طی 36
سال گذشته جمهوری اسلامی همیشه کارگران معترض ، حق طلبق را دستگیر کرده است و
همیشه تشکل های کارگری از هر نوع آن از شوراها گرفته تا سندیکا ها ، کمیته های
فعالین، اتحادیه ها ، کانون های صنفی کمیته های کارخانه و ... همه را بدون استثنا
سرکوب و منحل کرده، فعالینش را دستگیر ، محاکمه ، برخی را کشته و تعدادی را نیز
سالهای متمادی در زندان نگهداشته و خانواده کارگران را به نابودی کشانده است و
همچنین همیشه از ایجاد شدن تشکل های کارگری با سرکوب جلو گیری کرده است، طی عملکرد
36 ساله با دلایل و مدارک انکار ناپذیری اثبات شده است همه این کارها (سرکوب
کارگران) را برای دفاع از سرمایه داری و کارفرمایان انجام داده و می دهد چرا که
خود دولت یک کارفرمای بزرگ است که افراد و نهاد های تشکیل دهنده اش از جمله از
مقامات درجه یک گرفته تا پایین میلیارد ها ثروت مردم را به جیب زدند و خود تبدیل
به سرمایه دار و کارفرما شده اند مانند تامین اجتماعی که صاحب شرکت های گروه شستا
است یا بنیاد های 15 خرداد ، بنیاد شهید، آستان قدس رضوی، خیبر، صدرا ، شرکت های
ریز و درشتی که مستقیم یا غیر مستقیم به نهاد ها یا مقامات تعلق دارند و ... و یا
افرادی مانند زنجانی ، جزایری ، مافیا شکر ، رحیمی و صدها مولتی میلیادری که در
نظام حضور دارند که برخی شناخته شده اند و برخی هنوز شناخته شده نیستند، بنا براین
نظام جمهوری اسلامی جدا از تبلیغات ظاهری خود تحت هدایت سرمایه داران و کارفرمایان
بوده و خود یک کارفرمای بزرگی است در نتیجه تمامی مسئولین بالا و پایین دولت در صف
سرمایه داران و کارفرمایان قرار دارند و در واقع برای حفظ و تحمیل منافع خود و
بقیه کارفرمایان از قدرت سیاسی ، نظامی ، پلیسی و امنیتی که در اختیار دارند
استفاده کرده کارگران را به اشکال مختلف و به شدت سرکوب می کنند، سرکوب و دستگیری
کارگران و زحمتکشان طی 36 سال فرود و فراز و شدت زیاد و کم داشته ولی هر گز قطع
نشده است ،
برای
اینکه کارگران چاره ای جز مبارزه برای حفظ زندگی خود و خانواده در مقابل یورش هر
روزه کارفرمایان به سفره هر روز کوچکتر شده خود ندارند ، برای اینکه کارگران چاره
ای جز اعتراض ، تجمع ، اعتصاب ، راهپیمایی ، بستن راه ها و ... ندارند، برای اینکه
کار فرمایان دستمزد یک چهارم زیر خط فقر ، نابودی امنیت شغلی، قرارداد های موقت و
سفید امضا ، اخراج و عدم تشکل یابی ، بیکاری و گرسنگی ، کودکان کار و خیابان ، ترک
تحصیل ، ناتوانی برای معالجه بیماری ، عدم استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی و
... را توسط نهاد های مختلف جمهوری اسلامی به کارگران تحمیل می کنند، و از طریق به
خدمت گرفتن نهاد های قانون گذار و نهاد های اجرایی و نهاد های امنیتی به عنوان
ابزار سرکوب تحمیل فوق را پیش می برند و حتی آن دستمزد های ناچیز را نیز مشمول
معوقه می کنند، کارگران در مقابل چنین تحمیلاتی باید در داخل و مقابل کارخانه تجمع
کرده دست به اعتصاب بزنند ، باید در مقابل ریاست جمهوری، بیت رهبری ، مقابل مجلس ، مقابل دادگاها ، مقابل وزارت کار و ... که
همگی نمایندگانی از کارفرمایان محسوب می شوند، مقابل بخشداری ، استانداری ، دفاتر
شرکت ها و کارخانجات و ... دست به اعتراض ، تجمع ، راه پیمایی و ... بزنند . آیا ما
کارگران و معلمان جز این اعمال و اعتراض چاره ای دیگری داریم ؟
همانطوری
که کارگران می دانند کارفرمایان تنها با استفاده از ابزار سرکوبی به نام دولت
جمهوری اسلامی توانسته اند این همه ظلم و ستم را به کارگران تحمیل کنند،ضمن اینکه
جمهوری اسلامی طی 36 سال تشکل های کارگری را سرکوب و منحل کرده و اجازه نداده کارگران
تشکل های مستقل حود را بسازند در همین حال تشکیلات امنیتی خانه کارگر را به عنوان
تشکل کارگری به کارگران تحمیل کرده است، و از طریق آن به انواع سرکوب تا حد پلیسی
و امنیتی علیه کارگران مبارز دست زده است ، از طریق حانه کارگر اختلافات بین
کارگران ایجاد کرده و یا اختلافات را دامن زده است و بسیاری از اعتراضات را خانه
کارگر در نطفه خفه کرده است ، بنا به اعترافات حسن صادقی از مهره های مهم خانه
کارگر که رو به نمایندگان مجلس گفت :
"
اگر خانه کارگر نبود تا کنون کارگران 9 بار جمهوری اسلامی را سرنگون کرده بودند
" این اعتراف نشان می دهد که خانه کارگر چه خیانت های علیه کارگران مرتکب شده
است و همچنین نشان می دهد که مسبب اصلی فلاکت امروزی کارگران حکومت سرمایه داری با تمامی جناح ها و عواملش
است.
همه
ای اینها نشان می دهد که کارگران برای هر مطالبه ای ضمن دست زدن به اعتصاب و تجمع
در محل کار حل مشکل و امکان کسب مطالبات خود را با تجمع های متحدانه و سراسری در
مقابل نهاد های مهم دولتی مانند مجلس، ریاست جمهوری ، بیت رهبری ، مقابل وزارت
خانه ها و سازمانها و دادگاه باید دنبال کنند و البته جمهوری اسلامی نیز این را
درک کرده است برای همین هر روز دستگیری و زندانی کردن کارگران را بیش از قبل شدت
می بخشد ، دستگیری شاپور احسانی راد به اتهام واهی تحریک کارگران لوله سازی صفا و
دستگیری جعفر عظیم زاده به اتهام خواستار
آزادی شاپور احسانی راد در این جهت صورت گرفته است. به یاد بیاوریم دستگیری های گسترده
کارگران و فعالین کارگری که هر ساله قبل و بعد از اول ماه می شدت می یابد که امسال
1394 شدت بسیار زیادی داشت ، در واقع هر چه مبارزه کارگران بیشتر و گسترده تر می
شود به همان میزان زیر پای کارفرمایان سستر شده در نتیجه دستگیری ، محاکمه و
زندانی کردن کارگران بیشتر می شود، این اصل تنها یک دلیل دارد ، کارفرمایان و
دولتشان می دانند در تمامی اعتراضات نقطه عطف و آخرین عمل تعیین کننده حرکت سازمان
یافته سراسری کارگران است که تعیین تکلیف می کند، برای همین است که با تمام قدرت
تلاش می کنند کارگران نتوانند تشکل های مستقل خود را بسازند و آنها را برای هدایت
و رهبری اعتراضات و اعتصابات سراسری خود به مطالبات خود برسانند در نتیجه هر
کارگری که بیشتر به سمت همبستگی و سراسری شدن حرکت می کند به میزان اعتقادش و سرعت
عملش زودتر دستگیرش می کنند و حکم بیشتری علیه اش صادر می کنند، این موضوع به
فعالین و کارگران نشان می دهد که باید از کدام راه برای کسب مطالبات خود حرکت کنند
، نهاد های مختلف جمهوری اسلامی در جهت دفاع از کارفرمایان قوانین ضد کارگری تصویب
می کنندو بقیه نهاد ها آنها را علیه کارگران اجرا می کنند و هر کارگر و یا تشکلی
به قوانین و اعمال ضد کارگری اعتراض کنند توسط بر خی دیگر از نهاد های حکومتی
دستگیر ، محاکمه و زندانی می شوند ، از جمله برخی از کارگران و معلمان اکنون در
زندان به سر می برند تعدادی از انها عبارتند : شاهرخ زمانی ، بهنام ابراهیم زاده ،
محمد جراحی ، شاپور احسانی راد، جعفر عظیم زاده ، مهدی شاندیز ، رسول بداقی ،
عبدالرضا قنبری ، افشین ندیمی ، حامد محمودی نژاد، آرام و فواد زندی و دهها کارگر
و معلم دیگر که توسط جمهوری اسلامی برای دفاع از کارفرمایان زندانی شده اند.
کارگران
، معلمین و تشکل های کارگری و معلمان هر کدام از ما خواستار افزایش دستمزد باشیم ،
یا برای دریافت دستمزد معوقه خود اقدام کنیم یا در مقابل اخراج و بیکار سازی مقاومت
نماییم یا نسبت به عد م امنیت شغلی ، قراداد های موقت و سفید امضا، یا نسبت به
گرسنگی فرزندان و عدم توان استفاده از تحصیل و بهداشت و درمان و ... که همگی به
دست کارفرمایان به صورت گسترده و سراسری علیه ما تحمیل شده است، دست به اعتراض
بزنیم ماموران جمهوری اسلامی برای دفاع از کارفرمایان اقدام به سرکوب ما خواهند
کرد. چون دولت سازمان سراسری کارفرمایان برای حفظ منافع کلی و سراسری طبقه سرمایه
داری ( کارفرمایان ) است،
بنا
براین تنها راه وادار کردن کارفرمایان به عقب نشینی در مقابل مطالبات ما کارگران و
معلمان و ازادی کارگران و معلمان زندانی و زندانیان سیاسی مبارزه سراسری است که با
ایجاد انواع تشکل های مستقل و ایجاد فدراسیون و کنفدارسیون سراسری با به هم پیوستن
تشکل های مستقل موجود و برنامه ریزی
مبارزه سازمان یافته در شکل متحدانه طبقاتی با اعتصابات و اعتراضات سراسری تحت
رهبری تشکل های سراسری نامبرده ( فدراسیون و کنفدراسیون ) ممکن خواهد شد.
ما
ضمن اینکه خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی کارگران و معلمان زندانی و زندانیان
سیاسی هستیم ، همچنین می خواهیم هر چه زودتر شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده
آزاد شوند .
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته
پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
5/3/1394
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر