آزار و اذیت رژیم
همچنان ادامه دارد.نبود آب گرم حمام در سوز و سرمای زمستان،جاری شدن فاضلاب به
محوطه هواخوری،قطع سیگار ارزان،نقش اصلاح طلبان حکومتی در جاسوسی و جلوگیری از
مبارزات زندانیان، رجائی شهر با 250 زندانی عقیدتی سیاسی ،تبعیدی از سراسر ایران
با 40 اعدامی از جمله زانیار،لقمان مرادیٍ،شهرام احمدی وغیره و ده ها حبس ابد و
طویل المدت گورستان زنده به گور زندانیان میباشد.
این زندان با ظرفیت
واقعی 1500 نفر محل نگهداری 5 تا 6 هزار زندانی میباشد.
نبود بهداشت و
درمان،تغذیه با سویای حیوانی-منع کامل تلفن-ملاقات حضوری-مرخصی،به غیر از اصلاح
طلبان حکومتی منع کامل استفاده از امکانات ورزشی و تفریح،منع آزادیهای مشروط ،
موردی و عمومی و هوا خوری 2 ساعته به جای صبح تا غروب ،فضای زشت 2 و 3 متری به جای
12 تا 15 متر، این قتلگاه را از بقیه زندان ها ی رژیم جدا میکند.در کنار این حق
کشی و فشار مضاعف برای شکنجه بیشتر ،تمام زندان در این سوز سرمای زمستان آب گرم
ندارد. نشت گنداب فاضلاب در محیط هوا خوری و بوی تعفن و لجن آن
ساعات هواخوری را
برای زندانیان حرام میکند.
تازگیها به لطف
مسئولین از عرضه سیگار ارزان قیمت به زندانیان سیاسی خودداری میکنند تا سادیسم و
دشمنی علنی خود را از هر طریقی به نمایش بگذارند.
انتفاعی کردن زندان
،ندادن وسایل زندانیان انتقالی 25 نفر ازفعالین ملی آذربایجان و لخت مادرزاد کردن
در هنگام ورود به زندان و ده ها موارد دیگر در کنار شکنجه، آزار و اذیت زندانیان
سیاسی ادامه دارد.
یکی از موارد حساس
و قابل ذکر مهندسی شکنجه روحی دستگاه اطلاعات در چیدمان افراد عادی و فعال با مبارزین
معتقد و رادیکال در کنارهم میباشد ،بطوریکه
کسانی که هیچ اعتقادی به مقاومت و مبارزات انقلابی ندارند در کنار مبارزین معتقد و
جنگحو قرار میگیرند . بطوریکه این 2 تیپ،علی رغم تفاهم ظاهری سوهان روح یکدیگر
میشوند.از طرفی استفاده و جاسوسی اصلاح طلبان حکومتی به عنوان ستون پنجم رژیم در
کارشکنی و تخریب وجلوگیری از مقاومت ومبارزه انقلابی زندانیان میباشد. که علاوه بر جاسوسی مستقیم،تمام
جدیت خود را برای به چالش کشیدن مبارزات واقعی زندانیان انجام میدهند.
نمونه برخورد طیف
اصلاح طلب به رهبری مسعود باستانی و مهدی محمودیان، جعفر اقدامی در برخورد با
برگردان دیگ ها تیرشان به سنگ خورد جالب توجه میباشد.این طیف به رهبری این 2 نفر و
مهدیمحمودیان توسط یکی از مواد فروشان وشکم چرانان تیپ های لمپن با هدایت اداره
اطلاعات سعی در تخریب افراد انقلابی،رواج روحیه لمپنی در زندان مانند قمار بازی
،مصرف مواد،شب زنده داری با فیلم های ضد اخلاقی سعی در شکستن روحیه انقلابی
زندانیان سیاسی دارد.
اداره اطلاعات از
طریق عوامل خود به این ها سرویس مکالماتی 24 ساعته داده و تمامی حرکات مبارزین را
زیر نظر دارد.مهدی محمودیان وقتی که در زندان بود از طریق این افراد
با انداختن چند
پرده بر در ورودی اتاق و گرفتن چند فرش در راهرو، زندان را هتل 5 ستاره نشان داده
و توسط وزارت اطلاعات فیلم آن توسط این باند فیلم برداری شده و در شبکه دو
برنامه 8:30 نشان
دادند. مسعود باستانی که در شو تلویزیونی بر ضد جریان 88 که حتی خود اصلاح طلبان
چند ساعت اعترافات بیشرمانه داشت که تازگی ها در یکی از شماره های کیهان آذر 92
مورد تشویق حسین شریعتمداری قرار گرفته علنا در جریان مبارزات زندانیان بند 12 بر
ضد پارازیت به عنوان نوکر رژیم علنا" از پخش پارازیت که برای سلامتی مضرر می
باشد. و از مسئولینی که این کار را می کند دفاع کرده و در مقابل پیشنهاد نیروهای
مبارزات رادیکال به شدت ایستادگی کرد این جاسوسی ها مخصوصا از زمانی که دولت اعتدال
و حسن کلید روی کار آمده علنی و تشدید شده است این جاسوسان و مهم ترین وظیفه ای که
سربازن گمنام امام زمان در شرایط کنونی بر عهده این نوکران خود قرار داند رصد لحظه
به لحظه شرایط و دادن بیانیه های فدایت شوم در نوکری و برده گی به رژیم ولایت
مطلقه فقها در مقابل بیانیه های انقلابی مبارزین می باشد.تخریب افراد انقلابی و
پخش مواد مخدر و ترویج روحیه خیانت و سازش در میان زندانیان که متاسفانه به علت
غلبه ترکیب دوستان عقیدتی از لحاظ عددی و عدم اعتقاد آنها به مبارزه انقلابی
،مبارزات رادیکال را دچار نقصان جدی کرده است. به طوریکه در اعتصاب غذای زندانیان
قزالحصار با تلاش خائنین نگذاشتند که اعلام همبستگی شود و این مسئله محدود به چند
نفر شد البته رژیم این نوکری افرادی مانند مسعود باستانی را با دادن مرخصی های
طولانی مدت و تشویقی بوسیله مهمترین روزنامه خود یعنی کیهان انجام می دهند. هدف
کلی رژیم تبدیل این نوکران حلقه به گوش به آلترناتیو خیانت و سازش در مقابل انقلاب
حاکمیت مردمی می باشد. واسم این خائنین را به نام قهرمان در سایت های دست ساز
رسانه های عمومی خود در بوق و کرنا می کنند که مردم را فریب بدهند اما زهی خیال
باطل .
سوم
آقای لاریجانی آنچه
که عیان است چه حاجت به بیان است.
قاضی القضات ولایت
مطلقه فقها مدارک مورد استناد ازسازمان ملل در محکومیت جمهوری اسلامی را توطئه
مخالفین می داند در یک رقابت دوستانه برای ادامه سیاست های ضد بشری در امپریالیزم
با زبان بی زبانی فرمودند اگر شما بله پس ما چرا نه؟
اما جناب حافظ و
تامین کننده امنیت بهره کشی ودزدی های میلیاردی باندهای قدرت و ثروت آیا بالاترین
آمار طلاق،اعتیاد، فقر و تن فروشی در جهان از میان 80% از میان مردم ستمکش که حتی
روزنامه های خودتان به آن معترف بودند و تلویزیون خودتان در بعضی موارد مانند طلاق
و فساد حکومتی را زیر نویسی می کنند احتیاج به توطئه دارد .
آیا در کشوری که
برادران رئیس مجلس و قاضی القضاتش زمین
خوار و کلاش بوده .در همین قوه قضائیه فاسد خودتان کسانی هستند که پرونده باز
دارند و کسی به علت خفقان فاشیستی جرأت پیگیری ندارند لازم به توطئه می باشد ؟
در کشور استبداد
زده ای که به فرد دوم معمار حکومتی بعد از خمینی صلاحیت نامزدی و انتخاب شدن را
نداده که در دفتر وکیل انتصابیش دستگاه شنود و فیلمبرداری گذاشته شده ونزدیک ترین
یاران حکومتی را به علت اعتراض به نتیجه انتخابات به زندان و حبس می اندازند،آیا بازدر
چنین جهنمی احتیاج به پیدا کردن سند و مدرک می باشد؟
کشوری که متجاوزین
و قاتلین بالفطره مانند حداد و مرتضوی به چپاولگران ثروت های عمومی از بانک ها
،اداره نفت و تامین اجتماعی مانند بابک زنجانی و رحیم مشاهی و مسئولین دولت و مجلس
آزادنه ویلانند و در مقابل مردم بیکار و گرسنه به عنوان یاغی و ارازل هر روز اعدام
می شوند دیگر چه لزومی به ارائه مدرک می باشد؟
در جهنمکده ای که
حکومت ضد کارگری با تصویب 4/1 دستمزد های زیر خط فقر خانواده 50 میلیونی مولد تمامی
ثروتهای جامعه را در فلاکت و نابودی قرار داده و کشوری را که در نوکری استکبار
جهانی و پیاده کردن سیاست های دیکته شده نهاد های آن مانند صندوق بین المللی پول
در برداشتن یارانه و گمرکات مرزی و خصوصی و پولی کردن تمام عرصه های بهداشت و
درمان ،مسکن ،آموزش و پرورش ،تولید و خدمات عمومی و حتی ورزشی و با نابودی 74%
تولید ثروتمندترین کشور جهان را به محتاج ترین و فلاکت بارترین کشورجهان تبدیل
کرده و در کشوری که بالاترین فساد حکومتی در جهان را دراد. مانند 11 هزار میلیارد
فاز 15 و 16 عسلویه ،3هزار میلیارد خاوری ،1860 میلیارد صنایع ملی ،70 میلیارد
بیمه ایران،15 میلیارد بنیاد شهید ، 450 میلیون یورو کیش و هزاران میلیارد در نفت
و پترو شیمی و تازگی ها تامین اجتماعی که با دلالی برادرهای جنابعالی 117 موسسه
مردم به دله و دزدی مانند بابک زنجانی که به گفته برادر شما ارادت ویژه ای به
ایشان دارید واگذار شد. بالاخره در چنین جهنمی که زندان بزرگ برای 77 میلیون مردم
ایران یعنی کارگران،زنان و ملل تحت ستم ،مذاهب و تشکل های سیاسی بوده و فعالینشان
در معرض زندان ،شکنجه و اعدام می باشند و حق نفس کشیدن ندارند و صدها چراهای دیگر؟
در چنین شرایطی
جناب قاضی القضات لزومی به ارائه مدرک از طرف مبارزین راه عدالت و برابری می باشد؟
با این اوصاف که
فرمودید کشور گلستان و بلبلی می باشد.
واقعا هم درست گفتید اما برای اطرافیان خودتان مانند رفسنجانی سلطان پسته،
واعظی طبسی سلطان خراسان ،امامی کاشانی سلطان معدن ،مکارم شیرازی سلطان نیشکر و
سردار احمدی سلطان سایبری، و سردارانی که سلاطین عرصه های ورزشی ، تولید و صاحب
قراردادهای میلیاردی داخلی و خارجی هستند.
جناب قاضی القضات
بدان و آگاه باش بر سر نیزه می توان تکیه کرد ولی بر روی آن نمی توان نشست. این
حکم و جبر تاریخ است که بهره کشی و استبداد به دست ستم دیده گان شکسته شده و بعد
از آن سعادت و حاکمیت مظلومان در سحرگاه انقلاب مردمی خواهد دمید .
ما مظلومان و ستم
دیده گان 80% جامعه که از گرسنگی و فقر اعضای بدن خود مانند کلیه را به حراج
میگذاریم باید در مقابل ناعدالتی و تبغیض و نابرابری صفوف مبارزه طبقاتی خود را
یکپارچه و متحد ساخته و در تشکل های رزمنده سیاسی خود در جهت رسیدن به مطالبات
اساسی خود قرار بگیریم .
چاره ما رنجبران در
مقابل دشمنان متحد طبقاتی خود وحدت و تشکیلات است.
جمعی از زندانیان
سیاسی رجایی شهر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر