۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه

چرایی دستگیری علوی از شایعه تا واقعیت

خبر و یا شایعه دستگیری علوی سرجلاد و شکنجه گر اطلاعات جمهوری اسلامی به همراه چند تن از همکارانش در برخی از سایتها بهت و حیرت همگانی را برانگیخت . صرفنظر از درستی و نادرستی این خبر سوالی که ذهن هر شنونده ای را به خود مشغول می دارد این است که زمینه پیدایش این شایعات و یا واقعیات از کجا ناشی می شود، برای درک این نوع پدیده ها شناخت کوتاه از ساختار و عملکرد نظام اسلامی – امام زمانی- ولایت مطلقه فقیه ضروری می باشد .
جمهوری اسلامی بعنوان حکومت استثنایی و نامتعارف و طفل حرامزاده سرمایه داری جهانی ادامه حیات و بقایش در توازن قدرت منفی طبقات اصلی جامعه قرار دارد . ناتوانی دولت به عنوان مأمور و ابزار سرمایه داری در اداره و ادامه حاکمیت به علت بحران ساختاری و وضعیت انقلابی و ضعف طبقه کارگر بعنوان آلترناتیو سرنگونی و حاکمیت در عدم کسب قدرت سیاسی بعلت نبود حزب انقلابی طبقه کارگر ، پایه های این توازن منفی هستند،  در این شرایط جمهوری اسلامی مثل تمامی حکومتها ی فاشیستی توتالیتر سرمایه داری با تکیه بر توهم و گذشته گرایی اقشار ماقبل سرمایه داری، و با راه اندازی و سازماندهی و ارگانیزه کردن این اقشاز فوق ارتجاعی در نهادهای امنیتی سرکوبگر با آگاهی کامل  از قدرت  و توانایی های  نیروهای واقعی انقلابی را عین قتل عام  دهه شصت قلع و قمع و نظام سرمایه داری بحران زده و آسیب دیده از انقلاب را از ضربات انقلابی و مخصوصا" حاکمیت شورایی کارگران نجات داده و میدهند،ولی فقیه و نظام ولایت مطلقه مثل تمامی اسلاف خود یعنی هیتلر و موسیلینی و حکومت های هم سان آنها، علیرغم کراهت آنها ، حتی با دید سرمایه داری، آنها محصول قفل(بن بستی که سرمایه داری دچارش شده) ساختار اقتصادی اجتماعی سرمایه داری هستند و تنها مفر اندک نجات از بن بست آن میباشند، تمامی این سیستم ها ساختار و عملکرد مشابهی دارند، اول یک خیال و توهم بزرگ در شکل ارمان و اگاهی کاذب را برای فریب اقشار ناراضی و عمدتا" بی هویت مانند برتری نژاد بزرگ اریا، عظمت رایش، اسلام ناب محمدی، حکومت اسلامی و غیره دوم ملت یا امت پیرو مانند اس اس المان، سیاهپوشان ایتالیا، و حزب الله ایران، سوم پیشوا  و رهبر اعظم و امام مانند هیتلر، موسیلینی ، خمینی و خامنه ای و قبول ایمان و اعتقاد برده وار به پیشوایان و جانبازی، در راه توهمات عقیدتی نجات بشریت در قالب حکومت الله ، امام زمان ولایت مطلقه و یا رایش سوم نقطه پیوند هویت بخش این هیولاهای ضدبشری سرمایه داری و خط قرمز با همه و ابزار بسیج گوسفندان جهت سرکوب انقلاب و هرگونه مبارزه ی حق طلبانه میباشد، که سرمایه داری وقتی به بن بست می رسد، از این اشکال برای نجات خود در مقابل انقلابات استفاده می کند،  ترکیب طبقاتی امت اسلامی معجونی از پس مانده و لمپن ترین لایه های بی هویت اجتماعی تا خرده بورژوازی و بورژوازی سنتی تا نوکیسه های مولتی میلیاردر در توهمات پوپولیستی فاشیستی هست، که هرچه ماهیت واقعی بهره کشانه و غارت گرانه ی نظام و حکومت الله و سران رژیم اشکارتر می گردد به همان اندازه توهمات لایه های پایینی ریزش کرده و حفظ آنها در این رژیم  بیشتر مشکل  و لاینحل تر میگردد، هنررهبری نظام با دامن زدن به جنگ خیالی با دشمن فرضی و برپا نگه داشتن تنور ضدیت با دشمنان، حکومت در حال فروپاشی را در مقابل اعتصابات و اعتراظات و انقلاب کارگری و ستم دید گان مصون نگه میدارد و برای این مسئله از گوسفندان امت حزب اللهی با توهمات پان اسلامیسیتی مایه میگذارد، به طوری که خطر مرگ، گوشت دم توپ و تنفر همگانی را همراه با بهشت نسیه برای بره های ولایی و از طریق آن ها ادامه ی بهره کشی دزدی و اختلاس و غارت های هزاران میلیاردی و انباشت ثروت های نجومی برای مقام عظمای ولایت و صحنه گردانان پشت نمایش خیمه شب بازی امت اسلامی و حکومت الله و امام زمان را به ارمغان میاورد، به عنوان نمونه ثروت های قارونی ایات عظام مکارم شیرازی سلطان شکر ،رفسنجانی ها سلطان پسته و واردات اتومبیل ،واعظی طبسی سلطان موسسه اقتصادی آستان قدس رضوی، امامی کاشانی سلطان معدن تا خامنه ای شاه دزد حکومت امام زمانی یکی از شصت و هفت مولتی میلیاردر جهان زبان زد خاص و عام است، بالاترین رتبه ایران به عنوان فاسد ترین کشور جهان از نظر ارتشا، اختلاس، فساد و  دزدی هزاران میلیاردی ثروت های عمومی توسط حاکمان برای رد گم کردن به جای دزد اصلی ، پادو ها و دزدان دست چند ومی    مانند، شهرام جزایری، رفیق دوست و ابراهیمی ، ...  بابک زنجانی نوچه ی مجتبی خامنه ای را می گیرند. قصد مقامات عالی رتبه نظام اللهی از دستگیری دزدان دست چندومی در واقع حفظ دزدان اصلی و روند دزدی و اختلاس و غارتگری و دقیقا" حفظ نظام دزد پرور سرمایه داری اسلامی - امام زمانی  می باشد، سه هزار میلیارد بانک ها، صد و هشتاد هزار میلیارد تومان صنایع مس، شش هزارد میلیارد تومان عسلویه،  دویست و بیست هزار میلیارد بانک ها، توسط نورچشمان ولایی 8/2 میلیار دلار نفتی زنجانی یا نوچه ی مجتبی و یا 3/5 میلیارد دلار جدید نفتی، در عوض این چپاول های نقد مولتی میلیاردرهای نظامی - روحانی نوچه ها و پادو های  همانند علوی ها ،هاشمی، سعید امامی ها و مرتضوی و زنجانی ها و ...  پس از استفاده دقیقا برای حفظ سیستم بهره کشی و دزدی علنی عین دستمال کاغذی پس از پاک کردن نجاست خود به دور انداخته میشوند.
 در کنار مسائل گفته شده نرمش قهرمانانه یا چاپلوسی و یا تسلیم زبونانه ی مقام عظمای ولایت که حتی خطوط قرمز کذایی خودش را هم در نوکری مستقیم به شیطان بزرگ زیر پا گذاشت و برای حفظ خود و نظام اسلامی – امام زمانی از فروپاشی انقلابی توسط ستم دیده گان دست به دامن کفار جهانی شدند. بره ها و حزب اللهی هایی مانند علوی را پس از سی و هفت سال خدمت صادقانه به حکومت الله ، امام زمان و حکومت ولایت فقیه  در شکنجه، سرکوب و اعدام مبارزین راه آزادی و برابری با توهم اسلام ناب محمدی دچار یاس و ناامیدی و افسردگی میکنند،برخی از این گوسفندان درک کردند که ای دل غافل آرزوهای خوش خیالانه ی ان ها برای گسترش عدل و داد و به دست اوردن کلید اخرت و بهشت چیزی جز مورد سوءاستفاده از آنها  و فریب و استفاده ی ابزاری از انان در بردگی و استثمار مضاعف کارگران و معلمان، پرستاران و ...  توسط نظام جمهوری اسلامی سرمایه داری و سران رژیم نبوده است، تا در روز روشن یکی از ثروتمند ترین کشورهای  جهان با رتبه ی ده  در بین  دویست و چهار کشور به پایین ترین رتبه سقوط کند و در همین حال به بهشت واقعی برای مقام معظم رهبری ،والیان  حکومت امام زمانی و سرداران رشید اسلام تبدیل شود، و در مقابل این کشور رتبه دهم در میان دویست و چهار کشور جهان را به  جهنم فقر، گرسنگی، کلیه فروشی، تن فروشی و اعتیاد و ... برای محرومان تبدیل کردند، در چنین بستری پیدایش شایعه و یا واقعیت ریزش بدنه ی اطلاعات و سپاه در بریدن از غارتگران نظامی - روحانی چیزی عادی و طبیعی میباشد،که در آینده بسیار بیشتر خواهد شد، مخصوصا این که این بره های فریب خورده ی ولایی باید بدانند جمهوری اسلامی علی رغم گفته ها و شعار های  عوام فریبانه ضد استکباری به عنوان نوکر گوش به فرمان و مجری سیاست های دیکته شده ی امپریالیست ها ، از طریق طرح های محتلف بانک جهانی، صندوق (نزول خواری) بین المللی پول و دیگر نهاد های جهانی سرمایه داری  میباشد، که از جمله طرح های مانند حذف یارانه ها ، حذف استخدام رسمی و تحمیل قراردادهای موقت و سفید امضا، اخراج های دسته جمعی ، حذف کارگاه های زیر ده و بیست نفر از شمولیت قانون کار و بیمه  ، کمتر و کمتر کردن تعهدات بیمه ها در قبال بیمه شونده ،  پولی کردن آموزش و پرورش ، دانشگاهها ، بیمارستانها و بهداشت عمومی ،  سیاست هایی مانند حقوق هایی یک چهارم خط فقر، برداشتن یارانه های اب، برق، نان، سوخت، گرانی کمر شکن، نابودی امنیت شغلی، گسترده کردن مافیای ثروت و قدرت، واردات کالاهای بنجل در نابودی تولید داخلی و بیکارسازی میلیونی و دیگر سیاست ها، همگی از سیاست ها و طرح های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی هستند که جمهوری اسلامی از دوران ریاست جمهوری رفسنجانی تا کنون با اتحاد تمامی جناح هایش به سرعت و چهار نعل در عمل کرد به آنها هر روز بیش از قبل با سرعت و شدت بیشتر می تازد، این سیالست ها در هر کشوری پیاده شده اند آن کشور را به فلاکت کشانده اند از جمله آرژانتین و اکنون یونان و ... را می توان مثال زد ، این سیاست ها در ایران  شصت و پنج میلیون مزدبگیر را به خاک سیاه نشانده اند، جمهوری اسلامی به عنوان حکومت الله و امام زمان به صورت مباشر و شریک  سازمانهای اقتصادی جهانی، سیاست های آنها را به شکل اسلامی در ایران تحمیل کرده و پیش می برد. از دیگر سو سیاست های پان اسلامیستی رژیم با صدور تروریسم و بنیاد گرایی بزرگ ترین دست آویز، بهانه و حربه ی امپریالیسم جهانی برای جنگ افروزی و صدور اسلحه و ایجاد پایگاه در سراسر جهان است، دست اخر واقعیت مسلم این است که سرمایه داری چه در شکل بربریت و فاشیسم عریان مانند خمینی و هیتلر و موسیلینی  در شکنجه و کشتار سازمان یافته ی ایدئولوژیک و چه در شکل به اصطلاح دمکراتیک عوام فریبانه نظام ستم و بهره کشی نود و نه درصدی ستم دید گان جهان توسط یک درصد ظالم و ستمگر و استثمارگر است و هیچ راهی جز نابودی انقلابی آن با انقلاب از طریق اعتصابات و تظاهرات و قیام سراسری کارگران و ستم کشان و برقراری حاکمیت شورایی دمکراتیک عاری از استثمار انسان از انسان موجود نیست، اگر در انقلاب شکوهمند پنجاه و هفت طبقه ی کارگر علی رغم زدن تیر خلاص بر رژیم ستم شاهی و تشکیل صد و شصت شورای کنترل کارگری به دلیل نبود و در خلاء تشکل های مستقل طبقاتی سراسری، مخصوصا" حزب انقلابی طبقه کارگر و اتحادیه های سراسری و همبستگی شوراها  از طریق فریب فرزند حرام زاده ی سرمایه داری جهانی یعنی جمهوری اسلامی   منحرف شده و شکست را تجربه کرد، اما امروز با درس از این شکست و دوری از عوام فریبی های احزاب بورژوآیی و غیر کارگری و به کارگیری تجربه های شوراهای کارگری و با تکیه بر آگاهی سوسیالیستی در ایجاد حزب انقلابی طبقه کارگر در جهت محو انقلابی نظام سرمایه داری و حاکمیت دمکراتیک شورایی خود، حرکت خواهد کرد و در این صورت ( در صورت  تشکیل فدراسیون سراسری از به هم پیوستن سندیکاها و کمیته های و اتحادیه های کارگری ، و هم چنین با به هم پیوستن تشکل های معلمان ، کارگران و پرستاران و دیگر زحمتکشان در جهت تشکیل کنفدراسیون در جهت کسب مطالبات مشترک و مهمتر از آنها با ایجاد شوراهای کارگری در موسسات تولیدی و محل کار و زندگی کارگران و موازی با آنها با ساختن حزب انقلابی طبقه کارگر که ریشه های آن در درون تشکل های نام برده باشد )  ما پیروز میدان خواهیم شد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
25/5/1394

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر