۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

جبرائیل زمانی از همرزمان گروههای سیاهکل در گذشت


جبرائیل زمانی در تاریخ 3/6/1391 با اتومبیل تصادف کرد ه دچار جراحات شدیدی شد به دنبال این تصادف به بیمارستان اعزام و بستری شد پس از دو روز بستری در بیمارستان  در تاریخ 5/6/1391 در گذشت.
جبرائیل زمانی به اتهام همکاری با گروه سیاهکل در زمان شاه دستگیر و زندانی شد. او در دوران انقلاب 57 که زندانها توسط مردم تسخیر شدند از زندان آزاد گشت و به مبارزه خود ادامه داد او در دهه شصت نیز چندین بار دستگیر و زندانی شد تا اینکه مجبور شد در شهرهای مختلف به صورت گمنام ، فراری و مخفی در شرایط بسیار سخت و اخبرا" در تنهایی زندگی کند.
ما در گذشت جبرائیل زمانی را به همرزمانش ، به خانواده های زمانی ، برادرش بهمن زمانی معلم و شاعر انقلابی و برادر زاده اش شاهرخ زمانی فعال کارگری که هم اکنون در زندان مرکزی نبریز با اتهامات دروغین رندانی شده است .تسلیت گفته ، با آنها ابراز همدردی می کنیم .

بادش گرامی

و راهش پر رهرو باد

پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

6/6/1391

۱۳۹۱ مرداد ۳۱, سه‌شنبه

معاون زندان تبریز یک زندانی را زیر کتک کشت


روز جمعه مورخ 27/5/1391 یکی از زندانیان بند متادون به نام مهدی را که بیمار بود و مجبورا" برای رفع گرسنگی حدود های ساعت 4 بعد از ظهر غذا خورده بود به علت روزه خواری می خواستند به بند ویژه یعنی سلول انفرادی ببرند ولی او مقاوت می کرد . ماموران به دستور چاوشی معاون زندان او را کشان کشان همراه با ضرب و شتم شدید به سلول انفرادی بردند .
دستان او را با دستبند از میله های پنجره سلول که در ارتفاع بالای است بسته و او را آویزان کردند پا های مهدی حدود 30 سانت از زمین فاصله داشت در حالی که او آویزان بود تا صبح شنبه به تناوب توسط ماموران مورد ضرب وشتم قرار داشت .
روز شنبه صبح که زندانیان برای ملاقات می رفتند دیده اند که شهرام رضازاده یکی از مسئولین زندان و چاووشی معاون زندان دو نفره مشغول کتک زدن مهدی که همچنان آویزان بوده هستند. و چند سرباز نیز در اطراف آنها حضور دارند .
تعدادی از زندانیان که حدود ساعت 11 قبل از ظهر از ملاقات بر می گشتند دیدند که کتک زدن تمام شده و مهدی روی زمین بی حرکت افتاده است.به دستور چاووشی معاون زندان دو نفر از زندانیان به نام های بهزاد زارع حس پور و یوسف فتعلی نژاد، مهدی را به بهداری بردند ، در بهداری پس از معاینه گفتند بر اثر خونریزی داخلی مرده است . کشتن زندانیان آنقدر عادی است که ماموران و مسئولین زندان آدم کشی خود را پنهان نمی کنند بلکه فقط در گزارشات کتبی یک دلیل دروغ برای مرگ مقتول می نویسندو بس.
غیر از افرادی که از عصر روز جمعه تا صبح شنبه  زندانی آویزان از میله پنجره را بطور متناوب کتک زده اند که ما آنها را نمی شناسیم اما این را می دانیم که شهرام رضا زاده از مسئولین زندان و چاووشی معاون زندان از ساعت 8 صبح تا ده و سی دقیقه دو نفره  مشغول کتک زدن مهدی بودند و می خواستند صواب روزه گرفتن و لذت مومن بودن را به او بچشانند. این مومنین با ضرب و شتم توانستند انجام وظیف کرده وبه نهی از منکر خود عمل نموده یک انسان را به قتل برسانند.
شهرام رضازاده و چاووشی دو نفر از قاتلین مهدی هستند که نباید فراموش شوند و باید آنها در زمان مناسب محاکمه و مجازات شوند . نباید فراموش کرد که این دو جنایت کار یک زندانی اسیر را به خاطر اینکه برای رفع گرسنگی غذا خورده است  در راه خدا به قتل رساندند .


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
30/5/1391

۱۳۹۱ مرداد ۲۱, شنبه

بیانیه 52


      با سازماندهی مردمی به حمایت از زلزله زدگان بشتابیم

خبر زمین لرزه در آذربایجان شرقی بسیار تأسف بار است . تأسف بارتر از آن اینکه مردم تحت فشار از جانب نظام ضد انسانی جمهوری اسلامی باید فشار گرانی مایحتاج اولیه زندگی را نیز تحمل کنند . مجبورند با گرانی و تورم بر اثر حذف یارانه ها و خصوصی سازی ، اخراجها و عدم پرداخت دستمزدها و قراردادهای موقت و سفید امضا، حذف خدمات عمومی و آموزش و بهداشت عمومی و تعدیل نیرو را نیز تحمل نمایند، هم چنین افزایش هر روزه قیمت نان و گوشت ومرغ و برنج و بالا رفتن هر روزه بهای برق  و آب و گاز و تلفن را با پوست و  استخوان خود احساس کنند ، در همین حال این فشارها بر اثر چنگ و دندان نشان دادن جناحهای مختلف سرمایه داری به یکدیگر که حاصل آن تحریمهای اقتصادی است باعث گردید فشارهای فوق بر علیه مردم ایران مضاعف شود . در چنین شرایطی بغرنجی اثرات زلزله باعث رنج و عذاب صد چندان بر علیه مردم می شود. حال مردم خفقان زده مجبورند با اثرات زمین  لرزه نیز دست و پنجه نرم کنند و شکی نیست که جمهوری اسلامی و عوامل آن از موضوع زمین لرزه و مصیبتهای وارده بر مردم قصد سو استفاده مانند آن که در زلزله بم انجام داد ،دارد، مردم ایران و جهان به نشانه همدردی با انسانهای دچار مشکل و رنج شده خودرا آماده کمک رسانی می کنند اما نظام اسلامی حتی در مورد اطلاع رسانی زمین لرزه نیز کوتاهی کرده و بدون توجه به مصائب انسانها مشغول برنامه های ضد مردمی خود است، آنچنان بی توجهی می کنند که ابعاد فاجعه بار این زلزله بسیار کوچک دیده می شود بر مبنای اخبار غیر رسمی بیش از 200 نفر تاکنون در زلزله جان خود را از دست داده اند و هزاران نفر بی خانمان شده اند اما هنوز جمهوری اسلامی مشغول کارهای روز مره و فریب مردم است . برای نجات هموطنان خود و کم کردن مصائب فوق باید خودمان مستقیما" و متحدانه آستین ها را بالا بزنیم تا اثرات و مشکلات زلزله فوق را کمتر کنیم.
ما ضمن ابراز همدردی با هموطنان رنج دیده و زلزله زده ی خود از تمامی نهادها ی مردمی ،کارگران ، دانشجویان و جوانان می خواهیم برای کمک رسانی و حمایت از هموطنانی که دچار ضایعه و خسارت شده اند خود واطرافیانشان را در گروهها و کمیته های مردمی سازماندهی کنند تا ضمن کمک رسانی به زلزله زده ها از سو استفاده های رژیم و عوامل دزد آن که بارها در زلزله بم و دیگر زلزله ها مشت آنها باز شده است، جلوگیری نمایند . همچنین اعمال کمک رسانی عرصه ای است که کارگران و جوانان آزادیخواه و انقلابی می توانند توانایی و قدرت سازماندهی و انجام کارهای عملی خود را محک زده و در حین رفع نیاز های هموطنان، خود را برای مبارزات آینده هر چه بیشتر آماده کنند و در همین حین اتحاد و همبستگی میان خود و توده ها را هر چه بیشتر امکان پذیر نمایند .
کارگران ، دانشجویان ، زنان و جوانان مبارز :
بدون فوت وقت در هر جای ایران که هستید متشکل شده و به کمک و یاری هموطنان زلزله زده بشتابید . می توانید در اقصی نقاط کشور  ستادهای ولو کوچک 3 نفره یا بیشتر  برای کمک رسانی تشکیل دهید از مردم اطراف خود که به شما اعتماد دارند کمکهای لازم را جمع آوری کرده و از طریق برقراری ارتباط با کارگران ، دانشجویان ، زنان و جوانان که در منطقه زلزله زده حضور شناخته شده دارند کمکهای خود را بدون اینکه به دست دزدان جمهوری اسلامی بدهید مستقیما" به دست هموطنان برسانید . ما با این نوع سازماندهی تجربیات لازم برای آینده کسب می کنیم در چنین فرصتی دو نتیجه مثبت کسب می کنیم از یک طرف کمک رسانی لازم  به هموطنان زلزله زده را پیش می بریم و از طرف دیگر راه و سبک کار سازماندهی لازم را یاد می گیریم بخاطر داشته باشیم هیچ نیازی نیست تشکیل شدن ستادهای کمک رسانی را تبلیغ یا علنی کنیم .
هر چه زودتر ستادهای کمک رسانی مردمی به هموطنان زلزله زده را تشکیل بدهیم.

کمیته حمایت شاهرخ زمانی


آخرین خبر از وضعیت شاهرخ زمانی


شاهرخ زمانی یک بار دیگر به بند متادون منتقل شد


آخرین اخبار دریافتی از وضعیت شاهرخ زمانی از این قرار است که او را روز قبل مجددا" به بند متادون در زندان مرکزی تبریز بر گرداندند . طبق خبر جدید از روز که او را در زندان یزد به سلول انفرادی بردند دست به اعتصاب غذا زده بوده است . اما اکنون نمی دانیم پس از ورود به بند متادون اعتصاب غذایی خود را شکسته است یا هنوز ادامه می دهد . خبر اخیر اذعان می دارد که زندانبانان یزد اعلام کردند از روزی که شاهرخ زمانی به این زندان آمده است نظم این زندان به هم خورده و کنترل از دست ما خارج شده است و چون هیچ دستور قضایی در رابطه با نگهداری شاهرخ زمانی در زندان یزد توسط هیچ دادگاهی صادر نشده است. بنا براین حاضر به نگهداری او در زندان یزد نیستیم. در نتیجه زندان تبریز مجبور به برگرداندن او شده است این عمده ترین دلیل انتقال شاهرخ از زندان یزد به زندان تبریزاعلام شده است.همچنین در خبر فوق آمده است که کارگران مبحوس در زندان مرکزی تبریز نیاز به کمک های مالی دارند. همچنان به دلیل کم کردن جیره غذایی  و فشار های مذهبی در ماه رمضان در زندان مرکزی تبریز جو متشنجی بر فضای این زندان حاکم شده است.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
23/5/1391


یک قطعه شعری از دفترشعری که به مناسبت سالگرد دستگیری شاهرخ و دوستانش منتشر شده بود و مناسبت دارد  در ادامه تقدیم خوانندگان می گردد. ضمنا" آدرس اینترنتی دفتر فوق به صورت زیر است.


گرگها زو زه می کشند!!!



آسمان صاف
دشت و دریاچه بی آب
هر سه
گسترده تا بی کران
ستاره ای ،
می درخشد در کویر یزد،
هنوز ...
    ***
کودک کار ،
خسته ،
تکیده ،
پریده ، پیش از آفتاب ،
از خواب،
راه می رود ،
در خواب،
نه پی درس ،
نه پی بازی ،
بلکه ،
بدنبال لقمه نانی،
هنوز ...

     ***

کودک خیابان
بی نان
چشم پر اشک
خیابان به خیابان
چار راه به چار راه
پرسه می زند
بی هدف
بهنام در زندان است ،
هنوز...

   ***

آسمان کهنه و فرتوت
لاشه، مرده ایست،
زیر آوار بیهودگی خویش،
لاشه متعفن آسمان ،
سنگینی می کند ،
بر شانه های ما،
هنوز ...

    ***

کارگر مشت گره کرده،
پر از خشم ،
پر از داد،
پر از فریاد،
افسوس
تک به تک
تنها به تنها
زندان،
کارخانه،
شهر ،
پر از تنهایان است ،
هنوز ...

   ***

شاهرخ،
محمد،
بهنام،
علی،
رضا ،
...
کارگر در زندان است ،
هنوز ...

    ***

 جوانها ، پر شور،
پر زور،
مملو از هیجان ،
مملو از انگیزه،
افسوس
تک به تک
تنها به تنها
مدرسه، دانشگاه
کوچه و خیابان
شهر
پر از تنهایان است
هنوز ...
دانشجو ،
معلم ، وکیل
در زندان است
هنوز ...

    ***

شاهرخ فریاد می زند :
پیروزی از ان ماست ،
اگر :
بازو در بازو
شانه به شانه
قدم به قدم
با سری پر ز اندیشه
قلبی پر از امید
تنی واحد
بکوبیم

    ***

آسمان عقیم برکت
زنجیر اسارت
کاخ اوهام و خرافات
فرو خواهد ریخت ،
... زمین
انسان و زمین
زمین با هر آنچه در اوست
... آزاد و
رها ...

   ***

 آسمان صاف
دشت و دریاچه بی آب
هر سه گسترده تا بی کران
ستاره ای، می درخشد در کویر یزد،
هنوز ...
زین سبب  سر به سوی آسمان عقیم،
گرگها زو زه می کشند .
هنوز ... 

۱۳۹۱ مرداد ۲۰, جمعه

بیانیه 51


شاهرخ زمانی کارگر نقاش و عضو هییت باز گشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری را بدون هیچ دلیل و مدرکی دستگیر کرده، بر علیه او پرونده سازی کردند. علی رغم اینکه در پرونده ساخته شده نیز هیچ مدرک و دلیلی برای محاکمه او وجود ندارد.طبق اعترافات قاضی پرونده حملبر که در دادنامه به صورت واضح نوشته است که شاهرخ زمانی تمامی اتهامات را رد کرده است . پس او کاملا" بیگناه است. اما کاملا" غیر قانونی، شاهرخ را بنا به اعترافات شخص دیگری(متهم ردیف چهارم) محاکمه کرده و با اتهامات دروغین به 11 سال زندان محکوم نمودند. در زندان تبریز با ایجاد جو و فضای نامناسب و خطر ناکی برای او و دیگر زندانیان سیاسی و کارگری زندان را به جهنم واقعی تبدیل کرده اند. او را به زندان یزد تبعید کردند . بعد از دو ماه مجددا" او را به زندان مرکزی تبریز بر گرداندند و اکنون او را در زندان تبریز هر دو روز یک بار از بندی به بند دیگر انتقال می دهند ما بدون هیچ قید و شرطی خواهان آزادی فوری شاهرخ زمانی و دیگر زندانیان کارگری و سیاسی هستیم . در این راستا از تمامی کارگران ، تشکل ها ، نهادها و آزادیخواهان و جوانان می خواهیم از هر طریق ممکن بر جمهوری اسلامی جهت آزادی زندانیان فشار بیاورند.

شاهرخ زمانی رابه بند مالی انتقال دادند.

کمیته امنیت زندان مرکزی تبریز با گرداندن شاهرخ زمانی در بند های مختلف می خواهد کاری را به انجام برساند که سران نهاد های  مسئول در زندان به صورت جدا از هم نتوانستند انجام بدهند . آنها به دنبال  ایجاد فضای خفقان آوری هستند که بتوانند کنترل بی عیب و نقصی که هیچ گونه روزنه و شکافی  ارتباطی بدون اطلاع و اجازه مسئولین وجود نداشته باشد ، ایجاد کنند. آنها فکر می کنند برخی از زندانیان مانند شاهرخ چنین روزنه های ارتباطی را ایجاد کردند .
این مسئولین قبل از ایجادکردن کمیته امنیت در زندان تبریز هر کدام در قالب نهاد های مربوطه خود مانند ادراه اطلاعات ، سازمان زندان ها ، قوه قضاییه مستقر در زندان و … به صورت جدا گانه برای جلو گیری از وجود روزنه ها و  کانال های ارتباطی و پیش برد کنترل همه جانبه زندانیان با سود جستن از خبر چین های خود تلاش می کردند . و هر کدام عدم موفقیت خود را به حساب بی کفایتی وحتی خیانت کار بودن دیگری می گذاشتند و تقریبا" همه روزه باهم در گیر بودند. در نتیجه برای جلوگیری از پراکندگی و در گیری میان خود و یکدست کردن نهاد های مسئول فعال در زندان و البته برای امکان سازی جهت پیاده کردن طرح جدید سپاه پاسداران در زندانها، اقدام به تشکیل کمیته امنیت کردند.
پس از تشکیل شدن کمیته فوق اقدام به تحقیق منظم کردند ، تقریبا تمامی زندانیانی که مورد سو ظن بودند به پایین برده تحت بازجویی قرار دادند طی بازجوییها و تحقیقات مربوطه کار به جایی رسیده است که برای تکمیل پرونده فوق شاهرخ زمانی را از زندان یزد به زندان مرکزی تبریز بر گردادند . منتها برای اینکه کانال های ارتباطی با خبر نشوند بسیار محرمانه که حتی بیشتر مسئولین دو زندان و تعداد بسیاری از اعضای کمیته امنیت نیز نمی دانستند که او را به زندان تبریز انتقال خواهند داد یعنی تعداد کمی از اعضای کمیته امنیت از موضوع خبر داشتند بقیه از هیچ چیز اطلاع نداشتند این نشان می دهد که کمیته امنیت نه برای متحد کردن نهاد های مختلف بلکه برای تحت کنترل در آوردن نهادهای که برای سران قابل اعتماد نیستند تشکیل شده است تا در موارد مهم با دور زدن آنها از درز اخبار جلو گیری نمایند این نشان می دهد کمیته امنیت اعتقاد دارد اخبار نه از طرف زندانیان که بدون ارتباط دوستی با مسئولین نمی توانند از اخبار محرمانه خبر داشته باشند بلکه اخبار مهم از طریق مسئولین و کار کنان نهاد های مربوطه منتشر می شود. در هر حال شاهرخ را بسیار محرمانه اول به سلول انفرادی در زندان یزد بردند بعد به زندان تبریز انتقال داده دو روز در بند قرطینه بود سپس به بند 15 متادون انتقال یافت دو روز بعد از آن به بند 9 جرائیم سنگین منتقل شد و دو روز بعد نیز به بند مالی انتقال یافت و اکنون دو روز است که در بند مالی می باشد.
در حال حاضر هر گونه تماس برای شاهرخ ممنوع است فقط اجازه دارد  با مادرش در حضور یک نفر مامور از طرف کمیته امنیت تلفنی صحبت کند و البته حرف های که می تواند بگوید نیز برایش مشخص کرده اند فرد مامور نیز کسی می تواند باشد که از آدمهای بخش اصلی کمیته امنیت است چون بیشتر اعضای کمیته فوق کاره ای در تصمیم گیری های کمیته نیستند .
آنها فکر می کنند خبر های مربوط به شاهرخ را مادرش پخش می کند. خانواده شاهرخ را تهدید کردند که به بینید حال که شما اخبار را نمی گویید ، هیچ خبری درز نمی کنداما خود آنها با این همه تحقیقات رنگارنگ خود خوب می دانند و حتی یعقین یافتن به اینکه بیشتر اخبارمحرمانه از طریق افراد خودی که به پرونده ها دست رسی دارند درز می کند و برای پیدا کردن خائنین داخل خود باز جویی از زندانیان را پیش می برند ولی هنوز به جایی نرسیده اند.
طبق برنامه، سپاه در شهریور ماه کلیه امور زندانها را به طور کامل تحت کنترل خود در خواهد آورد یکی از وظایف کمیته امنیت بستر سازی برای تحویل زندانها به سپاه و ایجاد زمینه های  اجرایی نقشه جدید سرکوب زندانیان توسط سپاه است که باید قبل از ان هر گونه روزنه و شکاف اطلاع رسانی مسدود و نهاد ها و افراد غیر قابل اعتماد پاکسازی شده باشند.
کمیته امنیت چون نتوانسته از طریق باز جویی زندانیان ارتباطات را کشف کند سعی دارد با گرداندن کنترل شده زندانیان در بند های مختلف و بررسی جز به جز رابطه آنها با یک دیگر یا با فرستادن آدمهای خودشان به نزد زندانیان مورد سوظن ارتباطات را کشف کند یا حداقل سر نخی بدست آورند. این همه تلاش و کوشش کمیته امنیت نشان می دهد که بسته شدن همه روزنه های اطلاع رسانی برایشان ضرورت حیاتی دارد تا پس از آن بتوانند طرح های ضد انسانی خود را انجام دهند.
بنا براین به تمامی دوستان و رفقا که در زندانها یا بیرون به طریقی ارتباط با زندانها دارند اعلام می گردد در حفظ ارتباطات خود هرچه بیشتر دقت کنند. تا موضوع کمیته امنیت به حالت عادی در آید. نباید ارتباطی کنسل شود و در همین حال نباید بر اثر اشتباهی ارتباطی را از دست داد.
جستجو در میان زندانیان قبل از تشکیل کمیته امنیت توسط مسئولین نهاد ها به صورت سلیقه ای و پراکنده وجود داشت اما اینها آنقدر پخمه هستند که نمی توانند درک کند درز اخبار نه از کانال زندانیان بلکه از ساختار نظام و رو به افول بودن آن است که از درون خود نهاد های مربوطه هر روز تولید و باز تولید می شود و حال فرق نمی کند که پخمه های پراکنده جمع شده کمیته امنیت را تشکیل داده اند در اصل همان پخمه ها هستند که با عمل کردشان کمک می کنند این نظام ضد بشری سریعتر به سراشیب عمر خود برسد.
اما برای اینکه خود را پیروز نشان بدهند بطور سنتی مجبورند در نهایت کسانی را با اتهامات دروغین به عنوان عاملین پخش اخبار معرفی نمایند تا به سران حکومت نشان دهند که وظایف خود را به نحو احسنت انجام دادند .
در مقابل چنین عمل رذیلانه و سنتی ماموران، ما وظیفه داریم خود را با برنامه منظم ، متحد برای اعتراضات  و مبارزات گسترده آماده کنیم.  ارتباطات مستقیم و غیر مستقیم خود با زندانیان و خانوادهایشان  را حفظ کرده اخبار را باسرعت و دقت پخش کنیم و طرح ها و نقشه های آنها را کشف و افشا نماییم . هم چنین برای گسترش اعتراضات از هم اکنون توسط ارتباطات محلی با خانواده زندانیان عادی ارتباط بر قرار کرده آنها را نیز در جهت حمایت از زندانیان و آزادی آنها آماده و متشکل نماییم. شرکت هر چه بیشتر خانواده ها و دوستان زندانیان می تواند باعث امنیت بیشتر زندانیان کارگری و سیاسی گردد.
باید تشکل های کارگری ، فعالین ،کارگران ، زنان ، دانشجویان و جوانان خود را در هسته ها و کمیته های انقلابی متشکل کنند و بطور سازمان یافته در میان خانواده ها و دوستان زندانیان سیاسی و عادی اقدام  به متصل کردن خانواده های زندانیان به یکدیگر و بر نامه ریزی و سازماندهی علنی، نیمه علنی و مخفی برای اعتراضات گسترده نمایند. با توجه به گزارشات دریافتی بسیاری از زندانیان عادی نیز استحقاق آزادی زودتر از موعود را دارندو برای در گیر شدن در مبارزات آزادیخواهانه آنها و خانوادهایشان مستعد و مناسب هستند این گونه زندانیان و خانوادهایشان را می توان از طریق رهنمودهای  زندانیان کارگری و سیاسی شناخته و سازماندهی کرد. موازی با عملکرد داخل جهت تکمیل نیازمندی های مبارزه نهاد ها ، سازمانها و احزاب در بیرون از ایران باید با گستردگی و اتحاد هرچه تمامتر به پشتیبانی از فعالیت داخل در زوایای مختلف و کسب حمایت های عملی جهانی ، برنامه ریزی اعتراضات گسترده و منظم اقدام نمایند.
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!
پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

19/5/1391

freeshahrookh@gmail.com

۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

شاهرخ زمانی به زندان تبریز بر گردانده شد


امروز خبر دار شدیم شاهرخ زمانی که در تاریخ 7/3/1391 از زندان مرکزی تبریز به زندان مرکزی یزد به طور غیر قانونی تبعید شده بود در تاریخ 14/5/1391 مجددا" به زندان مرکزی تبریز بر گردانده شده است دو روز گذشته را در بند قرنطینه بوده  و امروز 16/5/1391 به بند متادون انتقال یافته است .
هنوز از علل برگرداندن او به زندان تبریز خبر نداریم . ممکن است فعالیت های خانواده شاهرخ که به نهاد های مختلف برای تبعید غیر قانونی مراجعه کرده بودند و تلاش و اعتراضات گسترده فعالین جواب داده باشد و مسئولین زندانها مجبور به لغو تبعید شده باشند . ویا شاید مربوط به وضعیت جدید در زندان مرکزی تبریز باشد که پس از تشکیل کمیته امنیت در این زندان کنترل در آنجا بیشتر از زندان یزد شده است، باشد.
به محض دریافت اخبار جدید اعلام خواهد شد .


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
16/5/1391

۱۳۹۱ مرداد ۱۳, جمعه

بیانیه 50




شاهرخ زمانی کارگر نقاش و عضو هییت باز گشایی سندیکای نقاشان و تزئینات ساختمانی و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری را بدون هیچ دلیل و مدرکی دستگیر کرده، بر علیه او پرونده سازی کردند. علی رغم اینکه در پرونده ساخته شده نیز هیچ مدرک و دلیلی برای محاکمه او وجود ندارد.طبق اعترافات قاضی پرونده حملبر که در دادنامه به صورت واضح نوشته است که شاهرخ زمانی تمامی اتهامات را رد کرده است . پس او کاملا" بیگناه است. اما کاملا" غیر قانونی، شاهرخ را بنا به اعترافات شخص دیگری(متهم ردیف چهارم) محاکمه کرده و با اتهامات دروغین به 11 سال زندان محکوم نمودند. در زندان تبریز با ایجاد جو و فضای نامناسب و خطر ناکی برای او و دیگر زندانیان سیاسی و کارگری زندان را به جهنم واقعی تبدیل کرده اند. واکنون او را به زندان یزد تبعید کردند . ما بدون هیچ قید و شرطی خواهان آزادی فوری شاهرخ زمانی و دیگر زندانیان کارگری و سیاسی هستیم . در این راستا از تمامی کارگران ، تشکل ها ، نهادها و آزادیخواهان و جوانان می خواهیم از هر طریق ممکن بر جمهوری اسلامی جهت آزادی زندانیان فشار بیاورند.



شاهرخ زمانی را به سلول انفرادی انتقال دادند؟


در حکومت جمهوری اسلامی یعنی حکومت عدل الهی یا حکومت عدل علی، نظام مملو از عطوفت اسلامی یا دولت مهر ورزی و ...  هر کسی از حق خود یا حق دیگری که زیر ستم قرار دارد دفاع کند مورد غضب (عطوفت اسلامی) رهبران اسلامی ، حافظان ارتجاعی سرمایه داری و سریازان گمنام امام زمان  واقع می شود. چنانچه هر روز دیده می شود کارگران و فعالین کارگری را به دلیل اینکه برای مقابله با گرانی، مقابله بابیکاری و گرسنگی ، اخراج ، دشمنی با تشکل های کارگری ، فقر و اعتیاد و فحشا و در کل مخالفت با استثماری که علیه هم طبقه های آنها روا می شود فعالیت می کنند دستگیر شده ، مورد اذیت و آزار و شکنجه وپرونده سازی و اتهامات دروغین و زندان قرار می گیرند. صد ها دانشجو و معلم به دلیل خواستن نیاز ها و حق خود کشته شده یا طی پرونده سازی های در زندان به سر می برند ، دهها تن از فعالین زنان که حق برابری می خواهند توسط فاشیست های مرتجع اسلامی مورد شکنجه وپرونده سازی و زندان قرار گرفتند .یا هزاران جوان به دالایل مختلف که همگی از محصولات و نتایج وجودی حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی سر چشمه می گیرند در زندان بسر می برند.این حکومت ضد کارگری و ضد انسانی نه تنها به فعالین خواهان حق خود اجازه فعالیت و ازادی نمی دهند بلکه برای وکلای که از فعالین دفاع می کنند نیز حقی قائل نیستند که افرادی چون زرافشان را بدلیل اینکه توانسته بود ثابت کند آمرین و عاملین قتل های زنجیره ای در درون نظام هستند به 5 سال زندان فرستاد یا اکنون وکلای چون جاوید هوتن کیان ، دادخواه ، ستوده ، بهرامیان و ...به دلیل اینکه توانستند از فعالین و موکلین خود دفاع کنند توسط ماموران مختلف به خصوص سر بازان گمنام امام زمان بر علیه شان پرونده های دروغین بر مبنای مدارک گمنام و غیبی ساخته شده و اکنون در زندان به سر می برند. دروغ پردازی ها و پرونده سازی ها و آزار کارگران ، دانشجویان ، معلمان و زنان و جوانان به هیمن جا ختم نمی شود بلکه به طور دائم نهاد ها و ماموران و بخصوص سر بازان گمنام امام زمان بطور دائم مشغول دروغ گویی ، تهدید خانواده زندانیان ، فحاشی در حد کثیف ترین انسان ها که فقط در قامت و قاموس دست پرورده های نظام جمهوری اسلامی امکان پذیر است صورت می گیرد .
نهاد ها مختلف از جمله وزارت ضد انسانی اطلاعات و قوه بی اختیار قضاییه  و ماموران حکومت اسلامی فعالین حق طلب را به بهانه ها و اتهامات واهی و دروغین زندانی می کنند. سپس کسانی را که از بی گناهی زندانیان دفاع کنند یا برای ازادی انها تلاش نمایند با هزار دروغ و حیله ، تهدید و فحاشی سعی در مرعوب کردشان می نمایند. و برای شکست اتحاد نیرو ها ی فعال برای آزادی زندانیان و جدایی بین انها و خانواده زندانیان  می خواهند نفاق بافکنند و دلیل زندانی شدن فرد یا افراد را به مدافعین آزادی منتسب کنند تا با ایجا فاصله بین نیرو های فعال و خانواده ها یقه خود را از چنگ مدافعین آزادی زندانیان خلاص نماید به این جهت است که اگر زندانی برای رسیدگی به پرونده اش یا برای دفاع از خود در مقابل اتهامات دروغین و محاکمه بی دلیل و بی مدرک تلاش کند و یا شکایتی به ارگانی یا ارگانهای بدهد او را مورد اذیت و تنبیه قرار می دهند و اگر پدر یا مادر یا خانواده اش دلیل این همه قصاوت و ضد انسانی بودن را جویا شوند ضمن تهدید آنها و مورد فحاشی اسلامی قرار دادن انها با هزاران دروغ و فریب می گویند فلان افراد از او دفاع کردند بنا براین کار او را خراب کردند. جمهوری اسلامی با همه ساختار ضد انسانی و ضد آزادی خودش بین انسانها نفاق افکنی می کند .
شاهرخ زمانی را 5 روز پیش پس از تراشیدن موی سرش به انفرادی برده اند به این بهانه که چرا شکایت می کنی که تو را بدون دلیل و مدرک محاکمه و به 11 سال زندان محکوم کرده اند . چرا به خانواده و دوستانت تلفن می زنی و... شاهرخ از آنها پرسیده است که آیا من طبق قانون خود شما حق شکایت ندارم ؟ یا حق ندارم از قاضی بپرسم با کدام مدرک و با کدام اعتراف مرا محاکمه کرده ای ؟ اگر زندانی حق شکایت ندارد پس به چه دلیل این همه نهاد ها و دادگاه های مختلف درست کرده اید؟ آیا اینها برای دکوراسیون و فریب مردم است ؟ پس برای چه از جیب مردم این همه هزینه نهاد ها ی  دکوری می کنید؟
طی یک ماه گذشته مادر و دختر شاهرخ به دادگاه های ونهاد های  مختلف مراجعه کرده اند و وقتی همه آنها متوجه شدند که این خانواده با اراده راسخ و پشتیبانی دوستان فعالین پی گیر پرونده نا عادلانه ساخته شده علیه شاهرخ هستند شروع کردند به جواب های سر بالا و فحاشی های مخصوص اسلامی که سال هاست مردم ایران به صورت های مختلف شاهدش بودند. و برای بیشتر مرعوب کردن آنها تا اینکه کوتاه بیایند و از تعقیب پرونده دروغین دست بکشند شاهرخ را نیز به عنوان ترساندن مادر و دخترش به انفرادی فرستادند و برای تکمیل سنایوراسلامی ضد کارگری و ضد انسانی  خود ضمن تهدید مادر و دختر شاهرخ و فحاشی علیه انها به عناوین مختلف گفته اند که چون سایت ها و تلویزیون های خارج از ایران از او دفاع می کنند او را به انفرادی فرستادیم . از این طریق می خواهند از احساسات مادری و فرزندی سو استفاده کرده زندانی را از مدافعانش محروم کنند . خانواده زندانیان باید بدانند دشمن واقعی آنها و زندانیان حکومت اسلامی ، با تمامی عوامل پیدا و نا پیدایش است خانواده ها باید بگویند اصلا" به چه دلیل و با کدام مدرک او را دستگیر و زندانی کرده اید که حالا به بهانه های مختلف می خواهید بین ما و مدافعان زندانیان نفاق بافکنید . چون شاهرخ به صورت ها و عناوین مختلف شکایت می کند  ماموران رنگارنگ اسلامی به خانواده او می گویند چون نمی تواند زندان را بکشد این کار ها را می کند  از این طریق می خواهند فعالیت اصولی شاهرخ را در نزد خانواده و دوستانس لوث کنند . شاهرخ گفته است حتی اگر 10 سال و 11 ماه از مدت زندانم گذشته باشد و فقط یک ماه به پایان حکم دروغین مانده باشد باز هم از دادگاه و قاضی بی اختیار و از ماموران پرونده ساز و شکنجه گر شکایت خواهم کرد. این حق هر زندانی حتی اگر واقعا" جرمی مرتکب شده باشد نیز است چه رسد به من که هرگز جرمی مرتکب نشدم و با اتهامات دروغین به دست دادگاه و قاضی بی اختیار محاکمه شده ام .
حکومت اسلامی مانند هر حکومت فاشیستی هیچ گونه حقوقی برای کسی قائل نیست ، اگر کسی بخواهد از ابزار و وسائل وحتی راه های قانونی از حق خود دفاع کند ضمن مسدود کردن همه راه ها، هر روز او و خانواده اش را مورد آزار و شکنجه قرار می دهند و با کمال وقاحت که مخصوص حکومت اسلامی است می گویند عطوفت اسلامی شامل حال شما شده است که هنوز پدر ، مادر ، و فرزندان شما را دستگیر و زندانی نکردیم، یا به خانواده ها می گویند شما تحت الطاف جمهوری اسلامی قرار دارید که هنوز زندانی شما را نکشتیم.
این ها جملات و عبارات دائمی ماموران و نهاد های اسلامی است که مانند نقل و نبات هر روز تحویل زندانی یا خانواده های زندانیان داده می شوند. ماموران نهاد های مختلف اسلامی با تهدید و فشار و سر دو راهی قرار دادن خانواده ها آنها را علیه زندانی می شورانند که ساکت باش و حرف گوش کن باش، شاید بهتر شود . اما لازم است بدانیم از جمهوری اسلامی  وتمامی عوامل آن هر گز یک کمله راست شنیده  نشده است. تا به این روز جز فریب و دروغ حاصلی نداشته است و نباید فراموش کنیم که این حکومت در دهه شصت حتی توابینی که همه گونه در خدمتش بودند را کشت. خانواده ها باید بدانند هیچ بخشی از این حکومت قابل اعتماد نیست فقط باید با فشار و با استفاده از هر وسیله ممکن این حکومت را مجبور به عقب نشینی کرد. و باید همه گونه از فعالیت زندانیان برای آزادی شان دفاع کنیم .
یکی از دلایلی که شاهرخ و خانواده اش همچنان تحت فشار و تهدید هستند این است که ماموران به شاهرخ و خانواده اش می گویند چرا می گوید شاهرخ بی گناه است و هیچ مدرکی علیه او وجود ندارد و او را دادگاه بدون دلیل ، بدون مدرک با پرونده خالی از مدرک و اعتراف با اتهامات دروغین محاکمه کرده است ؟
وقتی خانواده شاهرخ می گویند اگر پرونده دروغین و ساختگی نیست و اگر در پرونده مدرکی وجود دارد چرا به ما نشان نمی دهید تا ما قانع شویم ؟
در این حالت بیشتر مواقع ماموران نا توان از جواب دادن می شوند ضمن طفره رفتن از پاسخ، شروع به تهدید و فحاشی می کنند.
حکومت اسلامی تمامی تلاش خود را به کار می برد تا خانواده و دوستان زندانی را قانع کند که مقصر خود زندانی است که در مقابل محاکمه و حکم صادره سر فرود نمی آورد.و اعلام می دارد که چرا بدون دلیل و مدرک مرا زندانی کردید. در مقابل چنین نقشه و طرح جمهوری اسلامی علیه زندانیان در جهت به سکوت کشاندن آنها وظیفه ما در جهت دفاع از زندانیان و جلو گیری از تحمیل سکوت به آنها چیست؟
اکنون وضعیت جمهوری اسلامی سرمایه داری هر روز بدتر از قبل می شود این حاکمان که از آینده خود بیم ناک هشتند تا می توانند علیه زندانیان فشار بیشتری می آورند تا شاید از این طریق بتوانند.به فشار و ترس علیه مردم بافزایند تا شاید از اعتراضات قریب الوقوع کاسته شود. جمهوری اسلامی می داند که هم از طرف داخل و هم از طرف خارج هر روز بیشتر میان دو فک یک منگنه فشرده می شود.

باید هر کدام از دو طیف(طیف داخل و طیف خارج) فعالین مدافع آزادی زندانیان در داخل و بیرون متناسب با امکانات خود به دفاع همه جانبه و متحدانه  برای آزادی زندانیان دست به کار های عملی متحدانه  بزند.
ما از کارگران ، دانشجویان ، معلمان و زنان و جوانان می خواهیم ضمن سازماندهی خود و توده ها برای مبارزات حق طلبانه و اماده شدن جهت هدایت و رهبری اعتراضات آتی، اکنون به طور منظم در جهت حمایت از آزادی زندانیان برنامه ریزی نمایند. همچنین از تشکل ها و سازمانها و احزاب می خواهیم هر چه بیشتر و دقیق تر در جهت حمایت و دفاع متحدانه و گسترده برنامه ریزی نمایند
بخصوص شاهرخ زمانی اکنون نیاز به حمایت های هرچه بیشتری دارد تا بتوانیم با گسترش اعتراضات هر چه متحدانه خود ماموران جمهوری اسلامی را به عقب رانده امکان اعتراض و شکایت را برای شاهرخ مهیا کنیم در این راستا شاهرخ نیاز به وکلای دارد تا بتوانند شکایات او را به نهاد های مختلف ارایه و ادامه بدهند از افراد و نهاد های که امادگی جهت وکالت ایشان را دارند می خواهیم با ما تماس بر قرار کنند.


پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!

پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

12/5/1391