۱۳۹۴ شهریور ۹, دوشنبه

سلسله گزارشاتی از زندان گوهر دشت


مردادماه 1394

این قتلگاه  محل نگهداری چندین هزار زندانی که سه برابر بیشتر از ظرفیتش می باشند  با 2000 زندانی قصاصی در حال اجرای حکم یکی از مراکز اصلی کشتار انسانها توسط ولایت مطلقه مولتی میلیادر های نظامی – روحانی است ، در این راستا 250 زندانی عقیدتی سیاسی با 35 اعدامی ، حبس های سنگین از 5 سال تا سی سال و ابد می باشد، تمام این جنایات با دخالت و تحمیل اداره اطلاعات سربازان گمنام غارت گران کشور و دقیقا" توسط سپاه دزدان رخ می دهند، رندانیان در گوهر دشت  محروم از تمامی حقوقهای قانونی و عرفی زندان ها هستند  مانند مرخصی ، تلقن ، آزادی های مشروط ، عف های عمومی و موردی و ... از این زندانیان دریغ می گردد، این زندانیان همچنین در بدترین  شرایط شکنجه جسمی و روحی در سلول های 5 متری بدون هوا ، هواخوری 2 ساعته به جای صبح تا شب  معمولی و قانونی ، تغذیه و درمان و بهداشت پولی ، مخصوص در دوره حسن کلید و پرونده سازیها و بازجویی های جدید در وضعیت مرگ تدریجی قرار دارند، بطوری که طی چند سال اخیر دهها نفر از جمله ساران ، دگمه چی ، مهدی ذالیه ، کرمی خیر آبادی و افشین اسانلو و ... کشته شدند :
1 – رسول بداعی به جای اینکه در پایان حکم زندانش آزاد شود به انفرادی برده شد، این معلم مبارز و نماینده انقلابی معلمان که سه ماه پیش توسط اطلاعات سپاه چماق دزدان و غارتگران حاکم علیه 65 میلیون مزدبگیر ربوده شده و به انفرادی های بند دو الف سپاه در اوین برده شد و علیه او پرونده دروغین جدیدی ساختند و به محمد مقیسه شکنجه گر سپرده شد. تا نتواند آزاد شود و بیرون رفته و مبادا مزاحم دزدی ها و غارتگری های مقامات جمهوری اسلامی و مزاحم ارتقاء رتبه مقام معظم ولایت در بین 67 مولتی میلیادر جهان شود ، وی باید در 13 مرداد آزاد می شد وظیفه کارگران و معلمین است که برای آزادی نمایندگانشان مبارزات خود را تشدید کنند.
2 – کارت بانک جدید زندانیان امروز صبح مجددا" سوزانده شد ، این یکی از روش های جدید  دزدی علنی در روز روش توسط مقامات زندان است روز شنبه 7 مرداد کارت جدید زندانیان که در پی سوزانده شدن و دزدی دو ماه قبل با گرفتن 2000 تا 5000 تومان از هر کارت و برداشت مبالغی از حساب زندانی ها بدون هیچ بهانه ای و بدون هیچ توضیحی  کارتهای جدید صادر شده بود که در 7 مرداد همان کارت های جدید دوباره سوزانده شد و مبلغ بین 700 میلیون تا 1 میلیارد تومان دزدیده شده و از هر کارتی بین 3 تا 7 هزار تومان  از زندانیان اخاذی کردند. در حالی که کل سران رده اول حکومت دزد هستند دیگر از نوچه ها و مقامات پاینی چه انتظاری می توان داشت در کشوری که آیت الله یزدیش با بالا کشیدن کارخانه بریجستون به  ریاست خفقان و ریاست مثلا" حوزه علمی ارتقاء یافته است و حکومت جمهوری اسلامی در پاکترین دولتش با 800 پرونده اختلاس که کمترین رقمش دزدی های فوق  مانند 1860 میلیارد صنایع مس که در ده کشور سرمایه گذاری کرده است یا ارقام دزدان جناح های مختلف حکومتی مانند 220 هزار میلیارد بانک ها ، 8/2 و 3/5 و جدیدا" 5/14 میلیارد دلار نفتی مهدی هاشمی و... که سر به آسمان می زند و یا مسئول حقوق بشر اسلامی که بزرگترین زمین خوار کشور است و یا فرزند دردانه رهبر مسلمین جان فقط در یکی از حسابهایش در انگلیس 6 میلیارد پوندی دارد و مقام اعظمای رهبری جمهوری اسلامی که یکی از 67 میلیادر دنیا است به حساب ففر و فلاکت یک میلیون وهفتصد کودک کار و خیابان ، 5 میلیون لیسان و فوق لیسانس بیکار ، 20000 کارتن خواب فقط در تهران ، 11 میلیون بی سواد ، 12 میلیون حلبی نشین ، با بالاترین آمار طلاق و اعتیاد و زندان و اعدام در دنیا است و کل سیستمش پوسیده است ، کارگران و معلمان و ستمدیدگان باید با درس گرفتن از تجربیات تمامی دنیا مخصوصا"  مردم مبارز عراق با تظاهرات میلیونی علیه فساد و اختلاس و دزدی و برای نان ، کار و مسکن و آزادی و حکومت شورایی مبارزات خود را گسترش بدهند.
3 -  ممانعت از آزادی، بنا به اظهارات علی زاده طباطبایی وکیل شهرام و فرهنگ پور منصور و رسول حردانی حکم 15 ساله آنان در 13 مراد تمام شده است ،ولی بر اثر قانون شکنی ها و ممانعت مستولان جمهوری اسلامی سرمایه داری همچنان در زندان هستند و از آزادی آنها خبری نیست،
4 -  دوره جدید تشدید پارازیت ها ، طی دو سه هفته اخیر قدرت انتشار امواج 16 دستگاه پارازیت انداز سرطانزا را بشدت افزایش داده اند بطوری که هموطن بهایی امان الله مستقیم بی هوش به بیمارستان انتقال داده شد و حال و اوضاع بیماران قلبی و عروقی به شدت وخیم است ،و همه با سر درد های مزمن و شدید مواجه هستند.تا کنون تحت این شرایط موجود  تحملی عمدی هر ماه  بطور متوسط بک نفر به دلیل بی توجهی و عدم اعزام به موقع به بهداری یا بیمارستان کشته می شود.
5 – حسن طفاح در قرعه مرگ قرار دارد،  حسن طفاح پیر مرد 90 ساله عرب و دچار به سرطان خون پیش رفته است با وجود ابنکه  نوبت دکتر  در اول ماه داشت  و تمام شدن داروهایش از اعزام او به بیمارستان جلو گیری می کنند و بدین صورت ددمنشی جمهوری اسلامی را به رخ زندانیان می کشند، لازم به ذکر است که وی عضو کانون وکلای کشور های عرب است و همچنین عضو ناظر دادگاه لاهه است و در پرونده او حکم تبعید است اما آدمکشان جمهوری اسلامی او را به جای تبعید به زندان آورده تند ، و علی رغم اینکه از طرف پزشک قانونی عدم تحمل کیفری صادر شده و سن بالای که دارد آزادش نمی کنند.
6 -  توبیخ ماموران شیفت شب ، بدنبال خرید یک دستگاه یخچال توسط زندانیان از بند بالا که امر عادی است مضارع مزدور حفاظت اطلاعات که از نزدیکان بحرینی جلاد و آدم کش است  مامورین شیفت آن شب را توبیخ کرد که چرا اجازه این کار را داده اند در حکومت ولایت مطلقه غارت گران ثروت های عمومی دزدان ارتقاء درجه و مقام  یافته، در مقابل افراد و مامورانی که کوچک ترین بر خورد و رفتار انسانی داشته باشند اخراج ، تبعید یا زندانی می شوند. بطوری که 11 نفر از کارگران زحمت کش فروشگاه های زندان گوهر دشت طی ماه گذشته به زندانهای مختلف تبعید شدند و اکنون ماموران شیفت شب توبیخ شدند، اما مسئول دارالقران نجم الدین حسینی که با 400 گرم شیشه ، 6 دستگاه موبایل و صد ها رم حاوی فیلم های سکسی دستگیر شده بود به  مقام بالاتر ارتقاء یافته است. چیزی که طبیعی و برای بقای نظام جمهوری اسلامی از نان شب واجبتر است ،
7 – زندانیان سیاسی همچنان تبعید در تبعید هستند، با وجود اینکه زندان و کشتار گاه رجایی شهر خود تبعید گاه زندانیان سیاسی در سراسر ایران می باشد اما در اینجا نیز همچنان با اراده و دستور سربازان مولتی میلیادر ها، حدود 70 نفر بر خلاف قانون تفکیک جرایم در بند های عادی در میان زندانیان اعدامی خطر ناک که تعادل روحی خود را از دست داده اند و یا در میان مبتلایان به ایدز و هیپاتیت نگهداری می شوند، از جمله فعالین کارگری مهدی شاندیز ، بهنام ابراهیم زاده ، هموطنان عقیدتی بابادی و شهرام چینیان و یا 26 زندانی نظامی مانند علیرضا فراهانی ، ایرج حاتمی ، فرید آزموده و ... هستند.
8 – رنج و عذاب رمضان احمد 6 ماهه شد، رمضان احمد از پ ک ک که به علت اینکه بازویش 6 ماه قبل گلوله خورده است و پس از ده روز اعتصاب غذا به دستور قاضی پرونده اش برای معالجه و عمل جراحی و درمان قطعی از زندان قزوین به رجایی شهر انتقال یافته است 6 ماه است همچنان از اعزام به بیمارستان و درمان او توسط اداره اطلاعات جلو گیری می شود و او با این اوصاف در شرایط بسیار خطرناک که هر لحظه ممکن است بر اثر تورم زخم گلوله و ایجاد قانقاریا بازویش را از دست بدهد.
9 – زندانیان حبس ابد از 16 تا 23 سال همچنان ماندگار شده اند ، در عرف زندانها، زندانیان حبس ابد با 10 تا 11 سال آزاد می شوند اما در این زندان جمهوری اسلامی با هر گونه آزادی مخالف و دشمن است ، به عنوان مثال : سعید ماسوری ، افشین بایمانی ، حمزه سواری، برادران شهرام و فرهنگ پور منصور ، خالد حردانی ، خالد فریدونی ، عمر پور ففیه هر کدام با 16 سال ، حاج کریم معروف عزیز با 19 سال و محمد نظری با 22 سال همچنان با ممانعت اداره اطلاعات در زندان به سر می برند، محمد نطری با 22 سال حبس از 44 سال عمرش علی رغم موافقت رئیس زندان و رئیس شعبه صادر کننده حکم تا کنون از آزاد شدن او جلو گیری شده است .
10 – ارژنگ داودی زجر کشیده و آسیب دیده اما استوار و مقاوم ، ارژنگ دادودی معلم و شاعر انقلابی بیشترین زندان خود را در سلول های انفرادی و در بدترین زندانها مانند بندر عباس در تبعید سپری کرده و زیر شدیدترین شکنجه های روحی و جسمی قرار داشته است و حالا نیز دشمنان انسانها و آزادی و ماموران اداره اطلاعات تصمیم گرفته اند ، او را به سیستان و بلوجستان تبعید کنند و همچنین تمام اموالش مصادره شده و خودش ممنوع الملاقات هست ، و با تمامی این آزار و اذیت ها و شکنجه های که جلادان و دشمنان مردم علیه او به کار برده و می برند ارژنگ مقاوم و استوار ایستاده و خاری بر چشم ستمگران و مرحمی بر زخم و رنجی های مردم آزادیخواه است،
هم وطن شالوده مبارزه ، پایداری و مقاومت زندانیان سیاسی برای آزادی و برابری و حاکمیت شورایی شماست .

علیه اعدام ، زندان و شکنجه و آزادی زندانیان سیاسی به پا خیزید.

کمبته حمایت از شاهرخ زمانی

9/6/1394

درخواست از نهادهای بین المللی کارگری برای ثبت و پیگیری شکایت رانندگان اخراجی سندیکا

به:  کنفدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری، فدراسیون بین المللی کارگران حمل و نقل،کلکتیو سندیکاهای کارگری فرانسه،سندیکای حمل و نقل لندن، سازمان سراسری سندیکاهای کارگری سوئد، سندیکای کارگری حمل و نقل سوئد و دیگر تشکلات کارگری مربوط و زیرمجموعه
از: سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
موضوع: اخراج غیر قانونی  آقایان رضا شهابی، حسن سعیدی، وحید فریدونی، ناصر محرم زاده ، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری رانندگان عضو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران
با سلام و سپاس از همکاری و پشتیبانی های کارگری شما،
از آنجا که دولت ایران عضو سازمان بین المللی کار بوده و موظف به رعایت حقوق و آزادی های کارگری می باشد، از شما درخواست می شود نسبت به پی گیری بازگشت به کار و ثبت شکایت این کارگران اخراجی اقدامات لازم را درسازمان جهانی کار انجام دهید.
لازم به یاد آوری است  کارگران اخراجی نامبرده از طریق پرونده سازی های غیر قانونی مراکز ضد سندیکایی نظیر شوراهای اسلامی کار و مراکز امنیتی از طریق ادارات تابعه وزارت کار اخراج شده و از دریافت هر گونه حقوق و مزایا و بیمه محروم می باشند. پی گیریهای این کارگران اخراجی در ادارات وزارت کار تاکنون به نتیجه ای مطلوب نرسیده است. سندیکای واحد کماکان پیگیر حقوق این اعضای خود و دیگر کارگران شرکت واحد می باشد؛ در عین حال، همبستگی شما و دفاع  از حقوق این کارگران اخراجی در سازمان جهانی کارمی تواند دارای تاثیرات مثبت و اثر بخش باشد. لذا در صورت امکان شما برای پیگیری موارد فوق، لطفا ما را مطلع سازید تا اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار دهیم.
با سپاس مجدد از همکاری و تلاش شما در دفاع ار کارگران ایران
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

هشتم شهریور۹۴

۱۳۹۴ شهریور ۸, یکشنبه

«با تمام توان از پرستاران اخراجی بیمارستان امیر علم تهران و بازگشت به کار آن ها حمایت کنیم»


| 
هیات بدوی رسیدگی به تخلفات تهران، طی حکمی اخراج 4 پرستار معترض در بیمارستان امیر اعلم تهران را تایید کرده است؛ این حکم با موجی از اعتراضات تشکل های مختلف پرستاری از سراسر کشور مواجه شده است. این 4 پرستار که دو تن از آنان نمایندگان منتخب پرستاران تهران نیز هستند به طرح های ضد کارگری اجرا شده در بیمارستان در مورد پرستاران اعتراض داشته اند که از جمله می توان به اعتراض آنان به شیوه ی پرداخت دستمزد بر اساس بازدهی کار اشاره کرد. ضمن این که آیین نامه های رسمی وزارتی نیز از کار پرستاری در ردیف مشاغل سخت و زیان آور یاد می کند بدون این که چیزی به عنوان "بازدهی کار" در آن مطرح شده باشد.    
در این میان (مطابق اخبار و بیانیه های منتشره در وبسایت خانه پرستار) برخی از واحدهای نظام پرستاری، همچون هیات مدیره نظام پرستاری شیراز و شهرستان های تابعه، به جای اتکا به اتحاد و نیروی اعتراضی پرستاران برای احقاق حقوق مسلم این بخش از طبقه کارگر، و در این جا حمایت از 4 پرستار اخراجی، در اظهار نظری عجیب، ضمن اعلام اعتراض، نگرانی خود را از امکان وقوع اعتراضات پرستاران در سایر نقاط کشور اعلام داشته و برای پیشگیری از اعتراضات پرستاران، خواهان لغو حکم اخراج این 4 پرستار شده است. 
واقعیت این است که پرستاران به مثابه بخشی از طبقه ی کارگر، به ویژه در سال های اخیر بیش از پیش تحت ستم و استثمار طبقاتی بوده و به لحاظ شغلی و کاری فشارهای مضاعفی را تحمل کرده اند. همین مسئله به نوبه خود سبب شده است تا این بخش از طبقه کارگر که  در حوزه ی بهداشت و سلامت کار می کنند، بارها و بارها در راستای احقاق حقوق خویش دست به تجمعات اعتراضی زده و صدای اعتراض خود را به گوش صاحبان سرمایه و کارفرمایان ــ اعم از بخش دولتی و خصوصی ــ برسانند.
بدون شک اعتراض های آگاهانه پرستاران می تواند نقش مهمی در به ثمر رسیدن خواست ها و مطالبات این بخش زحمتکش و شریف جامعه داشته باشد. اما در بررسی این اعتراضات، همواره یک نقیصه مهم به چشم می خورد که عبارت است از فقدان تشکل های مستقل و متکی به خود پرستاران. تا آن جا که مطابق خبر اعلام شده، یکی از تشکل های صنفی پرستاری، به جای دفاع بی چون و چرا از پرستاران اخراجی و اعتراضات برحق سایر پرستاران از بازگشت به کار آنان، از گسترش اعتراضات پرستاران اظهار نگرانی می کند. !!
بنابراین به ویژه در شرایط کنونی بیش از هر زمان دیگر لازم است که پرستاران و دیگر کارگران حوزه ی سلامت و بهداشت برای پیگیری و تثبیت مطالبات برحق خود، ضمن ایجاد تشکل های مستقل از دولت و کارفرماها، یعنی تشکل هایی که تنها و تنها به انتخاب خود آنان و در راستای دفاع از حقوق و منافعشان تشکیل شده باشد، در پیوند و اتحاد با دیگر تشکل های کارگری در بخش های صنعت و تولید و خدمات نیز فعال باشند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن اعلام حمایت از 4 پرستار اخراجی در بیمارستان امیر اعلم تهران، برای بازگشت به کار آنان، از تمامی پرستاران و بهیاران و کادر درمان و بهداشت می خواهد با ارتباط و اتحاد با سایر بخش های طبقه ی کارگر در راستای تقویت تشکل یابی مستقل و طبقاتی خود تمام تلاش خود را به کار بسته و از طریق ایجاد این قبیل تشکل ها، حقوق و مطالبات خود را یکی بعد از دیگری به کرسی بنشانند.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
7 شهریور 94


۱۳۹۴ شهریور ۶, جمعه

اطلاعیه شماره 55 کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد

کارگران، تشکل های کارگری و انسانهای شریف و آزاده!
شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج نظام صادقی فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را به دلیل عضویت در این تشکل مستقل کارگری به یک ماه حبس تعزیری محکوم کرد. نظام صادقی که از اعضای هیات اجرایی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد نیز می باشد روز چهارشنبه 19 فروردین ماه سال جاری که همراه همسرش از سنندج عازم اشنویه بودند، توسط نیروهای امنیتی سنندج بازداشت و پس از 29 روز، با قرار وثیقه 50 میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
ما اعضای کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن محکوم نمودن حکم صادره علیه نظام صادقی؛ صدور احکام زندان از سوی نهادهای قضایی به دلیل فعالیتهای کارگری و عضویت در تشکلهای مستقل کارگری ولو برای یک ساعت هم که باشد را غیر قانونی می دانیم و خواهان آزادی بی قید و شرط کلیه فعالین کارگری دربند هستیم.

کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com

شهریور ماه 1394

گزاشی از زندان رجایی شهر

طی دو روز گذشته امواج مرگبار پارازیت ها را به شدت افزایش دادند!!!

در پی تشدید پارازیت ها و قطع کامل جریان در سالن 12 هم وطن بهایی امان الله مستقیم بی هوش و به بیمارستان و سعید رضوی به کما رفت.

 امان الله مستقیم که بیماری قبلی دارد و تازه پس از چهار ماه طول درمان اورژانسی وارد زندان شده بود که بلافاصله به دلیل وجود امواج پارازیت در سالن  اوضایش وخیم شده و به بیمارستان اعزام گردید ،و امروز 5 شهریور ساعت 9 شب سعید رضوی که دچار بیماری قلبی است و تازه از بیمارستان بر گشته بود بر اثر پارازیت ها به کما رفت و به بهداری زندان برده شد.
 سالن 12 سیاسی زندان رجایی شهر قتل گاهی است که جمهوری اسلامی با نقشه های از پیش طراحی شده و سازمان یافته زندانیان سیاسی - عقیدتی را به قتل می رساند که طی چند سال اخیر دهها نفر از جمله دگمه چی ،ساران ، مهدی زاله ای ، کرمی خیر آبادی و فعال کارگری افشین اصانلو ، ... تحت فشار های شدید روحی و جسمی و زیر ضرب و شتم جان باختند،شرایط مرگ آفرین سلولهای انفرادی 5 متری ، قفس آهنین مانندی کاملا" بسته و بدون جریان هوا است، هوا خوری 2 تا سه ساعتی به جای صبح تا غروب، معمول قانونی ، 16 دستگاه پارازیت انداز هر کدام  با قدرت 20000 نفری که به طور مستمر تشعش و امواج سرطانزا را بی وقفه پخش می کنند، قطع ارتباط عاطفی قانونی زندانیان مانند مرخصی ، تلفن ، مکاتبه ، منع حقوق قانونی آزاد ی مشروط و عف های عمومی و موردی این زندان را به جهنم و کشتار گاه زندانیان سیاسی ولایت مطلقه مولتی میلیادر های حاکم تبدیل کرده است ، رژیم جمهوری اسلامی سرمایه داری، حکومت الله و امام زمان از روی الطاف اسلامی  بیمارانی را که پزشکی قانونی برایشان عدم توان تحمل کیفری صادر کرده است و معاف از زندان کرده است را در نوبت و قرعه مرگ قرار داده است،افرادی مانند اصغر قطام که سرطان پیش رفته معده دارد ، حسن طفاح پیر مرد  چپ 90 ساله که سرطان پیش رفته خون دارد ، و دیگر زندانیان در معرض  و گرفتار بیماریهای  قلبی و عروقی و دیگر امراض خطر ناک قرار دارند، مانند دکتر فواد مقدم ، برادران نعیمی ، خانجانی بزرگ، ماشاالله حایری ، خالد حردانی و ... از ان جمله اند ،

هم وطن فریاد زندانی سیاسی فریاد آزادی و برابری و حاکمیت شورایی دمکراتیک شماست.


علیه شکنجه و اعدام و برای آزادی زندانیان سیاسی به پا خیزید .


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

5/6/1394

۱۳۹۴ شهریور ۴, چهارشنبه

پیام فعالین کارگری در بند خطاب به تشکل های مستقل و پیش روان کارگری

در برابر تشدید بهره کشی و سرکوب حاکم 65 میلیون مزدبگیر را در کنفدراسیون سراسری متحد کنید.

رفقا ، دوستان و کارگران،
سلام و درود های گرم و آتشین مارا از سیاه چالهای جمهوری اسلامی پذیرا باشید ، پیشا پیش ما از زحمات بی دریغ شما در کمک به ارتقاء درجه آگاهی طبقانی  و سازمان یابی کارگران در شرایط سرکوب هار کنونی تشکر و قدر دانی می کنیم ،با وجود ایثار و فداکاری های شما طبقه کارگر بهمراه  دیگر مزدبگیران 65 میلیونی در شرایط فلاکت بار و بحران حاد بیکاری ، گرسنگی و تشدد بسر می برند ، دولت های سرمایه داری اسلامی در همه ی اشکالشان مانند اصول گرا ، اعتدالی و اصلاح طلب همگی در تابعیت از روند ثابت خواست سرمایه داری جهانی با پیاده کردن سیاست های نیو لیبرالی دیکته شده نهاد های سرمایه داری جهانی مانند بانک جهانی ، صندوق (نزول خواری) بین المللی پول ، سازمان تجارت جهانی و ... کل زحمتکشان را به خاک سیاه نشانده اند :
1 – تعیین و تحمیل دستمزد های (712هزار تومانی) یک چهارم خط فقر
2 – تحمیل و تسلط سرمایه داری دلالی – رانتی توسط مافیای حکومتی در واردات کاهای بنجل از مهر و تسبیح گرفته تا میوه و شکر ، برنج و ماشین و موبایل ، برای کسب فوق سود های میلیاردی  یک شبه ، برای نابودی برنامه ریزی شده تولید و بیکار سازی میلیونی از جمله 5 میلیون جوان فارغ التحصیل بیکار،
3 -  حذف یارانه  کالاهای حیاتی زحمتکشان و محرومین از جمله نان ، آب و گاز و برق و بنزین و سقوط رتبه کشور به مقام دوم تورم و گرانی جهانی،
4 – نابودی کامل امنیت شغلی و کاردائم از طریق تحمیل سیستم پیمانکاری و بردگی 94 در صدی نیروی کار کشور در تمامی زوایای کارو تولید  در جهت رساندن و افزایش دائمی و شتابان سود سرمایه داری به حد فوق سود،
5- خصوصی سازی و تملک کلیه منابع ملی توسط سرمایه داری حاکم  و تبدیل کلیه عرصه های خدمات و تامینات اجتماعی مانند بیمه ها ، بهداشت و درمان ، آموزش و تحصیلات و ... به حیاط خلوت دزدی و غارت و استثمار همه جانبه  و مضاعف زحمتکشان،
6 – حذف تمامی قوانین حمایتی مانند خروج کارگاه های کمتر از 20 نفر از مشمولیت قانون کار)،
7 – منع فعالیت های قانونی مخصوصا" حق تشکل ، حق اعتصاب بعنوان ارکان اساسی تحقق مطالبات مشروع کارگران ومزد بگیران، در این رابطه جمهوری اسلامی به عنوان چماق طبقه سرمایه داری حتی از ایجاد تشکل های زرد حکومتی مانند انجمن های صنفی در کارخانجات بزرگ مخصوصا" ماشین سازی ها و پترو شیمی ها از جمله ایرانخودرو و پتروشیمی تبریز ممانعت می کند،
8 -  و بالاخره با تحمیل حکومت نظامی از طریق حراست و بسیج و سپاه و نیروهای سرکوبگر نامحسوس در کارخانجات ، ادارات ، مدارس و دانشگاه ها، اخراج ، دستگیری فعالین و سرکوب تشکل های مستقل و سرکوب اعتراضات و اعتصابات، 65 میلیون مزد بگیر را در مرگ تدریجی قرار داده است و ستم و تبعیض و نابرابری طبقاتی را به اوج رسانده است، شاهد این ادعا آمار روزنامه های حکومتی جمهوری سرمایه داری اسلامی امام زمان و نایب بر حقش است که خود این آمار بخش بسیار کوچکی از حقایق است وطبق همین آمار هفتاد الی هشتاد مولتی میلیادر حکومتی در قالب سرمایه داری وابسته و غیر حکومتی داخلی و خارجی با ثروتی معادل 800 میلیارد دلار ( سرمقاله روزنامه ایران اسفند 92) حدود 80 درصد جمعیت مزد بگیر را زیر خط فقر بردند، طبق اعتراف خود نظام اسلامی و حکومت الله 200 هزار گرسنه مطلق فقط در تهران، با بیست هزار کارتن خواب ( مرد و زن)، یک میلیون هفتصد هزار نفر کودک کار و خیابان ، 12 میلیون نفر آواره در حلبی نیشین های حاشیه شهرهای بزرگ ، 11 میلیون بی سواد، با 9 میلیون بی سواد مطلق و فرو پاشی کامل اجتماعی، در همین حین ایران در اثر حاکمیت جمهوری اسلامی سرمایه داری با تعلیم و تربیت الهی  و امام زمانی و حاکمیت ولایت فقیه به بالاترین آمار افسردگی ، خودکشی ، اعتیاد ، طلاق و تن فروشی و جرم و جنایت سازمان یافته  و بالاترین آمار اعدام زندانی ها در جهان رسیده است، بر اثر نتایج پیش برد چنین سیاست های ضد بشر توسط جمهوری اسلامی سرمایه داری با شرایط فوق الذکر باعث شده است ایران بعنوان یکی از غنی ترین کشور های جهان که رتبه دهم معادن دنیا را دارد به بهشت سرمایه داری و جهنمی برای زحمتکشان و مزد بگیران تبدیل شده است ، و در نتیجه خروش کارگران ، معلمان و کلیه ستم دیدگان با بیش از بیست الی چهل تجمع و اعتصاب و اعتراض روزانه لرزه بر اندام رژیم پوسیده انداخته است ، بطوریکه در ترس از فروپاشی و سرنگونی انقلابی  با خوردن جام زهر توافق هسته، نوکری استکبار را به جان خریده است، وبا افزایش استثمار و افزایش شدت سرکوب، آتش مبارزه هر دم افزاینده توده ها را شعله ورتر خواهد کرد، اما در نبود تشکل های سراسری سازمانده به مثابه سازمانده همبستگی سراسری و  مبارزه ( سازمان سیاسی و اتحادیه های سراسری ) در مقابله با بهره کشی و فریب و برنامه سازمان یافته سرکوب سراسری توسط طبقه سرمایه داری اغلب این اعتصابات و تجمعات خود به خو.دی ، بدون هدف و برنامه مشخص ، انفرادی و تکی و پراکنده در مقابل بهره کشی و تشدید و بهره کشی به صورت جنگ و گریز پاتیزانی و فرسایشی و خسته کننده شده است ، علی رغم تاثیر مثبت و تقویت همدلی ، همیاری و هم سر نوشتی طبقاتی نمی تواند در مقابل یورش سازمان یافته و یک پارچه دولت سرمایه داری به حداقل های هستی کارگران و مزد بگیران به مقاومت و مبارزه میسر دست زده و دشمن را به عقب نشینی قابل لمس وادار کند، و از دست آوردهای مبارزاتی خود محافظت نماید ، بطوری که دشمن طبقاتی در نبود تشکیلات انقلابی و برنامه و استراتژی مشخص جبهه کارگری را با وعده و وعید های تو خالی و فریب کارانه پس از مدتی با یک حرکت برنامه ریزی شده، نه چندان پر زحمت و پیچیده تمامی دست آوردها و ثمرات مبارزاتی را پس میگیرد، مکمل این نا توانی در هویت مستقل و یکپارچگی طبقاتی کارگران بر اساس برنامه و منافع آنی و آتی خود، وجود انحرافات درونی این خانواده 50 میلیون می باشد، که یکی از موانع اصلی ایجاد ساختار سراسری هست ، از جمله دوستان صنف گرای محض با چسبیدن به منافع یک صنف و رها کردن و فدا کردن منافع کل طبقه و زحمتکشان مانند خواستار حق تشکل و اعتصاب ،  تدوین قانون کار مترقی ، کار دائم ، تحصیل و درمان رایگان ، و یا مبلغین دنباله رو ، پرستش اعتصابات و حرکت های خود به خودی و پراکنده و بی برنامه به جای کمک به سازمان یابی طبقاتی در انتقال تجربیات مبارزاتی در مورد اشکال مبارزه ، اشکال تشکل و اشکال سازمان دهی و مهمتر از اینها فرقه گرایی رفقای مروج آگاهی طبقاتی و سوسیالیستی در دوری از ارتباط زنده و پویا و سازمانگرانه با کارگران در محیط کار و زندگی آنان است، همچنین افکار فرقه گرایانه مانعی است در جهت ایجاد سلولهای سازمانده در میان کارگران پیشرو و رهبران آنها در داخل کشور و ارتباط زنده با مبارزات جاری آنها و همچنین با ایجاد تشکل های توده ای مستقل  و صنفی ، هنری و ورزشی در میان کارگران ، و انتقال آگاهی طبقاتی از این طریق از مهمترین آفات جنبش کارگری به دلیل نبود سازمان یابی اتحادیه های صنفی و عینی و سراسری  کارگران هستند، به نظر ما فعالین زندانی ، رفقا و دوستان فعال کارگری باید بپذیرند، طبق تجربه 200 ساله مبارزات طبقاتی کارگران آگاهی و مبارزه و تشکل طبقاتی کارگران از خواسته های فوری خود برای بهبود شرایط و فروش بهتر نیروی کارشان در شرایط بردگی اقتصادی  - سیاسی آنها جدا از آگاهی ، مبارزه و تشکل طبقاتی کارگران در انقلاب اجتماعی برای الغای بهره کشی انسان از انسان و اداره و هدایت  و کنترل شورایی و دمکراتیک امورو سرنوشت اقتصادی _ سیاسی و اجتماعی نبوده و این دو بستر لازم و ملزوم و مکمل یکدیگرند.
رفقای که به قول مانیفست کمونیست بخاطر مبارزات سیاسی در بر انداختن سلطه بورژوازی و نابودی مالکیت خصوصی  عرصه گسترده ، همگانی و همه گیر مبارزه اقتصادی طبقه کارگر را به عنوان بسیج ، گرد آوری و تربیت همه لایه های این طبقه را رها می کنند به همان اندازه اشتباه می کنند که کسانی که به خاطر بهبود وضعیت موقت کارگران در شرایط بردگی کامل آنها الغای استثمار و حاکمیت کارگران بر سرنوشت خود را فراموش می کنند، مبارزه طبقاتی کارگران در اشکال صنفی ، سیاسی و فکری در مبارزه با قدرت و سیاست های طبقه ، دولت و احزاب سرمایه داری در مقابله و نابودی بهره کشی و تشدید بهره کشی، روندی حتمی و جدایی  ناپذیر است و به همان اندازه ضرورت سازمان یابی سیاسی کارگران در حزب انقلابی طبقه کارگر و همچنین ضرورت سازمان یابی صنفی آنها در اتحادیه های سراسری ( فدارسیون ها و کنفدراسیون متشل از تشکل های کارگران و زحمتکشان)) علی رغم اینکه اشکال و ساختار متفاوتی دارند اما موازی و با تکیه به یکدیگر و با ریشه های در هم تنیده در بستر و روندی واحد و یگانه ایجاد و رشد می یابند، و هر کدام بدون دیگری دچار شکست صد در صدی خواهند شد، این را بار ها تاریخ مبارزاتی کارگران ثابت کرده است . ما زندانیان سیاسی در عین تاکید بر وحدت طبقاتی کارگران بر اساس اعتقاد به انقلاب اجتماعی ،  حاکمیت کارگری و حزب سیاسی به قول کلام آتشین مارکس در انترناسیونال اول به مثابه تنها وسیله مقابله  با قدرت متحده طبقات و احزاب سرمایه داری و از این جهت اصرار داریم، با توجه به گسترش فزاینده اعتصابات و اعتراضات صنفی و خلاء تشکل های سازمانده اتحادیه ای در جهت سراسری با برنامه و هدف مند کردن مبارزات رو به رشد، ایجاد فدارسیون سراسری مرکب از تشکل های موجود مستقل به الویت اول جنبش مبارزاتی کارگر تبدیل شده است، بدین جهت از تمامی پیشروان و تشکل های موجود بخصوص کارگران ، معلمان و پرستاران می خواهیم با ایجاد هیت و یا شورایی موسس فدراسیون مرکب از تمامی نمایندگان منتخب آن تشکل ها ایجاد اتحادیه سراسری را به مثابه اهرم ضروری سازماندهی سراسری مزد بگیران در الویت اول فعالیت و مبارزات خود قرار بدهند، تا با پیوند زدن جویبارهای کوچک مبارزاتی بی برنامه و پراکنده برای دوری از خورده کاری ها در محور مطالبات عمومی به رودخانه ای عظیم و سیل بنیان کن برای تحقق مطالبات فوری حقوق بگیران به وظایف خود عمل کنند و زمینه بر آورده کردن خواستهای نهایی را فراهم نموده و جهت انجام رسالت تاریخی خود اقدام کنند. و بدانید که تدارک برای گسترش مبارزات صنفی و سراسری مهمترین فاکتور عقب راندن  دشمن طبقاتی  و رسیدن به فضای اندکی آزاد و مناسب برای ایجاد و سازمان یابی و سازماندهی سراسری کارگران و تشکل های پایدار صنفی می باشد و با پیش برد این رسالت عظیم طبقاتی در فردای ورق خوردن برگ تاریخ دفتر مبارزه طبقاتی شرمنده طبقه کارگر و نسل آینده نخواهیم شد. مخصوصا" اینکه تلخی شکست انقلاب 1357 درانحراف و سو استفاده از مبارزات طبقه کارگر، توسط جناح های گوناگون فاشیست ها و سرمایه داران با وجود ساخته شدن 160 شورای کنترل، در حافظه تاریخی ما به عنوان یک تجربه زنده ولی تلخ ثبت شده است ، و مهمتر اینکه فرقه گراها با اعمال تفرقه افکنانه و جناح های غیر کارگری می خواهندحوزه های سازماندهی همگانی طبقه کارگر در عرصه اقتصادی  - صنفی را به سرمایه داری جهانی و ستون پنجمی های دست آموز و دست چین شده  انها  واگذار کنند، باید به خود آیند و بفهمند که این دو عرصه مبارزه به هم تنیده شدند، بنا براین در راستای ایجاد هیت فدراسیون سراسری تشکل های کارگران و زحمتکشان تشکل های  شما را با اسم بردن از تشکل های موجود دعوت به اقدام عملی می کنیم (با توجه به اینکه رهبریت تمامی این تشکل ها نیز مورد خطاب مستقیم ما هستند) :
سندیکاهای :
از شرکت واحد ، هفت تپه ، نقاشان تهران ، نقاشان استان البرز ،  خبازان سقز ، فلزکار مکانیک و ...
 کانون دفاع از حقوق کارگران ، کمیته پیگیری ، کمیته هماهنگی ، اتحادیه آزاد کارگران ، کمیته های دفاع از کارگران زندانی ، کارگران متحد انقلابی ، کارگران پروژه ای ، ایرانخودرو ، پتروشیمی تبریز و دیگر پترو شیمی ها ،فعالین کارگری شمال و جنوب ، کارگران محور جاده کرج ، کانون صنفی معلمان  ، و سازمان پرستاران و دیگر تشکل های مستقل و رفقای پیشرو می خواهیم، با هماهنگی قبلی اقدامات لازم را در جهت ایجاد اتحادیه سراسری را امروز انجاتم دهید که فردا بسیار دیر است، ما باید بدانیم در این راه سخت و دشوار حمایت کارگران جهان ، بیش از یک و نیم قرن تجربه جنبش کارگری – سوسیالیستی شکست و بن بست سیاست های احزاب و دولت های سرمایه داری در اصلاحات به علت بحران ساختاری  و از همه مهمتر گسترش و رشد فزاینده اعتصابات و اعتراضات کنونی کمک حال و اقدامات ما می باشد.
در خاتمه تذکر نکته ای را لازم می دانیم که با توجه به وجود پیشکسوتان و پیش روان و سازمان دهندگان اگاه صادق و با تجربه در جنبش کارگری ایران و لزوم اجماع و تصمیم گیری دمکراتیک و مشترک هیت موسس از ابتدای امر با تهیه و تنظیم و تدوین پیش نویس برنامه و اساس نامه فدراسیون را به عهده رفقا و دوستان می گذاریم.
 رفقا ، دوستان و کارگران آگاه و پیشرو اگر نتایج نظری ما  تشکل ها و افراد پیش رو به قول مانیفست " صرفا" بیان کلیه مناسبات واقعی که از مبارزات موجود طبقاتی و جنبش تاریخی ( 65 میلیونی) مزدبگیران که در برابر دیدگان ما جریان دارد " در جهت رهایی انها از ستم طبقاتی و اگر باز به قول مانیفست کمونیست بر تری همین نظرات با  بر پایی تشکل های سراسری توده ای( 65میلیونی) مزدبگیران است که از دل جنبش شرایط و پیامدهای آن  بر آمده و درس روشنی   به ما می دهد، پس بیایید به جای درجا زدن  در سطح یک صنف و رها کردن ارتش شصت و پنج میلیونی و باز به قول مانیفیست به جای چسبیدن به  توهمات فرقه ای، خواست و مبارزات عینی و جاری 65 میلیونی ستم کشان را با طبقه ، دولت و احزاب سرمایه داری در محیط کار و زندگی آنان را زمینه اصلی فعالیت خود قرار دهیم و با کمک به سازمان یابی آنا ن و تشکلهای مستقل طبقاتی ، اتحادیه ای و حزبی به عنوان تنها وسایل سازمان دهی کل اشکال  مبارزات   طبقاتی آنان و انقلاب اجتماعی و رسیدن به حاکمیت شورایی دمکراتیک شروع کرده و ادامه دهیم، در این صورت صد در صد ما پیروزیم، چرا که نیروی 65 میلیونی در هم کوبنده سیستم بهره کشی و سازندگان تاریخ آینده با ما هستند .

آینده از آن طبقه کارگر آگاه و متشکل است.

کارگران زندانی :
شاهرخ زمانی ، محمد جراحی ، بهنام ابراهیم زاده
3/6/1394



توضیح 1 - لازم به توضیح است که قرار بود این پیام با قید اسامی مشخص فعالین و رهبران شناخته شده کارگری و معلمان نوشته شود، و مستقیما" از آنها خواسته شود که برای ایجاد فدراسیون سراسری تشکل ها جهت سازماندهی مبارزات هر دم افزاینده زحمتکشان اقدام کنند، دلیل ما برای چنین تصمیمی عبارت بود از اینکه  هر چه پیام یا فراخوان داده می شود، بسیاری از فعالین بی تفاوت از کنارش می گذرند و خود را به ندیدن و نشنیدن می زنند ، اما در تحلیل نهایی خود به این نتیجه رسیدیم که بر مبنای تجربیاتی که ار برخی فرقه گرایی ها داریم، اگر اسامی را بنویسیم به بهانه اینکه با نوشتن اسامی فعالین و رهبران کارگری را به خطر انداختیم، پیام را بی اثر و به ضد خودش تبدیل می کنند، بنا براین از نوشتن اسامی صرف نظر کردیم ، (هر چند که جمهوری اسلامی با بهانه یا بی بهانه سرکوب را پیش می برد و نیازی به بهانه های این چنینی ندارد)،اما این توضیح نشان می دهد پیام فوق مربوط به تک تک فعالین و رهبران کارگران ، معلمان ، پرستاران و ... است وشما  نسبت به انجام خواسته پیام رسالت و وظیفه دارید و درصورت عدم انجام آن در مقابل جنبش مبارزاتی کارگران و زحمتکشان موظف به پاسخگویی هستید، که آیا اعتقاد به این کارندارید؟ یا امکان انجامش را ندارید؟ و یا خود و تشکل خود را به تنهای کافی برای این کار می دانید؟ یا بقیه را برای متحد شدن مصلح نمی دانید؟ یا به تشکل صنفی و توده ای کارگران و زحمتکشان با دید ایدولوژیک نگاه می کنید؟ یا شدت سر کوب را دلیل عدم اقدام می دانید؟ (ما مورد سرکوب را قبول نداریم چون رسالت سرکوب جلو گیری از انجام وظیفه است و رسالت هر فعالی دقیقا" برای مقابله با انواع سرکوب است، بنا براین به بهانه وجود سر کوب از انجام وظیفه نمی توان شانه خالی کردن که شانه خالی کردن در واقع تابع خواسته و نقشه سرکوب گر شدن است و این یعنی دعوت به بی عملی چون سرکوب دائما" وجود داشته و تا زمانی که تشکل سراسری و وحدت طبقاتی نداشته باشیم سرکوب همچنان با شدت وجود خواهد داشت)، بنا براین یا باید اقدام به انجام خواسته این پیام کنید و یا یکی از جواب های فوق را یا اگر جواب دیگری دارید آن را رو به عموم اعلام کنید. 

توضیح 2  - با توجه به اینکه به ما خبر می رسد که برخی از سایت ها و نشریات نیرو های کارگری و چپ از انتشار اخبار و نوشته ها و خواسته های زندانیان سیاسی، بخصوص کارگران زندانی سر باز می زنند و یا بسیار کم اقدام می کنند ، این عمل به هر دلیلی باشد از نظر ما نوعی فرقه گرایی و ضد کارگری است و ما به آنها هشدار می دهیم ، که با این عمل هر روز بیشتر از قبل محبوبیت خود را در نزد کارگران از دست می دهند و به عنوان ضد کارگر در میان کارگران و توده ها شناخته و معرفی می گردند، این اخبار از طریق کارگران فعال در داخل به دست ما میرسد ، بنا براین سایت ها و پایگاه های فوق بهتر است روش خود را تغییر بدهند، چون بسیاری از کارگران فعال در داخل برای شناختن این تشکیلات ها و سازمانها پخش و پوشش خبری زندانیان کارگری را به عنوان پارا متر و معیار انقلابی یا ضد انقلابی بودن تشکیلات های فوق قرارداده اند ، و نتایج دیداری خود از سایت های فوق را دلیل انقلابی بودن یا نبودن آنها قرار داده و به بقیه اعلام می کنند. بنابراین سایت های که از پخش و پوشش اخبار کارگران زندانی و زندانیان سیاسی کوتاهی کنند توسط خود کارگران در میان کارگران به عنوان نیروهای ضد کارگری معرفی می شوند، این می تواند بسیار خطر ناک باشد.



















تکثیر از :

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی 

۱۳۹۴ شهریور ۳, سه‌شنبه

مقیسه شنکنجه گر و مترسکی در نقش قاضی می خواهد رسول بداغی را مجددا" محاکمه کند.

در اخرین خبر دریافتی بیان شده است پرونده دروغینی که توسط سربازان پرونده ساز و گمنام امام زمان علیه رسول بداغی در شعبه 6 بازپرسی ساخته شده است به دادگاه شعبه 28 به ریاست بازجو  وشکنجه گر محمد مقیسه فرستاده شد
لازم به ذکر است که مقیسه و صلواتی دو قاضی جانی هستند که متعهد و وفادار به حفظ  منافع مافیای قدرت و ثرو.ت دزدان و اختلاس گران حاکم در جمهوری اسلامی سرمایه داری هستند ، این دو جزء قضاتی می باشند که فقط برای حفظ منافع مولتی میلیادر های حاکم به صورت ساختگی علیه فعالین و پیشروان کارگری و معلمان مبارز  دادگاه تشکیل می دهند و با دست مایه قراردادن پرونده های ساخته شده توسط سربازان گمنام امام زمان یا همان دزدان و اختلاس گران که پیروان صدیق امام زمان هستند در دادگاههای فوق نقش مترسکی قاضی را بازی می کنند در حالی که تنها اختیار انها در این دادگاه های نمایشی قرائت حکمی است که متن اصلیش را سربازان گمنام به صورت یاداشت روی صفحه اول پرونده قرارداده اند .
با توجه به ترسی که جمهوری اسلامی سرمایه داری از رشد مبارزات کارگران و زحمتکشان دارد و با توجه به اینکه اعتراضات کارگران ،؛ معلمان و پرستاران به شکل اعتصاب و تجمع در کارخانجات و یا  مقابل ادارات دولتی و بخصوص مقابل مجلس هر روز بیش از روز قبل ادامه می یابد بطوری که مجلس حاکمیت اسلام که محل کار مرکز تخلف حدود 300 دزد که در اختلاس و ارتشاع و رانتخواری و بورسیه بازی دخالت گسترده دارند است، مجلس بطور مداوم در محاصره معترضین قرار دارد. اما آنچه از این اعتراضات نسیب کارگران و معلمان می شود چند سخنرانی با وعده و وعید فریب کارانه است ، در حالی که مجلسیان کارگران و معلمان معترض را فریب می دهند درست همزمان قوه قضائیه توسط قضاتی مانند مقیسه و صلواتی در جهت ترساندن و مرعوب کردن معترضان اقدام به محاکمه نمایندگان کارگران و زحمتکشان می کنند .
در مقابل چنین شگرد جمهوری اسلامی تنها می توان با همبستگی طبقاتی و اعتصابات واعتراضات سراسری مقابله کرده و جمهوری اسلامی را مجبور به عقب نشینی نمود ، برای همبستگی طبقاتی و  سراسری شدن اعتراضات احتیاج به فدراسیون و کنفدراسیون است که باید فعالین و پیشروان کارگری و معلمان با ایجاد هیت موسس فدراسیون مرکب از نمایندگان تشکل های موجود اقدام نمایند تنها در این صورت است که می توان اعتصابات و اعتراضات را از پراکندگی نجات داده و به شکل سراسری و متحدانه در آورد ، اگر فدراسیون سراسری ساخته شود با سازماندهی مبارزات توسط فدراسیون دیگر حکومت اسلامی و قضات ضد مردمی آن جرائت نمی کنند نمایندگان کارگران و معلمان را زندانی و محاکمه نمایند ، و بدون شک با سازمان دهی متحدانه و سراسری می توان جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کرد ضمن کسب مطالبات خود، شرایطی را ایجاد می کند که امکان حفظ مطالبات کسب شده را نیز بدست می آوریم.همچنین اگر ما دارای فدراسیون سراسری باشیم اعتراضات قدرمندی مانند اعتراضات و اعتصابات مس سرچشمه  که هر روز گسترده تر می شود براحتی می توانند تمامی خواسته هایشان را کسب کنند.
 کارگران و معلمان پیشرو همین امروز اقدام به ایجاد فدراسیون کنید، بدون شک رفقا و دوستان و هم طبقه های ما در مس سرچشمه  به عنوان نمونه نیاز مبرم به حمایت های سراسری و متحدانه دارند و بقیه کارگران نیز متقابلا" به کمک و حمایت های کارگران مس سرچشمه احتیاج  دارند  و صد البته چنین کاری( ساختن فدراسیون سراسری) تنها توسط فعالین و کارگران و معلمان و پرستاران پیش رو ممکن خواهد شد .

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
4/6/1394


فیلم مستند چيتاگونگ بندر آهنین 2009

۱۳۹۴ شهریور ۲, دوشنبه

حمله مأموران سرکوبگر به کارگران معترض شرکت نیشکر میان آب شوش

مأموران حکومت سرمایه داری اسلامی امام زمان به تجمع اعتراضی کارگران شرکت نیشکر میان آب شوش که از زیر مجموعه‌های نیشکر هفت‌تپه است یورش بردند، تعدادی را مجروح و تعدادی را دستگیر کردند. در این سرکوب وحشیانه روز 28مرداد و هنگامی رخ داد که کارگران با خانواده‌هایشان تجمع کرده بودند. مدیر عامل شرکت که مزدوری به نام پنبه زن است توسط عواملش به تهدید کارگران و خانواده‌های آنان پرداخت. کارگران با این مزدوران درگیر شدند و به دفتر مدیر عامل حمله کردند و آن را تخریب کردند. در پی این اعتراضات، نیروهای سرکوبگر از شوش، هفت‌تپه و شاهور به این منطقه گسیل و با کارگران و مردم درگیر شدند، این درگیرها ساعتها ادامه داشت. تعدادی از کارگران و خانواده‌هایشان زخمی و تعدادی هم دستگیر شدند. از جمله این دستگیر شدگان، کارمندان کارخانه نیشکر هفت‌تپه هستند که در منطقه میان آب زندگی می‌کنند.

اسامی دستگیر شدن به قرار زیر می‌باشد:

علی تمیمی حدوداً ۵۰ ساله و حیات احمدی ۴۰ساله هر دو متاهل می‌باشند. همچنین سربازان گمنام امام زمان  وزارت اطلاعات شبانه به منازل کارگران یورش می‌برند و آنها را دستگیر و به نقاط نامعلومی منتقل می‌کنند. شرکت نیشکر میان آب از زیر مجموعه‌های شرکت کشت و صنعت هفت‌تپه است که در ۴۰ کیلومتری شهر شوش واقع شده و در حال حاضر در این شرکت بیش از ۱۰۰ کارگر کشت و آبیاری مشغول به کار هستند  هستند.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

2/6/1394

ای ولله! ای ولله! - سرود مردمی ترکیه است که در جریانات اعتراضی به خاطر م...

ای ولله! ای ولله! - سرود مردمی ترکیه است که در جریانات اعتراضی به خاطر م...

مصاحبه با رادیو پیشگام در رابطه با اتهامات وارد شده به شاهرخ زمانی و تبع...

خالق سوسیالیسم باش

مصاحبه با تلویزیون چشم انداز در رابطه با مطالبات و وضعیت عمومی جنبش کارگری

Adagio in G Minor Albinoni

Toronto July 12 2015 Mohammad Ashrafi Siavash Dahneshvar

تفاهم هسته ای از منظرجنبش کارگری محمد اشرفی

۱۳۹۴ مرداد ۳۱, شنبه

دادگاه ضد کارگری حکم ساختگی علیه بهنام را تایید کرد.

هفت سال و 10 ماه 15 روز حبس دوباره بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری تایید شد
در پی اوج گیری فعالیت و مبارزات حق طلبانه کارگران ، معلمان و زحمتکشان علیه بهره کشی و استبداد جمهوری اسلامی سرمایه داری در حراست و حفاظت از بهره کشی و غارتگری توسط  طبقه حاکم مخصوصا" پس از نوشیدن جام زهر توافق هسته در خوش خدمتی و خوش رقصی و نوکری به سرمایه داری  جهانی سرکوب فعالین و تشکل های کارگری و معلمی را به شدت تشدید کرده است.
تایید حکم کذایی علیه بهنام ابراهیم زاده به دنبال پرونده سازی با اتهامات دروغین پس از پایان حبس 5 ساله اش  توسط وزارت اطلاعات سربازان گمنام امام زمان خدمت گذاران سرمایه داری ، دادگاهی کردن محمود صالحی ، کوروش بخشنده ، زندانی کردن آرام و فواد زندی و رضا امجدی ، پرونده سازی دوباره علیه رسول بدافی که حکم 6 ساله اش در 13 مرداد 1394 تمام شده است ، پرونده سازی علیه اسماعیل عبدی ، بلاتکلیفی سعید شیر زاد ، تهدید به تبعید فعال کارگری شاهرخ زمانی  و ... مشتی از نمونه خروار است .
کارگران ، معلمان و مزبگیران تنها جرم این مبارزان ضد سرمایه داری دفاع از حق تشکل ، حق اعتصاب و اعتراض در دفاع از حق 65 میلیون مزدبگیر برای مقابله سازمان یافته با بهره کشی و تشدید استثمار طبقه سرمایه دار حاکم برای مقابله با بیکاری و تورم و گرانی است حاکمیت سرمایه داری می ترسد که در صورت ایجاد شدن تشکل های مستقل سراسری در بین مزدبگیران اعتصابات و اعتراضات کنونی از حالت بی برنامه و پراکنده و متفرق خارج شده و به صورت با برنامه ، سراسری و همبسته در آمده و ریشه دزدان و غارت گران سرمایه داری و خدمت گزاران سرمایه داری اختلاس گران هزاران میلیاردی و ریشه بهره کشی و ستمگری اسلامی و سرمایه داری را بخشکاند آنها در وحشت از دست دادن قدرت و ثروت به یغما برده از مردم در زندانها نیز دست از شکنجه و دادن حکم های دوباره علیه این مبارزین راه آزادی و برابری بر نمی دارند .
کارگران ، معلمان ، زنان و مردم زحمت کش فریاد زندانی سیاسی ، فریاد آزادی و برابری ، فریاد حاکمیت شورای دمکراتیک برای شماست علیه زندان و شکنجه و برای آزادی زندانیان سیاسی بپا خیزید.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

31/5/1394 

اطلاعیه شماره 54 کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد

کارگران، تشکل های کارگری و انسانهای شریف و آزاده!
روز پنجشنبه 29 مرداد 94 دومین جلسه محاکمه محمود صالحی عضو هیات اجرایی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد و از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری به اتهام عضویت در کمیته هماهنگی و فعالیت های کارگری، در شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج برگزار گردید. در این جلسه محمود صالحی ضمن بیان این موضوع که فعالیت کمیته هماهنگی هیچ گونه منع قانونی ندارد، اظهار داشت کلیه اتهامات امنیتی وارده هیچ پایه و اساسی ندارد و خود و تشکل فوق الذکر را بری از هر گونه ارتباط و همکاری تشکیلاتی با احزاب اپوزیسون جمهوری اسلامی ایران می دانم و قویا این اتهام را رد می کنم.
ما اعضای کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، هدف از طرح چنین اتهام هایی در مجامع قضایی و نهادهای امنیتی برای کارگران و فعالین علنی جنبش کارگری ایران را چیزی جز تشدید سرکوبها و ایجاد فضای رعب و وحشت نمی دانیم و معتقدیم که جنبش کارگری ایران و پیشروان آن با چنین اقداماتی به انزوا کشیده نخواهند شد. ما بار دیگر خواستار آزادی بدون قید و شرط کلیه فعالین کارگری دربند هستیم و ضمن محکوم نمودن تهدید ، بازداشت و محاکمه کارگران و پیشروان طبقه کارگر بر این امر تاکید می نماییم که طبقه کارگر ایران حق دارد نسبت به وضعیت وخیم و بغرنج اجتماعی – اقتصادی خود فریاد برآرد و برای حفظ هستی و موجودیت خود در مقابل سرمایه داران و حامیانشان که روز به روز عرصه را بر طبقه کارگر تنگ کرده اند اقدام به اتحاد و متشکل شدن در قالب تشکلها و کمیته های خودساخته و مستقل کارگری نمایند.
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com

مرداد ماه 1394

۱۳۹۴ مرداد ۲۶, دوشنبه


احتمال تبعید چندبارۀ شاهرخ زمانی، فعال کارگری دربند!
امروز ۲۵ مرداد، فعال کارگری، شاهرخ زمانی به بخش اجرای احکام زندان رجایی شهر فراخوانده و از وی علت عدم تقاضای انتقالش پرسیده شد، که وی دلیل این امر را یک مسأله قانونی و طبیعی برای حبس در محل زندگی و نزد اعضای خانواده در کرج دانست. این فعال کارگری که ۳۵ سال ساکن تهران بوده، در ۱۴ خرداد ۱۳۹۰ در تبریز دستگیر، و بدون هیچ سند اتهامی، و حتی دادن بازجویی شفاهی در اطلاعات تبریز، با ۳۵ روز اعتصاب غذا، به طور سفارشی و خودسرانه و غیر قانونی در شعبۀ ۱ دادگاه انقلاب تبریز، به ۱۱ سال حبس محکوم شد. همین حکم در شعبۀ 6 تجدید نظر تبریز به ریاست قاضی ایمانی که مشهور به شعبۀ تجدید نظر است، و سپس در شعبۀ ۲۹ تحت اختیار اطلاعات، تأیید شد. اعادۀ دادرسی و شکایات مختلف وی به نهادهای گوناگون- از جمله کمیسیون اصل ۹۰، حقوق شهروندی، حقوق بشر اسلامی، دادگاه انتظامی قضات- از خودسری و قانون شکنی مسئولین نه تنها به جایی نرسید، بلکه برای آزار و اذیت بیش تر طی چندسال حبس در زندان های مختلف ایران چرخانده شده است. از تبریز به یزد، و دوباره به تبریز، و از تبریز به رجایی شهر و قزلحصار، که با اعتصاب ۵۰ روزه و کاهش ۲۴ کیلو وزن به قزلحصار برگردانده شد. اکنون نیز زمینه چینی برای تبعید دوبارۀ وی شروع شده است. این فعال کارگری تأکید کرد در صورت تبعید غیرقانونی دست به اعتصاب غذای نامحدود خواهد زد. لازم به ذکر است که وی طی این مدت ۴ سال حبس، از مرخصی و ملاقات حضوری و اعزام به بیمارستان، به طور غیر قانونی محروم بوده است.
۲۵ مرداد ۹۴

حملۀ وحشیانۀ گارد ساحلی یونان به یک قایق پناهجویان در دریای مدیترانه


م. ائینالی



امروز بعد از ظهر خبر رسید که ارتش و گارد ساحلی یونان به یک قایق لاستیکی حامل 58 پناهنده (عمدتاٌ افغانی و سوریه ای)، که قصد ورود به آبهای اتحایۀ اروپا را داشت، حمله و با سوراخ کردن آن دهها زن، مرد و کودک را به آب ریختند. بعد از  این عمل جنایتکارانه کشتی ارتش یونان بجای نجات جان پناهجویان آنها را به مرگ تدریجی در وسط دریا رها کرده و از محل حادثه بسرعت گریخت. این عمل شنیع و غیر انسانی در نزدیکی ناحیۀ "قرابورون" ازمیر در داخل آبهای ترکیه روی داد. جریان حمله به این قایق و غرق عمدی آن توسط ارتش یونان از سوی سرنشینان یک قایق ماهیگیری ترکیه ثانیه به ثانیه فیلمبرداری شد. همین قایق ماهیگیری موفق شد جان ده ها پناهجوی در حال غرق شدن را نجات دهد. (1)
لازم به یادآوری است که در سالهای اخیر حمله های گروههای نژاد پرست به پناهجویان (عمدتاً مسلمان)همزمان با افزایش تعداد آنها در یونان سیر صعودی چشمگیری داشته است. لیکن نقطۀ مهم تر در این رابطه ارتباط دستگاه دولتی و امنیتی یونان با این حملات سازمان یافته بوده است. نمونۀ غرق کردن عمدی قایق پناهجویان توسط گارد ساحلی یونان مدرک زنده ای بر تأئید این رابطه می باشد. بر کسی پوشیده نیست که ارتش و گارد ساحلی بدون کسب دستور هرگز جرأت غرق کردن عمدی یک قایق پناهنده آنهم در آبهای یک کشور دیگر را نمی کند. ابعاد همین سیاست غیر انسانی را باید همچنین در ضرب و شتم سیستماتیک پناهجویان در بازداشتگاهای پلیس یونان نیز رد یابی کرد که اخبار آن بکرّات در مطبوعات و رسانه های بین المللی انعکاس یافته است.



هم اکنون در جزیرۀ توریستی "کوس" یونان بیش از دو هزار پناهجوی بی دفاع و محتاج حمایت توسط دولت یونان جمع آوری و در یک ورزشگاه عمومی ، که به هیچ عنوان نه گنجایش و نه امکانات اولیه برای زندگی را دارا می باشد، حبس شده اند. اخبار گزارش شده (توسط رویتر) حاکی است که بسیاری از این پناهجویان شدیداً مورد ضرب و شتم قرار گرفته و در موارد گسترده ای نیز با پاشیدن پودر آتش نشانی بروی پناهجویان بسیاری از آنها را دچار حالت خفگی موقت کرده اند.

 طبق اظهارات یک دکتر داوطلب سوئدی در جزیرۀ "کوس": " پناهنده گان در هوای گرم و طاقت فرسا در مقابل نور آفتاب تابستان، بدون آب نوشیدنی و یا توالت در این محوطه ورزشی محبوس شده و حال بسیاری از آنها وخیم است." (2) در همین رابطه  و در همان جزیره اخیراً پلیس یونان یک پاکستانی پناهنده را نیز بشدت مضروب کرد که جریان آن بر خلاف معمول حتی در رسانه های دولتی یونانی نیز انعکاس یافت.
جریان حملۀ یونان به  قایق پناهجویان و غرق کردن عمدی آن از سوی ارتش آن کشور این شبهه و سئوال را بوجود آورده است که آیا غرق شدن چندین قایق پناهجو طی ماههای اخیر در دریای مدیترانه (که منجر به کشته شدن صدها نفر شد) واقعاً و آنگونه که رسانه های کنترل شدۀ غرب ادعا داشتند به بدی آب هوا و یا به وضعیت امنیتی قایقها مربوط بوده است؟ و یا بر عکس غرق شدن آنها در نتیجۀ عملیات سازمان یافتۀ سرویسهای امنیتی برخی کشورهای کنارۀ دریای مدیترانه (اتحادیۀ اروپا) و از آنجمله یونان ، ایتالیا و ... می باشد؟ آیا با حمله و غرق کردن عمدی قایقهای پناهجویان در وسط دریا کسانی قصد ترساندن و جلو گیری از روی آوری هزاران و شاید میلیونها انسان آواره به اروپا در آینده را دارند؟



م. ائینالی   2015-08-13/



زیرنویسها:

(1)  نگاه کنید به این ویدیو:   https://www.youtube.com/watch?v=9cB2SkJlvBY
(2) http://www.dn.se/nyheter/varlden/fler-poliser-till-kos-efter-valdsamma-upploppet/
(3) http://www.dn.se/nyheter/varlden/kravallpoliser-skickas-till-kos/

چرایی دستگیری علوی از شایعه تا واقعیت

خبر و یا شایعه دستگیری علوی سرجلاد و شکنجه گر اطلاعات جمهوری اسلامی به همراه چند تن از همکارانش در برخی از سایتها بهت و حیرت همگانی را برانگیخت . صرفنظر از درستی و نادرستی این خبر سوالی که ذهن هر شنونده ای را به خود مشغول می دارد این است که زمینه پیدایش این شایعات و یا واقعیات از کجا ناشی می شود، برای درک این نوع پدیده ها شناخت کوتاه از ساختار و عملکرد نظام اسلامی – امام زمانی- ولایت مطلقه فقیه ضروری می باشد .
جمهوری اسلامی بعنوان حکومت استثنایی و نامتعارف و طفل حرامزاده سرمایه داری جهانی ادامه حیات و بقایش در توازن قدرت منفی طبقات اصلی جامعه قرار دارد . ناتوانی دولت به عنوان مأمور و ابزار سرمایه داری در اداره و ادامه حاکمیت به علت بحران ساختاری و وضعیت انقلابی و ضعف طبقه کارگر بعنوان آلترناتیو سرنگونی و حاکمیت در عدم کسب قدرت سیاسی بعلت نبود حزب انقلابی طبقه کارگر ، پایه های این توازن منفی هستند،  در این شرایط جمهوری اسلامی مثل تمامی حکومتها ی فاشیستی توتالیتر سرمایه داری با تکیه بر توهم و گذشته گرایی اقشار ماقبل سرمایه داری، و با راه اندازی و سازماندهی و ارگانیزه کردن این اقشاز فوق ارتجاعی در نهادهای امنیتی سرکوبگر با آگاهی کامل  از قدرت  و توانایی های  نیروهای واقعی انقلابی را عین قتل عام  دهه شصت قلع و قمع و نظام سرمایه داری بحران زده و آسیب دیده از انقلاب را از ضربات انقلابی و مخصوصا" حاکمیت شورایی کارگران نجات داده و میدهند،ولی فقیه و نظام ولایت مطلقه مثل تمامی اسلاف خود یعنی هیتلر و موسیلینی و حکومت های هم سان آنها، علیرغم کراهت آنها ، حتی با دید سرمایه داری، آنها محصول قفل(بن بستی که سرمایه داری دچارش شده) ساختار اقتصادی اجتماعی سرمایه داری هستند و تنها مفر اندک نجات از بن بست آن میباشند، تمامی این سیستم ها ساختار و عملکرد مشابهی دارند، اول یک خیال و توهم بزرگ در شکل ارمان و اگاهی کاذب را برای فریب اقشار ناراضی و عمدتا" بی هویت مانند برتری نژاد بزرگ اریا، عظمت رایش، اسلام ناب محمدی، حکومت اسلامی و غیره دوم ملت یا امت پیرو مانند اس اس المان، سیاهپوشان ایتالیا، و حزب الله ایران، سوم پیشوا  و رهبر اعظم و امام مانند هیتلر، موسیلینی ، خمینی و خامنه ای و قبول ایمان و اعتقاد برده وار به پیشوایان و جانبازی، در راه توهمات عقیدتی نجات بشریت در قالب حکومت الله ، امام زمان ولایت مطلقه و یا رایش سوم نقطه پیوند هویت بخش این هیولاهای ضدبشری سرمایه داری و خط قرمز با همه و ابزار بسیج گوسفندان جهت سرکوب انقلاب و هرگونه مبارزه ی حق طلبانه میباشد، که سرمایه داری وقتی به بن بست می رسد، از این اشکال برای نجات خود در مقابل انقلابات استفاده می کند،  ترکیب طبقاتی امت اسلامی معجونی از پس مانده و لمپن ترین لایه های بی هویت اجتماعی تا خرده بورژوازی و بورژوازی سنتی تا نوکیسه های مولتی میلیاردر در توهمات پوپولیستی فاشیستی هست، که هرچه ماهیت واقعی بهره کشانه و غارت گرانه ی نظام و حکومت الله و سران رژیم اشکارتر می گردد به همان اندازه توهمات لایه های پایینی ریزش کرده و حفظ آنها در این رژیم  بیشتر مشکل  و لاینحل تر میگردد، هنررهبری نظام با دامن زدن به جنگ خیالی با دشمن فرضی و برپا نگه داشتن تنور ضدیت با دشمنان، حکومت در حال فروپاشی را در مقابل اعتصابات و اعتراظات و انقلاب کارگری و ستم دید گان مصون نگه میدارد و برای این مسئله از گوسفندان امت حزب اللهی با توهمات پان اسلامیسیتی مایه میگذارد، به طوری که خطر مرگ، گوشت دم توپ و تنفر همگانی را همراه با بهشت نسیه برای بره های ولایی و از طریق آن ها ادامه ی بهره کشی دزدی و اختلاس و غارت های هزاران میلیاردی و انباشت ثروت های نجومی برای مقام عظمای ولایت و صحنه گردانان پشت نمایش خیمه شب بازی امت اسلامی و حکومت الله و امام زمان را به ارمغان میاورد، به عنوان نمونه ثروت های قارونی ایات عظام مکارم شیرازی سلطان شکر ،رفسنجانی ها سلطان پسته و واردات اتومبیل ،واعظی طبسی سلطان موسسه اقتصادی آستان قدس رضوی، امامی کاشانی سلطان معدن تا خامنه ای شاه دزد حکومت امام زمانی یکی از شصت و هفت مولتی میلیاردر جهان زبان زد خاص و عام است، بالاترین رتبه ایران به عنوان فاسد ترین کشور جهان از نظر ارتشا، اختلاس، فساد و  دزدی هزاران میلیاردی ثروت های عمومی توسط حاکمان برای رد گم کردن به جای دزد اصلی ، پادو ها و دزدان دست چند ومی    مانند، شهرام جزایری، رفیق دوست و ابراهیمی ، ...  بابک زنجانی نوچه ی مجتبی خامنه ای را می گیرند. قصد مقامات عالی رتبه نظام اللهی از دستگیری دزدان دست چندومی در واقع حفظ دزدان اصلی و روند دزدی و اختلاس و غارتگری و دقیقا" حفظ نظام دزد پرور سرمایه داری اسلامی - امام زمانی  می باشد، سه هزار میلیارد بانک ها، صد و هشتاد هزار میلیارد تومان صنایع مس، شش هزارد میلیارد تومان عسلویه،  دویست و بیست هزار میلیارد بانک ها، توسط نورچشمان ولایی 8/2 میلیار دلار نفتی زنجانی یا نوچه ی مجتبی و یا 3/5 میلیارد دلار جدید نفتی، در عوض این چپاول های نقد مولتی میلیاردرهای نظامی - روحانی نوچه ها و پادو های  همانند علوی ها ،هاشمی، سعید امامی ها و مرتضوی و زنجانی ها و ...  پس از استفاده دقیقا برای حفظ سیستم بهره کشی و دزدی علنی عین دستمال کاغذی پس از پاک کردن نجاست خود به دور انداخته میشوند.
 در کنار مسائل گفته شده نرمش قهرمانانه یا چاپلوسی و یا تسلیم زبونانه ی مقام عظمای ولایت که حتی خطوط قرمز کذایی خودش را هم در نوکری مستقیم به شیطان بزرگ زیر پا گذاشت و برای حفظ خود و نظام اسلامی – امام زمانی از فروپاشی انقلابی توسط ستم دیده گان دست به دامن کفار جهانی شدند. بره ها و حزب اللهی هایی مانند علوی را پس از سی و هفت سال خدمت صادقانه به حکومت الله ، امام زمان و حکومت ولایت فقیه  در شکنجه، سرکوب و اعدام مبارزین راه آزادی و برابری با توهم اسلام ناب محمدی دچار یاس و ناامیدی و افسردگی میکنند،برخی از این گوسفندان درک کردند که ای دل غافل آرزوهای خوش خیالانه ی ان ها برای گسترش عدل و داد و به دست اوردن کلید اخرت و بهشت چیزی جز مورد سوءاستفاده از آنها  و فریب و استفاده ی ابزاری از انان در بردگی و استثمار مضاعف کارگران و معلمان، پرستاران و ...  توسط نظام جمهوری اسلامی سرمایه داری و سران رژیم نبوده است، تا در روز روشن یکی از ثروتمند ترین کشورهای  جهان با رتبه ی ده  در بین  دویست و چهار کشور به پایین ترین رتبه سقوط کند و در همین حال به بهشت واقعی برای مقام معظم رهبری ،والیان  حکومت امام زمانی و سرداران رشید اسلام تبدیل شود، و در مقابل این کشور رتبه دهم در میان دویست و چهار کشور جهان را به  جهنم فقر، گرسنگی، کلیه فروشی، تن فروشی و اعتیاد و ... برای محرومان تبدیل کردند، در چنین بستری پیدایش شایعه و یا واقعیت ریزش بدنه ی اطلاعات و سپاه در بریدن از غارتگران نظامی - روحانی چیزی عادی و طبیعی میباشد،که در آینده بسیار بیشتر خواهد شد، مخصوصا این که این بره های فریب خورده ی ولایی باید بدانند جمهوری اسلامی علی رغم گفته ها و شعار های  عوام فریبانه ضد استکباری به عنوان نوکر گوش به فرمان و مجری سیاست های دیکته شده ی امپریالیست ها ، از طریق طرح های محتلف بانک جهانی، صندوق (نزول خواری) بین المللی پول و دیگر نهاد های جهانی سرمایه داری  میباشد، که از جمله طرح های مانند حذف یارانه ها ، حذف استخدام رسمی و تحمیل قراردادهای موقت و سفید امضا، اخراج های دسته جمعی ، حذف کارگاه های زیر ده و بیست نفر از شمولیت قانون کار و بیمه  ، کمتر و کمتر کردن تعهدات بیمه ها در قبال بیمه شونده ،  پولی کردن آموزش و پرورش ، دانشگاهها ، بیمارستانها و بهداشت عمومی ،  سیاست هایی مانند حقوق هایی یک چهارم خط فقر، برداشتن یارانه های اب، برق، نان، سوخت، گرانی کمر شکن، نابودی امنیت شغلی، گسترده کردن مافیای ثروت و قدرت، واردات کالاهای بنجل در نابودی تولید داخلی و بیکارسازی میلیونی و دیگر سیاست ها، همگی از سیاست ها و طرح های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و سازمان تجارت جهانی هستند که جمهوری اسلامی از دوران ریاست جمهوری رفسنجانی تا کنون با اتحاد تمامی جناح هایش به سرعت و چهار نعل در عمل کرد به آنها هر روز بیش از قبل با سرعت و شدت بیشتر می تازد، این سیالست ها در هر کشوری پیاده شده اند آن کشور را به فلاکت کشانده اند از جمله آرژانتین و اکنون یونان و ... را می توان مثال زد ، این سیاست ها در ایران  شصت و پنج میلیون مزدبگیر را به خاک سیاه نشانده اند، جمهوری اسلامی به عنوان حکومت الله و امام زمان به صورت مباشر و شریک  سازمانهای اقتصادی جهانی، سیاست های آنها را به شکل اسلامی در ایران تحمیل کرده و پیش می برد. از دیگر سو سیاست های پان اسلامیستی رژیم با صدور تروریسم و بنیاد گرایی بزرگ ترین دست آویز، بهانه و حربه ی امپریالیسم جهانی برای جنگ افروزی و صدور اسلحه و ایجاد پایگاه در سراسر جهان است، دست اخر واقعیت مسلم این است که سرمایه داری چه در شکل بربریت و فاشیسم عریان مانند خمینی و هیتلر و موسیلینی  در شکنجه و کشتار سازمان یافته ی ایدئولوژیک و چه در شکل به اصطلاح دمکراتیک عوام فریبانه نظام ستم و بهره کشی نود و نه درصدی ستم دید گان جهان توسط یک درصد ظالم و ستمگر و استثمارگر است و هیچ راهی جز نابودی انقلابی آن با انقلاب از طریق اعتصابات و تظاهرات و قیام سراسری کارگران و ستم کشان و برقراری حاکمیت شورایی دمکراتیک عاری از استثمار انسان از انسان موجود نیست، اگر در انقلاب شکوهمند پنجاه و هفت طبقه ی کارگر علی رغم زدن تیر خلاص بر رژیم ستم شاهی و تشکیل صد و شصت شورای کنترل کارگری به دلیل نبود و در خلاء تشکل های مستقل طبقاتی سراسری، مخصوصا" حزب انقلابی طبقه کارگر و اتحادیه های سراسری و همبستگی شوراها  از طریق فریب فرزند حرام زاده ی سرمایه داری جهانی یعنی جمهوری اسلامی   منحرف شده و شکست را تجربه کرد، اما امروز با درس از این شکست و دوری از عوام فریبی های احزاب بورژوآیی و غیر کارگری و به کارگیری تجربه های شوراهای کارگری و با تکیه بر آگاهی سوسیالیستی در ایجاد حزب انقلابی طبقه کارگر در جهت محو انقلابی نظام سرمایه داری و حاکمیت دمکراتیک شورایی خود، حرکت خواهد کرد و در این صورت ( در صورت  تشکیل فدراسیون سراسری از به هم پیوستن سندیکاها و کمیته های و اتحادیه های کارگری ، و هم چنین با به هم پیوستن تشکل های معلمان ، کارگران و پرستاران و دیگر زحمتکشان در جهت تشکیل کنفدراسیون در جهت کسب مطالبات مشترک و مهمتر از آنها با ایجاد شوراهای کارگری در موسسات تولیدی و محل کار و زندگی کارگران و موازی با آنها با ساختن حزب انقلابی طبقه کارگر که ریشه های آن در درون تشکل های نام برده باشد )  ما پیروز میدان خواهیم شد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
25/5/1394

بیانیه زندانیان چپ کارگری

آزادی رسول بداغی و عبدی را فریاد کنید !!
تا کی تبعیض ، گرسنگی و ذلت،، تاکی سرکوب ، خفقان و خفت!!!
علیه زندان ، شکنجه و خودسری و برای عدالت و آزادی و برابری بپاخیزید !!
در پی فروپاشی مناسبات اقتصادی اجتماعی و سیاسی و در شرایطی که مبارزات ضد استبدادی و ضد استثماری کارگران ، معلمان ، پرستاران و دیگر ستمدیدگان علیه دزدی ، غارت ، ستم و نابرابری به اوج رسیده است و انقلاب همگانی قریب الوقوع می باشد، سپاه و سربازان گمنام به مثابه چماق و شمشیر طبقه انگلی سرمایه داری، دستگیری و زندان و شکنجه نمایندگان تشکلهای مستقل کارگران و معلمان را تشدید کرده اند،بدلیل ترس و وحشتی که از رشد مبارزات توده ها دارند شدت سرکوب را بیشتر می کنند تا ضمن جلوگیری از رشد مبارزات شاید بتوانند وحشت خودشان، از نقش آگاهی بخش متحد و سراسری کنده مبارزات جاری توسط تشکلهای مستقل موجود را پنهان نمایند اما روند رو به گسترش مبارزه و رشد شتاب یابنده سرکوب وحشت و ترس حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی را به نمایش میگذارد و در همین راستا از طرفی در هراس از رشد روند مطالبات عمومی انقلاب همگانی علیرغم 37 سال عوام فریبی با شعارهایی به اصطلاح ضد آمریکایی با خوردن جام زهر توافق هسته ای ، نوکری شیطان بزرگ را برای حفظ اموال و روند غارتهای خود به جان خریده اند .
همین پنج شنبه 22 مرداد بود که اسماعیل عبدی نماینده مبارز و انقلابی معلمان را سپاه میلیاردرهای امام زمانی و سربازان گمنام غارتگر پس از 48 روز عذاب و شکنجه در سلول انفرادی دو الف اوین سپاه به خاطر نقش وی در سارماندهی مبارزات معلمین برای احقاق حقوق بر حق خودشان تفهیم اتهام کرده اند چند روز قبل محمود صالحی و کوروش بخشنده نماینده کارگران را به خاطر دفاع از حق اعتصاب و تشکل و حق حیات برای کارگران توسط  سربازان گمنام امام زمانی طبقه سرمایه داری در سنندج دادگاهی شدند حدود سه ماه قبل بود رسول بداغی نماینده شریف و دلسوز معلمان توسط سپاه مولتی میلیاردرهای نظامی - روحانی از سالن 12 سیاسی زندان رجایی دزدیده شد و به  بند  2 الف سپاه برده شد، تا به جای آزادی در 13 مرداد بعد از 6 سال حبس و تهدید  به خاطر نقشش در دفاع از زندگی شایسته و آموزش رایگان پیشرفته همگانی و سمبل مبارزه معلمان علیه تبعیض و نابرابری توسط مافیای دزد حاکم ، علیه او پرونده سازی و از آزادی او جلوگیری شود . چند ماه قبل بود که بهنام ابراهیم زاده نماینده دربند کارگران به جای آزادی به خاطر پیگیری از حمایت از منافع کارگران با 9 سال و 4 ماه حبس مجدد مواجه شد یا حبسهای تعلیق سنگین برای جعفر عظیم زاده ، شاپور احسانی راد و و جمیل محمدی به خاطر دفاع از حقوق قانونی کارگران در حق تجمع و گردهمایی و حق ایجاد اتحادیه های کارگری و یا سعید شیرزاد فعال کارگری پس از یک سال و نیم همچنان بلاتکلیف است و یا آرام زندی و فواد زندی دو برادری که به دلیل دفاع از حقوق کارگران محاکمه و زندانی شدند و یا رضا امجد زندانی شده است و یا دهها کارگر از کارگران معادن و کارخانه ها و موسسات تولیدی احضار و محاکمه شده و یا مانند کارگران مبارز عسلویه اخراج شدند و ... .
 به راستی این همه ددمنشی علیه کارگران ، معلمان و پرستاران به عنوان ستونهای تولید ، آموزش و درمان و سلامت جامعه به خاطر چیست ؟
 به خاطر این است که رتبه مقام عظمای ولایت بین 67 میلیاردر جهان ترقی کند و همچنین 575 دزد ولایی 220  هزار میلیارد تومان بانکها ، 1860 میلیارد تومان صنایع ملی مس ، 6000 میلیارد تومان از بودجه و در آمد تولید در عسلویه ، 8/2 و 3/5 میلیارد دلار نفتی ، دزدی علنی 170 نماینده دلواپس همراه با 800 پرونده فساد پاکترین دولت جمهوری اسلامی که در 10 کشور سرمایه گذاری کرده اند، تحت امنیت ایجاد شده توسط سگان پاسدار و اطلاعات راحت تر دزدی و غارت ثروت های مردم را ادامه بدهند، تا در تشکلات مستقل کارگران و معلمان و پرستاران نمایندگانی مانند ، بداغی ها و عبدی ها و صالحی ها و ...  مزاحم کار شریف دزدی ، اختلاس و چپاول ثروتهای عمومی توسط  سران و عوامل حکومت اسلامی نباشند .
اما زهی خیال باطل که در مقابل مبارزات و خروش طوفان انقلاب قریب الوقوع ستمدیدگان، جای همه دشمنان مردم زباله دان تاریخ است .
کارگران ، معلمان ، پرستاران ، زنان و جوانان قدرت ستمکشان و خانواده  65  میلیونی مزدبگیران  در آگاهی و اتحاد و سازمانیابی در تشکل مستقل طبقاتی از جمله اتحادیه ها و حزب انقلابی  طبقه کارگر است .اتحادیه های سراسری ( فدراسیون و کنفدراسیون ) تنها ابزار سازماندهی، برنامه ریزی برای اتحاد مبارزات سراسری ما در جهت تحقق مطالبات پایه ای صنفی ما می باشد، تشکلهای موجود کارگری ،معلمان ،پرستاران ،زنان و جوانان باید بر اساس خواسته های اصلی همچون حق اعتصاب و حق تشکل وآزادی بیان و مطبوعات واحزاب و حق کار دائم و دستمزد متناسب با تورم و یک زندگی شایسته ، مسکن ، درمان و تحصیل رایگان در فدراسیون وکنفدراسیون سراسری متحد شوند.
هموطن بداغی ، عبدی و دیگر مبارزین راه آزادی و برابری به خاطر نبرد علیه فقر و تبعیض و نابرابری و برای کار ، نان ، مسکن و آزادی و کرامت انسانی و حکومت شورایی دمکراتیک برای شما توسط دولت اسلامی سرمایه داری دزدیده شده اند . مبارزات خود را علیه اعدام و شکنجه و زندان و برای آزادی عبدی و بداغی تشدید کنید .
 معلمین ، کارگران و تشکلهای مستقل با برنامه ریزی و ایجاد اعتصابات مشترک با تمام توان آزادی بداغی و عبدی را فریاد کنید .
کارگر زندانی ، معلم زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
زندان گوهر دشت و تبریز 24/5/1394
 1- سعید شیرزاد  2- امیر امیر قلی     3- محمد جراحی  4- شاهرخ زمانی  5- مهدی شاندیز


۱۳۹۴ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

اطلاعیه در مورد احضار محمود صالحى و کورش بخشنده به دادگاه

اطلاعیه شماره 52 کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
کارگران، تشکل های کارگری و انسانهای شریف و آزاده!
صبح روز شنبه 17/5/94 جلسه دادگاهی محمود صالحی عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری و عضو هیات اجرایی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد در شعبه یک دادگاه انقلاب سنندج برگزار شد همچنین دیگر عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، کوروش بخشنده که وی نیز عضو هیات اجرایی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد می باشد به شعبه چهار دادیاری جهت آخرین دفاعیات احضار گشت. در این جلسات هر دو فعال کارگری ضمن رد تمامی اتهامات وارده در مورد ارتباط با احزاب اپوزیسیون، به دفاع از عضویت و فعالیتهای کارگری خود در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری پرداختند، در نهایت جلسات محاکمه نامبردگان به تاریخ دیگری موکول گردید.
ما اعضای کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، صدور کیفر خواست برای محمود صالحی و کوروش بخشنده به دلیل فعالیت کارگری در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری را خلاف قوانین موجود و نقض آشکار مقاوله نامه های 87 و 98 سازمان جهانی کار می دانیم و ضمن محکوم نمودن احضار، بازداشت و محاکمه کردن کارگران و فعالین کارگری، معتقدیم ایجاد و فعالیت در کمیته ها و تشکلهای مستقل کارگری حق بی چون و چرای طبقه کارگر ایران می باشد و نمی بایستی کسی را به دلیل فعالیت در این تشکلها مجرم شناخت. لذا خواستار آزادی بی قید و شرط همه کارگران و فعالین کارگری دربند هستیم.
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com
مرداد ماه 1394

در پی تصمیم به اعتصاب ، یازده نفر از کارگران فروشنده ی زندان رجایی شهر تبعید شدند.

طی هفته گذشته کارگران فروشگاههای زندان برای احقاق حق خود تصمیم به اعتصاب گرفته بودند ، که به محض اعلام تصمیم خود با دستور مسئولان نظامی زندان تبعید شدند.
لازم به ذکر است که  فروشگاه ها و کارگاه های تولیدی زندانها به نیروهای نظامی – امنیتی بصورت پیمانکاری واگذار شده اند، و در این فروشگاه ها و کارگاه های تولیدی کارکنان و کارگران به سه شکل مشغول به کار هستند:
1-     غالبا" فروشنده های فروشگاه ها  افرادی هستند جزو پرسنل پیمانکار که به شکل قرار دادی موفقت یا سفید امضا، و دستمزدی ماهانه بین هشتصد هزارتومان تا 1300000 هزار تومان دریافت می کنند این افراد زندانی نیستند و معروف به کارگران زندان می باشند.
2-     بیشتر ماموران و کارکنان که عمدتا" جوان و پیمانی هستند و مانند گروه اول دستمزد و حقوق بین هشتصد هزار تا یک و نیم میلیون دریافت می کنند اینها به عنوان مامور به خدمت در کارگاه ها یا فروشگاه ها و کارهای اداری  شناخته می شوند.
3-     کار در کارگاه های تولیدی و خدماتی به عهده زندانیانی است که به هر دلیلی مجبور هستند در زندان کارکنند مثلا" تعداد این زندانیان کارگر را در زندان گوهر دشت حدود 500 نفر بر اورد کرده اند این پانصد نفر در کارگاه منسوجات و تولید رادیو و خدمات ساخت و سازو تعمییرات ساختمانی و نگهداری بناها و محیط مشغول به کار هستند ، دستمزدی که به این زندانیان کارگر از طرف پیمانکار پرداخت می گردد ماهانه از بیست هزار تومان تا نهایتا" هشتاد هزار تومان است. در واقع روزانه ( برای حداقل هشت ساعت کار) بین 700 تا  2400 تومان داده می شود این عده معروف به زندانیان کارگر هستند.
 به دنبال دستمزد های یک چهارم خط فقر و گرسنگی مزمن و قراردادهای سفید امضا و موقت در سیستم پیمان کاری در مقابل تهدید به اخراج و توهین اشکار به کارگران زندان ( افراد مربوط به بند یک)، کارگران طی هفته گذشته با تبادل نظر تصمیم به اعتصاب و اعتراض میگیرند ، به محض اینکه پیمانکار از تصمیم آنها اطلاع می یابد، مدیریت فاسد نظامی یازده  نفر از کارگران فروشنده را به زندان مرکزی کرج و دیگر زندان ها تبعید میکند تا با پراکندن این هسته ی یازده نفری اعتصاب، ضمن خنثی سازی و ناامید کردن آنها از مبارزه  راحت تر به چپاول، دزدی و تشدید بهره کشی خود عمل کند.
جمهوری اسلامی در کنار ادامه بی حد و حصر بیگاری کشیدن از چند صد زندانی کارگر( افراد مربوط به بند 3) در کارخانجات زندان برای تولید منسوجات و رادیو با حقوق های ماهانه ی بیست تا هفتاد هزار تومان، اقدام به استثمار نیروهای غیر زندانی نیز کرده است که از جمله ، بیش از هفتاد و یا هشتاد درصد کارکنان و ماموران عمدتا" قراردادی زندان و اساسا" جوان را با حقوق های هشتصد تا یک و نیم میلیون مورد سواستفاده، تهدید و تنبیه قرار میدهد و وادار میکند به دستورات غیر قانونی و ضد انسانی و کارهای کثیف مافیایی مسئولین، در شکنجه، ضرب و شتم، پخش مواد و دزدی تن بدهند.
بنا به گفته ی یکی از مامورین شریف زندان : ده نفر از مامورین دستگیر شده به همراه نجم الدین حسینی داماد امیریان معاون زندان که طی ماه قبل به جرم پخش چهارصد گرم شیشه و تعدادی سی دی فیلم های سکسی و شش دستگاه موبایل دستگیر شدند ، به علت گرسنگی و اعتیاد شدید تن به خفت و وسیله قرار گرفتن از طرف مسئولین شده اند، وی تاکید کرد آنان 700هزارتا یک میلیون و صد هزار تومان حقوق میگیرند، پانصد تا نهصد هزارتومان اجاره ی منزل میدهند و در شرایطی قرار دارند که یا باید تن به این ذلت بدهند و یا خودکشی کرده خود را خلاص کنند، مامور فوق تاکید کرد ملاها هیچکار شرافت مندانه ای برای ادامه ی زندگی باقی نگذاشته اند .
کار مسئولین زندان و یکی دیگراز روش های منبع درآمد انها این است که با یک طرح ناگهانی ، با استفاده از گارد ویژه ، به بندها بریزند و ضمن مورد ضرب و شتم قرار دادن زندانیان و درب و داغان کردن وسایل آنها و گزارش کردن این عمل جنایت کارانه خود به عنوان انجام ماموریت، ولی در واقع ، اقدام به گرفتن موبایل از یک بند و فروش همان موبایل ها در بندهای دیگر میباشد، به طوری که همین هفته ی گذشته از سالن ده و یازده اندرزگاه چهار توسط اقایی معاون زندان و امور حفاظت هفت دستگاه موبایل گرفته شد، که بلافاصله در بندهای دیگر دنبال مشتری و فروش از پانزده تا سی برابر قیمت واقعی بودند، موبایلی که قیمت نو آن در بازار 500000هزارتومان است دست دوم آن توسط مسئولین زندان و یا عوامل آنها در زندان به قیمت ده تا 12 میلیون تومان فروخته می شود، این کارها بخشی از اعمال مافیایی مسئولان زندان است ، که سران کشور از آن اطلاع کامل دارند. یکی از عللی که اخیر تعداد حملات گارد ویژه به بند های زندان زیاد شده است سودی است که از فروش مجدد موبایل ها نسیب مسئولان زندان میگردد.
لازم به ذکر است تمامی مامورینی که با زندانیان، مخصوصا" زندانیان سیاسی برخورد انسا نی داشتند و از شرکت در شکنجه و اعدام خودداری کردند به صورت سازمان یافته مورد تنبیهات شدیدی قرار گرفته اند که از جمله به بدترین زندان ها به صورت تبعیدی فرستاده شده ویا به عناوین مختلف تهدید شدند ، یا اخراج و حتی برخی زندانی شده اند.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

18/5/1394