۱۳۹۲ تیر ۸, شنبه

کارگران آمریکا علیه جنگ:

"ما خواستار تحقیق بین المللی مستقل در مورد مرگ افشین اسانلو و شرایط زندانیان سیاسی هستیم. ما از حکومت شما می خواهیم فورا به اعدام، شکنجه و بدرفتاری با فعالان کارگری و همه زندانیان سیاسی پایان دهد و فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی در ایران را آزاد نماید."

آیت الله سید علی خامنه ای

رهبر جمهوری اسلامی ایران

جناب:

این نامه نوشته شده است که نهایت خشم ما از مرگ تراژیک افشین اسانلو، فعال کارگری زندانی و زندانی سیاسی را ابراز کنیم. مقامات زندان اعلام کرده اند که آقای افشین اسانلو در روز پنج شنبه، 20 ژوئن 2013 در زندان بدنام رجایی شهر در شهر کرج دچار حمله قلبی شدند. افشین اسانلو 42 ساله بود و هیچ مشکلات قلبی نداشتند. او در طول حبس خود از دسامبر 2010 تاکنون در معرض شکنجه های شدید بود.

این نامه همچنین نوشته شده است که به ادامه آزار و اذیت فعالان کارگری و نقض آشکار حقوق کارگری و انسانی در جمهوری اسلامی ایران اعتراض گردد. ما همچنان شاهد هستیم که بسیاری از فعالان کارگری به طرز وحشیانه ای مورد اذیت و آزار قرار گرفته و به ناحق بر اساس اتهامات کاملا کاذب زندانی شده اند. به طور مشخص، ما خیلی جدی در مورد سلامتی و تندرستی بسیاری از این زندانیان عقیدتی که نیاز به مراقبت های پزشکی فوری دارند نگران هستیم.

گروهی از فعالان کارگری برجسته و زندانیان سیاسی از زندان اوین در تاریخ 24 ژوئن 2013 نوشته اند که مرگ افشین اسانلو تنها آخرین قسمت از سری طولانی ای از مرگ زندانیان سیاسی می باشد، که از جمله شامل اکبر محمدی، امیر حشمت ساران، زهرا بنی یعقوب، امید میر صیافی، هدی صابر، محسن دکمه چی، ستار بهشتی و بسیاری دیگر می باشد.

این نشان می دهد که جمهوری اسلامی ایران، در میان دیگر سیاست ها و اقدامات سرکوبگرانه خود، به دنبال تحمیل یک استراتژی مرگ آرام و تدریجی به زندانیان سیاسی، از طریق شکنجه های شدید، غفلت های پزشکی و بدرفتاری شدید توسط مقامات زندان می باشد.

ما خواستار تحقیق بین المللی مستقل در مورد مرگ افشین اسانلو و شرایط زندانیان سیاسی هستیم. ما از حکومت شما می خواهیم تا فورا به اعدام، شکنجه و بدرفتاری با فعالان کارگری و همه زندانیان سیاسی پایان دهد و فوری و بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی در ایران را آزاد نماید. ما از دولت ایران می خواهیم حق تشکل، تجمع و آزادی تشکل و بیان که بعنوان استانداردهای بین المللی کار توسط سازمان جهانی کار منعکس شده اند را به رسمیت بشناسد.

بنابراین هیچ سوء تفاهمی وجود دارد: "کارگران ایالات متحده علیه جنگ" دارای یک سیاست ثابت و طولانی مدت مبنی بر مخالفت با رفتار تحریک آمیز، تهدید آمیز و خصمانه دولت آمریکا در قبال ایران می باشد و مخالف دخالت آمریکا در امور داخلی دولت و مردم ایران است. ما بر این باوریم که اختلافات بین ایالات متحده و دولت ایران باید با مذاکره و نه با تهدید یا زور اسلحه حل و فصل شود.

ما همچنین از حق دموکراتیک مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود، آزادی بیان و تشکل، و مدارای قومی و مذهبی پشتیبانی می کنیم. نقض فاحش حقوق انسانی، اجتماعی، سیاسی و مدنی توسط و یا به دستور دولت ایران به پروپاگاندا و ارائه اطلاعات نادرست دولت ایالات متحده اعتبار میدهد و هدف برقراری صلح و تفاهم بین المللی را تضعیف می کند.

با احترام،

مایکل آیزنشر

هماهنگ کننده کشوری

"کارگران آمریکا علیه جنگ"

ترجمه و بازتکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران - ۲۸ ژوئن ۲۰۱۳

info@workers-iran.org  / www.workers-iran.org / www.facebook.com/IASWI

۱۳۹۲ تیر ۳, دوشنبه

افشین اسانلو را نیز کشتند!!!

افشین اسانلو راننده پایه یک شرکت واحد تهران و ناوگان مسافر بری بین شهری و فعال کارگری، که حدود سه سال زندانی بود است، او را مانند بسیاری از زندانیان سیاسی به جرم اتهام نکرده طی پرونده سازی های دروغین با اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" که یکی از شاه بیت های پرونده سازی و اتهام زنی علیه فعالان کارگری و سیاسی است، دستگیر ، شکنجه ، "محاکمه " و زندانی کردند،
افشین 30 /3/1392 توسط عوامل جمهوری اسلامی وطی روندی از پیش طراحی   شده و سیستماتیک حذف فیزیکی زندانیان کارگری و سیاسی کشته شد.
به فرض محال ، اگر عوامل جمهوری اسلامی حقیقت را گفته باشند و افشین بر اثر سکته قلبی مرده باشد باز بدون شک مقصر و عامل اصلی جمهوری اسلامی است. که با ایجاد عمدی شرایط نامناسب و ضد انسانی به صورت سیستماتیک تلاش می کند تا فعالان سیاسی و کارگر زنده یا حداقل سالم از زندان خارج نشوند، برای اثبات این ادعا بررسی سلامت و وضعیت جسمی کارگران زندانی مانند محمد جراحی، مهدی شاندیز ، رضا شهابی ، رسول بداغی ، بهنام ابراهیم زاده ... یا علی نجاتی ، محمود صالحی و... کافی است که همه ی آنها بر اثر فشار ، انواع شکنجه ، شرایط نامناسب نگهداری ، غذا و بهداشت نا مناسب در زندانها ، دچار بیمارهای گوناگون شده اند، مسئول مستقیم کشته شدن سریع یا تدریجی زندانیان بر اثر بیماری یا شکنجه جمهوری اسلامی است.
اسناد اثبات مقصر بودن حاکمیت کاملا" روشن و واضح مقابل چشم مردم قرار دارد از جمله دهها نفری که در کهریزک کشته شدند یا ستار بهشتی ، علی رضا کرمی خیر آبادی ، شهبازی و دهها نفر در دیگر زندانها زیر شکنجه کشته شده اند.
خانواده ها ، فعالین ، تشکل ها و مردم آزادیخواه نباید فراموش کنند که طرح و هدف جمهوری اسلامی از بدو  استقرارش این بوده است که زندانی سیاسی نباید از زندان خارج شود ، بنا بر چنین برداشتی در زمانهای مختلف برای حذف زندانیان روش های گونا گونی بکار برده است. طرح فعلی جمهوری اسلامی گرفتار کردن زندانی ها به انواع بیماری های لا علاج و کشنده است، با توجه به عرف و تاریخ جمهوری اسلامی و اهدافش تا کنون چنین بوده است ، حتی طرح اخیر قوه قضائیه برای کم کردن زندانیان ،  می تواند مورد شک و تردید باشد.
ما امضاء کنندگان، ضمن محکوم کردن قتل افشین اسانلو می خواهیم آمرین و عاملین قتل محاکمه شوند، همچنین از کارگران، فعالین کارگری و سیاسی ، نهاد های داخلی و جهانی می خواهیم قبل از اینکه جمهوری اسلامی موفق به سر به نیست کردن بقیه زندانیان شود، ارابه کشتار آن را متوقف کنید.


شاهرخ زمانی و خالد حردانی
از زندان گوهر دشت
محمد جراحی از زندان مرکزی تبریز

3/4/1392

۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

چهار گزارش‌‌ از زندان رجایی شهر :

این کشتارگاه تدریجی‌ ۲۵۰ زندانی عقیدتی‌- سیاسی

۱- نامق محمودی، پیرمرد مبارز کُرد، که بیش از ۱۵ ماه است علی رغم عدم ارتکاب هیچ جرمی، هم چنان بدون توجیه و تفهیم اتهام در بازداشت غیر قانونی به سر می برد، اوایل خرداد هنگام اعزام به بیمارستان، توسط ماموری به نام مهدی مختاری فر به دستور مردانی، رئیس زندان، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و در همان روزها نسبت به این مسئله شکایت نمود و در روزهای ۱۰ و ۱۱ خرداد از طرف حفاظت و حراست زندان مورد بازجویی برای پرونده سازی قرار گرفت. در حکومت امام زمان جای متهم و شاکی‌ عوض شده است. نامق محمودی که هم از مردانی رئیس زندان به علت اتهام دروغ داشتن ۲۵ کیلو بمب و هم از مهدی مختاری فرد به علت ضرب و شتم خود و بستری شدن ۲ روزه پیامد آن در بهداری زندان شاکی‌ بود؛ او رسما شکایت کرده و شکایت مکتوب خود را به مسئولین داده است. اما آنان به جای رسیدگی، علیه وی پرونده سازی می کنند. هم چنین یکی دیگر از زندانیان سیاسی که پیش از دستگیری در بیمارستان میلاد تهران وقت پزشکی داشته است، با ممانعت اداره اطلاعات و مسئولین زندان رجایی شهر از انتقال او به بیمارستان جلوگیری شده و عملاً در معرض کوری اجباری قرار دارد.

0-         سومین مراسم سالگرد هدی صابر و عزت الله سحابی در پانزده خرداد در بند ۱۲ سیاسی در ساعت ۹:۳۰ شب برگزار شد. اصلاح‌طلبان حکومتی که فعلا مورد غضب پدر ولایی خود قرار دارند، ضمن تعریف خاطرات خود از جانباختگان خود‌شان، آقایان صمیمی‌، باستانی و فیض زاده بیشتر از آن که به تحلیل ابعاد شخصیت و افکار جان باختگان بپردازند، به ارائه بحث خود پرداختند. شاهرخ زمانی‌ که از دو روز قبل قول ارائه مقاله ا‌ی در مورد شهدای کلّ تاریخ در آن مراسم را گرفته بود، تنها دو ساعت مانده به مراسم مطلع شد که زمان مراسم محدود بوده و او نمی تواند مقاله را بخواند. آنان به شاهرخ زمانی اجازه ندادند که مقاله اش را بخواند در حالی که مراسم نزدیک به دو ساعت طول کشید و آقایان فرصت کردند به بزرگ نمایی خود و نمایش کیش شخصیت پرستی‌ خود بپردازند بدون آن که کوچکترین اشاره ای به ابعاد جنایات بنمایند.
برخلاف تعریف و تمجید این وردستان ولایت فقیه، شاهرخ زمانی‌ در مقاله مذکور با توضیح ماهیت مبارزه و علل واقعی‌ سرکوب و مقام شهدای تاریخ، مردم و مبارزین را دعوت به ادامه مبارزه برای آرمان های آن ها نموده بود.
این مقاله با سخن همیشه جاوید خسرو روزبه شروع می شد که "نمیرم و نمیرند کسانی که ره خلق بگیرند.".
وی ضمن تحلیل این که تاریخ، تاریخ مبارزه طبقاتی بین ظالم و مظلوم بوده و به قول مارکس انقلاب لوکوموتیو حرکت و تکامل تاریخی‌ می‌باشد، به نقش شهدا به عنوان سمبل و اسطوره مقاومت، آگاهی‌ و تشکل و مبارزه مردم برای رهایی از ستم و استثمار تاکید نموده و به نمونه‌های تاریخی‌ از اسپار‌تاکوس و مبارزین ضدّ برده داری، ژاندارک و زاپاتا و مبارزین ضدّ فئودالیسم، تا چه گوارا، جو هیل، روزا لوکزامبورگ، و تمام شهدای مبارزه ضدّ سرمایه داری اشاراتی را آورده بود. وی هم چنین بر شهدای تاریخی‌ ایران از مزدک و بابک خرمدین تا دوره پهلوی، ارانی، روزبه، جزنی، همایون کتیرایی تا  دوره ولایت خونین فقیه، ده‌ها هزار شهید مبارز و سوسیالیست از جمله سعید سلطان پور، اسماعیل یگانه دوست، علیرضا شکوهی، خدیجه ارفع، علیرضا سپاسی آشتیانی، صارمی و فرزاد کمانگر و حجّت اشاره کرده و بر استقلال راه آن ها تاکید نموده بود. این مقاله توضیح داده است که بدون خنثا کردن و افشای ماهیت فریب و سازشکاری و دو‌دلی‌ مصلحین اجتماعی‌ و اصلاح‌طلبان هیچ انقلابی به سرانجام نمی رسد و اگر بشریت ستمکش به گفته این وردستان استبداد و بهره کشی،‌ تمکین کرده و از مبارزات رادیکال و انقلابی دوری می کردند، ما هنوز در نظام برده داری در جا می زدیم.
به دنبال این برخورد و عدم اجازه  به خوانده شدن مقاله، توسط هم دستان ولایت فقیه و به اصطلاح اصلاح‌طلبان، عده‌ای از مبارزین از جمله خالد حردانی رزمنده مبارز خلق عرب و شاهرخ زمانی‌ مراسم را تحریم کردند. اما متاسفانه علی رغم تحریم مراسم سالگرد شهادت علی‌ صارمی و بزرگداشت روز کارگر، اول ماه مه‌، اصلاح‌طلبان کمکی و دوستان مجاهد در این مراسم شرکت کرده و محمد امیرخیزی ابتدا با خواندن قرآن مراسم را افتتاح کرد و در پایان مراسم و اختتام، احمد زیاد آبادی مغز متفکر اصلاح‌طلب‌ها در نقد و توضیح این که چرا به آن ها می گویند ملی‌ مذهبی‌، در مورد مذهب صحبت کرد، و ضمن چراغ سبز کامل به رژیم جنایتکار و دفاع از مذهب در اشکال گوناگون گفت که مذهب عامل وحدت اجتماعی و سلامت اخلاقی‌ در خلأ جامعه مدرن می‌باشد که بر پیوند مشترک این کاسه لیسان با ولایت فقیه صحه گذشت.
توضیحات ایشان در توجیه حکومت مذهبی‌ و فاشیستی دینی در پایان با دعا و آرزوی قرین رحمت و محشور شدن جانباختگان با ائمه اطهار و شهدای اسلام و انبیا توسط ایشان پایان یافت. باید ذکر کرد که زیاد‌آبادی در اواخر سال گذشته که در مرخصی به سر می‌برد چنین سخنان گوهر باری را در دوره مرخصی فرموده بود که مورد ستایش ستون ویژه کیهان یعنی‌ از زبان کرباسچی شده بود(منظور مقاله ای است که گفته های غلامحسین کرباسچی را در روز نامه کیهان مورخ 1/11/1391 ستون ویژه با کد خبری 19089 چاپ کرده است و از مطالبه آزادی زندانیان سیاسی صرف نظر کردند تا بتوانند در کنار اصول گرایان امکان همکاری داشته باشند که زید آبادی نیز موارد کاملا" مشابه را بیان کرده است که نشان می دهد اصلاح طلبان به صورت متمرکز و سازمان یافته اقدام به سازش کرده و می کنند.)

3- قتل و ارعاب و تهدید به مرگ و پرونده سازی علیه انقلابیون همچنان ادامه دارد. خالد حردانی تهدید به مرگ شد. زندان رجایی شهر به عنوان محل مرگ تدریجی‌ و تبعید‌گاه انقلابی ترین، مقاوم ترین و مبارزترین انسان ها از سراسر ایران دارای ۲۵۰ نفر زندانی عقیدتی‌، سیاسی با ۲۸ اعدامی از جمله دانیال و لقمان و شهرام احمدی و نزدیک به ۶۰ نفر با حکم حبس ابد و الباقی با حبس‌های طویل المدت از ۱۰ تا ۷۰ سال می‌باشد. این زندان نسبت به زندان های دیگر از کوچک ترین امکانات قانونی مصوب خود رژیم نیز محروم می‌باشد؛ از جمله هواخوری دو ساعت و نیمه به جای ۱۲ ساعت، فضای زندگی‌ ۲ متری به جای ۱۵ متر، تغذیه با سوعای غیر قانونی، نبود کامل بهداشت و در‌مان به صورتی‌ که در هر ماه ۱۸ نفر در این زندان می‌میرند. نبود کامل مرخصی، نبود کار در زندان و بیرون و ملاقات حضوری، نبود تلفن، و آزادی های موردی و مشروط عمومی، تهدید، توهین و شکنجه روحی و جسمی‌؛ که شامل قرار دادن زندانیان به شکل کاملاً عریان در مقابل ۲ دوربین به هنگام ورود به زندان از دادگاه یا بیمارستان ، زدن غیر قانونی پای‌بند و پوشاندن لباس اجباری می‌باشد. در چنین محیطی‌ می خواهند زندانیانی با حبس‌های طویل المدت را بکشنند. خالد حردانی مبارز دلیر خلق عرب دارای حکم حبس ابد، به مدت ۱۴ سال است که تحت جهنمی‌ترین اوضاع ممکن در بدترین شرایط و تحت شکنجه‌های روحی و جسمی‌ مثل کوه استوار مقاومت و پایداری می‌کند. اداره جهنمی اطلاعات این ماشین آدم‌کشی ولایت قرون وسطایی فقها، این دشمن قسم خورده مردم پس از دادن حکم‌های سنگین توسط مهره‌های ددمنشی به نام قاضی در دادگاه‌های فرمایشی، دست از سر زندانیان سیاسی برنمی دارند. آنان مبارزینی تسلیم ناپذیر مانند حردانی از اهواز، ارژنگ داودی از تهران، شاهرخ زمانی‌ از آذربایجان و ناصر یوسفی از کردستان را با تهدید و پرونده سازی و انداختن به بدترین سلول‌های انفرادی، مورد آزار و اذیت قرار می دهند. خالد (حردانی) چندین بار حکم سفارشی این اداره را گرفته است. وی در روز ۱۳ خرداد ساعت ۱۴ عصر توسط اداره اطلاعات به بند سپاه فرا خوانده شد و تهدید به دادن حکم اعدام و حذف فیزیکی‌ شد. به علت ماهیت جنایتکارانه این اداره که کشتن علیرضا کرمی خیر آبادی و علی‌ شهبازی در ۲ ماه اخیر رادر سابقه خود دارد.
 ما از تمامی‌ نهادهای حقوق بشری و مردم آزادی‌خواه جهان می‌خواهیم جمهوری اسلامی را به صورت عملی‌ مورد محکومیت قرار دهند و از کارگران و زحمتکشان می‌خواهیم علیه اعدام و شکنجه برای آزادی زندانیان سیاسی بپا خیزند.

4-
گزارش جلسه عمومی بند ۱۲ سیاسی زندان رجایی شهر:
روز ۱۵ خرداد شب ساعت ۹، مجمع عمومی به درخواست عده‌ای از اعضا و جهت رسیدگی به مسئله فروشگاه، مسئله حسینیه و مسئله پا‌بند و لباس اجباری تشکیل شد. حمید برهانی ضمن توضیح حساب ها، به شدت از شورا به جهت ضرب و شصت نامق محمودی توسط مامور مهدی مختاری فر به دستور مردانی و عدم دفاع شورا از وی انتقاد کرد. در مورد پا‌بند و لباس اجباری، اکثریت نزدیک به مطلق زندانیان اتفاق نظر داشتند که همگی باید به هر قیمتی با پوشیدن لباس  اجباری مخالفت کرده و از پوشیدن آن خودداری کنند. ناصر یوسفی نیز گفت که علی رغم داشتن عمل ضروری، ولی‌ در احترام به نظر جمع از رفتن به بیمارستان خودداری نموده است تا مجبور به پوشیدن لباس اجباری نشود و در ملاقات حضوری با مردانی(رئیس زندان)، مردانی به وی گفته است که پا‌بند را شما نزنید، کی‌ بزند؟ لباس اجباری را شما نپوشید، کی‌ بپوشد؟ این جا هم اصلاح‌طلبان حکومتی به داد مردانی رئیس زندان رسیدند. زید‌آبادی و مسعود باستانی به حمایت از قانونی بودن اقدام زندانبانان، این مسئله را شخصی‌ تلقی‌ کردند. زید‌آبادی تاکید کرد که مقامات در رابطه با پا‌بند و لباس اجباری تا حالا هر چه فرمان داده‌اند، وی تن داده است. مسئله حسینیه از ۶ ماه قبل از آن جا شروع شد که به علت فضای تنگ و نمور‌‌ در سلول‌های انفردی که فقط ۳ نفر در این سلول های انفردی زندگی‌ می کنند، زندانیان خواستند که این قسمت به نام حسینیه در آخر بند ۱۲، به این بند اضافه و ضمیمه بشود که با اعتصاب غذای یک روزه در آن زمان، یعنی‌ ۶ ماه قبل، مدیریت زندان بلافاصله عقب‌نشینی کرد و قول داد آن را در عرض ۳ ماه عملی کند، ولی‌ به علت مماشات و سازش کاری اعضای شورا، مخصوصا لیبرال‌های وطنی در آن وعده کوتاهی کرده و با وعده سرخرمن ۶ تن از شورا را فریب دادند. اکثریت زندانیان از مماشات و سازش کاری شورا انتقاد کرده و یکی‌ از دوستان تاکید کرد اگر با وعده و وعید است، این ها ۴ سال است که قول داده‌اند که تلفن بدهند ولی‌ تا حالا خبری نشده است. همه به این نتیجه رسیدند که اگر مسئولین زندان به شورا جواب رد بدهند و امروز و فردا بکنند، ۲۰ تا ۳۰ نفر دسته جمعی‌ به بالا پیش مسئولین رفته و قا‌طعانه با آن ها برخورد کنند. در مقابل این پیشنهاد واحد (قاطع)، اصلاح‌طلبان حکومتی بر سیاست مماشات تاکید کردند. آقای زید‌آبادی در مقابل سیاست واحد جمعی زندانیان فرمودند هر چه به ما می گویید، بگویید، ما اصلاح‌طلب هستیم. اگر ۹۹،۹ درصد از رژیم فاسد و سرکوبگر باشند، باز هم ما طرفدار اصلاح رژیم هستیم. خالد حردانی ضمن حمله شدید به سازشکاری اصلاح‌طلبان، همچنان تاکید کرد که بدون مبارزه و اتحاد کاری از پیش نخواهیم برد و همه را به اتحاد و همکاری دعوت کرد. رسول بداغی،از کانون صنفی معلمان نیز ضمن حمله شدید به اصلاح‌طلبان گفت، من طرفدار برخورد انقلابی و قاطع مثل موسوی و کروبی هستم.

کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
30/3/1392

پیش به سوی اتحاد بیش‌تر برای فشار بیش‌تر
پیش به سوی اعتراضات گسترده‌تر با شعار
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد



اعتصاب غذای دو روزه زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر از تاریخ سی و یک خرداد تا یکم تیر

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: در اعتراض به رفتار مسئولان زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) و بویژه ریاست این زندان در اعمال محدودیت های غیرانسانی و پایمال کردن حقوق اولیه زندانیان این زندان از جمله ضرب و شتم و توهین و تحقیر زندانیان و همچنین بی توجهی ایشان نسبت به وضعیت سلامت زندانیان, تعدادی از زندانیان بند ویژه امنیتی این زندان فردا جمعه سی و یکم خردادماه اعتصاب غذای دو روزه ای را آغاز خواهند نمود.
اعتصابب کنندگان در بیانیه خود تاکید کرده اند که در صورت تداوم این نوع رفتارها و بی توجهی مسئولان زندان نسبت به مشکلات و وضعیت اسفبار موجود, اعتصاب غذای نامحدودی را آغاز خواهند کرد.
متن بیانیه یازده زندانی سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) به شرح زیر می باشد:

آیا کسی هست صدای مظلومیتی را بشنود و به یاری اش بشتابد?

هموطنان ارجمند ایرانی, آزادیخواهان جهان, مدافعان حقوق بشر



ما زندانیان سیاسی, همدرد و هم پیمان ملت رنج کشیده و مبارز ایران که به خاطر آرمان های انسانی مردم ایران به ناحق مجازات می شویم, از کوچکترین حقوق انسانی, حتی حقوق مصوب خود رژیم محروم بوده, و خود و خانواده هایمان در رنج بسیار و طاقت فرسایی به سر می بریم.
عزم رژیم جمهوری اسلامی, زنده به گور کردن, و ارمغانش مرگ تدریجی برای بیش از دویست و پنجاه تن از زندانیان عقیدتی و سیاسی با بیست و هشت حکم اعدام, پنجاه زندانی ابد و زندانیان با احکام سنگین و طویل المدت در گورستان زندگان رجایی شهر می باشد که به دست فراموشی سپرده شده اند و تنها روزنۀ پناه شان در برابر هجوم وحشیانه برخی ماموران و مسئولان خودفروخته زندان, سایت ها و رسانه های خارج از کشور می باشد.

چهره رنگ پریدۀ زندانیان, نزاع های خونین و مرگبار, بیماری های مهلک و انواع عوارض و معضلات ناشناخته, همگی ارمغان مدیریت زندان در رفتار با زندانیان و نحوه رسیدگی و نگهداری ایشان می باشد که زندگی زندانیان را در معرض فجایع قریب الوقوعی قرار داده که دیر یا زود بحرانی جدی را رقم خواهند زد. از کمبود فضای نگهداری زندانیان که به جای فضای 12 الی 15 متری تنها دو متر سهم هر زندانی است, تا نصب دستگاه های موج شکن که سلامت زندانیان و بخصوص زندانیان سیاسی را به طور ملموسی طی ماه های اخیر تحت تاثیر قرار داده و همچنین وضعیت اسفبار تغذیه زندانیان که برنج های درجه چندم و غیرقابل پخت و سویای حیوانی تنها غذای همیشگی سفره هایشان است. و البته همین وضعیت و چندین برابر آن برای زندانیان عادی حاکم است.

فحاشی, توهین, هتک حرمت و حیثیت, تحقیر و تنبیه های بدنی, زندان های انفرادی و نسخه پیچی و پرونده سازی های غیر انسانی, از سوی مدیریت زندان و برخی مامورین, برای اداره زندان تاکید شده است و بی تفاوتی برخی مامورین, بی مسئولیتی پزشکان زندان و نارسایی دارویی که مرگ های بی صدا و پنهان و آشکار را برای زندانیان به ارمغان آورده است.
چه اعدام های ناحق که به خاطر داشتن عقیده های متفاوت از عقیده حاکمان ظالم برای جوانان این سرزمین بویژه هموطنان سنی مذهب صورت می گیرد و کسی صدایی از مظلومیت آنان را نمی شنود.

محرومیت کامل از حقوق زندانیان سیاسی مانند مرخصی, تلفن, ملاقات حضوری, ورزش, کارو فعالیت های فرهنگی و هنری, پوشاندن لباس مخصوص زندانیان, آنهم آلوده و کثیف, دستبند و پابند زدن به هنگام اعزام به خارج از زندان, اهانت های غیراخلاقی به هنگام ورود به زندان مانند لخت مادرزاد کردن زندانیان و دادن مسهل و اقدامات شرم آوری مانند «پارک کردن» برای یافتن مواد مخدر اقداماتی هستند که ارزش های انسانی را در این زندان به صفر می رسانند.

در این راستا تعدادی از زندانیان از جمله شاهرخ زمانی, خالد حردانی, نامق محمودی, مصطفی نیلی, ناصح یوسفی, عادل نعیمی و برخی دیگر از زندانیان سیاسی در اعتراض به اینگونه رفتارهای غیر انسانی به هنگام خروج و ورود به زندان, از حقوق طبیعی خود صرفنظر کرده و بارها از اعزام به بیمارستان و دادگاه امتناع کرده اند.

از این رو امضاء کنندگان این نامه, به خاطر دستورات غیرانسانی رئیس زندان و رعایت حقوق زندانیان به مدت چهل و هشت ساعت, از تاریخ سی و یک خرداد تا یکم تیر 1392 اعتصاب غذا خواهند نمود که در صورت تداوم و ادامه این رفتارهای غیرانسانی تا رسیدن به حقوق انسانی و دمکراتیک, برای مدت نامعلومی به اعتصاب خود ادامه خواهند داد.

اسامی زندانیان به ترتیب حروف:

حمیدرضا برهانی
خالد حردانی
رسول بدغی
سعید ماسوری
شاهرخ زمانی
صالح کهندل
عباس بادفر
محمد بنازاده امیرخیزی
محمدعلی منصوری
ناصح یوسفی
نامق محمودی


باز تکثیر از :
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی


پیش به سوی اتحاد بیش‌تر برای فشار بیش‌تر
پیش به سوی اعتراضات گسترده‌تر با شعار
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد


۱۳۹۲ خرداد ۲۹, چهارشنبه

گزارشی از زندان گوهر دشت کرج

جنایات جمهوری اسلامی هیچ حد و مرزی ندارد

در حال حاضر حدود  150 تن از هموطنان سنی مذهب به اتهام تبلیغ مذهب خود زندانی سیاسی هستند از این تعداد علیه سی تن حکم اعدام صادر شده است، بقیه دوران محکومیتی از 2 تا 12 سال حبس را باید طی کنند .همچنین تعداد  40 نفر از آنان دانشجو هستند .
چندی پیش وزارت اطلاعات از 30 نفر زندانیان فوق با زور و  تهدید خود، زندانی و خانواده اش وتحت شکنجه فلیم "مستندی" تهیه کرد، فیلم فوق را بر مبنای اهداف خویش که اتهام و افترا زدن بود مانند فیلم های هویت که توسط وزارت اطلاعات درست شده بود و از تلویزیون پخش می شد تدوین کرد. در این فیلم هایی، به دروغ مستند سئوالات مختلفی می پرسند و زندانیان را وادار به جواب دادن می کنند و بعد با برش و وصل کردن و میکس صدا و...  فیلم  مورد نظر  خود را درست کرده ، مورد سو استفاده قرار می دهند. این فلیم های مثلا" مستند را با تغییرات فنی به شکلی در می آورند که  افراد موضوع مستند با اعترافات خود انسانهایی وحشی و به دور از انسانیت دیده می شوند، سپس جمهوری اسلامی با پخش چنین فیلم های ضمن تبلیغ علیه مخالفین سیاسی و مذهبی خود اعمال جنایت کارانه خود را توجیه می کند، به عنوان مثال سئوال کردند آیا در قران آمده که می توانی کسی را بکشی؟ و در جایی این افراد آیه ای از قران را معنی کرده بودند و آنها این معنی را در کنار آن سئوال گذاشته بودند تا بتوانند به این شکل ثابت کنند این افراد وحشی و آدم کش هستند بنا براین جمهوری اسلامی چاره ای جز اعدام آنها نداشته، همانطور که بعد از اعدام 6 تن از افراد فوق فیلم مستند مورد بحث را پخش کردند و حق به حانب ادعا کردند که ما چنین افراد وحشی را اعدامشان کردیم، یکی از آن اعدام شدگان سنش زیر 18 سال بود سه سال در زندان نگه داشتند تا به سن مجاز برای اعدام برسد، بعد او را همراه پنج نفر دیگر اعدام کردند. اکنون 6 نفر دیگر از آنها را به زندان قزل حصار برای اجرای حکم انتقال داده اند.
اخیرا" ماموران وزارت اطلاعات بار دیگر اقدام به تهیه فیلمی مستند جدیدی کردند که به دلیل برنامه ریزی های زیاد و پیچیده برای انتخابات ریاست جمهوری چند روزیست تعطیل کردند، ماموران باز هم  با زور و شکنجه زندانیان با اسامی زیر را مجبور به شرکت در فیلم جدید خود کردند، اسامی زندانیان مورد نظر عبارتند از :
ماموستا محمد برائی اهل بوکان، جمال سلیمانی اهل جوانرود، عادل غلامی اهل دهگلان (دانشجوی اخراجی دکترای مکانیک از دانشگاه تهران با سه سال حکم حبس)
عثمان رادگویی اهل پاوه (دانشجوی اخراجی فوق لیسانس دامپزشکی دانشگاه تهران)
ماموستا کاوه رئیسی اهل سنندج ،معاذ حکیمی (دانشجوی اخراجی دکترای حقوق ازدانشگاه تهران با 3 سال حکم حبس)،پوریا محمدی محکوم به اعدام.
تنها جرم این افراد خواستار آزادی است که جمهوری اسلامی بر نمی تابد و برای کشتن انها به دروغ و افترا از طروق مختلف از جمله مستند های فوق است.  


تهیه و تکثیر گزارش  :
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

خبر فوری

تعدادی از زندانیان سیاسی سالن 12 بند چهار زندان گوهر دشت تصمیم دارند در 31/3 و 1/4/1392 دست به اعتصاب غذای تر بزنند . آنها ضمن اعلام اعتصاب غذای در روز های فوق جهت اعتراض به وضعیت موجود و افزایش روز افزون فشار و اذیت و آزار علیه زندانیان سیاسی از مردم و کلیه نیروها انقلاب و فعال خواسته اند از هر طریقی که می توانند از زندانیان سیاسی حمایت نمایند بخصوص در رابطه با تصمیم اخیر آنها هر چه بیشتر اطلاع رسانی و جلب حمایت نمایند.


پیش به سوی اتحاد بیش‌تر برای فشار بیش‌تر
پیش به سوی اعتراضات گسترده‌تر با شعار
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
30/3/1392



۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

بیانیه 84

اذیت و آزار شاهرخ زمانی ادامه دارد
در ادامه آزار و اذیت زندانیان سیاسی شاهرخ زمانی فعال کارگری در تاریخ 26 خرداد به علت اجبار پوشیدن لباس زندان و زدن پابند از رفتن به دادگاه خودداری نمود. ضمن محکوم کردن اعمال ضد انسانی و غیر قانونی مسئولین زندان لازم به یادآوری است دادگاه فرمایشی جدیدی در پی پرونده سازی اداره اطلاعات تبریز علیه شاهرخ زمانی با اتهام "توهین به رهبری" که نقل و نبات مشترک همه ی پرونده های دروغین علیه زندانیان سیاسی است و ظاهرا" رهبری به هیچ کاری و بدرد نمی خورد جز استفاده برای محکوم کردن انسانها ، ساخته شده است این اداره از دو نفر جاسوس و خبرچین به نامهای امیر روشنی و نادر الله دری که جرم نامبردگان عبارت است : اولی اسید پاشی به صورت زنی و دومی تجاوز به همسر مالباخته مقابل چشمان او در حین سرقت مسلحانه است، اداره اطلاعات و دیگر ماموران و نهاد های جمهوری اسلامی طبق روال عمومی و عرف این نظام برای پیش برد اهداف ضد انسانی خود و پرونده سازی علیه زندانیان از چنین افرادی استفاده کرده و آنها را با وعد و وعید و تهدید وادار به دروع گویی و ... میکنند .
متن نامه اخیر شاهرخ زمانی به مسئولین زندان به صورت زیر است :
جهت اطلاع مسئولین به طوری که قبلا" نیز طی نامه ای در روز 27  متذکر شده ام به علت برخورد غیر قانونی ،غیر انسانی،خودسرانه و غیر قانونی بودن شکنجه که اعمال رئیس و مسئولان زندان رجایی شهر از جمله ضرب و شتم زندانیان سیاسی و پوشاندن لباسهای غیربهداشتی که موجب بیماریهای گال و دیگر بیماریهای واگیردار همچنین شپش زدگی می شود و ادامه اینکه وقاحت  و بی شرمی را به جای رساندند که هر روز برای پنهان کردن اعمال خودمانند وارد و پخش مواد مخدر در زندان را می خواهند با لخت مادرزاد کردن زندانی هنگام وارد شدن به زندان پوشش بدهند و من با توجه به موارد فوق از رفتن به دادگاه خودداری می کنم .
در کنار دهها حق و حقوق ضایع شده زندانی در این زندان جهنمی  بدون هواخوری  ، فضای مناسب زندگی ، مرخصی ، تلفن ، تغذیه با سویای حیوانی  و ندادن ملاقات حضوری توسط مسئولین زندان رجایی شهر توجه همه از جمله نهادهای داخلی و خارجی و مدافع حقوق انسانها را به این موارد جلب می کنم :
اصل 39 قانون اساسی : هتک حرمت و حیثیت کسی که به حکم قانون دستگیر ، بازداشت ، زندانی یا تبرئه شده باشد به هرصورت ممنوع بوده و خاطی باید مجازات شود .
تبصره ماده 235 آیین نامه زندانها : استفاده از دستبند در مواقع اعزام برای محکومان مجاز نیست مگر در موارد ضرورت .
حالا همه قضاوت کنید که قانون مصوب خود را نیز زیر پا می گذارند درماده فوق و دیگر مواد قانونی فقط دستبند را نام برده است آن هم در صورت لزوم و از پابند و لباس اجباری و دیگر موارد که مسئولین زندان به صورت سلیقه ی و من در آوردی به زندانیان تحمیل می کنند  هیچ اسمی برده نمی شود . بنا براین غیر قانونی است، اعمال مسئولین زندان رجایی شهر نفی قانون خودشان است .
لازم به یاد اوری است که طی سه روز گذشته شاهرخ زمانی تحت فشار برای اعزام به دادگاه است و او به دلیل غیر قانونی و ضد انسانی بودن اعمال رئیس زندان (مردانی ) و دیگر مسئولان زندان از رفتن به دادگاه با شرایط غیر قانونی مقاومت می ورزد در مقابل مسئولین زندان به اعمال ضد قانونی خود ادامه داده و او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند . همچنین شاهرخ را به عنوان تنبیه به انفرادی فرستاده بودند با اعتراضات دیگر زندانیان سیاسی مجبور شدند به بند بر گردانند، در همین حال او را رئیس زندان رو در رو تهدید به ادامه و افزایش شدت اعمال ضد انسانی و غیر قانونی و حتی شکنجه نموده است . برای نجات شاهرخ از فشار های اخیر لازم است نیروهای انقلابی ، نهادهای مدافع حقوق انسانی و تشکل های داخلی و جهانی هر چه بیشتر و مشخص تر دست به اعتراضات گسترده و متحدانه بزنند بخصوص در اعتراضات 20 و 26 ژوئن فشار به شاهرخ زمانی بیشتر پوشش داده شود در این صورت می توانیم از جان و حقوق این زندانی مقاوم و مبارز دفاع کنیم. مشخصا" مردانی رئیس زندان گوهر دشت باید مورد اعتراض شدید و افشا قرار بگیرد
ما از تمامی فعالین و نهاد ها و تشکیلات های موجود می خواهیم در مقطع کنونی و برای نجات شاهرخ از وضعییت گفته شده اعتراضات منظم و گسترده ای را سازماندهی کنند و در این جهت از روابط و کمک های بین المللی خود که به دلیل  مناسبت های 20 و 26 ژوئن آمادگی بالفعلی دارند بیشتر استفاده کنند.



پیش به سوی اتحاد بیش‌تر برای فشار بیش‌تر
پیش به سوی اعتراضات گسترده‌تر با شعار
کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کمیته حمایت از شاهرخ زمانی
30/3/1392




بازار سیاه» زندگی در زندان رجایی شهر کرج

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: با وجود بودجه هنگفت سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و ترتیبی، زندان های کشور بویژه زندان رجایی شهر کرج همچنان با مشکلات عدیده ای از جمله کیفیت فاجعه بار غذای زندانیان روبرو می باشند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) که از سال ها پیش، به علت شرایط اسفبار نگهداری زندانیان به تبعیدگاه رجایی شهر شهرت یافته است، از جمله زندان هایی است که نه به دلیل نبود بودجه لازم، و نه به دلیل سوء مدیریت در تخصیص منابع لازم برای تهیه نیازهای ضروری و اولیه زندانیان، بلکه با آگاهی کامل ریاست این زندان از محدودیت های موجود، وضعیت نگهداری زندانیان آن به لطف فرصت طلبی و فساد سازمان یافته میان کارکنان زندان، بویژه «محمد مردانی» ریاست این زندان روز به روز وخامت می یابد.
مسئولان این زندان که از قبل تجارت پرسود مواد مخدر در این زندان، ماهیانه میلیاردها تومان بر جیب می زنند، به این میزان نیز اکتفا نکرده و از هر وسیله ای برای چپاول بیشتر زندانیان استفاده کرده و در این راه حتی از سلامت و جان انسان هایی که به امانت نزد آنها نگهداری می شوند نیز چشم پوشی نمی کنند.
میزان فساد موجود در زندان رجایی شهر به حدی است که از جزء ترین کارکنان این زندان، تا ریاست آن و حتی فروشگاه زندان نیز هر یک بسته به مسئولیت و میزان توانایی و مهارت خود در سرکیسه کردن زندانیان، سعی در خالی کردن جیب زندانیانی دارند که خانواده های ایشان با صرفه جویی و تحمل هزینه های کمرشکن زندگی، اندک مبلغی را برای تامین مایحتاج اولیه ایشان که بر اساس قانون بر عهده سازمان زندان ها می باشد به حساب آنان واریز نموده اند.
برای نمونه، ارائه روزنامه در زندان که بی توجه به روزهای انتشار آن، با احتساب روزهای تعطیل و بصورت پیش پرداخت، وجه آن ماهیانه و با نرخی بالاتر از نرخ معمول از زندانیان متقاضی روزنامه دریافت می شود، با وجود دریافت مبلغی بیشتر از ارزش واقعی آن، باز هم بصورت مرتب به زندانیان ارائه نشده و گاهی توزیع این روزنامه ها هر چهار یا پنج روز یک بار صورت می گیرد. بر اساس تخمین زندانیان زندان رجایی شهر، مسئولان این زندان ماهیانه چیزی در حدود 16 میلیون تومان به عنوان حق آبونمان روزنامه از زندانیان متقاضی روزنامه دریافت می کنند که با وجود عدم انتشار نشریات در روزهای تعطیل و پرداخت وجه آن از سوی زندانیان مسئولان زندان به آن نیز اکتفا نکرده و از توزیع این نشریات در برخی از روزهای عادی هفته نیز خودداری می کنند و این در حالی است که چندی پیش «سهراب سلیمانی»، مدیرکل زندان های استان تهران در گفتگویی با شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان پرس تی وی (متعلق به جمهوری اسلامی) مدعی توزیع رایگان نشریات و جراید در زندان های کشور شده بود.
در این میان اما ریاست زندان برای به جیب زدن سود بیشتر به توزیع مواد مخدر و موارد متعددی همچون توزیع روزنامه اکتفا نکرده و به گرو گرفتن سلامت زندانیان روی آورده است. از قطع توزیع داروهای مورد نیاز و معمول زندانیان در بهداری و فروش آن به قیمت "فوق آزاد"! در فروشگاه زندان، تا فروش دور ریزهای تره بار تهران در این فروشگاه که بهای آن با میوه فروشی های لوکس شمال شهر برابری می کند برای «مردانی» حکم معامله ای دو سر سود را دارد که از سویی سود سرشاری از طریق سرکیسه کردن زندانیان را عاید وی کرده و از سوی دیگر با اعمال چنین فشارهایی به خصوص بر علیه زندانیان سیاسی، رضایت اربابان خود را به دست می آورد.
بر اساس اطلاعات دریافتی از تبعیدگاه رجایی شهر کرج، بسیاری از اقلام خوراکی ارائه شده در فروشگاه زندان تاریخ مصرف گذشته و فاسد بوده و محصولاتی که تولید و مصرف آن مانند سبزیجات به روز می باشد نیز غالبا پلاسیده بوده و بیش از نیمی از آن غیر قابل مصرف می باشد. به باور زندانیان این زندان مسئولان فروشگاه میوه و سبزیجات خود را از میان دور ریزهای میادین میوه و تره بار تهیه می کنند. این در حالی است که چنین محصولی با قیمت 250 هزار ریال بر کیلوگرم در زندان به فروش می رسد. گوشت قرمز و سفید نیز در وضعیت مشابهی بوده و علیرغم قیمت 37 هزار تومانی گوشت قرمز و 8 هزار تومانی گوشت مرغ، کیفیت و وضعیت بهداشتی این دو محصول نیز بسیار اسفبار می باشد. در تصویر زیر نمونه ای از محصولات فاسد عرضه شده در فروشگاه زندان را مشاهده می کنید که کپک های تیره روی ماست، حاکی از انقضای چند ماهه تاریخ مصرف آن می باشد.
بنا بر گفته زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر، علاوه بر کیفیت به شدت بد پخت غذا در زندان رجایی شهر، غذاهای ارائه شده به زندانیان عاری از هر گونه مواد مغذی بوده و زندانیان این زندان سال هاست که اثری از گوشت و سبزیجات در این اندک غذای بد بو و بدپخت خود ندیده اند. به گفته ایشان اکثر زندانیان سیاسی این زندان علیرغم وضعیت نه چندان مناسب مالی، به علت بروز ناراحتی های جسمانی در اثر کمبود ویتامین و پروتئین در غذاهای ارائه شده از سوی دولت تنها به دریافت جیره خشک غذایی بسنده کرده و با صرف مبلغی حدود 400 تا 600 هزار تومان در ماه و تهیه مواد غذایی مورد نیاز از فروشگاه زندان، خود اقدام به تهیه وعده های غذایی خود می کنند.
ماده 95 آئیننامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی كشور، حداقل برنامه غذایی زندانیان تحت پوشش این سازمان را نان و پنیر و چای برای صبحانه و نهار یا شام، سبزیجات تازه یا خشك، برنج، سیب‌زمینی، پیاز، حبوبات، انواع لبنیات، تخم‌مرغ و میوه فصل، و همچنین طبخ سه وعده غذای حاوی گوشت در طی هفته عنوان می کند.
به شهادت بسیازی از زندانیان سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج، علاوه بر افت شدید کیفیت غذاهای زندان در سالیان اخیر و قطع کامل وعده های گوشت و سبزی و میوه جات (به استثنای زمان هایی که مقامات کشوری از زندان ها بازدید می کنند)، طی ماه های اخیر توزیع ماست در میان زندانیان که پیشتر چهار نوبت در ماه بوده هم اکنون به دو وعده کاهش یافته و کره 25 گرمی که پیشتر چهار نوبت در هفته میان زندانیان توزیع می گردید هم اکنون به طور کامل قطع شده است.

در حال حاضر زندانیانی همچون کریم معروف عزیز، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید ماسوری، خالد حردانی، صالح کهندل، عمر فقیه پور، خالد فریدونی و تعداد زیادی از زندانیانی که احکام طویل المدتی دارند به علت تغذیه نامناسب طولانی مدت، از سوء تغذیه رنج برده و از نظر جسمانی در وضعیت نامناسب و حتی خطرناکی هستند که این مساله در کنار معضلات حاد بهداشتی بند زندانیان سیاسی و همچنین محدودیت های داروئی اعمال شده بر علیه ایشان، زمینه را برای اتفاقات و حوادث ناگوار و آسیب های غیرقابل جبران جسمانی فراهم کرده است.

اقدام به ضرب و شتم شاهرخ زمانی و خودداری وی از اعزام به دادگاه

در حالیکه ماموران زندان رجایی شهر به دستور ریاست زندان، با توسل به خشونت قصد انتقال شاهرخ زمانی به دادگاه را داشتند، این زندانی سیاسی با خودداری از پوشیدن لباس زندان از اعزام به دادگاه خودداری کرد. 
به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، در حالیکه آئین
نامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور الزامی را برای پوشیدن لباس زندان حتی در محیط زندان هم قرار نداده است، اما مدت هاست که «مردانی»، ریاست بدنام این زندان از لباس فرم زندان و پابند به عنوان اهرمی برای فشار روانی به زندانیان سیاسی در هنگام اعزام به مراکز درمانی و قضایی بیرون از زندان بهره می برد. 
بر این اساس روز گذشته دوشنبه بیست و هفتم خردادماه، شاهرخ زمانی فعال کارگری زندانی که هم اکنون در حال سپری کردن محکومیت بسیار سنگین یازده ساله خود در تبعیدگاه رجایی شهر کرج می باشد، طی روزهای شنبه، یکشنبه و دوشنبه هفته جاری سه مرتبه به طور پیاپی برای رسیدگی به اتهام واهی «توهین به رهبری» به دادگاه احضار شد که هر سه نوبت به دلیل اجبار مسئولان زندان برای پوشیدن لباس فرم زندان از حضور در دادگاه صرفنظر کرد. 
در همین راستا «مردانی» ریاست این زندان با حضور در شعبه اعزام صراحتاً بر برخوردهای سلیقه ای مسئولان زندان تاکید کرده و گفت «ما سلیقه ای برخورد می کنیم و هر کسی را دوست داشت باشیم لباس می پوشانیم و هر کسی را نخواهیم نه، و تو باید لباس بپوشی». 
در پی این مساله و خودداری مجدد این زندانی سیاسی از پوشیدن لباس فرم زندان، تعدادی از ماموران زندان به سمت این کارگر زندانی یورش برده و قصد ضرب و شتم وی را داشتند که با دستور مقامات بالاتر مساله خاتمه می یابد. 
یادآور می گردد که بر اساس ماده
۹۰ آئیننامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور پوشیدن لباس ویژۀ محکوم، برای محکومان الزامی نیست مگر به‌ تشخیص سازمان زندان‌ها

کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی

شاهرخ را به انفرادی انتقال دادند

روز یکشنبه 26/3/1392 مأموران در زندان رجایی شهر سعی داشتند شاهرخ زمانی را با لباس زندان به دادگاه ببرند که با مقاومت شدید او روبرو شدند .
با مقاوت  شاهرخ و امتناعش از رفتن با لباس زندان به دادگاه ، او را به انفرادی منتقل کردند.


کمیته حمایت از شاهرخ زمانی

۱۳۹۲ خرداد ۲۶, یکشنبه

بر قرار باد همبستگی جهانی کارگرا

از :  شاهرخ زمانی
به : کارگران ایران و جهان
موضوع:  پیام به مناسبت 20 و 26 ژوئن به تمامی کارگران و نهاد های داخلی و جهانی
بر قرار باد همبستگی جهانی کارگران


درودهای گرم مرا از زندان‌های جهنمی حکومت ضدکارگری جمهوری اسلامی پذیرا باشید. من شاهرخ زمانی عضو هیئت بازگشایی سندیکای کارگران ساختمان و نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته‌ی پیگیری ایجاد تشکل‌های کارگری به جرم فعالیت‌های سندیکایی به ۱۱ سال زندان محکوم شده‌ام و هم‌اکنون نزدیک به دو سال است که در زندان‌های مختلف ایران محبوس هستم.
کارگران مبارز جهان از زندان رجایی شهر با قلبی اکنده از مهر و صمیمیت با شما سخن می گوییم و دستانتان را به گرمی می فشارم :
پیروز باد مبارزه متحدانه جهانی کارگران :
چند روز قبل یک‌صد و دومین اجلاس سازمان جهانی کار در ژنو در حالی برگزار شد که کارگران ایران در وضعیتی اسف‌بار به سر می‌برند. صدها کارگر به دلیل مطالبه حقوق حقه ای خود مانند ایجاد تشکل، اقدام به اعتصاب، در خواست افزایش حقوق، داشتن امنیت شغلی و جانی، اعتراض به اخراج ها، اعتراض به تصویب قوانین ضد کارگری، در خواست دستمزد های معوقه و... به شدت سرکوب، کشته یا زندانی شدند از جمله  کارگران خاتون آباد با تیر اندازی از طرف هلیکوپترهای نظامی کشته شدند یا مانند ستار بهشتی در زندان زیر شکنجه جان باختند ویا هم‌اکنون مانند رضا شهابی عضو سندیکای شرکت واحد  و بهنام ابراهیم زاده عضو کمیته پیگیری ، محمد جراحی عضو کمیته پیگیری ، رسول بداغی و عبدالرضا قنبری از کانون صنفی معلمان ،مهدی فراهی شاندیز عضو کمیته پیگیری ، جلیل محمدی عضو کمیته هماهنگی ، پدرام نصر الهی عضو کمیته هماهنگی ، من ، شاهرخ زمانی عضو سندیکای نقاشان و عضو کمیته پیگیری ... وصدها کارگر شناخته نشده ای  در زندان بسر می برند. اکثریت قریب به اتفاق کارگران زندانی نامبرده در زندان با برنامه های نقشمند ماموران که دستورنظام است دچار بیماری های خطر ناک مختلفی مانند سرطان،درد های فلج کننده کمر و پا و... شده اند که در این رابطه ، محمد جراحی ، رسول بداغی ، رضا شهابی ، بهنام ابراهیم زاده ، شاندیز و... هم‌چنان از بیمارها و عدم اجازه مداوا رنج می‌برند. بهنام ابراهیم‌زاده در حالی امروز به زندان اوین بازگشت که پسر نوجوانش از بیماری سرطان رنج می‌برد و پزشکان وجود پدر در کنار وی را برای طی دوره‌ی درمان ضروری تشخیص داده‌اند.
این‌ها همه در حالی اتفاق می‌افتد که جمهوری اسلامی تمام مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار و بسیاری از میثاق‌های حقوق بشری ملل متحد را امضا کرده و ملزم به رعایت قوانین بین‌المللی است. با وجود این التزام هرگونه تلاش برای ایجاد سندیکاها و تشکل‌های مستقل کارگری که بدیهی‌ترین حق طبقه‌ی کارگر در تمام جهان است با وحشیانه‌ترین روش‌ها سرکوب می‌شود. البته رژیم ضدکارگری جمهوری اسلامی برای فریب جهانیان تشکل‌های خودساخته و وابسته به حکومت را به عنوان تشکل‌های کارگری در ویترین خود به تماشای جهانیان گذاشته است. تشکل‌هایی مثل شورای اسلامی کار و خانه‌ی کارگر که از ابتدای انقلاب توسط حزب جمهوری اسلامی و افرادی مانند بهشتی که رئیس مجلس خبرگان و رئیس قوه قضائیه و... نظام و یکی از تدوین کنندگان اصلی قانون اساسی بود، برای سرکوب و از بین بردن هرگونه تشکل مستقل کارگری ایجاد شده بودند هم‌چنان در مجامع بین‌المللی به عنوان نمایندگان کارگران ایران به ایراد سخن می‌پردازند، حال آن‌که هیچ یک از این‌ها هدفی جز تسهیل سرکوب کارگران ایران و توجیه زندانی کردن فعالین سندیکایی نداشته و ندارند، و متاسفانه سازمان جهانی کار نیز با قبول انها و عدم اعتراض عملی به جمهوری اسلامی ، مستقیم و غیر مستقیم اعمال ضد کارگری جمهوری اسلامی و عوامل آن را تایید می کند. مسئولین شوراهای اسلامی و خانه کارگر در تمامی سرکوب های گفته شده در بالا به صورت های مستقیم و غیر مستقیم و پنهان و آشکار شرکت داشتند مثلا" در حمله به نشست کارگران شرکت واحد، خانه کارگری ها شرکت مستقیم داشتند و در بریدن زبان منصور اسانلو یکی از مسئولین خانه کارگر به طور مستقیم دخالت داشته است، یا این افراد مسئولین خانه کارگر و شورا های اسلامی طی 34 سال گذشته به طور مداوم از کارگران نا آگاه برای حمله و یا جمع آوری گزارشات علیه کارگران و تشکل های آنها شرکت داشتند و دولت از طریق آنها برنامه های سرکوب علیه کارگران و مبارزات کارگری را سازماندهی کرده و پیش برده است.
من شاهرخ زمانی کارگر زندانی،عضو هیات باز گشایی سندیکای نقاشان و عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری از طرف خود و کارگرانی که مرا به عنوان نماینده خود قبول دارند اعلام می کنم این افراد را نه تنها نماینده خود و کارگران ایران نمی دانیم بلکه سریعا" اعلام می کنیم آنها شرکای جمهوری اسلامی در سرکوب جنبش کارگری و فریب دادن مجامع بین المللی هستند.
هم طبقه‌ای ها :
در حال حاضر کوچک‌ترین تلاش برای ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری با سرکوب بسیار خشن دولت از طریق عوامل مختلف از جمله خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی که مهره های اصلی آنها بخشی از همان لباس شخصی ها هستند،  مواجه می‌شود و هیچ اجازه‌ای برای ایجاد تشکل داده نمی‌شود. اخراجهای فردی و دسته جمعی و بیکاری میلیونی، 7 میلیون معتاد، صدها هزار کودکان و زنان خیابانی، صدها هزار کودک کار، پایین آمدن سن فحشا به 12 سال، فروپاشی خانواده ها و تعیین دستمزد یک پنجم زیرخط فقر برای کارگران (بطور مستقیم توسط همین خانه کارگری ها و شوراهای اسلامی انجام می شود در حالی که خط فقر در ایران امسال از طرف دولت مردان معادل 550 دلار اعلام شده است اما خانه کارگری ها و شورا های اسلامی معادل 115 دلار را به عنوان دستمزد تعیین و تایید کردند).
 باز ماندن کودکان و جوانان از تحصیل، سرکوب تشکل های کارگری و مردمی ، کشتار انقلابیون، گرفتارشدن مردم بخصوص جوانان در افسردگی و بیماری‌های روحی و روانی، رشد بی‌سابقه جرم و جنایت و باز پس گیری تمامی دست آورد های انقلاب 57 به سود سرمایه داران، حذف یارانه ها، گرانی سوخت، برق، تلفن و گاز، پولی شدن مدارس، دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها و خدمات پزشکی و بهداشتی، بالا رفتن کرایه ها، سر به فلک کشیدن اجاره‌ی خانه تنها گوشه‌ای از مشکلاتی است که مردم و طبقه‌ی کارگر ایران در سایه‌ی حکومت جمهوری اسلامی با استفاده از عواملی مانند خانه کارگر و شورا های اسلامی با آن روبه‌رو هستند.
از طرف دیگر رواج افسارگسیخته‌ی قراردادهای موقت و سفید امضا، خروج کارگاه‌های کمتر از ده نفر از شمول قانون کار، عدم پرداخت دست‌مزد کارگران و نبود امنیت شغلی مصیبت‌هایی است که این حکومت بر سر طبقه‌ی کارگر ایران آورده است.
در چنین وضعیتی هرگونه اعتراضی با برخورد خشن و سرکوب شدید حکومت مواجه شده و هر صدای مخالفی بلافاصله با شکنجه و زندان روبه‌رو می‌شود. کارگران زندانی و زندانیان سیاسی حتی در مدت حبس خود نیز از این آزار و اذیت‌ها مصون نیستند. بازجویی‌های گاه و بی‌گاه و غیرقانونی و کشتار زندانیان زیر شکنجه یا به علت عدم وجود امکانات درمانی در زندان‌ها به امری عادی بدل شده است. ستار بهشتی ، علی‌رضا کرمی خیرآبادی و دهها نفر دیگر نمونه‌ای هستند که به دلیل شکنجه یا عدم رسیدگی به موقع پزشکی در زندان جان خود را از دست داده اند.
به طور مثال ۴ هدف اصلی سازمان جهانی کار ارتقای حقوق بنیادین کار، اشتغال، حمایتهای اجتماعی و گفتگوی اجتماعی را در برمی گیرد، هیچ‌یک از این حقوق از طرف جمهوری اسلامی رعایت نشده و بل‌که هرگونه تلاش برای احقاق این حقوق به شدت سرکوب می‌شود.
خواسته‌ی کارگران ایران از سازمان جهانی کار و دیگر نهاد های بین المللی اخراج هر چه سریع‌تر نمایندگان جمهوری اسلامی از این نهاد هاست و فرستادن کمیته‌ی حقیقت یاب به ایران برای نظارت و تهیه‌ی گزارش از وضعیت کارگران ایران است.
کارگران ، سازمانها ، احزاب ، نهادهای داخلی و جهانی و تمامی انقلابیون :
من بعنوان کارگر زندانی ضمن اعلام حمایت از مناسبت های روز  20 ژوئن "روز جهانی حمایت از کارگران و زندانیان سیاسی " و روز بیست شش ژوئن "روز حمایت جهانی از حقوق پایه ای کارگران ایران و مبارزات آنان" از تمامی شما می خواهم، ضمن پیش برد در خواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار که اولین گام در جهت حمایت از کارگران ایران است، اعتراضات روز  20 و 26  ژوئن را با همبستگی گسترده تری پیش ببیرید، در این حرکت انترناسیونالیستی هرچه گسترده تر شرکت کنید من نیز با دلی مملو از محبت خود را در کنار شما می دانم، در همین حال می خواهم به فکر سازماندهی مبارزات کارگران درداخل از جهات مختلف و متحدانه باشید که تنها راه نجات
" وحدت و تشکیلات است"

کارگران ایران گردانی از اردوی میلیاردی طبقه کارگر جهانی است

شاهرخ زمانی
 زندان گوهر دشت کرج

26/3/1392