۱۳۹۲ خرداد ۱۶, پنجشنبه

پیام شاهرخ زمانی خطاب به سندیکاهای فرانسه

از :  شاهرخ زمانی
به :  سندیکاهای فرانسه (پنج سندیکای فرانسوی ث.ژ.ت CGT ، ث.اف.د.ت CFDT ، اف.اس.او  FSU ، اونسا UNSA وسولیدرSolidaire
موضوع :  تشکر از حمایت های بی دریغ شما

هم طبقه‌ای‌های عزیز

درودهای گرم و آتشین مرا از زندان جهنمی رجایی شهر کرج بپذیرید. به من اطلاع داده شد که شما برای حمایت از کارگران ایرانی در روز ۱۳ ژوئن در مقابل مقر اروپایی سازمان ملل متحد در شهر ژنو که نشست سازمان جهانی کار در آنجا بر گزار خواهد شد. در میدان ملل اقدام به  تظاهرات خواهید کرد. از این بابت از شما تشکر کرده و دستان مبارزتان را صمیمانه می فشارم. حقیقتا" تلاش‌های شما شایان قدردانی بسیار زیادی است.
مرا به دلیل فعالیت‌های سندیکایی اما با اتهامات ساختی و دروغین به ۱۱ سال زندان محکوم کرده اند و اکنون نزدیک به دو سال است که در زندان‌های جهنمی جمهوری اسلامی مدت حبس خود را می‌گذرانم. بارها مرا از زندانی به زندان دیگر منتقل کردند در حالی که هیچ حکمی از طرف قاضی برای تبعید من صادر نشده بود و در نهایت اکنون مدت ۸ ماه است که در زندان مخوف رجایی شهر کرج هستم. حمل‌بر، قاضی پرونده‌ی من در حالی مرا به ۱۱ سال حبس محکوم کرد که خود در حضور وکیلم اعتراف کرده بود که تنها یک کارمند در سلسله مراتب پیچیده‌ی موجود است و اختیاری از خود ندارد.
البته من تنها کارگر زندانی نیستم، صدها کارگر به دلیل مطالبه حقوق حقه ای خود مانند ایجاد تشکل، اقدام به اعتصاب ، در خواست افزایش حقوق ، داشتن امنیت شغلی و جانی ، اعتراض به اخراج ها ، اعتراض به تصویب قوانین ضد کارگری ، در خواست دستمزد های معوقه و... به شدت سرکوب ، کشته یا زندانی شدند از جمله  کارگران خاتون آباد با تیر اندازی از طرف هلیکوپترهای نظامی کشته شدند یا مانند ستار بهشتی در زندان زیر شکنجه جان باختند ویا هم‌اکنون مانند رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد  و بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری ، محمد جراحی عضو کمیته پیگیری ، رسول بداغی و عبدالرضا قنبری از کانون صنفی معلمان ، مهدی فراهی شاندیز عضو کمیته پیگیری ، جلیل محمدی عضو کمیته هماهنگی ، پدرام نصر الهی عضو کمیته هماهنگی ، من ، شاهرخ زمانی عضو سندیکای نقاشان و عضو کمیته پیگیری ... وصدها کارگر شناخته نشده ای  در زندان بسر می برند. اکثریت قریب به اتفاق کارگران زندانی نامبرده در زندان با برنامه های نقشمند ماموران که دستورنظام است دچار بیماری های خطر ناک مختلفی مانند سرطان و... شده اند که در این رابطه ، محمد جراحی ، رسول بداغی ، رضا شهابی ، بهنام ابراهیم زاده ، شاندیز و... هم‌چنان از بیمارها و عدم اجازه مداوا رنج می‌برند. لازم به بیان است که مسئولین شوراهای اسلامی و خانه کارگر در تمامی سرکوب های گفته شده در بالا به صورت های مستقیم و غیر مستقیم و پنهان و آشکار شرکت داشتند مثلا" در حمله به نشست کارگران شرکت واحد، خانه کارگری ها شرکت مستقیم داشتند و در بریدن زبان منصور اسانلو یکی از مسئولین خانه کارگر شناخته شده است ، یا این افراد مسئولین خانه کارگر و شورا های اسلامی طی 34 سال گذشته به طور مداوم از کارگران نا آگاه برای حمله و یا جمع آوری گزارشات علیه کارگران و تشکل های آنها شرکت داشتند و دولت از طریق آنها برنامه های سرکوب علیه کارگران و مبارزات کارگری را سازماندهی کرده و پیش برده است و هر وقت در نهاد های بین المللی کارگری نیاز به نماینده از طرف کارگران لازم بوده همین مسئولین خانه کارگر یا شوراهای اسلامی را که در واقع ماموران ویژه سرکوب کارگران هستند را بدون اینکه کارگران در انتخاب آنها دخالت داشته باشند به مجامع بین المللی فرستاده است درست مانند هم اکنون که سرکوب گران کارگران به عنوان نماینده کارگران ایران قرار است در نشست آی ال او شرکت کنند، من شاهرخ زمانی کارگر زندانی، نماینده سندیکای نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری از طرف خود و کارگرانی که مرا به عنوان نماینده خود قبول دارند اعلام می کنم این افراد را نه تنها نماینده خود و کارگران ایران نمی دانیم بلکه سریعا" اعلام می کنیم آنها شرکای جمهوری اسلامی در سرکوب جنبش کارگری و فریب دادن مجامع بین المللی هستند.
 در حال حاضر کوچک‌ترین تلاش برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری با سرکوب بسیار خشن دولت از طریق عوامل مختلف از جمله خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی مواجه می‌شود و هیچ اجازه‌ای برای ایجاد تشکل داده نمی‌شود. اخراجهای فردی و دسته جمعی و بیکاری میلیونی، 7 میلیون معتاد، صدها هزار کودکان و زنان خیابانی، صدها هزار کودک کار، پایین آمدن سن فحشا به 12 سال، فروپاشی خانواده ها و تعیین دستمزد یک پنجم زیرخط فقر برای کارگران (بطور مستقیم توسط همین خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی انجام می شود در حالی که خط فقر در ایران امسال از طرف دولت مردان معادل 550 دولار اعلام شده است اما خانه کارگری ها و شورا های اسلامی معادل 115 دلار را به عنوان دستمزد تعیین و تایید کردند ،) باز ماندن کودکان و جوانان از تحصیل، سرکوب تشکل های کارگری و مردمی ، کشتار انقلابیون، گرفتارشدن مردم بخصوص جوانان در افسردگی و بیماری‌های روحی و روانی، رشد بی‌سابقه جرم و جنایت و باز پس گیری تمامی دست آورد های انقلاب 57 به سود سرمایه داران، حذف یارانه ها، گرانی سوخت، برق، تلفن و گاز، پولی شدن مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و خدمات پزشکی و بهداشتی، بالا رفتن کرایه ها، سر به فلک کشیدن اجاره‌ی خانه تنها گوشه‌ای از مشکلاتی است که مردم و طبقه‌ی کارگر ایران در سایه‌ی حکومت جمهوری اسلامی و عوامل خانه کارگر و شورا های اسلامی با آن روبه‌رو هستند.
از طرف دیگر رواج افسارگسیخته‌ی قراردادهای موقت و سفید امضا، خروج کارگاه‌های کمتر از ده نفر از شمول قانون کار، عدم پرداخت دست‌مزد کارگران و نبود امنیت شغلی مصیبت‌هایی است که این حکومت بر سر طبقه‌ی کارگر ایران آورده است.
در چنین وضعیتی هرگونه اعتراضی با برخورد خشن و سرکوب شدید حکومت مواجه شده و هر صدای مخالفی بلافاصله با شکنجه و زندان روبه‌رو می‌شود. کارگران زندانی و زندانیان سیاسی حتی در مدت حبس خود نیز از این آزار و اذیت‌ها مصون نیستند. بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و غیرقانونی و کشتار زندانیان زیر شکنجه یا به علت عدم وجود امکانات درمانی در زندان‌ها به امری عادی بدل شده است. ستار بهشتی ، علی‌رضا کرمی خیرآبادی و دهها نفر دیگر نمونه‌ای هستند که به دلیل شکنجه یا عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان جان خود را از دست داده اند.

دوستان سندیکا های فرانسه :

در چنین وضعیتی طبقه‌ی کارگر ایران که امکان برخورداری از کوچک‌ترین حق تشکل‌یابی را ندارد نیاز به کمک مبرم هم‌طبقه‌ای‌هایش در سراسر جهان دارد. ما از عملکرد شما بخصوص در مورد فراخوان اعتراضی 13 ژوئن در حمایت از کارگران ایرانی صمیمانه تشکر می کنیم و می خواهیم با استفاده از روابط بین مللی خود در کمک و حمایت های بیشتری ما را یاری کنید تا بتوانیم مبارزات خود را به ثمر برسانیم . دوستان، من در نامه‌ای در مارس 2011 که برای شما نوشتم ، پنج پیشنهاد مشخص برای یاری شما به کارگران ایران مطرح کردم. آن پیشنهادات کماکان جای طرح دارند و عبارتند از:

۱- نمایندگانی از میان خود انتخاب کنید تا در رابطه با سرکوب کارگران توسط جمهوری اسلامی  تحقیق کنند تا شما به عمق فاجعه پی ببرید .

۲- نمایندگانی از بین خود انتخاب کنید تا مأمور شوند در رابطه با خانه کارگر که همدست پلیس برای سرکوب و فریب کارگران است و طی 33 سال در تمامی کارهای ضدکارگری دست در دست جمهوری اسلامی شریک جرم بوده است تحقیق نمایند، پس از کشف حقایق نسبت به خانه کارگر رابطه خود را با آن قطع کنید و از تمامی تشکل های کارگری جهان بخواهید که از ورود خانه کارگر و نمایندگان آن به جوامع کارگری و تحمیل خود به عنوان نماینده کارگران ایران جلوگیری نمایند .

۳- پس از تحقیقات لازم . کشف حقایق در مورد سرکوب سندیکاها و تشکل های کارگری و مخالفین آنها در ایرا ن با اتحاد میان تشکل های کارگری به صورت جهانی دولت ایران را وادار نمایید تعهدات خود را در قبال کارگران عملی نماید .

۴- در نهایت از شما می خواهم اگر پی به حقایق بردید و اگر قبول کردید که ما کارگران ایران بی گناه در زندانها عمر خود را از دست می دهیم به ما کمک کنید تا آزادی خود را به دست آوریم .

۵- اگر ممکن است برای من وکلایی را تعیین کنید، تا بتوانند شکایت مرا به خاطر شکنجه ، محاکمه و زندان بدون هیچ دلیل و سندی به مراجع قضایی صلاحیت دار ارایه و ادامه بدهند. در کجای دنیا دیده شده که برای یک کارگر عضو سندیکا به خاطر تلاش برای ایجاد سندیکا حکم 11 سال زندان صادر کنند.

بار دیگر دستان شما را به گرمی می‌فشارم واز شما خواهش می‌کنم تا از راه‌های فوق یا از هر  راهی که به نظر خودتان می‌رسد به یاری کارگران ستمدیده‌ی ایران بشتابید.


شاهرخ زمانی

زندان رجایی شهر کرج

 
 ۱۵خرداد ۱۳۹۲


تکثیر از : کمیته حمایت از شاهرخ زمانی 

۱ نظر:

  1. به شاهرخ زمانی، در زندان مخوف رجائی شهر!
    با سلامی به گرمی آفتاب سوزان تابستان که این روزها ترا و دیگر همطقه ای هایت حتی از تا بش آن بر بدنهای شکنجه شده تان محروم نموده اند، ه تو کارگر سرخت ما، شاهرخ زمانی عزیز.
    امیدوارم که سندیکاهای مورد خطاب نامه ات این پیشنهادات انسانی کارگری ات را انجام دهند. هر چند که با شناخت اندکی که از چگونگی کار این سندیکاها و بویژه رهبران و سازمانها و احزابی که این سندیکاهای وابسته بدان ها هستند، دارم، نمی توانم شکم را اظهار نکنم. این سندیکاها رهبرانی دارند که با رهبران احزاب طبقه سرمایه دار امپریالیستی مانند حزب دموکرات مسیحی و حزب سوسیالیست فرانسه و حزب راست بورژوائی گلیست ها وباصطلاح کمونیست با تفکرات حزب توده ی ایران دستشان توی یک کیسه هست. به باورمن، متأسفانه این سندیکاهای باصطلاح کارگری در مقابل طبقه کارگر هستند، آخر اتحادیه ها و سندیکاهائی که هم احزاب مادرشان و هم خودشان بر علیه مردم در لیبی و مالی، افغانستان و... جنگ غارتگرانه و ضد انسانی راه می اندازند و میلییونها انسان را تا کنون کشته وحتا کودکانی که متولد می شوند بر اثر بمب فسفری و اورانیوم ناقص(بمب اتمی برای فقرا) با بدنی سرطانی وغیره و یا مرده متولد می شوند، کجا می توانند حامی تو رفیق عزیزم باشند؟ بدین علل شاهرخ عزیزم، من هیچ امیدی به اجرای شدن آن پیشنهادات انسانی کارگری شما از طرف اینها ندارم. اینها همراه قافله و شریک گرگ هستند. و اما، شما همطقه ای عزیز، مسئولیت کارگری ات را به احسن ترین وجهی انجام داده و می دهید. ولی، امیدم و امید ما به طبقه کارگری می تواند باشد که خود را در سازمانها و احزاب توده ای طبقاتی با استراتژی ادامه همین مبارزه تا بر انداختن دولت های امپریایستی و ارتجاعی و ایجاد دولت طبقاتی انقلابی طبقه کارگر یعنی دیکتاتوری پرولتاریا ، برای لغو شرایط موجود و استثماری اجتماعی قرار داده باشند. بیائید از این نوع تشکلات ضد انقلابی و ضد کارگر یعنی تشکلات و احزاب کارگری بورژوائی قطع امید کنیم و برای ایجاد تشکلات نبرد طبقاتی خویش تلاش کنیم. اینها از همین نامه شما رفیق عزیزم نیز من می دانم و مطمئن هستم که سوء استفاده می کنند و از آن برای پیشبرد برنامه های ضد کارگر و جنایتکارانه دولت امپریالیستی فرانسه به رهبری حزب بورژوائی سوسیالیست فرانسه و غیره و در جهت ضدیت و قتل عام کارگران و زحمتکشان بهره برداری کرده و می کنند. امیدم این است که ندای من به شما عزیزان رسیده و مرا درک نمائید.

    پاسخحذف