صفحات

۱۳۹۶ تیر ۱۱, یکشنبه

گزارشي از وضعيت كودكان در كانون اصلاح و تربيت:


یکی از   فجیع ترین تجاوزات به حقوق بشر٬ شکنجه است که در نتیجه ان
حثیت وکرامت قربانیان سلب می شود وبه توانایی انان در ادامه ی حیات وفعالیت های عادی شان اسیب می زند (ماده ۲٬بند۵۵)
شنيدن خبر  وضعیت این کودکان زیر هیجده سال در کانون اصلاح وتربیت زابل  که به خاطر دزدی های بی ارزش به زندان افتاده اند در باورتان سخت بگنجد  . باید گفت این واقعیتی است که امروزه دهها کودک زیر هجده  سال با ان وضعیت نابهنجار در کانون اصلاح وتربیت زابل ودیگر مراکز با ان دست وپنجه نرم میکنند ما هرروز تعدادی از این کودکان زیر هجده سال که ناخواسته واز روی اجبار و فقر اجتماعي  مرتکب دزدی وحتی قتل شده اند معرفی میکنیم .لازم به ذکر است که مددکار این کودکان شخصی است  به نام "محمد نظام دوست" که به شدت از نحوه برخورد وبی توجهی این شخص ورفتارهای وحشیانه اش ، کودکان مظلوم گله مند هستند .
 در نوشته قبلی از وضعیت سه کودک٬ مرتضی سیاسر واحسان کریم کشته ٬ونورعلی اکچهزی کودکانی که در زمان بازداشت تا انتقال به کلانتری وکانون اصلاح وتربیت زابل به شدت مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار گرفته اند نوشتیم .امروز از دو کودک دیگر بهمن یزدی وامید اشتراک برای دوستداران کودک خواهیم نوشت.

بهمن یزدی ۱۶ساله
شش عدد تخم مرخ دزدیده
هفت ماه است داخل زندان است
باوجود اینکه اعلام رضایت شاکی هم شده
ولی دادگاه در یک محاکمه صوری نه ماه حبس بهش دادند با وجود اینکه  اعمال ماده ۴۲شامل حالش می باشد اما این کودک همچنان در کانون اصلاح تربیت در حبس بسر می برد .
امید اشتراک ۱۸ساله ٬
سرقت از سمساری ٬
بیش از یازده ماه است که درزندان زابل کانون اصلاح وتربیت در حبس می باشد ٬
با وجود اعلام رضایت ولی همچنان دادگاه از ازادی وی خودداری میکند .
این کودکان در زمان دستگیری تا انتقال به کلانتری وکانون اصلاح وتربیت مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار گرفته اند .

با تمام قدرت صدای نورعلی اکچهزی باشیم .
نگذاریم نورعلی دستان نان اور ش را از دست بدهد .
طی روزهای گذشته گزارشی از وضعیت کودک زندانی نورعلی اکچهزی  فرزند بختیار در کانون اصلاح وتربیت زندان زابل بر روی خروجی رسانه ها قرار گرفت . نورعلی کودکی است که به اتهام نکرده  بعد از شکنجه های فراوان از سوی ماموران کلانتری دوازده واقع در مسجد بلوچ ها دستگیر وبعد از اینکه بدترین ووحشیانه ترین برخوردهای وحشیانه را با او میکنند وسرودست وقفسه سینه وی اسیب میبیند به کلانتری واز انجا با همین وضعیت به کانون اصلاح وتربیت زابل انتقال می گردد نورعلی کارگر وتنها نان اور خانواده می باشد وپدرش را هم از دست داده است اونیاز مبرم به رسیدگی پزشکی دارد خبرهای دریافتی حاکی است که اگر به وضعیت پزشکی وی خصوصا اقدامی برای دستهای زخمی وتاول زده وی به زودی صورت نگیرد این کودک دست راست خود را از دست میدهد ونقض عضو می شود اگر مقامات زندان وقضایی این موضوع واین اجحاف بر این کودکان مظلوم را باور ندارند بروند از نزدیک نورعلی وکودکانی که همچون نورعلی در این شرایط نابهنجار وغیر انسانی در کانون اصلاح وتربیت بسر میبرند تحقیق وخبر بگیرند وفیلم وعکس تهیه کنند در غیر اینصورت به دوستداران کودک وفعالان حقوق کودک وحقوق بشری اجازه بدهند تا از نزدیک از کانون ویا همان شکنجه گاه دیدن کنند تا بتوانند اقدامی عاجل وموثر برای نورعلی وهمراهانش انجام بدهند ما از تمامی انسان دوستان سازمانها ونهادهای حقوق بشری وهمه کسانی که قلبشان برای  انسانیت می تپد درخواست داریم صدای نورعلی واین کودکان مظلوم در شکنجه گاه اصلاح وتربیت زابل باشند جان نورعلی در خطر است اگر به زودی کاری واقدام پزشکی صورت نگیرد او برای همیشه دست راست خود را از دست خواهد داد ‌.مسببان این وضعیت باید در برابر این اقدام وحشیانه شکنجه کردن این کودک که تنها نان اور خانواده اش بوده باید پاسخگو ومحاکمه بشوند .وجوابگوباشند .

بهنام ابراهیم زاده فعال حقوق کودکان
تهدید به اعدام سعید ملکی نوجوان متهم به قتل در کانون اصلاح وتربیت زابل
سعید ملکی ٫ نوجوان هفده ساله که به اتهام قتل دختر بيست ساله اي  سیزده ماه است كه  در کانون اصلاح وتربیت زابل در شرایط بسیار سختی بسر می برد .
  اين زنداني  قربانی توطئه  ودسیسه اشکار مسولان نها دهای امنیتی جمهوری اسلامی شده چون قاتلان اصلی که از اقوام ونزدیکان او هستند به او قول داده بودند که او اتهام را بپذيردوانها  ظرف سه ماه اورا از زندان ازاد خواهند کرد ولی اکنون بیش از یکسال است که بلاتکلیف در زندان وحبس بسر می برد سعید این روزها بسیار کم حوصله و تحملش پایین امده به دفعات تهدید کرده که هرچه زودتر موجبات ازادی اش را فراهم نکنند تمام حقایق را برملا میکند
اما حقایق چیست ؟
حقایق اینکه بعضی از مسولان اداره اگاهی زابل ومقامات قضایی در شهرستان زابل وبعضی از مسولان زندان زیر سوال می روندبه ویژه ریس دادگستری به نام نجفی که قاضی پرونده  نیز می باشد قاتلان اصلی که دستشان د راداره اگاهی ودادگستری قوی است به خاطر فرار از مجازات این نوجوان را  که کمتر از ۱۶سال سن داشته با تهدید وارعاب وادار کردند كه ارتکاب قتل را بپذیرد وبهش قول دادند که ظرف کمتر از سه ماه او را ازاد می کنند این جنایتاکاران کودک ستیز که دختری ۲۰ساله را ربوده ومورد تجاوز قرار داده وبه قتل رساندندوبه طرز غیر قانونی اور را دفن کرده اند حتی موفق شده اند پدر دختر مقتول به نام محمد بخاری را به اتهام واهی به زندان بیاندازند تا تحت فشار مسولین زندان مجبور یه اعلام رضایت نماید زیرا تنها پس از این مرحله است که دست مقامات قضایی باز می شودتا  بتوانند پرونده را بسته وانرا مختومه اعلام کنند ولی به خاطر مقاومت پدر مقتول نقش شوم انان شکست خورده واز سوی دیگر صبروتحمل وحوصله این نوجوان هم که  او را ترسانده اند که اگر حرفی بزند ودهن باز کتد بر علیه اش حکم اعدام صادر می شود  .
طبق گفته هم بندیان سعید هر شب از ترس طناب دار شبها کابوس وهذیان می گوید ودر خواب به صورت نامعلوم اسم افراد را بر ز بان می اورد به همین دلیل برای جلوگیری از بر ملا شدن قضیه عوامل رییس حفاظت اطلاعات زندان غلام رضا رضایی دست به کار شدند زیرا رییس حفاظت برای نجات پسر عمویش به نام صالح رضایی فرزند سلطان که به جرم قتل در زندان زابل بسر میبرد باید برای مقامات قضایی   خوش خدمتی کند تا بتواند پرونده پسر عموی خودش را كمك كند.
 عاملين ترس و تهديد اين نوجوان :
 يك- "عباس شهرکی"  که از مراقب های بند کانون می باشد وبچه های کانون مثل عزراییل از وی می ترسند .گفته می شود این فرد به طور مداوم این نوجوان قربانی سعید را تحت اذیت وازار وفشار قرار می دهد واو را می ترساند که سکوت کند
دو- فرمانده قرارگاه زندان است که برای این نوجوان قربانی ٬ملاقات های حضوری هفتکی با خانواده ودوستانش ترتیب می دهد واجازه داده هرانچکه لازم دارد برایش بیاورمد .
سه-  حفاطت اطلاعات به نام های مهدی کوچکی ٬محمد نظام دوست ٬ومهدی مباشر هستند که مدام پدر مقتول را برای اخذ رضایت اجباری تحت فشار قرار می دهند واو را به بدترین مکان زندان بند چهار محل بیماران اچ ای وی ( ايدز)وهپاتیت وانواع بیما ری های واگیردار وبین زندانیان شر‌وروقاتل  انتقال داده اند  زندانیانی که اعمال خشونت را هنر می دانندوتا انجا که بتوانند به دیگر زندانیان زور میگویند  وتا چه برسد زندانیانی که با چراخ سبز مسولان به اذیت وازار وشکنجه زندانیان می پردازند .لازم به ذکر است بند چهار ۲۵۰متر مربع فضا دارد وحدود چهارصد زندانی را بدون رعایت قانون تفکیک جرایم در خود جای داده است

گزارش از بهنام ابراهیم زاده فعال حقوق کودکان عضو جمعیت دفاع از کودکان  كار و خيابان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر