۱۳۹۳ مهر ۳, پنجشنبه

بیانیه شماره 76: رضا شهابی اینبار هم بدون مرخصی پزشکی، از بیمارستان به زندان منتقل خواهد شد!

رضا شهابی که روز 11 شهریورماه 1393 تحت عمل جراحی دیسک کمر قرار گرفت، روز پنجشنبه 3 مهرماه به زندان رجایی شهر برگردانده خواهد شد. این در حالی است که پزشک جراح رضا صراحتاً تأکید کرد که وی پس از انجام عمل جراحی دستکم به 3 ماه مرخصی در منزل نیاز دارد و باید همواره در دسترس دکتر باشد. پزشک قانونی نیز پس از انجام عمل از رضا دیدن کرد و نظر دکتر را تأیید کرد و قرار شد ظرف چند روز گذشته مقدمات مرخصی رضا انجام شود و وی از بیمارستان به منزل منتقل شود. اما علیرغم همه ی این موارد و با وجود قول دستگاه امنیتی و قضایی، پیگیری خانواده رضا شهابی از دادستانی تهران ظرف چند روز گذشته به جایی نرسید و مسئولان بیمارستان امروز به رضا ابلاغ کردند که به دلیل کمبود تخت در بیمارستان دولتی امام خمینی دیگر قادر به تمدید زمان بستری وی نیستند و روز پنجشنبه او را ترخیص خواهند کرد.
لازم به ذکر است سال گذشته نیز رضا را که تحت عمل جراحی مهره های گردن قرار گرفته بود، بدون مرخصی پزشکی در منزل (که باز هم از جانب پزشک تأکید شده بود) به زندان بازگرداندند که این امر باعث عفونت ناحیه ی عمل و همچنین ناموفق شدن عمل شد؛ زیرا پروتزهای کارگذاشته شده در گردن رضا به دلیل شرایط نامساعد زندان و عدم انجام درمان های تکمیلی تخصصی (فیزیوتراپی، آب درمانی، چکاپ دوره ای دکتر جراح و . . .) از جای خود خارج شده و عملاً وضعیت گردن رضا از قبل از عمل هم بدتر شد.
رضا شهابی خود نیز عنوان کرد که حاضر نیست به دلیل بستری شدن اش در بیمارستان دولتی، فرصت عمل را از افرادی که عموماً هم طبقه ای های او و افراد کم بضاعت هستند بگیرد، زیرا بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان که تحت تعمیر است دچار کمبود شدید تخت و ترافیک مریض های پشت اتاق عمل است!
کمیته ی دفاع از رضا شهابی خواستار رسیدگی سریع مسئولان امنیتی و قضایی به مرخصی پزشکی این کارگر زندانی و عضو هیئت مدیره ی سندیکای کارگران شرکت واحد است تا قبل از انتقال رضا به زندان یا نهایتاً ظرف روزهای ابتدایی هفته آینده رضا آزاد شده و به منزل برود تا بتواند در فضایی آرام و در کنار خانواده ادامه ی درمان خود را پی بگیرد.
کمیته دفاع از رضا شهابی
2 مهرماه 1393
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢
 k.d.shahabi@gmail.com


توحش مدرن

من  با تو واندوه و غم و فقر
خويشاونديتاريخي و ديرينه داريم
شجره نامه زجرينمان ريشه در غم نان دارد
اين است ارثيه گرانبار ِ اجدادمان
تاوان ِ كدامين گناه( ناكرده) ماست ؟
كه انسان بودن ، در توحشي مدرن
در بين چرخ دنده هاي ِ خونين
شكسته و له شود
قلب ها و اذهان ِ  زنگار بسته
در ميان ديوارهاي ِ سنگي و سيماني
مدفون گردد
،
در اين بن بست بي روزن
در اين سرماي ِ جانكاه ِ شب ِ منحوس
چه كس آتش برافروزد؟
قفل سنگين سكوت ِ ننگ را چه كس خواهد شكست ؟
چه كس خواهد گرفت از دست (خشونت بار) دجالان دين
دشنه نامردمي ها را ؟
-
تلنگر كدامين  آفتاب بيدارمان خواهد كرد
از اين خواب ِ ديرينه ؟

دخيل به آسمان مبند
دست بردار از دعا
از ديده گان ِ فلزيت زنگار برگير
نگاه كن به آينه
خود را ببين
انديشه كند
براي شكستن اين بت هزار نقش و رنگ فكر تيشه كن
گر من نسوزم
تو نسوزي
ما نسازيم
چه كس خواهد ساخت؟
پل به فرداهاي ِ روشن را

دست در دست بيا ما بدهيم
تا بسازيم
فردايي پر مهر
كه در آن نيست قفس‚ بهر يك لقمه نان نبريدست نفس
،
اي هم زنجير و همدردم
خويشاوند ديرينه
دست در دست بيا ما بدهيم
                                                   اسماعيل فتاحي  - مهر ماه نود سه -  تبريز

۱۳۹۳ مهر ۱, سه‌شنبه

بخش دوم مبارزه برای کارگران بافق حفظ دست آورد است!!!

کارگران معدن سنگ آهن بافق با توجه به تجربیات مبارزاتی خود و کارگران دیگر کارخانجات ومجتمع های صنعتی و خدماتی و با مطالبات کاملا" روشن و گسترده به دنبال وعده های انجام نشده نمایندگان دولت در جواب به اعتراض و اعتصاب اردیبهشت ماه 1393 مجددا" در شهریور ماه 1393 دست به اعتراض زدند . آنها به صورت علنی به کاذب بودن وعده و وعیدهای ماموران و نمایندگان کارفرما و دولت سرمایه داری پی برده و عملا" با این وعده و وعیدهای کاذب رو در رو بودند و هم چنین با توجه به تجربیات کسب شده در صدها اعتصاب کوچک و بزرگ، هم طبقه ایهای خود آگاه شده اند که اگر به وعده ها توجه  کنند فریب خواهند خورد . بنابراین در اعتصاب شهریور ماه 1393 در هیچ موردی از جمله اینکه کارگران و نمایندگان دستگیر شده آنها را بعد از اتمام اعتصاب یا با وثیقه آزاد خواهند کرد یا اینکه موضوع عدم خصوصی سازی معدن و یا واگذاری سهام آن برای هزینه زیر ساختهای بافق را بعدا" مورد بررسی قرار خواهند داد را باور نکردند و آگاهانه در همبستگی میان خود و اهالی شهر اعتصاب خود را تا کسب مطالبات مطرح شده و آزادی بدون قید وشرط و بدون وثیقه کارگران دستگیر شده ادامه داده ویک  پیروزی کسب کردند و حال باید برای حفظ پیروزی کسب شده مبارزه کنند.
این روند پیش برد اعتراض و اعتصاب مرهون میزان آگاهی متناسب با مبارزات عینی و امروزی کارگران بوده که به همان میزان نیز موفقیت کسب کردند . هر چند ممکن است باز هم کارفرما و دولت سرمایه داری در زمان متقضی تعهدات خود را زیر پا بگذارد اما اکنون این کارگران مبارز و آگاه بافق هستند که نتایج دلگرم کننده ای را کسب کردند .
 اگر کارگران بافق بخواهند( که صد در صد می خواهند) مطلبات دیگر را به دست آورند و یا مطالبات کسب شده را حفظ کنند باید سطح مبارزه و آگاهی طبقاتی خود و دیگر همکارانشان را هر چه بیشتر رشد دهند .
هم چنین در جهت ایجاد همبستگی  و گسترش آن در میان کارگران رشته معدن  مانند  معادن سرچشمه ، خاتون آباد ، زنجان ، چادرملو ،... و معدن سنگرود که هم اکنون در اعتصاب است و سپس مجموع کارگران ایران از جمله کارگران پروفیل ساوه ، کاشی گیلانا، کارگران قطار شهری اهواز، مخابرات گیلان، مجتمع پتروشیمی کارون،کارگران شهرداری زابل ، مربیان پیش دبستانی ، کارگران قند قهستان و ... که هم اکنون در حال اعتصاب یا تجمع اعتراضی هستند و بقیه کارگران فعالیت کنند و تجربیات مبارزه خود را به آنها انتقال داده و آنها را دعوت به همبستگی و ایجاد تشکل های کارگری مستقل از کارفرما و دولت فرابخوانند.
ما ضمن تبریک گفتن به کارگران و خانواده آنها و مردم مبارز بافق از تمامی  تشکل های کارگری می خواهیم ، در جهت ایجاد تشکل های کارگری و گسترش همبستگی طبقاتی میان کارگران دست به دست بدهند و تجربیات اعتصابات مختلف را در سطح بسیار گشترده توزیع نمایند و هم چنین برای برقراری ارتباط میان کارگران کارخانجات  و مجامع صنعتی و خدماتی از دوست ها و آشنایان استفاده نموده ارتباطات را هر چه بیشتر و تنگاتنگ نمایند و در این میان فعالین کارگری پیشرو با داشتن امکانات اولیه اقدام به ایجاد تشکل های کارگری نمایند . از این طریق می توانیم در آینده نزدیک تشکلهای کارگری سازمان یافته و ریشه دار در میان توده های کارگری و دارای ارتباطات اصولی با یکدیگر داشته باشیم که بدون شک قدمی برای به ثمر رساندن مبارزات کارگران علیه سرمایه داری خواهد یود .


زنده باد کارگران مبارز بافق

کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری

29/6/1393

۷ خبر کوتاه از زندان رجایی‌شهر کرج



توضیح:‌ زندان رجایی‌شهر کرج با ۲۵۰ زندانی عقیدتی و سیاسی و ۴۰ زندانی زیر اعدام، از جمله زانیار و لقمان مرادی، شهرام و حامد احمدی و ده‌ها محکوم به حبس ابد از جمله محمد نظری و سعید ماسوری و باقی زندانیان همگی محکوم به حبس از ۵ تا ۲۵ سال، تحت فشار وزارت اطلاعات با محرومیت از حقوق قانونی مصرح در آیین‌نامه‌ی سازمان زندان‌ها مانند:‌ مرخصی، ملاقات حضوری، تغذیه و بهداشت و درمان، هواخوری و تحت شکنجه‌های روحی و جسمی سازمان‌یافته مانند پرونده‌سازی‌های جدید و تبعیدهای بی‌شمار، به مکانی برای مرگ تدریجی این زندانیان تبدیل شده است.

۱. روز ۲۹ شهریور، هم‌وطن بهایی شهرام چینیان که به طور غیرقانونی، به بند زندانیان عادی و جانیان خطرناک که تعادل روحی ندارند انتقال یافته، هنگام اعزام به دادگاه، به دلیل امتناع از پوشیدن لباس زندان، به شدت از طرف ۴ مامور شکنجه‌گر جمهوری اسلامی، زیر مشت و لگد قرار گرفت. به طوری‌که به دلیل شدت جراحات به بهداری زندان منتقل شد که هنوز خبری از سلامت وی در دست نیست.
۲. در روز ۲۹ شهریور، ۲ نفر از ۲۸ زندانیان جرایم سایبری که به بندهای عادی زندان رجایی‌شهر کرج تبعید شده‌اند برای اعتراض به وضعیت بد بهداشتی سالن ۱۱ اندرزگاه ۴ که پر از شپش است و نیز اعتراض به نبود جای خواب برای این زندانیان به دلیل تراکم بیش از حد تعداد زندانیان نگه‌داری شده در این سالن، نزد مردانی رییس زندان رجایی‌شهر کرج رفتند و تقاضای انتقال به بند زندانیان سیاسی کردند که وی برای چندمین بار از این کار امتناع کرد. لازم به ذکر است، برخلاف ماده‌ی ۲۲ آیین‌نامه‌ی داخلی زندان‌ها که کلیه‌ی نهادها از جمله وزارت اطلاعات را از دخالت در امور زندان‌ها منع کرده است، ولی این اداره‌ی قانون‌شکن و خودسر به عنوان موتور ماشین سرکوب ولایت مطلقه‌ی فقیه، همه‌ی امور را در دست گرفته و پس از بازجویی و صدور احکام سفارشی سنگین، این اداره در زندان نیز دست از آزار و شکنجه‌ی مبارزین برنمی‌دارد.
۳. نیاوردن مایحتاج عمومی و ضروری زندان توسط فروشگاه:
با خیانت اصلاح‌طلبان حکومتی حامی حسن روحانی، تمام امکانات اندک موجود در زندان از زندانیان عقیدتی و سیاسی سلب شده و مزدوران رژیم جری‌تر می‌شوند. در کنار انحلال بندهای مستقل سیاسی و دیگر اشکال سرکوب، یک هفته است که با دستور مسول فروشگاه با نام فرجی، جلوی ورود مایحتاج ضروری به فروشگاه گرفته شده است. وی گفته است: «در این‌که زندان آیین‌نامه‌ی زندان‌ها در مورد ورود سبزی و میوه و گوشت و مواد لبنی به داخل زندان را رعایت نمی‌کند شکی نیست ولی گُه خورده کسی که این آیین‌نامه را نوشته است.» در حالی که برخلاف نظر این مزدور اطلاعات، آیین‌نامه‌ی زندان‌های جمهوری اسلامی که او آن را رعایت نمی‌کند از سطح استاندارد جهانی هزاران بار پایین‌تر است اما این جناب از این‌که زندانی یک بار در ماه به خرج خودش مرغ یا گوشت می‌خورد هم ناراحت است!
۴. جان میثاق یزدان‌نژاد و علی سلان‌پور در خطر است:
 در شرایطی که با دستور وزارت اطلاعات، تمام زندانیان در حال درمان خطرناک به خرج خودشان مانند ماشاالله حائری، فواد مقدم، امان‌الله مستقیم را از بیمارستان به زندان برگرداندند و از اعزام ۲۸ زندانی سیاسی و عقیدتی که در وضعیت وخیمی به سر می‌برند به بیمارستان جلوگیری می‌کنند، روز جمعه ۲۸ شهریور ماه میثاق یزدان‌نژاد، به علت حمله‌ی قلبی، به بهداری زندان انتقال یافت و طبق نظر بهداری باید به بیمارستان منتقل می‌شد اما از این کار جلوگیری شد. هم‌چنین علی سلان‌پور، به علت عدم درمان دیسک گردن در وضعیت وخیمی به سر برده و از درد شدیدی رنج می‌برد.
۵. محمد نظری و کریم معروف عزیز هم‌چنان در معرض مرگ!
محمد نظری با ۲۱ سال حبس تاکنون و کریم معروف عزیز با ۱۸ سال، به علت زندان طولانی مدت و ضعف شدید جسمانی و اثرات امواج پارازیت در زندان در معرض مرگ حتمی قرار دارند و علی‌رغم موافقت رییس زندان و شعبه‌ی صادر کننده‌ی حکم با آزادی آن‌ها، اداره‌ی جهنمی اطلاعات از این کار ممانعت می‌کند.
۶. جلوگیری از اعزام شاهرخ زمانی برای آزمایش ام.آر.آی:
آزار و اذیت شاهرخ زمانی پایان ندارد. در کنار تبعید غیرقانونی، محرومیت از ملاقات حضوری، محرومیت از مرخصی برای حضور چندساعته در عروسی تنها دخترش، علی‌رغم تایید بهداری برای گرفتن عکس ام.آر.آی از مغز وی در بیمارستان، از این کار جلوگیری شد و مزدوران مافیای ثروت و قدرت، بار دیگر نوکری خود را به سرمایه‌داران و دشمنی خود را با نمایندگان طبقه‌ی ۶۵۰ میلیونی کارگران اثبات کردند.
۷. از زندانی سیاسی، فرشید فتحی، تبعید شده از زندان اوین که به طور غیرقانونی در بند زندانیان عادی نگه‌داری می‌شود، هفته‌ای ۲ هزار تومان پول کرایه‌ی خواب و ۳۰ هزار تومان پول نظافت می‌گیرند. این مزدوران در کنار غارت‌های چندین میلیاردی به زندانیان دربندی که دستشان از همه جا کوتاه است هم رحم نمی‌کنند. غافل از آن‌که این حکم تاریخ است که آینده از آن ستم‌دیدگاه است.

۱۳۹۳ شهریور ۳۱, دوشنبه

ضرورت اعتراض سراسری به تحمیل شرایط بردگی علیه کارگران ایران

  حاکمیت با تمامی جناح هایش تصمیم به زدن داغ و درفش و شلاق بر تن کارگران ، که برای احقاق حقوق اولیه خود اعتراض می کنند گرفته و تلاش می کند شرایط دوران برده داری را بازسازی و احیاء کند  .
طبق سیاست جدید حاکمیت ،  کارگران معترض به کمبود  حقوق و سختی شرایط کار را به دادگاه های جزائی فراخوانده و محکوم می کنند. شعبه 103 دادگاه عمومی ( جزائی) بندر امام خمینی طی حکم شماره 930997032900689 چهار کارگر از جمله مازیار  رحیم زاده که نماینده اول کارگران می باشد را ،  را به  شش ماه زندان و 50 ضربه شلاق محکوم کرده است . هم اکنون که روحانی و دستگاه دولت  در سازمان ملل حضور دارد و می بایست  در مقابل شبکه های رسانه های جهان،  پاسخگوی اعمال ضد بشری خود باشند . همانطور که  خبرنگار حکم شلاق خوانندگان happy را مطرح کرد ضروری است با تمام توان و نیرو تشکل ها، سندیکاها ، محافل و فعالان کارگری و حقوق بشری در داخل و خارج از کشور و با همکاری سندیکاهای جهانی به سیاست ها و احکام ضد بشری بر علیه کارگران با صدور اطلاعیه ها و شکایت به مجامع بین المللی, اعتراض کرده و  حاکمیت را به عقب برانند. فرصت موجود را نباید از دست داد.
گسترش تنگناهای اقتصادی ، کاهش تولید ،  افزایش رکود و تورم ماهیانه،  افزایش فقر و فلاکت و گسترش فاصله طبقاتی , نابسامانی های اجتماعی و ایجاد جزیره آرامش برای دعوت از سرمایه گذاران خارجی باعث شده که حاکمیت سیاست های سرکوب, داغ و درفش و شلاق را در حوزه مطالبات صنفی و معیشتی هم وارد کند .
 علي عسكري معاون اقتصادي معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبري رئيس‌جمهور، اظهار داشته که « تعداد افراد زیر خط فقر خشن تا 15 میلیون نفر را تشکیل می دهند و تعداد فقرا حدود 50 درصد جامعه است» . میزان حقوق کارگران در سال 93 بمیزان  یک چهارم خط فقر است .  قراردادهای موقت, شرکت های پیمانکاری و اخراج ها و بی حقوقی ها و افزایش شدت کار  را به آن باید اضافه کرد. بنا به اظهارات رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانکاری در سال 92 یک میلیون کارگر قراردادی از کار اخراج شدند . وی با اشاره به وضعیت اسفناک کارگران در واحدهای تولیدی سراسر کشور تصریح کرد: فارغ از کارگران اخراج شده کارگرانی هم که در واحدهای تولیدی فعالیت می‌کنند که حقوق معوقه خود را هر 4 ماه یکبار از کارفرمایان دریافت می‌کنند .  محجوب عنصر سرکوبگر و ضد کارگر در مجلس با بیان اینکه مشکل بیکاری درطی پنج سال گذشته اظهار داشت  "مجموع بیکاران بیش از مقدار پیش‌بینی اعلام شده از کارشناسان افزایش یافته است."
یک کارگر کارخانه کاشی گیلانا در مصاحبه با ایلنا می گوید « علاوه بر دریافت مطالبات، خواستار تغییر کارفرمای کارخانه کاشی گیلانا هستند، مهم‌ترین مشکل کارگران با کارفرمای جدید توهین‌های کلامی مکرر وی به کارگران است که کارگران را با اسامی حیوانات صدا می‌زند» . کارگران کارخانه کاشی گیلانا 16 ماه است که حقوق دریافت نکرده  و حق بیمه آنان 4 سال است که پرداخت نشده است . بخشی از کارگران پتروشیمی عسلویه 5 ماه است که حقوق نگرفته اند . کارگران صدرا 4 ماه است که حقوق معوقه دارند.. کارگران شهرداری گتوند و مرودشت , شرکت همگن در شهر ری,فولاد زاگرس ، قهستان در خراسان جنوبی و صدها و هزاران مؤسسه و شرکت دیگر از این جمله اند .
 با توجه به گسترش بی حقوقی ها و افزایش شدت و سختی کار، میزان حوادث ناشی از کار در سال 93 بشدت افزایش یافته است . بنا به گزارش ایلنا، به گفته بشیر نازپرور، آمار مرگ و میر ناشی از حوادث کار نسبت به سال قبل ۶ / ۴۹ افزایش یافته است همچنین ، در تیرماه امسال نیز فوت ناشی از سوانح حین کار در تهران نسبت به تیرماه سال قبل ۴۱ مورد بوده که حاکی از افزایشی ۶ / ۷۳ درصدی است ..
پایگاه خبری آفتاب مربوط به دولتیان می نویسد : وزارت اقتصاد با انتشار گزارشی ضمن بررسی نتایج اجرای فاز اول هدفمندسازی یارانه‌ها اعلام کرد که «پس از اجرای این قانون قدرت اقتصادی خانوارهای کشور به میزان ۲۵ درصد کاهش یافته است » . خبرگزاری جمهوری اسلامی در 20/01/93 نوشت « عدالت در سلامت، در وضعیت اورژانسی قرار دارد طی سال‌های 1382 تا سال 1391 تعداد کسانی که به زیر «خط‌فقر» سقوط کردند 5 /2 برابر شده است».
 مشکلات و تنگناهای اقتصادی , حقوق های معوقه و گسترش بیکار سازی ها باعث اعتراضات گسترده کارگران در مناطق مختلف شده است . دولت تدبیر و امید در تقابل با این وضعیت و  در هماهنگ با مجموعه حاکمیت سیاست های پیچیده ای را در پیش گرفته است. دادستان کل کشور غلامحسین محسنی اژه‌ای در نشست خبری - دوشنبه ۱۴ بهمن 92- در پاسخ به سئوال خبرنگار ایلنا بازداشت ۲۸ کارگر معدن چادرملو و ۳ کارگر کارخانه پلی‌اکریل طی دو هفته گذشته پرسیده بود، گفت: اگر افرادی به اسم اعتراضات صنفی اقدامی برخلاف نظم عمومی و امنیت ملی انجام بدهند با آن‌ها برخورد می‌شود.
ترفند جدیدشان عبارت است از شکایت کار فرما از کارگران و بدنبال آن تشکیل پرونده با این سیاست که پرونده شاکی خصوصی دارد، کارگران فعال و مبارز را تحت تعقیب قرار می دهند و قوه قضائیه و دولت فریب کارانه خود را بی طرف نشان داده و وانمود می کنند که بی طرفانه به شکایت خصوصی کار فرما رسیدگی می کنند،. این رویه در مورد کارگران پلی اکریل اصفهان ، پترو شیمی رازی و کارگران معدن چادر , بافق و کاشی گیلانا نیز استفاده شده است، در جریان اعتراضات کارگران بافق 9 نفر از کارگران دستگیر شدند که با تداوم مبارزات کارگران مجبور به آزاد کردن آنها شدند . در پی اعتراضات کارگران کاشی گیلانا در عقب افتادن دو ساله حقوق خود، کارفرما دو نفر از کارگران را  اخراج و  از ده کارگر  به اتهام  اغتشاش به مراجع قضایی شکایت کرده است .
 محمدباقر نوبخت در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا با اشاره به صدور حکم زندان و شلاق برای چهار فعال صنفی پتروشیمی رازی،گفت: «به هر حال مشکلات کارگری بحث عادی است که ممکن است در واحدهای دیگر علاوه بر پتروشیمی نیز وجود داشته باشد » 
شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی بندر خمینی چهار کارگر را به پنجاه ضربه شلاق و شش ماه  زندان محکوم کرد . کارگران پتروشیمی رازی به استناد ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی که مرتبط با «برخورد با افراد شرور, زورگیران و اوباش» محکوم شده‌اند. این بدین مفهوم است که هر کس که پیگیر مطالبات بحق خود در چارچوب روابط کار را داشته باشد از نظر حاکمیت جزو اوباش محسوب می شود . در حالیکه به موجب ماده ۱۴۲ قانون کار هیات‌های تشخیص و حل اختلاف ادارات کار تنها مراجع صلاحیت‌دار برای بررسی اختلافات روابط کار هستند.
شرایط امروز کارگران شاغل در مناطق آزاد اقتصادی با کارکردی که در ابتدا برای این مناطق پیشبینی شده بود تفاوت دارد کارگران صنایع پتروشیمی که عموما از طریق شرکت های پیمانکاری – انسان فروش – کار می کنند بجهت شرایط سخت کار و بی حقوقی ها و به دلیل نوع نگاه حاکم بر کارگران صنایع پتروشیمی، در این مناطق در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی و اقتصادی قرار دارند .
این احکام در زمانی اعلام می شود که رئیس دولت تدبیر و امید  در سازمان ملل به خبرنگار رویتر می گوید « ما باید جهانی عاری از خشونت و افراطی‌گری داشته باشیم. ....  من بسیار خوشحالم که در این یک‌سال گذشته، دولت جدید در ایران توانسته با کمک مردم آرامش را در کشور ایجاد کند. امروز در کشور من، مردم بیش از سال‌های پیش احساس آرامش می‌کنند .
همه سازمان‌های مردم‌نهاد در ایران فعالیت بسیار خوبی دارند و لایحه‌ای برای حقوق آنها در حال آماده‌شدن است که می‌خواهیم تقدیم مجلس کنیم. در مورد حقوق شهروندی، منشوری را تهیه کردیم و در منظر افکار عمومی و حقوقدانان قرار دادیم، نظرات بسیاری برای تکمیل آن منشور آمده و آنها را اصلاح کردیم و در آینده نزدیک آن منشور، منتشر خواهد شد و من اجرا و عمل به همه مواردی را که در منشور حقوق شهروندی آمده است دنبال خواهم کرد . کاملا افتخار می‌کنیم که در کشور ما همه نظرات خودشان را آزادانه بیان می‌کنند بخش خصوصی در ایران بسیار فعال‌تر از گذشته است، »
منظور روحانی از آرامش, تلاش حکومت در ایجاد آرامش گورستانی و دوران بردگی است و سازمان های مردم نهاد, همان سازمان های حکومتی  و سرمایه داران بوده و منظور ایشان از حقوق شهروندی اجرای احکام قصاص و شلاق است .
همه کارگران, فعالان و تشکل ها و محافل کارگری و سازمان های عدالت طلب و بخصوص تشکل ها و سندیکاهای کارگری در سراسر جهان ضروری است که صدای اعتراض خود را بر علیه بی حقوقی ها و  مجازات دوران برده داری با صدای رسا اعلام کنند . بخصوص در زمانی که رئیس دولت تدبیر و امید با دروغ های مهوع خود اعلام می کند که ایران جزیره ثبات و آرامش - علیه حقوق زحمتکشان و حقوق انسانیاست . ضروری است که یک کمپین جهانی علیه تحمیل شرایط نوین به کارگران و مردم تحت ستم بر پا کنیم و صدای کارگران ایران را بخصوص در این شرایط حساس بگوش جهانیان برسانیم. در داخل کشور می بایست با حضور و تجمع در مقابل مراکز دولتی از جمله مجلس صدای اعتراض خود را بخصوص در این موقعیت مناسب  علیه  این شرایط ننگین بلند تر کنیم

    غلامحسین حسینی 29/06/93

۱۳۹۳ شهریور ۳۰, یکشنبه

دو شعر ... سياه مشق ١ ... سياه مشق ٢

 اسماعيل فتاحى کارگر فعال


سياه مشق1
اشك و آه و سكوت و فرياد 
و گاه گاهي 
گلويي فروبسته از بغض 
هق هق گريه هاي معصومانه شبانگاه 
صداي سنگين  گوش خراش زنجير برده گي

دنگادنگ ثانيه هاي مطول احتضار 
آهنگي جانكاه است 
سمفوني شكمي گرسنه 
بي خواب از فرط گرسنگي و بي تابي 
بي خوابي 
چرا ؟
تو آيا جوابش را نميداني ؟
تهي از نان سفره اي 
بريده نفسي 
و آن سوتر ديگري در انتظار مرگ است .
و زندگاني را در زنده ماني به احتضاري بس مطول نشستن 
چه دردي است ؟
مرگ را هر آن تجربتي.
به حصارت ميكشند 
ميزنند 
زنجير بر دستهايت 
به جرم انديشيدن 
گره ميزنند
آزاديت را به گرسنگيت
ميفروشند زنده مانيت را به بهاي كور بودنت 
تجارتيست عجيب
به دارت مي آويزند با طناب دين 
و انساني كه در ميان اين همه درد 
گمشده نامي ميجويد 
كه در عصر مدرنيته 
عصر جنگ فشنگ و فولاد 
در مرموز دنياي ابزار و مترسكان 
ناپيداست 
انسان :
واژه نمكسود تاريخي كه ارثيه اش درد است 
برهه اي كه انسان بودن به تكه ناني فروخته ميشود 
آي فدريكو گارسا لوركا 
برخيز 
اين بي همتان كمر به همت بسته اند 
روسفيد گردانند 
در ميان اوراق تاريخ 
گارد سياه سويل را 
==================================================================
سياه مشق 2
در تنگناي ديوارهاي قد علم كرده نابرابري 
در هجوم انتقام و التيام هاي در دل مانده 
فراسوي مهرهاي ناكرده و ناديده 
قلبم به سختي در سينه مي تپد انگار جا برايش تنگ است 
دلم تنگ ميشود 
لك ميزند  براي اندكي آواز 
سرد خاموش است به مثابه گوري هزار ساله 
آي خواهران من 
نابراداران من 
مهر چه شد 
در اين قحط سالي واژه 
برابري چه شد 
در اين نابرابر آباد 
در كدامين باديه 
به خاك سپرئيد عشق را 
با دستان كين آلود 
در ميان سفتي كدامين فولاد 
مهر را نهان كرده ايد ؟

                    اسماعيل فتاحي – شهريور نود سه –تبريز

احضار ۸ کارگر کاشی گیلانا به پلیس امنیت

خبرگزاری هرانا – هفت نفر از کارگران معترض کارخانه کاشی گیلانا عصر امروز (۳۰ شهریور) به پلیس امنیت رودبار احضار شدند. بعد از ظهر امروز نیز علیرضا یحیایی یکی دیگر از کارگران این کارخانه که برای مذاکره با دادستان رودبار به این نهاد قضایی مراجعه کرده بود توسط ماموران انتظامی به پلیس امنیت رودبار منتقل شده بود.

به گزارش هرانا به نقل از ایلنا، در پنجمین روز از آغاز اعتصاب کارگران کاشی گیلانا در اعتراض به عدم پرداخت ۱۶ ماه حقوق بین سالها‌ی ۸۸ تا ۹۳، هشت کارگر توسط پلیس امنیت احضار شده‌اند و اکنون در حال طی مراحل اولیه بازجویی قرار دارند.
بنا بر این گزارش، آقایان علیرضا یحیایی، مهدی کشاورز، موسی محسنی، اسماعیل جمشیدی، غلامعلی چگینی، جهان سلیمی و جواد عزیزخانی و خانم طاهره فتحی کارگران احضار شده به پلیس امنیت هستند.

 تاریخ: 

۱۳۹۳ شهریور ۲۸, جمعه

کارگران ، زحمتکشان ، هم زنجیران :

چاره ما کارگران در برابر اخراجها ، بیکاری ، فقر و مقابله با یورش سرمایه داری "وحدت و تشکلات است "!!!
کارگران ، زحمتکشان ، هم زنجیران :

ضمن خسته نباشید ما فعالین کارگری از زندان رجایی شهر به شما همرزمان سلام کرده و صمیمانه دست پرمهرتان را می فشاریم .
لازم است بدانیم مشکلات ما و شما درد مشترک تمام کارگران است چون همه ی ما عضوی از طبقه کارگر هستیم . طبقه کارگر که تمامی اعضای آن (که همه ی ما هستیم) تحت ظلم و ستم و اجحافاتی گوناگون به سر می بریم از جمله در ترس دائمی از اخراج و بیکاری قرار داریم . هر روز قراردادهای سفید امضا و بیگاری کشیدنها مانند کارهای آزمایشی ، استاد و شاگردی و کار کودکان و دستمزدهای چهار بار زیر خط فقر به صورت چماق دائمی بالای سر ما قرار دارد. برای مقابله با چنین ظلم و ستم ها و استثمار سرمایه داری علیه ما کارگران هیچ نهادی و اداره و قانونی وجود ندارد و تمامی نهادها و قوانین و ادارات و دولت و غیره در نظامهای سرمایه داری بر علیه ما و برای سرکوب ما کارگران ساخته و پرداخته شده اند، از جمله :
1- کارگران در سال گذشته به دلیل تعیین حداقل دستمزد 6% کمتر از نرخ تورم اعلام شده توسط نهادهای سرمایه داری که همیشه کمتر از نرخ تورم واقعی است شکایت کردند و دیوان عدالت اداری شکایت فوق را رد کرد .
2- یک طرح نیم بندی که در اصل برای جلوگیری از شورش احتمالی فقرا طراحی شده است ولی می تواند اندک سودی برای طبقه کارگر داشته باشد طرح بیمه بیکاری است که تا به امروز چندین بار توسط شورای نگهبان رد شده است .
3- از صدها شکایت کارگران و خانواده آنها فقط یکی منجر به دادگاهی شدن عامل جنایت شده و آن هم به صورت بسیار ناقص (قاتل ستار بهشتی فقط به سه سال زندان محکوم شده است که آن هم معلوم نیست زندانی شود !!! و یا مرتضوی را به پرداخت 200 هزار تومان جریمه محکوم می کنند و ...در حالی که صدها نفر با جرمهای کوچکتر از این به اعدام محکوم شده اند به عنوان مثال دو نوجوانی که به خاطر خرید دارو برای مادر پیرشان 75 هزار تومان پول دزدیده بودند به اعدام محکوم شدند . همه اینها نشان می دهد که تمامی قوانین و نهادها و ادارات سرمایه داری دشمن طبقه کارگرند و برای سرکوب کارگران درست شده اند .
در مقابل چنین حرکتهای ضد کارگری که نهادهای سرمایه داری علیه کارگران انجام می دهند وقتی کارفرمایان از کارگران شکایت می کنند ولو اینکه شکایتشان کاملا" غیرانسانی و غیرقانونی باشد ، ادارات و نهادهای فوق با تمام وجود خود را در اختیار کارفرمایان می گذارند و کارگران را همه جوره زیر فشار و سرکوب می گذارند . در این رابطه نیز می توان به مواردی  که اخیرا" اتفاق افتاده مانند شکایت کارفرمای پلی اکریل اصفهان –  معدن چادرملو – معدن سنگ آهن بافق و پتروشیمی رازی اشاره کرد، در کشور ما به دنبال شکایت کارفرما نهادهای سرمایه داری در مقابل اعتصاب (در حالی که اعتصاب در تمامی دنیا حتی  در عقب مانده ترین کشورها به عنوان حق قانونی کارگران به رسمیت شناخته شده است) کارگران را محاکمه می کنند در صورتی که خود شکایت در مقابل اعتصاب که حق قانونی کارگران است عمل غیر قانونی است و باید کارفرمای فوق به اتهام ارتکاب عمل غیرقانونی و فریب قانون محاکمه شود اما نهادهای فوق به حمایت از کارفرمایان، کارگران را بازداشت و محاکمه می کنند که اخیرا" برای کارگران پتروشیمی رازی حکم 6 ماه زندان و 50 ضربه شلاق صادر کردند . حکم شلاق همان حرکت ضدانسانی دوران فئودالی است که خانها با مباشرت کدخدا و رهبر فکری روستا، دهقانان را به فلک می بستند، این نشان می دهد که نهادهای قضایی هنوز در دوران افکار و اندیشه های عقب مانده فئودالی گیر کرده اند و اعمال غیرقانونی و ارتجاعی  سرمایه دارانه  را با روشهای مخلوط مدرن و ارتجاعی علیه کارگران به کار می گیرند .

کارگران و جوانان :

این حکم تاریخ است که با هیچ ابزار و وسیله و روش سرکوب نمی توان روند تاریخ و مبارزه طبقاتی را مهار کرد با این همه ظلم و ستم و محاکمه غیرقانونی کارگران و صدور احکام غیر قانونی علیه کارگران توسط  سرمایه داری که می خواهند کارگران را بترسانند تا دست به اعتصاب نزنند اما مبارزه برای زنده ماندن و مبارزه طبقاتی از هر طریق ممکن راهش را ادامه می دهد، برای همین است که با توجه به این همه سرکوب و احکام و اعمال ضد کارگری هر روز به تعداد و شدت اعتصابات کارگری  افزوده می شود از جمله می توان به تازه ترین اعتصابها در زیر اشاره کرد :
اعتصاب کارگران معدن سنگ آهن بافق ، لوله و پروفیل ساوه و چوکای شمال و ...و دهها اعتصاب بزرگ و کوچک دیگر،
اعتصاب کارگران و سرکوب آنها توسط ادارات ، قوه قضاییه ، یگانهای ویژه ، زندانی و دادگاهی کردن و شلاق زدن نتیجه عملکرد دو طرف مبارزه است که دائما" ادامه داشته و خواهد داشت تا اینکه یک طرف بتواند طرف دیگر را مغلوب کند که البته ممکن است طبقه کارگر بارها مغلوب شود ولی چون سرمایه داری مقابل حرکت تاریخی جامعه ایستاده است بالاخره سرنگون خواهد شد، وهمچنین موجودیت و روند رشد و پابرجایی سرمایه داری به کار و وجود کارگران وابسته است در نهایت سرمایه داری مغلوب خواهد شد، مغلوب شدن پایان مبارزه نیست بلکه پایان مبارزه زمانی است که سرمایه داری از هر جهت مغلوب شود که بدون شک خواهد شد . اما چگونه ؟
سوال اساسی این است که با توجه به این همه اعتصابات و اعتراضات روزمره و تاثیرگذار و همچنین در مقابل این همه تبعیض و سرکوب و شکنجه و حق کشی ها علیه طبقه کارگر چرا ما نمی توانیم نتایج ثمربخش و و نتیجه مشخص به دست آوریم ؟

کارگران ، معلمان و جوانان :

بهتر است خود را فریب ندهیم و نباید با دلیل تراشیدن و توجیه های غلط خود را به همین وضعیت قانع کنیم، چرا ؟
چرا ما قانون کار به درد بخوری نداریم ؟
چرا سرمایه داری می تواند برخی موارد خوبی که در قانون کار با فداکاری و جان فشانی کارگران مبارز در دهه های گذشته به دست آمده بودند را به راحتی از قانون حذف کند ؟
چرا برخلاف حتی بسیاری از کشورهای عقب مانده جهان ما تشکل های همبسته و سراسری نداریم ؟
ما فعالین کارگری اطمینان داریم عامل اصلی شکست و عدم کسب مطالبات در مبارزات خود و حتی وجود سرکوب و فقر و ...در ردیف های بعدی قرار دارند، اگر بتوانیم تشکل های سراسری و همگانی خود را بسازیم به راحتی می توانیم در مقابل سرکوبها و فقر و فلاکت مقابله کنیم و نهادهای سرمایه داری و کارفرمایان را مجبور کنیم دست از سرکوب و تحمیل فقر به ما بردارند .

کارگران ، معلمان ، زنان و جوانان :

تنها راه نجات بشریت ، تنها راه نجات طبقه کارگر ، تنها راه نجات و کسب هر مطالبه ای برای کارگران هر کارخانه و شرکت " وحدت و تشکیلات است ".

هم طبقه ای ها :

برای مقابله با هجوم سرمایه داران و کارفرمایان به هستی ما کارگران ،
برای تامین امنیت شغلی و مقابله با اخراج ، بیکاری و قراردادهای موقت ،
برای قانونی و تحمیل کردن اعتصاب به کارفرمایان و ایجاد امنیت برای اعتصابات ،
برای ثمربخش کردن اعتراضات و حفظ دستاوردهای مبارزاتی ،
برای ممکن کردن حمله به سرمایه داری و تغییر قوانین سرمایه اری به سود کارگران ،
برای تعیین دستمزدهای متناسب با نرخ تورم ،
برای تدوین قانون کار مترقی ،
برای وادار کردن سرمایه داری و نهادهای آن به قبول خواسته ها و مطالبات کارگران ،
برای تبدیل شدن به یک طبقه برای خود ،
برای ساختن جهانی انسانی برای همه ی بشریت ... باید اقدام به ایجاد تشکل های همگانی و سراسری کنیم .

کارگران ، معلمان و جوانان و دانشجویان ...

پیش به سوی" وحدت و تشکیلات"

در این مسیر رسالت تاریخی بیش از همه به عهده کارگران پیشرو ، معلمان ، دانشجویان وجوانان انقلابی است.

زندان گوهذ دشت کرج
بهنام ابراهیم زاده
شاهرخ زمانی
27/6/1393


۱۳۹۳ شهریور ۲۷, پنجشنبه

اطلاعیه شماره ۱۹ کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد

سازمان زندانها یا وزارت اطلاعات
در گذشته هر زمان یک متهم را به سازمان زندانها تحویل می دادند به آن معنا بود که دیگر متهم از سلول انفرادی وزارت اطلاعات خلاص و دیگر بازجویی او تمام شده و برای سپری کردن احکام صادره از سوی قوه قضائیه به سازمان زندانها تحویل داده می شود. یعنی به استناد به قانون قضایی دیگر مسئولان اداره اطلاعات شهرستان‌ها نمی توانند در مورد زندانیان و یا نوع نگهداری و... دخالت کنند. اما برای کارگران زندانی وزارت اطلاعات در مورد آنان در زندان هم امر و نهی می کنند و حتی به یکی از زندانیان بنام یوسف آب خرابات اعلام کردند" در صورتکیه با ما همکاری نکیند از دکتر و درمان خبری نیست" .
یوسف آب خرابات کارگر زندانی که در تاریخ ۱۵/۱۰/۹۱ همراه دو نفر دیگر از کارگران بنام‌های محمد مولانایی و واحد سیده در شهر مهاباد توسط اداره اطلاعات آن شهر دستگیر شدند. یوسف آب خرابات مدت ۵۱ روز زیر شدیدترین بازجویی در اداره اطلاعات مهاباد بود. بعد از ۵۱ روز با قرار وثیقه ۲۵ میلیون تومانی از زندان آزاد شدد. تاریخ ۶/۱۲/۹۱ در شعبه اول دادگاه انقلاب به جرم عضویت در کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری همراه محمد مولانایی و واحد سیده محاکمه و به ۲ سال حبس عزیری محکوم شد. وکیل این کارگران به احکام صادره اعتراض نمود و پرونده جهت تجدید نظر به دادگستری استان آذربایجان  غربی ارسال شد. دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان  غربی حکم صادره شعبه اول دادگاه انقلاب مهاباد را عیناً تائید نمود و آن را جهت اجرا به شعبه اجرای احکام دادگستری مهاباد ارسال کرد.
یوسف آبخرابات در تاریخ ۱۳/۱۱/۹۲ برای سپری کردن احکام ناعادلانه خود را به زندان مهاباد معرفی نمود.
یوسف آبخرابات کارگر جایگاه سوخت چند منظوره واقع در جاده مهاباد ارومیه است که به علت کارهای سخت و زیان آور دچار آسیب دیدگی در شبکه چشم شده بود به همین دلیل تحت عمل جراحی قرار گرفت. این کارگر زندانی به دلیل اینکه داروهایی که جهت ساکت کردن درد شدید در داخل زندان به او می دهند مشکلات ایشان از ناحیه چشم چند برابر شده و به همین دلیل درخواست کرده بود تا جهت معالجه چشم به بیمارستان اعزام شود.
اما بعد از چند ماه در این روزها چند نفر لباس شخصی به زندان مراجعه و از یوسف می خواهند تا با انان همکاری کند و بعد او را به بیمارستان اعزام خواهند کرد.
کارگران ، تشکل‌های کارگری و مردم آزاده :
سازمان زندانها مسئول جان کلیه زندانیان است و موظف می باشد تا زندانیان بیمار را جهت مداوا به بیمارستان اعزام کند. ما ضمن محکوم کردن هر گونه فشار به زندانیان سیاسی و کارگری از کلیه وجدان‌ها ی بیدار می خواهیم به هر طریق ممکن اعتراض خودشان را به گوش جامعه جهانی برسانند. ما اعضای کمیته دفاع از کارگران دستگیرشده مهاباد خواستار ‌مرخصی درمانی فوری برای یوسف هستیم و هر گونه تعلل از سوی مسئولان امنیتی و تحت فشار قرار دادن این کارگر زندانی و دیگر کارگران زندانی  را تعرض آشکار به حقوق انسانی‌ این عزیزان می‌دانیم.

کمیته دفاع از کارگران دستگیر شده مهاباد

شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، کوروش بخشنده:
09379960747
komitedefaa@gmail.com
http://komitedemahabad.blogfa.com/
۲۶ شهریور١٣٩٣

سلسله اخباری از زندان جهنمی رجایی شهر

قتلگاه رجایی شهر بعنوان کشتارگاه قانون فوق ارتجاعی قصاص با 2300 اعدامی از میان 6000 زندانی، با اعدامهای هفتگی می باشد . از میان این زندانیان 250 زندانی عقیدتی –سیاسی با 40 اعدامی از جمله زانیار و لقمان مرادی ، هوشنگ رضایی ، حامد و شهرام احمدی و دهها حبس ابد از جمله محمد نظری با 21 سال حبس حاج کریم معروف به عزیز با 18 سال (پیرمرد 74 ساله) و بقیه با حبس های سنگین 5 تا 35 سال می باشند ، که در سلولهای انفرادی 4-5 متری  با تعداد 2 تا 3 نگهداری می شوند و هواخوری 2-3 ساعته، محل مرگ تدریجی آنها قرار داده اند .
تمامی این 250 نفر از امکانات مرسوم و قانونی مانند تلفن ، مکاتبه ، مرخصی ، ملاقات حضوری و آزادی مشروط محروم هستند و با بدترین شرایط تغذیه ، درمان ، بهداشت و کلا" زندان انتفاعی در وضع مرگ تدریجی قرار دارند .
لازم به ذکر است با روی کار آمدن دولت حسن کلید با حدود 900 اعدامی در یک سال ، انحلال بندهای مستقل سیاسی از جمله 350 اوین ، تبریز ، ارومیه و تبعید زندانیان به بندهای جانیان خطرناک که تعادل روانی ندارند و همچنین بندهای بیماران ایدزی و هپاتیت و سل وضع وخیم تر شده است .  و این وضعیت برای زندانیان سیاسی و کارگران زندانی هر روز سخت تر از قبل می شود علاوه بر موارد بیان شده در مورد این زندانیان به وفور بکار بسته می شوند بلکه زندانیان سیاسی و کارگری هر روز در خطر بیمار سازی و پرونده سازی های جدید  توسط ماموران مخصوصا" اداره اطلاعات وافرادی مانند خدابخشی قراردارند و در مورد این زندانیان قوه قضائیه و دولت نیز با اداره اطلاعات به صورت های مختلف همکاری صد در صدی  دارند تا این زندانیان ضمن اینکه نتوانند از قانون استفاده کنند بلکه سعی می کنند نگذارند انها ازاد شوند و اگر روزی هم مجبور به آزاد کردن آنها شدند چنان بیمار شان کرده باشند که دیگر نتوانند فعالیت روزمره خود را انجام بدهند زندانیان کارگری و سیاسی که پس از اتمام حکم خود آزاد شده اند از این جمله هستند .
1-   تبعید زندانیان سیاسی به بندهای خطرناک همچنان ادامه دارد : در کنار دادن 5 نفر زندانی سیاسی تبعید شده از اوین به بندهای خطرناک مانند مهدی شاندیز فراحی و همچنین تبعید شهرام چینیان و 9 نفر از دوستان نظامی از جمله ایرج حاتمی و علیرضا فراهانی از سالن 12 سیاسی به بندهای عادی ، 8 نفر از 26 نفر دستگیر شده وبلاگ نویس و خبرنگار به بندهای عادی رجایی شهر داده شده است و با اعتصاب غذای خالد حردانی که قرار بود به همراه دو نفر به جای دیگر تبعید شود از انتقال وی خودداری شده است.
2-   بیماران بدحال هم چنان با بی تفاوتی مسئولین با مرگ دست و پنجه نرم می کنند . به دنبال دستور خدابخشی برای برگرداندن چند بیمار خطرناک از جمله عفیف نعیمی ، فواد مقدم ، امان الله مستقیمی و ماشاالله حائری که به خرج خودشان در حال درمان بودند حال آنها وخیم شده است همچنین از میان 38 بیمار اورژانسی که به تایید بهداری زندان باید به بیرون اعزام شوند وضع وخیمی دارند همچنان در حالت زجرکشیدن قرار دارند تا عقده سربازان گمنام و خدابخشی خالی شود . علی سلان پور که زیر شکنجه اطلاعات گردن و کمر و دنده هایش شکسته و بیضه هایش پاره شده بود و با درد شدیدی مواجه بود و به عمل فوری احتیاج دارد همچنان به امان خدا رها شده است .
3-   آزار و اذیت و فشارهای فزاینده بر شاهرخ زمانی از طرف خدابخشی رو به افزایش است:همگام با همه زندانیان فعال کارگری شاهرخ زمانی که در عرض سه سال و اندی از ملاقات حضوری محروم بوده به طوریکه در هفته گذشته روز جمعه اجازه مرخصی سه ساعته با مامور برای عروسی دخترش با ممانعت سربازان گمنام و مزدور مافیای ثروت و قدرت و خدابخشی مواجه شد . چهارشنبه همان هفته نیز داروهایی که توسط تایید بهداری زندان و با اجازه رییس زندان توسط خانواده خریداری شده بود و تحویل زندان داده شده بود با ممانعت مزدوران سرمایه داری به وی داده نشد تا نوکری و پادویی خودشان را به غارتگران ثروتهای عمومی و دشمنی شان را به کارگران به اثبات برسانند
4-   جان پیرمردها و حبس سنگینی ها در خطر است : در ادامه شکنجه های روحی و جسمی و زجزکش کردن زندانیان عقیدتی سیاسی مانند رادپورها و ساران و کرمی خیرآبادی و افشین اصانلوها و برخلاف قوانین و عرف مرسوم در زندانها که زندانیان حبس ابد با 10-11 سال و پیرمردها با 65 سال آزاد می شوند و علی رغم موافقت رییس زندان با آزادی محمد نظری و حاج کریم معروف به عزیز 74 ساله که به ترتیب با زندانهای 21 و 18 سال همچنان دهها نفر از 15 تا 21 در زندان جمهوری اسلامی می پوسند همچنین هموطن بهایی ریاض الله سبحانی پیرمرد مریض 67 ساله که در معرض مرگ حتمی قرار دارد. همچنان آنها را آزاد  نمی کنند.
5-   افرایش وعده های سویای حیوانی : در شرایطی که دارو و درمان و تغذیه پولی شده است و زندان به طرف انتفاعی حرکت می کند بطوریکه حتی پول نظافت را هم از زندانیان می گیرند و در شرایطی که غذاهای داده شده فاقد کوچکترین استاندارد آئین نامه سازمان زندانها می باشد به تازگی وعده های  سویای حیوانی را از دو وعده به سه تا چهار  وعده تبدیل کرده اند .
6-   تدارک برای تکرار حمله 350 اوین در رجایی شهر : دیروز یکشنبه صدها نفر از گارد ویژه سرکوبگر که عمدتا از بیرون آورده شده بودند با عربده و آژیر گوش خراش جلو تمامی بندهای زندان مانور داده و رژه رفتند و جلو بندهای عقیدتی –سیاسی با فحش و شعارهای فاشیستی تهدید به حمله کردند . در جلو سالن 10 هموطنان سنی آنها را تهدید به کشتار و سلاخی کردند در مقابل آنها یک صدا گفتند شما مال این حرفها نیستید .
7-   اداره اطلاعات با استفاده از کثیف ترین شیوه ها سعی دارد از طریق افراد معتاد و کسانی که پرونده جاسوسی مخصوصا به اسرائیل دارند خبرچینی از میان زندانیان سیاسی را گسترش دهد که به زودی لیستی این جاسوسان منتشر خواهد شد .


فریده جعفری

24/6/1393