کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: تعدادی
از زندانیان سیاسی و امنیتی زندان رجایی شهر کرج، همزمان با شانزدهم آذرماه، روز
دانشجو بیانیه ای منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه آمده است که: «همانگونه که
بالاخره رژیم شاه در برابر جنبش تودهای قدرتمند تسلیم شد این رژیم نیز در برابر
جنبش تاریخی ملت ایران زانو خواهد زد و در تحقق این امر هیچ تردیدی نداریم».
گرامیداشت ١6 آذر
شریعت رضوی، بزرگنیا و قندچی سه دانشجوی شهیدی
هستند که در 16 آذر سال ١٣٣٢ برای اهداف خود و جامعهی سیاسی - اجتماعی آن روزگار
که در رأس آن، آزادی و استقلال سیاسی و عدالت اجتماعی بود، چون آذرخشی بدرخشیدند و
برای همیشه جاودانه شدند. رمز جاودانگی آنان از خودگذشتگی برای آرامانها و منافع
تاریخی تودهها بود. آرمانهایی که به یک ملت تعلق داشت و دارد. تا زمانی که از
آزادی تجلیل میشود از آن سه آذر اهورایی و جنبش دانشجویی یاد خواهد شد. دانشجویان
آگاه و جنبش دانشجویی چنان که تاریخ سیاسی ایران از 60 سال پیش تاکنون را مورد
مطالعه قرار دهند، درمییابند که اگرچه بین رژیم شاه تا رژیم ولایت فقیه کنونی
حاکم، تفاوتهای زیادی وجود دارد اما نقاط مشترک فراوانی نیز دیده میشود.
شاهی با فُکُل و کراوات و کت شلوار رفته اما
شاهی قدرتمندتر که البته ادعای نمایندگی خدا را نیز دارد با عبا، عمامه و نعلین
بجای او نشسته است. دستگاه جهنمی ساواک و کمیتۀ مشترک به اصطلاح ضد خرابکاری جای
خود را به دستگاه جهنمی چند نهاد ریز و درشت داده است که فعالیتهای به اصطلاح
امنیتی دارند که به شهادت رسیدنِ ستار بهشتی آخرین دستاورد این دستگاه بود.
اگرچه رژیم فعلی به دلیل اینکه با پیروزی
انقلاب بهمن ٥٧ روی کار آمد از احساس انقلابی و مذهبی مردم سوء استفاده کرد و اینک
اقلیتی از مردم را پشتوانۀ اقدامات ضد انسانی و قانونشکنانۀ خود کرده است و به
همین دلیل تیغ سرکوب برندهتر است اما اگر به مسیر زوایای گذشته تابحال دقیق شویم
به وضوح درمییابیم که عمر دیکتاتوریها کوتاه است.
نکتۀ مهم این است که از تاریخ بیاموزیم. برای
نمونه یکی دیگر از وجوه اشتراک رژیم پیشین با رژیم کنونی این بوده است که به شدت
از سازماندهی نیروهای آگاه و مبارز، شکلگیری دستگاه رهبری مبارزات دمکراسیخواهانه
و عدالتطلبانه و ارتباط آنان با بدنۀ جامعه و تودۀ ستمکشیده در وحشت بوده است.
کاری که رژیم کنونی با تشکلهای سیاسی و
دانشجویی میکند، سرکوب جنبشهای اجتماعی و به زندان انداختن افرادی که قدرت رهبری
جنبشها را دارند، فقط به دلیل وحشت رژیم از شکلگیری یک جنبش تودهایی و سراسری
با رهبری احزاب سیاسی اپوزسیون و جنبشهای آگاهیبخش همچون جنبش دانشجویی است.
اما همانگونه که بالاخره رژیم شاه در برابر
جنبش تودهای قدرتمند تسلیم شد این رژیم نیز در برابر جنبش تاریخی ملت ایران زانو
خواهد زد و در تحقق این امر هیچ تردیدی نداریم اما شرط اساسی، آن است که جنبشهای
پیشرو مثل جنبش دانشجویی انسجام خود حول مطالبات تاریخی آحاد مردم ایران را بیشتر
کنند.
جسارت بیشتری از خود نشان بدهد و ارتباط خود را
با تودهها از یک سو و سایر جنبشها و نیروهای پیشرو سیاسی و مبارزاتی از دیگر سو
افزایش دهد. خوشبختانه توسعۀ آگاهی و وسایل ارتباطی در دورۀ اخیر راه مبارزه را
آسانتر کرده است.
١ - افشین اسانلو
٢ - محمد بنازاده امیرخیزی
٣ - عباس بادفر
٤ - رضا شریفی بوکانی
٥ - علی جباری
٦ - افشین حیرتیان
٧ - خالد حردانی
٨ - علیرضا فراهانی
٩ - شاهرخ زمانی
١٠ - حشمتالله طبرزدی
١١ - صالح کهندل
١٢ - محمدعلی منصوری
١٦ آذرماه ١٣٩١ خورشیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر