۱۳۹۴ خرداد ۱۰, یکشنبه
۱۳۹۴ خرداد ۹, شنبه
نجمی مسئول اداره اطلاعات در زندان رجایی شهر گفت :
"بردن
رسول بداقی کار سپاه است "
در وحشت از اوج گیری اعتصابات
و اعتراضات کارگران و معلمان رسول بداقی در آستانه آزادی در تاریخ 16 فروردین 1394
به بهانه بردن به بازپرسی دزدیده شده و تا کنون در سلول انفرادی زیر
فشار های روحی و جسمی تحت بازجویی و
شکنجه قرار دارد، وی برای دفاع از کانون صنفی معلمان این فشار ها را تحمل
می کند، طی اعتصابات غذا ، دادن چندین بیانیه و فشار های هم بندان وی به مسئولین
زندان برای بر گرداندن رسول بداقی به سالن 12
باز هم نجمی مسئول اطلاعات زندان رجایی گفت " ما اطلاعی از رسول بداقی
نداریم کار ، کار سپاه است" طی 36 سال شکنجه و اذیت و آزار زندانیان توسط
سپاه پاسداران تحت رهبری یا پوشش نام
وزاردت اطلاعات و انواع دیگر پلیس
سیاسی انجام می شد و کمتر دیده می شد که سپاه مستقیم و با نام و نشان خودش
اقدام به شکنجه وباز جویی و ... بکند اما اکنون سپاه پاسداران مستقیما" به
جرگه آدم کشان اضافه شده است چون سران سپاه دیگر به ماموران دیگر نهاد ها اعتماد
ندارند. این اعمال جنایت کارانه زمانی رخ می دهد که طبق قانون خود جمهوری اسلامی
در ماده 2 آیین نامه سازمان زندانها فعالیت و دخالت کلیه ارگانهای حکومتی در امور
زندان اکیدا" ممنوع می باشد. وقتی سپاه و اطلاعات ولایت مطلقه میلیادر های
حاکم طبق آمار جهانی به گفته سی ان ان
رهبرشان جزوه 67 میلیادر در سطح جهان است و کمترین دزدی جدید این نهاد ها به عنوان
3/5 میلیارد دلار از پول نفتی و 220
میلیارد بانکی رقم نا فابل یک و دو دهم
سردار احمدی مقدم که به اصطلاح حافظ جان و مال مردم است ، این ادم کشان و سگان
پاسبان چپاولگران هزاران میلیاردی که گرسنگی ، فقر و کارتن خوابی ، حلبی نشینی 80
در صد مردم حاصل دزدی و چپاول نظام مولتی میلیارد های روحانی - سپاهی است، چرا
نباید از فعالین و تشکل های کارگری ،معلمان و کارگران وحشت نداشته باشند ؟ چرا
همسر و بچه بداقی را محاکمه نکنند ؟ در حالی که می دانند تشکل های مردمی و فعالین
آنها مانند بداقی ها به عنوان مهمترین ابزار با برنامه و سازمان یابی اگاهانه و
متحد و یکدست ستمدیدگان برای نابودی استبداد و بهره کشی حاکم در رسیدن به آزادی و
برابری و عدالت اجتماعی هستند.
خالد
حردانی بطور اورژانسی به بهداری منتقل شد.
خالد حردانی در پی افزایش شدت
امواج پارازیت ها ضمن داشتن علائم عمومی اثرات سوء پارازیت ها که تمامی زندانیان
دچار آنها هستند امروز شنبه 9/3/1394 بطور ناگهانی دچار دل درد شدیدی شد بطوری که
زندانیان مجبور شدن وی را روی برانکارد به بهداری زندان منتقل کنند. و فعلا"
از سرنوشت وی خبری در دست نیست.
تنها
اداره اطلاعات اجاز نمی دهد محمد نظری آزاد شود.
محمد نظری امروز شنبه 9/3/1394 بیست و دو سال از زندان خود را پشت سر گذتشت
لازم به بیان است که تمامی بخش ها و نهاد های مربوط به پروده وی توافق دارند که
محمد نظری باید آزاد شود ولی اداره اطلاعات که قانونا" حق هیچ گونه دخالت پس
از صدور حکم بر علیه زندانی ندارد نمی
گذارد محمد نظری و بسیاری از زندانیان که توان تحمل زندان را ندارند آزاد شوند.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
9/3/1394
۱۳۹۴ خرداد ۸, جمعه
محمد علی منصوری درخطر بی هوشی قرار دارد.
امروز محمد علی منصوری از هواداران زندانی مجاهدین در سالن 12 زندان رجایی شهر دچار بیماری شد که علائم ظاهری آن تب
و لرز است ، همراه تب و لرز دچار بی حالی ، سرگیجه ، حالت تهوع و ... که از علائم
و نشانه های وجود و تشدید پارازیت ها می باشد ضمن اینکه پارازیت ها به اثرات و
عملکردهای بیماری های دیگر که بیشتر آنها از نبود بهداشت، وجود سو تغذیه و دیگر
شکنجه در زندان هستند را به شدت می افزاید، پس از بروز علائم بیماری او را به
بهداری بردند اما در انجا تنها دو عدد قرص سرما خوردگی به او داده و در همان حال
تب و لرز ، سر گیجه و حالت تهوع که هر آن احتمال بی هوشی یا شوک دارد به سالن بر
گرداندند وی همچنان در تب می سوزد و دچار هذیان گویی شده است .
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
8/3/1394
۱۳۹۴ خرداد ۷, پنجشنبه
مرگ دردناک کارگر کارخانه «بستنی عسل» به علت فقدان ایمنی محل کار
عارف امیدی
مرگ دردناک کارگر کارخانه «بستنی عسل» به علت فقدان ایمنی
محل کار
خبرگزاری هرانا – ظهر دیروز یک کارگر زن ۳۰ ساله در سنندج
هنگام کار در کارخانه بستنی سازی به داخل دستگاه کشیده شد و به طرز فجیعی جان
باخت.
به گزارش هرانا، همکاران او به ایلنا گزارش دادهاند
که «شهین احمدی بگجان» حوالی ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه روز چهارشنبه (۹ اردیبهشت) هنگام کار در
کارخانه «بستنی عسل» واقع در شهرک صنعتی سنندج بر اثر حادثه کار کشته شد. این
حادثه زمانی اتفاق افتاد که ابتدا دست این کارگر در دستگاه خط تولید این کارخانه
بستنی سازی گیر کرد و سپس بدن او به داخل دستگاه کشیده شد.
کارگران به ایلنا گفتهاند پیش از این نیز حوادث کار
مشابهی که منجر به جراحت و مصدومیت کارگران شده، در این کارخانه رخ داده است.
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﭘﯿﺎﻡ ﺳﻨﺪﯾﮑﺎ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﯿﺸﻪ
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ
ﺣﻮﻣﻪ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻧﯿﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻏﻠﺐ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﺎ
ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﺪﺍﻗﻞ
ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺼﻮﺏ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﻓﺎﻗﺪ ﺑﯿﻤﻪ ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ
. ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ 12 ﺳﺎﻋﺖ
ﮐﺎﺭ ،ﺣﺘﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ 700 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ . ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﺎﻡ ﺍﯾﻤﻦ،ﺷﯿﺸﻪ ﻓﺪﮎ،ﺁﺩﯾﻨﺎ
ﺷﯿﺸﻪ،ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻧﺪ
.
ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﻮﺍﺩ ﭘﻠﯿﻤﺮﯼ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﺝ ﺿﻤﻦ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎﺭﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺣﺘﺎ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺎﺳﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ
ﻭ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﭘﺸﻢ ﺷﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﺱ ﺩﺍﯾﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯼ
ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻬﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻢ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ
ﺁﻭﺭﺩ .ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ
ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯼ ﻣﻮﻣﻦ ﺩﻭﺳﺎﻟﯽ ﺁﻥ
ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﺑﻊ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺟﺰﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﻟﺤﺎﻅ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪ 2 ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺴﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ. ﺍﯾﻦ ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺍﺳﺘﺜﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺳﻨﺪﯾﮑﺎﯼ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ نقاش
اخیراً فعالان «شبکۀ همبستگی کارگری» در تماسی با آقای «کریس باف» (Chris Baugh)، معاون دبیر کل «اتحادیۀ خدمات عمومی و تجاری» (PCS) در بریتانیا، پشتیبانی او را برای شاهرخ زمانی و رضا شهابی جلب نمودند.
«اتحادیۀ خدمات عمومی و تجاری» یکی از بزرگترین اتحادیه های بریتانیا است که ۲۴۰/۰۰۰ عضو آن اکثراً کارگران و کارمندان بخش دولتی هستند.
پس از توضیحات مختصری در مورد تاریخچۀ مبارزات شاهرخ زمانی و رضا شهابی برای تحقق ابتدایی ترین حقوق کارگران، «کریس باف» پشتیبانی گرم خود را با این فعالان دربند جنبش کارگری اعلام کرد و خواهان آزادی فوری آنان و همچنین همۀ فعالان کارگری از زندان شد.
«شبکۀ همبستگی کارگری»
۲۸ مه ۲۰۱۵ (۷ خرداد ۱۳۹۴)
۲۸ مه ۲۰۱۵ (۷ خرداد ۱۳۹۴)
فراخوان به نیروهای انقلابی :
فراخوان جمعی از فعالین
سوسیالیست زندانی به کلیه نیروهای چپ کارگری سوسیالیست و دمکرات های انقلابی در
دعوت به ضرورت حیاتی سازماندهی انقلاب قریب الوقوع و حاکمیت دمکراتیک شوراهای
کارگران و ستمدیدگان (معلمان ، پرستاران ، نظامیان و ...)
پیش نویس اولیه :
پیش به سوی ایجاد جبهه متحد
سوسیالیستی کارگری :
نظر به اینکه :
الف - مجموع عوامل درونی و
بیرونی کشور در فروپاشی مناسبات اقتصادی ، اجتماعی تشدید بی سابقه تضاد های درونی
جناح های قدرت و انزوای جهانی و بحرانهای مختلف شرایط انقلابی را در دستور روز
قرار داده است.
ب - نبود آلترناتیو انقلابی
کارگری باعث بروز خطر اتی می گردد از جمله :
1- مداخله نظامی امپریالیستی از
طریق ایجاد جنگ داخلی توسط نیروهای بنیاد گرا و فاشیست حاکم در برادر کشی ، آوارگی
، کشتار میلیونی و نابودی زیر ساخت های کشور مانند سوریه ، عراق ، لیبی ، یمن و ...
در فروش اسلحه انحراف آگاهانه و جهت جلو گیری از مسیر انقلاب قریب الوقوع عادلانه
از طریق تظاهرات ، اعتصابات عمومی در قدرت گیری واقعی زحمت کشان از سرنوشت شورای شان محتمل تر می نماید و یا ،
2- انحراف جریان انقلاب از
طریق نیرنگ و فریب مردم با شعار های انحرافی به بهانه انقلاب بدون خشونت ، و شعار
لیبرال ها جمهوری اسلامی بدون ولایت فقیه و یا انتخابات ازاد و رساندن اصلاح طلبان
داخلی و بیرون به حکومت و غیره یعنی دست نخورده گذاشتن تمام پایه های مادی استبداد
و بهره کشی (مانند شکست انقلاب 57 که پایه های مادی و اصلی استبداد و بهره کشی حفظ
و تقویت شد) و اکنون حفظ کردن نهاد های مانند سپاه پاسداران و اطلاعات برای سرکوب
مجدد انقلاب و تغییر سیاسی در جابه جای مهره در جلو گیری از رسیدن به حاکمیت مستقیم و بلا واسطه شورای دمکراتیک
کارگران و زحمتکشان صورت جدید تکرار خواهد بود، ویا،
3- سازش سیاسی جناح تمامیت گرا
فاشیست حاکمیت با جناح های جنگ طلب امپریالیسم در کودتای حکومتی در کشتار و سرکوب
همه جانبه انقلاب آینده،
4 - بر انگیختن و تحمیل یک
قیام نا رس ناموفق و در نتیجه کشتار و نابودی تمامی فعالین ، تشکل ها و امکانات
مردمی و کارگری،
نبود آلترناتیو انقلابی کارگری
با توجه به چهار خطر بر شمرده انقلاب پیش رو را به انحراف و شکست می کشاند،
برای جلوگیری از شکست موقعیت
انقلابی پیش رو :
ج - همه نیروهای سوسیالیست و
دمکرات انقلابی در اطراف و حول پلاتفرم پیشنهادی
در قالب جبهه انقلابی دمکراتیک و در اطراف نشریه به ویژه نشریه و یا ابزار
های که به نام جبهه در جهت سازماندهی اعتراضات و مبارزات مردم برای انقلاب و
حاکمیت شورایی دمکراتیک کارگران و ستمدیدگان متحد و یکپارچه می شوند، بلوک مستعد
فوق بر اساس مطالبات مشترک به توافق رسیده تمام توان تبلیغی ، ترویجی و
سازمانگرانه خود را در جهت سازماندهی مبارزات ضد دیکتاتوری ، ضد بهره کشی در
تظاهران ، اعتصابات ، از طریق تشکل های صنفی ، سیاسی ، فرهنگی و مدنی با ایجاد
پیوند پویا ، زنده و ارگانیک از طریق فعالین ، هسته ها و کمیته های سازمانده داخلی
انجام داده و تمام امکانات خود را در این جهت هدایت و مصرف خواهد کرد.
5- چگونگی ساختار این جبهه بر
اساس ماهیت و رضایت آن در اجماع و
تفاهم رو مواد مشترک در عین قبول استقلال
فکری و برنامه اعضا در سازماندهی دمکراتیک امور بر اساس تعریف و تحکیم مواد مصوب ،
مسئولیت و وظایف ، قبول مسئولیت و عملی کردن گروهی و جمعی آن می باشد که با رای
مخفی و مستقیم صورت گرفته که اعضای مسئول باید در قبال کارهای اجرایی مورد توافق و
محوله مسئولیت داشته و جواب گو باشد، برای جلو گیری از هر گونه فرقه گرای ، فرد
گرایی کاریزماتیک و تفرقه و دوری از سازمانگری عملی مبارزات توده ها، موارد زیر
باید رعایت گردد :
1- نیروهای که بطور کامل و یا
موردی در حد برنامه حداقل خود برنامه جبهه را قبول می کنند باید پس از قبول شروط و
مسئولیت تمامی توان خود را بصورت واقعی و عملی در خدمت جبهه قرار بدهند و در این
راستا فرد یا افراد شرکت کننده باید خود را کاملا" و بعنوان بخشی از آن (جبهه) در خدمت اهداف و برنامه آن قرار دهد، که
هدفش سازماندهی انقلاب و حاکمیت توده هاست. هر گونه فکر و دیدی(نگاهی) جبهه و کار
در ان را به چشم شرکت سهامی فرقه های جدا از توده حساب کرده و تلاش کنند آن را تحت
سیطره خود قرار دهند آن را در مسیر شکست خواهد انداخت . جبهه متحد سوسیالیستی
کارگری بالنده بر اساس برنامه مشترک مورد توافق اعضای تشکل دهنده و سازماندهندگان
واقعی اعتراضات و مبارزات توده ها مانند نمونه کنگره ملی افریقای جنوبی و هند باید
یک سازمان با ساختار محکم سازمانده و مبارز باشد و نه ساز ناکوک وسیله فرقه های
جدا از مبارزه و توده ها برای بردن سهم بیشتر و یا خود نمایی برای قدرت بالاتر در
فضای متوهم مجازی اینترنتی و ...
2- مبارزات فکری باید به دور
از بحث های روشنفکرانه بی سر و ته در راستایی حل مشکلات و چه باید کرد، حل مشکلات
جنبش داخلی و حل سازماندهی عملی جبهه از لحاظ برنامه و ساختار و برای ارتقاع و
پیشبرد بهتر انقلاب و مبارزات توده ای و چگونگی پیوند زنده ، عمیق با مبارزات
پیشروان و تشکل های توده ای برای سازماندهی انقلاب و در خدمت کارگران و زحمتکشان
باشد.
بدون تعارف و رو در بایستی باید کمیت نیروهای عمل کننده دارای جسارت و رزمندگی
در میدان مبارزه در داخل کشور ایمان به توده ها و سازماندهی مستقیم آنها و قدرت
سازماندهی در عرصه های موجود مبارزه برای تبلیغی ، ترویجی و عملی بر کمیت
درازگویهای روشنفکرانه در چسبیدن به سکت های بی هویت برتر شمرده شود از این لحاظ
جمع و جذب مبارزان تشکل های کارگری ، مردمی داخلی ، پیش روان ، روشنفکران و فعالین
عمل کننده سازمانگر ، مبلغ و مروج داخلی باید در اولویت جبهه قرار بگیرند.
ر - اصول اولیه و لازم برای
بلوغ فکری جبهه متحد سوسیالیستی کارگری :
1- اعتقاد و ایمان فکری و تعهد
عملی به حاکمیت شورایی دمکراتیک کارگران و زحمتکشان،
2 -
اعتقاد عملی و کاربردی به امر سازماندهی آگاهانه انقلاب قهر آمیز با مشارکت توده
ها در اشکال اعتصابات ، تظاهرات سیاسی،
صنفی و قیام به عنوان تنها روند طبیعی، نابودی بهره کشی و استبداد از طریق
دسته متشکل آنها در احزاب ، سازمانها و تشکل های توده ای ، صنفی - سیاسی (اتحادیه ، شورا ، کمیته های انقلابی و
غیره )
3 - تعیین
و باور صادقانه به اصلی که انقلاب کارتوده هاست و ازادی کارگران به دست خودشان
ممکن است،
ل _
مطالبات محوری جهت سازماندهی انقلاب برای خود مدیریتی و حاکمیت شورای دمکراتیک
کارگران و زحمتکشان :
1 -
جدایی دین از سیاست، حکومت ، آموزش و اعلام ان به عنوان امر خصوصی مردم و اصل آزادی
توده ها در رد یا قبول دین و قطع هر گونه
کمک های دولتی به نهاد ها و امور دینی،
2 -
حق کامل ملل کرد ، بلوچ ، عرب ، ترک و ... در تعیین سر نوشت خود در :
الف -
اتحاد آزادانه و داوطلبانه ملل تحت ستم در چهار چوب ایران شوروی دمکراتیک در
جمهوری های مستقل شوروی یا جدایی کامل،
3 -
منع تفتیش ، سانسور ، کنترل ، شکنجه و اعدام و زندان آزادیخواهان ، تشکل ها و دیگر اندیشان،
آزادی زندانیان سیاسی ، عقیدتی و محاکمه عاملین ، آمرین سرکوب و شکنجه ، اعدام و
کشتار در دادگاه خلق و آزادی تجمع ، تشکل ، احزاب ، مطبوعات ، بیان ، قلم و اندیشه،
4 -
انحلال کلیه نهاد های نظارتی و سرکوب مانند شورای نگهبان ، رهبری ، خبرگان ، مصلحت
و غیره و آزادی مردم در انتخاب کردن و انتخاب شدن، که دارای آزادی کامل با رای
مخفی و مستفیم،
5 -
در جهت تغییر بنیادی سیستم اقتصادی و خلع ید از خلع ید کنندگان و غارت گران و
استثمارگران در حوزه های تولید و برنامه ریزی اساسی در مسائل اجتماعی و دمکراتیک ،
خدماتی و ارتباطی،
الف -
در جهت بر آورد کردن نیاز های مردمی توسط هدایت و راهنمای و مصوبات دولت شورای
دمکراتیک،
ب -
اداره و سازماندهی توزیع و مصرف توسط شوراها و اتحادیه ها و کلیه اتحادیه های مصرف
کنندگان از طریق فروشگاه های زنجیره ای ، تعاونی های مصرف و غیره،
ج -
باز سازی ، نوسازی و سرمایه گذاری در بخش های لازم ویران شده تولید ، خدمات و جذب
ارتش میلیونی بیکاران در جهت تقویت اساسی در تولید ناخالص ملی،
د -
خلع ید از رانت خواران ، دلالان و وارد کنندگان مافیایی کالاهای بنجل و ملی کردن
بازرگانی خارجی و انحصار دولت دمکراتیک بر بازرگانی خارجی،
ر -
مالیات بر در امد به صورت تصاعدی،
6 - دولت شورای دمکراتیک کارگران ، معلمان ،
پرستاران ، نظامیان ، کشاورزان و دیگر ستم کشان در شکل موسسان همگانی که مسئول
سرنگونی انقلابی دیکتاتوری حاکم می باشد سازماندهی و اداره امور اقتصادی ، اجتماعی
، سیاسی و فرهنگی و نظامی کشور را که
راسا" از طریق شورا ها ، کمیته ها ، سندیکاها و اتحا دیه ها در محیط کار و
زندگی بر عهده داشته و در آن قوه مقننه و مجریه در یک جا جمع بوده و یک تن واحد می
باشد، باید برای جلو گیری از بورکراتیسم و دیکتاتوری فردی و یا حزبی و همچنین
تقویت خود مدیریتی و اداره دمکراتیک فوق و از طرفی تدوین امور پایه ای مردم باید
متضمن موارد زیر باشد :
الف - لغو تمامی قوانین
بهره کشانه از جمله قرارداد های سفید امضا و موقت اشتغال دائم و همگانی برای
شهروندان واجد شرایط همراه با دستمزد یا حقوق شایسته برای آحاد ملت در جهت یک
زندگی شرافتمندانه و انسانی.
ب - بهداشت ، مراقبت ،
درمان ، آموزش ، تحصیلات ، خدمات عمومی از جمله آب، برق ، گاز ، تلفن ، انرژی و
مسکن و ایاب و ذهاب رایگان و همگانی.
ج - انتخابی بودن همه امور
بویژه حق دخالت و نظارت و کنترل و حسابرسی کردن متشکل در تشکل های صنفی ، سیاسی ،
فرهنگی و تعاونی بر اعمال و رفتار دولت ، نمایندگان و مصوبات مجلس موسسان.
د - حق مردم در انتقاد و
قانونی شدن بر کناری مسئولین خاطی و خائن به منافع مردم از طریق محاکمه در
دادگاههای مردمی طی 24 ساعت.
ر - دستمزد و حقوق
نمابندگان مردم، بدون کوچکترین امتیاز خاص باید برابر با دستمزد یک کارگر متخصص یا
کارمند متوسط باشد.
م - بطور قانونی تمام
قوانین مصوب توسط نمایندگان مردمی قبل از لازم الاجرا شدن باید به نظر همگانی
گذاشته شده و در صورت خواست مردم به رفراندوم عمومی گذاشته شود.
7 - مکانیزه و مدرنیزاسیون
و ارتقاع سطح شیلات ، دامداری، طیور و کشاورزی، در مورد کشاورزی :
اولا" - ایجاد و تقویت مجتمع های کشت و صنعت های مدرن و
مکانیزه و دسته جمعی مانند نمونه های کشت و صنعت مغان و دامغان و ...
ثانیا" - گسترش تعاونیها و مزارع اشتراکی روستای در جهت
تشویق کشاورزان به کشت دسته جمعی پیش رفته و مکانیزه از طریق کمک های مادی ، فنی و
معنوی دولت شورایی دمکراتیک در دوری از شیوه های خورده مالکی عقب مانده و تضمین
خرید محصولات کشاورزی از طرف دولت.
ب - کمک به ارتقاع کیفی
زندگی عشایر، دامداران و تقویت دامهای دامداران در بالا بردن و تکامل و پیشرفت
پرورش و تولید دام و خرید آن به هزینه دولت.
ج - تلاش دولت برای ارتقاع
سطح سالم و مکانیزه و علمی شیلات و طیور و خرید تضمینی محصولات.
د - الویت دولت شورای
دمکراتیک در جلو گیری از فرسایش حاک ، نابودی جنگل ها ، مراتع و آب.
8 - لغو تمامی قوانین
ظالمانه مرد سالارانه و مذهبی ، تبعیض آمیز و زن ستیز از حوزه زندگی زنان، آزادی
کامل زنان در انتخاب پوشش ، شغل ، همسر ، حضانت بچه ، حق مسافرت خارجی ، حق
طلاق و برابری کامل با مردان در برابر کار
و موقعیت های برابر .
9 - انحلال تمامی نهاد های
سرکوب از جمله سپاه ، بسیج، اطلاعات و تشکیل ارتش خلقی و مردمی تحت هدایت و اداره
شورای های سربازان، درجه داران و نظامیان .
10 - انحلال کلیه نهاد
قضایی از جمله دادگاه های انقلاب ، دادستانی ، دیوان عدالت ، دیوان عالی و غیره و
تشکیل دادرسان و دادگاه های خلقی با انتخاب مستقیم مردم .
11 - تدوین و برنامه ریزی
عملی و علمی آموزشی و پرورش کشور مطابق با سطح رشد و نیاز های مادی ، فنی، تولیدی
و علمی و انسانی و فرهنگی جامعه توسط شوراهای سراسری معلمین ، دانش آموزان،
استادان و دانشجویان و متخصصین امر با عالی ترین و پیشرفته ترین متد رایج دنیا تحت
نظارت دولت شورایی دمکراتیک.
امضا و نوشته شده توسط :
جمعی از زندانیان سیاسی
رجایی شهر ، تبریز ، ارومیه ، سنندج و اوین
ﮔﺰﺍﺭﺵ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﭘﯿﺎﻡ ﺳﻨﺪﯾﮑﺎ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﯿﺸﻪ
ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺷﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ
ﺣﻮﻣﻪ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﻧﯿﺮﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻏﻠﺐ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﺎ
ﺳﺎﺑﻘﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺭﺍ ﺍﺧﺮﺍﺝ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﺣﺪﺍﻗﻞ
ﺣﻘﻮﻕ ﻣﺼﻮﺏ ﺍﺳﺘﺨﺪﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩﺍﻧﺪ. ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﻓﺎﻗﺪ ﺑﯿﻤﻪ ، ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪﯼ ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻭ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺎﺭ ﻫﺴﺘﻨﺪ
. ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﯿﺸﻪ ﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﺯﺍﯼ 12 ﺳﺎﻋﺖ
ﮐﺎﺭ ،ﺣﺘﺎ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺟﻤﻌﻪ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﯾﺖ 700 ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ . ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﺎﻡ ﺍﯾﻤﻦ،ﺷﯿﺸﻪ ﻓﺪﮎ،ﺁﺩﯾﻨﺎ
ﺷﯿﺸﻪ،ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻧﺪ
.
ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﻮﺍﺩ ﭘﻠﯿﻤﺮﯼ ﻭﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﮐﻤﺎﻝ ﺷﻬﺮ ﮐﺮﺝ ﺿﻤﻦ
ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻟﻮﺩﮔﯽ ﻣﺤﯿﻂ ﮐﺎﺭﺳﻼﻣﺘﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺣﺘﺎ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻣﺎﺳﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﺎﺳﺐ
ﻭ ﺑﺎ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺍﻣﺘﻨﺎﻉ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺑﺎ ﭘﺸﻢ ﺷﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﺱ ﺩﺍﯾﻤﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯼ
ﺧﻮﺵ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻬﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺪ ﻭ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﻢ ﺑﺪﺳﺖ ﻣﯽ
ﺁﻭﺭﺩ .ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺣﻖ ﻭ ﺣﻘﻮﻕ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻓﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ
ﮐﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺣﯿﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﻓﺮﻣﺎﯼ ﻣﻮﻣﻦ ﺩﻭﺳﺎﻟﯽ ﺁﻥ
ﺭﺍ ﺍﺟﺮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺭﺑﻊ ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺟﺰﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﻟﺤﺎﻅ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﻧﺨﻮﺍﻧﺪ 2 ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺴﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ. ﺍﯾﻦ ﻋﺠﯿﺐ ﺗﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﺍﺳﺘﺜﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ
ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻋﻤﻮﻣﯽ ﺳﻨﺪﯾﮑﺎﯼ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ نقاش
۱۳۹۴ خرداد ۶, چهارشنبه
سلسله گزارشات از زندان و قتل گاه رجایی شهر :
هم وطنان علیه زندان ، شکنجه و اعدام و برای
آزادی
زندانیان سیاسی عقیدتی به پاخیزید
مقدمه :
در ولایت مطلقه سرمایه داری
میلیادر های اسلامی و برای حفظ و ادامه این مناسبات غارت و دزدی شکنجه ، جنایات
سازمان یافته و قوانین ارتجاعی جمهوری اسلامی مانند قصاص و دار زدن ، قطع دست و پا
، بریدن انگشتان ، در آوردن چشم ، بریدن گوش ، تجاوز به دختران قبل از اعدام و ...
که صفحات کارنامه سیاه جمهوری اسلامی را پر می کرده اند، در مورد این جنایات قاضی القضات دزدان و چپاول
گران صد ها هزار میلیاردی ثروت های عمومی جمهوری اسلامی می گوید : "این
اعمال و اجرای این قوانین کلید بهشت ، قرب الهی و عین عدالت می باشد" آیا
بین این قاضی القضات جمهوری اسلامی که بریدن دست و پا و در آوردن چشم و تجاوز به
دختران و اعدام انسان ها را کلید بهشت می
داند با تروریست های داعشی که حکومت اسلامی تشکیل دادند وبرای رفتن به بهشت دختران
را خرید و فروش می کنند و به زنان و دختران تجاوز می کنند و مردم را سر می برند
فرقی وجود دارد؟
کجا حکومت اسلامی یا در کل
حکومت دینی سراغ دارید که چنین جنایاتی را مرتکب نشده باشند؟
تحت چنین افکار فاشیستی -
مذهبی ایدولوژیک است که برده گان فکری ، ارازل و اوباش و حیواناتی که دچار سادیسم
هستند که آزار و اذیت و شکنجه زندانیان زیر دست خود را لذت معنوی ، قرب الهی و توشه اوخروی و وسیله راه یابی به بهشتی می دانند، ساختار و ترکیب افراد این گونه کشتار
ها عمدتا" در زندانها ، نیروهای سرکوب و اطلاعات حزب الله هیهای هستند که به
ثروت های هنگفت نیز دست یافته اند، این حزب الله هی ها نیز مانند وهابی ها و داعشی
ها ، طالبان ، صهیونیست و ... کشتار و شکنجه و تجاوز به انسان ها را به عنوان
وظیفه الهی و راه یابی به قرب الهی می دانند، جمهوری اسلامی سرمایه داری برای حفظ
حاکمیت خود و دفاع از سرمایه داری موجود در ایران چنین حیوانات وحشی که تحت تسلط
افکار جنایت در راه خدا و راه یابی به
بهشت را وظیفه و سعادت برای خود می داند را دست چین کرده و در مکتب جنایت پیشه
آموزش داده و می دهد.
این مقربین در گاه الهی از دی
ماه 1393 تا کنون در وحشت از انقلاب آینده و قریب الوقوع بیش از 300 نفر را اعدام
کردند ( این اماری است که خودشان اعلام کردند.)
این جانیان به پیروی از قاضی
القضات و خمینی فتوا دهنده قتل عام زندانیان و خامنه ای ادامه دهنده راه خمینی
جنایت کار به کشتار دهها هزار نفری دهه شصت ، ترورها و فجایع قتل های زنجیره ای ،
کوی دانشگاه ، کشتار و تجاوزات در کهریزک ، اسید پاشی به دختران و ... افتخار می
کنند ،
کشتار گاه رجایی شهر به عنوان
یکی از مراکز عدل الهی جمهوری اسلامی و مرکز عروج جنایت کاران و رسیدن به قرب الهی
و دست یابی به کلید بهشت دارای 6000 زندانی عمدتا" زیر حکم قصاص هستند که
2000 نفر از انها اعدامیان در حال اجرای حکم هفتگی هستند،از این میان 250 نفر
زندانی عقیدتی سیاسی با 35 اعدامی مانند
زانیار و لقمان مرادی ، دهها نفر حبس ابد ، با سابقه بیش از 15 سال حبس مانند محمد نظری 22 ، حاج کریم
معروف عزیز 18 سال و بقیه از 5 تا 35 سال حکم های فرمایشی با دستور بازجوها توسط
دادگاه های فرمایشی محکوم گردیده اند، که اکنون زیر بمباران امواج دهها دستگاه
پارازیت انداز و در منع کلیه حقوق مشروع و قانونی در شرایط مرگ تدریجی قرار دارند
با هدایت و دخالت غیر قانونی و بر خلاف ماده 22 آیین نامه سازمان زندانها، شعبات
اداره اطلاعات در زندانها مانند اوین 209 ، تبریز 37 ، ارومیه اطلاعات ، ودر رجایی
شهر بند هشت سپاه اداره و هد ایت این شکنجه های روحی و روانی را بر علیه زندانیان
پیش می برند در نمونه های شکنجه های روحی و روانی روش های بسیار گسترده و
سازمانیافته ای را اعمال می کنند که برخی از نمونه های آنها به قرار زیر است :
اعمال محدودیت و در بیشتر
مواقع محرومیت علیه زندانیان در تغذیه ،
بهداشت و درمان قانونی ، چپاندن دو تا سه نفر در قفس های بی پنجره چهار متری به جای 12 متر قانونی ، جلوگیری از
حقوق مرسوم و قانونی مانند هواخوری ، مرخصی ، تلفن ، ملاقات حضوری ، مکاتبه ، و
منع عف های موردی ، عمومی و ازادی مشروط ، بر گرداندن دوباره به شکنجه ، بازجویی
دوباره ، با پرونده سازیهای جدید و دادن حکم های جدید مانند ارژنگ داودی ، خالد
حردانی ، شاهرخ زمانی ، بهنام ابراهیم زاده و جدیدا" رسول بداقی نصب 12
دستگاه پارازیت انداز سرطانزا که هر کدام برای یک شهرک 20000 نفری می باشد تحت این
شرایط ایجاد شده توسط سربازان مولتی میلیادر های اسلامی طی چند سال اخیر در این
بند بسیاری جان سپردند ، رادپور ، ساران ، حشمتی ، مهدی شعریت رضوی ، کرمی خیر
ابادی ، فعال کارگری جوان افشین اسانلو و ... از این جمله اند . در این حال وضعیت
اوضاع زندانیان عادی دهها برابر بدتر از زندانیان سیاسی - عقیدتی می باشد
مثلا" در همان فضای که 80 نفر زندانی سیاسی نگهداری می کنند در فضای برابر با
آن تا 300 نفر زندانی عادی نگهداری می
کنند، رئیس سازمان زندانها با پیروی از استاد خود گوبلز ( که گفته بود دروغ هرچه
بزرگ تر باشد باورش آسانتر می شود) بنا براین رئیس سازمان زندانها دروغ قابل توجه
فرمودند و گفتند : " استاندارد
های زندانها ایران بالاتر از استاندارد های اروپا است"واقعا" اثبات
می شود که دروغگو حافظه ندارد چرا که جمعیت آمار زندانیان طی 36 سال هفت برابر شده
است در حالی که جمعیت ایران طی 36 سال فقط دو برابر شده است این افزایش آمار زندانیها
از دولت سری جمهوری اسلامی است ، از حرفهای وزیر بهداشت حسن کلید که در زندان قزل
حصار در 5 مهر 16 نفر زنده بگور شدند چند ماه نگذاشته است، البته در سیستمی که 70
تا 80 مولتی میلیادر عمدتا" حکومتی کل مردم ستمدیده را در چنگال فقر و تنگ
دستی و بی ایندگی می فشارند چاره رنجبران وحدت و تشکیلات سراسری و سازماندهی
مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه و عدالت جویانه است.
اجبار :
1 - جواد پولادوند بدون اتمام معالجه به زندان بر
گردانده شد.
جواد پولاد وند که روز سه شنبه هفته گذشته برای عمل پیوندی فوری به صورت اورژانسی به
بیمارستان اعزام شده بود به علت اعتراض به اذیت و آزار و زدن دست بند و پابند و
بستن به تخت بیمارستان و انواع توهین و تهدیدهای
مداوم مجبور به اعتصاب غذا شده و بدون
اتمام مداوا در روز 3 خرداد همچان که سخت بیمار است به سالن 12 سیاسی بر گردانده
شد لازم به ذکر است حدود 28 بیمار اورژانسی در سالن 12 سیاسی وجود دارد که بسیاری
از آنها مانند ماشاالله حایری ، خانجانی ، فواد مقدم ، امان الله مستقیم ، حسن
طفاح و ... حکم پزشکی قانونی دارند که معاف از زندان هستند ولی جلادان جمهوری
اسلامی حتی به خرج خود بیماران نیز اجازه و مرخصی معالجه نمی دهند. و این بیماران
در شرایط مرگ حتمی و فشار افکار عمومی به بیمارستان فرستاده می شوند.
2 - رسول بداقی همچنان در
209 است.
به دنبال دزدیده شدن رسول
بداقی نماینده معلمان توسط اطلاعات به اسم بردن او به باز پرسی به 209 بردند و با
توجه به اینکه دو ماه از حکم او باقی مانده بوده و باید آزاد می شد، اما اداره اطلاعات این تشکیلات شیطانی
سربازان گمنام امام زمان او را مجددا" زیر بازجویی قرار داده اند و بر علیه
او پرونده جدیدی می سازند، سربازان گمنام امام زمان و پیروان شیطان زمان طبق نقشه
سازمان یافته جمهوری اسلامی سرمایه داری در دفاع از سرمایه داران مولتی میلیادر ها
نمی گذارند زندانیان آزاد شوند در این راستا است که برای همه ای زندانیان پرونده
های جدید و دروغین می سازند تا همه انسانها را در ترس و وحشت تابع شیطان زمان
کنند. پس از دزدیده شدن رسول بداقی هم بندیان وی با صادر کردن چندین بیانیه دسته
جمعی در دفاع از رسول و اعتصاب غذا و انواع اعتراض و دنبال کردن موضوع از طریق
مسئولین زندان پی گیر مداوم قضیه رسول بداقی بوده و می باشند. نجمی نماینده اداره
اطلاعات در بند 8 زندان رجایی شهر در دیدار با مسئول سالن 12 سیاسی یک دروغ
شاخداری گفته بود : "ما حکم آزادی وی را ( رسول بداقی ) نوشته ایم اما اینکه
کجا برده اند من خبر ندارم" . از این جهت دروغ شاخدار است که او نماینده
اداره اطلاعات است و رسول را اطلاعات به اوین برده است معلوم است که بدون اطلاع
معاون اطلاعات جای نمی برند و نمی تواند خبر نداشته باشد. صرف نظر از تایید نظر ما
که برخلاف قوانین خود حکومت مانند ماده 22 سازمان زندانها همه کاره ی زندانیان
سیاسی از صدور احکام فرمایشی تا منع اجرای مواد قانونی توسط اداره اطلاعات می
باشد، برخلاف دروغ گویی های ساختاری و عرف اسلامی که در تمامی ارکان جمهوری اسلامی
ریشه دارد بداقی با پرونده سازی این مزدوران و پیروان ولایت مطلقه شیطان تحت
بازجویی و پرونده سازی که احتمال می رود حکم جدیدی علیه اش صادر کنند و با دادن حداقل
حکم تعلیقی مانند همه ای فعالین کارگری و مردمی از فعالیت انقلابی آنها جلو گیری
شود و یا از ازاد شدن او جلو گیری گردد این روندی است که نقشه شیطانی دائمی جمهوری
اسلامی است که با دادن حکم جدید و تعلیق آن و گرفتن کفالت یا ضمانت فعالین را به
رسم گروگان گیری در حالت آچمز قرار می دهند . تا اربابانشان راحتر با تحمیل یک
چهارم خط فقر و با بالاترین امار بیکاری ، گرسنگی تا به استثمار هر چه بیشتر مردم
ادامه بدهند.
3 - مرگ سفید با تشدید انتشار امواج پارازیت
سرطانزا
با وجود بیش از ده دستگاه
پارازیت انداز طی سه هفته اخیر با تشدید امواج سرطانزا و مرگ بار بی حالی ، سردرد
های شدید ، تشدید بیماری های مزمن و خطر ناک مانند امراض قلبی به بالا ترین حد خود
رسیده است ، بطوری که دهها نفر به بهداری زندان و چندین نفر به طور اورژانسی مانند
امان الله مستقیم و مقدم به بیمارستان انتقال
یافتند. افزایش انتشار امواج پارازیت بقدری زیاد می باشد که امواج تلویزیونی را
مختلف و برخی اوقات کاملا" کور می کند. هدف جمهوری اسلامی علنا" و
هدفمند کشتار زندانیان می باشد. در این رابطه لازم به ذکراست قرار است خانواده
زندانیان سیاسی در اعتراض به این نقشه کشتار مقابل دادستانی و ... تجمع کنند.
4 - تبعید در تبعید .
علی رغم اینکه زندان رجایی شهر
خود تبعیدگاه است اما جمهوری اسلامی بر خلاف قوانین خود مخصوصا" آیین نامه سازمان
زندانها در جهت تفکیک جرایم با هدایت اطلاعات و پادوی و نوکری معاون دادستان مهدی
خدابخش تزدیک به 50 نفر زندانی سیاسی را در بند های عادی مانند 1 ، 2 و 6 در میان
زندانیان مبتلا به ایدز و هیپاتیت و یا اعدامیان خطرناک که تعادل روحی ندارند در
معرض قتل عمدی قرار داده است اینکه 25 نفر زندانی سیاسی - نظامی مانند ایرج حاتمی
، فرید آزموده ، علی رضا فراهانی و دهها زندانی سیاسی - عقیدتی مانند سعید شیر زاد
، بهنام ابراهیم زاده ، عابدی ، بابادی و شهرام چینیان از این جمله اند. که علی
رغم اعتراضات ، اعتصاب غذا زندانیان جهت جلو گیری از بر خورد های ضد قانونی و خود
سرانه تا کنون هیچ ترتیب اثر داده نشده است . و مسئولین زندان بطور علنی و آشکارا
اعلام می کنند که انها فقط مترسک و عروسک خیمه شب بازی در دستان اداره اطلاعات فقط
جهت اجرای دستورات آنها هستند .
5 - رمضان احمد کرد سوریه
همچنان در درد و عذاب است.
این جوان از حزب پ ک ک که پس
از ده روز اعتصاب غذا از زندان عادی قزوین برای عمل جراحی به رجایی شهر اورده شده
است اما اکنون دو ماه است که علی رغم چندین بار مراجعه به بهداری هنوز هیچ اقدامی
برای عمل جراحی فوری ایشان صورت نگرفته است،
6 - فرهاد اقبالی در خطر مرگ قرار دارد.
هم وطن بهایی فرهاد اقبالی که
به تازه گی عمل باز قلبی انجام داده است و باید و حتی به نظر پزشکان بهداری زندان،
ایشان باید صد درصد تحت مراقبت های اورژانسی قرار گیر د و فورا" اسکن هفتگی
شود اما دو ما است علی رغم نامه نگاری و دوندگی او را سر می دوانند.
7 - منع یک ساله ملاقات
هم وطن بهایی شهرام چینیان با خانواده اش.
حدود یک سال پیش شهرام چنینان به دلیل اعتراض
به حق کشی و نقض حقوق شهروندی و قانونی خود توسط حکم قوه قضائیه و ماموران خود سر
دولتی ، در دزدیدن اموال شخصی و تحقیر او با انداختن طناب دور گردنش و گرداندن در
محل از سالن 12 سیاسی بند 4 به بند یک تبعید شد( بند زندانیان عادی ) که کاری بود
بر خلاف قانون تفکیک جرایم، همچنین اعدامیانی که تعادل روحی ندارند و بیماران زیاد
که دچار انواع بیماری های خطر ناکی مانند هیپاتید و ایدز و ... هستند که بطور عادی
و در روند عادی زندگی بقیه زندانیان بخصوص زندانیان سیاسی را به شدت به خطر می
اندازند. این در واقع قتل عمد است که جمهوری اسلامی آگاهانه و سازمان یافته
زندانیان را به قتل می رساند.
از
همه ی اینها غیر انسانی تر اینکه شهرام چینیان طی این مدت از ملاقات با مادر و
خانواده اش محرم بوده است لازم به ذکر است بیش از 50 نفر از زندانیان سیاسی مانند
25 نفر نظامی سیاسی از جمله ایرج حاتمی، علیرضا فراهانی، فرید آزموده و ... همراه
با دیگر زندانیان مانند بهنام ابراهیم زاده ، سعید شیرزاد و ... با وجود خطرات
مرگبار و بر خلاف قوانین خود جمهوری اسلامی، مخصوصا" در مورد تفکیک جرائم در
بندهای عادی 1، 2 ، 3 و 6 در خطر به سر می برند، که جمهوری اسلامی بطور
آگاهانه برای کشتن، آنها را در بند های فوق پراکنده کرده است.
8 - اندر حکایت تبعید ظالمانه آقای زید آبادی.
با وجود وعده و وعیدهای حسن کلید در رابطه با
ازادی اصلاح طلبان حکومتی برای پیروزی در انتخابات مهندسی شده و برای فریب افکار
عمومی بود، اما این کار تحقق نپذیرفت و همه فعالیت های زندانیان اصلاح طلب در جهت
حفظ جمهوری اسلامی از خطر انقلاب و استقرار حاکمیت مورد نظر توده ها مخصوصا"
در سالهای 76 ، 88 ، 92 و اکنون تلاش انواع اصلاح طلب در بیرون و داخل و در زندان
مانند یک نوکر بی جیره و مواجب به هدر رفت، این سیستم فاشیستی نه تنها التفاطی به نوکران
خود نکرده و نمی کند، بلکه در هر زمانی که لازم بداند آنها را مچاله و تنبیه می
کند تنها اصلاح طلبان از تنبیه نجات یافتند که کاملا فکر اصلاح طلبی را کنار
گذاشته به وفادار فاشیسم تبدیل شده یا کاملا" منفعل شده اند، زندانیان اصلاح
طلب حتی در زندانها نیز مانند دوران حاکمیت خودشان تا بینهایت به نظام خدمت کردند
و تا می توانستند جاسوسی بقیه زندانیان را هم کردند ولی باز چیزی که می خواستند
بدست نیاوردند چون حاکمیت کنونی انها را در حد زباله های درونی خودش می داند که باید
پاکسازیشان کند، هر چند این نوکران با کارهای شان در زندان تلاش کردند به نظام
نشان بدهند که حاضرند باز یافت شوند، ولی نظام جمهوری اسلامی انها را در حد باز یافت هم لایق نمی داند و هر گونه تنبیهی را بر ایشان جایز می داند.
آقای زید آبادی و مجید توکلی چون بندگان سر
سپرده و آرام خود را در مقابل همه تعدیها ، خودسری ها و تجاوز علنی جمهوری اسلامی
به حقوق قانونی زندانیان مانند انتشار پارازیت ، منع تلفن ، مرخصی ، ملاقات حضوری
و غیرهخدمت گذار نشان دادند، به قول صدای امریکا که در مورد مجید توکلی در رابطه
گفت : "در مقابل این همه حق کشی و برخورد شدید با زندانیان افراطی و عقیدتی -
سیاسی مجید توکلی برد بار بود و از اطاقش بیرون نیامد" رادیو آمریکا راست می
گوید ایشان فقط موقعی از اطاقش بیرون می امد که زندانیان در مجمع عمومی خود تصمیم
قاطع به مبارزه و بر گرداند دیگ های غذا ( اعتصاب غذا)، تحریم هواخوری ، تحریم
ملاقات ها می گرفتند ، ایشان در آن موقع بیرون می امد که شاید بتواند زندانیان را
از تصمیم شان منصرف کند یا اینکه به ماموران نشان بدهد که همراه بقیه زندانیان
نیست، آنها (زید آبادی ، مجید توکلی و دیگر زندانیان اصلاح طلب ) در این رابطه
تلاش می کردند زندانیان و مجمع عمومی را از تصمیم و مبارزه باز داشته و مانع حرکت
و اعتراض شوند . در تاریخ مبارزات زندانیان اعمال ضد مبارزاتی و دفاع از جمهوری
اسلامی آنها بار ها ثبت شده است، حتی دوستان آنها (زندانیان اصلاح طلب) بار ها
طومار امضا کرده به اطلاعات محسن اژه ای فرستادند تا مخل کنندگان کارهای نظام
ولایت مطلقه و محرکین اعتصابات را به تبعید گاه ها ی دیگر یا به انفرادی ویا به بند
های غیر سیاسی بفرستند که در چند مورد هم مانند ارژنگ داودی ، شاهرخ زمانی و سیمکو
خلقتی واقعا" موفق شدند که در پی در خواست این دوست داران نظام جمهوری اسلامی
(زندانیان اصلاح طلب) طی طومارهای افراد نام برده را به زندانهای مختلف از جمله
سیمکو خلقتی به اوین ، شاهرخ زمانی به قزل حصار و ارژنگ نیز به اوین و ... در پی
در خواست طوماری این اصلاح طلب تبعید شدند. زید آبادی و همه ای دوستان اصلاح طلب متحدانه
رسم رفاقت و وفاداری نسبت به جمهوری اسلامی را تمام و کمال به جا آوردند، اما امان
از دست یار بی وفا و امان از بد قولی رفیق نا بکار که بالاخره حسن کلید به قولش
عمل نکرد و او را نیز به دست دوستان اصول گرایش سپرد و انها نیز دست مزد خوش
خدمتی ، خوش رقصی هایش را با تبعید جدید
پرداخت کردند.
9 - جنایت مسلم جمهوری اسلامی،
بهداری زندان رجایی شهر آمار بیماران از جمله
22 نفر ایدزی را روی برد زده است که اولا" بیماران غیر قابل درمان که دچار
بیماری های مسری هستند باید بلافاصله طبق قانون آزاد شوند. ثانیا" نه در مکان
عمومی مانند بهداری ویا میان 6000 زندانی، بلکه یاید در جاهای کاملا" امن و
دارای امکانات مداوا یا مراقبت های انسانی
بیماری را مهار کرده یا حداقل از نشر
بیماری جلو گیری کنند. نگهداری این بیماران بدون مداوا در فضای عمومی جنایت مستقیم
و قتل عمد سازمان یافته علیه تمامی زندانیان و کل مردم ایران محسوب می گردد.
10 - سعید عابدی پس از پیروزی به اعتصاب غذای
خود پایان داد.
سعید عابدی پس از 32 روز اعتصاب غذای موفقیت
آمیز در اعتراض به نگهداری خود در بند عادی روز 4/3/1394 بطور پیروز مندانه به
سالن 12 سیاسی برگردانده شد. این کار و پیروزی سعید عابدینی درسی است برای دوستانی
که در بند های عادی نگهداشته می شوند. آنها نیز باید دست به چنین اعتراضی بزنند و
مانند سعید محکم بایستند تا آنها نیز به
بند سیاسی بر گردانده شوند.سعید چه در زمانی که در بند عادی و چه زمانی که در
بیمارستان بستری بود هرچه رئیس زندان ، معاون دادستانی و دیگر مسئولین از او
خواسته بودند اعتصاب خود را بشکند و به او قول می داند که پس از شکستن اعتصاب به
سالن 12 خواهند اورد قبول نکرده بود و گفته بود من فقط وقتی اعتصاب خود را می شکنم
که در سالن 12 باشم و دقیقا" به این تصمیم خود عمل کرد و تا زمانی که وارد
سالن 12 نشده بود حتی در 5 دقیقه قبل از ورود به سالن که در دفتر افسر نگهبان بود
و از او خواستند حالا اعتصابت را بشکن گفت فقط در داخل سالن خواهم شکست.
11 - اصغر قطام اگر تا دو ماه عمل نشود خواهد
مرد.
آقای اصغر قطام که به دیابت و سرطان پیش رفته
بدخیم معده مبتلا است و تا به حال دو بار عمل شده است که عمل سوم آن برای سوزاندن
ریشه سرطان نهایتا" باید طی مدت دو
ماه مداوا شود، چرا که ضرورت حیاتی و تعیین کننده در رابطه با مرگ و زندگی دارد،
اما پس از 3 روز مرخصی استعلاجی به دلیل عدم موافقت خدابخش جنایت کار و قاتل که
معاون دادستانی است به زندان بر گردانده شد، تا مانند دگمه چی و دیگر زندانیان به
قتل رسانده شود بدون شک اگر آقای اصغر قطام بر اثر عدم مداوا بمیرد قاتل او خدابخش
است چرا که آگاهانه از مداوای او جلوگیری کرده است.
12 - مرخصی قطره چکانی یا مرخصی تشویقی،
مرخصی قطره چکانی سه روزه به اصلاح طلبان
حکومتی داده می شود ، به دنبال فشار خانواده ها و افکار عمومی رژیم در عمل فریب
کارانه و در جهت لوس کردن قانون از طریق اصلاح طلبان خودی برای فعالیت های غیر
سیاسی مانند هر عمل جاسوسی 3 روز مرخصی تشویقی می دهد، تا به قول رئیس سازمان
زندانها استاندارد های بالاتر از زندان های اروپا را به نمایش بگذارد. در طی 2 ماه
از جریان اصلاح طلبان مهدی معتمدی مهر و عرب گل و از جزیان غیر سیاسی جمشید صادق
حسینی چندین با به مرخصی تشویقی که دستمزد جاسوسی آنها است رفتند.
هم وطن فریاد زندانی سیاسی ، فریاد مبارزه
علیه استبداد و بهره کشی و صدای آزادی و برابری و عدالت اجتماعی برای شما و برای
همه انسانهاست.
علیه زندان و شکنجه و اعدام و آزادی زندانیان
سیاسی به پا خیزید.
شکنجه و اعدام لغو باید گردد.
کارگرزندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گرد .
کمیته حمایه از شاهرخ زمانی
5/3/1394
شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده را آزاد کنید.
طی 36
سال گذشته جمهوری اسلامی همیشه کارگران معترض ، حق طلبق را دستگیر کرده است و
همیشه تشکل های کارگری از هر نوع آن از شوراها گرفته تا سندیکا ها ، کمیته های
فعالین، اتحادیه ها ، کانون های صنفی کمیته های کارخانه و ... همه را بدون استثنا
سرکوب و منحل کرده، فعالینش را دستگیر ، محاکمه ، برخی را کشته و تعدادی را نیز
سالهای متمادی در زندان نگهداشته و خانواده کارگران را به نابودی کشانده است و
همچنین همیشه از ایجاد شدن تشکل های کارگری با سرکوب جلو گیری کرده است، طی عملکرد
36 ساله با دلایل و مدارک انکار ناپذیری اثبات شده است همه این کارها (سرکوب
کارگران) را برای دفاع از سرمایه داری و کارفرمایان انجام داده و می دهد چرا که
خود دولت یک کارفرمای بزرگ است که افراد و نهاد های تشکیل دهنده اش از جمله از
مقامات درجه یک گرفته تا پایین میلیارد ها ثروت مردم را به جیب زدند و خود تبدیل
به سرمایه دار و کارفرما شده اند مانند تامین اجتماعی که صاحب شرکت های گروه شستا
است یا بنیاد های 15 خرداد ، بنیاد شهید، آستان قدس رضوی، خیبر، صدرا ، شرکت های
ریز و درشتی که مستقیم یا غیر مستقیم به نهاد ها یا مقامات تعلق دارند و ... و یا
افرادی مانند زنجانی ، جزایری ، مافیا شکر ، رحیمی و صدها مولتی میلیادری که در
نظام حضور دارند که برخی شناخته شده اند و برخی هنوز شناخته شده نیستند، بنا براین
نظام جمهوری اسلامی جدا از تبلیغات ظاهری خود تحت هدایت سرمایه داران و کارفرمایان
بوده و خود یک کارفرمای بزرگی است در نتیجه تمامی مسئولین بالا و پایین دولت در صف
سرمایه داران و کارفرمایان قرار دارند و در واقع برای حفظ و تحمیل منافع خود و
بقیه کارفرمایان از قدرت سیاسی ، نظامی ، پلیسی و امنیتی که در اختیار دارند
استفاده کرده کارگران را به اشکال مختلف و به شدت سرکوب می کنند، سرکوب و دستگیری
کارگران و زحمتکشان طی 36 سال فرود و فراز و شدت زیاد و کم داشته ولی هر گز قطع
نشده است ،
برای
اینکه کارگران چاره ای جز مبارزه برای حفظ زندگی خود و خانواده در مقابل یورش هر
روزه کارفرمایان به سفره هر روز کوچکتر شده خود ندارند ، برای اینکه کارگران چاره
ای جز اعتراض ، تجمع ، اعتصاب ، راهپیمایی ، بستن راه ها و ... ندارند، برای اینکه
کار فرمایان دستمزد یک چهارم زیر خط فقر ، نابودی امنیت شغلی، قرارداد های موقت و
سفید امضا ، اخراج و عدم تشکل یابی ، بیکاری و گرسنگی ، کودکان کار و خیابان ، ترک
تحصیل ، ناتوانی برای معالجه بیماری ، عدم استفاده از خدمات بهداشتی و درمانی و
... را توسط نهاد های مختلف جمهوری اسلامی به کارگران تحمیل می کنند، و از طریق به
خدمت گرفتن نهاد های قانون گذار و نهاد های اجرایی و نهاد های امنیتی به عنوان
ابزار سرکوب تحمیل فوق را پیش می برند و حتی آن دستمزد های ناچیز را نیز مشمول
معوقه می کنند، کارگران در مقابل چنین تحمیلاتی باید در داخل و مقابل کارخانه تجمع
کرده دست به اعتصاب بزنند ، باید در مقابل ریاست جمهوری، بیت رهبری ، مقابل مجلس ، مقابل دادگاها ، مقابل وزارت کار و ... که
همگی نمایندگانی از کارفرمایان محسوب می شوند، مقابل بخشداری ، استانداری ، دفاتر
شرکت ها و کارخانجات و ... دست به اعتراض ، تجمع ، راه پیمایی و ... بزنند . آیا ما
کارگران و معلمان جز این اعمال و اعتراض چاره ای دیگری داریم ؟
همانطوری
که کارگران می دانند کارفرمایان تنها با استفاده از ابزار سرکوبی به نام دولت
جمهوری اسلامی توانسته اند این همه ظلم و ستم را به کارگران تحمیل کنند،ضمن اینکه
جمهوری اسلامی طی 36 سال تشکل های کارگری را سرکوب و منحل کرده و اجازه نداده کارگران
تشکل های مستقل حود را بسازند در همین حال تشکیلات امنیتی خانه کارگر را به عنوان
تشکل کارگری به کارگران تحمیل کرده است، و از طریق آن به انواع سرکوب تا حد پلیسی
و امنیتی علیه کارگران مبارز دست زده است ، از طریق حانه کارگر اختلافات بین
کارگران ایجاد کرده و یا اختلافات را دامن زده است و بسیاری از اعتراضات را خانه
کارگر در نطفه خفه کرده است ، بنا به اعترافات حسن صادقی از مهره های مهم خانه
کارگر که رو به نمایندگان مجلس گفت :
"
اگر خانه کارگر نبود تا کنون کارگران 9 بار جمهوری اسلامی را سرنگون کرده بودند
" این اعتراف نشان می دهد که خانه کارگر چه خیانت های علیه کارگران مرتکب شده
است و همچنین نشان می دهد که مسبب اصلی فلاکت امروزی کارگران حکومت سرمایه داری با تمامی جناح ها و عواملش
است.
همه
ای اینها نشان می دهد که کارگران برای هر مطالبه ای ضمن دست زدن به اعتصاب و تجمع
در محل کار حل مشکل و امکان کسب مطالبات خود را با تجمع های متحدانه و سراسری در
مقابل نهاد های مهم دولتی مانند مجلس، ریاست جمهوری ، بیت رهبری ، مقابل وزارت
خانه ها و سازمانها و دادگاه باید دنبال کنند و البته جمهوری اسلامی نیز این را
درک کرده است برای همین هر روز دستگیری و زندانی کردن کارگران را بیش از قبل شدت
می بخشد ، دستگیری شاپور احسانی راد به اتهام واهی تحریک کارگران لوله سازی صفا و
دستگیری جعفر عظیم زاده به اتهام خواستار
آزادی شاپور احسانی راد در این جهت صورت گرفته است. به یاد بیاوریم دستگیری های گسترده
کارگران و فعالین کارگری که هر ساله قبل و بعد از اول ماه می شدت می یابد که امسال
1394 شدت بسیار زیادی داشت ، در واقع هر چه مبارزه کارگران بیشتر و گسترده تر می
شود به همان میزان زیر پای کارفرمایان سستر شده در نتیجه دستگیری ، محاکمه و
زندانی کردن کارگران بیشتر می شود، این اصل تنها یک دلیل دارد ، کارفرمایان و
دولتشان می دانند در تمامی اعتراضات نقطه عطف و آخرین عمل تعیین کننده حرکت سازمان
یافته سراسری کارگران است که تعیین تکلیف می کند، برای همین است که با تمام قدرت
تلاش می کنند کارگران نتوانند تشکل های مستقل خود را بسازند و آنها را برای هدایت
و رهبری اعتراضات و اعتصابات سراسری خود به مطالبات خود برسانند در نتیجه هر
کارگری که بیشتر به سمت همبستگی و سراسری شدن حرکت می کند به میزان اعتقادش و سرعت
عملش زودتر دستگیرش می کنند و حکم بیشتری علیه اش صادر می کنند، این موضوع به
فعالین و کارگران نشان می دهد که باید از کدام راه برای کسب مطالبات خود حرکت کنند
، نهاد های مختلف جمهوری اسلامی در جهت دفاع از کارفرمایان قوانین ضد کارگری تصویب
می کنندو بقیه نهاد ها آنها را علیه کارگران اجرا می کنند و هر کارگر و یا تشکلی
به قوانین و اعمال ضد کارگری اعتراض کنند توسط بر خی دیگر از نهاد های حکومتی
دستگیر ، محاکمه و زندانی می شوند ، از جمله برخی از کارگران و معلمان اکنون در
زندان به سر می برند تعدادی از انها عبارتند : شاهرخ زمانی ، بهنام ابراهیم زاده ،
محمد جراحی ، شاپور احسانی راد، جعفر عظیم زاده ، مهدی شاندیز ، رسول بداقی ،
عبدالرضا قنبری ، افشین ندیمی ، حامد محمودی نژاد، آرام و فواد زندی و دهها کارگر
و معلم دیگر که توسط جمهوری اسلامی برای دفاع از کارفرمایان زندانی شده اند.
کارگران
، معلمین و تشکل های کارگری و معلمان هر کدام از ما خواستار افزایش دستمزد باشیم ،
یا برای دریافت دستمزد معوقه خود اقدام کنیم یا در مقابل اخراج و بیکار سازی مقاومت
نماییم یا نسبت به عد م امنیت شغلی ، قراداد های موقت و سفید امضا، یا نسبت به
گرسنگی فرزندان و عدم توان استفاده از تحصیل و بهداشت و درمان و ... که همگی به
دست کارفرمایان به صورت گسترده و سراسری علیه ما تحمیل شده است، دست به اعتراض
بزنیم ماموران جمهوری اسلامی برای دفاع از کارفرمایان اقدام به سرکوب ما خواهند
کرد. چون دولت سازمان سراسری کارفرمایان برای حفظ منافع کلی و سراسری طبقه سرمایه
داری ( کارفرمایان ) است،
بنا
براین تنها راه وادار کردن کارفرمایان به عقب نشینی در مقابل مطالبات ما کارگران و
معلمان و ازادی کارگران و معلمان زندانی و زندانیان سیاسی مبارزه سراسری است که با
ایجاد انواع تشکل های مستقل و ایجاد فدراسیون و کنفدارسیون سراسری با به هم پیوستن
تشکل های مستقل موجود و برنامه ریزی
مبارزه سازمان یافته در شکل متحدانه طبقاتی با اعتصابات و اعتراضات سراسری تحت
رهبری تشکل های سراسری نامبرده ( فدراسیون و کنفدراسیون ) ممکن خواهد شد.
ما
ضمن اینکه خواهان آزادی بدون قید و شرط تمامی کارگران و معلمان زندانی و زندانیان
سیاسی هستیم ، همچنین می خواهیم هر چه زودتر شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده
آزاد شوند .
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته
پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
5/3/1394
برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی متحد شویم
برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی متحد شویم
ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، به معنای واقعی یک جهنم سوزان و یک زندان بزرگی برای اکثریت شهروندان جامعهمان است. در چنین موقعیتی نه تنها زندانیان سیاسی، بلکه بسیاری از انسانها به دلایل اجتماعی و اقتصادی در زندانها هستند
در این زندان بزرگ نیز زندانهای بیشمار مخفی و علنی نیز وجود دارد که به اقرار مقامات و مسئولین اغلب این زندانها، با تراکم زندانیان و فضای کم رو به رو هستند
هماکنون دهها هزار زندانی به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دستگیر و زندانی شدهاند. برای مثال کم نیستند زنانی که به خاطر عدم رعایت حجاب اجباری اسلامی؛ به دلایل فقر و عدم پرداخت بدهیهای ناچیزش؛ یا به خاطر عدام توانایی پرداخت مهریه؛ یا به خاطر یک دعوای کوچک؛ به خاطر اعتیاد، به خاطر تنفروشی، یا به خاطر توهین به سران حکومت و ایدئولوژی اسلامی آن؛ یا این که فردی به یک بسیجی و پاسدار کج نگاه کرده و...، در زندانهای مخوف این حکومت جانی، زیر انواع و اقسام شکنجههای روحی و جسمی قرار دارند
هماکنون تعدادی از فعالین و چهرههای شناختهشده جنبش کارگری که در مقطع اول ماه مه بازداشت شدهاند همچون محمود صالحی از چهرههای شناختهشده کارگری و عثمان اسماعیلی عضو کمیته دفاع از فعالین کارگری در شهر سقز در 8 اردیبهشت دستگیر شدند. پس از گذشت 5 روز از دستگیر آنان، خانواده های آنان با مراجعه به شعبه 5 دادیاری دادسرایانقلاب اسلامی در سنندج با خبر شدند که دستگیری آنان با اتهام «ایجاد تشکل کارگری» صورت گرفته و برایشان 15 روز قرار بازداشت صادر شده است. محمود صالحی و عثمان اسماعیلی همچنان در بازداشت بسر میبرند
پدرام نصرالهی، شاپور احسانیراد، فواد و آرام زندی، ریبوار عبداللهی، شادی رسولی، همسر یوسف آب خرابات، قاسم و ابراهیم مصطفی پور و محمد کریمی، جعفر عظیم زاده، جمیل محمدی، فرزاد مرادی نیا و...، همچنین ابراهیم مددی و داود رضوی، از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه.
شاهرخ زمانی و محمد جراحی از اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و از فعالان کارگری شناختهشده ایران، از ژوئن 2011 در زندان بسر میبرند و بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفتهاند. بهنام ابراهیمزاده، دیگر عضو این کمیته و از مدافعین حقوق کودکان در ایران، از ماه ژوئن سال 2010 در زندان است و ضمن گذراندن دوران محکومیت بارها دوباره دادگاهی شده است. رضا شهابی، که از ژوئن 2010 زندانی بوده است، در حال حاضر به علت جراحی و بدتر شدن شرایط جسمیاش در اثر بدرفتاریهایی که در زندان متحمل شده بود، در مرخصی استعلاجی با قید و شرط بسر میبرد
رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان تهران، در شهریور 88 دستگیر و به بند 209 اوین انتقال یافت و سپس به شش سال حبس محکوم شد..
علاوه بر اینها، دادگستری اردکان در همکاری با کارفرما به اتهام «اخلال در نظم و جلوگیری از احقاق حق دیگران» 5 کارگر معدن چادرملو را به یک سال حبس تعزیری و شلاق محکوم کرد.
یدالله صمدی دبیر و اقبال شبانی، بازرس انجمن صنفی کارگران خبازیهای سنندج و حومه هستند، در ابتدای بهمن سال گذشته به اتهام «اخلال در نظم» در دادگاه انقلاب و جزایی سنندج محاکمه شده و به تحمل 5 ماه حبس تعزیری و 30 ضربه شلاق محکوم شدند.
سازمانهای عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر، نهم اردیبهشت ماه، در مورد گزارشها از بازداشت دهها نفر از فعالان سیاسی در استان خوزستان به وسیله نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران، طی بیانیهای نگرانیها از «بازداشت گسترده» فعالان سیاسی در خوزستان را ابراز کردهاند.
همچنین خبر هجوم ماموران امنیتی به خانه نرگس محمدی و بازداشت دوباره وی در حالی منتشر شد که این فعال مدنی روز یکشنبه 13 اردیبهشت ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب حاضر شد. «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در لگام(کارزار لغو گام به گام اعدام در ایران)» اتهاماتی بودند که در این جلسه توسط مدعیالعموم علیه او مطرح شدند.
نگار حائری، فعال مدنی و مشاور حقوقی، دروز سهشنبه 29 اردیبهشت، از بند زنان زندان اوین جهت بازجویی به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شد
نگار حائری دانشآموخته حقوق، که سابقه بازداشت قبلی نیز دارد، روز دوشنبه 28 اردیبهشت، جهت ادای پارهای از توضیحات احضار و مستقیما به بند زنان زندان اوین منتقل شد،
در حالی که چندی پیش معاون قوه قضاییه آمار زندانیان در ایران را «تکاندهنده» توصیف کرده بود، وزیر بهداشت حکومت اسلامی ایران نیز در دیداری از زندان قزل حصار تهران از شیوع گسترده ایدز و سل در میان زندانیان خبرداده و وضع بهداشتی زندانهای یکی از ده کشور پرزندانی جهان را «اسفبار» نامیده است.
بنا به گزارش خبرگزاریهای داخلی، حسن قاضیزاده هاشمی، پس از بازدید از زندان قزل حصار گفته است: در یک فضای کوچک 14 نفر زندگی کنند. سرانه فضا در زندان باورکردنی نیست. از نظر محل استقرار باید فکر موثری صورت گیرد و صرف همدردی کاری را درست نمیکند. لذا باید سرانهها تغییر پیدا کند. سرانه غذا، لباس و بهداشت بسیار مهم است که حتما باید افزایش یابد. وقتی از نزدیک این فضا را مشاهده میکنیم واقعا متاثر میشویم. در اینجا بیمارانی که مبتلا به سل مقاوم و ایدز هستند حضور دارند که در حال مراقبت هستند اما این مراقبتها ناقص است؛ یعنی به صورت فعال در زندانها بیماریابی صورت نمیگیرد؛ زیرا اعتبار کافی وجود ندارد
مراد هاشم زهی، یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نیز گفته است: از آنجایی که زندانهای کشور مکانهای بستهای هستند، نظارت بر آنها در خصوص مسائل مختلف به خوبی و به موقع انجام نمیشود؛ زیرا متاسفانه در برخی شرایط به دلیل رعایت نشدن موارد بهداشتی، بیماریهای عفونی و مسری نظیر هپاتیت میان زندانیان افزایش پیدا میکند. همچنین ممکن است که این افراد پس از آزادی از زندان، بیماری خود را به دیگر افراد جامعه نیز منتقل کنند که این موضوع تهدیدی برای بهداشت جامعه است؛ ازاین رو اجرای طرح نظام سلامت در زندانها و بازداشتگاههای کشور نیاز و ضروری است
بر اساس آخرین آمار منتشر شده رسمی، هماکنون بیش از 210 هزار نفر در ایران زندانی هستند، در حالی که گنجایش زندان های فعلی 120 هزار نفر ذکر شده است. این میزان زندانی موجب شده تا ایران به عنوان یکی از رتبهداران تعداد زندانی در جهان شناخته شود. چندی پیش، محمد باقر ذوالقدر، معاون راهبردی قوه قضاییه در یک همایش گفته بود: نهادهای نظارتی گزارشاتی را ارائه میدهند که بعضا اشاره میشود. خروجی آن پروندههای فسادی است که گاها در کشور وجود دارد و در شان جامعه ما نیست. ما در شاخص آمار زندانیها جزو 10 کشور اول هستیم شاخصی که تکاندهنده است
از روزی که دولت «تدبیر و امید» به ریاست شیخ حسن روحانی این عنصر امنیتی و دوستان امنیتیاش، نشان داده است که در دشمنی با آزادی و حرمت انسانی، به ویژه با فعالین جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، فعالین فرهنگی و هنری، آزادی زبان مادری، حقوق بشر، محیط زیست و... آمادهاند به هر جنایتی دست بزنند
از روزی که روحانی به قدرت رسیده به طور میانگین دو یا سه نفر را روزانه اعدام میکند؛ گشت ارشاد در خیابانها به زنان و جوانان بیشرمانه تعرض و توهین میکنند؛ نویسندگان و هنرمندان مترقی و پیشرو را تهدید میکنند و
تنها هنر دولت روحانی با حمایت رهبرشان خامنهای، بده بستان با گروه 5 به علاوه یک و در راس همه آمریکاست؛ سرمایههای کشور را یا در جنگهای منطقه به باد میدهند و یا به جیب میزنند؛ اکثریت مردم ایران در اثر فشار تورم و گرانی و بیکاری کمرشان خم شده است؛ نیروی کار شدیدا استثمار میگردد و هرگونه اعتراض بر حق مزدبگیران، با سرکوب پلیسی رو به رو میگردد و
بیتردید در چنین حاکمیتی، برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی، به یک کمپین فراگیر، سراسری و پیگیر نیاز است. در این عرصه رقابت بیمعنی و مضر است. اخیرا برخی برای آزادی برخی زندانیان آکسیون راه انداخته و برخی دیگر برای آزادی یک سری دیگر از زندانیان سیاسی. چنین حرکتها به جای این که به آزادی زندانیان سیاسی و اجتماعی منجر شود بیشتر به تفرقه و انزوا دامن میزند. به عبارت دیگر تلاش برای آزادی زندانی سیاسی، زندانیان اجتماعی، لغو شکنجه و اعدام و سانسور در جامعه صرفا یک امر طبقاتی نیست، بلکه یک امر فراطبقاتی و فراسازمانی و به طور کلی یک امر سیاسی-اجتماعی کل شهروندان و نیروهایی است که از وضعیت موجود به تنگ آمدهاند. هر چند که طبقه کارگر و نیروهای سوسیالیست و کمونیست مدافع این طبقه پیگیرترین نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی راه آزادی و سوسیالیسم هستند
در چنین شرایطی، برای این که مبارزهمان موثرتر واقع شود در عین حالی که در آکسیونها و اعتراضات مختلف علیه کلیت حکومت سرمایهداری اسلامی و برای آزادی همه زندانیان سیاسی و لغو هرگونه شکنجه و اعدام و سانسور شرکت میکنیم بسنده نکنیم و به فکر سازماندهی یک کمپین فراگیر و فراسازمانی و سراسری در جهت لغو سانسور و اختناق، لغو اعدام و آزادی همه زندانیان !سیاسی و اجتماعی باشیم
دوشنبه چهارم خرداد 1394 - بیست و پنجم مه 2015
آرش خدامرادپور
در این زندان بزرگ نیز زندانهای بیشمار مخفی و علنی نیز وجود دارد که به اقرار مقامات و مسئولین اغلب این زندانها، با تراکم زندانیان و فضای کم رو به رو هستند
هماکنون دهها هزار زندانی به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دستگیر و زندانی شدهاند. برای مثال کم نیستند زنانی که به خاطر عدم رعایت حجاب اجباری اسلامی؛ به دلایل فقر و عدم پرداخت بدهیهای ناچیزش؛ یا به خاطر عدام توانایی پرداخت مهریه؛ یا به خاطر یک دعوای کوچک؛ به خاطر اعتیاد، به خاطر تنفروشی، یا به خاطر توهین به سران حکومت و ایدئولوژی اسلامی آن؛ یا این که فردی به یک بسیجی و پاسدار کج نگاه کرده و...، در زندانهای مخوف این حکومت جانی، زیر انواع و اقسام شکنجههای روحی و جسمی قرار دارند
هماکنون تعدادی از فعالین و چهرههای شناختهشده جنبش کارگری که در مقطع اول ماه مه بازداشت شدهاند همچون محمود صالحی از چهرههای شناختهشده کارگری و عثمان اسماعیلی عضو کمیته دفاع از فعالین کارگری در شهر سقز در 8 اردیبهشت دستگیر شدند. پس از گذشت 5 روز از دستگیر آنان، خانواده های آنان با مراجعه به شعبه 5 دادیاری دادسرای
پدرام نصرالهی، شاپور احسانیراد، فواد و آرام زندی، ریبوار عبداللهی، شادی رسولی، همسر یوسف آب خرابات، قاسم و ابراهیم مصطفی پور و محمد کریمی، جعفر عظیم زاده، جمیل محمدی، فرزاد مرادی نیا و...، همچنین ابراهیم مددی و داود رضوی، از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه.
شاهرخ زمانی و محمد جراحی از اعضای کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری و از فعالان کارگری شناختهشده ایران، از ژوئن 2011 در زندان بسر میبرند و بارها مورد اذیت و آزار قرار گرفتهاند. بهنام ابراهیمزاده، دیگر عضو این کمیته و از مدافعین حقوق کودکان در ایران، از ماه ژوئن سال 2010 در زندان است و ضمن گذراندن دوران محکومیت بارها دوباره دادگاهی شده است. رضا شهابی، که از ژوئن 2010 زندانی بوده است، در حال حاضر به علت جراحی و بدتر شدن شرایط جسمیاش در اثر بدرفتاریهایی که در زندان متحمل شده بود، در مرخصی استعلاجی با قید و شرط بسر میبرد
رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان تهران، در شهریور 88 دستگیر و به بند 209 اوین انتقال یافت و سپس به شش سال حبس محکوم شد..
علاوه بر اینها، دادگستری اردکان در همکاری با کارفرما به اتهام «اخلال در نظم و جلوگیری از احقاق حق دیگران» 5 کارگر معدن چادرملو را به یک سال حبس تعزیری و شلاق محکوم کرد.
یدالله صمدی دبیر و اقبال شبانی، بازرس انجمن صنفی کارگران خبازیهای سنندج و حومه هستند، در ابتدای بهمن سال گذشته به اتهام «اخلال در نظم» در دادگاه انقلاب و جزایی سنندج محاکمه شده و به تحمل 5 ماه حبس تعزیری و 30 ضربه شلاق محکوم شدند.
سازمانهای عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر، نهم اردیبهشت ماه، در مورد گزارشها از بازداشت دهها نفر از فعالان سیاسی در استان خوزستان به وسیله نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران، طی بیانیهای نگرانیها از «بازداشت گسترده» فعالان سیاسی در خوزستان را ابراز کردهاند.
همچنین خبر هجوم ماموران امنیتی به خانه نرگس محمدی و بازداشت دوباره وی در حالی منتشر شد که این فعال مدنی روز یکشنبه 13 اردیبهشت ماه در شعبه 15 دادگاه انقلاب حاضر شد. «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی، فعالیت تبلیغی علیه نظام و عضویت در لگام(کارزار لغو گام به گام اعدام در ایران)» اتهاماتی بودند که در این جلسه توسط مدعیالعموم علیه او مطرح شدند.
نگار حائری، فعال مدنی و مشاور حقوقی، دروز سهشنبه 29 اردیبهشت، از بند زنان زندان اوین جهت بازجویی به سلولهای انفرادی زندان اوین منتقل شد
نگار حائری دانشآموخته حقوق، که سابقه بازداشت قبلی نیز دارد، روز دوشنبه 28 اردیبهشت، جهت ادای پارهای از توضیحات احضار و مستقیما به بند زنان زندان اوین منتقل شد،
در حالی که چندی پیش معاون قوه قضاییه آمار زندانیان در ایران را «تکاندهنده» توصیف کرده بود، وزیر بهداشت حکومت اسلامی ایران نیز در دیداری از زندان قزل حصار تهران از شیوع گسترده ایدز و سل در میان زندانیان خبرداده و وضع بهداشتی زندانهای یکی از ده کشور پرزندانی جهان را «اسفبار» نامیده است.
بنا به گزارش خبرگزاریهای داخلی، حسن قاضیزاده هاشمی، پس از بازدید از زندان قزل حصار گفته است: در یک فضای کوچک 14 نفر زندگی کنند. سرانه فضا در زندان باورکردنی نیست. از نظر محل استقرار باید فکر موثری صورت گیرد و صرف همدردی کاری را درست نمیکند. لذا باید سرانهها تغییر پیدا کند. سرانه غذا، لباس و بهداشت بسیار مهم است که حتما باید افزایش یابد. وقتی از نزدیک این فضا را مشاهده میکنیم واقعا متاثر میشویم. در اینجا بیمارانی که مبتلا به سل مقاوم و ایدز هستند حضور دارند که در حال مراقبت هستند اما این مراقبتها ناقص است؛ یعنی به صورت فعال در زندانها بیماریابی صورت نمیگیرد؛ زیرا اعتبار کافی وجود ندارد
مراد هاشم زهی، یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس نیز گفته است: از آنجایی که زندانهای کشور مکانهای بستهای هستند، نظارت بر آنها در خصوص مسائل مختلف به خوبی و به موقع انجام نمیشود؛ زیرا متاسفانه در برخی شرایط به دلیل رعایت نشدن موارد بهداشتی، بیماریهای عفونی و مسری نظیر هپاتیت میان زندانیان افزایش پیدا میکند. همچنین ممکن است که این افراد پس از آزادی از زندان، بیماری خود را به دیگر افراد جامعه نیز منتقل کنند که این موضوع تهدیدی برای بهداشت جامعه است؛ ازاین رو اجرای طرح نظام سلامت در زندانها و بازداشتگاههای کشور نیاز و ضروری است
بر اساس آخرین آمار منتشر شده رسمی، هماکنون بیش از 210 هزار نفر در ایران زندانی هستند، در حالی که گنجایش زندان های فعلی 120 هزار نفر ذکر شده است. این میزان زندانی موجب شده تا ایران به عنوان یکی از رتبهداران تعداد زندانی در جهان شناخته شود. چندی پیش، محمد باقر ذوالقدر، معاون راهبردی قوه قضاییه در یک همایش گفته بود: نهادهای نظارتی گزارشاتی را ارائه میدهند که بعضا اشاره میشود. خروجی آن پروندههای فسادی است که گاها در کشور وجود دارد و در شان جامعه ما نیست. ما در شاخص آمار زندانیها جزو 10 کشور اول هستیم شاخصی که تکاندهنده است
از روزی که دولت «تدبیر و امید» به ریاست شیخ حسن روحانی این عنصر امنیتی و دوستان امنیتیاش، نشان داده است که در دشمنی با آزادی و حرمت انسانی، به ویژه با فعالین جنبش کارگری، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، فعالین فرهنگی و هنری، آزادی زبان مادری، حقوق بشر، محیط زیست و... آمادهاند به هر جنایتی دست بزنند
از روزی که روحانی به قدرت رسیده به طور میانگین دو یا سه نفر را روزانه اعدام میکند؛ گشت ارشاد در خیابانها به زنان و جوانان بیشرمانه تعرض و توهین میکنند؛ نویسندگان و هنرمندان مترقی و پیشرو را تهدید میکنند و
تنها هنر دولت روحانی با حمایت رهبرشان خامنهای، بده بستان با گروه 5 به علاوه یک و در راس همه آمریکاست؛ سرمایههای کشور را یا در جنگهای منطقه به باد میدهند و یا به جیب میزنند؛ اکثریت مردم ایران در اثر فشار تورم و گرانی و بیکاری کمرشان خم شده است؛ نیروی کار شدیدا استثمار میگردد و هرگونه اعتراض بر حق مزدبگیران، با سرکوب پلیسی رو به رو میگردد و
بیتردید در چنین حاکمیتی، برای آزادی کارگران زندانی و همه زندانیان سیاسی و اجتماعی، به یک کمپین فراگیر، سراسری و پیگیر نیاز است. در این عرصه رقابت بیمعنی و مضر است. اخیرا برخی برای آزادی برخی زندانیان آکسیون راه انداخته و برخی دیگر برای آزادی یک سری دیگر از زندانیان سیاسی. چنین حرکتها به جای این که به آزادی زندانیان سیاسی و اجتماعی منجر شود بیشتر به تفرقه و انزوا دامن میزند. به عبارت دیگر تلاش برای آزادی زندانی سیاسی، زندانیان اجتماعی، لغو شکنجه و اعدام و سانسور در جامعه صرفا یک امر طبقاتی نیست، بلکه یک امر فراطبقاتی و فراسازمانی و به طور کلی یک امر سیاسی-اجتماعی کل شهروندان و نیروهایی است که از وضعیت موجود به تنگ آمدهاند. هر چند که طبقه کارگر و نیروهای سوسیالیست و کمونیست مدافع این طبقه پیگیرترین نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی راه آزادی و سوسیالیسم هستند
در چنین شرایطی، برای این که مبارزهمان موثرتر واقع شود در عین حالی که در آکسیونها و اعتراضات مختلف علیه کلیت حکومت سرمایهداری اسلامی و برای آزادی همه زندانیان سیاسی و لغو هرگونه شکنجه و اعدام و سانسور شرکت میکنیم بسنده نکنیم و به فکر سازماندهی یک کمپین فراگیر و فراسازمانی و سراسری در جهت لغو سانسور و اختناق، لغو اعدام و آزادی همه زندانیان !سیاسی و اجتماعی باشیم
دوشنبه چهارم خرداد 1394 - بیست و پنجم مه 2015
آرش خدامرادپور
۱۳۹۴ خرداد ۴, دوشنبه
جواب مردم به دولت در مقابل گران کردن بنزین
دو روز قبل 3/3/1394 دولت اعلام کرد بنزین به صورت آزمایشی آزاد شد و قیمت آن از 700 تومان به 1000 تومان افزایش یافت و از ساعت 12 شب 5/3/1394 در جایگاه های بنزین با قیمت جدید عرضه خواهد شد .
در نتیجه جواب آزمایش دولت را مردم با به آتش کشیدن جایگاه های عرضه بنزین ( پمپ بنزین ها ) دادند که فعلن از سمت رباط کریم شهریار تهران خبر همراه با عکس رسیده است که چندین پمپ را مردم در ساعات اولیه نیمه شب به آتش کشیدند.
در نتیجه جواب آزمایش دولت را مردم با به آتش کشیدن جایگاه های عرضه بنزین ( پمپ بنزین ها ) دادند که فعلن از سمت رباط کریم شهریار تهران خبر همراه با عکس رسیده است که چندین پمپ را مردم در ساعات اولیه نیمه شب به آتش کشیدند.
پیروز باد مبارزه کارگران متال ترکیه
فیلم پیوست در این نامه که آدرس آن در زیر آمده است از تلویزیون اتحاد رفقای انقلابی ترکیه گرفته شده است که نشان دهنده تصمیم گیری کارگران در مورد مذاکرات با کارفرما و عوامل آن هستند این فیلم نشان می دهد وقتی اعتراضات توده ای و گسترده می شود تشکل های سازش کار اعتبار خود را از دست می دهند و کارگران می توانند نمایندگان و تشکل های خود را بیشتر و بهتر کنترل کنند
درس های بسیاری از این حرکت می توان گرفت
لازم به ذکر است که سندیکای ترک متال مانند خانه کارگر در ایران است .
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
4/3/1394
۱۳۹۴ خرداد ۳, یکشنبه
منع یک ساله ملاقات هم وطن بهایی شهرام چینیان با خانواده اش
حدود یک سال پیش شهرام چنینان
به دلیل اعتراض به حق کشی و نقض حقوق شهروندی و قانونی خود توسط حکم قوه قضائیه و
ماموران خود سر دولتی ، در دزدیدن اموال شخصی و تحقیر او با انداختن طناب دور
گردنش و گرداندن در محل از سالن 12 سیاسی بند 4 به بند یک تبعید شد( بند زندانیان
عادی ) که کاری بود بر خلاف قانون تفکیک جرایم، همچنین اعدامیانی که تعادل روحی
ندارند و بیماران زیاد که دچار انواع بیماری های خطر ناکی مانند هیپاتید و ایدز و
... هستند که بطور عادی و در روند عادی زندگی بقیه زندانیان بخصوص زندانیان سیاسی
را به شدت به خطر می اندازند. این در واقع قتل عمد است که جمهوری اسلامی آگاهانه و
سازمان یافته زندانیان را به قتل می رساند.
از همه ی اینها غیر انسانی تر اینکه شهرام
چینیان طی این مدت از ملاقات با مادر و خانواده اش محرم بوده است لازم به ذکر است
بیش از 50 نفر از زندانیان سیاسی مانند 25 نفر نظامی سیاسی از جمله ایرج حاتمی،
علیرضا فراهانی، فرید آزموده و ... همراه با دیگر زندانیان مانند بهنام ابراهیم
زاده ، سعید شیرزاد و ... با وجود خطرات مرگبار و بر خلاف قوانین خود جمهوری
اسلامی، مخصوصا" در مورد تفکیک جرائم در بندهای عادی 1، 2 ، 3 و 6 در خطر به سر می برند، که جمهوری اسلامی بطور
آگاهانه برای کشتن، آنها را در بند های فوق پراکنده کرده است.
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
3/3/1394
۱۳۹۴ خرداد ۲, شنبه
سعید پور حیدر در زندان گوهر دشت به اغما رفت.
سعید
پور حیدر که به اتهام فعالیت در فضای مجازی دستگیر و زندانی شده است حدود 2 ماه
قبل از زندان اوین به زندان گوهر دشت تبعید شد ، که در اندرز گاه یک سالن دو نگهداری
می شود و به دلیل شکنجه ، اذیت و آزار های ادامه دار و به دلیل عدم روشن کردن
تکلیف او و هم چنین ندادنش به سالن سیاسی 27 روز است دست به اعتصاب غذا زده است که
امروز 2/3/1394 ساعت 3 بعد از ظهر به علت ضعف و ناتوانی بر اثر اعتصاب غذا دچار بی
هوشی گردیده است.
لازم
است برای نجات جان او خانواده اش و دیگر فعالین دست بکار شوند و اجازه ندهند
جمهوری اسلامی جنایت کار در بی خبری و بی سر و صدا زندانیان را بکشد .
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته
حمایت از شاهرخ زمانی
2/3/1394
اشتراک در:
پستها (Atom)