۱۳۹۱ اردیبهشت ۲, شنبه

شاهرخ زمانی در بندِ متادونیها باید چه چیزی را تَرک کند!!

با تشکر و سپاس از رفقای مقاله ای  شورای دانشجویان و جوانان چپ، مقاله ای منتشر شده در اولین شماره ی نشریه روی خط رادیکال، برای دریافت نشریه به لینک زیر می توانید مراجعه کنید:

http://shorayejavanan.com/

شاهرخ زمانی در بندِ متادونیها باید چه چیزی را تَرک کند!!

رحیم اهوازی
چندی پیش تعدادی از فعالین کارگری شهر تبریز دستگیر شدند و احکام سنگینی به جرم دفاع از حقوق کارگران و خودشان دریافت کردند و چیزی که نصیب شاهرخ زمانی شد، یازده سال حبس تعزیری بوده است. اگر چه جمهوری اسلامی عضو سازمان جهانی کار است و مقاولهنامهی بینالمللی 87 را مبنی بر تعهد دولتها به تشکلهای مستقل کارگری را امضا کرده است، ولی حتا آوردن نامِ "سندیکا " در ایرانِ کنونی جرم محسوب میشود. کارگران ایران در چند سال گذشته با مقاومت و مبارزه توانستند تشکلهایی را جهت بازتاب آلام و دردهایشان تاسیس کنند که گر چه همیشه در کارشان موفق نبودند اما نقش مهمی در اطلاعرسانی و گسترش اخبار کارگری داشتند. مبارزهی کارگران در ایران از همین ابتدای سال جدید آغاز شده است. کارگران شهاب خودرو با درهای بستهی کارخانه روبهرو شدهاند!! کارگران به همراه خانوادههایشان در مقابل کارخانه تحصن کردهاند ولی کسی پاسخگوی آنان نیست. نزدیک به 900 کارگرِ شهاب خودرو از کار بیکار شدهاند. فعالان کارگری با مشکلات و محدودیتهای فراوان در جهت بازتاب حداقلیِ وضعیت کارگران ایران کوشش بسیار کردهاند و هزینههایاش را با جان و هستی خود پرداخت میکنند.
شاهرخ زمانی هم از جمله فعالین کارگری است که از ظلم و جور دولتِ سرمایهداری اسلامی به تنگ آمده و برای رهایی همسرنوشتانِ خود اقدام به فعالیت صنفی و سیاسی کرد. اکنون جمهوری اسلامی او را به یازده سال حبس تعزیری محکوم کرده است و علاوه برآن به طور مستقیم وی را شکنجهی روحی و روانی میکند. بندِ متادون جایی است که زندانیان آلوده به مواد مخدر برای تَرک اعتیاد به آنجا منتقل میشوند. متادون از طریق سُرنگ در دهان زندانیان ریخته میشود. تصور کنید زندانیانی که توی صف ایستاده باشند تا از پشت یک پنجره دستی بیرون بیاید و با سرنگ متادون را در دهانشان بریزد!! برخی از زندانیان متادون را قورت نمیدهند و آن را در لیوان میریزند تا با معامله و فروشِ آن روزگار بگذرانند. این نحوهی زیست و فقر شدیدی که به آن دچار هستند باعث رواج انواع و اقسام بیماریها در بند متادونیها میشود. شرایط کلی زندان فشار عصبی زیادی بر زندانیان میآورد چه برسد به اینکه زندانی اعتیاد هم داشته باشد و هر بهانهای شاید باعث ایجاد درگیری و دعوا در بند متادونیها بشود.
حال با چنین شرایطی یک فعال کارگری را به بندِ متادونیها منتقل کردن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ شاهرخ زمانی برای تَرک کردنِ چه چیزی به بند متادونیها فرستاده شده است؟ مبارزه برای حقوق کارگران، مبارزه علیه ستم و نابرابری تَرک نمیشوند بلکه با چنین فشارهایی عمق بیشتری پیدا میکند و توهمِ برخوردهای مصلحتجویانه و مسالمتجویانه با رژیم را بر باد میدهد. جمهوری اسلامی در برابر خواستهای صنفی و سیاسی کارگران چنین برخوردی میکند و علاوه بر صدور حکم سنگین زندان آشکارا فشارهای بیشتری هم در محیط زندان برای آنان فراهم میکند. سیاستِ سرکوب در بیرون و داخل زندان به طور هماهنگ و همبستهای دنبال میشود. کارگران برای مقابله با چنین ساختار سرکوبگری که از هر وسیله و فرصتی برای سرکوب مبارزان و مقاومت آنان استفاده میکند بایستی به سلاحهای گوناگونی مسلح شوند. کارگران و زحمتکشان علاوه بر حفظ سنگر مقاومت در برابر پیشرَویهای سرمایههای ریز و درشت حکومتی و خارجی و دفاع از حقوق صنفی خود، باید از نمایی بالاتر به وضعیت کنونی نگاه بکنند تا اقدام نهایی را هوشمندانه انجام دهند. دفاع از حقوق صنفی باید در ارتباط با رشد و ارتقای یک درک روشن سیاسی از ماهیت نظام سیاسی حاکم نیز باشد. دولتی که حقوق اقتصادی را پایمال میکند دارای یک ایدئولوژی سیاسی هم هست که باید همزمان به چالش گرفته شود و گرنه هر زمان امکان دارد که حکومت با عقبنشینیهای مصلحتی، خود را برای هجوم دیگری علیه حقوق کارگران و زحمتکشان و پایمال کردن حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان آماده کند.
جمهوری اسلامی به خیال خود میخواهد فعالانی همچون شاهرخ زمانی را تنبیه کند تا درس عبرتی برای دیگر مبارزان شود. اما راه مبارزه با این وقاحت آشکار چیست؟ عزاداری کنیم و ماتم بگیریم یا راه دیگری هم برایمان باقی مانده است؟ در مقابل کارگران و فعالین کارگری با عمق بخشیدن به مبارزات خود و افشای ماهیت رژیم سرمایهداری و ارتجاعی جمهوری اسلامی زمینهی یک دگرگونی اساسی برای تامین منافع اساسی خود را ایجاد خواهند کرد و در این راه سازماندهی برای یک اقدام اساسی و ریشهای ضروری است. ظلم و ستمی که به امثال شاهرخ زمانی میشود را فریاد کنیم و برای آزادی آنان نیروی خودمان را سازماندهی کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر