۱۳۹۱ فروردین ۱۱, جمعه

بیانیه 37

مادر صمدی ذکریا، مادرِ رضا شهابی درگذشت


مطابق اطلاعیه ی شماره ی 24 کمیته ی مطلع شدیم که "مادر صمدی زکریا" ، مادر رضا شهابی کارگر زندانی در شامگاه چهارشنبه دوم فروردین 1391 در بخش اورژانس بیمارستانی در شهرستان شبستر و به دلیل ایست قلبی درگذشت.

مطابق این اطلاعیه مادر زکریا که از بیماری قلبی رنج می کشیده بعد از دستگیری رضا شهابی و مدتها به علت دوری و بی خبری از رضا بارها دچار مشکلات قلبی شده  و دائما نگران وضعیت رضا بوده است.

روش ضد انسانی جمهوری اسلامی در برخورد با فعالین کارگری نه تنها خود آن ها بلکه خانواده و اطرافیانشان را نیز به شدت آزار می دهد که جدید ترین نمونه ی آن فوت مادرِ رضا شهابی کارگر مبارز است.
کمیته ی حمایت از شاهرخ زمانی ضمن تسلیت به رضا شهابی و خانواده ی وی این نوع برخورد با فعالین کارگری را به شدت محکوم کرده و از تمامی فعالین کارگری و سیاسی می خواهد تا در صفوف منسجم و متحد هرچه بیشتر علیه سیستم سرمایه داری اسلامی حاکم بر ایران مبارزه کنند.
بیایید با اتحاد عمل آزادی تمامی فعالین کارگری را به دست آوریم.



پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!

پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

1391/1/5

۱۳۹۱ فروردین ۸, سه‌شنبه

بیانیه 36


اعمال فشارهای مضاعف بر زندانیان


مقامات قضایی، امنیتی و هم چنین مسولان زندان تبریز هر روز فشار بر کارگر زندانی شاهرخ زمانی را بیشتر می کنند. به طوری که امروز 8/1/1391 وی را تهدید به انتقال به بند 9 جرائم عمدی و هر گونه ارتباط بین او و هم خرجی هایش یعنی محمد جراحی، جمهور اوزگوچ و نیهات تونجر را ممنوع کرده اند. گفتنی است بند 9 زندان تبریز خطرناک ترین بند زندان تبریز است که زندانیان آن همگی دارای جرائمی مانند سرقت مسلحانه و قتل بوده و احکام بالای 10 سال دارند و مصرف مواد مخدر در آن رواج زیادی دارد. هم چنین با ایجاد اختلاف بین زندانیان فعالین ملی و زندانیان کرارگری قصد دارند زندان در زندان برای شاهرخ زمانی ایجاد کنند.
جمهوری اسلامی در تمامی طول 33 سال گذشته با اعمال  و قوانین ضدانسانی و ارتجاعی خود همواره در راستای استثمار هر چه بیشتر طبقه ی کارگر گام برداشته است و امروز هم فشارهای مضاعفی را بر زندانیان کارگر و فعالین کارگری در زندان ها وارد می کند بلکه از این طریق مقاومت آن ها را در هم شکند.
ما ضمن محکوم کردن این تهدیدها خواستار رفع هرگونه فشار مضاعف بر روی زندانیان سیاسی و به خصوص شاهرخ زمانی هستیم.
هم چنین از فعالین ملی می خواهیم تا با هوشیاری خود مانع هرگونه تفرقه افکنی مقامات رژیم بین زندانیان شوند، چرا که همگی زندانیان از طرف یک حکومت و یک دشمن مشترک تحت ظلم و آزار و شکنجه قرار گرفته اند.
واضح است که جمهوری اسلامی تن به مطالبات ما نخواهد داد مگر این که به طور سازمان یافته علیه او مبارزه کنیم. ما از تمامی کارگران، فعالین کارگری، دانشجویان، معلمان، دانش آموزان و جوانان انقلابی می خواهیم با ایجاد هسته های انقلابی در محل کار و زندگی علیه حکومت سرمایه داری اسلامی به پا خیزند.
پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!

پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

     8/1/1391

۱۳۹۱ فروردین ۷, دوشنبه

محکومیت مجدد نیما پوریعقوب به 91 روز حبس تعزیری

طبق رای صادره در تاریخ 4 اسفند ماه 1390 از طرف شعبه ی 104 دادگاه عمومی تبریز، نیما پوریعقوب فعال چپ دانشجویی دانشگاه آزاد تبریزو یکی از چهار متهم پرونده ی فعالین کارگری و دانشجویی تبریزاز بابت اتهام " توهین به آیت الله سیستانی" به تحمل 91 روز حبس تعزیری محکوم شده است.
نیما پوریعقوب در تاریخ 19 خرداد ماه سال گذشته در تبریز بازداشت و پس از 92 روز در تاریخ 17 شهریور ماه با قرار وثیقه ی 100 میلیون تومانی از زندان تبریز آزاد شد. شعبه ی یکم دادگاه انقلاب تبریز پیش تر وی را به 6 سال حبس تعزیری محکوم کرده بود.
دیگر متهمین این پرونده شاهرخ زمانی، محمد جراحی و ساسان واهبی وش به ترتیب به یازده و پنج سال و شش ماه حبس تعزیری محکوم شده اند، که شاهرخ زمانی و محمد جراحی هم اکنون در زندان تبریز دوران محکومیت خود را می گذرانند و ساسان واهبی وش چندی پیش با پایان دوران محکومیتش از زندان آزاد شد.
کمیته ی حمایت از شاهرخ زمانی ضمن محکومیت حکم صادره این احکام را ناشی از ناتوانی حاکمیت در برخورد با نارضایتی عمیق به وجود آمده در جامعه می داند و خواستار لغو فوری تمامی احکام ناعادلانه ی صادره علیه فعالان چپ و کارگری و آزادی بی قید و شرط تمامی فعالین کارگری است.



زندانی سیاسی، کارگر زندانی آزاد باید گردد

۱۳۹۰ اسفند ۲۸, یکشنبه

سال نو مبارک


درسال جدید پیش بسوی مبارزه متشکل 

سالهاست که هر چه می گذرد مشکلات زندگی برای انسانها بخصوص طبقه کارگر بیشتر و سخت تر می شود .گرانی و تورم بیشتر می شود ،قدرت خرید و ارزش دستمزدها کمتر می گردد .هر سال چندین بار تورم های از 20% تا50% گریبان مردم را می گیرد و در انتهای سال نمایندگان رنگارنگ مدافع منافع سرمایه داری با سر و صدا و هیاهو به اندازه یک چهارم در صد تورم و گرانی سال جاری  حداقل دستمزدها را اضافه کرده و آنگاه انعام و پاداش های هنگفت خود را دریافت کرده به تعطیلات نوروزی رفته ، به ریش ما کارگران می خندند .هر سال تعداد اخراج ها بیشتر و سفره کارگران خالی تر می شود ، فشار بر خانواده های کارگری ،جدائی ها و فروپاشی خانواده ها بیشتر می شود . هر سال تعداد بیشتری از اعضاء و کودکان برای جبران هزینه های زندگی به اجبار از تحصیل و بازی دست کشیده وارد بازار کار می شوند . هر سال بر اثر رشد هر چه بیشتر تعداد بیکاران فشار بر کارگران شاغل بیشتر می شود و طبعا" سود سرمایه افزایش بیشتری می یابد . هر سال برای حفظ زندگی و تأمین نیازهای خانواده به عنوان نیازهای عید دعوا و اختلاف و قهر و آشتی و رشد نفرت کور و فشارهای روحی و روانی بین اعضاء خانواده بیشتر می شود .هر سال روزهای انتهای سال کارگران با دست خالی هر کدام به تنهای به این می اندیشیدند که یک سال گذشت و تمامی طرح ها و نقشه هایی که اول و طی سال داشتم همه بر باد رفت و با دست خالی و سرافکنده در مقابل بچه ها به خانه می روم .(البته ما زندانیان به خاطر وجود دم و دستگاه سرکوب گر از همین عید و دیدار خانواده حتی با سرافکندگی نیز محروم هستیم.) هر سال بسیاری از خواسته های عادی و پیش پا افتاده کودکان و جوانان به آرزوهای دست نیافتنی تبدیل می شوند. هر سال بر میزان فقر و فلاکت ، اعتیاد و فحشا،محدودیت آزادی های اجتماعی ، تبعیض های ملی و جنسیتی، کودکان کار و خیابان افزوده می شود . 

هر سال به تعداد کودکانی که سر چهارراهها با دست فروشی یا پاک کردن شیشه ماشین ها یا تکدی گری دوران کودکیشان نابود می شود یا در کارگاههای تاریک و نمور به عنوان کارگران ارزان و مطیع استثمار افزوده می شود . نها آ    

هر سال برای حل مشکلات خود ،کارگران ، زنان ، فعالین ملی و... تشکل می سازنداما بشدت توسط نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی سرکوب می شوند و تعدادی دستگیر،شکنجه و زندانی می شوند .

هر سال جمهوری اسلامی سرمایه داری ،نهاد های ضد انسانی آن مانند قوه قضائیه، انواع پلیس و خدم وحشم سرمایه  هارتر و وحشی تر شده، بیشتر از قبل اقدام به چپاول و جنایت می کنند .

هر سال بر ستم و تبعیض بین ملتها می افزایند و با ایجاد اختلافات ساختگی و فریب خلقها فشار بر آنها را بیشتر می کنند .صدها فعال ملی و مدنی را با اتهامات واهی و دروغین ازجمله جاسوسی محاکمه و زندانی می کنند.

ما اعتقاد داریم آزادی کامل  حق تمامی ملیت هاست. برای تعیین راه درست مبارزه جهت کسب حقوق ملی پاسخ اینکه آیا در ایران خلقی علیه خلق دیگردر تلاش است ؟ بسیار مهم و تعیین کننده است. ما اعتقاد داریم چنین نیست .عده ای  با بهانه قرار دادن اختلافات زبانی ، نژادی ویکپارچگی، همه ملیت ها را به زنجیر کشیده اند، از آزاد ی خلقها ، استفاده از زبان مادری وکسب استقلال به زور سرنیزه جلو گیری می کنند تا همه خلقها را یک جا استثمار نمایند در مقابل این عده قلیل چه باید کرد ؟ ما اعتقاد داریم  تمامی ملیت ها تا حد نهایت (جدایی کامل) حق دارند سرنوشت خود را خود تعیین کنند.

استثمار و ستم مضاعف علیه دختران و زنان به طور روزافزون بیشتر می شود .

دختران و زنان در ایران هر چه فریاد می زنند ،دوشادوش و حتی پیشاپیش  پسران و مردان بر علیه ظلم و ستم مبارزه می کنند نه تنها استثمار و ستم بر علیه زنان کم نمی شود بلکه هر روز با قوانین جدید ضدزن آپارتاید جنسیتی افزایش می یابد طرح های جدید از جمله ازدواج موقت ،تفکیک جنسیتی و ... کمبودها و نواقص استثماری سرمایه داری را به کمک قوانین دینی تکمیل می کنند تا حاصل و بازده استثمار طبقاتی را در روند زندگی اجتماعی زنان تحت لوای قوانین مدنی و مذهبی لباس مشروعیت بپوشانند .

آنچه گفته شد در سالی که گذشت یعنی سال 1390 بر اثر فشارهای اجرای طرح حذف یارانه ها ، بحرانهای سرمایه داری و همچنین براثر تحریم ها چندین برابر شد.

هر سال با این همه فشار و مشکلات وارد سال نو می شویم و آن را با شادی های کم و بیش می گذرانیم و پس از اتمام تعطیلات نوروزی دوندگی را با آرزوها و طرح های جدید شروع می کنیم اما در انتهای سال جدید آنچه به دست می آوریم مشکلات و فشارهای مضاعف شده انتهای سال قبل است(هر سال دریغ از پارسال ) و این دور تسلسل را همچنان بدون تغییر کیفی در فکر و عمل خود ادامه می دهیم. چرا؟

چرا از خود نمی پرسیم برای نجات از این دور تسلسل اسب اعصاری چه باید کرد ؟

چرا برای نجات خود همچنان راههای امتحان شده و شکست خورده گذشته را بدون تغییر تکرار می کنیم ؟
بیایید امسال از خود در تمامی دید و بازدیدها درتمامی گردش ها ، مهمانیها ،گفتگوها ،شادیهامان و در تمامی بازیها، چند دقیقه در کنار هم که هستیم از هم دیگر بپرسیم در مقابل این فشارها و مشکلات چه باید کرد ؟

ما فکر می کنیم تنها چاره ی کار برای پیروز شدن در شرایط موجود ایران مبارزه متشکل است.

کارگران ،جوانان ،دانشجویان ،زنان و معلمان و دانش آموزان و فعالین خلقها:

 با تمامی مشکلاتی که دارید شاد باشید،بخوانید ،برقصید و بازی کنید و جمهوری اسلامی سرمایه داری ارتجاعی را با بازی ها ،خواندن و رقصیدن خود به ترس و وحشت بیاندازید و در میان بازیها و تفریحات خود از هم دیگر بپرسیدبرای نجات از تکرار مشکلات و مضاعف شدن فشارها چه باید کرد ؟

پیشنهاد ما این است :
دوستانی که از همدیگر شناخت خوبی  دارید در محل زندگی و کار  مانند کوچه و خیابانی که خانه دارید ،در درون  تیم های ورزشی  که بازی می کنید ،در مدرسه ،دانشگاه ،اداره ای که در آن مشغول کار هستید ،در کارگاه یا کارخانه ای که کار می کنید اقدام به ایجاد تشکلهای پایه ای و انقلابی خود کنید و از طریق بحث و گفتگو در جلسات خود برای مشکلات ریز و درشت خود و هم طبقه ایها راه حل های عملی پیدا کنید و برای اجرایی کردن آنها برنامه ریزی کنید .از حل مشکلات کوچک شروع کنید تا بتوانید مسیر را برای  حل مشکلات بزرگتر هموار  نمایید .فکر می کنیم با توجه به وضعیت کنونی این تنها راهی است که می توان در جهت و مسیر متشکل شدن قدم گذاشت با وجود تشکل های کوچک ولی پایه ی در محل  کار و زندگی زمینه و بستر برای نوع دیگر تشکل ها هموار میگردد.

امیدواریم و آرزو می کنیم امسال را با سئوال چه باید کرد و پیدا کردن راه شروع مبارزات برنامه ریزی شده شروع کنیم و در انتهای سال آینده به جای مشکلات بیان شده دارای توازن قوا و هژمونی طبقاتی برای تحمیل مطالبات ریز و درشت خود به جمهوری اسلامی سرمایه داری داشته باشیم .

به امید چنان روزی


هر روزتان نوروز          نوروزتان پیروز


امضا کنندگان:

20نفر از زندانیان کارگری و فعالین ملی آذربایجان

 در زندان مرکزی تبریز
27/12/1390





۱۳۹۰ اسفند ۲۶, جمعه

بیانیه 35


آزادی بی قید و شرط تمامی خلق ها یکی از مطالبات ماست !!!


امروزجمعه 26/12/1390 شاهرخ زمانی برای چندمین بار به دفتر بند مالی احضار شده و مورد تهدید واقع گشت، که شما طبق گزارشات رسیده  در زندان علیه جمهوری اسلامی تبلیغ می کنید. طبق اخبار در یافتی عرصه در زندان هر روز بیشتر از قبل برای شاهرخ زمانی و محمد جراحی محدود می شود، آنها هر روز بیشتر از قبل مورد تهدید ، اذیت و مورد هجوم عوامل نظام قرار می گیرند .

بازجوها و مسئولین سازمان زندان طی هفته اخیر به تلاش های خود جهت ایجاد اختلاف میان زندانیان کارگری با زندانیان ملی آذربایجان در زندان مرکزی تبریز افزوده اند .زندانی به نام آرمین ذولجناح که از عوامل جعفری معاونت حفاظت اطلاعات زندان مرکزی تبریز است ضمن جمع آوری و ارایه گزارش از وضعیت زندانیان و روابط آنها با یکدیگر به جعفری ،مسئول پیاده کردن طرح ها و نقشه های مسئولین زندان در جهت ایجاد تفرقه و دشمنی میان زندانیان،بخصوص میان زندانیان کارگری و سیاسی و ملی است با توجه به افشا شدن نقش ذولجناح در ایجاد تفرقه و دشمنی، باید بدانیم مسئولین زندان به احتمال بسیار قوی افراد دیگری را برای پیشبرد اهداف خود جایگزین خواهند کرد تنها راه مقابله با این تفرقه افکنی ها ،دقت  و هوشیاری در رفتار و برخوردهای طرفین است ، همچنین گسترش همکاریها در نقاط مشترک،  که حداقل در زندان بسیار بیشتر می تواند باشد .

ما به نوبه خود از فعالین ملی آذربایجان می خواهیم در مقابله با طرح ها و نقشه های تفرقه افکنانه مسئولین و خدم وحشم جمهوری اسلامی بسیار هشیار و دقیق باشند کارگران همیشه با ستم و استثمار خلق ها مخالف بوده و هستند، همیشه معتقد بودند وهستند، که تمامی خلق ها باید به مطالبات خود دست یابند.کارگران همیشه در کسب مطالبات دمکراتیک پیشرو تر ازهمه بوده اند . ما کارگران با فعالین ملی آذربایجان برای کسب عملی مطالبات دمکراتیک هرگز اختلافی نداریم، آنچه در اصول اختلاف میان ماست، این است که ما اعتقاد داریم آزادی و برابری واقعی زمانی ممکن است که طبقه کارگر نیز به خواسته هایش دست یابد. بدون کسب مطالبات کارگری هیچ جامعه ای نمی تواند آزاد و دمکرات باشد. اما این اختلاف نه تنها هرگز باعث نمی شود که ما درمقابل مطالبات ملی خلقها مانع شویم بلکه همین اصل عامل همکاریهای بیشتر میان ما و خلق های مختلف گشته و می گردد .

ما به نوبه خود اعتقاد داریم تمامی خلق ها تا جدایی کامل برای تعیین سرنوشت خود حق دارند و هیچ نیرویی و هیچ کس با هیچ بهانه ای حق مانع تراشی در مقابل این مطالبه ندارد .

ما ضمن اینکه از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی می خواهیم در نقاط مشترک هم کاری و همرزمی خود را در زندان با زندانیان ملی در مقابل دشمن مشترک هر چه بیشتر افزایش دهند در همین حال از زندانیان ملی آذربایجان و دوستانشان در بیرون از زندان می خواهیم هشیارانه و با دقت بیشتر به اتفاقاتی که رخ می دهد توجه کنند .



تعیین سرنوشت بدون قید و شرط حق تمامی خلق هاست.


پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!

پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :
 

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

26/12/1390



اعلام حمایت از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

طی نامه ای رفیق بهروز کریمی زاده ضمن اعلام حمایت از کمیته حمایت از شاهرخ زمانی در خواست عضویت در این کمیته را کرده است . به دنبال این در خواست نام ایشان به لیست اعضای کمیته اضافه شد.

۱۳۹۰ اسفند ۲۴, چهارشنبه

گفتگوی فرخ قهرمانی با آقای نیما پور یعقوب

http://www.hambastegibakargaran.se/index.php/akhabar-blog/political/73-2012-02-29-15-56-081

برنامه ویژه از رادیو همبستگی با کارگران ایران - گوتنبرگ
گفتگوی فرخ قهرمانی با آقای نیما پور یعقوب از فعالین هم پرونده با محمد جراحی و شاهرخ زمانی ، از فرار خود ، بیدادگاه رژیم ، ساختگی پرونده و سر هم کردن آن توسط بازجویان زندان تبریز و همچنین عدم ارتباط محمد جراحی و شاهرخ زمانی با پرونده ساختگی فعالان "جنبش دمکراتیک کارگری" و نشریه " آوای انقلاب " صحبت می کند

۱۳۹۰ اسفند ۲۳, سه‌شنبه

بیانیه 34

هر روز فشار بر زندانیان بیشتر می شود


مسئولین قضایی ، پلیسی و سازمان زندان  برای آزار و اذیت هر چه بیشتر کارگران زندانی و همچنین زندانیان سیاسی هر روز دست به  اقدامات تازه ای می زنند  21/12/1390 به دستور قاضی نجار (قاضی مستقر در زندان مرکزی تبریز ) شاهرخ زمانی را از هم خرجیهایش که عبارتند از محمد جراحی ،جمهور اووزگوچ و نیهات تونچر به بهانه ی اینکه  جمع شما تأثیر منفی بربقیه زندانیان می گذارد و باعث تحریک آنها می شوید  جدا کرده و به طبقه پایین بند مالی منتقل کردند و تهدید کردند که اگر باز هم شما با هم ارتباط داشته باشید به بندهای بدتری انتقال داده  می شوید .از بدو تشکیل نظام جمهوری اسلامی سرمایه داری، مجموعه ی این نظام ارتجاعی با طرح ها و نقشه های از پیش طراحی شده برای هرچه محکمتر کردن حاکمیت و بیشتر کردن سود سرمایه و تلاش کرده اند جامعه ی ایران را به جهنمی برای مردم بخصوص طبقه کارگر تبدیل نماید. در همین راستا زندانها را برای زندانیان سیاسی و کارگری به زندان در زندان تبدیل کرده و از راهها و روشهای ضد انسانی استفاده می کند تا فشارهای زندان و شکنجه های مختلف را بارها و بارها مضاعف کند .

ما ضمن محکوم کردن دستور اخیر قاضی نجار بنا به جدا کردن شاهرخ زمانی از هم خرجیهایش، می خواهیم هر چه زودتر این دستور ضدانسانی پس گرفته شود .

همچنین از مطالبات 12 ماده ای جمعی از زندانیان، زندان مرکزی تبریز حمایت کرده واز تمامی نهادهای کارگری و حقوق بشر و نهادهای حمایت از حقوق زندانیان ،احزاب و سازمانها ، نهادهای سیاسی داخلی و خارجی ، از جوانان و مردم انقلابی ایران می خواهیم به هر ترتیب ممکن  نظام جنایت کار اسلامی را تحت فشار بگذارند تا به رعایت مطالبات 12 گانه فوق گردن بنهد .

ما می دانیم نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی زمانی به این مطالبات گردن خواهد نهاد که صف مستقل طبقاتی کارگران را در مقابل خود به صورت رزمنده و پرتوان ببیند .

بنابراین از کارگران ،فعالین کارگری ،دانشجویان ،دانش آموزان و تمامی جوانان انقلابی می خواهیم در تشکل های  انقلابی متشکل شوند ، اقدام به سازماندهی اطرافیان خود در محل کار ، تحصیل و زندگی نمایند.

کارگران و جوانان انقلابی اگر به دنبال کسب آزادی و مطالبات دمکراتیک و سوسیالیستی هستید، تنها راه ممکن امروزمتشکل شدن در محل کار و زندگی است .

 مبارزه تشکیلاتی با جمهوری اسلامی بطور اجتناب ناپذیری ضرورت تاریخی است .

پیش بسوی اتحاد بیشتر، برای فشار بیشتر!!!


پیش بسوی اعتراضات گسترده و متحدانه با شعار :

کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

23/12/1390




گفت و گوی تلویزیون کومه له با نیما پوریعقوب

www.tvkomala.com/program/farsi/fx/xabarfr120308.flv

شاهرخ زمانی و محمد جراحی هیچ ارتباطی با فعالیت های جنبش دموکراتیک کارگری نداشتند،
از تمامی فعالین کارگری استدعای کمک برای آزادی هر چه سریع تر همه ی فعالین کارگری را دارم...

گفت و گوی رادیو ندا با نیما پوریعقوب

http://radioneda.wordpress.com/2012/03/04/rn-378/
نيما پور يعقوب، يكي از چهار متهم پرونده موسوم به فعالين كارگري و دانشجويي تبريز در گفتگو با راديو ندا با اشاره به شكنجه ها و برخوردهاي رذيلانهء بازجويان و رشادت هاي شاهرخ زماني و محمد جراحي ، گفت : » بازجويان با تهديد به تجاوز به دختر محمد جراحي مي خواستند او به آنچه كه آنها مي خواستند اقرار كند ! »

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

ترجمه انگلیسی نامه شاهرخ زمانی به سندیکا های کارگری فرانسه

Greetings to workers of French syndicates
From: Shahrokh Zamani
To: syndicates of French workers 
Subject: status report and request for help
Greetings to workers of French syndicates
I,Shahrokh Zamani, am writing this letter for you,my friends of trade union, from Tabriz’s central prison.I’m a member of founding board of house painters and building decorators in Tehran.
I was arrested by information ministry officials in 8.6.2011 in Tabriz.for four months I was under a lot of pressure threatened and tortured and for 32 days I went on hunger strike as a complaint to my uncertain situation. The court charged me for 11 years in jail because of trying to form a house painters and building decorators’ syndicates with the help of other painters.
Now I have to spend 11 years in Financial section of Tabriz’s Central prison.
Friends,French workers,you have succeeded in forming your syndicates with work and dedication and today you can approximately defend your rights, but in Iran all our activities  toward forming syndicates and associations are nipped in the bud.
Although Islamic Republic of Iran has signed concord number 87 and 98, it arrests and imprisons all the workers and labor activists who are trying to achieve their rights by forming syndicates,etc. By threatening them and accusing them of FALSE charges.
In this matter, I can name many imprisoned and suppressed workers such as hundreds of workers of syndicates of Tehran’s bus  companyand also arrest and imprisoning 700 of them for forming their syndicate and declaring their strike for receiving their rights.
Many of them such as Mansour Osanloo, Ebrahim Madadi, Reza Shahabi, SaeedTorabian, Davood Razavi, Gholamreza Gholamhoseini, Homayoon Jaberi,Gholamreza Khani, Morteza Komsari, Ali Akbari, Salimi,Gohari,etc. Have been arrested and been in prison for long periods of time.
Right now Ebrahim Madadi and Reza Shahabi, members of Tehran’s bus company syndicates, are in jail.
Manu members of “Neyshekar-e-Haft tepe” syndicate such as Reza Derakhshan,Fereydoon Nikoofar, Ghorban Alipoor, Jalil Ahmadi, Mohammad Heydari, Alinejati,etc. Have been arrested and imprisoned many times since four years ago.
Ali Nejati has been imprisoned for the third time.
Also the members of “Komite-ye-Peigiri-ye-Ijad-e-Tashakolha-ye-Karegari” such as Ayat Niafar, Saeed Yuzi, Mohammad Ashrafi, Reza Aghdasi, Zahra Khazaee, Mohammad Jarahi, Mehdi Farahi Shandiz, Behnam Ebrahimzadeh,Farhadpoor,etc. Have been arrested and imprisoned many times since seven years ago.
Behnam Ebrahimzadeh is now imprisoned in Evin and Mohammad Jarahi is in Tabriz’s prison.
Members of “Komite-ye-Hamahangi” such as Ghaleb Hoseini, Yadolah Ghotbi, Mohammad Salehi, Hosein Moradi, Vafa Ghaderi, Behzad Sohrabi, BehroozKhabbaz, Mohsen Hakimi, Pedram Nasrollahi, Kurosh Bakhshande, AbdolrahmanEbrahimzadeh, Isa Ebrahimzadeh,etc. Have been arrested and imprisoned many times since seven years ago.
Also since five years ago members of “Etehadiye-ye-Karegaran-e-Azad-e-Iran” such as Fooad Keykhosravi, Jafar Azimzade, Shapoor Ehsanirad, Khalil Karimi, Ashraf Saedpanah,etc. Have been arrested and imprisoned many times. And alsoSheis amani and Sedigh karimi who are both in prison right now.
Members of “Kanoon-e-Modafeaan-e-Hoghoogh-e-Karegar” are FariborzRaeesdana, Alireza Saghafi, Mohsen Saghafi, Haleh Safarzadeh, NaserZarafshan,etc. And also Ali Akhavan who is in prison right now.
At the same time 11 workers of Isfahan steel industry including YoosefMehrpooya, Jamshid Askarian, Ali Hashempoor, Heydarali Alirezayi, GholamrezaRahmani, Alireza Rezayi, Mojtaba Sharifi, Hosein Sarshoomi, Behzad Bagheri,Alireza Riahi are in prison.
Worker members of syndicate of “electricity and steel” of Kermanshah were arrested and imprisoned, including Javanmir Moradi and Faramarz Ghorbani.
I should also mention that 16 worker members of “Reopening Union Board of Steel Industry Workers-Mechanics” and 150 of workers who participated in May first 2009 rite in Tehran and some other cities were arrested on May first 2009.
And also arresting and trial of some members of founding board of painters and building decorators syndicate including Reza Dehghan, Saleh Kiamari, me(Shahrokh Zamani) etc. And I am sentenced for 11 years of imprisonment because of trying to form a syndicate.
Friends of trade union, I can neither access statistics nor find exact names of all imprisoned workers and all I’ve written have came out of my memory andcooperation of others in jail with me.
I am fully aware that thousand of workers in Iran are being tortured, sentenced, imprisoned and fired from their job because of trying to achieve their rights and form workers’ associations.
However if you need exact numbers and names of arrested,imprisoned or suppressed workers and activists you can ask for a full list from other labor activists that fortunately are free as for now and syndicates that are illegal according to Islamic Republic of Iran who are always under pressure and harassment, therefore you can see how thousands of workers in Iran are being fired, suppressed,trialed,imprisoned and hanged.
Therefor you can see that we, Iranian workers, have no rights and Islamic Republic of Iran is not committed to its international commitments or even the laws that were made by itself. 
I want to ask you to:
1. Select representatives from among yourselves to investigate the suppression ofworkers by Islamic Republic of Iran, so you can see how severe the situation is.
2. Select representatives from among yourselves to investigate “Worker’s Home (Khane-ye-Karegar)” which complicit to police in suppressing and deceiving workers since 33 years ago and it has been Islamic Republic of Iran’s complicity in all it’s anti-union activities, after finding out all the facts about “Khane-ye-Karegar” you may end your relationship with them and ask all workers’ association around the world to stop “Khane-ye-Karegar” and its representatives from entering worker’s societies and imposing itself as the representatives of Iran workers.
3. After all necessary investigations and discovering the truth about suppressing syndicates and workers’ associations and their opponents, you can force Iran’s government to be committed to its obligations toward workers by global alliance among workers’ associations.
4.Evantually, I want to ask you, if you discovered the truth and if you accept that we, Iranian workers, are losing our life in prison while we are innocent, to help us obtainour freedom.
5. If possible, assign some lawyers for me to present and follow up my complaint about being tortured,trialed and imprisoned without any proof or evidence to competent authorities.
Where in the world will a worker who is a member of a syndicate be sentenced of 11 years in prison for trying to form a syndicate(union)?
Long live the international solidarity of workers

Thanks to workers of French trade unions

Shahrokh Zamani
Member of founding board of painters and building decorators syndicate in Iran