۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

بر قرار باد همبستگی جهانی کارگرا

از :  شاهرخ زمانی
به : کارگران ایران و جهان
موضوع:  پیام به مناسبت 20 و 26 ژوئن به تمامی کارگران و نهاد های داخلی و جهانی
بر قرار باد همبستگی جهانی کارگران


درودهای گرم مرا از زندان‌های جهنمی حکومت ضدکارگری جمهوری اسلامی پذیرا باشید. من شاهرخ زمانی عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته‌ی پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری به جرم فعالیت‌های سندیکایی به ۱۱ سال زندان محکوم شده‌ام و هم‌اکنون نزدیک به دو سال است که در زندان‌های مختلف ایران محبوس هستم.
کارگران مبارز جهان از زندان رجایی شهر با قلبی اکنده از مهر و صمیمیت با شما سخن می گوییم و دستانتان را به گرمی می فشارم :
پیروز باد مبارزه متحدانه جهانی کارگران :
چند روز قبل یک‌صد و دومین اجلاس سازمان جهانی کار در ژنو در حالی برگزار شد که کارگران ایران در وضعیتی اسف‌بار به سر می‌برند. صدها کارگر به دلیل مطالبه حقوق حقه ای خود مانند ایجاد تشکل، اقدام به اعتصاب، در خواست افزایش حقوق، داشتن امنیت شغلی و جانی، اعتراض به اخراج ها، اعتراض به تصویب قوانین ضد کارگری، در خواست دستمزد های معوقه و... به شدت سرکوب، کشته یا زندانی شدند از جمله  کارگران خاتون آباد با تیر اندازی از طرف هلیکوپترهای نظامی کشته شدند یا مانند ستار بهشتی در زندان زیر شکنجه جان باختند ویا هم‌اکنون مانند رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد  و بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری ، محمد جراحی عضو کمیته پیگیری ، رسول بداغی و عبدالرضا قنبری از کانون صنفی معلمان ،مهدی فراهی شاندیز عضو کمیته پیگیری ، جلیل محمدی عضو کمیته هماهنگی ، پدرام نصر الهی عضو کمیته هماهنگی ، من ، شاهرخ زمانی عضو سندیکای نقاشان و عضو کمیته پیگیری ... وصدها کارگر شناخته نشده ای  در زندان بسر می برند. اکثریت قریب به اتفاق کارگران زندانی نامبرده در زندان با برنامه های نقشمند ماموران که دستورنظام است دچار بیماری های خطر ناک مختلفی مانند سرطان،درد های فلج کننده کمر و پا و... شده اند که در این رابطه ، محمد جراحی ، رسول بداغی ، رضا شهابی ، بهنام ابراهیم زاده ، شاندیز و... هم‌چنان از بیمارها و عدم اجازه مداوا رنج می‌برند. بهنام ابراهیم‌زاده در حالی امروز به زندان اوین بازگشت که پسر نوجوانش از بیماری سرطان رنج می‌برد و پزشکان وجود پدر در کنار وی را برای طی دوره‌ی درمان ضروری تشخیص داده‌اند.
این‌ها همه در حالی اتفاق می‌افتد که جمهوری اسلامی تمام مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار و بسیاری از میثاق‌های حقوق بشری ملل متحد را امضا کرده و ملزم به رعایت قوانین بین‌المللی است. با وجود این التزام هرگونه تلاش برای ایجاد سندیکاها و تشکل‌های مستقل کارگری که بدیهی‌ترین حق طبقه‌ی کارگر در تمام جهان است با وحشیانه‌ترین روش‌ها سرکوب می‌شود. البته رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی برای فریب جهانیان تشکل‌های خودساخته و وابسته به حکومت را به عنوان تشکل‌های کارگری در ویترین خود به تماشای جهانیان گذاشته است. تشکل‌هایی مثل شورای اسلامی کار و خانه‌ی کارگر که از ابتدای انقلاب توسط حزب جمهوری اسلامی و افرادی مانند بهشتی که رئیس مجلس خبرگان و رئیس قوه قضائیه و... نظام و یکی از تدوین کنندگان اصلی قانون اساسی بود، برای سرکوب و از بین بردن هرگونه تشکل مستقل کارگری ایجاد شده بودند هم‌چنان در مجامع بین‌المللی به عنوان نمایندگان کارگران ایران به ایراد سخن می‌پردازند، حال آن‌که هیچ یک از این‌ها هدفی جز تسهیل سرکوب کارگران ایران و توجیه زندانی کردن فعالین سندیکایی نداشته و ندارند، و متاسفانه سازمان جهانی کار نیز با قبول انها و عدم اعتراض عملی به جمهوری اسلامی ، مستقیم و غیر مستقیم اعمال ضد کارگری جمهوری اسلامی و عوامل آن را تایید می کند. مسئولین شوراهای اسلامی و خانه کارگر در تمامی سرکوب های گفته شده در بالا به صورت های مستقیم و غیر مستقیم و پنهان و آشکار شرکت داشتند مثلا" در حمله به نشست کارگران شرکت واحد، خانه کارگری ها شرکت مستقیم داشتند و در بریدن زبان منصور اسانلو یکی از مسئولین خانه کارگر به طور مستقیم دخالت داشته است، یا این افراد مسئولین خانه کارگر و شورا های اسلامی طی 34 سال گذشته به طور مداوم از کارگران نا آگاه برای حمله و یا جمع آوری گزارشات علیه کارگران و تشکل های آنها شرکت داشتند و دولت از طریق آنها برنامه های سرکوب علیه کارگران و مبارزات کارگری را سازماندهی کرده و پیش برده است.
من شاهرخ زمانی کارگر زندانی،عضو هیات باز گشایی سندیکای نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری از طرف خود و کارگرانی که مرا به عنوان نماینده خود قبول دارند اعلام می کنم این افراد را نه تنها نماینده خود و کارگران ایران نمی دانیم بلکه سریعا" اعلام می کنیم آنها شرکای جمهوری اسلامی در سرکوب جنبش کارگری و فریب دادن مجامع بین المللی هستند.
هم طبقه‌ای ها :
در حال حاضر کوچک‌ترین تلاش برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری با سرکوب بسیار خشن دولت از طریق عوامل مختلف از جمله خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی که مهره های اصلی آنها بخشی از همان لباس شخصی ها هستند،  مواجه می‌شود و هیچ اجازه‌ای برای ایجاد تشکل داده نمی‌شود. اخراجهای فردی و دسته جمعی و بیکاری میلیونی، 7 میلیون معتاد، صدها هزار کودکان و زنان خیابانی، صدها هزار کودک کار، پایین آمدن سن فحشا به 12 سال، فروپاشی خانواده ها و تعیین دستمزد یک پنجم زیرخط فقر برای کارگران (بطور مستقیم توسط همین خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی انجام می شود در حالی که خط فقر در ایران امسال از طرف دولت مردان معادل 550 دلار اعلام شده است اما خانه کارگری ها و شورا های اسلامی معادل 115 دلار را به عنوان دستمزد تعیین و تایید کردند).
 باز ماندن کودکان و جوانان از تحصیل، سرکوب تشکل های کارگری و مردمی ، کشتار انقلابیون، گرفتارشدن مردم بخصوص جوانان در افسردگی و بیماری‌های روحی و روانی، رشد بی‌سابقه جرم و جنایت و باز پس گیری تمامی دست آورد های انقلاب 57 به سود سرمایه داران، حذف یارانه ها، گرانی سوخت، برق، تلفن و گاز، پولی شدن مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و خدمات پزشکی و بهداشتی، بالا رفتن کرایه ها، سر به فلک کشیدن اجاره‌ی خانه تنها گوشه‌ای از مشکلاتی است که مردم و طبقه‌ی کارگر ایران در سایه‌ی حکومت جمهوری اسلامی با استفاده از عواملی مانند خانه کارگر و شورا های اسلامی با آن روبه‌رو هستند.
از طرف دیگر رواج افسارگسیخته‌ی قراردادهای موقت و سفید امضا، خروج کارگاه‌های کمتر از ده نفر از شمول قانون کار، عدم پرداخت دست‌مزد کارگران و نبود امنیت شغلی مصیبت‌هایی است که این حکومت بر سر طبقه‌ی کارگر ایران آورده است.
در چنین وضعیتی هرگونه اعتراضی با برخورد خشن و سرکوب شدید حکومت مواجه شده و هر صدای مخالفی بلافاصله با شکنجه و زندان روبه‌رو می‌شود. کارگران زندانی و زندانیان سیاسی حتی در مدت حبس خود نیز از این آزار و اذیت‌ها مصون نیستند. بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و غیرقانونی و کشتار زندانیان زیر شکنجه یا به علت عدم وجود امکانات درمانی در زندان‌ها به امری عادی بدل شده است. ستار بهشتی ، علی‌رضا کرمی خیرآبادی و دهها نفر دیگر نمونه‌ای هستند که به دلیل شکنجه یا عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان جان خود را از دست داده اند.
به طور مثال ۴ هدف اصلی سازمان جهانی کار ارتقای حقوق بنیادین کار، اشتغال، حمایتهای اجتماعی و گفتگوی اجتماعی را در برمی گیرد، هیچ‌یک از این حقوق از طرف جمهوری اسلامی رعایت نشده و بل‌که هرگونه تلاش برای احقاق این حقوق به شدت سرکوب می‌شود.
خواسته‌ی کارگران ایران از سازمان جهانی کار و دیگر نهاد های بین المللی اخراج هر چه سریع‌تر نمایندگان جمهوری اسلامی از این نهاد هاست و فرستادن کمیته‌ی حقیقت یاب به ایران برای نظارت و تهیه‌ی گزارش از وضعیت کارگران ایران است.
کارگران ، سازمانها ، احزاب ، نهادهای داخلی و جهانی و تمامی انقلابیون :
من بعنوان کارگر زندانی ضمن اعلام حمایت از مناسبت های روز  20 ژوئن "روز جهانی حمایت از کارگران و زندانیان سیاسی " و روز بیست شش ژوئن "روز حمایت جهانی از حقوق پایه ای کارگران ایران و مبارزات آنان" از تمامی شما می خواهم، ضمن پیش برد در خواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار که اولین گام در جهت حمایت از کارگران ایران است، اعتراضات روز  20 و 26  ژوئن را با همبستگی گسترده تری پیش ببیرید، در این حرکت انترناسیونالیستی هرچه گسترده تر شرکت کنید من نیز با دلی مملو از محبت خود را در کنار شما می دانم، در همین حال می خواهم به فکر سازماندهی مبارزات کارگران درداخل از جهات مختلف و متحدانه باشید که تنها راه نجات
" وحدت و تشکیلات است"

کارگران ایران گردانی از اردوی میلیاردی طبقه کارگر جهانی است

شاهرخ زمانی
 زندان گوهر دشت کرج

26/3/1392

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر