۱۳۹۴ اردیبهشت ۱, سه‌شنبه

فراخوان زندانیان سیاسی برای شرکت گسترده در برگزاری مراسم اول ماه می



فراخوان زندانیان سیاسی برای شرکت گسترده در برگزاری مراسم اول ماه می، روز جهانی کارگر

خوشبختانه فراخوان‌های گوناگون به مناسبت روز جهانی کارگری، روز معلم و روز روزنامه‌نگار به شکل یک جنبش ملی درآمده است و در این فراخوان‌ها برای رسیدن به مطالبات اساسی طبقات گوناگون اجتماعی و حضور در اعتصابات، اعتراضات، تحصن‌ها و حضور در خیابان‌ها دعوت می‌شود.
در واقع از همگان دعوت می‌شود، برای به دست آوردن حقوق اساسی می‌بایست متشکل و متحد شد و حرکت کرد. با نشستن هیچ کسی به حقوق خود نخواهد رسید. علاوه بر کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، دانش‌جویان، زنان برابری‌طلب، مدافعان محیط زیست و حقوق حیوانات نیز به حرکت درآمده‌اند.
به دلیل گسترش مبارزات حق‌طلبانه، ذکر خواسته‌های اجتماعی در یک اعلامیه‌ی کوتاه ممکن نیست. خوشبختانه خواسته‌های پایه‌ای در اعلامیه‌های گوناگون که از سوی همین طبقات اجتماعی و نمایندگان آن‌ها صادر می‌شود بیان گردیده و زندانیان سیاسی نیز در ۱۳ بند به این خواسته‌های پایه‌ای اشاره کرده‌اند. اما در مرحله‌ی کنونی که مرحله‌ی اعتلای مبارزاتی است، می‌بایست به راه‌کارهای عملی برای رسیدن به خواسته‌ها اشاره کرد.
رژیم جمهوری اسلامی از یک سو به دلیل دست‌و‌پا زدن در بحران‌های اقتصادی ناشی از فساد، دزدی، اختلاس‌های نامحدود، بی‌لیاقتی در اداره‌ی امور و تحریم‌های ناشی از پرونده‌ی ماجراجویانه‌ی هسته‌ای، امکان این را که وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشد و به خواسته‌های اقتصادی مردم و کارگران پاسخ مثبت بدهد، ندارد.
از دیگر سو ساختار اساسی‌اش بر مبنای انحصار، سرکوب، تفتتیش عقاید و ایجاد رعب در جامعه بنا شده و نمی‌خواهد اجازه دهد تشکل‌های صنفی – سیاسی با اعتصابات و تجمعات که حق شهروندان است پا گرفته و مطالبات دموکراتیک شهروندان را نمایندگی نمایند. این حکومت ایدئولوژیک سرکوب‌گر، حتی تحمل انجمن صنفی روزنامه‌نگاران را که یک تشکل نیمه‌دولتی است، ندارد، چه رسد به این‌که به سندیکاهای کارگران، معلمان و روزنامه‌نگاران و کانون نویسندگان که تشکل‌هایی دموکراتیک و مستقل هستند امکان فعالیت بدهد.
در چنین شرایطی که از یک‌سو جنبش‌های مدنی و اجتماعی به حرکت درآمده و روزی نیست که کارگران، معلمان و دانش‌جویان و یا مدافعان محیط زیست و برابری‌طلبان جنسیتی و مخالفان جدی تبعیض‌های قومی و مخالفان اعدام و شکنجه و طرف‌داران آزادی بیان، مذهب، تشکل و تشکیل حزب و اجتماعات اعتراضی نداشته باشند.
برای این‌که این جنبش‌های اجتماعی، رمز رسیدن به مطالبات‌شان را خیزش و نه دل‌خوش‌کردن به وعده‌های دلواپسان قدرت و اعتدالیون ثروت دیده‌اند. اما اگر قرار باشد این حرکت‌ها به نتیجه برسد، می‌بایستی از قدرت اجتماعی کافی برخوردار باشند تا رژیم را وادار به عقب‌نشینی کنند و لرزه بر اندام قدرت اقتصادی و سرکوب‌گر بیندازند. قدرت اجتماعی نیز در ایجاد تشکل و اتحاد همه‌ی نیروها حول خواسته‌های معین است. اگر در شرایط کنونی، سندیکاهای مختلف کارگری یا کانون‌ها و انجمن‌های صنفی معلمان، روزنامه‌نگاران، دانش‌جویان، پرستاران، نویسندگان، زنان، فعالان محیط زیست و مدافعان حقوق حیوانات، برابری‌طلبان قومی و مذهبی و مدافعان حقوق بشر نتوانند با یک‌دیگر ارتباط ارگانیک داشته و در قالب کنفدراسیون‌ها و به‌ویژه جبهه‌ی واحدی درآیند، از تظاهرات و اعتصابات پراکنده هیچ نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد.
اعتراضاتی که طی ۳ ماه گذشته آغاز و اینک در آستانه‌ی روز جهانی کارگر و روز معلم در مرحله‌ی گسترش و اعتلای مبارزاتی است، به خوبی نشان داد که قدرت سرکوب رژیم به شدت کاهش یافته است. اما این مساله اگر که بسیار مهم است ولی کافی نیست. کارگران، معلمان، دانش‌جویان و فعالان آگاه  حق‌طلب که پیش‌گام این مبارزه‌ی مردمی هستند، به خوبی می‌دانند در مرحله‌ی کنونی با ارتباط تشکیلاتی و با مبارزات هم‌زمان و هماهنگ است که می‌توان از طریق آن به نیروی اجتماعی قدرت‌مند تبدیل شده و رژیم را وادار کرد به خواسته‌های اساسی دموکراتیک تن دهد.
با شادباش روز اول ماه می، روز جهانی کارگر، به همه‌ی کارگران ایران و جهان، از فراخوان‌های کارگری پشتیبانی کرده و خواهان آن هستیم که علاوه بر کارگران زحمت‌کش و خانواده‌های آن‌ها، سایر طبقات اجتماعی به تظاهرات آنان بپیوندند و در مرحله‌ی کنونی به صورت یک صدا از خواسته‌های کارگران زحمت‌کش به سرح زیر پشتیبانی نمایند:
۱- حق تشکل و اعتصاب به عنوان تنها راه تحقق آزادی و برابری و تحقق خواسته‌های مشروع آنان.
۲- تصویب قانون کار در جهت بهبود تامینات اجتماعی از جمله بیمه‌های بی‌کاری، بازنشستگی، ازکارافتادگی و درمانی توسط نمایندگان واقعی کارگران.
۳- افزایش دستمزدها متناسب با تورم و درخور یک زندگی انسانی و شرافت‌مندانه.
۴- حق بشتن قراردادهای دسته‌جمعی.
۵- لغو قراردادهای سفیدامضا و موقت و برقراری اشتغال دایم.
۶- قطع واردات کالاهای بنجل توسط مافیای رانت‌خوار حکومتی و بازسازی صنایع و تولید و جذب بی‌کاران.
۷- بازگشت به کار کارگران اعتصابی و معترض. آزادی بی‌قید و شرط کلیه‌ی زندانیان سیاسی به ویژه فعالین کارگری و سازمان‌دهندگان اعتصاب و اعتراضات.
۸- لغو خصوصی‌سازی (خودمانی‌سازی) از عرصه‌های تولید و اشتغال که متعلق به عموم مردم است.
۹- مبارزه با لغو یارانه‌ها‌ی نیازهای اساسی مردم مانند آب، برق، گاز، نان و مقابله با گرانی‌سازی‌های لجام‌گسیخته‌ی حکومتی.
۱۰- مخالفت جدی با دزدی، فساد و اختلاس‌های نجومی حکومتی و متشکل شدن در جبهه‌ی واحد برای مبارزه با رانت‌خواری و تبعیض و نابرابری.

۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
زندانیان سیاسی زندان‌های ایران

اسامی به ترتیب حرف الفبا:

۱- فرید آزموده، ۲- امیر امیرقلی، ۳- سهیل بابادی، ۴- محمد جراحی، ۵- ایرج حاتمی، ۶- خالد حردانی، ۷- افشین حیرتیان، ۸- شاهرخ زمانی، ۹- مهدی فراحی شاندیز، ۱۰- سعید شیرزاد، ۱۱- حشمت‌الله طبرزدی، ۱۲- علیرضا فراهانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر