بعنوان مقدمه :
معلمان و کارگران از این شکست و خود زنی باید درس بگیریم.
ایجاد مانع در مقابل سراسری شدن و عقب گرد از سراسری بودن، خود زنی است.
مطلبی که در پی می خوانید نوشته
معلم عزیزمان احمد تقوی ، یکی از فعالین پیش کسوت معلمان است که اکنون بازنشسته می
باشد و نقد گزارش گونه از مجمع عمومی اخیر معلمان که در تهران برگزار گردید، ارایه
کرده است ، و از مجموع این گزارش درک می
شود که متاسفانه مسئولین دولت توانستند معلمان ، این قشر فرهیخته جامع ایران را به
سادگی برخی را فریب بدهند و برخی را در
مقابل عمل انجام شده قرار داده نظرات ارتجاعی و تفرقه اندازانه نظام اسلامی را به
معلمان تحمیل کنند،و آنها را مجبور به خود زنی کنند. همه می دانیم طی ده الی
پانزده سال گذشته اعتراضات یک پارچه و سراسری معلمان که با سازماندهی سراسری انجام
می شد،( و در مقطعی از تاریخ نشریه قلم معلم نقش مهمی در اعتراضات داشت) توانسته
بودند حکومت ضد انسانی و ضد مردمی جمهوری اسلامی را در برخی جاها وادار به عقب
نشینی نمایند و در برخی جاها نیز توانسته بودند از حملات برنامه ریزی شده جمهوری
اسلامی جلو گیری نمایند ، اما اکنون با سیاست چماق و هویج جمهوری اسلامی توانست در
یک نقطه معلمان را فریب داده با دست خودشان، خواسته ارتجاعی جمهوری اسلامی که جلو
گیری از همبستگی سراسری است را انجام
بدهند ، هدف جمهوری اسلامی از تکه تکه کردن تشکل های معلمان که ظاهرا" به دست
خود معلمان انجام می دهد در واقع فلج کردن و جلو گیری از گسترش و سراسری شدن بیشتر
اعتراضات معلمان است پیش ببرند، درست همین نقشه را به صورت دیگر با هدایت کردن غیر
مستقیم فعالین کارگری در جهت تفرقه بیشتر تا از ایجاد همبستگی کارگری جلو گیری
نماید ، پیش می برد ، و متاسفانه هیچ کدام از فعالین کارگری هم فکر نمی کنند عدم
جوابگویی انها نسبت به ضرورت تاریخی همبستگی طبقاتی دقیقا" در جهت اهداف
جمهوری اسلامی قرار دارد ، به نظرم این شکست و تصمیم اتحاد شکنانه اخیر معلمان
باید درس عبرتی برای معلمان و کارگران باشد، تا برخی از فعالین شاید از خواب غفلت
بیدار شوند. که جمهوری اسلامی به عنوان یک دشمن دائما" در صدد تفرقه اندازی و
جلوگیری از اتحاد و همبستگی کارگران و تمامی زحمتکشان است. در حالی که وظیفه هر
فعال آگاه و انقلابی و مستقل حرکت به سمت اتحاد طبقاتی یعنی " وحدت و
تشکیلات" است.
من خاطرات زیادی از نشریه قلم معلم
دارم ، به دلیل اینکه با تعدادی از معلمان ارتباط نزدیکی داشتم از جمله ع .ا .
پرورش هر شماره جدید را برایم می اورد و می دانم در یک دوره این نشریه کارهای مهمی
را پیش برد از این جهت از آقای خاکساری و بقیه فعالین قلم معلم صمیمانه قدر دانی و
تشکر کرده اعلام می کنم معلمان عزیز زحمات شما هرگز فراموش نخواهد شد . پایدار
باشید .
محمد اشرفی
29/7/1395 در زیر
به مطلب آقای احمد تقوی توجه کنید .
بسم الحق المبین .
تحلیل مختصر و آیینه وار نتایج مجمع 27 مهر کانون صنفی
معلمان ایران(سابق) استان
تهران(فعلی(
***
قطعه قطعه شدن تاسف بار پیکره واحد و رشید (کانون صنفی
معلمان ایران) وتبدیل آن به لقمه ای راحت الحلقوم و سهل الهضم دربرابربحرانها
درقالب (کانون صنفی معلمان تهران) باتحمیل وزارت کشور ولی ظاهرا درلفافه تصویب
مجمع صنفی معلمان تهران
اینجانب احمد
تقوی دبیربازنشسته وفعال صنفی از شهر ابهر
بعنوان مهمان داوطلب ناظروبدون حق رای با هماهنگی قبلی با جناب محمود بهشتی
لنگرودی در جلسه بودم وانچه مینگارم مشاهدات مستقیم و بلاواسطه شخص خودم میباشد ؛
نه باتکیه برروش معیوب "آقای فلانی
میگویند"
محسنات :
1-
تشکیل مجمع که حاصل رنج و تلاش پیگیر و بیمزد و منت هیات
مدیره قبلی و برخی فعالان و نیز حاصل مطالبات جدی و مداوم همه تجمع کنندگان سالهای
اخیرسراسرکشور بود هرچند دیر هنگام ولی بسیارمبارک و نویدبخش بود.سپاس از همه
عوامل ذکرشده
2-
نظم و متانت و آرامش جلسه بجزدراندک لحظاتی متناسب با شان
جلسه بود.
3-
معرفی کاندید ها که توسط خودشان صورت گرفت منظم و بلحاظ
کنترل تایم توسط رئیس محترم جلسه خوب بود. بجز در مورد دو پیشکسوت مخلص
جنابان(باغانی و خاکساری) که جناب باغانی بدلیل تبعیدبه زابل پس از اتمام حبس
بخاطر فعالیت صنفی و جناب خاکساری بنا به اعلام خودشان جهت مداوا(بنظر اینحانب
قطعا رنجها واسترسهای فعالیت صنفی در ایجاد بیماری نقش اول را داشته) در جلسه حضور
نداشتند.
4
- دادن اوراق رای به حاضرین بادقت و امانتداری بالایی صورت
گرفت ، مثلا به بنده و یک همکار مریوانی که از تهران نبودیم برگ رای و حق رای داده
نشد.
5
- پذیرایی چای و نسکافه و شیرینی ، سخاوتمندانه و محترمانه و
بوفور بود .
6-
قدردانی از جنابان بهشتی و بداقی و عبدی وباقری و . .
.(هزینه داده های جنبش صنفی) درتشویقهای ممتد حضار مشهود بود.
7-
تواضع و فروتنی در همه فعالین صنفی درخور شان معلم مشهود بود .
کاستیها :
1-
حضور نسبتا اندک همکاران استان تهران علیرغم اطلاع رسانی
نسبتا خوب در فضای مجازی و دهن بدهن که جای گلایه جدی و فراوان از همکاران استان
تهران دارد.
کس نخارد پشت ما جز ناخن انگشت ما
هرچند عدم اطلاع رسانی از نشریات و صدا سبمای استان و
نیزفضای امنیتی تاثیر گذار اصلی بودند و لی صدق و فداکاری پیشقراولان پاکبازی
امثال باغانی هاو بداقیها و بهشتیهاو باقریها و عبدیها و کمانگرها و خواستارها و
نودینیانها و خاکساری(تلاش در نشرهفته
نامه تاثیر گذار قلم معلم توسط جناب خاکساری فراموش شدنی نیست)ها و نیک نژادها و
بهلولیها و . . . ورنج و آلام تمامی فعالین صنفی سراسر کشور که زمینه ساز تمکین
وزارت کشور به این ابتدایی ترین حق قانونی(تشکیل مجمع) بود ارزشی بسا فراترو
بالاتر از آن دارد که این فضاهای امنیتی بتواند خللی در حقخواهی معلمان ایجاد کند
و این نقد و گلایه از همکاران استانی غایب باقوت تمام باقیست.
2-
بسیار لازم بود که از دو پیشکسوت صادق و پاکبازجنابان
باغانی و خاکساری(مدیرمسول نشریه اثرگذار
قلم معلم ) حداقل توسط یکی
ازهمرزمانشان یاد میشد و معرفیشان بارویکردی مثبت و امانتدارانه انجام میشد ولی
این مهم انجام نشد
.
3-
اما اصلیترین و مهمترین کاستی و شکست استراتژیکی و اشتباه
فاحش و جبران ناپذیر و نا بخشودنی مجمع بنظر بنده(اگر اشتباه بوددوستان حق نقد و
شفاف سازی و رد کردن دارتد و اماده دفاع مستدل و مودبانه و منطقی از نظرم هستم) ؛
تغییر اساسنامه از (کانون صنفی معلمان ایران) ؛ به (کانون صنفی معلمان تهران) بود
که بنا به اظهار صریح گردانندگان مجمع توسط وزارت کشور تحمیل شده و این تغییر
عنوان ، حتی شرط لازم قبولی نتایج مجمع ارسوی وزارت کشور اعلام شده بود هرچند چند
نفر از هزینه داده های فعالین صنفی درمخالفت و موافقت بااین تغییر صحبت کردند
(بنده نیز باکسب اجازه از رئیس جلسه فقط توانستم یکی از دلایل مخالفتم با این ضربه
وحشتناک به پیکر کانون صنفی معلمان ایران را باجدیت اعلام کنم که اتفاقا با تشویق
و کف زدن ممتد حاضرین مشخص شد که حرف دل بسیاری از حاضرین است) ولی در رای گیری
غیر دقیق و تقریبا عجولانه (شمردن بدقت صورت نگرفت که اگر شمارش باحوصله و بدقت
صورت میکرفت بازهم باحتمال قوی نتیحه معکوس بود) تصویب شده تلقی کردتد
و سریع رد شدند.
.
. . دلایل خودم را که فقط توانستم بااجازه رئیس
جلسه یکموردش را علیرغم نداشتن حق رای برای حضار بگویم و البته برخی راهم دیگر
مخالفین گفتند در این تحلیل آیینه وار(زلال وشفاف و واقعگرایانه) و وجدانا بقصد
شفاف سازی و **عبرت گیری تشکلهای دیگرمثل صنف کارگران و پرستاران و پزشکان و
دانشجویان و . . . واگاهیشان ازاین شگرد غیرقاتونی و غیرصادقانه و زیرکانه ؟! وزارت کشور** ونه بقصد تخریب و فضاسازی و . . . اعلام میکنم ؛
** تا
چه قبول افتد و چه در نظر آید **
الف - احتمالا بنابه اساسنامه و قوانین مدنی برای تغییر
اساسنامه تشکل جلسه فوق العاده با اطلاعرسانی قبلی ورای گیری دقیق و . . . لازم است
و تغییر اساستامه در این مجمع انهم بدون اعلام قبلی و آمادگی و تحقیق اعضا (موضوع
تغییر اساسنامه در این مجمع اطلاع رسانی نشده بود) و باعجله و غیر دقیق و انهم با
تفاوت بسیار جزعی اختلاف رای مخالفین و موافقین باروش نادرست ونادقیق دست بلتدکردن
و شمارش نکردن و همبنطور بانگاه سرسری اعلام موافقت کردن و ... صورت گرفت و بنظرم
این روش استحکام لازم را نداشته و مخدوش و مردود است و قابل پیگیری و برگشت است.
ب - چون در اساسنامه قبلی ، کانون صنفی معلمان ایران متعلق
به همه معلمان ایران بود ، پس فقط معلمان استان تهران(حاضرین فقط از استان تهران
بودند) نمیتوانند در این مورد تغییر بدهند(حتی به دوتفرغیرتهراتی ناظردرجلسه
احتمالا بدستور نماینده وزارت کشور حاضر و ناظر در جلسه حق رای داده نشد)
و اگر معلمان استان تهران بخواهند کانون مستقل تشکیل دهند
باید بدون دخالت در اساسنامه قبلی کاتون ص م ایران ، برای ایجاد تشکل جدید(کانون
صنفی معلمان تهران) راسا اقدام کنند و کانون قبلی دست نخورده بعنوان تکیه گاه ملی
باقی بماند حال مخالفت وزارت کشور مانع فعالیتش میشود یانه بحث جداگانه وقابل
پیگیریست و همچنین وجود شورای هناهنگی هم که مطلع نیستم خود بنیان محکم قانونی
دارد یا نه ؛ توجیه گر لازم نبودن
کاتون صنفی معلمان ایران نیست .
ج - این عنوان
کاتون صنفی معلمان ایران ؛ قطعا
در هنگام تاسیس با ممانعت وزارت کشور روبرو بوده ولی ایستادگی و استدلال و پایمردی
ورنج و آلام پیشگامان موسس ، وزارت کشور را وادار به قبول کرده حال بی انصافی و
باپوزش نشانگر ضعف و عقب نشینی مفرط این نسل است که چنین خسارت حبران نشدنی را
بپذیرد .حتی اگر ایجاد این تغییر بناچار لازم باشد باید ضمن رعایت بند 1
و 2 این نوشته و توسط و یاحداقل با حضور موسسین
عملی شود.
د - اگربخاطر عدم
قبول مجمع توسط وزارت کشور تن به این معضل داده شده اولا تحمیل وزارت کشور خلاف
قانون اساسییست ومطابق قاتون اساسی تشکیل مجمع حق مسلم ماست و نباید برای گرفتن حق
مماشات کرد ؛ ثانبا گرفتن امتیازکوچک تشکیل مجمع و انتخابات دربرابر دادن امتیاز
بزرگ و غیرقابل جبران(سلاخی و قطعه قطعه کردن پیکررشید و متحد و اثرگذار کانون
صنفی معلمان ایران) انهم بدست خود ودر لفافه انتخاب و تصویب معلمان بشدت غیرمعقول
و تاسف آور است.
س - تجربه ثابت کرده وزارت کشور کوچکترین امتیاز در اختیار
خودش را در قدرت مطلقه خودش ضرب کرده و دهها برابر قویتر در محدود کردن صنفها از
آن استفاده میکند ولی قویترین امتیازات قانونی صنفها را پشت گوش اتداخته و بلا
استفاده میگذارد( نمونه اش حق شفاف و غیرقابل تفسیر و انکارناپذیر حق تشکل در
قانون اساسی و دهها نمونه دیگر) ؛ پس تغییرعنوان کانون صنفی معلمان ایران به کانون صنفی معلمان تهران پس از این برای ایجاد تفرقه بین معلمان ایران
با این دستاویز ؛ قویترین استفاده را برای وزارت کشور و اطلاعات خواهد داشت و
هرگاه که اراده کنند نتایج مجمع و دیگر کنشهای صنفی را نادیده و مغفل میگذارند
همچنانکه درگذشته ها کرده اند ولی این تفرقه را بتمامی اجرا میکنند.
.
. . و موارد دیگر که باآوردن همه مطلب طولانی
میشود .
بااین واقعه آیا پیکر رشید و رعنا و بالنده و متحد و منسجم
و شدیداموردنیاززمان و اثرگذار (کانون صنفی معلمان ایران) ؛ گرچه با تحمیل وزارت
کشور ، اما با غفلت و تحت تاثیر شادی سطحی و زودگذر حق برگزاری مجمع و انتخابات ؟!
، بدست جمع اندکی (تعداد حاضرین نسبت به جمعیت ملیونی معلمان شاغل و بازنشسته کل
کشور) از خود مان سلاخی و قطعه قطعه نشده ؟ ؟ ؟ . . .
ایا موافقان تصویب این تغییر ، ارزشمندترین امتیاز(عامل
اتحاد و انسجام معلمان ایران) را با امتیازی ناچیز (حق موقت برگزاری مجمع --
درحالیکه بسیارقویترش در قانون اساسی که ظاهرا میثاق ملی و خونبهای شهیدان هم
مینامندش هست ولی در عمل ازسوی حاکمیت اجرا نمیشود- ) معاوضه نکرده اند و آیا این
ابیات مولانا بنوعی در باره این کارشان صدق نمیکند که ؛
قدرخودنشناخت ... آدمی(کانون ص م ایران)/
از فزونی آمد و شد در کمی .
خویشتن راآدمی(کانون ص م ایران)ارزانفروخت/
بوداطلس،خویش بردلقی بدوخت .
اینک با تاسف عمیق اما امیدوار به فضل خدا و همت معلمان
حقخواه ایران درسوگ این قتل خونین پیکرهء رشید و رعنا و بالتده و اثر گذار(کانون
صنفی معلمان ایران) آنهم باتحمیل (وزارت کشور) ؛ ولی بدست جمعی از خودمعلمان ؛ با
خودم این بیت را مویه میکنم که ؛
** پهلوان افتاده خاک
باحکم جبر اقتدار/**
لیک خود خنجرزده
برپیکر رعنای خویش.
بنظرم(بعنوان یک فعال صنفی معلمان ایران ، که از این تغییر
حق اتحادم با معلمان ایران تضییع شده ، درحالیکه باید بکوشیم اتحادمان جهانی شود
ولی باتاسف اتحاد کشوریمان را هم حفظ نمیکنیم !) باتوجه به بند یک این نوشته(لزوم
جلسه فوق العاده برای تغییر اساسنامه) این تغییر باشیوه مخدوش عملی شده و برای کان
لم یکن تلقی شدن قابل تعقیب قانونیست
و شامل مرور زمان هم نمیشود.
درپایان با این تذکر که فعالیت قانونمند در کانون صنفی
معلمان را بدلیل اثر گذازی عمیقش در رشد سالم اجتماع و کمال و سعادت انسان بعنوان
عبادت خدا تلقی مینمایم ؛ شادی ، سرفرازی
، موفقیت و اتحاد و صمیمیت همه فعالین صنفی معلمان و فعالین صنفی همه اقشار ملت
ایران را از حضرت حق جل جلاله متواضعانه خواستارم. آمین یا الله
سپاس ازاینکه وقت گذاشتید وخواندید
و پوزش از صراحت کلام و اطاله مطلب.
شاد باشید.
احمد تقوی ابهر
95/7/28