۱۳۹۱ آذر ۶, دوشنبه

ارمغان سرمایه داری در آستانه سال 2013: کوره های آدم سوزی


اطلاعیه اتحاد بین المللی در رابطه با فاجعه آتش سوزی کارخانه تولید پوشاک در بنگلادش
ارمغان سرمایه داری در آستانه سال 2013: کوره های آدم سوزی

بنا به گزارش های منتشر شده، شنبه شب 24 نوامبر، بر اثر آتش‌سوزی مهیبی در یک کارخانه تولید پوشاک در شهر داکا، پایتخت بنگلادش، حداقل 112 نفر کشته و تعداد زیادی مجروح شدند. همانند آتش سوزی های دیگر در مراکز کار، از جمله فاجعه آتش سوزی در یک کارخانه پوشاک در شهر کراچی پاکستان در سپتامبر گذشته که منجر به کشته شدن بیش از سیصد کارگر شد، از نظر سرمایه داران و مقامات دولتی این بار نیز  هنوز علت اصلی این آتش سوزی مشخص نیست و مقامات دولتی، دستور تحقیق و پیدا کردن مقصرین این آتش سوزی را داده اند.
به همین سادگی 112 کارگر بنگلادشی در کوره آدم سوزی سودجویی سرمایه می سوزند و جزغاله میشوند و مقامات دولتی نیز قول تحقیق پیرامون علت این حادثه را می دهند. با تکرار پیاپی این فجایع انسانی، گویا در اتش سوختن  دستجمعی کارگران دارد به بخشی از اخبار روزانه و معمولی رسانه ها تبدیل می شود.  پی بردن به دلایل این آتش سوزی ها نیازمند دانش زیادی نیست. یک بازرس کارگری می تواند با بازدید معمولی از این نوع  کارخانه ها، دهها مورد، از جمله به قول مدیر عملیات آتش نشانی، نبودن درب خروجی در یک ساختمان هفت طبقه را به عنوان یکی از  این دلایل، در کنار دهها مورد از عدم رعایت شرایط ایمنی کار، تایید کند. اما پرسش اصلی این است که چرا کسی در قبال این حوادث مسئولیت نمی پذیرد و برای پیشگیری از وقوع چنین فجایع انسانی اقدام نمی کند؟ واقعیت این است که تا زمانی که عدم رعایت عامدانه شرایط ایمنی کار در مراکز تولید که منجر به مجروح شدن و مرگ کارگر می شود، جرم جنایی شناخته نشود، سرمایه داران با حرص سودجویی سیراب ناشدنی، هزینه تامین امینی کار را نمی پردازند. تا هنگامی که شرکت های تجاری بزرگ و فروشگاهای زنجیره ای که بخش  قابل ملاحظه ای  از سود آنان از  راه صرفه جویی در هزینه ایمنی کار و استثمار کار فوق ارزان تامین میشود، مورد اعتراضات همه جانبه و بنیانی قرار نگیرند، و در خلاء تحریم کالاهای آنها، این شرکتها بدون دغدغه به کسب مافوق سود ادامه خواهند داد. بدون مجبور کردن کارفرمایان محلی و مشتری های اصلی این کارخانه ها یعنی فروشگاههای زنجیره ای در قلب کشورهای سرمایه داری به رعایت شرایط ایمنی کار ، تراژدی های انسانی نظیر آتش سوزی در کارخانه پوشاک در حومه داکا، در کارخانه های دیگر نیز تکرار خواهد شد.
اتحاد بین المللی با اندوه فراوان، جان باختن کارگران در این اتش سوزی را به بازماندگان و خانواده های آنان و به طبقه کارگر بنگلادش تسلیت می گوید و همراه با آنان خواهان مجازات عاملین این فاجعه است. اتحاد بین المللی، مبارزه برای تامین شرایط ایمنی کار و  جرم جنایی شناخته شدن تخلف از آن را یک از عرصه های مهم مبارزه جهانی کارگران علیه نظام ضد انسانی سرمایه داری می داند و برای برسمیت شناسی آن در همه کشورها تلاش می کند.

اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
۲۵ نوامبر ۲۰۱۲

پیام پدرام نصراللهی فعال کارگری در بند



کمیتۀ هماهنگی برای کمک                                                                                    دوشنبه ٢٩ آبان ١٣٩١

کارگران، زحمتکشان و مردم رنج دیده ی ایران!
حجم فقر و تنگدستی، فشار، ناامنی، یاس و ناامیدی پیوسته در حال افزایش است. فشار سنگین و ویرانگر اقتصادی، شیرینی زندگی را به کام بخش عظیمی از اقشار جامعه تلخ نموده و تنگدستی همچون کابوسی شوم، دمادم رعشه بر پیکر نیمه جان تهی دستان انداخته است. حرمت و کرامت انسانی تان مورد لگدمال سرمایه و سرمایه داری قرار گرفته، و دستان پینه بسته ی شما، دیگر نه به دهانتان، که به زانوی شکسته تان رسیده است.
بحران دوره ای سرمایه داری، که چند سالی است گریبان خشن ترین چهره ی تاریخ سرمایه داری جهانی را که همانا نئولیبرالیسم است را گرفته و رکود سنگین اقتصادی سراسر دنیای سرمایه داری را مه آلود کرده و حافظان سرمایه را به هراسی جدی انداخته است. کابوس اعتصاب ها و اعتراض های سراسری خواب خرگوشی شان را برهم زده و شیپور انقلاب کارگری هر دم آرامش سنگین شان را بر هم می زند؛ و رویای فرمانروایی افسانه ای شان را به پریشان روزی، و اکسیر جاودانگی شان را به سرابی مبدل کرده است.
دولت سرمایه داری ایران نیز به موازات و پیرو سیاست های سرمایه داری جهانی، به اشکال مختلف معیشت کارگران را مورد تعرض قرار داده، تا بدین ترتیب مَفَری برای گریز از تنگناهای موجود خود بیابد. به نام حمایت از رنجبران و تهی دستان، طرح هدفمند کردن یارانه ها، که البته حذف یارانه هاست را به اجرا درمی آورد؛ تا بدین وسیله استثمار نوظهور و بی شرمانه ی خود را عریان تر سازد.
کاهش توان خرید و خالی شدن فزاینده ی سفره ی کارگران، سقوط هرچه بیشتر به زیر خط فقر، افزایش فاصله با استانداردهای زندگی، کاهش امید به زندگی، افزایش ناهنجاری های اجتماعی، عمیق تر شدن شکاف طبقاتی و دهها مورد دیگر از نتایج ویرانگر و زیانبار حذف یارانه ها و سیاست های غلط ضد کارگری سرمایه داری ایران است، که کارگران و رنجبران را به مثابه ی شمعی در باد تهدید به خاموشی و نابودی می کند.
کارگران و زحمتکشان! امر رهایی از ستم طبقاتی، یک تابلو نیست که با نصب آن بر تارک تاریخ، دیگر نشانی از بردگی و زندگی رقت بار نماند؛ باید برای ساختن تاریخ پیشا روی خود و زدودن هرگونه نابرابری از زندگی انسان و نابودی استثمار انسان به دست انسان، شیپور بیداری را به منظور به هم پیوستن طبقه ی کارگر، در صفوفی به هم پیوسته و متحد، در تشکل های خودساخته و مستقل به صدا درآوریم؛ تا در سایه ی آن تعالی انسان و طلیعه ی رهایی محقق گردد!
پدرام نصراللهی فعال کارگری در بند

عضو کمیتۀ هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

٢٣/٨/١٣٩١

۱۳۹۱ آذر ۳, جمعه

بیانیه 58


              یک صدا برای حمایت از زندانیان سیاسی به پا خیزیم
در حالی که حاکمیت اسلامی - سرمایه داری هر روز وضعیت خود را آشفته تر از دیروز می بیند مطابق معمول 34 سال گذشته فشار مضاعفی را بر زندانیان سیاسی وارد می کند. اوضاع نا به سامان حکومت اسلامی به لحاظ خارجی، نارضایتی عمیق توده ها، بحران اقتصادی فراگیر و شکاف های درونی حکومت باعث شده است تا جمهوری اسلامی در ضعیف ترین نقطه، در طول حیات جنایت کارانه ی خود بایستد.
نظام جمهوری اسلامی که در تمامی سالیان گذشته بر پایه ی سرکوب، جنایت، اعدام و زندانی کردن فعالین سیاسی و انقلابیون سر پا مانده است، در این برهه نیاز هر چه مبرم تری به سرکوب احساس می کند. نمونه ی ستار بهشتی گواهی است بر عمق جنایت های این رژیم. وی اگر درون جناح های حاکمیت باقی می ماند قطعا که چنین سرنوشتی نداشت، نوشته های او گواه است که وی تمامیت رژیم حاکم بر ایران را نفی کرده و به همین دلیل هم بدترین عقوبت برایش در نظر گرفته شد.
بیش از 100 زندانی در یک ماه اخیر اعدام شده اند، در هفته ی اخیر پدرام نصراللهی عضو کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری روز 24 آبان ماه بازداشت و برای گذراندن دوران محکومیت 19 ماهه ی خود به زندان سنندج منتقل شد در حالی که تنها جرم وی فعالیت کارگری  و عضویت در کمیته ی هماهنگی است که بنا بر تمامی قوانین بین المللی که جمهوری اسلامی نیز آن ها را امضا کرده کاملا قانونی است و رضا شهابی روز 2 آذر در حالی که انگشتان دستش به دلیل عدم رسیدگی به موقع بی حس شده بود به بیمارستان منتقل شده است. پیش تر بارها نسبت به وضعیت وخیم وی در زندان هشدار داده شده و این هشدارها همواره با بی اعتنایی سرمایه داری حاکم بر ایران روبه رو شده بود. این ها تنها گوشه ای از سرکوب هر روزه ی اعمال شده در جامعه و به طور خاص علیه فعالین سیاسی و کارگری است.
رژیم با وجود بحران اقتصادی به خوبی از نقش کارگران و فعالین کارگری در جامعه آگاه است و به همین دلیل هم سعی در سرکوب هر چه بیشتر این فعالین دارد و در همین راستا یورشی همه جانبه را به فعالین کارگری  و دست آوردهای جنبش طبقه ی کارگر در ایران تدارک دیده است. در این شرایط تنها راه اعتراض و اقدام متحدانه علیه این سرکوب ها و حمایت همه جانبه از زندانیان سیاسی است. در همین راستا آکسیون هایی در نقاط مختلف جهان در روز 24 نوامبر 2012 برگزار خواهد شد.
کمیته ی حمایت از شاهرخ زمانی از تمامی  نهاد ها کارگری ، حقوق بشری ، فعالین کارگری ، زنان ، دانشجویان به صورت جهانی و داخلی و از احزاب و سازمان ها درخواست می کند تا در این آکسیون ها به طور متحدانه شرکت کنند و  از روابط مختلف بین المللی خود در سازمان دهی عملی اعتراضات و حمایت ها استفاده کنند و دست به اعتراضات برنامه ریزی شده مداوم و مستمر عملی و متحدانه در نقاط مشترک دست بزنند.
مسلما آزادی زندانیان سیاسی بخش مهمی از مبارزه ی طبقاتی است و می توان و باید که این ماشین جنایت و کشتار را متوقف کرد. پس:

گسترده باد اعتراضات سازمان یافته برای آزادسازی زندانیان
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
1391/9/3

۱۳۹۱ آذر ۲, پنجشنبه

بیانیه 57




به اعتراضات جهانی علیه اعدام بپیوندیم

در ایران مبارزه مداوم طبقاتی و مبارزه علیه استبداد ،نابرابری و سرکوب طی دهه های متمادی بلا انقطاع در جریان است . در یک طرف طبقه کارگر و توده های مردم برای کسب زندگی انسانی و برقراری عدالت  و برابری بی وقفه از هر طریق ممکن مبارزه می کنند و در مقابل این مطالبات و مبارزات حق طلبانه و آزادیخواهانه سرمایه داری با عوامل مختلف و اکنون توسط عامل ارتجاعی خود یعنی جمهوری اسلامی قرار داد. و هر روز به شدت سرکوب برای حفظ وضعیت موجود و بازپس گیری دست آوردهای مبارزات طبقاتی و آزاد یخواهانه تاریخی و همچنین تحمیل رویکردهای هر چه ارتجاعی تر می افزاید .جمهوری اسلامی سرمایه داری طی 34 سال  عمر ننگین خود بطور مداوم دچار انواع بحرانهای ساختاری و خود ساخته داخلی و جهانی بوده است و برای پاسخگویی به این بحرانها سرکوب، دستگیری ،پرونده سازی ،محاکمه و زندان و اعدام را علیه تشکل ها ،احزاب و سازمانها ، نهادها و فعالین و مبارزان و جوانان و توده ها هر روزه  و به شدت  ادامه داده است. اکنون که تحت فشار فزاینده مبارزات داخلی و جهانی کارگران، جوانان ،نیروهای آزادیخواه و ... و همچنین تحت فشار بحرانهای سرمایه داری و جنگها و درگیریهای منطقه قرار دارد دوباره سرکوب و اعدام ها را در زندانها به شدت افزایش داده است .
برای مقابله ، افشا و به عقب راندن ارتجاع اسلامی و سیاستهای ضد کارگری و ضد انسانی هیچ گروه و تشکیلاتی و انسان های منفرد و پراکنده ای به تنهای نمی توانند کار مفیدی به انجام برسانند در این مبارزه اتحادی هرچه گسترده ، برنامه ریزی شده و مداوم و مستمر لازم است . مبارزه در جهت لغو اعدام و شکنجه ، جلو گیری از دستگیری و پرونده سازی و محاکمه و زندانی کردن کارگران و فعالین سیاسی و وادار کردن جمهوری اسلامی در جهت آزادی زندانیان فعلی همه بلا استثنا از نقاط صد در صد مشترک میان فعالین نامبرده است.
 هزاران نفر طبق برنامه و سیاست ارتجاعی جمهوری اسلامی در انتظار قتل دولتی در زندان ها به سر می برند هزاران نفر به دست شکنجه گران اسلامی به صورت پنهان و آشکار زیر شکنجه به قتل رسیده اند که از جمله نفرات اخیر ستار بهشتی در تهران  ، مراد پور در زندان تبریز و جلیل سوئدی از اهواز زیر شکنجه به قتل رسیده اند ولی صدها نفر هنوز آشکار نشده اند و همچنین دهها هزار نفر در دهه شصت توسط ماموران و عاملین حکومت اسلامی با  دستور بالاترین مقامات از جمله شخص خمینی و آگاهی تمامی افراد و مقامات حاکمیت اسلامی سرمایه داری  قتل عام شدند و پس از دهه شصت قتل عام ها و قتل های جمعی و فردی با فراز و نشیب ها همچنان بی وقفه ادامه داشته است که هم اکنون رو به افزایش است.
همرزمان ما تاکید می کنیم که تنها راه مقابله با سیاست های قتل دولتی (اعدام انسانها) و دیگر انواع سرکوبها مبارزه متحدانه با برنامه ریزی و سازمان یابی گسترده ، مستمر و مداوم و استفاده از تمامی امکانات داخلی و خارجی است . در این جهت اکنون با پیوست به اعتراضات 24 نوامبر می توانیم یک قدم مثبت و بلند بر داریم .

اعدام انسان به هر دلیل و به هر شکلی قتل است
قاتلین باید محاکمه شوند
قانون اعدام باید لغو گردد .
فعالین کارگری و سیاسی آزاد باید گردند
قانون اعدام ابزاری برای سرکوب مبارزات حق طلبانه است

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
2/9/1391

۱۳۹۱ آبان ۲۵, پنجشنبه

انتخاب تلاشگر حقوق بشر سال 2012 برای دریافت دومین جایزه حقوق بشری شهر بوخوم


 کانون حقوق بشری ایران آزاد از سال گذشته ( 2011 ) به مناسبت روز 10 دسامبر، روز جهانی حقوق بشر، جایزه ای را به صورت نمادین به یک نفر از کوشندگان و کنشگران حقوق بشر در ایران اهدا می کند. 
این جایزه یک اثر هنری ارزشمند است که همه ساله به دست توانای هنرمند گرانقدر ایرانی آقای ناصر صوفیانی
طراحی و ساخته می شود. سال گذشته این جایزه توسط خانم دکتر شیرین عبادی به خانم خدیحه مقدم به پاس سال ها تلاش شان در راه احقاق حقوق بشر، به ویژه حقوق زنان و کودکان در ایران، اهدا گردید.
مسلمن تمامی کنشگران شناخته شده و گمنام حقوق بشر در ایران استحقاق دریافت جوایزی از این دست را دارا می باشند، اما به سبب محدودیت های موجود تنها می توان هرساله به یکی از آنان به نمایندگی از همه و به صورت نمادین چنین جایزه ای را تقدیم کرد. 
امسال ما برآن شدیم که این انتخاب با مشارکت هرچه گسترده تری از سوی کنشگران حقوق بشر صورت گیرد. از این رو پس از ماه ها بررسی دو نفر را که به نظر ما واجد شرایط لازم هستند به مردم و به ویژه کوشندگان حقوق بشر معرفی می کنیم تا با مشارکت عمومی یکی از آنان به عنوان نماد تلاش برای حقوق بشر در ایران انتخاب شود. 
این دو نفر یکی آقای شاهرخ زمانی، فعال محبوب و شناخته شده حقوق کارگران و دیگری آقای جاوید هوتن کیان، وکیل خانم سکینه محمدی آشتیانی است که به سنگسار محکوم شده بود. شرح مختصری از تلاش های این دو انسان مبارز به همراه رنج هایی که متحمل شده و می شوند ضمیمه است.
ما از تمامی دست اندرکاران حقوق بشر تقاضا می کنیم فعالانه در این رای گیری شرکت کرده و شرح زندگی، مبارزه و رنج های این دو انسان فداکاررا در سطحی هرچه گسترده تر اطلاع رسانی کنند. شاید با این کار و تحت تاثیر فشار افکار عمومی و سازمان های حقوق بشری جهانی، بخشی از فشار سنگینی که در زندان های مخوف جمهوری اسلامی بر این دو انسان مبارز و آزاده می رود، تخفیف یابد و خطری که جانشان را تهدید می کند برطرف شود






جنايت رژيم عليه ستار بهشتي محکوم است!


جنايت رژيم عليه ستار بهشتي محکوم است!

نماند ستمکار به روزگار /  بماند بر او لعنت پايدار

ستار بهشتي جوان کارگر وبلاگ نويس  و روشنفکري که  با درد و رنج از خانواده اي ستم کشيده در شهرستان رباط کريم زندگي درد مندانه اي را  ميگذارند پس از بازداشت توسط نيروهاي امنيتي رژيم سرکوبگر جمهوري اسلامي  ايران پس از تحمل چند روز شکنجه بالاخره توان مقاومت را از دست داده و به شهادت رسيد.
 رژيم حتي از تحويل دادن جسد او به خانواده اش جلوگيري کرد و اجازه آخرين وداع با جسد را به خانواده اش نداد  و مخفيانه وي را به خاک سپردند. ستار بهشتي نخستين فردي  نبود که اينگونه جمهوري اسلامي در بازداشتگاهها او را  به شهادت رساند و آخرين فرد نيز نخواهد بود.  ولي اين جنايت هولناک يکبار ديگر دو واقعيت را آشکار خواهد کرد:  اول اينکه همگان  اين بار نيز در يافته اند  که در بازداشتگاهها و زندانهاي اين رژيم چه ميگذرد.  متاسفانه بسياري از افراد زنداني در زندانهاي جمهوري اسلامي يا در معرض مرگ تدريجي اند٬  يا بصورت گمنام کشته  وبخاک سپرده ميشوند. همچون زهرا کاظمي٬  اکبر محمدي٬  سيروان  قادري٬  امير حشمت ساران٬  عبدالرضا رجبي٬  ولي الله فيض مهدوي٬  اميني٬  هدي صابر٬  فرزاد کمانگر٬  اميد جواديفر٬  سهراب اعرابي منصور رادپور٬  ستار بهشتي و دهها و صدها تن ديگر از آزاديخواهان وطن٬  مظلومانه به شهادت ميرسند.
دوم اينکه اين جنايتها ماهيت واقعي رژيم را برملا ميکند. اين رژيم طي سي و چهار سال گذشته بقدري شکنجه و اعدام کرده است که اين چنين اقداماتي برايش بصورت عادت در آمده است.  در باره شکنجه و قتل مبارزاني که هيچ گونه وابستگي به يکي از جناحهاي درگيردر حاکميت ندارند همگي با بيشرمي سکوت کرده و همه تلاش  خويش را براي سرپوش نهادن بر اين گونه جنايات بکار ميبرند. اما آنجايي که زنداني سياسي تعلق به يکي از عوامل حاکميت داشته باشد٬  دست به جنجال مطبوعاتي  ويا پارلماني ميزنند. اين بدان خاطر است که جناحهاي حاکم در شکنجه  و کشتار مخالفان وحدت نظر دارند.
ادعاي دفاع از حقوق مردم که همواره از سوي جناحهاي رقيب در اين حکومت سرکوبگر مطرح  ميشود٬ دورويي بيش نيست. مگر همين ها نبودند که از طريق دستگاههاي امنيتي جهنمي خود کساني چون داريوش و پروانه فروهر  و مختاري و پوينده و پيروز دواني  و... در آذر ماه ۱٣۷۷دشنه آجين کردند و پس از آن نيز هيچکس پاسخگو نبود.
 خون ستار بهشتي با خون فروهرها و با خون هزاران شهيد راه آزادي بهم پيوسته تا در آستانه ماه آذر جوانان دلاور ايراني فرياد بر آورند  که راه آنان جاودانه است.
 افشين اسانلو                              رسول  بداغي 
 شاهرخ زماني                              رضا شريفي بوکاني
 خالد حرداني                                افشين حيرتيان
 حشمت الله طبرزدي                      صالح کهندل 
 عباس بادفر
سه شنبه ۲٣ آبان ماه ۱٣۹۱ برابر با ۱٣ نوامبر ۲۰۱۲

باز تکثير از کميته حمایت از شاهرخ زمانی

۱۳۹۱ آبان ۲۲, دوشنبه


اطلاعیه شماره 7:
نامه شاهرخ زمانی از زندانی زجایی شهر به سازمان جهانی کار "آی ال او"

شاهرخ زمانی عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های کارگری و عضو سندیکای نقاضان در تهران نامه ای از زندانی رجایی شهر خطاب به سازمان جهانی کار "آی ال او" نوشته است. او در این نامه به وضعیت نابسامان کارگران، به فشارهای دایمی رژیم اسلامی بر روی فعالین کارگری و تشکلهای کارگری اشاره دارد. در قسمتی از این نامه آمده است:" با توجه به اینکه سازمان جهانی کار آزادی تشکل و حق اعتصاب و... را به رسمیت میشناسد، عضویت جمهوری اسلامی که ایجاد تشکل و اعتصابات کارگری را به شدت سرکوب می کند و کارگران را با اتهامات دروغین سالهای طولانی زندانی می کند این سوال را برای کارگران به وجود می آورد که سازمان جهانی کار چرا عضویت جمهوری اسلامی را پذیرفته و به اعمال ضد کارگری آن اعتراض نمی کند، این سیاست یک بام و دو هوا برای چیست؟

ما فعالین کارگری که در شرایط خفقان و استبداد لجام گسیخته و بدون کوچک ترین حقوق قانونی در بدترین اوضاع به سر میبریم، ازشما رییس سازمان جهانی کار انتظار داریم با توجه به عضویت حکومت اسلامی در آن سازمان تمامی تلاش های خود را جهت آزادی فعالین کارگری و فعالیت های قانونی مطابق قوانین سازمان فوق از جمله حق ایجاد تشکل و حق اعتصاب به کار گیرید و جلوی ادامه و تشدید سرکوب حکومت اسلامی علیه فعالین و تشکل های کارگری را بگیرد.".
متن کامل نامه شاهرخ زمانی و ترجمه انگلیسی آن ضمیمه است.

کمپین برای آزادی کارگران زندانی، شهلا دانشفر
Shahla_daneshfar@yahoo.com

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
freeshahrookh@gmail.com

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی- سرور کاردار
freepoliticalprisoners@googlemail.com

Mission Free Iran:Ahmad Fatemi, Maria Rohali
missionfreeiran@gmail.com; http://missionfreeiran.org

12 نوامبر 2012


From: Shahrokh Zamani
To: the International Labour Organization
Subject: Protest against the imprisonment of workers in Iran
Date: Nov. 6, 2012

To the Director-General of the ILO:

How long will the policy of silence and passiveness towards the suppression of workers’ legal activities last?
I, Shahrokh Zamani, member of the House-Painter Workers’ Union of Tehran, was sentenced in the anti-worker court of injustice of the Islamic regime to 11 years’ imprisonment for legal union activities. We, 12 million employees, working in industry and mine, oil and gas, petrochemicals, agriculture, and construction, including our family members, are the majority of the population of Iran. Without exaggerating, it could be said that all of the material and immaterial wealth of society are the products of the work and toil of our class. In attesting this truth, just imagine that if our brothers and sisters in oil and machinery industry stop working: the whole country would be paralyzed and economic life would stop after one week. In view of this, what have been the achievements of Islamic rule – whose claims to justice and fairness have deafened the ears of the whole world – for our class?

This regime is the protector and supporter of exploitation for a few big capitalists and parasitical middlemen. It is the suppressor of all legal rights and trade-union organisations of the working class. The following examples show this truth:

- There has been complete abolition of job security through the introduction of contemporary and blank signed contracts, as a result of which workers are totally enslaved.
- There has been a complete abolition of laws supporting workers in the areas of social security and labor legislation. According to the admission of the Workers’ House, one of the regime’s anti-worker institutions, the present labor legislation should be called “an order for mass lay-offs
- There has been a devaluation of wages down to the level of one fourth of the poverty line, namely 390,000 toumans.

- Domestic production has been annihilated by lifting customs, importing junk  by the mafia gangs of the regime, lay-offs of millions of workers in various  service and industry sectors, including shoe, textile, garment, carpet,  sugar, rice, tea, etc.

- And finally, in parallel with the brutal exploitation, there is suppression of the slightest voice of protest, strikes, and workers’ organizations and activists such as: Tehran and suburbs Vahed Bus Syndicate, Tehran Painters, Haft-tape Sugar cane Syndicate, Saqez Bakers’ Union, Coordination Committees to Help Form Workers Organisation, Iranian Independent Workers’ Union, Coordinating Committee to Follow up etc. etc….So it is with the efforts and services for workers under the rule of Islamic justice.

Dear Director-General,
In view of the domestic and global pressures against the policies of the anti-worker regime of the Islamic Republic, the regime has turned to a new trick for suppressing workers’ legal and union activities. In this approach, the regime sentences worker activists to long-term imprisonment consequent to fabricating stories against them, connecting workers’ legal and union activities with [political] opposition organisations, and accusing them of subversive activity. This is intended to cause fear and defection among activists and organizers of workers’ legal struggles.
Among those who have been sentenced to long-term imprisonment through this trick are: Reza Shahabi, Afshin Osanloo, Behnam Ebrahimzadeh, Mohammad Jarahi, Pedram Nasrollahi, and I myself. The fabricated accusations are so groundless and absurd that even some officials themselves, due to pressures from abroad, families of those sentenced, and their lawyers, have conceded them to be false! In my case for instance, the judge, under pressure of my family and my lawyer – who had asked him on what evidence base the sentence of his client had been passed – admitted that in the present complicated hierarchy, he is not more than a subordinate who follows orders! According to this admission, my lawyer objected to the approval of my sentence by the appeals court, writing: “this is an approval of a sentence dictated by the Ministry of Intelligence.” After having examined my case, the expert of the Supreme Court stated to my family: “There is no compelling evidence in his case based on which a sentence could be passed.”

Dear Director-General:
This is a sample of the sentences passed against worker activists. This shows clearly that the Islamic Republic of Iran does not even adhere to its own laws.  Its courts are like puppets in the hands of this mafia regime and, without any judiciary independence, follow orders and pass dictated sentences.
Can such a regime adhere to international laws?
Does the ILO not see all of the expulsions, arrests, imprisonment, and whipping of worker activists?

With respect to the recognition of freedom of association, strike, etc. by ILO, the question of why the ILO continues to admit the Islamic Republic of Iran to its membership has come up for workers – such a regime that severely suppresses the building of workers’ organisations and strikes, and who imprisons workers several years on the basis of false accusations? Why does the ILO not even protest against its anti-worker acts? What is this policy of “one roof and two climates” [a Persian saying implying inharmonious contradiction]?
We worker activists, who are in the worst condition from being subjected to repression and unbridled autocracy, and who are bereft of the slightest legal rights, expect you, the Director-General of the ILO, with respect to the membership of the Islamic regime in the ILO, to do your best to obtain the release of jailed workers in Iran, and to secure the freedom of workers’ activity in Iran according to the agreements of the ILO, including the right to build organisations and strike. We expect you to stop the Islamic regime from continuing the suppression of workers’ organisations and activists.

I shake your hand sincerely
Shahrokh Zamani
Rajaei Shahr Prison


سه‌شنبه ۶ نوامبر ۲۰۱۲
ریاست سازمان جهانی کار
از : شاهرخ زمانی
به : سازمان جهانی کار
موضوع  : به زندانی کردن کارگران در ایران اعتراض کنید.

ریاست سازمان جهانی کار
تا کی سیاست سکوت و انتظار در مقابل سرکوب فعالیت های قانونی کارگران؟

 من شاهرخ زمانی عضو سندیکای کارگران نقاش تهران به دلیل فعالیت های قانونی سندیکایی در بیدادگاه ضد کارگری جمهوری اسلامی به یازده سال حبس محکوم شده ام. ماکارگران جعمیت دورازده میلیونی شاغل در صنعت و معدن،نفت و گاز،پتروشیمی،کشاورزی و خدمات ساختمانی با اکتساب خانواده های خود اکثریت مطلق جمعیت ایران را تشکیل میدهیم بدون اغراق میتوان گفت تمامی نعمت های مادی و معنوی جامعه محصول کار و رنج طبقه ی ما میباشد در تایید فوق کافی است بدانید اگر خواهران و برادران ما درصنایع نفت و ماشین سازی یک هفته کار نکنند کل کشور فلج شده و زندگی اقتصادی از کار می افتد با علم به این مسئله دست آورد حکومت اسلامی که ادعای عدل و دادش گوش فلک را کر کرده برای طبقه ی ما چیست؟

این حکومت به عنوان حافظ و ادامه دهنده بهره کشی عده ی انگشت شمار سرمایه داران بزرگ، دلالان طفیلی وانگل و سرکوبگر تمامی حقوق و تشکل های صنفی و قانونی طبقه ی کارگر هستند.نمونه های زیر بیان گر این حقیقت تلخ میباشد :

-نابودی کامل امنیت شغلی از طریق رواج قراردادهای موقت و سفید امضا و بردگی کامل کارگران.
-نابودی و نقض کامل قوانین حمایتی کارگران در حوزه های تامین اجتماعی و قانون کار که به اعتراف نهاد ضدکارگری رژیم (خانه ی کارگر) باید قانون کار فعلی را اخراج نامه ای در دست سرمایه داران نامید.
-تعیین پایین ترین سطح دستمزد تا یک چهارم خط فقر یعنی 390000 تومان.
-نابودی کامل تولیدات داخلی و بومی از طریق برداشتن گمرکات مرزی و واردات کالاهای بنجل توسط مافیای قدرت و بیکار سازی میلیونی کارگران در حوزه های خدمات و صنایع از جمله کفش،نساجی،پوشاک، فرش، قطعه سازی،قند و شکر،برنج و چای و... و بالاخره در ادامه ی این سیاست بهره کشی و سرکوب کوچک ترین صدای اعتراض، اعتصابات، تشکل ها و فعالین کارگری مانند شرکت واحد، نقاشان تهران،هفت تپه، خبازان سقز، کمیته های کارگری هماهنگی، پیگیری ، اتحادیه و کمیته های دفاع و... آری این است، کار و خدمات حکومت عدل و عدالت اسلامی برای  کارگران.

جناب رییس
حکومت ضد کارگری جمهوری اسلامی با توجه به فشارهای داخلی و جهانی،در مقابله با سیاست های سرکوب گرانه ی رژیم در سرکوب فعالیت های قانونی و صنفی کارگران دست به شگرد های تازه ای زده است در این شیوه رژیم با پاپوش دوزی و چسباندن فعالیت های قانونی و صنفی کارگران به سازمانها و تشکیلات های  اپوزیسیون و وارد کردن اتهامات دروغین براندازی، حبس های سنگین تعیین می کند  تا موجب ترس و فرار فعالین از اعضای سازماندهی های مبارزات قانونی کارگران گردد.از جمله  کسانی که طبق این شگرد به حبس های سنگین محکوم شده اند عبارتند : رضا شهابی،افشین اسانلو،بهنام ابراهیم زاده،محمد جراحی ، پدرام نصر الهی ، خود من و... میباشد.این اتهامات ساختگی به قدری بی پایه و پوچ است، که حتی برخی از مسئولین زیر فشارهای  جهانی ، خانواده ها و وکلا به دروغین بودن آنها اعتراف میکنند مثلا" در پرونده ی من زیر فشار خانواده و وکیل که پرسیده است با استناد به کدام مدرک و سند حکم صادر کرده است  قاضی دادگاه مجبور به اقرار شده که من در سلسله مراتب پیچیده ی کنونی فرمان بری، بیش نیستم، وکیل من طبق همین اقرار در اعتراض به تایید حکم من از طریق دادگاه تجدید نظر نوشت: (تایید حکم سفارشی اداره ی اطلاعات) و یا کارشناس دیوان عالی بعد از مطالعه ی پرونده ی من به خانواده ام گفته است: (در پرونده ی ایشان هیچ مدرک محکمه پسندی که در دادگاه بتوان روی آن حکم صادر کرد وجود ندارد).

ریاست محترم
به طوری که ملاحظه میکنید این نمونه ی حکم صادره علیه یک فعال کارگری میباشد، که اثبات می کند، حکومت جمهوری اسلامی حتی به قوانین خود پایبند نبوده و دادگاه های آن مانند عروسک خیمه شب بازی زیر فشار مافیای ثروت و قدرت بدون کوچک ترین استقلال قضایی دستورات را اطاعت کرده احکام سفارشی صادر می کنند.

 آیا چنین حکومتی میتواند به قوانین نهاد های جهانی پایبند باشد؟

آیا سازمان جهانی کار این همه اخراج، دستگیری، زندان و شلاق زدن فعالین کارگری را نمی بینند؟

با توجه به اینکه سازمان جهانی کار آزادی تشکل و حق اعتصاب و... را به رسمیت میشناسد، عضویت جمهوری اسلامی که ایجاد تشکل و اعتصابات کارگری را به شدت سرکوب می کند و کارگران را با اتهامات دروغین سالهای طولانی زندانی می کند این سوال را برای کارگران به وجود می آورد که سازمان جهانی کار چرا عضویت جمهوری اسلامی را پذیرفته و به اعمال ضد کارگری آن اعتراض نمی کند، این سیاست یک بام و دو هوا برای چیست؟

ما فعالین کارگری که در شرایط خفقان و استبداد لجام گسیخته و بدون کوچک ترین حقوق قانونی در بدترین اوضاع به سر میبریم، ازشما رییس سازمان جهانی کار انتظار داریم با توجه به عضویت حکومت اسلامی در آن سازمان تمامی تلاش های خود را جهت آزادی فعالین کارگری و فعالیت های قانونی مطابق قوانین سازمان فوق از جمله حق ایجاد تشکل و حق اعتصاب به کار گیرید و جلوی ادامه و تشدید سرکوب حکومت اسلامی علیه فعالین و تشکل های کارگری را بگیرد.
دست شما را به گرمی میفشارم.

شاهرخ زمانی
زندان رجایی شهر
6/11/2012


بیانیه اتحاد همبستگی سندیکایی فرانسه:


 آزادی برای فعالان سندیکائی در ایران مثل همه جای دنیا !

 در ایران هم مثل همه جا زنان ومردان کارگر باید حق داشته باشند هر طور می خواهند متشکل شوند

 یک بار دیگر ما اعمال سرکوب علیه تعداد زیادی از فعالان زن و مرد کارگر توسط دولت ایران، که قربانی خشونت، حبس و شکنجه هستند را محکوم می کنیم. 

 شاهرخ زمانی عضو کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری و سندیکای نقاشان تهران، در 15 خرداد 1390 دستگیر و سپس به 11 سال زندان محکوم شد.همچون عده ای دیگر، تنها « جرم» او دفاع از حقوق کارگران و تاسیس سندیکا بود. شاهرخ زمانی در طول بازداشت متحمل شکنجه و خشونت های شدید شد. او هم اکنون در زندان رجائی شهر در بند است.

 شاهرخ زمانی از طریق نامه ای از زندان، جنبش کارگری جهانی را خطاب قرار داده است. ما نامه او را به پیوست این بیانیه منتشر می کنیم. آنچه شاهرخ زمانی شرح می دهد، همان چیزی است که بر سر بسیاری از فعالانی که برای حقوق سندیکائی، سیاسی و انسانی مبارزه می کنند آمده است، حقوقی ابتدایی که رژیم ایران منکر آن هاست.

 رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به ۶ سال زندان محکوم شد. یک سال به اتهام « تبلیغ علیه رژیم» و پنچ سال به اتهام « توطئه علیه امنیت کشور»، علاوه بر این او به بازپرداخت 3000 یوروئی محکوم شده است که از طریق همیاری بسیاری از کارگران بمنظور کمک به خانواده های سندیکالیست ها زندانی جمع آوری شده بود. و بالاخره این که او پس از سپری شدن دوره زندان اش به مدت پنج سال حق ابراز نظر در مجامع عمومی یا انجام مصاحبه نخواهد داشت. هر روز که می گذرد، شکنجۀ اعمال شده علیه این فعال کارگری که سلامتی اش بطور بارزی بدتر شده است، تشدید می شود.

 ما مصّرانه خواهان آزادی فوری همه سندیکالیست های زندانی در ایران هستیم، از جمله محمد جراحی و بهنام ابراهیم زاده، اعضای کمیته پیگیری برای ایجاد تشکل های آزاد کارگری در ایران، رسول بداغی عضو کانون صنفی معلمان، عبدالرضا قنبری ، معلم زندانی از سال 1388 که به مجازات اعدام تهدید شده است و همچنین تعداد زیادی از فعالان درگیر در جنبش های اجتماعی مختلف.

 □ اتحاد همبستگی سندیکائی، به همه این رفقا نسبت به حمایت کامل خود از آنان اطمینان می دهد و از طریق انتشارات خود و انتشارات سازمان های عضو اتحادیه، در باره وضعیت آنان خبر رسانی خواهد کرد.

 □ در ادامۀ کار متحد سندیکاهای ث.ژ.ت - ث. اف. د. ت. – او. ان. اس. آ. – سولیدر – اف. اس. او. در حمایت از کارگران ایران، که از چندین ماه پیش شروع شده است، اتحاد همبستگی سندیکائی به دیگر سازمان های سندیکائی فرانسه پیشنهاد می کند که در اقدامی مشترک خواستار آزادی سندیکالیست های زندانی از دولت ایران شوند.

 □ اتحاد همبستگی سندیکائی همچنین این اطلاعات را به سندیکاهای دیگر کشورها بمنظور تقویت حمایت بین المللی منتقل خواهد کرد.

 آزادی برای رفقای ما در ایران!

 17 آبان 1391

 *ترجمه و تکثیر از «همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران»، پاریس

۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

اطلاعيه شماره ۶:



اطلاعيه شماره ۶:

تجمع پناهنجويان ايراني در مقابل كنسولگري جمهوري اسلامي و حمايت از شاهرخ زمانی




روز ۱۰ نوامبر از سوي تعدادي از  پناهجويان ايراني و فعالين نهادها و سازمانهاي چپ و انساندوست در فرانكفورت آلمان عليه توحش رژيم اسلامي و نقض حقوق انسانها در ايران مقابل كنسولگري جمهوي اسلامي تجمع كردند. يك موضوع مهم اين حركت اعتراضي حمايت از شاهرخ زماني و خواست آزادي فوري او و همه كارگران زنداني و زندانيان سياسي از زندان بود. تجمع كنندگان همچنين عكس هايي از شاهرخ زماني در دست داشتند و نامه شاهرخ زماني كه از زندان رجايي شهر خطاب به جهانيان به بيرون داده است، با ترجمه آن به زبانهاي مختلف عربي، انگليسي، آلماني، سويدي، فرانسوي بصورت يك مجموعه كه عكسي از شاهرخ بر روي جلد آن به چاپ رسيده بود، در محل پخش شد.  در اين تظاهرات شهناز مرتب دبير فدراسيون سراسري پناهندگي در آلمان و يكي از فعالين "كمپين براي آزادي كارگران زنداني" سخنراني كرد . او در سخنانش بر اينكه رژيم اسلامي به موج اعدامهايش شدت داده و فعالين كارگري و زندانيان سياسي را زير شكنجه و آزار قرار ميدهد تا جامعه را مرعوب كند، اشاره كرده و بر اهميت مبارزه عليه اين كشتار و جنايت و مبارزه براي آزادي كارگران زنداني و زندانيان سياسي از زندان تاكيد كرد.

کمپین برای آزادی کارگران زندانی، شهلا دانشفر
Shahla_daneshfar@yahoo.com
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
freeshahrookh@gmail.com
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی-سرور کاردار
freepoliticalprisoners@googlemail.com
احمد فاطمي: missionfreeiran@gmail.com
۱۱ نوامبر ۲۰۱۲
لينك عكس هاي بيشتري از اين تظاهرات
http://www.facebook.com/media/set/?set=a.4881857809669.2195247.1394303218&type=1&l=9d562e0ca4

میتوانیم این ماشین جنایت و اعدام را متوقف کنیم



میتوانیم این ماشین جنایت و اعدام را متوقف کنیم

۲۴نوامبر روز اعتراض جهانی علیه اعدام


موج آدمکشی حکومت اسلامی در تهران و شیراز و کرمان و مشهد و اهواز و در سراسر کشور در جریان است. ۳۰۰۰ نفر از زندانیان عادی توسط جنایتکاران اسلامی به اعدام محکوم شده اند و هر روز تعدادی جوان با بیرحمی قربانی میشوند. این جوانان را به جرمها و اتهاماتی از قبیل قاچاق مواد مخدر و امثال اینها اعدام میکنند. اما همه کس میداند که اینها برچسبهایی است برای اینکه مردم دست به حرکت و مقابله با این کشتارها نزنند و در عین حال با مشاهده چوبه های دار و اخبار اعدامها مرعوب و ساکت شوند. همه کس میداند که رژیم اسلامی بر کشتارهایش شدت داده است تا جامعه را مرعوب کند. در همین هفته های اخیر ستار بهشتی یک وبلاگ نویس معترض را وحشیانه زیر شکنجه کشتند. جمیل سویدی یک زندانی سیاسی دیگر را در اهواز به قتل رساندند. بعلاوه زندانیان سیاسی از جمله شاهرخ زمانی و زانیار مرادی از تشدید فشارها علیه خود خبر میدهند. حکومت به روشنی می بیند که چگونه جامعه زیر فشار فقر و فلاکت به مرز انفجار رسیده است و جنبش اعتراضی کارگری هر روز قدرتمند تر به جلو می آید. ترس از "شورش گرسنگان " به کابوس هر روزه سران جنایتکار این حکومت تبدیل شده است.  وجمهوری اسلامی میخواهد این موج قدرتمند اعتراض مردم  را که در راه است عقب زند. این جنایات تعرض و تهاجمی به همه مردم بجان آمده است. و باید با مقابله همه مردم در ایران و همه سازمانهای سیاسی مواجه شود. میتوانیم با یک حرکت متحدانه جانیان درنده خوی اسلامی را به عقب برانیم. میتوانیم کاری کنیم که حکومت اسلامی از موج اعتراض و خشم مردم به لرزه بیفتد.

۲۴ نوامبر از سوی کمیته علیه اعدام و کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی به عنوان روز اعتراض به اعدام و مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی اعلام شده است. کمپین برای آزادی کارگران  زندانی از همه کارگران و مردم شریف و سازمانها نهادهای انسان دوست میخواهد که به این کمپین بپیوندند و در این روز صدای اعتراض به جانیان حاکم در ایران را در همه جهان انعکاس دهند. برای متوقف کردن اعدامها و آزادی فوری همه زندانیان سیاسی، دست به دست هم دهیم و حاکمین اسلامی را عقب برانیم. ۲۴ نوامبر روز اعتراض سراسری ما در سراسر جهان در برابر این توحش است. اعدامها باید فورا متوقف شوند و کارگران زندانی و زندانیان سیاسی از زندان آزاد گردند.

"کمپین برای آزادی کارگران زندانی"

شهلا دانشفر
Shahla_daneshfar@yahoo.com
بهرام سروش
, Bahram.Soroush@gmail.com

http://free-them-now.blogspot.com

۱۱نوامبر ۲۰۱۲

۱۳۹۱ آبان ۱۹, جمعه

اطلاعيه شماره ۵:



اطلاعيه شماره ۵:

اتحادیه کارگران صنعتی جهان شاخه ادمونتون کانادا در نشست ماهانه خود  حمایت از شاهرخ زمانی را مورد تصویب قرار داد.


روز ۸ نوامبر ۲۰۱۲ نشست ماهانه  اتحادیه کارگران صنعتی جهان  شاخه ادمونتون در دانشگاه آلبرتا برگزار شد. در این نشست حبیب بکتاش، بعنوان یکی از همکاران "کمپین برای آزادی کارگران زندانی" نامه شاهرخ زمانی از زندان را  به اطلاع شرکت کنندگان رساند. او همچنین از کمپین مشترکی که در پاسخ به فراخوان شاهرخ زمانی  توسط ۴ نهاد "کمپین برای آزادی کارگران زندانی"، "کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی "، "کمیته حمایت از شاهرخ زمانی" و "میشن فری ایران" اعلام شده است، صحبت کرد و خواهان پیوستن همگان به این کارزارگردید. حبیب بکتاش در سخنان خود از بی حقوقی مطلق کارگران در ايران، نداشتن حق تشکل، حق اعتصاب و فشار هر روزه رژيم اسلامي بر روي رهبران و فعالين كارگري سخن گفت. در همين رابطه  او با اشاره به نامه شاهرخ زماني از چگونگی دستگیری وي و صدور ۱۱ سال حكم زندان بخاطر مبارزاتي كه داشته و عضويتش در سنديكاي نقاشان و كميته پيگيري براي ايجاد تشكلهاي كارگري و نيز شکنجه های روحی و روانی اي كه بر وي وارد شده و اینکه خطر جاني شاهرخ را تهدید میکند، توضيحاتي داد. پس از آن  به سوالات شرکت کنندگان در جلسه پاسخ داده شد و بر لزوم و اهمیت حمایت  از شاهرخ زمانی و تلاش براي آزادی وی و همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی تاکید شد.

بدنبال این سخنان شرکت کنندگان در این نشست به اتفاق آراء از نوشتن نامه اعتراضی به سران رژیم جمهوری اسلامی ایران و در دفاع از شاهرخ زمانی و سایر کارگران زندانی و زندانیان سیاسی در ایران حمایت و استقبال کردند. اعلام شد كه این نامه در اولين فرصت در اختیار "کمیپین برای آزادی کارگران زندانی" قرار خواهد گرفت.

کمپین برای آزادی کارگران زندانی، شهلا دانشفر
Shahla_daneshfar@yahoo.com

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
freeshahrookh@gmail.com

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی-سرور کاردار
freepoliticalprisoners@googlemail.com

Mission Free Iran,Ahmad Fatemi
missionfreeiran@gmail.com; http://missionfreeiran.org
۹ نوامبر ۲۰۱۲