«دوسال پیش همین روزها بود. شاید به خاطر بسیاری از ما نمانده باشد اما سال گذشته مردادماه، ۲۳ مردادماه بود که کارگری به نام «علی چراغی» بر اثر ضرب و شتم ماموران گشت سد معبر کشته شد.
علی چراغی روز ۱۶ مردادماه به همراه پسر ۱۴ سالهاش به خیابان تهرانپارس رفته بود که ساعت ده صبح حوالی اتوبان باقری، نبش خیابان ۱۹۶ غربی با ماموران شهرداری درگیر میشود.
ابوالفضل چراغی، فرزند این کارگر در همان روزها گفته بود:
«من و پدرم سوار بر وانت پیکان کنار خیابان در حال حرکت بودیم که ناگهان یک وانت مزدا دو هزار دو کابینه سدمعبر ناحیه چهار منطقه ۴ مقابل ماشین ما پیچید و راه را بست. چهار ماموری که از اتومبیل پیاده شدند از پدرم خوستند که پیاده شود. من به در خواست پدرم در وانت ماندم و از داخل مکالمه آنها را میشنیدم. یک مامور به پدرم گفت که وانت توقیف است. پدرم اصرار داشت که شما حق توقیف ماشین را ندارید و باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم. پدرم شروع به تماس با پلیس کرد که در این هنگام چند مامور همزمان با پدرم درگیر شدند و یکی از آنان از پشت دستهای پدرم را گرفت و سایرین مشغول ضرب و شتم او شدند. هنگامی که من مشغول پیاده شدن از ماشین بودم دیدم که یکی از ماموران با «پنجه بکس» به سمت چپ سر پدرم ضربهای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد. من قصد نزدیک شدن به پدرم را که بیهوش روی زمین افتاده بود را داشتم اما ماموران به گمان اینکه پدرم تمارض میکند ضربهای به من زدند و اجازه نزدیک شدن به پدرم را ندادند اما بعد از دخالت کسبه محل، هر چهار مامور سوار بر وانت از صحنه گریختند.»
داستان بیمارستانی که علی چراغی را به آنجا بردند نیز نکتهآموز و در عین حال دردناک است.
برادر علی چراغی در این مورد در همان روزها چنین گفت:
«در ساعت ۱۳ و سی دقیقه روز پنجشنبه ۱۶ مرداد برادرم را به بیمارستان امام حسین منتقل کردیم. تشخیص اولیه پزشکان «شکستگی شدید جمجمه» بود که به سرعت او را به اتاق عمل منتقل کردند اما پس از عمل جراحی چون بخش مراقبتهای ویژه(آی سی یو) این بیمارستان تخت خالی نداشت او را در بخش عمومی بستری کردند و در ساعت ۱۲ شب نیز مجددا او را به اتاق عمل بردند و بامداد جمعه مجددا او را به بخش عمومی منتقل کردند. اما روز یکشنبه ۱۹ مرداد ترجیح دادیم برادرم را در بیمارستان خصوصی نورافشان بستری کنیم که تلاش پزشکان این بیمارستان نیز ثمری نداشت و سرانجام در روز پنجشنبه ۲۳ مرداد برادرم فوت کرد.»
شاید به یاد داشتن چنین مناسبتهایی در کنار سایر مناسبتهای فرهنگی و سیاسی و… نیز به کار ما بیاید.
کارگری سال گذشته برای معاش در همین روزها کشته شد و بسیاری از ما از حال خانوادهی او بیخبریم.»
در خبرها آمده بود که سالگرد علی چراغی سوت و کور برگزار شد.
شما چه فکر میکنید؟
علی چراغی روز ۱۶ مردادماه به همراه پسر ۱۴ سالهاش به خیابان تهرانپارس رفته بود که ساعت ده صبح حوالی اتوبان باقری، نبش خیابان ۱۹۶ غربی با ماموران شهرداری درگیر میشود.
ابوالفضل چراغی، فرزند این کارگر در همان روزها گفته بود:
«من و پدرم سوار بر وانت پیکان کنار خیابان در حال حرکت بودیم که ناگهان یک وانت مزدا دو هزار دو کابینه سدمعبر ناحیه چهار منطقه ۴ مقابل ماشین ما پیچید و راه را بست. چهار ماموری که از اتومبیل پیاده شدند از پدرم خوستند که پیاده شود. من به در خواست پدرم در وانت ماندم و از داخل مکالمه آنها را میشنیدم. یک مامور به پدرم گفت که وانت توقیف است. پدرم اصرار داشت که شما حق توقیف ماشین را ندارید و باید با پلیس ۱۱۰ تماس بگیریم. پدرم شروع به تماس با پلیس کرد که در این هنگام چند مامور همزمان با پدرم درگیر شدند و یکی از آنان از پشت دستهای پدرم را گرفت و سایرین مشغول ضرب و شتم او شدند. هنگامی که من مشغول پیاده شدن از ماشین بودم دیدم که یکی از ماموران با «پنجه بکس» به سمت چپ سر پدرم ضربهای وارد کرد و پدرم به زمین افتاد. من قصد نزدیک شدن به پدرم را که بیهوش روی زمین افتاده بود را داشتم اما ماموران به گمان اینکه پدرم تمارض میکند ضربهای به من زدند و اجازه نزدیک شدن به پدرم را ندادند اما بعد از دخالت کسبه محل، هر چهار مامور سوار بر وانت از صحنه گریختند.»
داستان بیمارستانی که علی چراغی را به آنجا بردند نیز نکتهآموز و در عین حال دردناک است.
برادر علی چراغی در این مورد در همان روزها چنین گفت:
«در ساعت ۱۳ و سی دقیقه روز پنجشنبه ۱۶ مرداد برادرم را به بیمارستان امام حسین منتقل کردیم. تشخیص اولیه پزشکان «شکستگی شدید جمجمه» بود که به سرعت او را به اتاق عمل منتقل کردند اما پس از عمل جراحی چون بخش مراقبتهای ویژه(آی سی یو) این بیمارستان تخت خالی نداشت او را در بخش عمومی بستری کردند و در ساعت ۱۲ شب نیز مجددا او را به اتاق عمل بردند و بامداد جمعه مجددا او را به بخش عمومی منتقل کردند. اما روز یکشنبه ۱۹ مرداد ترجیح دادیم برادرم را در بیمارستان خصوصی نورافشان بستری کنیم که تلاش پزشکان این بیمارستان نیز ثمری نداشت و سرانجام در روز پنجشنبه ۲۳ مرداد برادرم فوت کرد.»
شاید به یاد داشتن چنین مناسبتهایی در کنار سایر مناسبتهای فرهنگی و سیاسی و… نیز به کار ما بیاید.
کارگری سال گذشته برای معاش در همین روزها کشته شد و بسیاری از ما از حال خانوادهی او بیخبریم.»
در خبرها آمده بود که سالگرد علی چراغی سوت و کور برگزار شد.
شما چه فکر میکنید؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر