۱۳۹۶ آبان ۱۸, پنجشنبه

رفیق نسرین رمضان علی برای اثبات ادعای کذب حزب اش اشک می ریزد!!!

رفیق نسرین رمضان علی برای اثبات ادعای کذب حزب اش اشک می ریزد!!!

مقدمه : ( با توجه به اینکه کمونیست ها هرگز به توده ها دروغ نمی گویند!!!)
ما برای احساسات رقیق ، رفیق رمضان علی احترام می گذاریم، اما با تاسف می گوییم، که ایشان از احساس انسانی و رقیق و لطیف برای پنهان کردن موارد کذب استفاده میکند؟ اشک های نسرین رمضان علی برای حزب کمونیست کارگری آگاهانه مصرف داخل، حزبی دارد. حزب کمونیست کارگری یک ادعای کذب کرده است ، حال برای اثبات ادعای کذب خود هر روز موارد کذب جدیدی به خورد اعضا ، هواداران و فعالین کارگری می دهند.  در آینده نزدیک به کذب بودن ادعا های بیشتر این حزب و لیدر و افراد مهم این حزب در رابطه با رفیق محمد جراحی با تکیه بر اسناد خواهیم پرداخت، در این نوشته نقدا" به برخی قسمت های از سخنرانی رفیق نسرین رمضان علی می پردازیم.
پس از مرگ محمد جراحی حزب" کمونیست کارگری"  فرصت طلبانه ، ادعا کرد محمد جراحی کادر این حزب بود، از این طریق می خواستند اعتبار مبارزاتی محمد جراحی را تصاحب کرده فرصت جدیدی برای تبلیغات  فرقه ای و تحمیل رویکرد لیبرالی در رهبری مبارزات را با قالب کردن رهبری فردی به جای رهبری سازمانی  بدست آورند.
( در این رابطه هجمه تبلیغات بی پایه و اساس خود را با نان قرض دادن به دیگر فعالین پیش می برند  به عنوان اینکه فلانی و فلانی ... نیز رهبر کارگری هستند حتی به فعالین مخالف خود نیز باج رهبری می دهند تا بتوانند افراد مورد نظر خود را به عنوان رهبر کارگری قالب کنند این طریقه عمل و اندیشه از ان سنت های لیبرالی این حزب است که از تئوری لیبرالی چهره شدن و  چهره سازی ریشه می گیرد. ما بار ها اعلام کردیم شاهرخ و محمد رهبر کارگری نبودند و هیچ کدام از این دو هیچ وقت ادعای رهبری کارگری را نداشتند ، رهبران کارگری باید شاخصه های داشته باشند، که تعداد کمی از فعالین موجود در جنبش کارگری شاخصه های فوق را دارند، ضمن اینکه انقلابیون و کمونیست ها هیچ وقت رهبری فردی را قبول و تبلیغ نمی کنند بلکه کمونیست ها و انقلابیون به رهبری سازمانی اعتقاد داشته و دارند.عمده اختلاف ما با احزاب لیبرالی و سوسیال دمکرات از جمله حزب کمونیست کارگری در این نقطه نهفته است.)
 با توجه به روندی که طی سه الی چهار ماه قبل از فوت محمد توسط اکیپ های مختلف از جمله اکیپ  (م . ک) پیش برده بودند،  فکر نمی کردند کسی در مقابل این ادعای کذب حزب اعتراض کند ، وقتی ما همراه تعداد دیگری از رفقا اعتراض کردیم، مسئولین این حزب دستپاچه شده فیلمی را مونتاژ کردند که از محتوای آن در موقع تهیه ناامید شده بودند، علی رغم تهیه دهها فیلم تحت شرایط ظالمانه و شکنجه گرانه علیه محمد نتوانسته بودند چیزی که می خواستند از محمد جراحی بدست بیاورند و برای همین چندان روی این فیلم که حدود 25 روز قبل از مرگ محمد تهیه شده بود حساب نمی کردند، این فیلم را کنار گذاشته بودند چون از نتیجه و محتوای آن راضی نبودند اما وقتی نا چار به استفاده شدند از روابط داخلی خود خواستند فیلم را هر چه زودتر ارسال کنند، تا تنور داغ است مثلا" جوابی به نقد ما داده باشند، اما روابط داخلی، آن را بدون ادیت بایگانی کرده بودند در نتیجه با عجله خواستند بفرستند ولی حجم فیلم بیش از سه گیگا بایت بود، باید جچم آن را کم می کردند تا بتوانند ارسال کنند و برای ادیت اصولی آن، ابزار ، متخصص و زمان نداشتند، در تاریخ 15 مهر یعنی دو روز بعد از فوت محمد فیلم فوق را به شکل آماتوری به حجم 76 مگا بایت رساندند و از طریق عوامل  م . ک ( در المان زندگی می کند و روند اذیت و آزار محمد را هدایت می کرد) ارسال کردند. آنگاه، آنها با قطع و وصل کردن بخش های از فیلم و با قصه سرای های خانم دانشفر به فکر خودشان سند ارایه کردند. حتی در همان فیلم ساختگی نیزکه تحت فشار از محمد جراحی گرفتند، محمد هرگز نگفته که عضو این حزب است ،.بعد از پخش این فیلم نه تنها مشکل ادعا های کذب  این حزب حل نشد بلکه دهها سوال به سوال قبلی اضافه شد.و بعد از ان سران این حزب برای توجیه و فریب حداقل اعضا و هواداران خود دست به تولید ده ها ادعای کذب و مانور های جدید زدند، تا جایی که اقدام به صدور قرار در پلنوم 47 کردند ( این حزب آنقدر تنزل کرده است که اعتبار پلنوم و قرار پلنوم خود را برای پاک کردن اثرات یک ادعای کذب هزینه می کند) و لیدر حزب ناچار شد سخنرانی های ضد و نقیضی در دو پلنوم ( 45 و 47) ارایه کند  رفیق حمید تقوایی در اختتامیه پلنوم 45 می گوید " ...این ورژن کمونیست باید بیاید تا که  من بتونم هر چه می خواهم بگویم و بنویسم ... فقط یه حزب که اگر بر سر قدرت بیاید من هر چه بنویسم می گیه آزادی ... به اسم می گویند حزب کمونیست کارگری اگر بیاید ..." (  https://www.youtube.com/watch?v=GiHZHfgxtLY  )اما همین رفیق در پلنوم 47 همه آزادی خواهی نمایشی خود را فراموش کرده و هنوز به حکومت نرسیده  در قرار حزبی در پلنوم  و دفاع از خود به عنوان تنها کاندیدای لیدری اعتراض کنندگان به ادعای کذب حزب اش را شارلاتان قلمداد می نماید (  https://www.youtube.com/watch?v=S8XAcYfGKb4  ) ،آیا این دو گونه گویی رفیق حمید تقوای صد در صد مشابه گفته و عمل خمینی نیست ؟ که قبل از رسیدن به قدرت گفت همه آزادند حتی مارکسیست ها حرفشان را بگویند اما بعد از کسب قدرت هر کسی حرف زد به قتل رساند، ما فعلا" شانس آوردیم که رفیق تقوایی هنوز به قدرت نرسیده است، به جای کشتن ما فعلا" ما را متهم به  شارلاتان بودن می کند. (به نقد تناقض گویی های لیدر این حزب در پلنوم 47 و 45 و اثبات اینکه شارلاتان کیست ؟ بزودی خواهیم پرداخت.) مورد دیگری که به صورت مختصر لازم به بیان است اینکه رفیق تقوایی در سخنرانی خود می گوید ما در این پلنوم قرار صادر کردیم که به جنگ تابوی برویم که مانع تحزب پذیری کارگران می شود ( نقل به مضمون است) جواب ما در این رابطه به رفیق تقوایی اینکه رفیق عزیز بهتر است از لاک خود خارج شده به جای زیاده گویی کمی هم به مطالعه بپردازید ما به شما و تمامی اعضای حزبتان توصیه می کنیم نشریات ما را که 12 سال قبل منتشر کردیم ( انقلاب سرخ و همبستگی کارگری ) را که اکنون در اینترنت هستند مطالعه کنید، خواهید دید که ما 12 سال قبل به جنگ این تابو رفتیم به نوشته های رفیق شاهرخ، رفیق حیدر و رفیق اشرفی  مراجعه کنید خواهید دید که قبل از شما به مبارزه با این تابو  پرداخته اند، به فعالیت های جمع قدم اول و کمیته حمایت نگاه کنید سالها قبل از شما به این نتیجه رسیده اند که باید با این تابو مبارزه کردو البته وجود احزابی مانند حزب شما باعث تحزب گریزی کارگران و باز تولید این تابو می شوند این مورد را باید با نقد از خودتان شروع کنید، ما می دانیم شما برای پوشش دادن ادعای کذب خودتان در رابطه با محمد جراحی این موارد را بیان می کنید در واقع اراده مبارزه با تابو فوق در حزب شما وجود ندارد برای اینکه عملکرد تا کنونی حزب شما نه تنها کارگران را برای تحزب یابی جذب نکرده بلکه صد ها عضو خودتان را با عملکرد فرقه ای خانه نشین کردید شما اگر خیلی راست می گوید از خانه نشین کردن اعضای خودتان به خاطر حفظ ریاست صرف نظر کنید، در این رابطه نیزما "شارلاتانها" بعدا" صحبت خواهیم کرد و اسنادی نشان خواهیم داد، تا معلوم شود شارلاتان کیست؟ این مقدمه برای این است که آقایان و خانم ها حمید تقوایی ، آسنگران، دانشفر ، محسن ابراهیمی ، صابر و ... بداند ما به موقع نوشته ها و گفته های آنها را رو به جنبش نقد خواهیم کرد، بدانند،؛ ما اعتقاد داریم باید به کسانی که دچار اشتباه یا انحراف می شوند، فرصت داد تا اشتباه خود را جبران کنند و بهتر است تذکر داده شود، اما وقتی کسانی به تذکر توجه نکردند و آگاهانه  ادعای کذب و حرکت های ضد کارگری را ادامه دادند باید مهلت داد تا بیشتر حرف بزنند تا بر مبنای مصداق شعری که " پسته تو خالی چون دهان باز کند رسوا شود" کار ها پیش برود. بنا براین آنها هنوز زمان دارند حرف بزنند و گاف های بیشتری بدهند. در این نوشته نوبت نقد برخی از گفته های رفیق رمضان علی است. با توجه به اینکه طبق اسناد ارایه شده توسط خانم دانشفر که اگر به فرض محال بپذیریم، داستان سرای های خانم دانشفر درست باشد، محمد از 13 شهریور تا 13 مهر( یعنی فقط یک ماه) عضوحزب کمونیست کارگری شده بود ، حال خانم رمضان علی داستان جدیدی سر داده است.
خانم رمضان علی در سخنرانی که به مناسبت گرامی داشت محمد جراحی در کلن آلمان که به احتمال بسیار، هدایت کننده شکنجه علیه محمد جراحی یعنی م. ک نیز حضور داشته ، ( این شخص بیشتر از بقیه از کذب بودن ادعای حزب اطلاع داشت اما ایشان نیز به خانم رمضان علی آگاهی نمی دهد که بیش از این آبروی خود و حزب را با ادعا های بی پایه و اساس نبرد و اجازه می دهد همرزم اش این چنین خود را به با طلاق پرت کند)، خانم رمضان علی  می گوید :
1 –با محمد جراحی از سال 2005  از طریق یاهو مسنجر ارتباط داشت، ما می گویم کسانی که محمد جراحی را می شناسند می دانند که او هرگز حتی تا زمان مرگش آدرس ایمیل نداشت و یا با یاهو مسنجر یا اینترنت کار نمی کرد.و ...
2- باز ایشان می گوید اولین بار در سال 1386 دستگیر شد و تقریبا" چند ماهی در زندان بود و خودش خبر داد و عکس اش پخش شد .
 ما می گوییم این دستگیری محمد اولین بار نبود و در این دستگیری محمد تنها چهار روز بازداشت بود و تنها پرونده ای برای او ساختند و با قرار وثیقه آزاد شد و چون محل کارش عسلویه بود به عسلویه رفت ، همچنین عکس محمد جراحی نه در 86 و نه در 87 توزیع نشد بلکه برای اولین بار عکسی که در این لینک (http://chzamani.blogspot.ca/2011/07/4.html) قرار دارد در تاریخ 10/ 4/ 1390 توزیع گردید و تا آزادی محمد در تاریخ  19/5/1395 تنها عکسی از محمد جراحی است که در شبکه های اجتماعی و عمومی وجود دارد. همچنین بیان این موضوع مفید است که بدانیم چون ارتباط ما با هسته جنبش دمکراتیک کارگری در تبریز جهت حفظ امنیت رفقا تنها از طریق رفیق شاهرخ زمانی بر قرار بود و بعد از دستگیری او در 17 /3/1390 هیچ کس جز خانواده ها از دستگیری همرزمان شاهرخ  و از جمله از دستگیری محمد جراحی اطلاع به شکل عمومی نداشتند تا اینکه رفقا توانستند ارتباط امنی بر قرار کنند و این موضوع 23 روز طول کشید و بعد از این است که بیانیه شماره 4 کمیته حمایت از شاهرخ زمانی به تاریخ 10 / 4 /1390 زندانی بودن محمد جراحی را که همراه شاهرخ دستگیر شده بود اعلام کرد. اگر به بیانیه ها و اطلاعیه های تشکل ها و احزاب و سازمانها که در مورد دستگیری شاهرخ اعلام حمایت و دفاع کردند دقت کنید خواهید دید که همه انها تنها از شاهرخ اسم می برند چون هیچ کدام قبل از صدور بیانیه شماره چهار کمیته حمایت از شاهرخ زمانی از دستگیری بقیه خبر نداشتند ، این یک مورد نشان می دهد اگر خانم رمضان علی و دیگر اعضای حزبش ادعای ارتباط داشتن شان با محمد کذب نبود و اگر با محمد کوچک ترین ارتباطی داشتند باید طی 23 روز از تاریخ دستگیری محمد و شاهرخ تا صدور بیانیه شماره چهار در تاریخ 10/4/1390 زندانی بودن محمد جراحی را اعلام می کردند.
3- ایشان می گوید محمد در سال 2006 اقدام به ساختن سندیکای نقاشان تبریز کرد و به هیمن خاطر دستگیر و زندانی شد. ما می گوییم محمد هر گز برای ساختن سندیکای نقاشان تبریز اقدام نکرد و هنوز هم در تبریز سندیکای نقاشان وجود ندارد. و با اتهام ساختن سندیکای نقاشان در تبریز او را دستگیر نکردند، بلکه رفقای ما شاهرخ و محمد و ... از طروق مختلف نشریاتی  مانند(  انقلاب سرخ ، همبستگی کارگری، بذر ، خاک ، اتحاد کارگری ، اخبار کارگری و ...) را به آدرس قهوه خانه ای در تبریز برای محمد می فرستادند و او در تبریز و شهر های اطراف، آنها را توزیع می کرد (  http://komitedmj.blogspot.ca/  ) و زمانی که پلیس بسته نشریات کمیته پیگیری ( اتحاد کارگری و اخبار کارگری) را در قهوه خانه فوق کشف کرد محمد را دستگیر کردند. پرونده ساختند و تنها چهار روز باز داشت بود . ( تا آن زمان حتی اعضای کمیته پیگیری به جز دو نفر از فعالیت محمد جراحی اطلاع نداشتند بعد از این ماجرا محمد به عضویت کمیته پیگیری دعوت شد. این مورد نیز نشان می دهد ادعای خانم رمضان علی که با محمد از سال 2005 ارتباط داشت کذب محض است. هم چنین محمد در برخی از مصاحبه هایش از فعالیت های خود حرف می زند از انجمن سلامت آذربایجان و کمیته های مربوط به آن و کمیته پیگیری و همچنین از هیت باز گشایی سندیکای نقاشان تهران و حضور در جلسات هیت موسس سندیکای شرکت واحد سخن می گوید ، ولی هیچ وقت از سندیکای نقاشان تبریز حرف نزده است، اما ما احتمال می دهیم خانم رمضان علی نادانسته و بدون مطالعه و تحقیق فکر کرده است چون محمد اهل تبریز بود و از سندیکای نقاشان حرف زده بنا براین بدون تحقیق و بدون اگاهی و بدون گوش کردن به مصاحبه های او از سندیکای نقاشان تبریز سخن گفته که مثلا" خودش را در رابطه با محمد فرد مطلعی نشان بدهد که متاسفانه از روی بی ربطی و نا اگاهی به کاهدون زده است. حال چگونه می تواند چنین گافی را پاک کند ؟ احتمالا" بر مبنای سنت حزبش چند مورد کذب دیگری ارایه خواهد کرد.
4- خانم رمضان علی می گوید در سال 1387 محمد مجددا" دستگیر و زندانی شد و این بار هم مدتی در زندان بود و با وثیقه آزاد شد . ضمن اینکه ایشان و بقیه دوستانش هیچ وقت دقیق نمی گویند محمد هر بار برای چه و به چه اتهامی دستگیر شده بود.
ما می گویم محمد وقتی در عسلویه بود او را به خاطر پرونده ای که به دلیل کشف نشریات کمیته پیگیری ساخته بودند غیابا" در دادگاه محاکمه کردند و چهار ماه حکم صادر کردند و وقتی محمد از عسلویه به تبریز برای مرخصی امده بود محمد را دستگیر کردند ولی وکیل او( برنامه ریزی برای وکیل توسط شاهرخ انجام می گرفت) توانست به دادگاه ثابت کند که دادگاه احضاریه ها را به محمد نرسانده بود بنا براین محمد تبرئه شد و این روند یک  ماه طول کشید و در این دستگیری محمد یک ماه زندانی بود و چون تبرئه شد او را بدون وثیقه آزاد کردند بنابراین  گفته ای خانم رمضان علی که او را با وثیقه آزاد کردند نشانه بی اطلاعی و بی ربطی ایشان به موضوع محمد است. این ماجرا را وکیل او می تواند دقیق تر توضیح بدهد. ما این موارد را توضیح می دهیم تا فعالین کارگر بدانند این حزب و اعضای مرکزی آن از هر چه می گویند بی اطلاع هستند بنا براین  مجبور می شوند ادعای کذب ارایه کنند.
وقتی اعضای مهم  یک حزب اینقدر بی پایه و بی اساس و کذب سخن می گویند معلوم می شود که ادعای آنها از بیخ و  بن بی اساس است. اما چرا این افراد از خود نمی پرسند چرا این همه خود را دچار مشکل می کنند؟ واقعا" چه چیزی بدست می آورند؟ و اعضای دیگر و هواداران این حزب چگونه از این افراد نمی پرسند چقدر می خواهید فریب کاری کنید و ادعا های کذب را ادامه بدهید؟
یکی دیگر از خطا های عمدی اعضای مهم از جمله لیدر، آسنگران ، صابر ، دانشفر و ...  حزب فوق اینکه می گویند اعتراض کنندگان به ادعای کذب حزب کمونیست کارگری ضد حزب و ضد تحزب یابی هستند و مستقل از حزب کمونیست بودن را برای کارگران یک حسن می دانند ، هر کسی نوشته ها و صحبت های رفقای ما ( شاهرخ زمانی ، حیدر عمو اوغلی و ... ) را خوانده و شنیده باشند خوب می دانند که ما نه تنها ضد حزب و ضد تحزب یابی کارگران نیستیم بلکه اعتقاد داریم حزب طبقه کارگر وجود ندارد و باید ساخته شود، و تا زمانی که حزب انقلابی طبقه کارگر ساخته نشود طبقه کارگر نمی تواند یک طبقه مستقل و طبقه ای برای خود باشد بنا براین بدون حزب انقلابی طبقه کارگر داشتن استقلال ماهیتا" طبقاتی برای کارگران و تشکل های کارگری تحلیل و باور غلط است و بدون وجود چنین حزبی نه تنها تمامی کارگران و تشکل های کارگری بلکه حتی احزاب سیاسی چپ نیز نمی توانند از جهت ماهیت مبارزات طبقاتی مستقل از تسلط تئوریک ، ایدولوژیک و پراتیک مورد تایید و مورد نظر سرمایه داری که سازمان یافته مسلط برنبرد طبقاتی است، باشند. تنها در بهترین حالت استقلال شکلی را می توانند حفظ نمایند، جالب است بدانیم تطهیر وابستگی مالی و یا دریافت کمک مالی از نهاد های سرمایه داری با این توجیه که پول حلال و حرام ندارد دقیقا" نشان از عدم استقلال تئوریک ، ایدولوژیک و پراتیک است. که به دلیل عدم وجود حزب واقعی طبقه کارگر  وضعیت احزاب موجود که هر کدام به شکل مستقیم یا غیر مستقیم به جناحی از سرمایه داری جهانی و یا به جناحی از سرمایه داری داخلی وابسته بوده و توان کسب استقلال طبقاتی ندارند، از این جهت است که حزب کمونیست کارگری ماهیتا" یک حزب سوسیال دمکرات  است. این مورد نیز یکی دیگر از نشانه های عدم وجود حزب انقلابی طبقه کارگر است. ما از خوانندگان می خواهیم برای دریافت دقیق گفته ما به متن (  موضع ما در مقابل انواع سرمایه داری، جنگ افروزان و انحرافات مدافعانش،  ) که در تاریخ  30 مرداد 1396 تهیه شده است و رفیق محمد جراحی نیز این موضع گیری را امضا کرده است در آدرس زیر مطالعه نمایند(  http://www.azadi-b.com/J/2017/10/post_409.html  ). باز لازم به توضیح است  قصد ما ساختن حزبی مانند حزب کمونیست کارگری که یک کلوپ سوسیال دمکراتیک است و طی مدت عمر خود ثابت کرده است به درد سازماندهی طبقه کارگر و هدایت انقلاب نمی خورد، و هر روز راست تر و راست تر می شود، نیست.
حال سوال دیگر اینکه آیا سران حزب کمونیست کارگری مانند رفیق حمید تقوایی از نظرات ، نوشته ها و گفته های ما خبر ندارند؟ و انها را نخوانده اند و نشنیده اند؟ که این چنین به ما اتهام ضد تحزب یابی وارد می کنند؟ یا خبر دارند و خوانده و شنیده اند بلکه برای رها کردن یقه خود از پاسخگویی، خود را به  کوچه علی چپ می زنند؟ اگر خبر ندارند ولی این چنین با یقین حرف می زنند چنین افراد هرگز قابل اعتماد و انقلابی نیستند و اگر خبر دارند و  گفته ها و نوشته های ما را وارونه جلوه می دهند خطای شان عمدی است که ضد کارگری محسوب می شود. ما می گوییم همه انها خبر دارند حداقل نوشته های شاهرخ و حیدر و ... را خوانده ، یا شنیده اند بنا براین این افراد برای پنهان کردن خطا و انحراف خود به تحریف نظرات ما و اقدام به ادعای کذب می کنند. مارکس در این رابطه گفته جالبی دارد : " شرم احساس انقلابی ست" چرا رهبران این حزب از این همه ادعای کذب شرم نمی کنند؟ جالب است اعضای این حزب که می دانند بسیاری از گفته های خانم رمضان علی کذب هستند به او تذکر نمی دهند و به شعور شنودگان به شکل سازمانی اهانت می کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به لینک های زیر مراجعه کنید.
 فریده جعفری ، بهرام دبیری، البرز ولی زاده
10 آبان 1396
1 - لینک سخنرانی خانم نسرین رمضان علی
2- لینک بیانیه رفقا در جهت تکذیب ادعای کذب حزب کمونیست کارگری
3- لینک نقد و رد گفته های حمید تقوایی
4- لینک تجزیه و تحلیل و نقد فیلم و مصاحبه ساختگی حزب کمونیست کارگری و نقد داستان سرای شهلا دانشفر
5- لینک بیانیه صادر شده توسط "کمیته دفاع از محمد جراحی" در رابطه با دستگیری او در تاریخ 2 / تیر ماه /  1387 و لینک های از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی که در مورد دستگیری های محمد در سالهای 86 و 87 توضیح داده اند در زیر است
6- لینک های متن " موضع ما در مقابل انواع سرمایه داری، جنگ افروزان و انحرافات مدافعانش،"
http://chzamani.blogspot.ca/2017/10/blog-post_15.html


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر