پیام داود رضوی به کنفرانس همبستگی با کارگران ایران درپاریس
اتحاد و همبستگی کارگران، فاصله و مرز نمی شناسد
چند لحظه سكوت مي كنم، برای كارگرانی كه در اعماق معدن سوما در تركيه برای معاش خود، از جان خود مايه گذاشتند و زندگيشان را در راه تأمين نان خانواده ی خويش فدا كردند. با درود بيكران از اينكه من را به عنوان کارگر و فعال سنديكايی از ايران به نشست و گرد همایی خودتان دعوت كرديد، سپاسگزارم.
متأسفانه مسئولان و مدیران کشور ایران، حتا سفر یک كارگر را در چارچوب مسایل امنيتی می نگرند، در حالی كه شما آزادنه می توانيد اعتراض كنيد و يا مراسم اول ماه می را برگزار كنيد، در كشور ما ایران، من خود شاهد بودم كه حتا تحمل پخش شرينی را نیز از سوی كارگران پذيرا نبودند و چنان برخوردی در روز اول ماه می با ما و همكارانمان كردند كه حتا صدای كسی كه قرار بود به زندان انداختن كارگران را دستور بدهد، درآمد! اينجا ما حق ايجاد تشكل های مستقل كارگری و سنديكایی را نداريم و در ده سال گذشته كه من خود در كنار دیگر همكارانم در اين راه تلاش می كنیم، هرگز از فشارهای امنيتی حاكميت و دولت درامان نبوده ایم و همانطور كه مطلع شده ايد، با اینکه من ممنوع الخروج نبودم، ترفند های امنيتی، به کار افتاد و پیش از سوار شدن به هواپيما، به راحتی از سفر من به فرانسه، جلوگيری كردند و مرا از اينكه در اين گرد همایی در كنار شما باشم محروم ساختند؛ افزون براینکه، با توقيف پاسپورتم به مراکز امنيتی و قضايی كشور نیز معرفی شدم. هر چند در ده سال گذشته نه تنها من، بلكه فعالان سنديكایی و كارگری، بارها و بارها به زندان افتاده اند و حبس های طولانی مدت برايشان صادر شده و همانطور كه آگاه هستيد در حال حاضر رضا شهابی از اعضای سنديكای كارگران شركت واحد، حدود 5 سال است كه به خاطر فعاليت های سنديكايی و كارگری، در شرايط بسیار وخيم جسمانی، همچنان در زندان است. شاهرخ زمانی، محمد جراحی، جعفر عظيم زاده و بهنام ابراهيم زاده و ديگر كارگرانی كه فقط به دليل ايجاد تشكل های مستقل كارگری که حق بدیهی آنان است، در زندان بسر می برند و حتا كارگرانی كه به خاطر دفاع از حقوق ابتدایی خویش از كار بيكار شده اند، تا صدای ديگر كارگران به گوش نرسد. دوستان عزيز در ده سال گذشته اما، آنچه ما شاهد بوديم نه تنها اين فشارها نتوانسته تلاش های فعالان كارگری را متوقف كند، بلكه كارگران بيشتری به ميدان آمده اند و امروز كارگران در كشور ایران به اين آگاهی دست یافته اند كه راه نجات آنها فقط اتحاد و همبستگی، مقابل صاحبان قدرت و سرمايه است و به یقین روزی خواهد رسيد كه در این كشور، اتحاديه ها و سنديكاهای منسجم و مستقل شكل بگيرند. در نتیجه، نيرو و انگیزه ی كافی در اين زمينه وجود دارد؛ اگرچه فشارها و جو امنيتی و عدم امنيت شغلی روند اين حرکت را كند كرده، هر چند كه جايگزين كردن تشكل های دست سازی چون خانه كارگر و شوراهای اسلامی كار و جديدا انجمن صنفی های مختلف به جای سنديكاها و تشكل های مستقل كارگری، موجب متفرق شدن و دلسرد كردن كارگران برای ايجاد تشكل های خود در جامعه شده، اما هرگز خللی در اراده ی فعالان و كوشندگان برای حقوق و منافع كارگران به وجود نياورده است و با به کارگیری تمام ابزار فشارها، کارگران همچنان محكم و مصمم ايستاده اند و دست از تلاش برنداشته اند و تا رسيدن به خواست ها و مطالبات واقعی كارگری، اين راه را ادامه خواهند داد.
سلام و درود به شما كارگرانی كه فاصله ها و مرزها نتوانسته از اتحاد و همبستگی شما بكاهد، دوستان عزيز من خوشحال هستم كه در دورانی زندگی می كنم كه اتحاد و همبستگی بين كارگران، حد و مرزی نمی شناسد و كارگران هر کجای جهان، مورد ستم و بی عدالتی صاحبان سود و سرمايه قرار بگيرند، ديگر كارگران دنيا با يكپارچگی و اتحاد، صدای آنها را به گوش جهانیان می رسانند و حتا بارها شاهد بوده و هستيم كه از دورترين نقاط جهان برای به رسميت شناختن حق آزادی داشتن تشكيلات كارگری و آزادی كارگران زندانی، با نامه نگاری ها و برگزاری اكسيون های مختلف، به مسئولان كشور ما هشدار داده اند و تأثيرهای آن نیز بر كسی پوشيده نيست. امروز، شما از ما خوشبخت تر هستيد، چرا كه دارای فدراسيون های متحد كارگری هستيد، اتحاد و انسجام شما باعث دلگرمی و اميدوری كارگران ديگر كشورهای جهان است. خبر اعتصاب ها و تظاهرات و اتحاد و همبستگی كارگران اروپا كه در قالب سنديكاها و اتحاديه ها، اقدام به اعتراض های گسترده می کنند، از راديو تلويزيون های دولتی ایران به طور مرتب، پخش می شود، اما متأسفانه در كشور خود ما حق هيچگونه ايجاد تشكل های مستقل سنديكايی و كارگری وجود ندارد و حق اعتصاب را به رسميت نمی شناسند. دولت با حمايت از تشكل های ضد كارگری، همچون خانه كارگر و شوراهای اسلامی كار كه هيچ جايگاهی در میان كارگران ندارند، جامعه ی كارگری را به فقر و فلاكت رسانده، جا دارد که از شما کارگران تقاضا كنم كه با امكانات و حق اعتراضی كه در كشورتان دارا هستيد صدای دادخواهی کارگران ایران را به گوش سازمان جهانی كار برسانيد تا از پذيرفتن نمايندگان پوشالی كارگری كه خودشان را نمايندگان ما می دانند، سرباززنند و با مشخص شدن هويت تقلبی آنها، از نمايندگان واقعی كارگران در ايران دعوت به عمل آورند كه همه ساله در ژنو برگزار می شود، به این امید که صدای واقعی كارگران را در ايران بهتر بشنوند، در واقع می توانم بگويم خانه كارگر و زير مجموعه های آن همچون شوراهای اسلامی كار، بیشتر از عوامل امنيتی در سركوب كارگران در ايران نقش داشته اند و در خاموش و ساكت كردن كارگران از نهادهای نظامی، امنيتي حتا سبقت گرفته اند، در پايان یک بار دیگر از تلاش و همكاری و همیاری شما برای دعوت از من سپاسگزاری می كنم و قدر شناسی خودم را نسبت به اهميت و ارزش اين دعوت ابراز می دارم، هر چند كه امروز به علت فشارهای زيادی كه برای فعالان كارگری در اينجا وجود دارد نتوانستم در كنار شما باشم، اما اكنون كه در حال نوشتن اين متن برای شما هستم از صمیم قلب احساس می کنم که با شما و در كنار شما هستم. برای همه ی شما عزيزان و تلاشگران كارگری بی مرز، پيروزی و پايداری آرزومندم.
داوود رضوی، فعال سنديكایی
4 خرداد 1393 برابر با 26 ماه می 2014
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر