی دیپلماتهای غربی اقرار میکنند ۳۰% روشنفکران عضو حزب توده و بقیه به استثنای محدود کسان هوادار غرب هوادار حزباند.
حزب توده در سال ۱۳۲۲ با تشکیل سازمان زنان به فعالیت گستردهیی در میان زنان دست زد و خواستار گسترش حقوق سیاسیاجتماعای برای کلیه مردم اعم از زن و مرد، کلاسهای سواد آموزی و باشگاههای آموزشی برای زنان و حقوق مساوی برای کار مساوی شد.
نشریات حزب اظهار میداشتند: اصلاحات رضاشاه کارساز نیست چون از فاشیسم سرمشق میگیرد و هدفش نه برابری زنان با مردان بلکه نگاه داشتن زنان در خانه بعنوان همسر، مادر، خانهدار و آشپز است. فراکسیون نمایندگان حزب در مجلس ۱۴ با ارایه لایحه جدید انتخاباتی که به زنان بالغ حق رای میداد سر و صدای تمامی ارتجاعیون مذهبی، لیبرال و سلطنتطلب را در آوردند و با برپایی کنگره زنان با درخواست برابری کامل بین زن و مرد و جمعآوری ۱۰۰ هزار امضا برای گسترش حق رای و همچنین با ترغیب زنان به بی اعتنایی قانون مردسالار و شرکت رفراندم ۱۳۳۲ بر ضدّ شاه بارها دولت مدافع مشروطه سلطنتی مصدق را به چالش کشاندند.
شورای متحد کارگری بعنوان بازوی کارگری حزب در سازماندهی عمدتا مسایل صنفی در سال ۱۳۲۲ اعتصاباتی در بین کارگران نساجی اصفهان، تهران، تبریز، بهشهر، رفتگران تهران و بوشهر، تلفنچیهای شیراز، کارگران چای و توتون پاک کنی لاهیجان و تهران، دباغان و کبریت سازی تبریز و کارمندان دادگستری تهران ترتیب داد و در اغلب موارد موفق به افزایش دستمزدها شدند. در روز جهانی کارگر ۱۳۲۳ ضمن برگزاری سراسری این روز سه گروه از دیگر کارگران آذربایجان، تهران و کرمانشاه ضمن ادغام با شورا تشکیل شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان را اعلام کردند. برای درک ابعاد موفقیت کارگران در این دوره که دارای تشکلهای سراسری متحد صنفی و سیاسی بودند ما به تعدادی از اعتصابات موفق شورا که با بهترین شیوهها سازماندهی شده بود اشاره کرده و میپردازیم:
حزب از طریق شورای متحده در سال ۱۳۲۳؛ ۴۵ اعتصاب، در سال ۱۳۲۴؛ ۴۰ اعتصاب بزرگ را موفق سازماندهی نمود. در اواسط ۱۳۲۵ شورا با ۱۸۶ اتحادیه با مجموعه ۳۳۵ هزار عضو، ۹۰ هزار در خوزستان، ۵۰ هزار آذربایجان، ۵۰ هزار تهران، ۴۵ هزار گیلان و مازندران، ۴۰ هزار اصفهان، ۲۵ هزار فارس، ۲۰ هزار خراسان و ۱۵ هزار کرمان کّل کارگران از جمله ۷۵% نیروی کار صنعتی در همه ۳۴۶ کارخانه مدرن کشور را هدایت میکرد که از طرف فدراسیون جهانی کارگران تنها نماینده کارگران شناخته میشد. طی ۹ ماه نخست ۱۳۲۵ بالغ بر ۶۰ اعتصاب موفق برای افزایش دستمزد انجام داد. طی این سالها تحت مبارزه طبقه کارگر زیر رهبری حزب و شورای متحده در اردیبهشت ۱۳۲۵ مترقیترین قانون کار در خاورمیانه تصویب شد که افزایش دستمزد متناسب با تورم، ممنوعیت کار کودکان، هشت ساعت کار، آزادی برگزاری روز کارگر، اجازه تشکلهای کارگری برای مذاکرات برای بستن قرار دادهای دسته جمعی گنجانده شد.
طی این سالها روز جهانی کارگر بصورت سراسری انجام میشد که ما به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
شورای متحده در اول ماه می۱۳۲۵ با شرکت دها هزار کارگر نفت در جنوب راهپیمایی عظیم و منظمی ترتیب داد سخنرانان خواستار افزایش دستمزد بهبود وضع مسکن، هشت ساعت کار، آزادیهای دموکراتیک و پیوند مبارزاتی با کارگران شدند. یک سخنران زن نفت را مروارید ایران خواند و انگلستان را متهم کرد برای خوراک سگ-هاش بیشتر از کارگران خرج میکند و خواستار خلع ید از شرکت نفت ایرانانگلیس شد و این اولین بار بود که مردم آبادان ملی شدن نفت
را از دهان یک رزمنده سوسیالیست شنیدند. در ۱۹ تیر همان سال بدنبال خلف وعده مسئولین در اجابت مطالبات کارگران و دستگیری نمایندگان مذاکره کننده کارگران توسط استاندار هوادار انگلیس، به دعوت حزب ۶۵۰۰۰ کارگر و مردم ستمدیده به میدان آمده و بزرگترین اعتصاب عمومیسیاسی را در خاور میانه به نمایش گذاشتند. حزب و شورای متحده در ۲۹ اسفند در مقابل کاهش دستمزدها توسط شرکت ایرانانگلیس فراخوان به اعتصاب داد که ۴۵۰۰۰ نفر
از کارکنان شرکت نفت در آن شرکت داشتند که دولت حکومت نظامی اعلام کرده و انگلیس ناوگان خود را در خلیج فارس تقویت کرد که متقابلا شورا و حزب دعوت به اعتصاب عمومی در سراسر خوزستان کردند که نه فقط افزایش دستمزدها بلکه خواهان ملی کردن صنعت نفت هم شدند که مورد استقبال عمومی قرار گرفته و نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر در آن شرکت کردند. تعداد اعتصابات مهم سازماندهی شده توسط شورا و حزب در سال ۱۳۳۰ ؛۳۲ مورد در ۱۳۳۱ بجز اعتصابات عمومی سیاسی سراسری در قیام ۳۰ تیر ۵۵ مورد و در سال ۱۳۳۲ ۷۱ مورد به اضافه اعتصاب سراسری ملی به یادبود قیام ۳۰ تیر.
بدلیل سیاستهای رفرمیستی حزب توده در نداشتن استراتژی انقلابی در کسب قدرت سیاسی و تلفیق درست مبارزات اقتصادی-سیاسی و تکیه روی سیاست مستقل کارگری علیرغم مبارزات جانانه طبقه کارگر در این سالها با کودتای سال ۳۲ قلع و قمع احزاب، سازمانها، تشکلهای مردمی و افت انقلاب و در نتیجه افت جنبش کارگری و تسلط ارتجاع هار و خفقان پلیسی جنبش کارگری با افت خیزهای با شروع انقلاب ۵۷ و در متن آن و جز حیاتی آن در ۱۸ شهریور همانسال با اعتصاب کارگران نفت تهران شروع و سپس به اصفهان، شیراز، تبریز، آبادان کشیده شده و سراسری شده و به اعتصاب سیاسی سراسری تبدیل گشت که افزایش دستمزد، لغو حکومت نظامی و آزادی زندانیان سیاسی عمده شعارهای کارگران بود، طی این مبارزات کمیتههای اعتصاب در کارخانجات بزرگ برای سازماندهی اعتصابات شکل گرفته و در جریان نبرد طبقاتی به شورای کنترل امور از جمله کنترل تولید، توزیع مواد غذایی، برقرای میلیشا و گاردهای سرخ مسلح کارگری برای ایجاد امنیت در شهر در مقابل هجوم ضدّ انقلاب و دفاع از دستآوردهای انقلاب تبدیل گشته و ۱۶۰ شورای کنترل تولید در واحدهای بزرگ شکل گرفت که نطفه حکومت کارگری بود ولی بعلت عدم آگاهی سوسیالیستی و خلأ حزب سیاسی کارگری و توهم به روحانیت ارتجاعی حاکم نتوانست رسالت تاریخی-انقلابی خود را در نابودی استبداد و بهرهکشی انجام دهد و در نبود رهبری طبقه کارگر بعنوان نیروی اصلی انقلاب دموکراتیک و حکومت کارگریدموکراتیک جایگزین حکومت ضدّ کارگری و ضدّ بشری جمهوری اسلامی با کمک مستقیم سرمایه جهانی از دل همین توهم و خلأ تشکل و آگاهی و یا حزب سیاسی کارگری بعنوان فرزند زنازاده و نامشروع انقلاب زاده شد و از همان نطفه پیدایش خود در مقابله با انقلاب دموکراتیک-کارگری و نابودی همه دستاوردهای انقلاب شروع به نابودی تمامی سازمانها، تشکلها و فعالین کارگری و مردمی و کلیه آزادیهای دموکراتیک نمود.
طبقه کارگر ایران علیرغم ضربات سنگین و اختناق و ترور فاشیستی با اعتصابات و اعتراضات خود و تشکیل چند تشکل صنفی در مبارزات اقتصادی و دموکراتیک کنونی در خط مقدم انقلاب ضدّ استبدادیضدّ استثماری قرار دارد اما هنوز در آغاز راه هستیم.
کارگران ایران در مقابل هجوم وحشیانه، برنامهریزی شده و همآهنگ دشمن طبقاتی تا دندان مسلح برای ادامه بهرهکشی و هستی آنان راهی جز وحدت و تشکیلات سراسری ندارد. این بزرگترین درس کلیه انقلابات و مبارزات ۲۰۰ ساله کارگران میباشد که آگاهی سوسیالیستی و تشکل در حزب سیاسی و اتحادیههای سراسری تنها ابزار رهایی از ستم و بردگی اقتصادی سیاسی و معنوی کارگران در رسیدن به حاکمیت سوسیالیستی شورایی آنان میباشد؛ برای چنین منظوری وحدت فکری و سازمانی کلیه محافل و سازمانها و فعالین سوسیالیستی ایران در پیوند نزدیک با مبارزات کارگران در تشکیل حزب طبقه کارگر برای سازماندهی انقلاب قریبالوقوع شرط اساسی رهائی زحمتکشان از بهرهکشی و استبداد است!
زنده باد اول ماه مهروز همبستگیجهانیطبقه کارگر
کارگران جهان متحد شوید
شاهرخ زمانی ، یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲
زندان رجایی شهر
کارگران جهان متحد شوید
شاهرخ زمانی ، یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲
زندان رجایی شهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر