ا
دورترین انسان رنج دیده"
تقدیم به مقاومت کارگران زندانی
در
مخوف گاه ها
و سیاه چاله ها
قلب پر تلاطم تو
سرود پشت میله هاست
سرود دنیای نوینی ست
بر آسمان حلبی آباد
بر لبان هر مادر آجرپز.
سرود دورترین انسان رنج دیده
سرود دنیایی
فارغ از میله ها و شکنجه گاه ها
سرود زیستنی ست
که بندها
جوخه ها
و تبعیدگاه ها را به زانو می کشد.
مقصدی ست به وسعت یک لبخند
بر لبان هر انسان
از هر مرز و نژاد
در ویتنام
چک و سلواکی
تا پهنای آمازون.
قلب تو
قلب پر تلاطم تو
برای دورترین انسان رنج دیده می تپد
برای دورترین کودکان
در سومالی و تانزانیا.
برای سیاهی در نیجر
یا سفیدی در آسیای شرقی می تپد
برای رقص شیرین یک انسان
در دنیایی با دیوارهای نرگسی می تپد
دنیایی بی گرسنگی و استثمار
دنیایی
سراسر از شادی
ازآواز و سرود
از ولوله و خوشبختی.
آری
قلب تو
قلب پر تلاطم تو
در مقاومت کموناردهای پاریس نهفته است
در نبرد فولادین پرولتاریا در پترزبورگ
دراراده ی خونین معدنچیان آفریقای جنوبی نهفته است
تا اسپانیا
برزیل و آرژانتین
تا مکزیک
بلغارستان
تا دورترین قتل گاه ها سایه افکنده است.
خشم پرولتاریا در وین
ویرجینیا تا اسلو ست
خشم گورکنان نظم
خشم هر معدنچی در شیلی
چین و آمریکای لاتین است
فورانش دنیای بندگی را در خواهد گرفت
زمین
همین زمین سفت
میدان شادی هر انسان خواهد شد
در ترکیب رنگ ها
لهجه ها
و باورها.
آمیزه ای از شعر و ترانه
بر لبان هر انسان خواهد نشست.
دیگر
آن روز
از زندان و رنج مشقت
جنگ و کشتار و خونریزی
خبری نیست
و انسان سرود بلند آزادی ست
پرواز کنان افق ها را در خواهد نوردید
بی آنکه به مرزها و محدوده ها برخورد کند.
قلب تو
آری قلب پر تلاطم تو
برای دورترین انسان رنج دیده می تپد
برای دورترین سرود
از خاتون آباد
تا "تقسیم" استانبول
تا کشتزارهای آتن
تا کشتارگاهای سوزان بنگلادش
تا هر نقطه از زمین
که باید روزی زیرورو شود.
علی رسولی علی رسولی
و سیاه چاله ها
قلب پر تلاطم تو
سرود پشت میله هاست
سرود دنیای نوینی ست
بر آسمان حلبی آباد
بر لبان هر مادر آجرپز.
سرود دورترین انسان رنج دیده
سرود دنیایی
فارغ از میله ها و شکنجه گاه ها
سرود زیستنی ست
که بندها
جوخه ها
و تبعیدگاه ها را به زانو می کشد.
مقصدی ست به وسعت یک لبخند
بر لبان هر انسان
از هر مرز و نژاد
در ویتنام
چک و سلواکی
تا پهنای آمازون.
قلب تو
قلب پر تلاطم تو
برای دورترین انسان رنج دیده می تپد
برای دورترین کودکان
در سومالی و تانزانیا.
برای سیاهی در نیجر
یا سفیدی در آسیای شرقی می تپد
برای رقص شیرین یک انسان
در دنیایی با دیوارهای نرگسی می تپد
دنیایی بی گرسنگی و استثمار
دنیایی
سراسر از شادی
ازآواز و سرود
از ولوله و خوشبختی.
آری
قلب تو
قلب پر تلاطم تو
در مقاومت کموناردهای پاریس نهفته است
در نبرد فولادین پرولتاریا در پترزبورگ
دراراده ی خونین معدنچیان آفریقای جنوبی نهفته است
تا اسپانیا
برزیل و آرژانتین
تا مکزیک
بلغارستان
تا دورترین قتل گاه ها سایه افکنده است.
خشم پرولتاریا در وین
ویرجینیا تا اسلو ست
خشم گورکنان نظم
خشم هر معدنچی در شیلی
چین و آمریکای لاتین است
فورانش دنیای بندگی را در خواهد گرفت
زمین
همین زمین سفت
میدان شادی هر انسان خواهد شد
در ترکیب رنگ ها
لهجه ها
و باورها.
آمیزه ای از شعر و ترانه
بر لبان هر انسان خواهد نشست.
دیگر
آن روز
از زندان و رنج مشقت
جنگ و کشتار و خونریزی
خبری نیست
و انسان سرود بلند آزادی ست
پرواز کنان افق ها را در خواهد نوردید
بی آنکه به مرزها و محدوده ها برخورد کند.
قلب تو
آری قلب پر تلاطم تو
برای دورترین انسان رنج دیده می تپد
برای دورترین سرود
از خاتون آباد
تا "تقسیم" استانبول
تا کشتزارهای آتن
تا کشتارگاهای سوزان بنگلادش
تا هر نقطه از زمین
که باید روزی زیرورو شود.
علی رسولی علی رسولی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر