سعید شیرزاد، ۲۵ دی ماه با لبهای دوخته در ۳۷مین روز اعتصاب غذای خود به دنبال بیهوشی به بیمارستان
امام خمینی منتقل شد. پیکر نحیف و چهره تکیده و چشمان بیفروغش به تنهایی گویای آن
است که در این ۳۷ روز چه بر او گذشته، اما با این وجود هنوز استواری و سرسختی را به وضوح
می توان در او دید. سعید شیرزاد آن قدر با چهره زشت سرمایه داری آشناست و آن قدر فقر
و محرومیت و حاشیه نشینی و کودک کار را دیده و لمس کرده است که به این سادگیها نشکند.
او جایگاه خود را در مبارزه طبقاتی می شناسد. انگیزههای طبقاتیاش به تنهایی ضامن
مقاومت تاکنونی او بوده است. سعید شیرزاد از جسم و روان خود مایه گذاشت تا صدای دیگر
زندانیان در اعتصاب غذا باشد. ما به سعید شیرزاد می گوییم که صدای او بسیار بیشتر از
رفرمیست هایی که خیل عظیمی از رسانهها را با خود دارند، شنیده شد. او توانست به سهم
خود حساسیت و توجه افکار عمومی را به سوی وضعیت زندانیان درگیر اعتصاب غذا جلب کند.
با این حال «سعید شیرزاد»ها کم هستند و یک جنبش سخت نیازمند چنین انگیزهها و نیروهایی.
هر یک روز اعتصاب غذای سعید عزیز، ما را نگران از دست رفتن چنین شخصیت مقاومی می کند.
ما فعالین سندیکای نقاشان البرز از سعید عزیز می خواهیم که به نفع جنبش، به اعتصاب
غذای خود پایان دهد و ما قول می دهیم که هر آن چه در توان داریم برای حمایت از او و
آزادیاش به عنوان یک رسالت طبقاتی انجام دهیم. سندیکای نقاشان البرز نیز فراز و فرودهای
بسیاری را از سر گذرانیده و برای برخورداری از یک حق ساده و ابتدایی، یعنی تشکل مستقل،
با فشارها و ارعابها و تهدیدهای بسیاری رو به رو شده است. از همین رو به خوبی می دانیم
که به تنهایی نمی توانیم از عهده این وظیفه، آن گونه که باید، بربیاییم. از همین رو
همه فعالین کارگری را فرامی خوانیم تا با اتحادعمل برای آزادی سعید شیرزاد، بنا به
ابتکار عمل خود سهمی در حمایت از او ایفا کنند. درگذشت شاهرخ زمانی در زندان شاید تلنگری
باشد به ما تا ضرورت و فوریت چنین اقدام متحدانهای را ازنو به یاد بیاوریم.
سندیکای نقاشان استان البرز
۲۵ دی ۱۳۹۵
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر