اعتراض در بخش های مختلف شهرداری ها، در روزهای اخیر به ماشین های زباله بر
تبریز نیز رسید. زباله های سطح شهر به صورت عمده در یک مکان مشخص جمع آوری و توسط
این خودروهای سنگین به محل دفن منتقل میشوند. اما این خودروها فعلا حاضر به ادامه
ی همکاری با شهرداری نیستند. معوقات هفت ماهه ی آن ها طبق رویه ی معمول برای
کارگران پیمانی، در دور باطل شهرداری- کارفرما افتاده است. شهرداری مدعی است آنها
باید پولشان را از شرکت طرف قراردادشان ( شرکت واسطه و دلالی) بگیرند و شرکت هم
ادعا میکند چکی که از شهرداری دریافت کرده است، بی محل بوده است. از روز بیست و
هشتم بهمن ماه خودروهای زباله بر دست از کار کشیده اند و مدعی هستند حتی برای خرید
سوخت خودروهایشان پولی ندارند. ظاهرا یکی از نمایندگان شورای شهر به محل اعترضات
سرکی کشیده است. اما جز این، اعتراضات هیچ پاسخی نگرفته اند.
شهرداری و شورای شهر تبریز پس از رسوایی های مالی اخیر( رشوه خواری ها و اختلاس
های سریالی و عمومی جمهوری اسلامی که در تبریز نیز نمود های خود را نشان داده است.)
و دستگیری حدود پنجاه نفر از کارکنان، معاونان و شهرداران مناطق و اعضای شورای
شهر، در رفع و حل مسائل مالی اش به مشکل برخورده است و طبق معمول، مشکل به ضعیف
ترین قشر همکار شهرداری، یعنی رفته گران زحمتکش منتقل میشود و آنها هم از عدم
دریافت حقوق معوق دو الی سه ماهه شان، در روزهای پرهزینه ی منتهی به عید صحبت
میکنند.
اما در مورد خودروهای زباله بر و عدم انتقال
زباله ها، مساله ی معوقات مزدی تنها بخشی از ماجراست. محل جمع آوری زباله های جمع
شده از سطح شهر، طبق ادعاهای شهرداری ده کیلومتر با تبریز فاصله دارد. اما آن ها
مشخص نمیکنند که ده کیلومتر با کدام تبریز؟ تعریف آن ها از تبریز، اگر خانه های
لوکسشان در مناطق بالاشهر تبریز باشد که حرفی نیست و ادعایشان معقول و مقبول است.
اما درست در نزدیکی محل جمع شدن زباله ها، روستای آنا خاتون قرار دارد که به جبر
زباله ها دیگر روستا نیست. کشاورزی در منطقه ی آناخاتون در مدت کمی، با توجه با
آسیب شیرابه ی زباله های جمع شده به خاک، عملا نابود شد. انواع بیماری های پوستی و
ریوی در منطقه ی آناخاتون با سه هزار نفر جمعیت بیداد میکند. منطقه ای سه هزار
نفره با ساختمان هایی که تعداد زیادی از آن ها از دید شهرداری، چون پول عوارض
نداده اند غیر قانونی هستند و مرتب تهدید به تخریب میشوند. آلودگی زیست محیطی
آناخاتون به آلودگی هوا و خاک و آب ناشی از زباله محدود نمیشود. آنا خاتون در
نزدکی پایگاه نیروی هوایی ارتش قرار دارد و صدای شاخ و شانه کشیدن های نظامی
هوایی، آلودگی صوتی را هم به لیست آلودگی های منطقه اضافه میکند.
البته بی توجهی دولت به مساله ی آلودگی اتفاق
جدید و منحصر به فردی نیست. تمام شمالغرب در حال تنفس نمک دریاچه ارومیه است.
اعتراضات اخیر مردم خوزستان نسبت به وضعیت پیش آمده برای آب و هوا و و برق و گاز
خوزستان که با گلوله و باتوم پاسخ گرفت، خشک شدن زاینده رود و هامون، هوای سمی
اراک و تبریز و تهران و لشکرکشی لودرها برای نابودی جنگل های زاگرس و شمال ایران
برای ساخت ویلا جهت سردمداران روحانی – نظامی جمهوری اسلامی که باعث گردیده همه
مناطق دچار سیل زدگی شوند نشان میدهد که حمله ی همه جانبه به محیط زیست ، سلامتی
مردم ، سفره های زحمتکشان و آینده جوانان در دستور کار جمهوری اسلامی و سران
اختلاس گر آن مانند لاریجانی 63 حسابه ، خامنه ای با کلکسیون عصا و اسب میلیاردی ،خانواده
طبسی سلطان آستان قدس رضوی ،آیت اله مکار شیرازی مافیای شکر، شرکت های پولشویی زیر
نظر سپاهی ها برادران قاچاقچی ، و کلید بدستی که اختلاس ها را وام تلقی می کند ،
نمایندگانی رشوه خوار و بورسیه ساز مجلس اسلامی و ... حاصل وجود این سران و مدیران
دزد و اختلاس گر اکنون با عدم جمع آوری و انتقال زباله ها در شهرها همچون شهر
تبریز ، و همچنین باعث ایجاد میلیونها انسان حاشیه نشین، کودکان کار و خیابان ،
زنان خیابانی ، ورشکستگی هزاران مراکز تولید از جمله طبق امار دولتی طی سه سال
اخیر 12 هزار واحد تولید بسته شده است ، افزایش روزانه بر تعداد کارگران بیکار، منجمد
شدن دستمزد ها چهار برابر زیر خط فقر ، 7 میلیون معتاد ، دو و سه شغله شدن کارگران
و زحمت کشان ، افزایش روزانه امار خودکشی و خود سوزی زنان و مردان، کارتون خوابی و
گورخوابی و دهها معضل دیگر با وجود جمهوری اسلامی هر روز رو بگسترش هستند چرا که
جمهوری اسلامی سرچشمه همه رذالت ها و معضلات کنونی هست،که سرتاسر ایران را گرفتار
فلاکت کرده و مردم را به پرتگاه می کشاند. اکنون سوال اساسی این است که آیا اگر
جمهوری اسلامی باقی بماند می توان از دست معضلاتی که در بالا بر شمردیم نجات یافت؟
ما می گوییم تا زمانی که جمهوری اسلامی پا بر جا
باشد نه تنها امکان نجات وجود ندارد ،بلکه کارگران و زحمتکشان حقوق های معوقه خود
را هم نمی توانند بگیرند ( اگر با اعتراضات و مبارزات گسترده و مقابله با انواع
سرکوب بتوانند امروز چند ماه معوقه را بگیرند سال اینده بیشتر از امروز مشمول
معوقه خواهند شد، چرا که ریشه جمهوری اسلامی و تمامی عوامل و سران و ماموران آن با
ساختاردزدی ، چپاول ، اختلاس ، رشوه خواری و ... آموزش دیده و پرورش یافته اند و
در ایران نیز فعلا" قانونی وجود ندارد که انها را مهار کند. ) زندگی مردم با
موجودیت جمهوری اسلامی با چنان تضادی در مقابل هم قرار دارند که اگر مردم جمهوری
اسلامی را نابود نکنند خودشان نابود خواهند شد که هم اکنون نشانه های آن بوضوح
دیده می شوند. ، بنا به گفته شاهرخ زمانی شرایط تقابل و دشمنی جمهوری اسلامی با
زندگی مردم به جای رسیده است که تنها یک راه باقی مانده است بکش تا زنده بمانی.
کارگران ، زحمتکشان ، معلمان ، رنان و جوانان باید امروز هر چه بیشتر دست به دست
بدهیم . و به سمت مبارزه متحدانه و متشکل حرکت کنیم .
جمع قدم اول (تدارک حزب انقلابی طبقه کارگر)
5/12/1395
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر