۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۱, دوشنبه

فراخوان براي برگزاري مراسم روز جهاني كارگر در تركيه



دفاع از كارگران و مطالبات و مبارزاتشان، حمايت از زندانيان سياسي و رهبران بازداشت شده طبقه كارگر و اعلام همبستگي جهاني با مبارزه طبقه كارگر جهاني و جنبش ضد سرمايه داري و ضد تعرض به زندگي مردم از وظايف اصلي تمام فعالان آزاديخواه و برابري طلب است. بدينوسيله كميته حمايت از شاهرخ زماني و جمعي از فعالان سياسي ايراني پناهنده در كشور تركيه از تمامي آزاديخواهان و مدافعان حقوق كارگران براي شركت در مراسم باشكوه روز جهاني كارگر در شهر استانبول دوشادوش كارگران، زحمتكشان تركيه دعوت بعمل مي آورد.
وعده ديدار ما درروز سه شنبه اول ماه مه ساعت ۹ صبح استانبول محله شیشلی روبروی پاساژ جواهر



پیروز باد روز جهانی کارگر


کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

گرامی باد اول ماه می


کارگران انقلابی ، خلق های مبارز امروز به نقطه تاریخی رسیده ایم . سرمایه داری ناتوان از پاسخگویی به نیاز های جامعه ی بشری است ، با افزایش هر روزه سلطه فاشیسم گونه خود در اقصا نقاط جهان ، دست به انواعه مختلف سرکوب های سیستماتیک و عریان می زند. برای جلو گیری از پیشروی طبقه کارگر و خلق های آزادیخواه به اشکال مختلف جنگ راه انداخته یا در گیری های موجود را دامن می زند. با استفاده از هزاران ابزار تبلیغاتی نیاز های کاذب ایجاد کرده ، تارهای عنکبوتی اقتصاد سلطه گرانه خود را در تمامی زوایای زندگی انسانها می گستراند. از این طریق ضمن کسب فوق سود ، هر روز بردگی و سی وارگی انسان ها را بیشتر کرده ، جامعه بشری بخصوص طبقه کارگر را به بن بست می کشاند ، از همبستگی داخلی و جهانی کارگران و خلق های آزادی خواه جلو گیری می کند.

در مقابل ، کارگران و خلق های آزادی خواه جهان همچون خلق کرد هر روز به اشکال جدید مبارزاتی دست می زنند . هر روز صف بندی طبقاتی میان کارگران با سرمایه داری و خلق ها و مردم آزادی خواه روشنتر می شود ، در چنین وضعیتی نیاز به سازماندهی بیشتر و دقیقتری داریم تا بتوانیم در مقابل ترفند ها و فریب های سرمایه داری داخلی و جهانی هر چه بیشتر همبستگی طبقاتی را ایجاد کرده ، به سمت بر قراری سوسیالیسم گام بر داریم .

کارگران ، خلق های مبارز و مردم آزادیخواه اکنون به نقطه ای رسیده ایم ، که بدون سرنگونی نظام سرمایه داری هیچ گونه راه رهایی از سلطه و استثمار باقی نمانده است. بدون سر نگونی سرمایه داری ، استثمار، کشتار و جنگ ها پایان نخواهند یافت، کارگران مطالبات خود را کسب نخواهند کرد، خلق ها حق تعیین سرنوشت خود را بدست نمی اورند.

تا سرمایه داری بر قرار است جامعه بشری در میان جنگ های سلطه طلبانه جناح های مختلف سرمایه داری مورد ستم و استثمار بوده و دست به دست شده گاهی به زائده این جناح از سرمایه داری و گاهی به زائده جناح دیگر تبدیل خواهند شد.


ما به جد اعتقاد داریم ، نقطه عزیمت رهائی تمامی بشریت از سلطه و استثمار سرمایه داری با همبستگی داخلی و جهانی لایه ها و قشر های مختلف طبقه کارگر ، با عملی شدن شعار وحدت و تشکیلات می گذرد. که در روند این پروسه قبول آلترناتیو کارگری در مقابل سرمایه داری راه نوین و تنها راه ممکن در جهت آزادی تمامی بشریت است.

ما ضمن بیان خوش حالی خود از مبارزات بی وقفه طبقه کارگر، روز جهانی کارگر را به تمامی کارگران و خلق های آزادیخواه تبریک می گوییم. و آرزو داریم در راستای همبستگی وو متشکل شدن در مقابل سرمایه داری به راه های ثمر بخشتری دست یابیم

به امید چنان روزی ...



شاهرخ زمانی

جمهور آزگوچ

از زندان مرکزی تبریز

9/2/1391



Yasasin 1 mayis

Devrimci isciler savasan haklar  
Bugun kapitalizmin her cesidi ile mucadelimizde en ust noktaya gelmis bulunmaktayiz Kapitalizmin fasitligi gun ve gun artmaktadir Kapitalizm dunyanin her yerinde halklara sistematik bir sekilde saldiriyor Kapitalizm isci sinifi  ve haklarin haklarini almalarini engellemek icin her yerde farkli taktiklerde savas aciyor ve bu somurusunu artirabilmak icin dunya haklarina karsi olan savasini dahada artiracak Bu kosulda burjuva somurenler butun imkanlariyla reklamini yapiyor Haklari yalanci ihtiyaclarla aldatiyor ve somuruyor ve butun bunlari haklari daha fazla somurebilme ve daha zengin olabilmek icin yapiyor Bu sekilde isci sinifini cikmaza sokuyor ve caresiz birakiyor isci sinifinin ve dunya haklarinin birlesmesini engelliyor Buna karsin isci sinifi ve dunya haklari hergun yeni bir sekilde fasisme karsi mucadele ediyor Her geceb gun isci sinifi ile emperyalistler somurenler arasindaki fark aciliyor Simdi isci sinifinin ihtiyaci olan daha fazla orgutlenmek ve emperyalizme karsi direnmektir ancak ve ancak isci sinifi bu sekilde nihai hedefine ulasabilir
  Isciler ve haklar
                           Tek yol var devrim yani bu anlamda kapitalizmi bitirmek kapitalizm ve somuru surdukce isci sinifinin kurtulmasida imkansizdir Kapitalizm varoldukca somuru insan  olumu ve savaslar bitmeyecektir bu somuru devam ettikce isci sinifi hakettigini alamayacak ve haklar ozgurlugunu kazanamayacaktir
Bizim gercek dusuncemiz butun insanligin tek kurtulus yolu olan isci sinifinin birlesmesidir
Biz  1 mayis dunya emekci isciler gunu icin butun yoldaslari tebrik ediyoruz
Bizim umudumuz dunyanin butun haklarinin ve iscilerinin birlesmesi ve mucadele etmesidir.


                                                        CUMHUR A OZGUC
                                                         SAHRUK  ZEMANI       
Tebriz cezaevi 

۱۳۹۱ اردیبهشت ۹, شنبه

گرامی باد روز جهانی کارگر


پیش بسوی اتحاد عمل های هرچه گسترده تر




دوستان کارگر ، هم طبقه ای ها تاریخ مبارزات خود را چراغ مبارزات آینده قرار بدهیم. طی دویست سال مبارزه طبقه جهانی کارگر،همچنین طی صد سال تاریخ مبارزه طبقه کارگر ایران بخصوص در دروه 33 ساله ای که هنوز ادامه دارد ما پیروزی و شکست ، افت و خیز های بسیاری داشتیم. بیاید در مدت چند روز مانده به اول ماه می و حتی پس از آن، ضمن برگزاری حتمی مراسم های روز جهانی کارگر با هر توان و در هرمکان ممکن، به صورت هر چه متحدتر، این روز پر شکوه تاریخی که نمود همبستگی جهانی کارگران است، نقاط قوت و ضعف خود رابدقت مورد نقد و بررسی قرار بدهیم.بخصوص نقد و بررسی روند مبارزات ده سال اخیر ایران می تواند به روشنی معضلات و موانع پیش روی رشد مبارزات وکسب پیروزی برای ما را نشان بدهد، در این صورت است که می توانیم راه حلهای برای بر طرف کردن موانع پیدا کنیم. از خود بپرسیم سندیکاهایی کارگران شرکت واحد وهفت تپه با شروع بسیار خوب و قدرت مند چرا نتوانستند دست آوردهای ماندگارکسب کنند؟ از خود بپرسیم علی رغم اعتصابات گسترده و دامنه دار فرش البرز، لاستیک کیان تایر ، لاستیک دنا، شرکت های پتروشیمی ، لوله سازی و نورد های ساوه و اهواز و آبادان ، کارگران شرکت های مشغول در عسلویه ، کارخانه های ریسندگی و بافندگی در کاشان ، قزوین و سنندج و کرماشاه، اعتصابات کارگران صنایع فلزی و قطعات فولادی تهران و ذوب آهن های اصفهان و اردبیل وصدها و صدهای دیگرچرا به خواسته های خود دست نمی یابند؟

دوستان می دانید طی ده سال گذشته برای بدست آوردن مطالبات ریز و درشت خود هزاران بار اعتصاب کردیم، صدها بار تظاهرات کردیم، دهها بار جاده ها را بستیم، صدها بار در مقابل مجلس ، ریاست جمهوری ، بخشداری ، استانداری ، وزارت کار ، مقابل دفاتر شرکتها و کارخانه ها تحصن کردیم. اما آنچه گیرمان آمد پیروزی اندکی بود و لی ادامه اخراجها ، تعویق بیشتر دستمزد ها ، کمتر و کمتر شدن ارزش و قدرت خرید دستمزدها بود وگسترش هر چه بیشتر استثمار ،افزایش سرکوبها و جلوگیری از ایجاد تشکل کارگری بوده است . در مقابل مبارزات ما، کارفرمایان همراه با دولت بدون لحظه ای شک و تردید برنامه های خود را علیه ما کارگران افزایش و ادامه دادند و اگر به ندرت هم موفق شدیم اندکی افزایش دستمزد یا هر خواسته دیگری را به دست آوریم دشمن چنان تورم و گرانی بالایی به ما تحمیل کرده است که آن پیروزی حتی به چشم نیامده است .پس در مقابل :



چه باید کرد ؟



طی تاریخ تجربه شده است که سرمایه داری و دولتهای آن از یک اعتصاب با برنامه ولو کوچک و دارای رهبری تشکیلاتی و از یک راه پیمایی یا تحصن دارای برنامه مشخص و رهبری متشکل سازمانی صدها بار بیشتر از تظاهرات گسترده و حتی میلیونی پراکنده خیابانی و حتی شورشهایی که باعث تغییر دولتها می شود می ترسد . پس آنچه طبق تجربه تاریخی ، راه چاره ی ما کارگران است :



وحدت و تشکیلات است .



اولین سئوال این است که چرا هر چه مبارزه می کنیم وضعیت بدتر می شود ؟ پاسخ این سئوال ساده است ما هر چه تلاش می کنیم دشمن بیشتر از ما دقت و تلاش مقابله جویانه دارد. سئوال بعدی این است که چرا  با وجود اینکه اعتراضات داخلی و جهانی کارگران هر روز گسترده تر و بیشتر می شود ولی دشمن ( سرمایه داری و دولتهای آن )نه تنها عقب نشینی نمی کند بلکه با سرعت و گستردگی بیشتر طرح های ضد کارگری مانند اخراجها، قراردادهای موقت ، دستمزدهای معوقه ،حذف یارانه ها ،خصوصی کردن بهداشت و درمان ،خصوصی کردن آموزش و...را اعمال می کند ؟  پاسخ این سئوال نیز این است که چون دشمن طی 200 سال گذشته از مبارزات میان دو طبقه تجربه کرده است که مبارزات خود به خودی و پراکنده و بدون برنامه مشخص انقلابی و بدون سازماندهی سراسری هر چقدر هم گستردگی و شدت داشته باشد نه تنها هیچ پیروزی را به دست نمی آورد بلکه بیشتر باعث یأس و ناامیدی طبقه کارگر می شود  . در همین حین دشمن طی صد سال گذشته توانسته است با برنامه ای منظم خود ،بسیاری از تشکل های کارگری را به مسیر سازشکاری بکشاند .ضمن ایجاد تفرقه در میان انواع مختلف تشکیلات  های کارگری بخشی از آنها را تحت سلطه در آورد و از آنها علیه بقیه تشکیلاتهای کارگری استفاده نماید به همین دلیل است که دولتهای سرمایه داری حتی درست در زمانی که اعتراضات کارگران در خیابان ها ادامه دارد بدون ترس و واهمه همچنان به طرح های ضد کارگری خود ادامه می دهند و حتی به شدت آنها  می افزایند ،چون از مبارزات خیابانی کارگران با چنین حالت پراکنده و بدون تشکیلات هیچ ترس و واهمه ای ندارند از یک اعتصاب کوچک در محل کار بیشتر واهمه دارند تا مبارزه گسترده خیابانی .



 کارگران ، هم طبقه ایها ،فعالین کارگری با دست روی دست گذاشتن و منتظر عروج تشکل های زیبای کارگری ماندن  و دست و پا زدن در درون جو خود به خودی جز خدمت به سرمایه داری هیچ به دست نخواهیم آورد، که فقط به در د آرایش ویترین سرمایه داری می خورند  باید آستین ها را بالا بزنیم و طبقه کارگر را برای مبارزه سازمان یافته ،دوری جستن از هر گونه خود به خودیسم ،دوری جستن از شعارهای زیبا  ولی پوچ، مسیر سازمان یابی انقلابی طبقه کارگر را هموار کنیم .



فراموش نکنیم :



اگر هر کارخانه ای یا اداره و محله ای یک تشکل کوچک ولی با برنامه داشت  هرگز دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی نمی توانست طرح حذف یارانه ها را پیاده کند .هرگز نمی توانست و نمی تواند از کارفرمایان در مقابل تعویق دستمزدها حمایت کند و هرگز نمی تواند اخراجهای دسته جمعی را مستقیم و غیر مستقیم به کارگران تحمیل کند ، هرگز نمی توانست استخدام رسمی را به قرار داد موقت تیدیل کند.

من هم می پذیرم که سرکوب و شدت آن تاثیرمنفی عمیقی  در مقابل مبارزات طبقه کارگر دارد، اما وجود سرکوب و هرچه شدیدتر شدن آن  نه تنها نمی تواند دلیل عدم مبارزه یا توجبه شکست باشد، بلکه خود سرکوب و شدت آن ضمن اینکه  دلیل ترس شدید سرمایه داری از طبقه کارگر است، باید باعث کنکاش و یافتن راه حل های مبارزاتی باشد. اینجا از خود باید بپرسیم طبقه کارگر چه چیزی دارد، که سرمایه داری از ترس آن هر روز به شدت سرکوب می افزاید. باید به آن چه که باعث ترس و وحشت سرمایه داری است، دست پیدا کنیم. من اعتقاد دارم آن چیزی که سرمایه داری می ترسد متشکل شدن کارگران در جهت همبستگی طبقاتی و سراسری کردن مبارزات خود است (یعنی وحدت و تشکیلات)، باید به پذیریم که سرمایه داری و دولت محبوبش، جمهوری اسلامی وظیفه طبقاتی خود را برای حفظ منافع طبقاتی خود، از طریق سرکوب سیستماتیک و عریان انجام می دهند. بنا براین در خواست عدم سرکوب از آنها نه تنها مبارزه طبقاتی نیست، بلکه تن دادن به سازش طبقاتی خواهد بود.همچنین عدم گسترش مبارزه به دلیل وجود و شدت سرکوب بهانه برای تسلیم و پاسیو شدن است، چرا که سرکوب با اشکال مختلف در مبارزات طبقاتی، وظیفه ذاتی و سرنوشت ساز طبقه حاکم است و با هیچ موضوع اخلاقی نمی توان از آن جلو گیری کرد. تنها راه جلو گیری از سرکوب، یافتن راه حلهای جدید متشکل شدن منطبق با اصول و گسترش آن درتمامی سطح طبقه وافشای هرچه گسترده تر ابزارها و عوامل سرکوب است. یعنی وظیفه ما کارگران نشان دادن و افشای هر چه بیشتر سرکوبها است، که  ضمن رسوا کردن هرچه بیشترعوامل سرمایه داری و آگاه کردن توده ها و زدودن توهم آنها نسبت به عوامل گوناگون سرمایه داری، پیدا کردن  راه حل های جدیدی برای هر چه متشکل تر و متحدتر شدن بخش های مختلف طیقه کارگر است که باید تبلیغ و ترویج کنیم، تا از این طریق ضمن به دست آوردن قدرت همبستگی طبقاتی همزمان ابزار های سرکوب دشمن را کندتر و کند تر نملییم.



  به یا د داشته باشیم زمانی که سندیکا های کارگران شرکت واحد و هفت تپه یا هر کدام از بخش های دیگر دست به اعتصاب زدند، اگر کارگران کار خانه ها و شرکت های دیگر به حمایت از اعتصاب و مطالبات آنها دست به اعتصاب یا حمایت های عملی دیگر می زدند، هرگز سرمایه داری و دولت محبوبش نمی توانستند آنها را سرکوب کنند.

 پس نتیجه می گیریم هرگاه کارگران بتوانند برای بدست آوردن مطالبات خود هماهنگ و متحدانه دست به اعتراض یا اعتصاب بزنند، یا از اعتراض و اعتصاب یک بخشی که شروع شده است، به صورت متحدانه دست به حمایت های عملی بزنند، پیروزی های بسیار و ماندگارتری بدست می آورند. این طریق عمل کرد را مبارزه متحدانه و همبستگی طبقاتی می نامیم. همچنین باید بدانیم وحدت و همبستگی طبقاتی از غیب و ناگهانی ممکن نیست و هرگز نمی توان بدون تشکیلات، مبارزه ثمر بخش داشت، و وحدت طبقاتی را بدست آورد، با توجه به این که سرمایه داری ودولت محبوبش بخصوص در ایران به دقت و با تمام وجود تلاش دارد، اجازه متشکل شدن که قدم اول و شاه بیت پیروزی های بعدی طبقه کارگر است، را ندهد. پس باید به پذیریم تنها راه این است که هر کارگر و فعال کارگری آگاه به سازمان یابی و سازمان دهی طبقاتی، بدون فوت وقت باید در محل کار و زندگی خود بدون تن دادن به اعمال چهره سازی و چهره شدن و بدون گرفتار شدن در کیش شخصیتی و بدون تن دادن به خود به خودیسم و تئوری بقاء،  با دوستان خود اقدام به متشکل شدن در تشکل های کارگری ولو کوچک در محل کار و زندگی خود کرده، پس از سازمان یابی خود، اقدام به سازمان دهی بقیه کارگران نمایند . چنین تشکل های انقلابی می توانند  منافع طبقاتی کارگران را دنبال کنند، بدون ذره ای شک و تردید و بدون گرفتار شدن در خواسته های پیش پا افتاده بخشی کارگران، خیلی سریع به سوی همبستگی و برقراری پیوند میان خود(بقیه تشکل های مانند خود در دیگر کارخانه ها و محلات) و سراسری شدن مبارزه گام خواهند برداشت، که از پیوند میان آنها در کارخانه ها و محله های مختلف به یک حرکت گسترده تشکیلاتی سراسری دست خواهیم یافت، فشار مبارزاتی متشکل آنها باعث کندتر شدن ابزار های سرکوب شده، سرمایه داری و دولت محبوبش (جمهوری اسلامی) را مجبور به پذیرش تشکل های چون سندیکا و اتحادیه و ... خواهد کرد. هرچند ممکن است مانند حالا سرمایه داری شدت سرکوبها و حاصل محاکمات با اتهامات دروغین را بسیار شدیدتر کند، چون می بیند که برخی از فعالین جواب درست را(که وحدت و تشکیلات است) پیدا کردند، اما باید بدانیم، این افزایش سرکوب دلیل درستی راه است که با بیشتر شدن رهروان آن سرمایه داری شکست را پذیرفته و از ترس مرگ، را ه را برای سندیکا ها و اتحادیه ها باز خواهد کرد.  

چنین طریقه عمل کردن، تنها جواب صحیح به سئوالات بی جواب طبقه کارگر است .

تنها چاره  کارگران وحدت و تشکیلات است

گسترده تر باد همبستگی جهانی کارگران

شاهرخ زمانی از زندان مرکزی تیریز

29/1/1391


Long Live the International Day of Labor

Forward to a more widespread Unity in actions

Comrades Worker, let us make the history of our class struggle, the guiding light of our future combats

Throughout the 200 years of international labors’ struggle, and the 100 years of the Iranian labors movement, specially, the last 33 years period that is still continuing, we have had many victories and defeats, ebb and flows in our struggles. Let us, in the few days remaining to The May Day, and even after that, as well as holding a glorious celebration of the International Labor Day, which is the symbol of our class solidarity, with all our strength and unity, wherever we are, review and criticize our strength and weaknesses. Specially, review and criticism of the struggle of the past 10 years in Iran could clearly show us the problems of and obstacles in the path of the growth and obtaining victory. It is in this manner that we can find solutions to overcome them. We should ask ourselves, why the Vahed Bus Company Workers and Haft-Tape Sugar Company Workers Syndicates, after a good and strong start, were not able to reach a permanent achievement? Or, Why, despite widespread and continuous strikes in Alborz Carpet Co., Kiyan Tire Co., Dena Tire Co., Pipe and Rolling Steel Companies in Saveh, Ahvaz, and Abadan cities, Petro-chemical Workers, workers in the Asalouyeh Industrial and Oil Region, Spinning and Weaving factories in Kashan, Ghazvin, Sanandaj, and Kermanshah, Metal Industry and Machine Parts Workers in Tehran, Iron Melting Units of Esfehan and Ardebil, and hundreds of hundreds more strikes, did not end in attaining their demands?

Comrades! You are well aware that to achieve our demands in past 10 years, we have held thousands of strikes, hundreds of demonstrations, tens of blockades of roads, and countless sittings in front of the Parliament, Presidential Palace, City Halls, States’ Capitals, Ministry of Labor, Company and Factory offices. However, what we received, other than piece meal victories, was more firing, more delays in receiving our pays, continuous devaluation of our labor and buying power, more exploitation, more persecutions and oppression, and more prevention of establishment of our independent organizations. In turn, the State and Employers, without any hesitations, have continued with their plans against us. Even, at times that we were able to obtain a small pay- raise, or some other petit demands, our class enemies have forced such an inflation and price rises upon us that prevented us to taste the sweetness of our victories. Now, in turn:

What is to be done?

Historical experience has shown that Capitalism and its States fear hundred times more of a planned, under a well-organized leadership strike, or demonstration, or sit-in, however small in numbers, than a widespread, spontaneous street demonstration of millions strong, or, the riots that have resulted in the change of cabinets. So, based on historical experience, our remedy is:

Unity and Organization!

The first question is, with this entire struggle, why the conditions are getting worst? The answer is simple. With all these efforts, the enemy has more resolution in its Confrontational efforts. The next question is, why despite the continuous internal and international labor protests, the enemy (Capitalism and its States) not only don not retreat, but, they exceedingly accelerate and widen their anti-labor plans? Such as, Temporary Contracts, firings, delayed payments of wages, elimination of subsidies and benefits, privatization of health care, privatization of education, and … The answer to this question is, also, from the experience gained through 200 years of struggle between the two classes, capitalists know that the spontaneous and sporadic struggles of labor, without a revolutionary plan and an overall organization, no matter how widespread and severe, not only does not result in victory, but, it will bring more despair and frustration in the ranks of the workers. At the same time, during the last 100 years, with an organized plan, the enemy has been able to bring the workers’ organizations in the path of compromise, creating divisions in the ranks of various labor organizations and dominating some of them, and using them against the others. This is the reason why the capitalist states continue with their anti-labor plans, even, when the workers’ struggles are still ongoing in the streets. Because, they have no fear of such sporadic and disorganized street struggles. They fear more from a small, but organized strike in the work place, than a disorganized street demonstration.

Comrade workers! Labor activists! With waiting for the rise of perfect labor organizations, while paddling through the waves of spontaneity, we are only serving the capitalists. We must endeavor in the path of revolutionary organization of workers’ struggles away from all spontaneity and empty slogans.

Let us not forget

If any factory, or office, or neighborhood had a small, organized foundation with a clear agenda, the Islamic regime of capitalists could not have executed the “Elimination of Subsidies Plan”. They could have never give support to the employers in the deferment of wages. They could not have, directly or indirectly, enforced the mass firings of workers. They could not have substituted formal employment for temporary contracts.

I also agree that suppression to such high intensity has a deep negative impact on workers’ struggle. But, the intensity of suppression cannot be the cause of failure in victorious struggles. On the contrary, other than showing the degree of fear of capitalists from the working class, it can be the cause for exploring and finding new ways of struggle. Here, we should ask ourselves, what does the working class possesses that makes capitalism so fearful of it, and intensifies its suppression against the labor? We should acquire what the capitalists are most fearful of. I believe it to be the organization of labor in the direction of class solidarity and nationwide struggle (meaning, Unity and Organization). We must be aware that the capitalists and its favorite Islamic Republic Regime are fulfilling their class interests, tasks, and duties by naked, systematic suppression of the working class. So, demanding the stop to this suppression, not only is not considered as Class Struggle, but, it is a submission to class reconciliation. Also, not developing the struggle with the excuse of the intensity of suppression is nothing but submission to pacifism, because, suppression of struggle by all means in class struggle is in the nature of ruling class, which, no moral entreat will change this fact. The only means of stopping the suppression is to find new ways of organization based on our principals and to propagate it class-wide, along with disclosure of the elements and means of the suppression. This means, our duties as workers are to point out to the suppressions in order to expose the different elements of capitalism and raise the consciousness of the masses to remove all of their delusions of capitalism, as well as, discovering new methods to organize and unite the different layers of the working class. This is done through propaganda and agitation, which, at the same time of acquiring the power of class solidarity, dulls the enemy’s tools of suppression.

Note that if during the Vahed Bus Company Workers Syndicate, or, Haft-tape Sugar Factory Workers Syndicate, or any other section of workers strike was accompanied with solidarity strikes, or protesting actions of other factories and branches, capitalism and its State would not have been able to suppress their struggles.

Then, we can conclude that any time, when workers coordinate and unite their strikes or protests, or, support those sections of the workers that have started a protest and strike with unity in action, more permanent victories will be achieved. We call this type of action, a unified and coordinated class struggle.

We should also note that a unified and coordinated class action does not suddenly appear from the sky. There can be no productive struggle without organization. Especially in Iran that the capitalists and their State will go to any length to block the first step needed to achieve the future victories of the working class. So, we have to accept that the only way for any, and all labor activist, who are conscious to the necessity of class organization, and without regards to cult of personalities, fame and individualism, or Theory of Survival, must without delay, start forming the workers organization within their place of employment and neighborhood, without regards to the size of the organization. They may work towards organization of other workers after their own organization is established. These revolutionary organizations can without any hesitations and entanglement in commonplace demands of less conscious workers may quickly move in solidarity and ties with other organizations of the same kind, walking the path of unified and widespread struggles. It is the unity of above mentioned organization that will result to a widespread national organizational movement. The pressure exerted from the organized struggle of these organizations dulls the tools of the suppression, and will force the capitalists and their State to admit to organizations, such as Unions and Syndicates. It is foreseeable that the capitalists would intensify their suppression and incarcerations, because, they become aware that some of the labor activists have found the resolution to unity and organization. But, we must be aware that this intensification of suppression will be the proof the correct path we have chosen. With the growth of these organizations, the capitalist will see their demise, therefore, opening the way for the establishment of Syndicates and Unions.

Such action is the only correct answer to the current problems of the working class.

Organization and Unity is the only remedy!

Forward to a wider international solidarity of workers!

Shahrokh Zamani- Tabriz Central Prison

17-03-2012


۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه

راديو ندا : بيانيه شاهرخ زماني از زندان مركزي تبريز در گراميداشت روز جهاني كارگر !

گفتگوي راديو ندا با علي افشاري، عضو كميته حمايت از شاهرخ زماني در مورد بيانيه شاهرخ زماني از زندان مركزي تبريز در گرامي داشت روز جهاني كارگر، تحت عنوان ‹‹ پيش بسوي اتحاد عمل هاي هر چه گسترده تر ››



http://radioneda.wordpress.com/2012/04/26/rn-409/


گرامی باد اول ماه می


پوستر های کارگران زندانی جهت چاپ و استفاده به مناسبت روز جهانی کارگر







 

طرح های برای استفاده جهت روز جهانی کارگر روی پلاکارت






۱۳۹۱ اردیبهشت ۵, سه‌شنبه

بیانیه 43


فراخوان



روز جهانی کارگر، متحدانه خواهان آزادی زندانیان باشیم




اول ماه می، روزجهانی کارگر در حالی  فرا می رسد ، که بحران های سالهای گذشته همچنان به شدت ادامه دارند ، بحران ساختاری سرمایه  پایه های نظام سر مایه داری را به لرزه در آورده است . طبقه کارگر به وسعت جهانی برای کسب مطالبات ریز و درشت خود در جهانی تحت سلطه سرمایه همچنان می رزمد.طی سال گذشته نبرد های طبقاتی شدت بیشتر یافته و صف بندی های طبقاتی شفافتر شده است ، بدون شک امسال نیز مبارزه کارگران پر قدرت تر از گذشته به پیش خواهد رفت. هرچند که هنوز برنامه روشن و شفاف و رهبری سازمانی متشکل و انقلابی ندارد. در ایران نیز مبارزات کارگران نسبت به سالهای قبل آگاهانه تر در جریان بوده و است، کارگران و فعالین انقلابی بهتر و بیشتر از گذشته دریافتند که باید در جهت هرچه متشکل تر شدن گام بر دارند و در همین حال نظام سرمایه داری اسلامی نیز برای باقی ماندن انواع سرکوبها را گسترش داده ، به دستگیری ها و محاکمات افزوده است، برای زهر چشم گرفتن از مبارزان، حکم های هر چه طولانی تر به زندانیان بی گناهی که گرفتار پرونده سازی های دروغین شده اند می دهد.

دوستان و رفقا می دانیم امثال نیز هم چون سالهای گذشته البته رزمنده تر از قبل مراسم های اعتراضی روز جهانی کارگر در تمامی جهان برگزار خواهد شد  و انگیزه های بسیار ارزنده ای در کالبد طبقه کارگر سر ریز خواهد کرد. تمامی کارگران آگاه به منافع طبقاتی خود در آنها شرکت کرده ، مطالبات خود را فریاد خواهند زد.

ما در کمیته حمایت از شارخ زمانی از تمامی کارگران می خواهیم ، بیاید در تظاهرات ، گردهم آیی ها و مراسم های روز جهانی کارگر در هر شهر و کشوری که هستیم همراه هم طبقه ای های خود به صورت متشکل شرکت کنیم. در همین راستا از تمامی ایرانیان مقیم ترکیه می خواهیم در صورت امکان در گرد هم آیی میدان تکسیم استانبول فعالانه شرکت کنند و اگر امکان آمدن از شهر خود به استانبول را ندارید در شهری که مستقر هستید با تشکل های کارگری ترکیه در آن شهر ارتباط بر قرار کنید و هماهنگ با انها با در یافت کمک های در ارتباط با پارچه نوشته ها و چاپ پوستر و غیره  متشکل و گسترده تر شرکت کنید.( شما می توانید برای سهل تر شدن بر قراری ارتباط با تشکل های کارگری و انقلابی کارگران ترکیه با کمیته حمایت از شاهرخ زمانی از طریق ایمیل یا تلفن تماس بگیرید تا ترتیب بر قراری و هماهنگی شما با تشکل های مورد نظر داده شود.)

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی ضمن دفاع از تمامی مطالبات طبقه جهانی کارگر بخصوص کارگران ایران ، آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی را در مراسم های فوق به همراه هم طبقه های خود  با صدای بلند فریاد خواهد زد. در این راستا از تمامی دوستان ، رفقا و آزادی خواهان در سراسر جهان به خصوص در ترکیه دعوت می کند ، به صورت متشکل و متحد در تجمعات فوق حضور یافته ، یک صدا خواهان آزادی کارگران زندانی و زندانیان سیاسی از جمله شاهرخ زمانی ، رضا شهابی ، بهنام ابراهیم زاده ، علی نجاتی ، محمد جراحی ، مهدی فراحی شاندیز ، رسول بداغی و... باشیم.




پیروز باد روز جهانی کارگر



کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد




کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
2012/04/22

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲, شنبه

شاهرخ زمانی در بندِ متادونیها باید چه چیزی را تَرک کند!!

با تشکر و سپاس از رفقای مقاله ای  شورای دانشجویان و جوانان چپ، مقاله ای منتشر شده در اولین شماره ی نشریه روی خط رادیکال، برای دریافت نشریه به لینک زیر می توانید مراجعه کنید:

http://shorayejavanan.com/

شاهرخ زمانی در بندِ متادونیها باید چه چیزی را تَرک کند!!

رحیم اهوازی
چندی پیش تعدادی از فعالین کارگری شهر تبریز دستگیر شدند و احکام سنگینی به جرم دفاع از حقوق کارگران و خودشان دریافت کردند و چیزی که نصیب شاهرخ زمانی شد، یازده سال حبس تعزیری بوده است. اگر چه جمهوری اسلامی عضو سازمان جهانی کار است و مقاولهنامهی بینالمللی 87 را مبنی بر تعهد دولتها به تشکلهای مستقل کارگری را امضا کرده است، ولی حتا آوردن نامِ "سندیکا " در ایرانِ کنونی جرم محسوب میشود. کارگران ایران در چند سال گذشته با مقاومت و مبارزه توانستند تشکلهایی را جهت بازتاب آلام و دردهایشان تاسیس کنند که گر چه همیشه در کارشان موفق نبودند اما نقش مهمی در اطلاعرسانی و گسترش اخبار کارگری داشتند. مبارزهی کارگران در ایران از همین ابتدای سال جدید آغاز شده است. کارگران شهاب خودرو با درهای بستهی کارخانه روبهرو شدهاند!! کارگران به همراه خانوادههایشان در مقابل کارخانه تحصن کردهاند ولی کسی پاسخگوی آنان نیست. نزدیک به 900 کارگرِ شهاب خودرو از کار بیکار شدهاند. فعالان کارگری با مشکلات و محدودیتهای فراوان در جهت بازتاب حداقلیِ وضعیت کارگران ایران کوشش بسیار کردهاند و هزینههایاش را با جان و هستی خود پرداخت میکنند.
شاهرخ زمانی هم از جمله فعالین کارگری است که از ظلم و جور دولتِ سرمایهداری اسلامی به تنگ آمده و برای رهایی همسرنوشتانِ خود اقدام به فعالیت صنفی و سیاسی کرد. اکنون جمهوری اسلامی او را به یازده سال حبس تعزیری محکوم کرده است و علاوه برآن به طور مستقیم وی را شکنجهی روحی و روانی میکند. بندِ متادون جایی است که زندانیان آلوده به مواد مخدر برای تَرک اعتیاد به آنجا منتقل میشوند. متادون از طریق سُرنگ در دهان زندانیان ریخته میشود. تصور کنید زندانیانی که توی صف ایستاده باشند تا از پشت یک پنجره دستی بیرون بیاید و با سرنگ متادون را در دهانشان بریزد!! برخی از زندانیان متادون را قورت نمیدهند و آن را در لیوان میریزند تا با معامله و فروشِ آن روزگار بگذرانند. این نحوهی زیست و فقر شدیدی که به آن دچار هستند باعث رواج انواع و اقسام بیماریها در بند متادونیها میشود. شرایط کلی زندان فشار عصبی زیادی بر زندانیان میآورد چه برسد به اینکه زندانی اعتیاد هم داشته باشد و هر بهانهای شاید باعث ایجاد درگیری و دعوا در بند متادونیها بشود.
حال با چنین شرایطی یک فعال کارگری را به بندِ متادونیها منتقل کردن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ شاهرخ زمانی برای تَرک کردنِ چه چیزی به بند متادونیها فرستاده شده است؟ مبارزه برای حقوق کارگران، مبارزه علیه ستم و نابرابری تَرک نمیشوند بلکه با چنین فشارهایی عمق بیشتری پیدا میکند و توهمِ برخوردهای مصلحتجویانه و مسالمتجویانه با رژیم را بر باد میدهد. جمهوری اسلامی در برابر خواستهای صنفی و سیاسی کارگران چنین برخوردی میکند و علاوه بر صدور حکم سنگین زندان آشکارا فشارهای بیشتری هم در محیط زندان برای آنان فراهم میکند. سیاستِ سرکوب در بیرون و داخل زندان به طور هماهنگ و همبستهای دنبال میشود. کارگران برای مقابله با چنین ساختار سرکوبگری که از هر وسیله و فرصتی برای سرکوب مبارزان و مقاومت آنان استفاده میکند بایستی به سلاحهای گوناگونی مسلح شوند. کارگران و زحمتکشان علاوه بر حفظ سنگر مقاومت در برابر پیشرَویهای سرمایههای ریز و درشت حکومتی و خارجی و دفاع از حقوق صنفی خود، باید از نمایی بالاتر به وضعیت کنونی نگاه بکنند تا اقدام نهایی را هوشمندانه انجام دهند. دفاع از حقوق صنفی باید در ارتباط با رشد و ارتقای یک درک روشن سیاسی از ماهیت نظام سیاسی حاکم نیز باشد. دولتی که حقوق اقتصادی را پایمال میکند دارای یک ایدئولوژی سیاسی هم هست که باید همزمان به چالش گرفته شود و گرنه هر زمان امکان دارد که حکومت با عقبنشینیهای مصلحتی، خود را برای هجوم دیگری علیه حقوق کارگران و زحمتکشان و پایمال کردن حقوق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان آماده کند.
جمهوری اسلامی به خیال خود میخواهد فعالانی همچون شاهرخ زمانی را تنبیه کند تا درس عبرتی برای دیگر مبارزان شود. اما راه مبارزه با این وقاحت آشکار چیست؟ عزاداری کنیم و ماتم بگیریم یا راه دیگری هم برایمان باقی مانده است؟ در مقابل کارگران و فعالین کارگری با عمق بخشیدن به مبارزات خود و افشای ماهیت رژیم سرمایهداری و ارتجاعی جمهوری اسلامی زمینهی یک دگرگونی اساسی برای تامین منافع اساسی خود را ایجاد خواهند کرد و در این راه سازماندهی برای یک اقدام اساسی و ریشهای ضروری است. ظلم و ستمی که به امثال شاهرخ زمانی میشود را فریاد کنیم و برای آزادی آنان نیروی خودمان را سازماندهی کنیم.

گرامی باد روز جهانی کارگر


پیش بسوی اتحاد عمل های هرچه گسترده تر


  

دوستان کارگر ، هم طبقه ای ها تاریخ مبارزات خود را چراغ مبارزات آینده قرار بدهیم. طی دویست سال مبارزه طبقه جهانی کارگر،همچنین طی صد سال تاریخ مبارزه طبقه کارگر ایران بخصوص در دروه 33 ساله ای که هنوز ادامه دارد ما پیروزی و شکست ، افت و خیز های بسیاری داشتیم. بیاید در مدت چند روز مانده به اول ماه می و حتی پس از آن، ضمن برگزاری حتمی مراسم های روز جهانی کارگر با هر توان و در هرمکان ممکن، به صورت هر چه متحدتر، این روز پر شکوه تاریخی که نمود همبستگی جهانی کارگران است، نقاط قوت و ضعف خود رابدقت مورد نقد و بررسی قرار بدهیم.بخصوص نقد و بررسی روند مبارزات ده سال اخیر ایران می تواند به روشنی معضلات و موانع پیش روی رشد مبارزات وکسب پیروزی برای ما را نشان بدهد، در این صورت است که می توانیم راه حلهای برای بر طرف کردن موانع پیدا کنیم. از خود بپرسیم سندیکاهایی کارگران شرکت واحد وهفت تپه با شروع بسیار خوب و قدرت مند چرا نتوانستند دست آوردهای ماندگارکسب کنند؟ از خود بپرسیم علی رغم اعتصابات گسترده و دامنه دار فرش البرز، لاستیک کیان تایر ، لاستیک دنا، شرکت های پتروشیمی ، لوله سازی و نورد های ساوه و اهواز و آبادان ، کارگران شرکت های مشغول در عسلویه ، کارخانه های ریسندگی و بافندگی در کاشان ، قزوین و سنندج و کرماشاه، اعتصابات کارگران صنایع فلزی و قطعات فولادی تهران و ذوب آهن های اصفهان و اردبیل وصدها و صدهای دیگرچرا به خواسته های خود دست نمی یابند؟

دوستان می دانید طی ده سال گذشته برای بدست آوردن مطالبات ریز و درشت خود هزاران بار اعتصاب کردیم، صدها بار تظاهرات کردیم، دهها بار جاده ها را بستیم، صدها بار در مقابل مجلس ، ریاست جمهوری ، بخشداری ، استانداری ، وزارت کار ، مقابل دفاتر شرکتها و کارخانه ها تحصن کردیم. اما آنچه گیرمان آمد پیروزی اندکی بود و لی ادامه اخراجها ، تعویق بیشتر دستمزد ها ، کمتر و کمتر شدن ارزش و قدرت خرید دستمزدها بود وگسترش هر چه بیشتر استثمار ،افزایش سرکوبها و جلوگیری از ایجاد تشکل کارگری بوده است . در مقابل مبارزات ما، کارفرمایان همراه با دولت بدون لحظه ای شک و تردید برنامه های خود را علیه ما کارگران افزایش و ادامه دادند و اگر به ندرت هم موفق شدیم اندکی افزایش دستمزد یا هر خواسته دیگری را به دست آوریم دشمن چنان تورم و گرانی بالایی به ما تحمیل کرده است که آن پیروزی حتی به چشم نیامده است .پس در مقابل :

چه باید کرد ؟

طی تاریخ تجربه شده است که سرمایه داری و دولتهای آن از یک اعتصاب با برنامه ولو کوچک و دارای رهبری تشکیلاتی و از یک راه پیمایی یا تحصن دارای برنامه مشخص و رهبری متشکل سازمانی صدها بار بیشتر از تظاهرات گسترده و حتی میلیونی پراکنده خیابانی و حتی شورشهایی که باعث تغییر دولتها می شود می ترسد . پس آنچه طبق تجربه تاریخی ، راه چاره ی ما کارگران است :

وحدت و تشکیلات است .

اولین سئوال این است که چرا هر چه مبارزه می کنیم وضعیت بدتر می شود ؟ پاسخ این سئوال ساده است ما هر چه تلاش می کنیم دشمن بیشتر از ما دقت و تلاش مقابله جویانه دارد. سئوال بعدی این است که چرا  با وجود اینکه اعتراضات داخلی و جهانی کارگران هر روز گسترده تر و بیشتر می شود ولی دشمن ( سرمایه داری و دولتهای آن )نه تنها عقب نشینی نمی کند بلکه با سرعت و گستردگی بیشتر طرح های ضد کارگری مانند اخراجها، قراردادهای موقت ، دستمزدهای معوقه ،حذف یارانه ها ،خصوصی کردن بهداشت و درمان ،خصوصی کردن آموزش و...را اعمال می کند ؟  پاسخ این سئوال نیز این است که چون دشمن طی 200 سال گذشته از مبارزات میان دو طبقه تجربه کرده است که مبارزات خود به خودی و پراکنده و بدون برنامه مشخص انقلابی و بدون سازماندهی سراسری هر چقدر هم گستردگی و شدت داشته باشد نه تنها هیچ پیروزی را به دست نمی آورد بلکه بیشتر باعث یأس و ناامیدی طبقه کارگر می شود  . در همین حین دشمن طی صد سال گذشته توانسته است با برنامه ای منظم خود ،بسیاری از تشکل های کارگری را به مسیر سازشکاری بکشاند .ضمن ایجاد تفرقه در میان انواع مختلف تشکیلات  های کارگری بخشی از آنها را تحت سلطه در آورد و از آنها علیه بقیه تشکیلاتهای کارگری استفاده نماید به همین دلیل است که دولتهای سرمایه داری حتی درست در زمانی که اعتراضات کارگران در خیابان ها ادامه دارد بدون ترس و واهمه همچنان به طرح های ضد کارگری خود ادامه می دهند و حتی به شدت آنها  می افزایند ،چون از مبارزات خیابانی کارگران با چنین حالت پراکنده و بدون تشکیلات هیچ ترس و واهمه ای ندارند از یک اعتصاب کوچک در محل کار بیشتر واهمه دارند تا مبارزه گسترده خیابانی .

 کارگران ، هم طبقه ایها ،فعالین کارگری با دست روی دست گذاشتن و منتظر عروج تشکل های زیبای کارگری ماندن  و دست و پا زدن در درون جو خود به خودی جز خدمت به سرمایه داری هیچ به دست نخواهیم آورد، که فقط به در د آرایش ویترین سرمایه داری می خورند  باید آستین ها را بالا بزنیم و طبقه کارگر را برای مبارزه سازمان یافته ،دوری جستن از هر گونه خود به خودیسم ،دوری جستن از شعارهای زیبا  ولی پوچ، مسیر سازمان یابی انقلابی طبقه کارگر را هموار کنیم .

فراموش نکنیم :

اگر هر کارخانه ای یا اداره و محله ای یک تشکل کوچک ولی با برنامه داشت  هرگز دولت سرمایه داری جمهوری اسلامی نمی توانست طرح حذف یارانه ها را پیاده کند .هرگز نمی توانست و نمی تواند از کارفرمایان در مقابل تعویق دستمزدها حمایت کند و هرگز نمی تواند اخراجهای دسته جمعی را مستقیم و غیر مستقیم به کارگران تحمیل کند ، هرگز نمی توانست استخدام رسمی را به قرار داد موقت تیدیل کند.

من هم می پذیرم که سرکوب و شدت آن تاثیرمنفی عمیقی  در مقابل مبارزات طبقه کارگر دارد، اما وجود سرکوب و هرچه شدیدتر شدن آن  نه تنها نمی تواند دلیل عدم مبارزه یا توجبه شکست باشد، بلکه خود سرکوب و شدت آن ضمن اینکه  دلیل ترس شدید سرمایه داری از طبقه کارگر است، باید باعث کنکاش و یافتن راه حل های مبارزاتی باشد. اینجا از خود باید بپرسیم طبقه کارگر چه چیزی دارد، که سرمایه داری از ترس آن هر روز به شدت سرکوب می افزاید. باید به آن چه که باعث ترس و وحشت سرمایه داری است، دست پیدا کنیم. من اعتقاد دارم آن چیزی که سرمایه داری می ترسد متشکل شدن کارگران در جهت همبستگی طبقاتی و سراسری کردن مبارزات خود است (یعنی وحدت و تشکیلات)، باید به پذیریم که سرمایه داری و دولت محبوبش، جمهوری اسلامی وظیفه طبقاتی خود را برای حفظ منافع طبقاتی خود، از طریق سرکوب سیستماتیک و عریان انجام می دهند. بنا براین در خواست عدم سرکوب از آنها نه تنها مبارزه طبقاتی نیست، بلکه تن دادن به سازش طبقاتی خواهد بود.همچنین عدم گسترش مبارزه به دلیل وجود و شدت سرکوب بهانه برای تسلیم و پاسیو شدن است، چرا که سرکوب با اشکال مختلف در مبارزات طبقاتی، وظیفه ذاتی و سرنوشت ساز طبقه حاکم است و با هیچ موضوع اخلاقی نمی توان از آن جلو گیری کرد. تنها راه جلو گیری از سرکوب، یافتن راه حلهای جدید متشکل شدن منطبق با اصول و گسترش آن درتمامی سطح طبقه وافشای هرچه گسترده تر ابزارها و عوامل سرکوب است. یعنی وظیفه ما کارگران نشان دادن و افشای هر چه بیشتر سرکوبها است، که  ضمن رسوا کردن هرچه بیشترعوامل سرمایه داری و آگاه کردن توده ها و زدودن توهم آنها نسبت به عوامل گوناگون سرمایه داری، پیدا کردن  راه حل های جدیدی برای هر چه متشکل تر و متحدتر شدن بخش های مختلف طیقه کارگر است که باید تبلیغ و ترویج کنیم، تا از این طریق ضمن به دست آوردن قدرت همبستگی طبقاتی همزمان ابزار های سرکوب دشمن را کندتر و کند تر نملییم.

  به یا د داشته باشیم زمانی که سندیکا های کارگران شرکت واحد و هفت تپه یا هر کدام از بخش های دیگر دست به اعتصاب زدند، اگر کارگران کار خانه ها و شرکت های دیگر به حمایت از اعتصاب و مطالبات آنها دست به اعتصاب یا حمایت های عملی دیگر می زدند، هرگز سرمایه داری و دولت محبوبش نمی توانستند آنها را سرکوب کنند.

 پس نتیجه می گیریم هرگاه کارگران بتوانند برای بدست آوردن مطالبات خود هماهنگ و متحدانه دست به اعتراض یا اعتصاب بزنند، یا از اعتراض و اعتصاب یک بخشی که شروع شده است، به صورت متحدانه دست به حمایت های عملی بزنند، پیروزی های بسیار و ماندگارتری بدست می آورند. این طریق عمل کرد را مبارزه متحدانه و همبستگی طبقاتی می نامیم. همچنین باید بدانیم وحدت و همبستگی طبقاتی از غیب و ناگهانی ممکن نیست و هرگز نمی توان بدون تشکیلات، مبارزه ثمر بخش داشت، و وحدت طبقاتی را بدست آورد، با توجه به این که سرمایه داری ودولت محبوبش بخصوص در ایران به دقت و با تمام وجود تلاش دارد، اجازه متشکل شدن که قدم اول و شاه بیت پیروزی های بعدی طبقه کارگر است، را ندهد. پس باید به پذیریم تنها راه این است که هر کارگر و فعال کارگری آگاه به سازمان یابی و سازمان دهی طبقاتی، بدون فوت وقت باید در محل کار و زندگی خود بدون تن دادن به اعمال چهره سازی و چهره شدن و بدون گرفتار شدن در کیش شخصیتی و بدون تن دادن به خود به خودیسم و تئوری بقاء،  با دوستان خود اقدام به متشکل شدن در تشکل های کارگری ولو کوچک در محل کار و زندگی خود کرده، پس از سازمان یابی خود، اقدام به سازمان دهی بقیه کارگران نمایند . چنین تشکل های انقلابی می توانند  منافع طبقاتی کارگران را دنبال کنند، بدون ذره ای شک و تردید و بدون گرفتار شدن در خواسته های پیش پا افتاده بخشی کارگران، خیلی سریع به سوی همبستگی و برقراری پیوند میان خود(بقیه تشکل های مانند خود در دیگر کارخانه ها و محلات) و سراسری شدن مبارزه گام خواهند برداشت، که از پیوند میان آنها در کارخانه ها و محله های مختلف به یک حرکت گسترده تشکیلاتی سراسری دست خواهیم یافت، فشار مبارزاتی متشکل آنها باعث کندتر شدن ابزار های سرکوب شده، سرمایه داری و دولت محبوبش (جمهوری اسلامی) را مجبور به پذیرش تشکل های چون سندیکا و اتحادیه و ... خواهد کرد. هرچند ممکن است مانند حالا سرمایه داری شدت سرکوبها و حاصل محاکمات با اتهامات دروغین را بسیار شدیدتر کند، چون می بیند که برخی از فعالین جواب درست را(که وحدت و تشکیلات است) پیدا کردند، اما باید بدانیم، این افزایش سرکوب دلیل درستی راه است که با بیشتر شدن رهروان آن سرمایه داری شکست را پذیرفته و از ترس مرگ، را ه را برای سندیکا ها و اتحادیه ها باز خواهد کرد. 
 
چنین طریقه عمل کردن، تنها جواب صحیح به سئوالات بی جواب طبقه کارگر است .



تنها چاره  کارگران وحدت و تشکیلات است


گسترده تر باد همبستگی جهانی کارگران


شاهرخ زمانی از زندان مرکزی تیریز

29/1/1391

۱۳۹۱ اردیبهشت ۱, جمعه

یادداشتی کوتاه برای «شاهرخ زمانی» کارگر زندانی


شاهرخ زمانی از اعضای «هیئت بازگشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی» و همچنین عضو شورای نمایندگان «کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری» است که اکنون در زندان تبریز به سر می برد. او در نامه ای خطاب به سندیکاهای کارگری فرانسه می نویسد: «در تاریخ 8/6/2011 توسط مأموران وزارت اطلاعات در تبریز دستگیر شدم ،مدت 4 ماه در بدترین شرایط تحت فشار، تهدید و شکنجه قرار داشتم و 32 روز به خاطر بلاتکلیفی اعتصاب غذا کردم .دادگاه اقدام به صدور 11 سال زندان برای من کرد به دلیل اینکه همراه دیگر نقاشان تلاش می کردم سندیکای کارگران نقاش و تزئینات ساختمان را تشکیل بدهم. اکنون در بند مالی زندان مرکزی تبریز مجبور به گذراندن 11 سال زندان شده ام.»
این حکم غیر انسانی بر اساس اتهاماتی صادر شده است که در تقابل با بدیهی حقوق انسانی است. به عنوان نمونه در رابطه با حق تشکل در تبصره چهار بند 21 اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین می‌خوانیم: «هر کس حق دارد که برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشکیل دهد و در اتحادیه ها نیز شرکت کند.»
در اینجا از بازگویی شرح شکنجه، روند غیر عادلانه بازجویی و محاکمه و شرایط غیر انسانی زندان شاهرخ زمانی اجتناب می‌کنیم. هر چند مواردی هستند که در تلاش برای آزادی و لغو حکم غیر عادلانه «شاهرخ زمانی» و دیگر فعالین سیاسی باید بر آن‌ها تأکید کرد.
اما تأکید خود را بر جای گرفتن نام شاهرخ زمانی در لیست بلند بالایی از فعالین کارگری قرار می دهیم که اکنون در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند. کسانی که گام در راه یکی از مهمترین نیازمندی های امروز جامعه ایران، یعنی تشکل های مدنی و اتحادیه های کارگری گذارده اند. و اگر امروز به حکم سنگین 11 سال زندان محکوم می گردند، به همین علت و اهمیت حیاتی این عرصه در تعیین سرنوشت و چهره آینده سیاسی کشور است. به عبارتی دیگر «شاهرخ زمانی» به همراه دیگر فعالین کارگری تاوان پایداری و پایفشاری خود بر حقوق طبقاتی و منافع جبهه وسیع نیروی کار درایران را پس می‌دهند.
دفاع از این عزیزان، جدالی سرنوشت ساز برای طبقه کارگر ایران و دیگر نیروهای پیشرو اجتماعی است. جدالی که اگر حقوق بشر را برای بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی به مثابه یک ایده‌آل و مطلوبیت ذهنی مطرح کرده است. برای طبقه کارگر و نیروهای اجتماعی پیشرو به عنوان یک ضرورت عینی، مقدماتی و حیاتی به کرسی نشانده است.
باید تلاش ها برای آزادی فعالین سیاسی و اجتماعی را از چهارچوب تلاش های بشر- دوستانه فراتر دید و اهمیت این جدال‌ها را در بطن کشمکش ها و تقابل بین جنبش های اجتماعی و نیروی سرکوب جستجو کرد. یادداشت کوتاه خود را با امید به «اتحاد عمل» های گسترده تر در کمپین آزادی فعالین سیاسی، مسائل مربوط به جنبش کارگری و مطالبات پایه ای مردم ایران به پایان می برم.
به امید آزادی شاهرخ زمانی و تمامی فعالان سیاسی در بند

بهروز کریمی زاده

۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

بیانیه 42


رضا شهابی کارگر زندانی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد

بنا به اطلاعیه شماره ی 26 کمیته ی دفاع از رضا شهابی، این فعال کارگری از سوی قاضی صلواتی قاضی شعبه ی 15 دادگاه انقلاب تهران به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است. رضا شهابی به اتهام تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و پس از بیست و دو ماه بازداشت و بلاتکلیفی به این حکم سنگین محکوم شده است. در آستانه ی روز کارگر و هم زمان با افزایش فشار به فعالین کارگری از جمله انتقال شاهرخ زمانی به بند متادون زندان تبریز این حکم برگ دیگری از سرکوب و سیاست های ضدکارگری حکومت سرمایه داری و فاشیستی اسلامی حاکم بر ایران است.
کمیته ی حمایت از شاهرخ زمانی ضمن محکومیت شدید این حکم از تمامی فعالین سیاسی و کارگری می خواهد تا با اتحاد عمل هر اقدامی که برای آزادی رضا شهابی و سایر کارگران و فعالین کارگری دربند لازم است را انجام دهند.

پیش به سوی اتحاد بیشر برای فشار بیشتر

پیش به سوی مبارزات متحدانه و گسترده با شعار:

کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد

کمیته جمایت از شاهرخ زمانی

 1391/1/26