۱۳۹۰ مرداد ۳۱, دوشنبه

گزارش از دادگاه فعالان کارگری و دانشجویی تبریز


دادگاه فعالان کارگری و دانشجویی تبریز، روز پنج شنبه ٢٧ مرداد ١٣٩٠ در شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز برگزار شد. شاهرخ زمانی، نیما پوریعقوب، ساسان واهبی وش، محمد جراحی و سید بیوک سیدلر، در تاریخ هفده تا بیستم خرداد ١٣٩٠ بازداشت شده، حدود یک ماه را در سلول های انفرادی گذرانده و پس از آن و تا لحظه برگزاری دادگاه، در زندان تبریز، زندانی بوده اند. در این دادگاه که در ساعت یازده تشکیل و در ساعت دوازده و نیم به اتمام رسید، کلیه متهمان و وکلای مدافع آقایان شاهرخ زمانی و نیما پوریعقوب، دفاعیات خود را ارائه دادند. لازم به ذکراست که آقایان ساسان واهبی وش، محمد جراحی و سید بیوک سیدلر، وکیل نداشتند. در این دادگاه، برای آزادی آقای سید بیوک سیدلر، قرار وثیقه ی سی میلیون تومانی صادر شد. اعضای خانواده آقای سیدلر، برای ارائه سند وثیقه، اقدام کردند، اما به علت تشریفات اداری، آزادی آقای سیدلر به شنبه موکول شد. به وکلا گفته شد که طی هفت تا ده روز آینده، حکم دادگاه اولیه، صادر خواهد شد.
در کیفرخواست دادستان، اتهامات آقای شاهرخ زمانی، عبارت است از:
١- مشارکت در تشکیل گروه غیرقانونی مخالف نظام به نام جنبش دموکراتیک کارگری به قصد بر هم زدن امنیت کشور از طریق اعتصاب کارگری و قیام مسلحانه
٢- مشارکت در اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور با تشکیل جلسات و سازماندهی برنامه ها و اجرای برنامه ها برای فعالیت غیر قانونی
٣- مشارکت در فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی به نفع گروه غیر قانونی جنبش دموکراتیک کارگری و گروه های غیر قانونی سازمان مجاهدین خلق و چریک های فدایی خلق از طریق چاپ و توزیع نشریه و ...
اتهامات بقیه متهمان نیز، کم و بیش مشابه اتهامات آقای زمانی بود.
تناقضات کیفرخواست آنچنان آشکار بود که حتا در لایحه ی دفاعیه ی وکلا، صرفا کلیه اتهامات رد شده بود، اشاره دیگری به اتهامات نشده بود و بیشتر روی اصل آزادی بیان تاکید شده بود. دادستان با ردیف کردن نام گروه ها و آوردن عباراتی مانند قیام مسلحانه، در حقیقت ناآگاهی خود را از فعالیت های اجتماعی، کارگری و دانشجویی به نمایش گذاشته بود. این کیفرخواست، بسیار ناشیانه تر و عقب مانده تر از کیفرخواست های دادگاه های نظامی شاه بود که در آن، هرگونه مخالفتی را به القاب و انساب نامربوط متصل می کردند. در این دادگاه، به رسم همه ی دادگاه های انقلاب، از اعتقادات و افکار متهمان سوال شد، که یک رویه خلاف قوانین موجود و مصداق بارز تفتیش عقاید است.
برخورد خشن ماموران با فرزندان سید بیوک سیدلر، که خواهان احوالپرسی و صحبت با پدرشان بودند، صحنه ی بسیار زشت و نفرت انگیزی را به وجود آورد. متاسفانه برخوردهایی از این دست، هر روزه در زندان ها و بازداشت گاه ها مشاهده می شود.
بسیاری از معیارهای حقوقی و قانونی، در این دادگاه وجود نداشت. زندانیان که به مدت بیش از هفتاد روز (که یک ماه آن در سلول های انفرادی سپری شد) در بازداشت به سر برده بودند، تا ارجاع پرونده به دادگاه در هفته ی پیش، هیچ کدام از محتویات پرونده اطلاع نداشتند. در حالی که علنی یا غیرعلنی بودن دادگاه اعلام نشده بود و طبق قانون، می بایست دادگاه علنی باشد، اما به هیچ کس اجازه ی ورود به دادگاه را ندادند. ماموران، زندانیان را با دستبند به دادگاه برده و در کنار آنان نشسته بودند.
دادگاه که به روشنی، یک دادگاه متهمان سیاسی بود و حتا اتهامات وارده هم، سیاسی بودن دادگاه را تایید می کرد، کوچکترین نشانه ای از یک دادگاه حقوقی را نداشت. نه هیات منصفه ای وجود داشت و نه هیچ یک از متهمان، اجازه یافته بودند که پرونده ی خود را قبل از دادگاه مطالعه کنند. سه تن از متهمان، امکان اختیار کردن وکیل را پیدا نکرده بودند. این موارد هم، از روال های غیر قانونی و مغایر با تمام استانداردهای حقوقی است که سالهاست اتفاق می افتند.
تنها به وکلای دو تن از متهمان، و آن هم چند روز قبل از دادگاه، اجازه ی مطالعه ی پرونده داده شده بود. از این نظر هم، دادگاه های انقلاب امروز بسیار عقب مانده تر از دادگاه های نظامی شاه هستند. در دادگاه های نظامی شاه، به متهم اجازه ی پرونده خوانی، هم قبل از جلسه دادگاه و هم قبل ارائه آخرین دفاع، داده می شد.
علی رغم همه فشارها و نگهداری متهمان در شرایط سخت زندان، روحیه بالای متهمان، نشان می داد که آنان از فعالیت های خود که حق قانونی آنان بوده، دفاع کرده اند. آنان از آزادی های سیاسی و اجتماعی و حق تشکل کارگران و دانشجویان و سایر اقشار، دفاع کرده بودند که این گونه فعالیت ها، حق طبیعی همه افراد است.
حضور گسترده اعضای خانواده و دوستان و هم کلاسی های متهمان جلوی درب دادگاه، از ساعات اولیه صبح تا اتمام دادگاه و بازگرداندن آنها به زندان، چشمگیر بود. خانواده متهمان، طی هفتاد روزی که از بازداشت ها می گذشت، فشارهای گوناگونی تحمل کرده اند. مراجعه روزانه به دادگاه و زندان و دوندگی بین ادارات مختلف و نگرفتن جواب، قطع درآمد خانواده و مشکلات مالی، مدت ها بی خبری از وضعیت بازداشتی ها، استفاده ماموران از عکس های خصوصی خانوادگی که از کامپیوتر داخل خانه آنها برداشته بودند و شنیدن تهدید های مختلف، تنها بخشی از این فشارها بود. حضور کودک و پیر و جوان اعضای خانواده ها و دوستان و همکلاسی های بازداشتی ها در جلوی درب دادگاه، نشان دهنده بی نتیجه بودن این فشارها و عزم جدی آنها برای دفاع و حمایت از بازداشت شدگان بود. 
 

کانون مدافعان حقوق کارگر

جمعه ٢٨ مرداد ماه ١٣٩٠

۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

علی نجاتی


علی نجاتی کارگرهفت تپه سرشارازشوروشوق و همبستگی طبقاتی

برای رهایی اوازمحکومیت یک سال زندان، اقدامی همه جانبه درسطح جهان لازم است



امیر جواهری لنگرودی

  شنبه ۲۹ مرداد ۱۳۹۰  برابر با ۲۰ اگوست۲۰۱۱ 

amirjavaheri@yahoo.com

 

علی نجاتی کارگرنجیب،چهره صمیمی وآفتاب سوخته خطه جنوب ایران،سازمانگر سندیکای كارگران نیشكر هفت تپه خود می گوید:

"صحبتی که با رفقا ودوستان دارم اینستکه؛ من تنها اتهامی که دررابطه با پرونده ها ،نه این پرونده بلکه پرونده قبلی،تنها اتهامی که من می تونم بخودم بقبولانم،اتهام دفاع ازحقوق طبقاتی خودم بوده است. یعنی بعنوان یک اتهام، این را می پذیرم که بعنوان نماینده طبقه کارگر،به اتهام دفاع از حقوق هم طبقه ی هام،باید محکوم بشوم.

امیدوارم که تمام کارگران،زحمتکشان، انسان های شرافتمد،این را مدنظر داشته باشندکه دفاع کردن ازحقوق خود ودیگر هم طبقه ی ها وخانواده ها،بهرحال هزینه خودش را دارد. ازاین نظرمن این اتهام را می پذیرم. ولی اتهام علیه نظام را به هیچ عنوان دردادگاه قبلی ودراین دادگاه نپذیرفته ونمی پذیرم.کاملاحکم،حکم ناعادلانه ونابرابری هست" ( علی نجاتی درگفتگو با رادیو ندا ) *



مرداد ماه۱۳۹۰خبرهای چندی دررابطه باعلی نجاتی کارگر اخراجی و عضو هیات مدیره ی سندیكای كارگران نیشكر هفت تپه درسطح سایت هاو وبلاگ های کارگری انتشاریافت.ازجمله؛احضاراوبه دادگاه برای پاسخگویی به پاره ای ازسئوالات قضات شرع تیترشد. باید گفت: رفیق علی نجاتی پیشتر بابت همین اتهام (اخلال درمحیط کارواخلال علیه امنیت ونظم عمومی کشورهمچنین واداشتن وتحریک کارگران به شورش واعتراض،تشکیل تشکل کارگری درمحیط کار.....)به مدت شش ماه درزندان فجردزفول محبوس بوده است ودرزمان حبس درزندان،بابت همان اتهام برای وی احضاریه برای حضوردردادگاه صادرشده است! دردادگاه بدوی به دلیل تکراری بودن اتهام،علی نجاتی تبرئه شد .

علی نجاتی کارگری که بارها طعم تلخ محاکمه و زندان و غیابا با وجود داشتن بیست وپنج سال سابقه ی کاری،اخراج ازکار را کشیده بود.بعدترخبر ناراحتی قلبی اش، نگرانی خیل عظیم یاران پرشمارش درداخل وخارج ازکشور را برانگیخت و کارش به بیمارستان و بستری و مداوا انجامید.او بعد ازرهایی ازبیمارستان طی پیام تشکر آمیزی درهمبستگی با کارگران نوشت: "... همانطور كه میدانید این همه مشكلات و فشارهای طاقت فرسا تا كنون نتوانسته كوچك ترین مقدار از بی حوصلگی و یاس و نا امیدی وخللی در روحیه ی این رفیق شما كارگران وارد كند و این مصمم بودن برای پیشبرد هدف طبقاتی خود را مدیون بزرگی شما عزیزان زحمتكش میدانم و لاغیر...." و در خانمه همان پیام یاد آورشد: " امید این را دارم كه هر چه رو به جلو پیش میرویم این همبستگی طبقاتی روز به روز بیشتر و مستحكم تر از گذشته باشد،زیرا تنها همبستگی و اتحاد و در كنار هم بودن می تواند راه گشای موفقیت و سربلندی ما كارگران باشد.علیرغم تمامی مشكلات موجود و اختلاف نظرها میتوان با گفتگو و نقد و ارتباطات دوستانه همه ی این مشكلات را پشت سر گذاشته و به هدف نهایی خود، یعنی رسیدن كارگران و زحمتكشان به حقوق و مطالبات و خواسته ها و اهداف اساسی ِخود دست یافت.

...از تمامی دوستانی كه طی این مدت كه در بیمارستان بستری بودم و یا بعد از ترخیص از بیمارستان اینجانب را مورد لطف خود قرار داده اند بی نهایت ممنون و سپاسگزار باشم.

امیدوارم كه زنده باشم تا ازشرمندگی شما رفقا درآیم وبتوانم درشادمانی هایتان جبران نمایم." (پیام تشکروهمبستگی،علی نجاتی،كارگراخراجی وعضو هیات مدیره ی سندیكای كارگران نیشكرهفت تپه، سوم مرداد ماه۱۳۹۰ ،خوزستان – شوش)

هنوزطعم این پیام بغایت صمیمی و امیدوار کننده که مشحون ازبُود زندگی علی نجاتی است،درکام همه ما شیرینی می کردکه خبر رسید:

پرونده ی علی نجاتی توسط دادستان به شعبه ی ۱۳تجدیدنظر دادگستری استان خوزستان دراهوازارسال شد،درواکنش به حکم تبرئه پیشین، همان شعبه دیگربارعلی نجاتی را به یک سال زندان محکوم کرده اند. علی نجاتی ازدریافت این حکم هیچ هراسی به خود راه نمیدهد. او با صدای بلند اعلام می دارد: " به هرحال اعتقاد دارم به کاری که انجام داده ام. معتقد بوده وهستم. بعنوان نماینده کارگران،بخاطر دفاع از حقوق کارگران،یک کارانسانی انجام دادم والان بیش از ۴هزارنفرازکارگران توی این شرکت دارند امرارومعاش وزندگی می کنند. علیرغم اینکه خیلی ازمزایای زندگی کارگران راهم کم کردند.ولی این امیدواری را به من می دهد و من را مصمم می کند نسبت به ادامه کاری که انجام دادم و آن مقاومتی که لازم است دربرابر مشکلات داشته باشم همین خدمت به هنموع و هم طبقه ای های خودم بوده است.تنها انگیزه ای که می تواند باشد همین خدمت به همنوع و هم طبقه ای کردن است " ( گفتگوی علی نجاتی با رادیو ندا ) *

پرسش اساسی اینستکه؛ جمهوری اسلامی در چه شرایطی به پای چنین پرونده سازی و اتهام زنی ها نه تنها برای علی نجاتی بلکه تعدادی چند ازفعالین کارگری نشسته است؟ خبرهای تا به امروزازجانب  "کمیته هماهنگی برا ی کمک به ایجاد تشکل های کارگری" و"سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه" وگزارش"کانون مدافعان حقوق کارگر" ازدادگاه فعالان کارگری و دانشجویی تبریز،و بیانیه های پِرشمار "کمیته حمایت ازشاهرخ زمانی" انتشار یافته وخوانده شده،بیانگراینستکه؛ بحران همه جانبه ای که در سال های اخیر جمهوری اسلامی را فرا گرفته،با آهنگی شتابان رو به گسترش است و جمهوری اسلامی برای رودررویی هرچه گسترده تربا این بحران، به سرکوبی فعالان اجتماعی اش شدت بخشیده است.

لیست وسیع زندانیان سیاسی و احضار ومحکوم شده گان اعم از جوانان- دانشجویان- زنان – روشنفکران و اقلیت های مذهبی و ملی و همینطور فعالان عرصه کارو کارگری از جمله ؛ منصور اسالو-ابراهیم مددی- غلامرضا خانی – رضا شهابی – سعید ترابیان از فعالان سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ،وفا قادری- یدالله قطبی – غالب حسینی و خالد حسینی ، پدرام نصرالهی از اعضاء کمیته هماهنگی ،همچنین بهنام ابراهیم زاده - مهدی فراهی شاندیز- شاهرخ زمانی – محمد جراحی از فعالین کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ، سید بلوک سیدلریکی از بنیان گزاران انجمن کارگری سلامت تبریزو علی نجاتی و آن دیگرانی که بدلیل اعمال سانسور بیرویه بررسانه خبری درون کشوردر لیستم جای ندارند. نمونه های ازبیشمار فعالین شناخته شده عرصه کار و کارگری و سازماندهنده گان حرکات و تحرکات اعتراضی سال های اخیر بوده اند . فعالانی که تنها جرم شان دفاع از موجودیت طبقاتی خود و هم طبقه ی هایشان بوده است.

امروزدفاع ازتمامی پیشروان کارگری زندانی و آنانی که دراطاق های دربسته بیدادگاههای نظام به زندان محکوم شده اند وازجمله علی نجاتی یک وظیفه انسانی و طبقاتی است . باید با درک حساسیت لحظه ای که درآن بسرمی بریم . با همه توان وهمه نیرو وبا برسمیت شناختن حفظ اختلاف نظرات خود برسرچگونگی مدافعه ازکارگران زندانی و باورهای آنان، برای بازگشت دیگر باره یکایک آنان به میان خانواده و محیط های کارگری شان،جاداردکه با توجه به توان مان درعرصه جهانی وبهره گیری ازهمه ابزارهای ممکن،خاصه مراجعه به احزاب، سازمان ها ومجامع کارگری درجوامع میزبان،

به دفاعی گسترده وجهانی اقدام ورزیم وازتمامی راههای ممکن به دفاع ازیکایک آنان برخیزیم. زمان تنگ است و فردا دیر!  



بیانیه شماره 18

ساسان واهبی وش آزاد شد
 

بدین وسیله ضمن سپاس و قدر دانی از تمامی تشکل ها و فعالین که برای حمایت از شاهرخ زمانی و دوستانش تلاش کردند . اعلام می داریم ساسان واهبی وش یکی از زندانیان دستگیر شده در تبریز شنبه 29/5/1390 پس از 73 روز زندانی بودن به قید وثیقه آزاد شد.

ما ضمن ابراز خوشحالی از آزادی او خواهان آزادی بی قید و شرط تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی هستیم.

همچنین از تمامی کارگران تشکل ها ، احزاب ،سازمانها و مردم آزادیخواه که با حمایت از پاکترین فرزندان خود هیچ گاه آنها را فراموش نکردند می خواهیم با گسترش اعتراضات و حمایت ها، ازادی آنها را ممکن نمایند، تا خانواده ها بتوانند عزیزان خود را در آغوش بگیرند.

تجمع در مقابل سفارت خانه های جمهوری اسلامی می تواند یکی از راه های مهم اعتراض وفشار بر جمهوری اسلامی باشد.


پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :


کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی


30/5/1390




بیانیه شماره 17

اتهامات دروغین علیه
 

شاهرخ و دوستانش را بشدت محکوم می کنیم
 

جمهوری اسلامی از ترس رشد و اوج گیری جنبش کارگری و رشد آگاهی تشکل یابی انها در اقصا نقاط ایران بخصوص در آذربایجان و هدایت جنبش های مختلف اجتماعی به قبول الگوی مبارزاتی کارگری بدست و پا افتاده است.و تلاش می کند طبق سنت 32 ساله خود برای فعالین کارگری پرونده سازی کرده و انها را با اتهامات واهی و دروغین به محاکمه بکشاند. تا باعث ترس دیگر نیروها و فعالین شود.

بدنبال چنین سیاست ضد کارگری است که شاهرخ زمانی و دوستانش را دستگیر کرده و پس از 71 روز بازجویی ، اذیت و شکنجه به دستور شعبه چهار " دادگاه انقلاب"تبریز در 27/5/1390 به شعبه یک "دادگاه انقلاب" برده وبا اتهامات کاملا" دروغین آنها را محاکمه می کنند.

ما ضمن اینکه تمامی اتهامات وارده را دروغ دانسته و محاکمه کارگران را بخصوص شاهرخ زمانی، محمد جراحی، بیوک سیدلر، نیما پوریعقوب و ساسان واهبی وش را به شدت محکوم می کنیم، خواستار آزادی فوری، بی قید و شرط آنها و تمامی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی هستیم.

همچنین از تمامی کارگران ، مردم آزادی خواه ، تشکل های کارگری ، احزاب و سازمانها می خواهیم بی وقفه و بدون معطلی به چنین اتهامات و محاکمه ها به شدت و متحدانه اعتراض کنند ، با حمایت از این زندانیان و عقب راندن دستگاه قضایی و پلیسی جمهوری اسلامی سرمایه داری راه را برای دستگیری و محاکمه دیگر فعالین ببندیم.

جمهوری اسلامی تلاش می کند با چنین اتهامات دروغین و محاکمه  کارگران مسیر رشد جنبش کارگری و امکان تشکل یابی و همچنین امکان متحد شدن نیروهای آگاه را از طبقه کارگر سلب کند. اگر دیر به جنبیم یک بار دیگر اعتقاد به تشکل یابی در میان کارگران به یاس و ناامیدی تبدیل خواهد شد .

برای بدست اوردن یک مطالبه ویژه زمان ویژه وجود دارد و امروز زمان ویژه برای حمایت از تشکل یابی کارگران است هر مدعی باید انچه دارد بکار برد، که اگر زمانش سپری شود داشته اش بی ارزش خواهد شد. امروز، روز  زور ازمایی با نهاد های سرکوب دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی است . اگر امروز متحدانه دست به کار نشویم فردا همگی تک به تک افسوس خواهیم خورد همانگونه که 32 سال است مکررا" تجربه می کنیم.

امروز هر کسی (تشکلی) به طریقی و با بهانه ای می تواند از رسالت تاریخی خود شانه خالی کند اما در نهایت باید جوابگو باشد.


عمل کرد ما درتاریخ ثبت خواهد شد. باید پاسخگو باشیم!


عدم اعتراض و حمایت متحدانه از کارگران زندانی، به جمهوری اسلامی فرصت بیشتری برای پرونده سازی و محاکمه هر فعالی را خواهد داد.

ما بار دیگر از همه ای کارگران ، تشکلها ، احزاب و سازمانها و اشخاص می خواهیم هرچه متحدانه و گسترده تر به محاکمه نامبردگان اعتراض کنند به یاد داشته باشیم که با سکوت ما جمهوری اسلامی برای دستگیری و محاکمه فعالین با شدت بیشتری عمل خواهد کرد.


پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :


کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی


29/5/1390






كارگران ايران و جهان " كارگران زنداني " هم اكنون به ياري شما نياز دارند


 كارگران  زنداني  در شهر تبريز  پس از ماه ها  دومين جلسه دادگاه شان تشكيل شد.

تعدادي از اعضا و فعالين كميته پيگيري كه در چند ماه اخير دستگير و زنداني شدند از قبيل شاهرخ زماني و محمد جراحي و ديگر فعالين كارگري  كه تعدادشان به 5 نفر مي رسيد

  در روز  پنجشنبه 27/5/90  دادگاه مشتركي براي انها تشكيل گرديد. جرم و اتهام انها فعاليت بر عليه نظام سرمايداري   است. كه اين اتهام براي كليه   زندانيان سياسي بهشمار مي رود.

در جامعه اي كه چنين  حقوق كارگران به زير خط فقر كاهش داده مي شود. ايا جايي براي سكوت مي ماند. ايا سكوت  خودش جرمي بزرگ  به شمار نمي رود ؟  ما كميته پي گيري از كارگران و ديگر زحمتكشان و مردم ازاديخواه مي خواهيم كه براي ازادي اين كارگران و ديگر كارگران و همه زندانيان سياسي  تلاش كنند.



.        كميته پيگيري ايجاد تشكلهاي كارگري   28مرداد سال 90

۱۳۹۰ مرداد ۲۷, پنجشنبه

بیانیه شماره 16

تمامی کارگران و مردم ازادیخواه را فرا می خوانیم!!!


متحدانه علیه محاکمه کارگران و دانشجویان تبریز اقدام کنیم

جمهوری اسلامی تحت فشار بحران ساختاری سرمایه، همچنین بحرانهای ویژه ی موجودیت خود ، و تحت فشار تحریم ها و نیاز روز افزونش به پیاد ه کردن طرحهای نئو لیبرالیستی از جمله حذف یارانه ، ضد کارگری کرده هرچه بیشتر "قانون کار"، قراردادهای موقت ، توسعه شرکت های آدم فروشی ، بیکار سازی های گسترده و... جهت افزایش سود سرمایه و بستر سازی برای ورود به جرگه سازمان تجارت جهانی  از یک طرف.

 و فشار حاصل از مبارزات دائمی جنبش کارگری ، دانشجویی ، زنان و جنبش اعتراضی گسترده و توده ای سالهای اخیر بی وقفه دست و پا می زند و با گسترش هر چه بیشتر اذیت و ازار و سرکوب فعالین جنبش های مختلف می خواهد خود را از فشار و بحرانه نجات بدهد.

در راه سرکوب کارگران و آزادی خواهان از هیچ اقدامی بخصوص پرونده سازی با اتهامات واهی فرو گذار نیست . بدنبال چنین سیاست ضد کارگری و ضد آزادیخواهی است که دستگاه قضایی و پلیسی جمهوری اسلامی طی 71 روز گذشته برعلیه شاهرخ زمانی ، محمد جراحی، بیوک سیدلر، نیما پور یعقوب و ساسان واهبی وش با اتهامات واهی و نا مشخص پرونده سازی کردند. روز شنبه 22/5/1390 بیوک سیدلر را بطور موقت تا زمان برگزاری دادگاه آزاد کردند.و امروز 27/5/1390 چهار نفر دیگر را ساعت 30/9 صبح در شعبه یک دادگاه " انقلاب" محاکمه کردند. نتیجه محاکمه طبق اعلام دفتر دادگاه تا ده روز دیگر مشخص می گردد.

ما ضمن محکوم کردن هرگونه پرونده سازی و محاکمه فعالین از تمامی کارگران ، مردم آزادی خواه ، تشکل ها ، احزاب و سازمانها می خواهیم برای مقابله با محاکمات و نتایج آنها دست به اعتراضات گسترده تر بزنند.

با توجه به تهدید خانواده ها توسط دستگاه قضایی و پلیسی، آنگونه که لازم بود نتوانستیم از پنج زندانی نامبرده حمایت کنیم.و در یک فضای سانسوری، پرونده  سازی را تکمیل کرده و با آرامش به دادگاه بردند. و حال اگر تا اعلام نتیجه نهایی دادگاه اعتراضات خود را گسترش ندهیم . آنها باز هم در آرامش حکم های سنگینی صادر خواهد کرد.

ما تمامی تشکل ها ، احزاب ، سازمانها و اشخاص را، چه انهاییکه پیوسته تلاش و کمک کردند و چه آنهاییکه تا کنون فقط قول کمک و حمایت دادند و چه انهاییکه هیچ جوابی ندادند و حتی دریغ از یک بیانیه حمایتی ، مجددا" فرا می خوانیم :

هرچه که می توانیم بر علیه زندانی کردن، پرونده سازی  و محاکمه کارگران ، دانشجویان و فعالین، بخصوص شاهرخ زمانی ، محمد جراحی ، بیوک سیدلر، نیما پور یعقوب و ساسان واهبی وش اقدام کنیم.


پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :


کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.



کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

27/5/1390


۱۳۹۰ مرداد ۲۴, دوشنبه

خبر آزادی سید بیوک سید لر

بنا به اخبار رسیده به کمیته حمایت از شاهرخ زمانی روز شنبه سید بیوک سید لر کارگر زندانی از زندان تبریز آزاد گردید
ایشان یکی از فعالین کارگری بودند که همراه  با شاهرخ زمانی و محمد جراحی و دو دانشجو دیگر در تبریز توسط وزارت اطاعات دستگیر شده بودند.

۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه

مبارزه و همبستگی کارگری را شدت بخشیم !


مبارزه و همبستگی کارگری را شدت بخشیم !


« علیه محکومیت کارگران در ایران» 

بیدادگاه رژیم ضد کارگر و حامی سرمایه داران، علی نجاتی یکی از کارگران مبارز و یکی از مسئولین سندیکای کارگران هفت تپه را برای چندمین بار و به یک بهانه واهی و غیر واقعی محاکمه و به یک سال زندان، غلامرضا خانی کارگر شرکت واحد و عضو فعال سندیکا واحد را به 10 ماه زندان، صدیق صبحانی، وفا قادری و غالب حسینی را اول به زندان و بعد تبدیل آن  به پرداخت  جرایم نقدی محکوم نموده است. این در حالی است که کارگران و فعالان کارگری بسیاری در زندانهای مخوف این رژیم قرون وسطائی و در زیر ضرب، شتم و شکنجه با محکومیت و بدون محکومیت بسر می برند.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که می داند با متشکل شدن طبقه کارگر در ارگانهای توده ای طبقاتی خویش و بسیج میلیونها زحمتکش و بویژه جوانان در زیر چتر این طبقه، روزی نمی تواند دوام بیآورد، تمامی تلاش اش را می کند که این اتفاق نیفتد. این چنگ و دندان نشان دادنها که خود را در ربودن و زندانی کردن، محکومیت به پرداخت جریمه های نقدی، صدور احکام زندان به جرم دفاع از یک زندگی انسانی و مرفه برای هم طبقه ای هایشان و تمامی آحاد جامعه، صدور وثیقه های میلیونی که خود استثمار و ستم مضافعی بر کارگران است، برای فعالان کارگری و دیگر فعالین عرصه های اجتماعی، نشان می دهد، از ترس مرگ سرچشمه می گیرد. واما، این حامیان سرمایه و سرکوبگران کارگران، جوانان و زنان باید بدانند همان طورکه به خون غلطاندن کارگرانی چون ناصر توفیقیان، شکنجه و به قتل رساندن جهان قلعه میاندوآبی، لشکرکشی های جنایتکارانه به کردستان، ترکمن صحرا، خوزستان، آذربایجان و... قتل عام های زندانیان سیاسی در دهه 1360  و اعدام جمال چراغ ویسی سخنران اول ماه مه سال  1367 در سنندج و صدها بلکه هزاران عمل  ضد انسانی دیگر شان نتوانست جلوی مبارزه را بگیرد، این اذیت و آزارها، زندان کردنها  و محکومیت به پرداخت جرایم نقدی نیز نمی تواند از گسترده شدن مبارزه و ستیز طبقاتی در آن جامعه جلوگیری نماید.  

طبقه کارگر و توده های میلیونی زحمتکشان محروم شده از یک زندگی عادی، برای نجات از فلاکت هر روز افزایش یابنده، در اولین مرحله اقدامی جز به گور سپردن این رژیم با تمامی دستگاههای نظامی- امنیتی، ارتجاعی مذهبی، مجلس و قوه قضائیه رسوایش را ندارند.

نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران- خارج کشور ضمن محکومیت این احکام زندان و جریمه های نقدی، بار دیگر همه را فرا میخواند که به طرق مختلف، ضمن اوج دادن مبارزه همه جانبه برای رسواتر نمودن  رژیم منحط  اسلامی در افکار عمومی و طبقه کارگر جهانی، بهر طریقی که می توانند به یاری و همبستگی با طبقه کارگر و فعالان اش بر خیزند. همطبقه ای هایمان و فعالین سایرجنبش های اجتماعی که در بند رژیم هستند، را تنها نگذاریم، هم صدایشان را به گوش همه برسانیم و هم  به طروق مختلف همبستگی خود را اعلام کنیم و در کنار کارگران، زنان، جوانان و ... برای عقب راندن و در نهایت سرنگونی این رژیم ارتجاعی سرمایه داری  کوشا باشیم.
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج کشور

آگوست 2011 





کانون همبستگی کارگران ایران و کانادا –kanonhambastegi@gmail.com

ـ كميته همبستگى با جنبش كارگرى ايران- استراليا proletarianunite@gmail.com
- کمیته دفاع از کارگران ایران – نروژ
cdkargari@gmail.com
- همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه
sstiran@yahoo.fr
- کانون همبستگی با کارگران ایران – فرانکفورت و حومه
kanoonhf_2007@yahoo.de
- کانون همبستگی با جنبش کارگری ایران – هانوفر
kanon.hannover@yahoo.de
- کمیته همبستگی کارگران ایران و سوئد
isask@comhem.se
- کانون همبستگی با کارگران ایران – گوتنبرگ
kanounhambastegi@gmail.com
- انجمن کارگری جمال چراغ ویسی
info@ijcwa.com
- شبکه همبستگی کارگری
iranwsn@fastmail.fm
- کمیته حمایت از کارگران ایران تورنتو کانادا
toronto_committee@yahoo.ca

کانون همبستگی با کارگران در ایران – ایالت نورد راین وستفالن (آلمان) solidarity.labor@googlemail.com

iran.turkey.workers@gmail.com کمیته همبستگی کارگران ایران و ترکیه

leftalliance@yahoo.com - اتحاد چپ ایرانیان - واشنگتن      


سخنرانی الگس گوردن، رئیس اتحادیه کارگران حمل نقل بریتانیا،


سخنرانی الگس گوردن، رئیس اتحادیه کارگران حمل نقل بریتانیا،

در مجمع عمومی سالیانه و حمایت از فعالین کارگری در ایران و مصر

توضیح:

آنچه در زیر می خوانید  ترجمه  متن سخنرانی الکس گوردن  Alex Gordon  رئیس " اتحادیه کارگران قطار، کشتیرانی و حمل و نقل" ( آر. ام. تی )  در آغاز  نشست مجمع عمومی سالیانه نمایندگان این اتحادیه در شهر فورت ویلیام   Fort William در اسکاتلند است.  این سخنرانی در  26 ژوئن  2011 ایراد شد و متن نوشتاری آن را الکس گوردن به درخواست ما در اختیار ما قرار داد (1).
 آر .ام. تی، اتحادیه ای رزمنده و رادیکال در بریتانیا است. این اتحادیه نسبتا کوچک ( با حدود ۸۰ هزار عضو)  علاوه بر مبارزه در دفاع از منافع کارگران عضو و بطور کلی منافع طبقه کارگر در بریتانیا، به وظایف بین المللی خود نیز  پایبند بوده است و در حد توان خود در راه همبستگی جهانی طبقه کار کوشش می کند.  آر. ام تی در کارزار جهانی حمایت از کارگران و فعالین کارگری در ایران و بویژه حمایت از فعالین کارگری در سندیکای کارگران شرکت واحد،  نقش ارزنده ای داشته است. بخشی از این سخنرانی به حمایت از جنبش کارگری در ایران اختصاص دارد.
 متن سخنرانی الکس گوردن: 
نمایندگان، میهمانان بین المللی، ناظران و اعضای  آر. ام. تی،
 به مجمع عمومی سالانه در فورت ویلیام خوش آمدید. ما در حالی این هفته در بلندی های سحرآمیز اسکاتلند گرد هم آمده ایم که کارگران در سراسر جهان بطور فزاینده به اتحادیه های کارگری روی می آورند. اتحادیه های کارگری  به خاطر مبارزه علیه  سیاست ریاضت اقتصادی، کاهش دستمزدها و مبارزه علیه حمله به حقوق و آزادی های کارگران که با هدف ابقای سود آوری این  نظام اقتصادی – سیاسی ورشکسته و از نقس افتاده صورت می گیرد، اهمیت یافته اند.
سرمایه داری جهانی با دگم های نئو لیبرالیسم - ایدئولوژی ای که در 35 سال گذشته در بریتانیا غالب  بوده است- همچنان در حال حمله گسترده  به دست آوردهای دوران بعد از جنگ  است؛  آموزش رایگان و عمومی، دسترسی رایگان به دستگاه قضایی، بهداشت و درمان سراسری، مسکن دولتی ، تامین اجتماعی و حقوق بازنشستگی و بطور کلی  دولت رفاه کینزی،  بطور مداوم مورد حمله قرار می گیرد. مجریان بریتانیایی سرمایه داری انحصاری، دیوید  کامرون ( نخست وزیر) ، کلگ ( معاون نخست وزیر )، جورج آسبورن ( وزیر خزانه داری ) و وینس کیبل ( وزیر تجارت)  بر حملات خود علیه طبقه ما افزوده اند. اینان مانند اعضای مافیا  تهدید می کنند که اگر اتحادیه های کارگری  به دفاع از اعضای خود بر خیزند، قوانین ضد اتحادیه ای بیشتری را به تصویب خواهند رساند .
اتحادیه ما اما خوب می داند که  چگونه در مقابل زورگویی بایستد. ما به تازگی خبر خوش بازگشت به کار عضو وفادار این اتحادیه، آروین توماس Arwyn Thoms  ،  راننده قطار زیرزمینی لندن را شنیدیم (2) .
 در روز پنجشنبه  30 ژوئن، چهاراتحادیه کارگری  یعنی "اتحادیه  خدمات عمومی و تجاری " ، "اتحادیه سراسری  معلمان"، "جامعه معلمان و استادان"  و "اتحادیه استادان دانشگاه ها و کالج ها" در دفاع از حقوق بازنشستگی کارگران بخش عمومی، بطورهماهنگ دست به اعتصاب خواهند زد. این کشور مدت هاست که  چنین اعتصابی به خود ندیده است. می دانم که همه  شما موافق هستید که به اتفاق هم در این مجمع، همبستگی صمیمانه خود را با  تمام اعضای این اتحادیه ها اعلام داریم (3).
شرم آور این است که هنگامی که سندیکالیست ها در دفاع از حقوق بازنشستگی، دست به عمل می زنند، رهبر حزب کارگر، آقای میلی بند، این اعتصاب را اقدامی  نادرست می نامد. او دیروز به روزنامه گاردین گفت: "من شخصا فکر می کنم که اقدام به اعتصاب به موفقیت این  گفتمان کمک نمی کند. فکر می کنم که اعتصاب موجب درد سر برای  مردم می شود. به نظر من اعتصاب باید همیشه آخرین اقدام ممکن باشد".
هدف از این دو پهلو گویی، پرده افکندن بر این حقیقت است  که این رهبر به اصطلاح اپوزیسیون،   به سختی می تواند حزب خودش را رهبری کند، و بطور یقین مبارزه  با این دولت نامشروع و نامحبوب را رهبری نمی کند.  در واقع حمله به حقوق بازنشستگی  که مسئله مرکزی جدال کنونی است، توسط آقای جان هاتون، وزیر دولت سابق حزب کارگر طراحی شد. او به وزارت انتصاب شده بود تا حقوق باز نشستگی را بنا به خواست دولت حزب کارگر مورد ارزیابی مجدد قرار دهد،  همانطور که جناب روی مکنالتی را انتصاب کرده بودند که طرح "بازنگری ارزش دهی راه آهن بریتانیا " را اجرا کند.  این طرح اخیرا انتشار عمومی  یافته است.  
 مخالفت با سیاست های مخرب دولت  ائتلافی محافظه کار– لیبرال، اکنون بطور فزاینده نه در پارلمان، بلکه در خیابان ها صورت می گیرد و توسط جنبش اتحادیه های کارگری رهبری می شود.  اپوزیسیون رسمی  این دولت ( حزب کارگر) باید سریعا بیاموزد که با کسانی چون مکنالتی به مخالفت  بپردازد و از اتحادیه های کارگری حمایت کند که مجبور شده اند برای دفاع از اعضای خود در برابر سیاست های دولت، دست به اعتصاب بزنند.  
اما اتحادیه های کارگری موفق، اتحادیه هایی هستند که  دست به مبارزه می  زنند. در واقع پس ازآنکه اتحادیه سراسری معلمان اعلام کرد که برای برپایی اعتصاب در دفاع از حقوق بازنشستگی،  تصمیم دارد رای گیری کند، سی هزار عضو جدید به این اتحادیه  پیوستند. حتی در ایرلند که اقتصاد اش دقیقا به دلیل اجرای همان سیاستی که وزیر اقتصاد بریتانیا مدافع آن است در باتلاق رکود  فرو رفته،  اتحادیه همتای ما، در جریان  کارزار خود در حمایت از کارگران رفتگر پیمانی، از ژانویه تا کنون توانسته ده هزار و پانصد نفر عضو جدید به خود جذب کند.  کارگران در اوضاع سخت، بیش از هر زمان دیگر به اتحادیه های کارگری نیاز دارند.
 تعداد اعضای اتحادیه ما در اول ماه مه امسال  75979  نفر بود که  نشانگر کاهش  تعداد اعضا نسبت به سال 2010 است که 77031 عضو داشتیم. از اول سال جدید تا کنون ما 2830 عضو جدید جذب کرده ایم. اما در همین مدت 3882 عضواز دست داده ایم که این  شامل هزاران کارگری می شود که در نتیجه ورشکستی شرکت راه آهن "جارویس"  بی شرمانه اخراج شدند.  بعلاوه تعداد زیادی از پست های خالی در صنعت اتوبوس و قطار، پر نشده اند. تعداد زنان عضو اتحادیه  8530 نفر است که نزدیک به 11 در صد اعضا را شامل می شود.
  سال پیش در مجمع عموعی این اتحادیه در شهر ابردین، به نمایندگان گفتم که  وقت اش رسیده  که پوتین های راه پیمایی خودمان را بپوشیم؛ در 26 مارس امسال حدود یک میلیون نفر در لندن  به دنبال فراخوان کنگره اتحادیه های کارگری ( TUC)  موسوم به " راهپیمایی برای آلترناتیو"  تظاهرات کردند. این تظاهرات  نشان داد که دولت ائتلافیِ محافظه کار- لیبرال  که توسط حزب محافظه کار رهبری می شود، مانند تمام مرتجعین، ببر کاغذی است.  این دولت حتی مشروعیت پیروزی در انتخابات عمومی را برای اعمال  سیاست ریاضت اقتصادی که از سوی سرمایه داران مالی، بانک ها، انحصارگران اتحادیه اروپا و صندوق بین المللی پول دیکته می شود، ندارد.
اما امروز پروژه ابقا سود آوری، چنان بلند پروازانه است که حتی جورج آسبورن و  وینس کیبل،  شهامت بیان آن را ندارند.  اکنون خودِ دموکراسی در برابر سیاست خصوصی سازی و کاهش دستمزدها که آنها  به عنوان را ه حل نظام خودشان از آن دفاع می کنند، در خطر قرار گرفته است.  پیروزی های اجداد پدری و مادری ما در بریتانیا  یعنی رادیکال ها و جمهوری خواهان درقرن هیجدهم ، چارتیست ها و سافرجیت ها suffragists ( طرفداران حق رای عمومی ) در قرن نوزدهم ، مبارزان راه  دموکراسی صنعتی،  مبارزین علیه تبعیض و تعصب، و طرفداران استقلال ملت ها از امپراتوری در قرن بیستم، آری همه این پیروزی ها، در دوران نئولیبرالیسم که تکنوکرات ها به نمایندگی از سوی سرمایه مالی اعمال قدرت می کنند، در خطر قرار گرفته است. 
اکنون هیچ دست آورد سیاسی و اجتماعی مصون نیست.  سرمایه داری در مرحله کنونی اش نظامی منحط است ( نظام در حال زوال است)  که نیازی به مشروعیت دموکراتیک نمی بیند؛ در هیچ کجای جهان، رای دهندگان، به خصوصی سازی خطوط راه آهن رای نداده اند. اما این مهم نیست. آنها باید همان چیزی نصیب شان شود که خواست بازارهای مالی است.
همانطور که  این اتحادیه پیش بینی کرده بود،  خصوصی سازی خطوط راه آهن به عنوان بخشی از  طرح جدید اتحادیه اروپا موسوم به "راه آهن منطقه واحد اروپا"،  در تمام 27  کشور عضو اتحادیه اروپا، برای خوشایند سود جویانِ عرصه های خصوصی سازی، شیادان مالی و دیگر سود جویان سرمایه انحصاری، در حال پیاده شدن است. در این میان خواست کارگران و رای دهندگان این کشورها نادیده گرفته می شود.
ما به مبارزه خود برای آن که دولت ها به مردم تحت حاکمیت شان پاسخ گو باشند، ادامه خواهیم داد.  
در یونان، مبارزه برای دموکراسی توسط اعضای اتحادیه های کارگری، بازنشستگان، جوانان و طرف داران دموکرسی علیه قدرت بانک داران و شرکت های خارجی ادامه دارد. بانک داران و شرکت های خارجی که توسط سه قلوها ( بانک مرکزی اروپا ، اتحادیه اروپا و صنوق بین المللی پول) رهبری می شوند، می خواهند که همه چیز در یونان  خصوصی شود: از راه آهن گرفته تا جزیره های کشور. این به معنای ساده یعنی امپریالیسم، که یک نفر آن را  "بالاترین و آخرین مرحله سرمایه داری" و " عصر انقلاب های  پرولتری نامید".  
جی . آ. هابسون  در سال 1902 در پیوند با  نقش امپریالیسم بریتانیا در چین، نوشت: " حتی امکان دارد اتحاد بزرگتری از دول غربی، فدراسیونی از قدرت های بزرگ اروپایی ایجاد شود که  به جای پیش برد تمدن، باعث بروز خطر عظیم یک انگل غربی شود؛ انگلی شامل گروهی از کشور های پیش رفته صنعتی که طبقات حاکم  آنها از آفریقا و آسیا خراج های عظیم می گیرند و با استفاده از آن، توده وسیعی از خدمت گزاران رام شده را پرورش می دهند که نه در صنایع اصلی  کشاورزی و کارخانه ای، بلکه در بخش خدمات شخصی و یا صنعت کوچک خدمات، تحت کنترل اریستوکراسی جدید مالی به کار می پردازند ( 4).
هابسون می توانست این سخنان را همین امروز در مورد اتحادیه  اروپا بگوید. این اتحادیه در حال "بازسازی ساختاری" اقتصاد یونان، ایرلند و پرتقال به سود بانک های انگلیسی، فرانسوی و آلمانی است، و همزمان مشغول چنگ اندازی به آفریقا، از سواحل لیبی تا ساحل عاج است.
اما به نقش شما نمایندگان در مجمع عمومی اتحادیه در طول این هفته بپردازم . آر. ام .تی  به عنوان یک اتحادیه رزمنده و دموکراتیک، و بنا به اساسنامه و عمل تاریخی اش، به عنوان یک اتحادیه سوسیالیست، در تقابل با حمله سرمایه مالی به دموکراسی قرار دارد.  اصولا اتحادیه کارگری چیست؟ اتحادیه کارگری عصاره تجربه عملی و هر روزه دمکراسی توسط کارگران است؛ ما هر هفته در شعبه ها و شوراهای محلی اتحادیه، اهمیت بحث های دموکراتیک و تصمیم گیری برمبنای این مباحث، و مهمتر از همه، اهمیت مسئولت جمعی را آموزش می دهیم و خود نیز از آن می آموزیم. ما به دلیل رعایت اصل پاسخگو بودن رهبری اتحادیه به اعضا از طریق ساختار دموکراتیک، به خود می بالیم.  شما به عنوان نمایندگان اتحادیه، این افتخار و امتیاز را  دارید که  بنا بر اساسنامه، به عنوان "عالی ترین نهاد اداره کننده" اتحادیه در این نشست حضور داشته باشید.  
وظیفه من در طول این هفته، نظارت بر مباحث، ارزیابی ها و تصمیم های اتخاذ شده  توسط شما است، برای آنکه اطمینان حاصل کنم که همه اینها بر اساس مقرارت و  با شفافیت و بویژه در فضای رفیقانه انجام گیرد.
به همه نمایندگان و به ویژه به نمایندگان جدید در این نشست، که پارلمان اتحادیه ما محسوب می شود، یادآور می شوم که شما بدون استثنا مسئولیت بزرگی به عهده دارید. ما برای کاری مهم در اینجا گرد امده ایم؛ کاری که نیازمند نظم، هوشیاری، تمرکز و توجه به جزئیات است.
فکر می کنم که شما در پاره ای اوقات تجربه این نشست را بسیار طاقت فرسا اما به همان اندازه پرثمر خواهید یافت. ما در پایان این هفته و بعد از آنکه به شیوه دموکراتیک در مورد مسیر سیاسی و استراتژی اتحادیه  تصمیم گرفتیم، متحد و نیرومند تر از پیش، آنچه را که آموخته ایم به شعبه های اتحادیه ، به محل کار، به شورا های محلی و به جامعه خواهیم برد.
اجازه دهید  که با استفاده از این فرصت به اطلاع همه نمایندگان برسانم که اگر در جریان نشست، موضوعی را متوجه نمی شوید و یا اگر موضوعی احتیاج به روشنگری دارد، می توانید  با بالابردن کارت نمایندگی، پرسش خود را مطرح کنید. من از شما تقاضا دارم که حتما  این کار انجام دهید.  اگر موضوعی  برایتان ناروشن است، بهتر است که پرسش کنید. در این صورت، به  احتمال زیاد در خواهید یافت که این تنها شما نبودید که احتیاج به روشنگری داشتید. پرسش  کردن خیلی بهتر از آن است که ساکت بنشنید و بعدا افسوس بخورید که چرا پرسش خود را مطرح نکردید.     
ما در تمام مدت نشست، تابع "کتاب مقرارت" و ضوابطی خواهیم بود که رعایت اش برای همه ما الزامی است. من، دبیر کل اتحادیه، سازماندگان محلی و همه کارکنان و مسئولان اتحادیه، آماده کمک به شما برای تصمیم گیری هستیم. برایتان آرزوی موفقیت می کنم .
اتحادیه های کارگری و حقوق بشر:  
سال پیش به نمایندگان مجمع عمومی سالیانه گفتم که در همین هنگام که ما مشغول بحث و گفتگو هستیم، رفقای ما در نقاط مختلف جهان به دلیل  فعالیت های سندیکایی با زندان، برخورد های ضد انسانی، تهدید، شکنجه و بدتر از این ها روبرو هستند.  
از سال پیش تاکنون ما شاهد اقدامات شوق انگیز توسط کارگران بوده ایم که از ایالت ویسکونسین در امریکا تا قاهره برای کسب حقوق خود مبارزه می کنند. علی فتوح یکی از قهرمانان "بهار عرب" و راننده اتوبوس در قاهره را به جرم تشویق دیگران به اعتصاب در دادگاه محکوم کردند. حسنی مبارک  دو روز بعد از آنکه قاهره و دیگر شهرهای مصر در نتیجه اعتصاب رانندگان اتوبوس از حرکت باز ایستاد، مجبور به استعفا شد. اما علی در 4 ژوئن در دادگاه به 7 سال زندان محکوم شد.  دیروز این حکم لغو و او تبرئه شد.
هیثم محمدیان، وکیل "اتحادیه مستقل کارگران حمل و نقل عمومی قاهره" در این باره به ما چنین نوشته است: "از سوی اتحادیه مستقل حمل و نقل عمومی قاهره، مایلم که از آر. ام. تی و دیگر اتحادیه های کارگری بریتانیا که با فرستادن پیام از علی فتوح حمایت کردند، قدردانی کنم. این همبستگی برای ما بسیار مهم است. اگر چه علی در دادگاه مجرم شناخته نشد اما ما می دانیم که این  محاکمه، حمله ای  مستقیم علیه رهبری اتحادیه مستقل ماست. این محاکمه بخشی از کارزاری است که با استفاده از قوانین، علیه اعتصاب ها و اعتراض ها  به راه افتاده و ما شاهد دستگیری و اذیت و آزارسندیکالیستها هستیم. برای نمونه، دیروز پنج نفر از همکاران ما در اتحادیه" تکنسین های بیمارستان" دستگیر شدند و قرار است در دادگاه نظامی محاکمه شوند. ما همچنان به حمایت شما نیازمندیم."
در دوم ژوئن امسال، منصور اسانلو رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه، به دنبال کارزار مداوم از سوی اعضای اتحادیه های کارگری حمل و نقل در سراسر جهان، سازمان عفو بین الملل و دیگر نهاد های حقوق بشری، خوشبختانه از زندان آزاد شد. او حدود چهار سال، از 12 ژوئیه 2007 تا زمان رهایی را در زندان گذراند.
اگر چه منصور اسانلو بطور موقت آزاد شده اما  آزادی او مشروط و با محدودیت های بسیار همراه است. در همین حال، همکاران منصور اسانلو، رضا شهابی عضو هیئت مدیره و خزانه دار سندیکا و ابراهیم مددی نایب رئیس سندیکا همچنان در زندان بدنام اوین در تهران بسر می برند. در 25 ماه مه 2011  رضا شهابی به اتهام " تبلیع علیه نظام"  و "اقدام و  تبانی علیه امنیت ملی"  در یکی از شعبه های دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد. وکیل شهابی گفته است که  دادستان قصد دارد که اتهام جدید "محاربه با خدا" را  نیز به کیفر خواست اضافه کند که حکم آن در ایران اعدام است. اضافه بر اینها،  بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری اخیرا به زندان محکوم شد و تعدادی از معلمان از جمله هاشم  خواستگار و رسول بداغی در زندان بسر می برند.
 ایران یکی از امضا کنندگان میثاق جهانی حقوق مدنی و سیاسی است که می گوید: "هر کس حق دارد که آزادانه با دیگران تشکل ایجاد کند و ازجمله حق دارد برای دفاع از منافع خود سندیکا تشکیل دهد و یا به آن بپیوندد."  ایران به همین گونه "میثاق جهانی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را" را امضا کرده است که " حق هرکس برای ایجاد سندیکا و پیوستن به سندیکای مورد اتنخاب خویش " را  تضمین می کند.
نمایندگان، بگذارید یک بار دیگر در خواست خود برای آزادی و برخورداری از حقوق کامل سیاسی و سندیکایی را برای همه کارگران در بریتانیا، مصر، ایران و در تمام جهان اعلام کنیم.
رضا شهابی آزاد باید گردد!
ابراهیم مددی آزاد باید گردد!
همه زندانیان سیاسی در ایران آزاد باید گردند!
نمایندگان، امسال برابر با  صدمین سالگرد نخستین اعتصاب کارگران راه آهن سراسری در تاریخ بریتانیا است. وقایع سال 1911 نشان داد که  اتحاد تمام کارگران حمل و نقل در موفقیت کارزار برای به رسمیت شناخته شدن اتحادیه های کارگری و دستیابی به دستمزد و شرایط کار مناسب، بسیار مهم است. به یاد داشته باشیم که نخستین اعتصاب کارگران راه آهن سراسری با اعتصاب  کارگران کشتی و سیمانکاران در بندر لیورپول از ژانویه  تا مارس شروع شد. به دنبال آن، اتحادیه کارگران آتش-نشانی و اتحادیه سراسری کارگران کشتی رانی در اول ژوئیه  فراخوان اعتصاب دادند و در نتیجه،  یک اعتصاب عمومی در لیورپول به رهبری "تام من بزرگ" به وقوع پیوست.  در 15 آگوست همان سال، هیئت های مدیره چهار اتحادیه کارگران راه آهن گرد هم امدند و اعلام کردند که  اگر کمپانی های راه آهن به مذاکره  تن ندهند، اعلام اعتصاب خواهند کرد.  دولت، ارتش را علیه اعتصاب کنندگان بسیج کرد و در 17 اوت 1911، دویست هزار کارگر اعتصاب کردند.  این همبستگی کارگری در بین طبقه کارگر، نقطه عطفی در تاریخ شکل گیری اتحادیه های کارگری در بریتانیا است؛  نقطه عطفی که 18 ماه  بعد، به تشکیل نخستین اتحادیه صنعتی در بریتانیا، یعنی اتحادیه سراسری کارگران راه آهن انجامید. تاریخ در چنین لحظاتی است که ساخته می شود.
آلبرت بلامی، رئیس "جامعه متحد کارگران خدمات راه آهن " در نشست عمومی سالیانه این اتحادیه در همان سال چنین گفت:
"پی بردن به علت این اعتراضات و نا آرامی ها مشکل نیست. افزایش مزد ها با افزایش شدید هزینه زندگی مطابقت نداشته است؛ در واقع در بسیاری موارد درآمد ها کاهش یافته است. همه کسانی که برای سال ها  به زورِ توافق نامه ها به بند کشیده شده بودند و پاداشی که هیئت های حل اختلاف برایشان تعین می کردند تغییر مادی ای در زندگی شان ایجاد نمی کرد و از آن ناراضی و متنفر بودند، همه  کسانی که  از هیئت های مصالحه نا امید شده بودند و بی عدالتی خوردشان می کرد و می دیدند که در این بی عدالتی، تشکل های آنها به مسخره گرفته می شود، آری همه اینها وقتی دیدند که دیگر هیچ  چاره ای باقی نمانده است، در مراکز مختلف، اوضاع را به دست خود گرفتند و در حمایت از کارگران بخش های دیگر صنعت حمل و نقل، دست به اعتصاب زدند."
همه دولت هایی که حق مذاکره دستجمعی اتحادیه های کارگری را نقض و یا از اعتصاب کارگران  جلوگیری می کنند، باید از تاریخ درس بگیرند. کارگران برای همیشه ساکت نخواهند ماند، و وظیفه ماست که آنان را  برای روبرو شدن با چالش های کنونی و آینده به بهترین شکل ممکن سازماندهی کنیم.
رفقا، خواهران و برادران، سخن ام را با نقل قولی پایان می دهم که به نظر من بهترین سخنرانی سیاسی در قرن بیستم  برای جمعی از اعضای یک اتحادیه کارگری است.  همان گونه که بعضی از شما می دانید، من چند روز پیش از اکثر شما به فورت ویلیا م آمدم، چون می خواستم از زیبایی و آرامش کوههای اینجا لذت ببرم. در طول این هفته که ما کارها را پیش می بریم اگر کسی از شما می خواهد از چیزی الهام بگیرد، پیشنهاد من این است  به کوه  "بن نویس" نگاه کند و از منظره آن لذت ببرد.   
دکتر مارتین لوترکینگ در 3 اوریل 1968، درست یک شب قبل از آنکه توسط گلوله یک آدم کش حرفه ای به قتل برسد، در نشست رفتگران اعتصابی در شهر ممفیز در ایالت تنسی امریکا حضور یافت و در حمایت از آنان سخنرانی کرد. او خطاب به آنان گفت: "موضوع  بر سر بی عدالتی است. موضوع بر سر خود داری ممفیز از برخورد صادقانه و عادلانه با کارکنان بخش عمومی و در این مورد با کارگران بخش بهداشت است."  او سپس آن عبارت فراموش نشدنی را بیان کرد: "هم اینک، من نمی دانم که چه خواهد شد، ما روزهای سختی در پیش داریم. اما این  واقعا برایم مهم نیست.  زیرا من بر ستیغ کوه بوده ام و از آنجا نگاه کرده ام و سرزمین موعد را دیده ام."
خواهران و برادران، من تا بالای کوه رفتم  و به همین دلیل  پاهایم بد جوری درد می کند. من سرزمین موعود را ندیدم، اما این را می دانم که ما به عنوان بخشی از جنبش به هم پیوسته اتحادیه های کارگری، می توانیم این دولت ضعیف و هراسان را شکست دهیم  و برای اعضایی که آنها را نمایندگی  می کنیم اندکی عدالت بدست بیاوریم.
 کنفرانسِ شاد و موفقی را برای شما آرزو می کنم .
ترجمه و تکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران- واحد بریتانیا
27 ژوثیه 2011
پانوشته ها
1- برای شنیدن این سخرانی بر روی لینک زیر کلیک کنید

2- آروین توماس  راننده قطار و عضو  فعال آر. ام . تی به خاطر فعالیت های اتحادیه ای و نقش  موثر در برپایی اعتصاب رانندگان قطار، به دلایل واهی توسط  کارفرما از کار برکنار شد. اتحادیه  آر. ام. تی در اعتراض به این اقدام و با درخواست باز گشت بدون قید و شرط توماس بر سر کار، از رانندگان عضو خود خواست که در جعمه 13 مه دست به اعتصاب بزنند. چند روز مانده به اعتصاب،  دادگاه، رای  به باز گشت  توماس بر سر کار را صادر و اتحادیه، اعتصاب را لغو کرد.
3-  این اعتصاب یک روزه  با موفقیت انجام شد. در نتیجه این اعتصاب  حدود 750 هزار نفر، شامل معلمان، استادن کالج و دانشگاه و دیگر کارگران و کارمندان  بخش خدمات عمومی،  دست از کار کشیدند. در همان روز در تعدادی از شهر ها بطور همزمان  تظاهرات برگزار شد.  درتظاهرات لندن حدود 25 هزار نفر شرکت کردند و بعد از راه پیمایی، در برابر پارلمان  تجمع کردند و به سیاست دولت در حمله به حقوق بازنشستگی اعتراض کردند.  
  4- هابسون، امپریالیسم، لندن 1902 ، به نقل از  "امپریالیسم ، بالاترین مرحله سرمایه داری"، اثر لنین، فصل هشتم .