۱۳۹۱ خرداد ۱۹, جمعه

امروز 17 خرداد است.


امروز 17 خرداد است.
 

سالگرد دستگیری شاهرخ زمانی


 یک سال از دستگیری و پرونده سازی علیه شاهرخ و دوستانش می گذرد.
مطلب زیر را که می تواند، انتقال یک تجربه بین کارگران کشور های مختلف باشد، به مناسبت 17 خرداد روز دستگیری و پرونده سازی علیه شاهرخ و دوستانش که یک سال از آن می گذرد، به کارگران و جوانان انقلابی ایران تقدیم می کنیم . باشد، که  کمک هرچند کوچکی در راه مبارزات طبقه کارگر و همبستگی جهانی گردد.


کدام طبقه از فیس بوک، بیشتر سود می برد؟

برخی تفاوتهای ظاهرا" کوچک میان فعالین کارگری و سیاسی ایران با فعالین کارگری و سیاسی ترکیه وجود دارد، که بیان آنها می تواند، در ادامه مبارزه کمک خوبی باشد. از جمله این تفاوتها می توان به نوع استفاده از اینترنت اشاره کرد .
در ترکیه احزاب، گروهها  و تشکیلاتهای وجود دارند، که از نظر پایه های اجتماعی و تعدا د سمپات و کیفیت آنها نسبت به ایران بسیار بالاتر هستند، در همین حال، این گروهها می توانند بنا به وجود اندکی دمکراسی سرمایه داری در ترکیه دارای نام و نشان باشند ،دفاتر آزاد فعالیتی دارند، و می توانند هر زمانی که خواستند، تجمع بگذارند، تظاهرات نمایند، یا در مراسم های بزرگ و کوچک شرکت کنند، با همه این موارد اعضا و سمپاتهای این گروهها هرگز در فیس بوک فعال نیستند، و اگر باشند، هرگز با نام و نشان خود کار نمی کنند و هرگز عکس و نشانی از خود واطرافیان و دوستانشان و یا دیگر فعالین در اینترنت قرار نمی دهند، البته از ما نیز خواستند، که عکس و نام و نشان آنها را در اینترنت بخصوص در فیس بوک نگذاریم ،اما در همین حال در ترکیه افراد غیرفعال و غیرسیاسی یعنی افراد عادی از کوچک و بزرگ صفحه فیس بوک دارند و تقریبا" در تمامی فرصت ها داخل فیس بوک گشت و گذار می کنند.

برای ما این تفاوت به شدت مورد سئوال شده است:
 که آیا افراد سیاسی و فعالین کارگری ایران میزان  آگاهیشان در حد افراد عادی ترکیه است؟ آیا دولت ایران توانایی استفاده اطلاعاتی از اینترنت در حد توان دولت ترکیه ندارد؟ آیا میزان آزادی و دمکراسی در ایران بیشتر از ترکیه است؟و سوالات دیگر ی از این دست.
عجیب این است که در ایران که حزب،سازمان، تشکل کارگری، صنفی و سیاسی همگی بلااستثنا ممنوع هستند و پلیس به صورت علنی و غیر علنی بطور  وحشیانه به دنبال شناسایی و دستگیری فعالین است، متأسفانه فعالین و بیشتر احزاب موجود خود با دست خود تمامی مشخصاتشان را در اینترنت بخصوص در فیس بوک می گذارند، یعنی از این طزیق به پلیس می گویند بیاید، مارا دستگیر کنید، احزاب در نشریات الکترونیکی و سایت های خود که بسیار کم توزیع می شوند، فقط بین عده ای انگشت شمار توزیع شده و خوانده می شود، که حتی اگر وجود نداشته باشند هم به هیچ جای مبارزه بر نمی خورد، عکس و مشخصات نیروها و هواداران خود را توزیع می کنند، که در واقع بیشتر مورد استفاده پلیس قرار می گیرد، و این می تواند به این معنی باشد که به پلیس می گویند، لطفا" بفرمایید، نیروهای ما را شناسایی و دستگیر کنید .
جالب توجه این است که هر کدام از سازمانها و احزاب ترکیه  که مورد نظر ماست حداقل دهها و برخی صدها هزار عضو و هوادار دارند به عنوان نمونه می توان   UID-DER  ،DHKPو...  را نام برد که هر دو بسیار منظم فعالیت دارند . به افرادشان آموزش می دهند که هرگز خود را چهره نکنند و نشناسانند و آموزش می دهند که چگونه از اینترنت استفاده کنند .اما در ایران سازمانها و احزاب و تشکل ها اگر خیلی همت کنند نهایتا" 200 الی 500 نفر را می توانند با خود همراه کنند، یا در شهرهای اروپایی هر زمان تمام تلاششان را کردند، در آکسیونها و یا روز کارگر توانستند 50 الی 100 نفر را جمع کنند ،می آیند چند نفر سمپات  و هوادار  انگشت شمار خود را به پلیس می شناسانند و این حرکت را چنان آموزش داده اند که هر کسی ، جوانی  و یا کارگری می خواهد، به مبارزه بپیوندد، اول خود را تابلو می کند، بر مبنای آموزش غلط این تشکیلات ها ،سمپادها و اعضا فکر می کنند، مبارزه یعنی چهره شدن در فیس بوک و گذاشتن عکس خود و دوستانشان در اینترنت ، مانند اینکه این مبارزین فعالیت دیگر نمی شناسد.و آموزش ندیده اند.
وقتی با اعضا و و هواداران احزاب و سازمانهای فعالین ترکیه و کارگران ترکیه صحبت کردیم و پرسیدیم شما که می توانید در ترکیه تظاهرات کنید و خواسته هایتان را فریاد بزنید و احزاب و تشکل های خود را بسازید، پس چرا از فیس بوک یا دیگر موارد با نام خود استفاده نمی کنید ؟اکثریت قریب به اتفاق آنها می گفتند ما به سرمایه داری توهم نداریم و به فعالیت خود نیز شک نداریم که می خواهیم با سرمایه داری مبارزه کنیم و می دانیم که یک روزی به شدت با نیروهای سرمایه داری مانند، پلیس درگیر خواهیم شد، پلیس نیز این را می داند و تا می تواند، سعی می کند، فعالیت های ما را زیر نظر داشته باشد، نیروهای ما را شناسایی کند، بنابراین ما نباید خودمان به پلیس کمک کنیم، تا ما را بهتر بشناسد. با توجه به این گفته، آیا فعالین کارگری و سیاسی ایران نسبت به سرمایه داری و پلیس و بخصوص نسبت به جمهوری اسلامی که هارتر از  دولت ترکیه است، توهم دارند، که چنین خود را در اختیار پلیس قرار می دهند؟ جواب این سئوالها را باید فعالین کارگری ،فعالین سیاسی و سازمانها و احزاب خودشان بدهند و البته به خودشان .
  برای انتقال یک تجربه عملی به صورت مختصر و کلی لازم است بگویم:
انجمن همبستگی کارگران با علامت اختصاری DER-UID   12سال قبل با یک جمع کوچک به تعداد ده نفر بنیان گذاری شده است. طبق گفته خودشان این ده نفر شروع به تبلیغ و ترویج و سازماندهی جهت اگاهی رسانی به صورت عمل مستقیم در میان کارگران کردند،آنها در واقع در محیط کار و محل زندگی کارگران رفته و با آنها زندگی کردند، و در حین زندگی با آنها برای کسب مطالبات کارگران و رفع مشکلات آنها با کارگران دست به عمل مشترک زدند. آنها می گویند ما به صورت یک به یک یعنی برای یک کارگر یک رفیق قرار دادیم و زمان زیادی صرف کردیم تا بتوانیم اثبات کنیم که نمی خواهیم از کارگران و کسانی که با آنها دوست شدیم سو استفاده کنیم، بلکه ثابت کردیم که می خواهیم به صورت مشترک برای به دست آوردن خواسته های طبقاتیمان فکر و عمل کنیم . آنها می گویند ده سال ما با کارگرا ن یکی ،یکی کار کردیم رو در رو صحبت کردیم و دست در دست با یک یا چندنفر  دست به عمل های مشترک زدیم بدون اینکه نامی برای خود یا این جمع های کوچک اعلام نماییم .
آنها اکنون 12 سال است فعالیت را شروع کرده اند از این 12 سال 10 سال بدون اعلام  رسمی موجودیت در میان توده کارگران به صورت یک به یک و یا چند نفری در هسته های کوچک فعالیت کردند، پس از ده سال فعالیت فکری_ عملی در جهت درخواست مطالبات و کارهای هنری مانند تئاتر و شعر و کتاب ،نشریه و غیره فعالیت ده ساله خود را جمع بندی کردند، سپس متوجه شدند، که زمان اعلام موجودیت فرا رسیده و اکنون دو سال است که آنها اعلام موجودیت کرده اند و رسما" فعالیت می کنند .
حاصل فعالیت ده سال بدون اعلام و دو سال اعلام رسمی آنها اکنون صدهها عضو و سمپات است که این انجمن را پیش می برند .
این تجربه که امیدوارم در آینده جزئیات بیشتری از فعالیت آنها ارایه شود می تواند راهی را برای فعالیت، فعالین کارگری ایران نشان دهد .
فعالیت انترناسیونالیستی این انجمن قابل تقدیر است، آنها در رابطه با حمایت از کارگران زندانی ایران بیش از 60 هزار امضا از کارگران ترکیه در کمپین حمایتی جمع کرده اند ،همچنین از کارگران ژاپن نیز اعلام حمایت کرده و عملا" نیز به آنها کمک کرده اند .کارگرانی که با این انجمن در ارتباط هستند، بهتر و بیشتر از دیگر کارگران ترکیه با کارگران کشورهای دیگر ارتباط برقرار می کنند .
در اول ماه مه 2012 به جرات می توان گفت این انجمن توانسته بود فقط در استانبول دهها هزار نفر را زیر پرچم سرخ خود گرد آورد. ما ایرانیهای مقیم ترکیه که در میدان تکسیم استانبول در مراسم روز جهانی کارگر شرکت کردیم، مانند سال قبل از جانب سندیکا دیسک بسیار حمایت شدیم، آنها برای ما پلاکارد تهیه کردند و ما را از شهرهای مختلف ترکیه برای شرکت در مراسم به استانبول آوردند،همچنین کیسک دیگر سندیکا نیز به برخی از رفقای ما در انتقال و دیگر موارد کمک کردند ،سندیکای معلمان ترکیه نیز در مراسم های خود به ایرانیهایی که در مراسم روز جهانی کارگر شرکت کرده بودند از راههای گوناگون کمک کرده بودند. انجمن همبستگی بین المللی کارگران قبل از اینکه با ما در ارتباط باشد، خود تصمیم به حمایت از کارگران زندانی در ایران گرفته بود و پلاکاردها و عکسهای کارگران زندانی در ایران را در صفوف خود حمل می کردند، بر این مبنا به جهت اینکه برد اعتراضی بیشتر داشته باشد،0 ما نیز در میدان تکسیم به آنها پیوستیم و از جانب این انجمن بسیار صمیمانه پذیرفته شدیم، اکنون ارتباط صمیمانه بین تعدای از پناهندگان ایرانی با این انجمن برقرار شده است، که این می تواند کانال حمایتی خوبی بین کارگران ایران و ترکیه باشد . امیدواریم بتوانیم از این  کانال هر چه بیشتر به نفع کارگران دو کشور استفاده نماییم .


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

17/3/1391

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر