رژيم جمهوری اسلامی بار ديگر با بگير و ببند، محاکمه و زندانی کردن فعالين کارگری بر ابعاد فشارهای خود بر جنبش کارگری ايران افزوده است. بر طبق اخبار منتشر شده فعالين کارگری شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نيما پوريعقوب و ساسان واهبی وش که از چندين ماه پيش بازداشت و در زندان های رژيم بسر می بردند، اخيرا در شهر تبريز و در يکی از دادگاههای دربسته دستگاه قضائی رژيم به احکام زندان طويل المدت محکوم شده اند. احکام صادر شده عليه اين فعالين کارگری، در چند سالِ اخير و در قبال پرونده های مشابه بیسابقه بوده است.
بر طبق حکم صادره "شاهرخ زمانی" به ۱۰ سال زندان تعزيری به اتهام تشکيل گروه مخالف نظام و يک سال حبس تعزيری به اتهام فعاليت تبليغی عيله نظام و جمعا به ۱۱ سال زندان محکوم شده گرديده است. "محمد جراحی" نيز به ۵ سال زندان تعزيری به اتهام تشکيل گروه مخالف نظام محکوم شده است. همچنين "نيما پوريعقوب" به ۵ سال زندان تعزيری به اتهام تشکيل گروه مخالف نظام و يکسال زندان به اتهام فعاليت تبليغی عليه نظام و جمعا ۶ سال زندان تعزيری محکوم شده است. "ساسان واهبی وش" نيز به ۹۱ روز زندان تعزيری به اتهام عضويت در گروه مخالف نظام، و ۹۱ روز زندان به اتهام فعاليت تبليغی عليه نظام، و جمعا به ۶ ماه زندان محکوم شده است. اينها در حالی است که "رضا شهابی" از اعضای هيئت مديره سنديکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران که بيش از يک سال قبل توسط ماموران امنيتی رژيم بازداشت شده است همچنان در زندان بسر می برد و دستگاه قضايی رژيم تاکنون چندين بار جلسه محاکمه وی را به بهانه های واهی تعليق نموده است. همچنين گفتنی است که کورش بخشنده فعال کارگری و عضو "کميته هماهنگی برای کمک به ايجاد تشکل های کارگری" روز يکشنبه ۶ شهريور ماه توسط نيروهای امنيتی در منزل خود دستگير و روانه زندان شد همچنان در بلاتکليفی بسر می برد.
اکنون نبايد بر کسی پوشيده باشد که تشديد فشار بر فعالين و پيشروان جنبش کارگری، تشديد فضای امنيتی در شهرهای مختلف ايران، يورش به خانه های مردم برای جمع آوری و تخريب آنتن های ماهواره ای همگی بخشی از يک سياست آگاهانه و برنامه ريزی شده رژيم جمهوری اسلامی با اهداف دراز مدت تر است. رژيم جمهوری اسلامی در اين شرايط که ابعاد بحران اقتصادی و فقر و فلاکت توده ای تحت تأثير بحران جهانی سرمايه داری و تداوم تحريم ها، ابعاد گسترده تری پيدا کرده است، در شرايطی که کشمکش جناح های درون رژيم بر سر استراتژی بقای رژيم عميق تر شده است، و مردم ايران تحت تأثير تحولات انقلابی در کشورهای منطقه اعتماد بنفس بيشتری پيدا کرده اند، بيش از هر زمان ديگری از رشد جنبش اعتراضی کارگران و خيزش های توده ای شهری هراسناک شده است. سران رژيم از نقش آگاهانه ای که جنبش کارگری به همت رهبرانش می تواند در دل اوضاع سياسی کنونی ايفا کند بشدت نگران است.
رژيم سرمايه داری اسلامی برای مقابله با خطر رشد اعتراضات و اعتصابات کارگری و خيزش های شهری فضای جامعه را امنيتی کرده و جنبش کارگری و ديگر جنبش های اجتماعی را آماج اقدامات سرکوبگرانه خود قرار داده است. رژيم که از نقش رهبران و پيشروان کارگری در هدايت و سازمانيابی جنبش کارگری و از تلاش آنها برای متحد و سراسری کردن مبارزه کارگران کاملا آگاه است، می خواهد جنبش کارگری را از حضور اين رهبران که محصول پيشروی اين جنبش در چند سال اخير بوده اند محروم کند، و با زهر چشم گرفتن از ديگر فعالين کارگری آنها را در پيشبرد امر مبارزاتی خود محتاط کند. اين در حالی است که طبقه کارگر ايران در مصاف هايی که در پيش رو دارد به حضور اين رهبران و پيشروان خود نياز مبرم و حياتی دارد.
فعالين و پيشروان جنبش کارگری که در شرايط حساس کنونی مبارزه خود را پيش می برند لازم است با هوشياری اهداف پشت سر نقشه های رژيم را دريابند و متحدانه برای خنثی کردن سياست های آن گام بردارند. جنبش مبارزاتی کارگران در طی سالهای اخير نسل تازه ای از فعالين و پيشروان کارگری را در دل خود پرورده کرده است. طبقه کارگر به وجود اين رهبران در مبارزه ای که پيشارو دارد نياز حياتی دارد، نبايد گذاشت که رژيم با تشديد فشارهای خود آنها را از محيط کار و مبارزه کارگران دور کند و به گوشه زندان انتقال دهد. وجود طيف نسبتا وسيعی از فعالين کارگری در شهرها و مراکز کارگری مختلف که روابط نسبتا گسترده ای با هم دارند از دستاوردهای اين دوره جنبش کارگری است که حفظ آنها از اهميت و جايگاه خاصی در امر سراسری کردن مبارزات کارگران برخوردار است. رژيم مطابق طرحی از پيش تعيين شده می خواهد با تعقيب و بگير و ببند و زندانی کردن اين رهبران، جنبش طبقه کارگر و آزاديخواهانه مردم ايران را از اين دستاوردها محروم کند. بايد يکپارچه و متحدانه با اين سياست رژيم به مقابله پرداخت. مقابله با نقشه های رژيم از همه تشکل ها و نهادهای مسقل کارگری در داخل موضع مشترک، اتحاد عمل و همکاری های گسترده را می طلبد.
در خارج کشور سازماندهی يک اعتراض و مبارزه گسترده و برپا کردن يک کارزار سياسی و تبليغاتی وسيع عليه سياست های سرکوبگرانه رژيم با حضور و مشارکت همه نيروهايی که امر خود را دفاع از جنبش کارگری و ديگر جنبش های اجتماعی و آزاديخواهانه در ايران تعريف کرده اند ضروری است. اين آکسيون ها در صورتی که بطور موفقيت آميز پيش برده شوند می توانند هزينه سرکوب فعالين کارگری را برای رژيم با لا ببرد و پيشروان کارگری را در موقعيت مناسبتری برای پيشبرد فعاليت هايشان قرار دهد.
در خارج کشور سازماندهی يک اعتراض و مبارزه گسترده و برپا کردن يک کارزار سياسی و تبليغاتی وسيع عليه سياست های سرکوبگرانه رژيم با حضور و مشارکت همه نيروهايی که امر خود را دفاع از جنبش کارگری و ديگر جنبش های اجتماعی و آزاديخواهانه در ايران تعريف کرده اند ضروری است. اين آکسيون ها در صورتی که بطور موفقيت آميز پيش برده شوند می توانند هزينه سرکوب فعالين کارگری را برای رژيم با لا ببرد و پيشروان کارگری را در موقعيت مناسبتری برای پيشبرد فعاليت هايشان قرار دهد.
حزب کمونيست ايران ضمن محکوم کردن هر گونه پاپوش دوزی و احکام صادره عليه فعالين کارگری خواهان آزادی فوری و بی قيد و شرط همه فعالين کارگری و زندانيان سياسی است.
سرنگون باد رژيم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
زنده باد سوسياليسم
کميته مرکزی حزب کمونيست ايران
۲۲ شهريور ۱۳۹۰ برابر با ۱۳ سپتامبر ۲۰۱۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر