۱۳۹۱ مرداد ۲, دوشنبه

زندانیان نیاز به حمایت های همه جانبه دارند.


زندانیان نیاز به حمایت های همه جانبه دارند.

زندان مرکزی یزد تبعیدگاه 16 زندانی سیاسی حبس سنگین و صدها زندانی عادی است
زندان مرکزی یزد دارای چهارده بند در حدود 3000 زندانی است که اکثریت آنها  حدود 2300 نفر در زندان و بقیه به صورت کار و مرخصی  موقتا" در بیرون می باشند که حداکثر مرخصی 4 تا 20 روز و کار در بیرون تا دو ماه است.
بدترین وضعیت نسبت به دیگر زندانهای مخوف حکومت جمهوری اسلامی  در زندان یزد مربوط به زندانیان سیاسی است، مثلا" نداشتن آشپزخانه برای پخت غذا و زمان کمتر برای هواخوری مخصوص زندانیان سیاسی بند 9 می باشد حال که به صورت قانونی این زندان هر فرد 2 ساعت در روز باید هوا خوری داشته باشد. اما این مدت برای زندانیان سیاسی از طرف مسئولین و  مأموران هر روز  بیشتر کسر می شود .در دوره جدید طی 3 ماه اخیر در شدت بخشیدن به شکنجه ها و کنترل وتحت فشار قرار دادن زندانی در تمامی اتاقها ،راهروهای تمامی بندها دوربین های مداربسته نصب شده است که به طور 24 ساعته هر گونه حرکت و آزادی های  درونی زندانیان را نیز از بین برده اند اکنون زندانیان حتی نمی توانند آزادنه لباس عوض کنند یا مثلا" جای از بدن خود را بخارانند این ایجاد زندان در زندان است، در واقع مصداق صد در صد شکنجه است.
فضایی که به هر کدام از زندانیان طبق آیین نامه داخلی زندانها باید تعلق بگیرد.در زندان یزد این یک هشتم  فضای مصوب است. که برای  خواب و استراحت بسیار عذاب آور است. . زندانیان دائما" مراقب حرکتها و رفتارهای خود هستند تا به بهانه های واهی و دروغین سوژه تنبیه مأمورین نشوند .
در رژیم غذایی زندان طبق آیین نامه داخلی باید در هر وعده غذایی یک چهارم مرغ  و روزانه 130 گرم گوشت یا ماهی دو بار سبزی خوردن تازه  و چهار بار دسر میوه داشته باشد ولی در اینجا چیزی به نام گوشت وجود خارجی ندارد .به مرغی که اکنون به زندانیان می دهند به مسخره مرغ انتهاری می گویند که به هر نفر تا 10 گرم هم نمی رسد ،سبزی و میوه که سرشان را بخورد . وضعیت غذایی که می دهند به قدری خراب و بدپخت است که همانطور خام خام اغلب به سطل آشغال ریخته می شود . برخی اوقات که غذا سیب زمینی یا ماست و خیار است دو ساعت بعد از غذا نان داده می شود یعنی نزدیک به ساعت خاموشی به زندانی نان می دهند این نوع حرکت به عنوان شکنجه روحی زندانیان نامیده می شود .برای 3000 نفر انسان یک پزشک وجود دارد و چیزی به نام معاینه دیده نمی شود . شخصی به نام دکتر فقط اوضاع بیمار را از خود بیمار طی زمان بسیار کوتاهی می پرسد و سپس اغلب به پیشنهاد خود بیمار دارویی را می نویسد. معمولا"داروهای عمومی و محدودی را می نویسد . به گفته مسئولان بهداری بیماری ایدز و هپاتیت مخصوص نوع سی آن در بندهای 4و 5و 6 به شدت رواج دارد. یکی از مسئولین بهداری توضیح می دهد که کسی که از این زندان به مرخصی رفته بود مغز بادام را از دهانش درآورده و به بچه اش داده که از همین طریق بچه و همسرش نیز مبتلا شده اند .
در زمان وضعیت اضطراری زندانی بیمار، باید حداقل دو ساعت درب زندان را به شدت بکوبیم تا نگهبان در را باز کند که در این مدت اغلب کسانی که بد حال می شوند حالشات شدیدتر وبا سرعت به وخامت می گراید طبق گفته زندانیانی که طولانی مدت اینجا هستند و تا به حال 4 مورد دیده اند تا باز کردن درب بند و بردن زندانی به بهداری یا جای دیگر زندانی مرده است .
انتقال بیماری از طریق زندانیان به یکدیگر و انتقال آن از طریق زندانیانی که به مرخصی رفته اند به خانواده هایشان بارها گزارش شده است.
طبق آمار این زندان یکی از قصابی ترین زندانهای ایران است که 12 درصد کل اعدام زندانیان در اینجا انجام می شود ،ماهی نیست که حداقل 6 الی 7 نفر اعدام نشود مثلا" از اردیبهشت تا کنون یعنی 20/4/1391 بیست و چهار نفر اعدام شده اند .
حتی بسیاری در سن پایین اعدام می شوند از 8 نفری که 22 تیر اعدام شدند فقط دو نفر 32 و35 ساله بودند بقیه بین 20 تا 26 سال بودند و عجیب است که هر کدام از اعدام شده ها حداقل 4 سال زیر حکم اعدام در زندان نگهداری شده اند یعنی افراد اعدام شده 20 ساله در واقع از 16 سالگی حکم اعدام گرفته اند .کثیفترین و حیوانی ترین کار مسئولین این زندان، این است که 3 روز مانده به اجرایی حکم، تاریخ اجراء حکم را به زندانی ها ابلاغ میکنند و آنها را به بند مخصوص یعنی بند انفرادی انتقال می دهند .
اعلام تاریخ اجرای حکم به کسانی که 4 سال یا 6 سال در زندان نگهداری شده اند  و بارقه امیدی در وجودشان زده شده است که شاید عفو دریافت کنند با این خبر دنیا روی سرشان خراب می شود ،کسانی که از بیکاری و نداری و نامیدی دست به حمل مواد مخدر زده بودند و می خواستند که شرمنده اهل و عیال خود نباشند .
16 زندانی سیاسی این زندان با مجموع 205 سال زندان و دو ابد از سنگین ترین حکم ها بر خوردارند. که حداقل زندان 10 سال و حداکثر 30 سال و حبس ابد می باشد  در طی دو نامه این زندانیان به عفو بین الملل آمده است که آنها از هر گونه امکانات و تسهیلاتی که برای زندانیان عادی است نیز محروم می باشند از جمله مرخص ،عفو عمومی ،کار در بیرون و غیره به دلیل مخالفت اداره اطلاعات آنها حق استفاده ندارند و تقریبا" از همه چیز محروم هستند یکی از معمولی ترین مشکلات زندانیان سیاسی تبعیدی که اغلب از استانهای کردستان ،آذربایجان شرقی و غربی ،کرمانشاه  و اهواز تبعید شده اند فاصله طولانی از خانه و کاشانه شان است که بین 1200 تا 2000 کیلومتر می باشد که اغلب با توجه به مشکلات مالی خانواده هایشان برخی از آنها بیش از سه سال است عزیزانشان را ندیده اند ،با توجه به ملاقات 20 دقبقه های راضی نمی شوند خانواده هایشان این مسافت طولانی و هزینه سنگین را برای دیدار 20 دقیقه ای تحمل کنند .


شاهرخ زمانی
زندان مرکزی یزد
25/4/1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر